مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
شهرهای کوچک
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
106 - 120
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع نابرابری و عدم تعادلهای فضایی میان سکونتگاه های شهری و روستایی از مباحث مهم اقتصاددانان و برنامه ریزان منطقه ای می باشد. وجود دوگانگی اقتصادی، قطب های رشد و پراکندگی نقاط روستایی از آثار این پدیده است. از این رو به منظور دستیابی به توسعه ی متوازن و یکپارچه در فضای منطقه ای، ایجاد سلسله مراتب متعادل و نظام یافته ی سکونتگاه ها از نیازهای اساسی به شمار می آید که در این میان توجه به شهرهای کوچک یکی از راهکارهای تعادل بخشی به این وضعیت می باشد. این مطالعه با هدف شناخت وضعیت الگوی استقرار سکونتگاه ها، نحوه ی تمرکز و روند توزیع جمعیت در فضای منطقه ای شهرستان کلاله صورت گرفته است. در این راستا به عنوان نمونه 11 روستا در نظر گرفته شده و ابتدا از مدل های آنتروپی جهت سنجش میزان تمرکز جمعیت در شبکه ی سکونتگاه ها استفاده شده است یافته های به دست آمده از ضریب آنتروپی نشان دهنده عدم تعادل جمعیت در منطقه شهری کلاله با ضریب (0/572) می باشد. در واقع در منطقه شهری کلاله عدم تعادل فضایی حاکم است.
بررسی نقش شهر های کوچک در توسعه فضایی منطقه ای (نمونه موردی شهر دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۴
21 - 42
حوزه های تخصصی:
شهرهای کوچک با پذیرش بخشی از سرمایه ها و عوامل تولید می توانند عامل جذب جمعیت و نهایتاً کمک به برقراری تعادلی در منطقه خود شوند تا معضلات شهری را که ریشه در روستاها دارند کاهش دهند. برای دستیابی به توزیع متوازن و عادلانه، جمعیت، سرمایه، امکانات، تسهیلات و همچنین فعالیت های اقتصادی در سطح ملی و منطقه ای شهرهای کوچک بویژه شهرهایی که موقعیت استقرار آنها در شبکه سکونتگاهها به عنوان عامل واسط میان کانون های شهری و روستایی عمل می نمایند مورد توجه قرار گرفت. در واقع هدف پژوهش بررسی نقش شهرهای کوچک در توسعه فضایی منطقه ای است رویکرد حاکم بر این تحقیق روش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای جمع آوری آمار و اطلاعات مورد نیاز از روش های کتابخانه ای و بررسی متون و آمارنامه ها و نتایج تفصیلی سرشماری های استفاده گردیده است. برای تجزیه و تحلیل تحولات جمعیت شهرستان ها، نقاط شهری و روستایی از نرم افزارهای Spss و Excel بهره برده شده است تا تحولات جمعیت طی سال های فوق مشخص شود. سپس تحولات شبکه شهری و نظام سلسله مراتبی آن، طی سه دوره سرشماری بررسی شده است. در این مطالعه از روش ها و مدل هایی مرتبط از قبیل رتبه اندازه، ضریب کشش پذیری، مدل ژرژشابو و بورژوگارنیه، شاخص مرکزیت، شاخص نخست شهری استفاده گردید. نتایح مدل فوق نشان داد که شهر دهگلان در بخش های کشاورزی و صنعت به ترتیب با 1.67 و 1.17 دارای اقتصاد پایه و در بخش خدمات دارای اقتصاد غیر می باشد. این مسأله با توجه به نقش مرکزیت شهر دهگلان در سطح شهرستان نشان دهنده ضعف این بخش در اقتصاد پایه شهر دهگلان می باشد با توجه به تفسیر مدل ضریب مکان مشخص شد که شهر دهگلان در این تأمین خدمات و امکانات محدوده شهرستان در وضعیت مناسبی قرار ندارد.
تحلیلی بر جایگاه شهرهای کوچک در نظام سلسله مراتب شهری استان کرمانشاه (نمونه موردی: شهر سرپل ذهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۸
199 - 221
حوزه های تخصصی:
شهرهای کوچک و جایگاه آن در برنامه ریزی کشورهای در حال توسعه، بخشی از استراتژی های توسعه شهری را تشکیل می دهد. تجربیات جهانی در این زمینه بیانگر این واقعیت است که حل مسائل و مشکلات شهرهای بزرگ مستلزم حمایت جدی از مراکز شهری کوچک می باشد. هدف این پژوهش تحلیلی بر جایگاه شهرهای کوچک در نظام سلسله مراتب شهری استان کرمانشاه می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش کمی - تحقیقی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل رتبه – اندازه و نوع تعدیل یافته آن، مدل لگاریتمی رتبه – اندازه، شاخص نخست شهری و شاخص چهارشهری استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل و بررسی سلسله مراتب شهری در استان کرمانشاه در طول چند دوره سرشماری که مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت، بیانگر عدم تعادل و توازن در این استان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر سرپل ذهاب در طول چند دوره سرشماری از سال 1375 تا سال 1395 جزء شهرهای متوسط محسوب می شود. نتایج حاصل از بررسی سلسله مراتبی شهرهای کوچک نشان می دهد که در صورت تقویت این گونه شهرها می توان از یک سو جلوی مهاجرت های بی رویه به شهرهای کلان را گرفت و از سوی دیگر می توان با توسعه این شهرها می توان باعث پیشرفت نقاط روستایی شده و تعادل و توازن را در سطح منطقه ایجاد کرد.
رهیافت برند سازی شهری در فرآیند نقش پذیریِ گردشگری (مطالعه موردی: شهرهای کوچک استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۸
199 - 224
حوزه های تخصصی:
پذیرش نقش گردشگری در بسیاری از شهرهای کوچک می تواند سبب ارتقاء جایگاه اقتصاد شهری و بهگشت شرایط زیست سکونتگاه شود اما لازمه اصلی آن برند سازی برای این گروه از شهرهاست که موردغفلت قرار گرفته اند. از این رو تحقیق حاضر درصدد شناسایی شاخص های موثر توسعه درونی و بیرونی مبتنی بر رهیافت برند سازی شهری به منظور نقش پذیری گردشگری در شهرهای کوچک استان کردستان است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و جامعه آماری شامل 60 نفر از صاحب نظرات شهرداری ها و نهادی های عمومی، دولتی و بخش خصوصی استان کردستان است. نتایج حاصل از روش تحلیل عاملی در این تحقیق نشان می دهد که از میان شاخص های 20 گانه تحقیق، "فعالیت ها "، "امکانات و خدمات عمومی "و "شعارها" مهمترین معیارهای درونی و از سوی دیگر "تبلیغات"، "لوگوها" و "حمایت های نهادی-زیربنائی" مهمترین عوامل بیرونی تاثیرگذار بر پذیرش یا عدم پذیرش نقش های جدید در راستای برند سازی پذیرش نقش گردشگری در شهرهای کوچک استان کردستان هستند.
تحلیلی بر نقش کارکردی شهرهای کوچک در برخورداری از ابعاد پایداری شهرهای حوزه نفوذ (مطالعه موردی: اسپکه و بنت در شهرستان نیکشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیلی بر نقش کارکردی شهرهای کوچک در برخورداری از ابعاد پایداری شهرهای حوزه نفوذ (مطالعه موردی: اسپکه و بنت در شهرستان نیکشهر) می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و کمی و نوع تحقیق کاربردی است. نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی تاثیر کارکرد شهر نیکشهر در ابعاد پایداری در شهر های حوزه نقود (بنت و اسپکه) نشان داد، بعد کالبدی و اجتماعی دارای بالاترین امتیاز (در شهر بنت) و بعد زیست محیطی در هر دو شهر دارای کمترین امتیاز و بعد اقتصادی نیز در جایگاه بعدی قرار دارد. نتایج بررسی تاثیر کارکرد شهر نیکشهر در قالب ابعاد چهارگانه در دو شهر بنت و اسپکه با استفاده از آزمون دو جمله ای نشان داد، وضعیت ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی در دو شهر بنت و اسپکه یکسان نیست. همچنین جهت ارتباط بین ابعاد توسعه از آزمون تحلیل مسیر استفاده گردید، نتایج نشان از ارتباط معنادار و مستقیم بین ابعاد توسعه می باشد. در نهایت جهت بررسی اثرگذاری عوامل و نیرو های موثر بر تقویت شهر کوچک نیکشهر در راستای تقویت توسعه ناحیه ای از آزمون تی تک نمونه ای استفاده گردید. نتایج نشان داد، مولفه های چهارگانه مورد مطالعه با سطح معناداری کمتر از 05/0، بر تقویت شهر نیکشهر در راستای تقویت توسعه ناحیه ای اثرگذار می باشند.
تحلیلی بر تغییرات شبکه و نظام شهری شهرستان رشت در سه دهه گذشته
نظام پخشایش جمعیت در استان گیلان متعادل نیست و سیمای اسکان و استقرار جمعیت و شهرها تصویر مناسبی را بدست نمی دهد. الگوی موجود اسکان و روند توزیعی آن نیز بیش از پیش بسوی عدم تعادل و نابسامانی گرایش یافته و تحول خواهد یافت که در این میان بدلیل واقع شدن مرکزیت سیاسی، اقتصادی و... در شهر رشت، این شهرستان بیشترین عدم تعادل را در شبکه و نظام شهری خود، نسبت به دیگر شهرستان های استان دارا می باشد.
اصولاً شهر رشت به عنوان قطب رشد، در پی ایجاد شرایط مکنده و جذب مرکز ثقل، امکانات بخش های پیرامونی سرزمینی را به خود جذب نموده و پیرامون را از مجموعه فعالیت هایی که بستری برای رشد اقتصادی تلقی می شوند، محروم می سازد. بازتاب چنین جریانی بالطبع رشد این مادر شهر و کاهش سهم جمعیتی شهرهای کوچک در اطراف آن می باشد و این امر بدون توجه به یک توسعه متوازن و فراگیر منطقه ای، تعادل و ثبات ملی را نیز به خطر می اندازد.
عدم تعادل در شبکه استقرار جمعیت و بهره برداری از منابع سرزمین در شهرستان رشت، به ضرر شهرهای کوچک و روستاهای اطراف عمل می کند که اختلاف شرایط ناحیه ای و سیاست های اداری و اقتصادی به این مسائل دامن می زند که البته سیاست اقتصادی عامل مهمی در توزیع نامتعادل سلسله مراتب شهری می باشد. می توان گفت که تفاوت های عملکردی شهرهای شهرستان با شهر رشت از دلایل عمده افزایش فاصله جمعیتی بین آنها می باشد که این می تواند از نحوه خدمات رسانی و ضعف و کمبودهای موجود در شهرهای کوچک ناشی شود.
پژوهش حاضر در نظر دارد وضعیت شبکه و نظام شهری شهرستان رشت و روند تحولات این نظام را در طی سه دهه اخیر مورد ارزیابی و تجزیه وتحلیل قرار داده و راهکارها و روش هایی که برای متعادل سازی و موزون نمودن این شبکه شهری کارساز و مؤثر می باشد را بررسی نماید.
روند تحولات شهر نشینی در استان گیلان
بررسی جمعیت و شهرنشینی در استان گیلان گویای این واقعیت است که در دوره زمانی 1365- 1335 رشد جمعیت شهری تقریباً سیر صعودی داشته و ازدهه 1375- 1365 روندی نزولی در پیش گرفته است؛ که نوسان های موجود در کل استان، جوامع شهری و روستایی را نشان می دهد. در تمام این دوران نرخ رشد جمعیت شهری بیش تر از نرخ رشد جمعیت کل و روستایی بوده؛ با این وجود، همواره جمعیت روستایی بیش تر از جمعیت شهری بوده است؛ در سال 1385 برای اولین بار سهم جمعیت شهری از کل جمعیت بر سهم جمعیت روستایی فزونی می گیرد. استان گیلان طی پنج دهه گذشته همواره با افزایش تعداد نقاط شهری مواجه بوده، که یکی از عوامل مؤثر در افزایش شهرنشینی در این استان بوده است. میانگین جمعیت نقاط روستایی تبدیل شده به شهر در دوره های مختلف سرشماری گویای این واقعیت است که اغلب روستاهای تبدیل شده به شهر کم جمعیت می باشند، به طوری که میانگین جمعیت این نقاط از 5374 نفر در سال 1345 به 3344 نفر در سال 1385 کاهش یافته است. بررسی تعداد و جمعیت شهرها در طبقات مختلف نشان می دهد که شهرهای کم تر از 25 هزار نفر (شهرهای کوچک) بیش ترین تعداد شهرها و کم ترین میزان جمعیت را در تمام دوره های سرشماری به خود اختصاص داده اند. شاخص های نخست شهری در استان، حرکت به سوی عدم تعادل را نشان می دهند به این معنی که در سطح استان گیلان درجه نخست شهری و تمرکز در حال افزایش است. علت اصلی تمرکز شهری و منطقه ای، نه رشد صنعتی، بلکه مکان و موقعیت دولت و تشکیلات نوسازی است.
ارزیابی رضایت از کیفیت زندگی در شهر های کوچک با روش فازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۵۴
۳۶-۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارزیابی و اندازه گیری ادراک ذهنی مردم از کیفیت زندگی، روشی اساسی برای پایش سیاست ها و میزان تحقق برنامه های توسعه است که در این راستا، پژوهش حاضر به ارزیابی کیفیت زندگی در دو روستای ارتقایافته به شهر (بُردِخون و بَنَک) در دو زمان قبل و بعد از شهر شدن و تبیین اثرگذاری این ارتقاء در بهبود کیفیت ذهنی زندگی ساکنان محلی پرداخته است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. داده های مورد نیاز با پیمایش در بین 278 سرپرست خانوار در دو شهر بُردِخون و بَنَک بدست آمده و تحلیل داده ها از طریق جعبه ابزار فازی در نرم افزار MATLAB انجام شده است. نتایج: میزان کیفیت زندگی در سکونتگاه های مورد مطالعه در زمان قبل از شهر شدن با ضریب 0/485در حد «نسبتاً نامطلوب» قرار داشت، اما در زمان بعد از شهر شدن، میزان رضایتمندی با ضریب 701/0 به حد « نسبتاً مطلوب» ارتقاء یافته است. بحث: نتایج پژوهش بیانگر نقش مؤثر سیاست تبدیل روستا به شهر در بهبود چشمگیر کیفیت زندگی در محدوده مورد مطالعه می باشد.
آینده نگاری کارکرد شهرهای کوچک در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس تا افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکرد شهرهای کوچک و تحولات آن تابع عوامل مختلفی است که بایستی در برنامه ریزی شهرهای کوچک مدنظر قرار گیرد و این خود لزوم و اهمیت آینده نگاری کارکرد شهرهای کوچک در نظام سکونتگاهی را نشان می دهد. هدف اصلی این پژوهش، آینده نگاری کارکرد شهرهای کوچک در شبکه شهری ناحیه مرکزی استان فارس در افق 1410 است. این پژوهش ضمن شناسایی عوامل کلیدی مؤثر در کارکرد شهرهای کوچک موجود در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس، سناریو های محتمل و ممکن را در افق 10 سال آینده این محدوده ترسیم و روند کلی را آینده نگاری می کند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش جمع آوری داده ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی، از نظر روش تحقیق تحلیلی و همچنین از نظر زمانی آینده نگر است. با توجه به ماهیت پژوهش از روش های تحلیل ساختاری و سناریونگاری در دو نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد 15 عامل کلیدی در کارکرد شهرهای کوچک موجود در محدوده مورد مطالعه تأثیرگذار است. این ۱۵ عامل براساس تحلیل سناریونگاری به 45 آینده محتمل می انجامند. پس از تحلیل وضعیت های احتمالی 12 سناریو با بالاترین سازگاری استخراج شد که در بین آن ها وضعیت آینده کارکرد شهرهای کوچک در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس در اکثر سناریو ها بیشتر ادامه دهنده شرایط فعلی با روندی مطلوب است.
سنجش و ارزیابی پایداری اجتماعی در شهرهای کوچک (مطالعه موردی: شهرهای کوچک استان مازندران)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی پایداری اجتماعی شهرهای کوچک استان مازنداران انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات با توجه به ماهیت مطالعه حاضر، به دو صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد. جامعه آماری این تحقیق مشتمل بر تمامی شهرهای کوچک استان که جمعیتی کمتر از 50 هزار نفر دارند می باشد. برای انتخاب نمونه، کل استان مازندران از نظر وسعت و جمعیت به سه ناحیه ی مازندران شرقی، مرکزی و غربی تقسیم بندی شده است و در هر ناحیه چند شهر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. انتخاب خانوارهای شهری به روش «تصادفی سیستماتیک» و انتخاب شهرهای نمونه به روش «تصادفی خوشه ای» بوده که تعداد 7 شهر انتخاب گردیده است. یافته های تحقیق بر اساس مدل بارومتر پایداری نشان از وضعیت نامطلوب پایداری اجتماعی در شهرهای کوچک مورد مطالعه بویژه شهرهای واقع در بخش مرکزی استان دارد. نتایج بدست آمده نشان می دهد، عواملی مانند ناپایداری شاخص های کیفیت زندگی هم از بعد ذهنی و هم عینی، نارضایتی از عملکرد ارگانهای دولتی، کیفیت پایین خدمات عمومی، عدم رضایت شغلی، سطح پایین عملکردی شهر در شاخص خدماتی و تنوع فرهنگی بواسطه توریستی بودن شهرهای ساحلی بیشترین سهم را در ناپایداری اجتماعی این شهرها داشته اند. بنابراین در امر سیاست گذاری جهت پایدارسازی ابعاد اجتماعی، توجه به عواملی که سبب افزایش کیفیت زندگی در این شهرها می شود ضروری است.
شناسایی عوامل و پیشران های مؤثر بر کارکرد شهرهای کوچک در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای کوچک از اجزای مهم سیستم های شهری محسوب می شود از این رو مطالعه کارکرد و نقش این شهرها در برنامه ریزی و توسعه منطقه ای امری ضروری است. کارکرد واسطه ای این شهرها بین سکونتگاه های شهری و روستایی و ارائه خدمات در سطح محلی، آن ها را به عناصر راهبردی در توسعه متعادل یک سیستم شهری تبدیل کرده است. سیستم شهری استان فارس نیز در چند دهه گذشته با دو پدیده افزایش شدید تعداد شهرهای کوچک و پدیده نخست شهری مواجه بوده است. با توجه به ارتباط بیشتر شهرهای کوچک ناحیه مرکزی استان فارس با کلان شهر شیراز و تأثیرات متقابل کارکردی که بر روی هم دارند، شناسایی عوامل و پیشران های مؤثر بر کارکرد شهرهای کوچک موجود در این ناحیه در راستای بهبود سیستم شهری آن ضروری است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – تحلیلی است. جهت شناسایی و استخراج اولیه عوامل و پیشران مؤثر بر کارکرد این شهرها از مطالعات اسنادی و پیشینه تحقیق و همچنین نظر کارشناسان استفاده شد. در نهایت 37 عامل و پیشران در ابعاد اقتصادی، زیربنایی، اجتماعی، مدیریت و برنامه ریزی و زیست محیطی با بهره گیری از پویش محیطی و بومی سازی شناسایی شد و سپس پرسشنامه ای به شکل ماتریس 37×37 تنظیم شد و توسط 17 نفر از متخصصین مرتبط تکمیل گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل، به عنوان یکی از روش های آینده پژوهی و با استفاده از نرم افزار MICMAC مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که عوامل و پیشران های شناسایی شده مؤثر بر کارکرد شهرهای کوچک این ناحیه در وضعیت ناپایدار است. از بین 37 عامل و پیشران شناسایی شده، 15 عامل و پیشران با ماهیت بیشتر اقتصادی، به عنوان عوامل کلیدی در آینده کارکرد شهرهای کوچک در سیستم شهری این ناحیه شناخته شده اند.
تحلیل فضایی تحقق اندیشه حق به شهر در شهرهای کوچک، مطالعه موردی: شهرهای غرب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
79 - 96
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی تحقق اندیشه حق به شهر در شهرهای کوچک غرب استان مازندران صورت پذیرفته است. این تحقیق به لحاظ هدف، جزو تحقیقات کاربردی بوده و روش گردآوری اطلاعات شامل روش های کتابخانه ای و پیمایشی مشتمل بر پرسشنامه است. جامعه آماری در این پژوهش را شهروندان سه شهر موردمطالعه و متخصصان شهری تشکیل می دهند. با توجه به حجم جمعیت سه شهر که بر اساس آمار سرشماری سال 1395 معادل 7240 نفر (مشتمل بر بلده 970 نفر، کجور 3120 نفر و پول 3150 نفر) بوده است که بر مبنای فرمول کوکران به انتخاب 365 نمونه مبادرت شده است و به روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده میان شهروندان توزیع و گردآوری گردیده است. تحلیل داده ها در قالب آزمون های فریدمن و t تک نمونه ای در بستر نرم افزار SPSS صورت پذیرفته و در راستای ترسیم نقشه نیز از Arc GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از رتبه بندی شهرهای کوچک غرب استان مازندران از طریق آزمون فریدمن نشان داد که با توجه به اینکه سطح معناداری آزمون کوچک تر از 0.05 (برابر 0.001) است که در بعد اجتماعی-فرهنگی شهر بلده با رتبه میانگین 2.14 بالاترین رتبه، در بعد اقتصادی شهر کجور با رتبه میانگین 2.34 بالاترین رتبه را در میان شهرهای غرب استان مازندران داشته و همچنین در بعد کالبدی- زیستی، با توجه به اینکه سطح معناداری آزمون بیشتر از 0.05 (برابر 0.302) است شهرهای کجور، بلده و پول باوجوداینکه رتبه میانگین متفاوتی دارند، ولی به دلیل اینکه این تفاوت معنادار نیست دارای رتبه برابر می باشند
رهیافت های توسعه گردشگری در شهرهای کوچک برمبنای تحلیل عوامل و مسائل بازدارنده آن؛ مطالعه موردی: شهر دلبران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
95 - 107
حوزه های تخصصی:
جریان فعالیت گردشگری اثرات زیادی را در زمینه های مختلف به دنبال دارد و رونق و توسعه آن نیز وابسته به عوامل متنوعی است. ضعف امکانات شهری و خدمات زیرساختی، در شهرهای کوچک مناطق محروم، عاملی است که فاصله جریان فعالیت گردشگری را نسبت به حد ایده آل بیشتر می کند و محدودیت ها و مسائلی را در مسیر توسعه آن به وجود می آورد. این پژوهش که از نوع کاربردی و رویکرد روش شناسی آن آمیخته است، با هدف ارائه رهیافت های توسعه گردشگری در شهرهای کوچک، در پی تبیین و تحلیل زمینه های بازدارنده توسعه گردشگری در شهر دلبران می باشد. مسائل مترتب بر گردشگری شهر دلبران و حوزه تحت نفوذ آن احصاء و جمع آوری شده و بر اساس بار محتوایی آنها در سه بُعد ناکارآمدی نظام اقتصادی، ضعف زیرساخت های ارتباطی و خدماتی و ناتوانی و سستی ساختارهای اجتماعی-فرهنگی نام گذاری و دسته بندی شدند. ابعاد مذکور در ارتباط با ایستایی فعالیت گردشگری از طریق 23 شاخص مشاهده پذیر و در چارچوب مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) سنجش و بررسی شد. یافته ها نشان می دهند که رابطه عامل های ضعف زیرساخت ها و ناکارآمدی نظام اقتصادی با ایستایی فعالیت گردشگری معنی دار می باشد و 94 درصد از تغییرات کسادی و بی رونقی فعالیت گردشگری در مدل ساختاری پژوهش قابل تبیین و برآورد است. ناکارآمدی نظام اقتصادی و ضعف زیرساخت ها به ترتیب با ضریب اثر 0.401 و 0.394 بر ایستایی فعالیت گردشگری اثرگذار هستند. ضعف زیرساخت ها هرچند در رتبه دوم اثرگذاری قرار دارد ولی به دلیل اینکه اثر غیرمستقیم (0.311) هم دارد مهم ترین و اثرگذارترین متغیر موثر بر جریان فعالیت گردشگری است. درنهایت متناسب با نقشه روابط میان عوامل و مسائل بازدارنده فعالیت گردشگری، رهیافت های ارتقاء و توسعه زیرساخت های ارتباطی و خدماتی، بهبود زمینه های اقتصادی و توانمندسازی ساختارهای اجتماعی- فرهنگی ارائه شده است.
مدلسازی و تحلیل مؤلفه های توسعه پایدار شهرهای کوچک (مطالعه موردی: بویین و میاندشت در استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
33 - 44
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شهرها به عنوان یک مکان جغرافیایی که محل رشد جمعیت و فعالیت های انسانی است که از نظر پایداری اهمیت زیادی یافته اند به گونه ای که پایداری به عنوان قوانین پایه در برنامه ریزی شهری مبدل شده است از طرفی در چند دهه اخیر با گرایش به تمرکز زدایی و کاهش نابرابری ها توجه به شهرهای کوچک اهمیت زیادی یافته است. هدف از این مقاله سنجش سطح پایداری شهر بویین و میاندشت بر اساس شاخص های توسعه پایدار است. با توجه به ماهیت پژوهش روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است که جمع آوری اطلاعات میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفته شده. جامعه آماری مورد مطالعه ساکنین شهر بویین و میاندشت که تعداد 9887 نفر است و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار sample power با سطح اطمینان95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد 150 نفر تعیین گردیده است. که با استفاده از آزمون آماری Tتک نمونه و مدل سازی معادلات ساختاری (Sem) در محیط نرم افزارهایSPSS و AMOSبه بررسی و تحلیل عوامل مؤثر پرداخته شد. نتایج نشان داده اند که شهر بویین و میاندشت از نظر مؤلفه پایداری، از لحاظ شاخص اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی در سطح ناپایداری قرار دارد. نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری نشان دهنده این است که از بین شاخص های مورد سنجش، شاخص آلودگی صوتی و بصری بیشترین بار عاملی با وزن رگرسیونی93/0 و پس از آن عوامل اجتماعی و معابر به صورت مشترک با وزن رگرسیونی 88/ 0 در مرتبه دوم قرار دارند و شاخص های مدیریت شهری، مشارکت، کالبدی، فضای سبز، امنیت و همبستگی و تعلق اجتماعی به ترتیب با بارهای عاملی به ترتیب 79/0، 69/0، 68/0، 53/0، 52/0 و49/0 در مرتبه های بعدی قرار گرفته اند.
تحلیل عوامل مؤثر بر تاب آوری شهری در مواجهه با بحران آب در شهرهای کوچک مطالعه موردی: شهر کبودر آهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب وهوایی با پیامدهای کاهش نزولات جوی، افزایش دما، خشک سالی و افزایش شدید جمعیت و استفاده نامتوازن از سفره های آب زیرزمینی باعث ایجاد بحران هایی در حوزه آب برای شهرها شده است. شهر کبودرآهنگ در استان همدان نیز به دلیل برداشت های بی رویه، نیروگاه برق آبی مفتح و سو مدیریت مصرف آب، بیش ازپیش با بحران آب روبروست. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف تحلیل نقش عوامل مؤثر بر تاب آوری شهری در شهر کبودرآهنگ در برابر مواجهه با بحران آب، جهت مصارف کشاورزی روستاهای حاشیه شهر و مصارف صنعتی نظیر نیروگاه و آب شرب مصرفی در شهر، پرداخته است. بدین منظور پرسش نامه ها بین ساکنین شهر توزیع شد. برای تحلیل داده ها و مشخص نمودن بحرانی ترین مسیر نیز از مدل سازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که عامل اصلی بحران آب در محدوده موردمطالعه ضعف مدیریتی و برنامه ریزی نادرست در استقرار نیروگاه شهید مفتح در دشت کبودرآهنگ می باشد. همچنین در بعد اقتصادی عدم آگاه سازی اقتصادی در بعد کالبدی، توسعه عمرانی و فناوری های جدید، در بعد نهادی، عدم مدیریت صحیح سازمانی (در مصرف، منبع و توزیع)، در بعد اجتماعی، عدم آگاه سازی مردم در فضای حقیقی و مجازی با ارائه گزارش های واقعی، در بعد زیست محیطی بهره برداری و برداشت آب بیش ازحد از سفره های زیرزمینی و در بعد روان شناختی نیز ناامیدی به آینده در بین مردم شهر از مهم ترین عوامل هستند