مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
صمیمیت زناشویی
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
109-123
حوزه های تخصصی:
ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ روابط زناشویی، همواره ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﻘﻘﺎن برای ﺑﻬﺒﻮد ﮐﯿﻔﯿﺖ آن ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ. صمیمیت، ﯾﮑﯽ از ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﻣﻬﻢ روابط زﻧﺎﺷﻮیی اﺳﺖ و شناخت عواملی که آن را ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻣﯽکنند، نقش مهمی در افزایش کیفیت زندگی زناشویی و کاهش تعارضات دارد. این پژوهش، با هدف بررسی نقش طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی، در پیش بینی صمیمیت زناشویی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور، 303 نفر از جامعه آماری دانشجویان و طلاب متأهل شهر قم، به طور تصادفی طبقه ای انتخاب و به پرسش نامه های صمیمیت زناشویی، طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه ها و تجزیه و تحلیل داده ها، از همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین حوزه های طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی بیرونی، با صمیمیت زناشویی، رابطه منفی و معنادار و بین جهت گیری مذهبی درونی با صمیمیت زناشویی، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که حوزه بریدگی و طرد، جهت گیری مذهبی درونی و حوزه خودگردانی و عملکرد مختل، از مهم ترین پیش بین های صمیمیت زناشویی هستند. این یافته ها، به خوبی نقش مهم جهت گیری مذهبی و طرح واره های ناسازگار اولیه را در پیش بینی صمیمیت زناشویی نشان می دهند و می توانند اطلاعات مناسبی را به مشاوران و روان شناسان خانواده ارائه کنند.
مقایسه اثربخشی درمان بافت نگر انصاف محور و درمان هیجان مدار برافزایش صمیمیت و کاهش دل زدگی زناشویی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
166-139
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر مقایسه و بررسی اثربخشی تأثیر رویکرد درمانی بافت نگر انصاف محور (مبتنی بر نظریه بوزورمنی _ ناج) و رویکرد درمانی هیجان مدار برافزایش صمیمیت و کاهش دل زدگی زناشویی زوج های دارای تعارضات زناشویی بود. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل همه زوج هایی بود که در سال 1397- 1398 به دفتر مشاوره و خدمات روان شناختی خصوصی زیر نظر سازمان نظام روان شناسی در شهر ارومیه مراجعه داشتند از میان مراجعه کنندگان تعداد 24 زوج که به دلیل تعارضات زناشویی به این مرکز مراجعه کرده بودند؛ پس از همتاسازی آزمودنی ها، ملاک های ورود و خروج پژوهش به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه (هر گروه 8 زوج) که دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه است گمارش شدند. پس از اجرای پیش آزمون برای گروه آزمایشی بافت نگر هر زوج 10 جلسه و گروه آزمایشی هیجان مدار هر زوج 9 جلسه روان درمانی انجام گرفت. پرسشنامه های مورداستفاده شامل مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون و مقیاس دل زدگی زناشویی پاینز بود. برای تحلیل داده ها و فرضیه ها از روش آزمون آماری «تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر» و نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته ها : نشان داد اثربخشی رویکرد هیجان مدار در افزایش صمیمت زناشویی، به صورت معناداری (001/0 p< ) بیشتر از رویکرد بافت نگر است؛ اما میان دو رویکرد در کاهش «دل زدگی زناشویی» تفاوت معنادار مشاهده نشد همچنین یافته ها نشان داد اثربخشی رویکرد بافت نگر نسبت به رویکرد هیجان مدار در «دل زدگی زناشویی» ثبات و پایداری زمانی بیشتری دارد. نتیجه گیری: رویکرد هیجان مدار در مقایسه با رویکرد بافت نگر اثربخشی مؤثرتری در افزایش صمیمت زناشویی نشان می دهد و اثربخشی دو رویکرد در کاهش دل زدگی زناشویی یکسان است اما باگذشت زمان رویکرد بافت نگر در بهبود دل زدگی زناشویی ثبات درمانی بهتری نشان داده است.
نقش میانجی طرحواره های هیجانی در رابطه بین پیوند والدینی و صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
209 - 241
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از پژوهش ها نشان داده شده که روابط اولیه والد کودک بر کیفیت روابط زناشویی فرزندان تأثیرگذار است؛ اما این مسئله که روابط اولیه با والدین از چه مسیرهایی بر کیفیت رابطه زوجی اثرگذار است، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی طرحواره های هیجانی در رابطه بین پیوند والدینی و صمیمیت زناشویی، انجام شده است. روش این پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد متأهل ساکن شهر یزد در سال 1398-1397 است. معیارهای ورود به پژوهش عبارت بودند از: متأهل بودن، داشتن سواد خواندن و نوشتن، زندگی زیر یک سقف حداقل به مدت دو سال و این که والدین فرد تا قبل از 16 سالگیِ او فوت نکرده باشند. از بین افرادی که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند، تعداد 426 نفر (227 نفر زن و 199 نفر مرد) در پژوهش شرکت کردند. شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس و از طریق پرسشنامه کاغذی و فرم اینترنتی بود. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش عبارت بودند از: مقیاس پیوند والدینی (PBI)، مقیاس صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (MIS) و مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی (LESS). داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار استنباطی هم چون همبستگی و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که تعدادی از طرحواره های هیجانی در رابطه بین پیوند والدینی و صمیمیت زناشویی نقش میانجی داشتند. بنابراین با توجه به نقش طرحواره های هیجانی در تجربه هیجانی و استفاده از راهبردهای کنترل هیجان، می توان گفت که این طرحواره ها از طریق تأثیر بر ادراک افراد از هیجان (مثل باور به غیرقابل کنترل بودن و منحصر بودن هیجانات به شخص) و نیز استفاده از راهبردهای مختلف (هم چون نگرانی، سرزنش دیگران، نشخوار فکری و اجتناب از موقعیت) جهت مقابله با هیجان، در رابطه بین پیوند والدینی و صمیمیت زناشویی نقش میانجی را ایفا می کنند.
پیش بینی صمیمیت هیجانی زوجین بر اساس خودشفقتی، بدتنظیمی هیجان و طرحواره های ناسازگار اولیه، بد تنطیمی هیجان و خود شفقتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۹ (پیاپی ۶۶)
۱۸۵-۱۷۳
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی صمیمیت هیجانی زوجین بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه، بدتنظیمی هیجان و خودشفقتی بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متاهل منطقه 3 شهر تهران بود که از این میان تعداد 350 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. داده ها به وسیله پرسشنامه بررسی نیازهای صمیمیت (MINQ) باگاروزی (2001)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQSF) یانگ (1994)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS) گراتز و رومر (2004) و پرسشنامه شفقت خود SCQ نف (2003) جمع آوری شدند و به وسیله ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و 20 SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین حوزه های طرحواره ای بریدگی و طرد، خودگردانی مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی، گوش بزنگی و بدتنظیمی هیجانی با صمیمیت هیجانی رابطه منفی و معنادار و بین خودشفقتی با صمیمیت هیجانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0>P). همین طور 2/41 درصد از واریانس صمیمیت هیجانی را متغیرهای حوزه بریدگی و طرد، خودشفقتی، حوزه گوش بزنگی، بدتنظیمی هیجان و خودگردانی مختل پیش بینی می نمایند (05/0>P). با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که طرحواره های ناسازگار اولیه، بدتنظیمی هیجانی و خودشفقتی در صمیمیت هیجانی زنان نقش دارد.
تدوین بسته طرحواره درمانی بخشش محور و مقایسه آن با طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری و تاثیر آن بر تعهد، صمیمیت زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره خانواده ی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور تدوین بسته آموزشی طرحواره درمانی بخشش محور و مقایسه اثربخشی آن با طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر صمیمیت زناشویی، تعهد زناشویی بر روی زنان دارای تعارضات زناشویی شهر شیراز بود. روش: این پژوهش از لحاظ روش مطالعه، یک طرح تحقیق اکتشافی و دارای دو مرحله کیفی و کمی بود. در مرحله کیفی به منظور تدوین بسته طرحواره درمانی بخشش محور از روش کیفی تحلیل موضوعی(مضمون) استقرایی داده محور و در بخش کمی از طرح نیمه آزمایشی چهار گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد،جامعه آماری در بخش کیفی کلیه منابع علمی شامل کتب و مقالات و پایان نامه های مرتبط با حوزه تعارضات زناشویی و در بخش کمی شامل زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز در سال 98 بود که پس از اجرای پرسشنامه تعارضات زناشویی و محرز شدن سطح بالای تعارضات زوجی در آنها و داشتن ملاکهای ورود و خروج به پژوهش بصورت تصادفی به تعداد 15 نفر در هر یک از سه گروه آموزش و 15 نفر در گروه کنترل مجموعا 60 نفر جایگیری شدند. یافته ها: یافته ها در مرحله کیفی، بسته آموزشی طرحواره درمانی بخشش محور را متناسب با نیازهای زنان دارای تعارضات زناشویی در قالب 11 جلسه 90 دقیقه ای که دارای توافق تخصصی924/0 بود را بدست داد. در بخش کمی نشان داد که در متغیرهای بکار برده شده اثر بسته آموزشی طرحواره درمانی وبخشش محور بیشتر بوده است ولی بسته آموزشی بخشش محور، تأثیر معناداری بر متغیرها نداشت ولی در متغیرسازگاری زناشویی، اثربخشی بسته آموزشی شفقت درمانی و بسته آموزشی بخشش محور با بسته آموزشی شفقت درمانیِ بخشش محور بر تعهد زناشویی در زنان دارای تعارضات زناشویی دارای تفاوت معناداری بود((p<0/05 و اثر بسته آموزشی شفقت درمانیِ بخشش محور بیشتر بوده است. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی شفقت درمانیِ بخشش محور می تواند تعارضات زناشویی را کاهش دهد.
اثربخشی آموزش تلفیق دو روش راه حل مدار و روایتی بر ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
649 - 672
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ترکیب دو روش درمانی راه حل مدار و روایت درمانی بر ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق انجام شده است. این مطالعه به شیوه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان در آستانه طلاق مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر کاشمر بود. 24 زن در آستانه طلاق به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش از پرسش نامه های صمیمیت زناشویی باگاروزی و ابراز وجود شرینگ استفاده گردید. داده ها با روش آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که تلفیق دو روش درمانی راه حل مدار و روایتی اثربخشی معنی داری بر ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق دارد (p<0/05). همچنین، تلفیق دو رویکرد درمانی راه حل مدار و روایت درمانی بر زیر مقیاس های صمیمیت زناشویی اثر بخشی معناداری دارد؛ همچنین این اثربخشی تا مرحله پیگیری نیز حفظ شده بود (p<0/05). بنابراین می توان گفت، تلفیق دو روش درمانی راه حل محور و روایت درمانی می تواند به ارتقای ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق بیانجامد .
بررسی تأثیر آموزش صمیمیت غنی شده با آموزه های اسلامی بر رضایتمندی و صمیمیت زوجین درون گرای شهر یزد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
48-60
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: برخورداری از صمیمیت در میان زوج های متأهل از عوامل مهم ایجاد ازدواج های پایدار است و اجتناب از برقراری روابط صمیمانه، از عواملی است که موجب شکست در زندگی خانوادگی می شود. ازاین رو هدف مطالعه ی حاضر بررسی تأثیر آموزش صمیمیت غنی شده با آموزه های اسلامی بر رضایتمندی و صمیمیت زوجین درون گرا بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر یزد بود که از میان آنان نمونه یی به تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه ی پنج عامل بزرگ شخصیت نئو، پرسش نامه ی رضایت زناشویی انریچ و پرسش نامه ی صمیمیت زوجین اولیا و همکاران بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز از تحلیل کوواریانس استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات رضایت زناشویی و تمامی زیرمقیاس های آن در مرحله ی پس آزمون در آزمودنی های دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود داشت (05/0 > P). همچنین، در مرحله ی پس آزمون نمرات صمیمیت کل و تمامی زیرمقیاس های آن در گروه آزمایش بهبود یافته بود و تفاوت دو گروه معنادار بود (05/0 > P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می توان نشان داد که آموزش صمیمیت غنی شده با آموزه های اسلامی می تواند برنامه ی درمانی و آموزشی مفید در کاهش مشکلات بین فردی زوجین باشد.
رابطه بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی با صمیمیت زناشویی در زنان متأهل شهر قم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
18 - 28
حوزه های تخصصی:
هدف : صمیمیت زناشویی نقش مهمی در استحکام خانواده دارد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی رابطه بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی با صمیمیت زناشویی در زنان متأهل بود. روش: مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش زنان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره صدرا در شهر قم در سال 1399 به تعداد 240 نفر بودند. طبق فرمول کوکران حجم نمونه 144 نفر برآورد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، سرسختی روانشناختی (لانگ، گولت و امسل، 2003) و صمیمیت زناشویی (والکر و تامپسون، 1983) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد که بهزیستی روانشناختی (و هر شش مولفه آن شامل پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی) و سرسختی روانشناختی (و هر سه مولفه آن شامل کنترل، تعهد و چالش جویی) با صمیمیت زناشویی در زنان متأهل رابطه مثبت و معنادار داشتند(001/0˂P) همچنین، متغیرهای بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی به طورمعناداری توانستند 53 درصد، شش مولفه بهزیستی روانشناختی به طورمعناداری توانستند 67 درصد و سه مولفه سرسختی روانشناختی به طورمعناداری توانستند 37 درصد از تغییرات صمیمیت زناشویی در زنان متأهل را تبیین کنند(001/0˂P) نتیجه گیری : نتایج نشان دهنده رابطه مثبت معنادار بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی با صمیمیت زناشویی در زنان متأهل و نقش آنها در تبیین صمیمیت زناشویی آنان بود. بنابراین، برای ارتقای صمیمیت زناشویی می توان بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی را بهبود بخشید.
اثر بخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر کیفیت روابط زناشویی، صمیمیت زناشویی، افسردگی زناشویی زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر کیفیت روابط زناشویی، صمیمیت زناشویی، افسردگی زناشویی زنان خیانت دیده بود. روش پژوهش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود که جامعه آماری آن شامل زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مرکز مشاوره ژرفا شهر کرمانشاه بودند که پس از غربالگری30 زن خیانت دیده به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زن) و گواه (15 زن) کاربندی شدند. ابزاهای این پژوهش پرسشنامه کیفیت روابط زناشویی باسبی (1995)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر، 1983 و پرسشنامه افسردگی بِک، 1961 بود. گروه آزمایش به مدت ده جلسه تحت مداخله زوج درمانی شناختی- رفتاری هالفورد، 2005؛ به صورت گروهی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون واریانس اندازههای مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله زوج درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت روابط زناشویی (11/29=F و 001/0=P)، صمیمیت زناشویی (13/7=F و 013/0=P) و افسردگی زناشویی (72/15=F و 001/0=P) مؤثر است؛ و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: در نهایت این نتیجه حاصل شده است که زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر کیفیت روابط زناشویی زنان خیانت دیده در شهر کرمانشاه اثر بخش بوده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که از روش زوج درمانی شناختی-رفتاری می توان برای کاهش افسردگی زناشویی زنان خیانت دیده و در نهایت استحکام خانواده استفاده کرد.
نقش پایبندی به سبک زندگی اسلامی، نگرش به خیانت و نیاز به صمیمیت در پیش بینی تعهد زناشویی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پایبندی به سبک زندگی اسلامی، نگرش به خیانت و نیاز به صمیمیت زناشویی در پیش بینی تعهد زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان بود. پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و در حیطه پژوهش های همبستگی و رگرسیونی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهر اصفهان با حداقل ۱سال وحداکثر ۵ سال سابقه ازدواج در زمستان سال 1397 بود. با استفاده از نمونه-گیری در دسترس ۳۹ زن متأهل به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های سبک زندگی اسلامی کاویانی (ILST)، نیازهای صمیمیت زناشویی باگاروزی (۲۰۰۱)، نگرش به خیانت مارک واتلی (۲۰۰۶) و تعهد زناشویی آدامز و جونز (DCI) بر روی آنان اجرا شد. داده-های به دست آمده به کمک نرم افزار SPSS-24 و به شیوه رگرسیون هم زمان در دو سطح آمار توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شد. نشان داد بین سبک زندگی اسلامی و صمیمیت زناشویی (۲۹۶/۰ r=و ۰۶۷/۰sig=)، سبک زندگی اسلامی و تعهد زناشویی (۴۷/۰ r=و ۰۰۳/۰sig= )، صمیمیت زناشویی و تعهد زناشویی ( ۶۸۸/۰ r=و ۰۰۰/۰Sig=)، sig=) رابطه مثبت معنادار (۰۱/۰>P) و بین سبک زندگی اسلامی و نگرش به خیانت (۳۷/۰- r=و۰۲۱/۰sig=)، صمیمیت زناشویی و نگرش به خیانت (۳۹۶/۰- r=و ۰۱۳/۰sig=) و نگرش به خیانت و تعهد زناشویی (۴۴۳/۰- r=و ۰۰۵/۰sig=) رابطه منفی معناداری وجود دارد (۰۱/۰>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که در مجموع سه متغیر سبک زندگی اسلامی، نیاز به صمیمیت زناشویی و نگرش به خیانت، می تواند ۵۶ درصد از واریانس تعهد زناشویی را تبیین کنند (۰1/۰>P). علاوه بر آن سبک زندگی اسلامی و نیاز به صمیمیت زناشویی به ترتیب (۰۴۲/۰ Sig= و ۰۰/۰ Sig=) رابطه معناداری را با تعهد زناشویی دارند و میزان این تأثیر به ترتیب (۲۵۷/۰=Beta و ۵۶۲/۰=Beta) می باشد. می توان گفت پایبندی به سبک زندگی مبتنی برآموزه های اسلامی می تواند علاوه بر افزایش میزان صمیمیت زناشویی و اصلاح نگرش به خیانت با تعهد زناشویی نیز در ارتباط باشد.
تدوین پروتکل درمانی با طراحی «معنوی -مذهبی» برای زوجین متقاضی طلاق و اثربخشی آن بر بهبود راهبردهای مقابله ای و صمیمیت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
طلاق معتبرترین شاخص آشفتگی زناشویی است. آموزش الگوهای ارتباطی صمیمانه و راهبردهای مقابله ای کارآمد، به ویژه با رویکرد معنوی مذهبی، می تواند سطح تعارضات زناشویی را کاهش داده و از طلاق پیشگیری کند. هدف این پژوهش، تدوین پروتکل درمانی «معنوی- مذهبی» و بررسی کارآمدی آن، در بهبود راهبردهای مقابله ای و صمیمیت زناشویی جهت کاهش احتمال وقوع طلاق بود. نمونه 16 زوج متقاضی طلاق بودند که برای حل تعارضات زناشویی خود به مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند. ابزارهای پژوهش مقیاس راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن و مقیاس صمیمیت زناشویی اولیا و همکاران و پروتکل درمانی معنوی مذهبی بود. گروه آزمایش 16 جلسه 120 دقیقه ای دو بار در هفته، تحت درمان «معنوی مذهبی» قرار گرفتند. یافته ها تفاوت معناداری بین نمرات دو گروه در سطح P<0.05 را نشان داد. اندازه اثر برای تفاوت های گروهی بزرگ و قابل توجه بود. نتایج نشان داد که رویکرد درمانی «معنوی مذهبی» راهبردی کارآمد، در بهبود شیوه های مقابله و صمیمیت زناشویی در زوجین متعارض می باشد و می توان از آن به عنوان روش درمانی کارآمد در کاهش احتمال طلاق بهره برد.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر سازگاری و صمیمیت زناشویی زنان دچار تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۱۷۸-۱۶۹
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر سازگاری و صمیمیت زناشویی زنان دچار تعارضات زناشویی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زنان دارای تعارضات زناشویی بودند که جهت حل اختلاف خانوادگی خود در شش ماهه پاییز و زمستان 1399 به مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند، با استفاده از پرسشنامه ی تعارضات زناشویی ثنایی و براتی (1387)، 30 نفر از زنانی که دارای تعارضات زناشویی بودند، به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند و به پرسشنامه های سازگاری زناشویی لاک-والاس (LWMAT) (1959) و صمیمیت زناشویی (MIS) والکر و تامپسون (1983) پاسخ دادند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای یک بار) فنون رفتار درمانی دیالکتیکی را براساس بسته آموزشی لینهان (1970) آموزش دیدند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که اثربخشی درمانی دیالکتیکی بر سازگاری (01/0P<، 79/17=F)، و صمیمیت زناشویی (01/0P<، 82/14=F)، زنان دچار تعارضات زناشویی، مورد تائید قرارگرفته است (05/0>P) و زنان دچار تعارضات زناشویی گروه آزمایش نسبت به زنان دچار تعارضات زناشویی گروه گواه در پس آزمون، به طور معناداری، سازگاری و صمیمیت زناشویی بیشتری داشتند (05/0>P). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که رفتار درمانی دیالکتیکی در افزایش سازگاری و صمیمیت زناشویی زوجین اثربخش است.
تدوین مدل علی تعهد زناشویی براساس بخشودگی و تمایزیافتگی با میانجیگری صمیمیت زناشویی و اثربخشی این مدل بر کیفیت روابط زناشویی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مهم ترین رکن جامعه خانواده است بر همین اساس بررسی عواملی که در تعهد زناشویی نقش دارند نیز اهمیت اساسی پیدا می کند. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علی تعهد زناشویی براساس بخشودگی و تمایزیافتگی با میانجیگری صمیمیت زناشویی و اثربخشی این مدل بر کیفیت روابط زناشویی بود. روش: این پژوهش از لحاظ ماهیت کمی، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان متأهل آموزش وپرورش ناحیه ۱ و ۲ شهرستان سنندج در سال تحصیلی ۱۳۹۸ -۱۳۹۷ مشغول به تحصیل بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای ۳۰ نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تعهد زناشویی، مقیاس صمیمیت زناشویی، پرسشنامه تمایزیافتگی خود، مقیاس سنجش بخشش در خانواده و پرسشنامه کیفیت روابط زناشویی استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که بخشش (P≤۰/۰۱, β=۰/۴۷)، تمایزیافتگی (P≤۰/۰۵, β=۰/۱۳) و صمیمیت (P≤۰/۰۵, β=۰/۱۲) بر تعهد زناشویی و بخشش (۰/۰۸) و تمایزیافتگی (۰/۰۲) با واسطه صمیمیت بر تعهد زناشویی، اثر غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بخشش، تمایز یافتگی و صمیمیت بر تعهد زناشویی و اثربخشی بر کیفیت روابط زناشویی تأثیرگذار است و پیشنهاد می شود که رئوس برنامه در اجرای کارگاه های آموزشی و اطلاع رسانی در مورد آموزش و بیان اهمیت متغیرهای مرتبط با تعهد زناشویی مبنا قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی به شیوه گاتمن بر صمیمیت زناشویی زوج های دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
۳۰۴-۲۸۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: صمیمیت به تعاملی میان زوج ه ا اش اره دارد که منج ر ب ه احس اس نزدیک ی، عش ق و توج ه می شود و تحقیقات نشان داده که عاملی مهم در ایجاد رضایت زناشویی است. با وجود انتشار نتایج پژوهش های طولی گاتمن و همکارانش که کارایی آن در بهبود متغیرهای زوجی تأیید شده است، اما در جامعه مورد مطالعه و همچنین مقایسه این درمان با درمان پذیرش و تعهد شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی زوج درمانگری به شیوه گاتمن و زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت) بر صمیمیت زناشویی زوج های دارای تعارض زناشویی انجام شد. روش: بر اساس طرح آزمایشی "پیش آزمون – پس آزمون با پیگیری" 18 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سردشت، با استفاده از پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و واکر (1983) و اعمال ملاک های ورود و خروج، به عنوان نمونه انتخاب شده و به شیوه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه اول در جلسات زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (باخ و موران، 2008) و گروه دوم در جلسات زوج درمانی به شیوه گاتمن (برگرفته از گاتمن و گاتمن، 2017) شرکت داده شد. در مقابل، گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر وجود تفاوت معنادار در متغیر نزدیکی عاطفی، رضایت زناشویی، و صمیمیت زناشویی زوجین هر دو گروه مداخله نسبت به گروه گواه بود (0/05< p)، اما در متغیر از خودگذشتگی، تفاوت معنی داری بین میانگین گروه اکت با گروه گواه مشاهده نشد (0/05 <p). نتیجه گیری: هر دو مداخله، موجب افزایش صمیمیت زناشویی در زوجین می گردد، اما زوج درمانی گاتمن در مقایسه با روش اکت درمان مؤثرتری برای افزایش صمیمیت زناشویی در زوجین می باشد. می توان از این دو شیوه درمانی در جهت غنی سازی روابط زوجین دارای تعارض استفاده نمود.
اثربخشی آموزش گروهی واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر بی ثباتی ازدواج و صمیمیت زناشویی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی واقعیت درمانی بر بی ثباتی ازدواج و صمیمیت زناشویی در زوجین انجام شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زوج های متأهل مراجعه کننده به مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده آموزش وپرورش شهر مشهد بودند که از بین آن ها 24 زوج انتخاب شدند و پس از پاسخ به مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون (2000) و شاخص بی ثباتی ازدواج ادواردز، جانسون و بوث (1980) در دو گروه کنترل (12n=) و آزمایش (12n=) به طورتصادفی گمارش شدند. سپس گروه آزمایش در جلسات آموزشی شرکت داده شد. داده های به دست آمده از طریق کوواریانس تک متغیره، با نرم افزار SPSS پردازش شدند. نتایج نشان داد آموزش گروهی واقعیت درمانی میزان صمیمیت زوجین را افزایش (0/0001P<) و از میزان بی ثباتی ازدواج (تمایل به طلاق) در آن ها کاسته (0/0001P<) است. لذا با توجه به این یافته ها می توان انتظار داشت با اجرای این مداخله در مراکز مشاوره زوجین و دادگاه های خانواده شاهد افزایش صمیمت زناشویی و کاهش میل به طلاق و درنتیجه تحکیم و انسجام بیشتر ساختار خانواده باشیم.
مقایسه بلوغ عاطفی و ابعاد آن بر اساس صمیمیت زناشویی در افراد متاهل شهرستان گتوند
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸
134 - 129
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مقایسه بلوغ عاطفی و زیرمقیاس های آن بر اساس صمیمیت زناشویی در افراد متاهل بود. روش تحقیق علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زنان و مردان متاهل ساکن شهرستان گتوند استان خوزستان بود که از جامعه مذکور به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 103 نفر (56 زن و 47 مرد) انتخاب شدند و با تکمیل پرسشنامه های مقیاس بلوغ عاطفی و پرسشنامه صمیمیت زناشویی در این تحقیق شرکت کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26 و با بهره گیری از آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین افراد با صمیمیت زناشویی بالا و افراد دارای صمیمیت زناشویی پایین، به لحاظ میزان بلوغ عاطفی و تمام زیرمقیاس های آن تفاوت وجود دارد و این تفاوت به لحاظ آماری معنادار است (p<0.005). با توجه به میانگین ها، برتری در میزان بلوغ عاطفی با افرادی است که صمیمیت زناشویی بالاتری داشته اند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر به روانشناسان خانواده پیشنهاد می شود برای بهبودی روابط زوجین بر مبنای بهبود سطح صمیمت زناشویی آنان، به اهمیت ارتقای بلوغ عاطفی زوجین توجه داشته باشند.
پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس صمیمیت زناشویی، مولفه های تمایزیافتگی و اضطراب
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۴۷
135 - 120
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف انجام پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس صمیمیت زناشویی، مولفه های تمایزیافتگی و اضطراب بود. انجام پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی کارکنان متاهل درمانگاه های دولتی ناحیه پنج منطقه دوازده شهر تهران در سال 1399 که 400نفر بودند و 230 نفر از دو درمانگاه خاتم و ولی اله با روش نمونه برداری در دسترس-داوطلب به صورت برخط-آنلاین انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل چهار پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1998)، مقیاس صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) و اضطراب بک (1990) بود. نتایج نشان داد که بین اضطراب و تعهد زناشویی رابطه منفی معنادار وجود دارد. به این معنی که هرچقدر سطح اضطراب پایین تر باشد، تعهد زناشویی کارکنان کادر درمان در سطح بالاتری قرار داردو بین مؤلفه های تمایزیافتگی و تعهد زناشویی و بین صمیمیت زناشویی و تعهد زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. به این معنی که هرچقدر سطح مؤلفه های تمایزیافتگی بالاتر باشد، تعهد زناشویی کارکنان کادر درمان متأهل در سطح بالاتری قرار دارد. :صمیمیت زناشویی، هم آمیختگی با دیگران از مؤلفه های تمایزیافتگی با و اضطراب سهم بیشتری در پیش بینی تعهد زناشویی کارکنان متأهل دارند.
پیش بینی صمیمیت زناشویی براساس طرحواره های هیجانی و احقاق جنسی در زنان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۴۴
51 - 37
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خانواده و ساختار حاکم بر آن نقش اساسی بر وضعیت روانی و شخصیت اعضای خانواده دارد. روابط زن و شوهر به عنوان نیروی تعیین کننده جهت و شیوه حرکت خانواده در چرخه زندگی توجه ویژه ای را می طلبد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی صمیمیت زناشویی براساس طرحواره های هیجانی و احقاق جنسی در زنان متاهل شهر تهران است. مواد و روش ها : روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع پیش بینی است و حجم نمونه شامل 250 نفر از زنان متاهل ساکن تهران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که در نهایت پرسشنامه 242 نفر از آنها مورد بررسی قرار گرفت. برای سنجش متغیر ها از مقیاس 41 سؤالی نیاز های صمیمیت زناشویی باگاروزی ( 2001) ، مقیاس 37 سؤالی طرحواره های هیجانی لیهی ( 2002) و مقیاس 25 سؤالی احقاق جنسی هالبرت ( 1992) استفاده شد. در نهایت داده ها با روش رگرسیون چندگانه استاندارد تحلیل شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که طرحواره های هیجانی (20/0- = ،01/0>P) و احقاق جنسی (17/0= ،01/0>P ) قادرند صمیمیت زناشویی را پیش بینی کنند. همچنین بین مؤلفه های طرحواره هیجانی و صمیمیت زناشویی ضرایب همبستگی معنادار بدست آمد. نتیجه گیری: از آنجا که آموزه های فرهنگی و مذهبی جوامع ازجمله جامعه ایران موقعیتی را برای زنان ایجاد می کند که به موجب آن زنان نتوانند هیجان ها و نیازهای جنسی خود را حتی اگر از آن آگاه باشند بیان کنند؛ در نتیجه زنان با استفاده از طرحواره های هیجانی ناسازگاری چون عدم پذیرش احساسات، احساس گناه و سرزنش خود و دیگران خشم خود را به سمت همسر خود آشکار می کنند که همین امر می تواند موجب کاهش صمیمیت زناشویی زوجین شود.
نقش مؤلفه های تمایزیافتگی خود در پیش بینی صمیمیت زناشویی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
181 - 205
حوزه های تخصصی:
صمیمیت زناشویی به عنوان توانایی برجسته در ایجاد روابط طولانی مدت و رضایت بخش به شمار می رود. از جمله عوامل روان شناختی موثر بر صمیمیت زناشویی، می توان به خودتمایزیافتگی اشاره کرد. هدف از این پژوهش بررسی نقش مولفه های خودتمایزیافتگی (واکنش پذیری عاطفی، گریز عاطفی، جایگاه من و هم آمیختگی با دیگران) در پیش بینی صمیمیت زناشویی زوجین بود. با استفاده از روش نمونه گیری در درسترس در مجموع 100 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983) و خودتمایزیافتگی اسکورون و اسمیت (2003)، استفاده شد. داده ها با استفاده از همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد که از میان خرده مقیاس های خودتمایزیافتگی، صرفا خرده مقیاس گریز عاطفی با صمیمیت زناشویی رابطه معکوس و معنادار داشته (r=-0/363 p <0/01) و قادر به تبیین 15/2 درصد از واریانس صمیمیت زناشویی است. براساس نتایج، گریز عاطفی نقش مهمی در صمیمیت زناشویی دارد.
مقایسه ابعاد صمیمیت، تعهد، و رضایت زناشویی در زوجین با و بدون تجربه مشاوره قبل از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۲۱۰-۱۸۰
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد صمیمیت، تعهد، و رضایت زناشویی در زوجین با و بدون تجربه مشاوره قبل از ازدواج انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی _ مقایسه ای، و جامعه آماری شامل زوج هایی می شود که تجربه مشاوره قبل از ازدواج داشته و گروه دیگر این تجربه را نداشتند، و در سال 1398-1397 در شهر تهران سکونت داشتند. نمونه پژوهش شامل دو گروه از زوجین بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 30 زوج (60 نفر) که تجربه مشاوره قبل از ازدواج داشته اند را از مراکز مشاوره بیدار و نیک روان جمع آوری کرده و 30 زوج (60 نفر) که تجربه مشاوره قبل از ازدواج نداشته اند را از دانشگاه ها و سرا های محله انتخاب شدند در مجموع 60 زوج در نظر گرفته شد. به سه پرسشنامه صمیمیت (باگاروزی، 2001)، تعهد (آدامز و جونز، 1997) و رضایت زناشویی (انریچ، اولسون و همکاران، 1989) پاسخ دادند. اطلاعات جمع آوری شده به وسیله شاخص های آمار توصیفی و همچنین روش تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دو گروه، از بین ابعاد صمیمیت زناشویی در بعد صمیمیت روان شناختی تفاوت معنی داری دارد و مقایسه ابعاد تعهد زناشویی در دو گروه پژوهش نشان داد که در بعد تعهد شخصی تفاوت معنادار وجود دارد. در رابطه با مقایسه ابعاد رضایت زناشویی نتایج نشان داد که گروه مشاوره رفته در کودکان و فرزند پروری به صورت معناداری میانگین بالاتری از گروه مشاوره نرفته کسب کرده اند. نتیجه گیری: در برنامه های مشاوره پیش از ازدواج نیاز است آموزش ها و مداخله های لازم در جهت ارتقاء صمیمیت، تعهد و رضایت زناشویی در نظر گرفته شود.