مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
شهرهای کوچک
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر موضوع کیفیت محیط شهری به یکی از مباحث کلیدی در حوزه مطالعات انسان و محیط تبدیل شده است. سنجش کیفیت نه فقط براساس محیط عینی بلکه هم چنین بر پایه ادراک افراد از محیطی که به آن تعلق دارند صورت می پذیرد. در این راستا کیفیت محیط براساس رضایتمندی شهروندان نیز قرار می گیرد. بنابراین باید بررسی شود که برداشت ذهنی افراد از کیفیت مکانی که در آن زندگی می کند چگونه است. ویژگی هایی که شهرهای کوچک به درک و تفسیر بیشتر از محیطی که افراد در آن زندگی می کنند کمک می کند کدامند. مقاله حاضر با هدف سنجش کیفیت محیط شهری در شهرهای عجب شیر، ایلخچی، ملکان و آذرشهر نگاشته شده است و بر آن است که با توصیف و تشریح مفهوم کیفیت محیط شهری، ضمن بررسی وضعیت این چهار شهر از لحاظ شاخص های کیفیت محیط شهری، به شناسایی مولفه های موثر بر رضایتمندی از کیفیت محیط شهری در این شهرها بپردازد. شیوه انجام این تحقیق بر مبنای روش تحلیل رگرسیون چند متغیره سلسله مراتبی بوده و مدل ارائه شده در این زمینه نیز بر اساس چارچوب دیدگاه تحقیقات تجربی استوار می باشد که به مدل تجربی سنجش کیفیت محیط معروف است. بر اساس نتایج به دست آمده، وضعیت کیفیت محیط شهری در چهار شهر مورد مطالعه پایین تر از حد متوسط قرار گرفت؛ در این بین باتوجه به ویژگی های خاص شهرهای کوچک از لحاظ اجتماعی و روابط بین ساکنین، ویژگی کیفیت محتوایی از وضعیت مناسبی در این شهرها برخوردار بود. در بین مولفه های موثر بر کیفیت محیط شهری در مجموع کیفیت محیط سکونتی بالاترین رتبه را به خود اختصاص داد.
کارکرد فضایی شهرهای کوچک در ارتباط با روستاهای پیرامون مورد: شهر سربیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کانون های کوچک شهری، اولین هسته های شهری در ارتباط با نقاط روستایی، به عنوان حلقه اتصال نواحی روستایی با شهرهای بزرگ قلمداد می شود که نقش مهمی در توسعه روستاها دارد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و تحلیل چگونگی نقش آفرینی سربیشه به عنوان یک کانون شهری کوچک در توسعه نواحی روستایی پیرامون بوده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش شهر سربیشه به عنوان یک کانون شهری کوچک در توسعه نواحی روستایی پیرامون است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی است که با روش های اسنادی و مشاهدات میدانی به انجام رسیده است. حجم نمونه 350 پرسشنامه در 50 روستای شهرستان سربیشه بوده است. از آزمون T تک نمونه ای برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. انتظار بر این است که شهرهای کوچک، دارای نقش مثبتی در توسعه روستاها باشند اما طبق نتایج حاصل که در شهرسربیشه در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی صورت گرفت، مشخص شد این شهر کوچک در کاهش مهاجرت روستائیان به شهرهای بزرگ تر و تثبیت جمعیت روستایی خود و ارائه خدمات نقش بسیار کمی داشته و در واقع این مرکز شهری برای جذب مهاجران بالقوه و بالفعل این نواحی در شرایط موجود، فاقد توانایی لازم بوده است. نتایج نشان دهنده ی این است که رشد و توسعه شهرهای کوچک نظیر سربیشه به شرایط اجتماعی و اقتصادی حوزه نفوذ پیرامونی وابسته است و تثبیت جمعیت روستایی و تولیدات کشاوزی به واسطه کارآیی خدمات در این گونه شهرها، تحت تأثیر قرار گرفته اند؛ از سوی دیگر، توسعه شهرهای کوچک هم وابسته به تمرکززدایی این کارکردها از نواحی شهری بزرگ و هم توسعه حوزه نفوذ روستایی با یکپارچه کردن فعالیت های غیرزراعی روستایی خواهد بود.
تحلیل نقش و جایگاه شهرهای کوچک در توازن و توسعه منطقه ای (مورد مطالعه: غرب کلان منطقه زاگرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحوه استقرار جمعیت و فعالیت در فضا که در ادبیات توسعه با عنوان آمایش سرزمین از آن یاد می شود، عامل اصلی توازن و توسعه در مقیاس ملی و منطقه ای است. این مقاله با هدف ارزیابی سیاست شهرهای کوچک در توسعه منطقه ای، جایگاه شهرهای کوچک غرب کلان منطقه زاگرس را در توزیع جمعیت و تولید اشتغال مطالعه کرده است. روش مقاله، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر داده های اسنادی است که در نرم افزارهایGIS وEXCEL ، تحلیل کیفی شده اند. نتایج نشان دادند توزیع ظرفیت های جمعیتی و فرصت های اشتغال بین طبقات شهری، نامتعادل و در جهت خلاف توازن منطقه ای در جریان است. معدود شهرهای بزرگ و میانی (9 درصد شهرها)، 68 درصد جمعیت و شبکه شهرهای کوچک و روستا- شهرها که 91 درصد نقاط شهری را تشکیل می دهند، تنها 32 درصد جمعیت شهرنشین را در خود اسکان داده اند. ساختار فضایی اشتغال شهری نیز با عدم تعادل مواجه است؛ در نتیجه، نظام شهرنشینی منطقه، با حداکثر تمرکز جمعیت و فعالیت، زیرساخت ها و انواع ظرفیت های اشتغال با تسلط بخش خدمات و صنعت در شهرهای بزرگ و میانی و در مقابل، حداکثر پراکندگی در بخش اعظم منطقه و شهرهای کوچک آن روبه رو است. اگرچه سیاست های توسعه منطقه ای، بر رویکرد شهرهای کوچک تأکید دارد، اما تحولات شهرنشینی منطقه برخلاف سیاست های فوق، موجب تمرکزگرایی و سلطه سطوح بالای نظام شهری می شود و به نقش شهرهای کوچک در کاهش نابرابری و ایجاد توسعه و توازن منطقه ای، کمتر توجه شده است.
کاربرد روش PROMETHEE به عنوان رویکردی سازنده در تصمیم سازی و برنامه ریزی های منطقه ای (مطالعه موردی: شهر کوچک جویبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بیشتر شهرهای ایران در مسائلی چون عدم تعادل در سلسله مراتب، نابرابری در برخورداری از امکانات و منابع، افزایش روند مهاجرت، قطبی شدن و پیدایش الگوی تسلط تک شهری و نداشتن راهبرد توسعه اشتراک دارند و با چالش های جدی در سطوح منطقه ای روبه رو هستند. در استان مازندران، نابرابری جمعیتی و برخورداری از امکانات در بین شهرهای بزرگ و کوچک بازگوکنندة نابرابری و ناهمگونی زیادی در سلسله مراتب شهری است، درحالی که شهرهای کوچک با توجه به توان های اقتصادی و کارکردی به عنوان حلقة واسط و پیونددهندة جامعه روستایی با شهرهای میانی و بزرگ می توانند در برقراری تعادل در نظام سلسله مراتبی و ایجاد توازن در بهره مندی از خدمات و زیرساخت ها و تراوش توسعه به نواحی پیرامون نقش سازنده ای داشته باشند. در پژوهش گروه های شهری استان مازندران به همراه معرفی و بهره گیری از روش تحلیلی PROMETHEE، نتایج گویای نابرابری گسترده در میزان برخورداری از امکانات، تسهیلات، زیرساخت ها و خدمات شهری در شهرستان های این استان است. در این زمینه، شهرهای بزرگ بیشترین خدمات را در اختیار دارند و هرچه به سمت شهرهای گروه میانه و کوچک تر پیش می رویم، از میزان این امکانات کاسته می شود و روند کاهشی مشاهده می شود، به طوری که در بخش های اقتصادی، فرهنگی، کالبدی و زیربنایی، شهرستان ساری بالاتر از همة این گروه از شهرها قرار گرفته است. نتایج تحلیلی به طور تفصیلی در متن اصلی این پژوهش ارائه شده است.
بررسی منابع درآمدهای پایدار شهرداری ها (مورد مطالعه: شهر شبستر استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در بسیاری از شهرهای کشور، نحوه کسب درآمد توسط شهرداری ها به مسئله مهمی تبدیل شده است. دسترسی شهرداری ها به منابع درآمدی مطلوب و پایدار باعث می شود که شهرداری، نقش فعال تری در محیط شهری ایفا کرده و پاسخگویی مناسبی به نیازهای شهروندان داشته باشد. ازاین رو، این پژوهش با هدف مطالعه و بررسی وضعیت منابع درآمدی شهرداری شبستر از لحاظ شاخص های پایداری طی سال های 1383 تا 1393 انجام شده است. پژوهش حاضر، کاربردی و روش بررسی آن، توصیفی- تحلیلی و اکتشافی است. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و نیز میدانی و از طریق فرم های امتیازدهی و مصاحبه با مسئولان شهرداری بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از Excel و تکنیک و نرم افزار آنتروپی شانون و TOPSIS انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان دادند که طی سال های 93-1383، حدود 39/25 درصد از درآمدهای شهرداری، از عوارض عمومی (30 درصد سهم عوارض بر ساختمان ها و اراضی) و 25/36 درصد از سایر منابع تأمین اعتبار؛ یعنی فروش اموال شهرداری تأمین شده است. در واقع، حدود 43 درصد از درآمدهای شهرداری را درآمدهای با مطلوبیت پایین، 10/85 درصد را درآمدهای با مطلوبیت متوسط و 46/15 درصد را درآمدهای با مطلوبیت بالا تشکیل می دهند.
تبیین پایداری اجتماعی - اقتصادی درشهرهای کوچک با رویکرد توسعه پایدار (نمونه: شهرهای کوچک شمال ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۹۷
5 - 38
امروزه با توجه به ویژگی های شهرنشینی و لزوم پایداری توسعه، تحلیل پایداری شهرها در کشور برای نیل به توسعه پایدار امری کلیدی است. در این ارتباط، با توجه به فقدان مطالعه ای مناسب از میزان پایداری در شهرهای کوچک منظقه شمال کشور، این پژوهش با طرح این مسأله که میزان پایداری اجتماعی-اقتصادی شهرهای کوچک در منطقه شمال تا چه سطحی است، شکل گرفته است. برای ارزیابی میزان پایداری از روش مدل بارومتر پایداری و رادار پایداری، با انتخاب 38 متغیر در قالب شاخص های اجتماعی و اقتصادی، استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل شهرهای کوچک استان های گیلان، مازندران و گلستان که جمعیتی بین ده تا پنجاه هزار نفر دارند می باشد. انتخاب خانوارهای شهری به روش «تصادفی سیستماتیک» و انتخاب شهرهای نمونه به روش «تصادفی خوشه ای» بوده که تعداد 12 شهر انتخاب گردیده است. یافته های تحقیق حاکی از این هستند که در شهرهای مورد مطالعه، میانگین امتیاز مولفه های پایداری اجتماعی-اقتصادی بر اساس مدل بارومتر پایداری در شرایط ضعیف قرار دارند. بیشترین ناپایداری مربوط به مولفه های ثبات اقتصادی و کیفیت زندگی به ترتیب با ارزش ۰.۳۸۳ و ۰.۳۸۲ بوده است. نتایج حاصله بیانگر آن است که پایداری اجتماعی-اقتصادی شهرهای کوچک شمال کشور طبق ارزیابی شاخص های منتخب، اختلاف و فاصله فاحشی با سطح استاندارد آن داشته که این امر وجود یک بحران جدی را به لحاظ برخورداری از سطوح توسعه در این شهرها نشان می دهد. از اینرو در امر سیاست گذاری جهت پایدارسازی ابعاد اجتماعی-اقتصادی، توجه به عواملی که سبب افزایش کیفیت زندگی و رفاه اقتصادی در این شهرها می شود ضروری است.
نقش شهرهای کوچک در تعادل بخشی به توسعه پایدار منطقه ای و تحولات نظام شهری (مطالعه موردی: استان البرز از سال 1365تا1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راهبردهای مهم که در نیم قرن اخیر برای مقابله با بی تعادلی منطقه ای ناشی از رشد فزاینده شهرهای بزرگ مورد توجه قرار گرفته، شهر های کوچک هستند که به دلیل برخورداری از برخی امکانات و خدمات، به عنوان یکی از مراکز مهم در تعادل یابی توسعه منطقه ای کانون توجه قرار می گیرند. روش پژوهش حاضر توصیفی- ارزیابی و هدف آن بررسی وضعیت تحولات نظام شهری شهر های کوچک استان البرز در جهت تعادل بخشی به توسعه پایدار منطقه ای است. برای دستیابی به جایگاه شهرهای کوچک در نظام شهری در یک دوره زمانی 30ساله (13۶۵تا13۹۵) از مدل های رتبه اندازه، آنتروپی و ترازنامه استفاده شده، سپس نقش آن ها در تعادل یابی توسعه منطقه ای ارزیابی شده است. نتایج حاصل نشان می دهد ضریب آنتروپی بدون احتساب شهرهای کوچک نیز به عدم تعادل ادامه خواهد داد. در مدل لگاریتمی رتبه اندازه نیز با احتساب شهر های کوچک، شیب خط برابر 94/1- و بدون احتساب شهر های کوچک، به 21/1- کاهش یافته که حاکی از نقش انکارناپذیر شهر های کوچک در نظام شهری است. نتایج مدل ترازنامه نیز نشان می دهد تغییرات مؤلفه ها عمدتاً درون طبقه ای و ناشی از رشد شهر هاست و فقط در سال 1385، با توجه به تبدیل روستاها به شهر شاهد تغییرات ناشی از شهرهای جدید بوده ایم.
قابلیت سنجی اجرای طرح پیاده مداری در بافت تاریخی شهری (مورد شناسی: خیابان خواجه نصیر شهر گز بُرخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش روز افزون بشر به زندگی ماشینی و توأم با آن، استفاده بی رویه از اتومبیل شخصی، عدم استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی، افزایش آلودگی های محیطی و در نهایت حرکت جامعه به سمت زندگی انفرادی، باعث تیره شدن تعاملات اجتماعی و دور شدن انسان ها از یکدیگر شده است. رویکرد تبدیل برخی خیابان ها به پیاده راه که با حذف یا کاهش تردد اتومبیل ها در بخش مرکزی شهرها همراه است، باعث ارتقای کیفیت محیط و افزایش سرزندگی در این فضاها می شود. مطالعه حاضر به بررسی قابلیت سنجی اجرای طرح پیاده محوری در خیابان خواجه نصیر، واقع در بافت تاریخی شهر گز بُرخوار پرداخته است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، رویکردی توصیفی- تحلیلی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با کارشناسان است. تحلیل متغیّرهای مورد استفاده، با استفاده از نرم افزارهای spss و Amos انجام گرفت. در فرضیه اول، اجرای طرح پیاده محوری از نظر ابعاد حمل و نقل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه اول، نشان دهنده رابطه معنادار بین متغیّرهای مورد بررسی بود و فرضیه اول تأیید شد. در فرضیه دوم به بررسی قابلیت سنجی پذیرش اجرایی طرح از دید کسبه و شهروندان پرداخته شد. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه دوم نیز وجود رابطه معنادار بین متغیّرهای مورد سنجش را نشان داد و فرضیه دوم نیز تأیید شد. همچنین نتایج مدل عاملی مرتبه دوم نشان داد که عامل اقتصادی بیشترین بار عاملی را با وزن رگرسیونی 86/0 به خود اختصاص داده است. پس از آن عامل اجتماعی و کالبدی با وزن رگرسیونی 82/0 و عامل زیست محیطی با وزن رگرسیونی 74/0 در رتبه بعدی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده این است که اجرای طرح پیاده مداری در خیابان خواجه نصیر مورد پذیرش شهروندان و کسبه است و ازنظر ابعاد ترافیکی و تردد مشکلی ایجاد نخواهد کرد.
نقش شهرک های صنعتی در توسعه شهرهای کوچک با نگاهی بر تأثیر شهرک صنعتی شمس آباد بر شهر حسن آبادفشافویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد شهرک ها و نواحی صنعتی، یکی از رویکردهای رایج صنعتی سازی در کشورهاست که به منظور تسهیل و تمرکز فعالیت ها با نگاهی بر حفظ محیط زیست و کاهش هزینه های تمام شده تولیدات صنعتی انجام میشود. شهرک های صنعتی، در کشور ما نیز ازآن به عنوان لوکوموتیو بخش صنعت نام برده می شود .احداث و توسعه این شهرک ها در حاشیه شهر های کوچک مانند شهر حسن آباد با در نظر گرفتن شرایط زیست محیطی آن می تواند در جهت کاهش بیکاری و بعبارتی به توسعه پایدار این شهر بیانجامد. شهرک صنعتی شمس آباد با برنامه توسعه در حد 3000 هکتار و بیش از 18 هزار شغل در مجاورت شهر حسن آباد قرار دارد این شهرک میتواند از پتانسل های اصلی و موثر جهت رشد و توسعه شهر حسن آباد باشد. پژوهش حاضر نقش شهرک صنعتی شمس آباد بر توسعه پایدار شهر حسن آباد، بخش فشافویه را بررسی میکند. روش پژوهش کتابخانه ای پیمایشی(پرسشنامه ای) است. نتایج نشان می دهد که ایجاد شهرک صنعتی شمس آباد بر مجموع شاخص های کیفیت زندگی در شهر حسن آباد و حومه مورد مطالعه می تواند اثر مطلوب داشته است و باعث افزایش اشتغال شده است. در این میان، شاخص اقتصادی، بیشترین تأثیر و شاخص کالبدی محیطی، کمترین تأثیر را از این شهرک پذیرفته است. در نهایت نتایج حاصل عوامل داخلی و خارجی نشان می دهد که راهبرد SO استراتژی غالب بر منطقه مورد مطالعه می باشد.
ارزیابی چالش های مدیریت شهرهای کوچک اندام از دید گروه های ذی نفوذ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱
91 - 108
حوزه های تخصصی:
توسعه شهرنشینی در جهان و به ویژه در کشورهای در حال توسعه، عوارض و مسائل گوناگونی را به همراه داشته است. ظهور شهرهای کوچک و نوبنیاد، با ماهیت روستا شهری، پدیده ای است که بسیاری از کشورهای مختلف و از جمله ایران با آن روبرو هستند. مزایای شهرهای کوچک در تعادل بخشی در توسعه ی منطقه ای و زندگی در شهرهای کوچک، باعث شده است تا در سال های اخیر در سیاست گذاری توسعه شهری و ملی توجه بیشتری را به خود جلب کنند. این شهرها با وجود نقاط قوت و فرصت های متنوع پیش رو، به لحاظ مدیریتی به ویژه در امور مالی با مشکلات زیادی روبرو هستند. شهرهای کوچک، با گرایش های شهری، در دل خود، سادگی روستا را دارند و غالباً از مناسبات اقتصادی و اجتماعی روستایی برخوردارند، این شهرها با ماهیتی ویژه، دارای مشکلات خاص خود (از جمله منابع مالی ناپایدار، ضعف نیروی انسانی و فنی و ...) هستند و از این رو نیازمند مدیریت ویژه هستند. از رو در این نوشتار با نگاهی تازه به مدیریت شهری در شهرهای کوچک، سعی شده مشکلات مدیریتی فراروی این شهرها شناسایی و تاحدی تحلیل گردد. به این منظور ضمن بررسی کتابخانه ای اسناد و اطلاعات موجود، در یک بررسی میدانی، با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه با شهرداران چند شهر در استان های کرمانشاه، همدان و کردستان، چند و چون مشکلات مدیریتی این شهرها تحلیل شده است. اطلاعات به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که عمده ترین مسأله بر سر راه مدیریت شهری در شهرهای کوچک، مسائل مالی و کمبود منابع مالی پایدار است، که البته این ضعف با مشکلاتی همچون عدم انتخاب صحیح مدیران، عدم استفاده از فرصت های موجود (به دلیل ضعف مدیریتی و اقتصادی) تشدید می شود؛ این بررسی نشان می دهد که تامین مالی و درآمد پایدار برای شهر و استفاده از تجربه های بخش خصوصی، از نیازهای ضروری مدیریت شهری در شهرهای کوچک است. همزمان این شهرها باید به رفع مشکلاتی در عرصه نیروی انسانی، فنی و ظرفیت سازی در حوزه های مختلف توجه جدی نشان دهند. اگرچه محدودیت منابع مالی خود عاملی اصلی در دامن زدن به سایر مشکلات، همچون کاستی زیرساخت ها و ظرفیت های انسانی و فنی است، اما مقایسه شهرهای مختلف نشان می دهد که مدیریت شهری و نوآوری مدیران شهری به عنوان یک عامل تعیین کننده، نقشی اساسی در کاهش مشکلات مالی و مادی شهرهای کوچک دارد. همچنین شهرهای کوچک دارای وضعیت و ویژگی های اجتماعی و فرهنگی خاص هستند که برای این شهرها ممکن است به فرصت های مانند بهره گیری از سرمایه اجتماعی موجود، و تهدیدهایی مانند ندیده گرفتن قوانین و مقررات موجود بیانجامد.
نقش طراحی و تجهیز پارک های شهری در جلب و تامین نیاز مراجعه کنندگان (نمونه موردی پارک های شهری مشهد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۳
37 - 52
حوزه های تخصصی:
شواهد تجربی نشانگر آن است که فضاهای سبز شهری در صورتی که بر اساس نیاز و علل مراجعه مردم به این مکانها طراحی شده باشند، از عوامل اصلی بهبود کیفیت زندگی به حساب می آیند. این بررسی سعی دارد، نقش اینگونه فضاها را در آسایش و رفاه شهروندان مورد تحلیل قرار دهد. به این منظور از روش توصیفی و تحلیلی بهره برداری شده است. اطلاعات مورد نیاز با پرسشگری از نمونه ای به حجم 384 نفر در شهر مشهد به دست آمده است. ابزار گردآوری اطلاعات در این بررسی پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های به دست آمده، با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بیانگر آنند که محیط های طراحی شده بر اساس نیاز و خواست مردم بیش از سایر فضاها، سرزندگی و احساسات مثبت را در شهروندان تقویت کرده و بخش قابل ملاحظه ای از نیازهای مادی و غیرمادی آنان را برآورده نموده است. این شرایط نه تنها در انتخاب محل بازدید، بلکه در فراوانی و کیفیت مراجعات نیز بسیار تاثیرگذار بوده است.
شناسایی و ریزپهنه بندی کانون های سرقت مسلحانه در سطح شهر اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و پهنه بندی کانون های وقوع سرقت مسلحانه در شهر اهواز در سال 1393 می باشد.برای بررسی و ریزپهنه بندی کانون های جرائم در سطح شهر اهواز از سه مدل،کرنل،کریجینگ و بیضی انحراف معیار استفاده شده است.در ادامه میزان انحراف این جرم با همپوشانی با مراکز مذهبی و محلات حاشیه نشین و بافت فرسوده انجام گرفته است.نتایج تحقیق در مدل کرنل نشان می دهد که مناطق دارای بیشترین سرقت مسلحانه 2و6 و8 در مدل کریجینگ مناطق 4و6و1اما در مدل بیضی انحراف معیار و مرکز متوسط،در نقطه ی مرکزی شهر یعنی نقطه اتصال سه منطقه1و2و4شهری واقع شده است.یافته های حاصل از این نتایج نشان می دهد که بیشترین حدود مکانی ارتکاب جرائم در محلات حاشیه نشین و با بافت فرسوده نظیر حصیرآباد،کوی سید خلف،نهضت آباد،ملاشیه و کوی علوی می باشد.نتایج همپوشانی با مراکز مذهبی نیز نشان می دهد که تعدد و تمرکز این مراکز مذهبی میزان جرائم را به شدت بسیار زیادی پایین می آورد.
تحلیل فضایی شهرهای کوچک شهرستان بابل بر اساس شاخص های زیست پذیری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: رشد جمعیت شهری و شهرنشینی قبل از فرآیند برنامه ریزی شهری در ایران، شهرها را به شدت از معیارهای زیست پذیری و استانداردهای زندگی دور کرده است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان زیست پذیری شهرهای کوچک شهرستان بابل بر اساس ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی انجام شده است.روش: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است که اطلاعات آن از طریق پرسشنامه ای با 4 بعد و 30 شاخص بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS، آزمون T-Tset، آنتروپی شانون و مدل الکتره استفاده شده است.یافته ها: نتایج بدست آمده از مدل الکتره نشان می دهد که شهر امیرکلا با امتیاز (5) بیشترین مطلوبیت و شهرهای خشرودپی و زرگرمحله با امتیاز (5-) کمترین مطلوبیت زیست پذیری را نسبت به شهرهای دیگر داشته اند. یافته های آزمون T-Tset نشان دهنده مطلوبیت پایین زیست پذیری شهرهای مورد مطالعه در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بوده که بعد زیست محیطی کمترین مطلوبیت را داشته است.نتایج: به منظور بهبود وضعیت زیست پذیری شهرهای کوچک شهرستان بابل، اتخاذ اقدامات مناسب در ابعاد زیست محیطی (افزایش کیفیت جمع آوری زباله، فاضلاب، آب های سطحی و فضای سبز داخل شهرها) و اجتماعی (افزایش امنیت و ایمنی در جاده ها، پیاده روها و معابر) از اهم ضروریات است.
بررسی نقش شهرهای کوچک در تعادل بخشی جمعیت استان کرمانشاه (مطالعه موردی: شهر سرپل ذهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم تعادل در سلسله مراتب شهری در جهان به ویژه درکشورهای درحال توسعه معضلاتی را به وجودآورده است، چنین حالتی با شدت و ضعف، ولی به طورغالب در بیشتر مناطق ایران دیده می شود. به دلیل وجود پدیده نخست شهری در استان کرمانشاه این امر باعث شده که بیش از نیمی از جمعیت استان در شهر نخست متمرکز شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش تحقیقی - کاربردی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل رتبه – اندازه، قانون رتبه – اندازه تعدیل یافته، منحنی لورنز، متوسط رشد سالانه، ضریب جینی و مدل ضریب آنتروپی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر سرپل ذهاب در طول چند دوره سرشماری از سال 1370 تا سال 1395 جزء شهرهای متوسط محسوب می شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که به علت وجود نخست شهرکرمانشاه، سلسله مراتب شهری استان از قانون رتبه اندازه تبعیت نکرده و ناهمخوانی وعدم تعادل در سلسله مراتب شهری استان مشخص بوده است. بررسی روند تغییرات شهر و جمعیت شهری در طول پنج دوره سرشماری از سال 1370 تا 1395 در استان کرمانشاه و تجزیه و تحلیل آن ها نشان می دهد که رشد شهرنشینی، به تدریج شدت گرفته و نسبت جمعیت شهری به جمعیت روستایی افزایش یافته است، بررسی سلسله مراتب شهری در استان نشان می دهد که در این استان نیز به مانند بیشتر استان های کشور دارای شبکه شهری ناهمگون و نامتعادلی بوده است. شهر مورد مطالعه در این پژوهش شهر سرپل ذهاب بوده است که با نگاهی به تحولات جمعیتی و کالبدی اینگونه شهرها جهت رسیدن به سلسله مراتب شهری و فضایی بهینه، رعایت عدالت در توزیع امکانات و خدمات و همچنین ایجاد فرصت های یکسان برای شهرهای کوچک و متوسط استان از جمله شهر سرپل ذهاب ضرورت دارد.
شهرنشینی در حال دگرگون و جایگاه شهرهای کوچک تجربه ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال چهارم تابستان ۱۳۸۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
33 - 55
حوزه های تخصصی:
رشد و سیر تحول نظام شهری کشورها از گذشته تا حال با توجه به نظرات مختلف موردبررسی قرار گرفته است در این میان اکثر کشورهای در حال توسعه آغاز دوره تحول شهرنشینی و دگرگونی فضایی خود را با توجه به برخی از بنیان های کمی از جمله شهر برتر تجربه کرده اند ؛ بدین ترتیب که افزایش تعداد جمعیت شهرهای بزرگ به ضرر شهرهای متوسط به خصوص شهرهای کوچک و روستاشهرها عمل می کنند. چنین حالتی در نظام شهری کشورمان نیز به وضوح دیده می شود . در حال حاضر یکی از چالش های اساسی دولت ها به ویژه کشورهای در حال توسعه در جریان شهرنشینی در حال دگرگون یا دیفرانسیل، سازماندهی ساختار فضایی ملی مطلوب می باشد. چنین ساختاری به تقسیم کارکردن اقتصادی - اجتماعی متعادلی در سلسله مراتب شهری و منطقه ای امکان می دهد. لهذا کشورها در جهت ایجاد تعادل فضایی و توزیع متناسب جمعیت سیاست های راهبردی را مدنظر قرار می دهند . با توجه به مجموعه مطالعاتی که در نظام شهری ایران انجام گرفته، ملاحظه می شود که شبکه شهری ایران از تعادل فضایی برخوردار نبوده و شهرهای کوچک جایگاه مناسبی را در نظام شهری ایران ندارند. بدین جهت ضرورت دارد که سیاست های راهبردی خاصی در جهت تعادل بخشی نظام شهری اعمال گردد .
ارزیابی سنجه های پایداری در شهرهای کوچک. مطالعه ی موردی: شهرهای کوچک استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال چهارم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
79 - 100
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش شناسی تحلیلی - توصیفی و پیمایشی در صدد پاسخگویی به این سؤال کلیدی است که بر اساس ابعاد و مؤلفه های مؤثر در توسعه پایدار شهری، شهرهای کوچک استان مازندران در چه سطحی از پایداری هستند؟ برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل بارومتر پایداری پرسکات آلن و رادار استفاده شده است. جامعه آماری در این تحقیق شامل شهرهای کوچک استان مازندران است. برای انتخاب جامعه نمونه، منطقه مورد مطالعه بر اساس وسعت و جمعیت به سه ناحیهمازندران شرقی، مرکزی و غربی تقسیم گردیده و در هر ناحیه چند شهر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از میان شهرهای مورد مطالعه، سه شهر در شرایط ناپایداری بالقوه، دو شهر در شرایط پایداری متوسط و دو شهر نیز در وضعیت پایداری بالقوه قرار داشته اند. همچنین مؤلفه های رفاه انسانی در شهرهای مورد مطالعه، پایداری ضعیف تری نسبت به مؤلفه های رفاه اکوسیستم دارند و در کل این شهرها از سطح پایداری نسبتاً ضعیفی برخوردارند.
سرمایه های اجتماعی و کیفیت زیستی در کانون های کوچک شهری. مطالعه تطبیقی شهرهای کوچک استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
195 - 212
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی اگر چه مفهومی نوین و نوپا در عرصه مطالعات انسانی و شهری است اما این مفهوم ریشه در روابط نوع بشر دارد. امروزه این امر مسلم است که رسیدن به توسعه،جامعه مدنی، معیارهای جهان شمول و بستر مناسب برای زیست اجتماعی تنها با وجود سرمایه اجتماعی شکل می گیرد. هدف اصلی این مطالعه به دنبال یافتن رابطه میان اندازه جمعیتی شهرهای کوچک و تولید سرمایه اجتماعی و نقش آن ها در کیفیت زیستی مردم آنها می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی استفاده از منابع کتابخانه ای و پیمایشی(پرسشنامه) برای سنجش کیفیت زیستی ساکنان شهرهای کوچک استان گیلان می باشد. داده های جمع آوری شده وارد نرم افزار Spss شده و سپس برای تعیین رابطه میان سرمایه های اجتماعی با ارتقاء کیفیت زیستی شهروندان از آزمون های توصیفی نظیر میانگین و آزمون های استنباطی پیرسون و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی آن است که اولاً شهرهای کوچک استان از لحاظ تشکیل سرمایه های اجتماعی متفاوت بوده و در بعضی از معیارها دارای وضعیت خوب و در بعضی دیگر وضعیت ضعیف حاصل شدند. همچنین سرمایه های اجتماعی رابطه معناداری با اندازه های جمعیتی آنها داشته و میزان این سرمایه های در شهرهای پرجمعیتی آنها چون آستانه، رضوانشهر و فومن دارای وضعیت مطلوب و در شهرهای کم جمعیتی چون ماسال، املش و سیاهکل وضعیت نامطلوب بوده است. ثانیاً ارتباط متقابل و معناداری میان سرمایه های اجتماعی و ارتقاء کیفیت زیستی ساکنان با توجه به اندازه های جمعیتی درشهرهای کوچک وجود دارد.
تاثیر کیفیت محیطی در جذب گردشگر به مقاصد گردشگری در شهرهای کوچک "مطالعه موردی شهر کلور"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
327 - 340
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مقاصد جذب گردشگر، شهرهای کوچک هستند سطح کیفیت محیط، میران جذب گردشگر را در این گونه مقاصد گردشگری تعیین می کند . شهر کوچک کلور از توابع شهرستان خلخال در استان اردبیل است که با توجه به اقلیم مناسب و نیز وجود جاذبه های متعدد طبیعی، مورد توجه گردشگران بسیاری قرار دارد. اما هم اکنون، استفاده ای مناسب از این توان گردشگری در راستای جذب حداکثری گردشگر انجام نمی شود. هدف پژوهش ارزیابی تاثیر کیفیت محیط بر اساس مولفه های کالبدی-زیست محطی، عملکردی–ساختاری، اجتماعی–فرهنگی و مدیریتی، وارتباط آن با جذب گردشگر در این شهر کوچک است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده های اصلی پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که میان عوامل کیفیت محیطی (کالبدی-زیست محیطی، عملکردی-ساختاری، اجتماعی-فرهنگی و مدیریتی) به عنوان متغیر مستقل در این پژوهش وجذب گردشگر به مقصد گردشگری به عنوان متغییر وابسته رابطه معنی دار وجود دارد. مولفه کالبدی-زیست محیطی (با میانگین 14/4) بالاترین درصد میانگین را در بین مولفه های چهارگانه به خود اختصاص داده است و مولفه های اجتماعی، فرهنگی ومدیریتی ،عملکردی-ساختاری در رتبه های بعدی قرار دارند. مولفه کالبدی 183/0، مولفه اجتماعی وفرهنگی 139/0 مولفه مدیریت 126/0، مولفه عملکردی-ساختاری 118/0 رابطه معنی داری با جذب گردشگر دارند. و با توجه به اینکه بعد کالبدی-زیست محیطی بیش ترین میزان بتا را دارا می باشد. لذا، از قدرت تبیین کنندگی لازم برخوردار است ونسبت به سایر متغییرها تاثیر بیش تری بر روند جذب گردشگر دارد.
تحلیل عوامل عدم تحقق پذیری طرح های جامع در شهرهای کوچک (مطالعه موردی: شهرهای سنگر، خشکبیجار و شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
5 - 20
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : ارزیابی تحقق پذیری طرح های توسعه شهری در پژوهش های متعدد صورت گرفته، حاکی از عدم موفقیت آن ها بوده و ضرورت بازنگری و ریشه یابی علل عدم تحقق پذیری چنین طرح هایی را در برنامه ریزی شهری آشکار می سازد.
هدف پژوهش : پژوهش حاضر به دنبال واکاوی و تحلیل عوامل مؤثر بر عدم تحقق پذیری طرح های جامع در شهرهای کوچک است که بدین منظور سه شهر کوچک استان گیلان به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند.
روش پژوهش : جهت حصول به هدف مورد نظر از روش تحقیق کیفی از نوع نظریه زمینه ای استفاده شد تا اطلاعات و نظرات موثق و قابل اطمینانی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند حاصل شود. بدین ترتیب جهت رسیدن به اشباع نظری، با 23 نفر از افراد مطلع و صاحب نظر در حوزه مدیریت شهری شهرهای کوچک مصاحبه صورت گرفت که هر مصاحبه حدود یک ساعت تا یک ساعت و سی دقیقه به طول انجامید. فرایند تحقیق به صورت رفت و برگشتی بوده است.
نتیجه گیری : پس از تجزیه و تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری ها، هفت محور اصلی برای علل عدم تحقق پذیری طرح جامع استخراج شد. این محورها عبارتند از: ضعف نظام مدیریتی، مشکلات نظام قانونی، مشکلات نظام اجرایی، مشکلات مالی، مشکلات ماهوی طرح، نبود مشارکت سازنده و مشکلات نظام فرایند تهیه طرح. در هر محور راه حل های متناسب با کدهای باز اولیه و فراوانی آن ها ارائه شده است. یافته های این پژوهش نشانگر این بود که مقوله های متفاوت در عدم تحقق پذیری طرح های جامع، ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و به عبارتی دیگر به صورت زنجیره وار می توانند به یکدیگر متصل باشند و با اصلاح برخی موارد می توان به بهبود مقوله های دیگر نیز کمک نمود.
بررسی نقش وکارکرد شهرهای کوچک در سهولت خدمات رسانی به نواحی روستایی شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع نابرابری و عدم تعادل فضایی میان مناطق روستایی و شهری از مباحث مهم برنامه ریزان منطقه ای است. برای توازن بخشیدن و کاهش نابرابری نقاط روستایی، توجه به شهرهای کوچک یکی از راهکارهای تعادل بخشی به این وضعیت است. مقاله حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از روش ها و مدل های کمی مانند ضریب مکانی (LQ) و شاخص مرکزیت به تحلیل عملکرد شهرهای شهرستان رودبار می پردازد. در این مقاله، اهدافی چون تبیین رابطه بین کارکرد نقاط شهری در خدمات رسانی به نواحی روستایی شهرستان، رتبه بندی برخورداری خدمات و تعیین سطوح توسعه یافتگی روستاهای حوزه نفوذ مستقیم شهرهای شهرستان رودبار مورد توجه است. ضریب مکانی (LQ) مشخص نمود که شهرستان رودبار در زمینه کشاورزی و صنعت دارای ضریب (LQ) بالاتر از یک بوده و صادر کننده محصولات تولیدی می باشد اما از نظر خدمات (LQ) پایین تر از یک بوده و نشان دهنده وابستگی به شهرستان های دیگر است. بر اساس شاخص مرکزیت، ساکنان حوزه نفوذ مستقیم شهرهای رودبار، لوشان، منجیل، رستم آباد و بره سر از نظر سطح بندی روستاهای حوزه نفوذ مستقیم خود دارای نظم هستند و شهرهای جیرنده و توتکابن از این نظم در سطح بندی روستاهای حوزه نفوذ مستقیم خود محروم هستند. این شهرها به غیر از انجام ارتباط اجباری اداری و سیاسی که موجب وابستگی روستا به شهر می شود در سایر موارد چون مناسبات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی علاوه بر شهرهای خود به شهرهای دیگر شهرستان نیز مراجعه می کنند.