مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
صمیمیت زناشویی
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۸
187 - 204
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی خانواده درمانی شناختی رفتاری مبتنی بر رویکرد اسلامی بر صمیمیت زناشویی و بخشایش گری بین فردی زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره بود که به روش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون بر روی زنانی که به علت تعارضات زناشویی به مراکز مشاوره شهر اراک مراجعه نموده بودند، اجرا شد. باتوجه به شرایط پژوهش و لزوم همکاری چندماهه، نمونه گیری به روش در دسترس و تعداد 15 نفر برای هر گروه انتخاب و گمارش افراد در گروه ها به صورت تصادفی انجام شد. متغیر های پژوهش با استفاده از پرسش نامه صمیمیت زناشویی و بخشایش گری میان فردی اندازه گیری و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد ارزیابی و تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان داد که بین صمیمیت زناشویی و بخشایش گری میان فردی بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری وجود دارد. براین اساس، می توان گفت که خانواده درمانی شناختی رفتاری مبتنی بر رویکرد اسلامی، روشی اثربخش و مؤثر برای افزایش صمیمیت زناشویی و بخشایش گری میان فردی است.
پیش بینی رضایتمندی زناشویی از روی متغیرهای باورهای ارتباطی و صمیمیت زناشویی در زنان متقاضی طلاق و عادی شهر مشهد
منبع:
زن و فرهنگ سال چهارم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۴
19-42
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی رضایتمندی زناشویی از روی متغیرهای باورهای ارتباطی و صمیمیت زناشویی در زنان متقاضی طلاق و عادی شهر مشهد بود.
اثربخشی آموزش روانشناسی وحدت مدار بر خود شفقت ورزی و صمیمیت زناشویی در مادران در مرحله آشیانه خالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۵ (پیاپی ۵۰)
135-146
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش روان شناسی وحدت مدار بر خودشفقت ورزی و صمیمیت زناشویی در مادران در مرحله آشیانه خالی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون، گروه گواه و پیگیری ۲ ماهه بود. جامعه آماری متشکل از مادران در مرحله آشیانه خالی شهر تهران بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود و با در نظر گرفتن معیارهای ورود به مطالعه، ۲۴ مادر در دو گروه ۱۲ نفری به صورت تصادف گمارده شدند. گروه آزمایش در ۶ جلسه حضوری آموزش روان شناسی وحدت مدار، هفته ای یکبار، به مدت ۱۲۰ دقیقه شرکت و ۶ جلسه تمرین در منزل را دریافت کردند و گروه گواه در فهرست انتظار قرار گرفتند. ابزار پژوهش، فرم کوتاه خود شفقت ورزی و مقیاس صمیمیت واکر بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش روان شناسی وحدت مدار بر بهبود خودشفقت ورزی مادران در مرحله آشیانه خالی، اثربخشی معناداری دارد. اما اثربخشی این مداخله بر صمیمیت زناشویی این افراد معنادار نبود. این نتایج پس از پیگیری ۲ ماهه نیز پایدار بود. بنابراین آموزش روان شناسی وحدت مدار می تواند به عنوان یکی از مداخلات روان شناختی مؤثر بر افزایش خودشفقت ورزی مادران در مرحله آشیانه خالی مورد استفاده قرار گیرد.
نقش سرمایه اجتماعی و روانشناختی در پیش بینی صمیمیت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
95 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در پیش بینی صمیمیت زناشویی زوجین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و معادله پیش بین بود. جامعه آماری شامل زوجین مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر رشت در دوماهه پایانی سال 1396 به تعداد تقریبی 300 نفر که از این بین تعداد 165 نفر نمونه بر اساس جدول مورگان و به نمونه گیری گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، سرمایه اجتماعی اونیکس و بولن(2000) و صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (2003) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین نمره کل سرمایه اجتماعی و خرده مقیاس های مشارکت در جامعه محلی، عاملیت اجتماعی، احساس امنیت و اعتماد، تعاملات با خانواده و دوستان، تحمل تنوع، ارزش زندگی و تعاملات شغلی؛ و بین نمره کل سرمایه روانشناختی و خرده مقیاس های خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی با صمیمیت زناشویی زوجین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0P<).
پیش بینی صمیمیت زناشویی زنان بر اساس ذهن آگاهی، الگوهای حل تعارض، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
102 - 83
حوزه های تخصصی:
مقدمه: صمیمت رابطه ای است که در آن مراقبت، اعتماد متقابل و پذیرش وجود دارد. با توجه به اهمیت وجود صمیمیت در رابطه زناشویی هدف پژوهش حاضر پیش بینی صمیمیت زناشویی بر اساس ذهن آگاهی، الگوهای حل تعارض، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی اجتماعی بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. به این منظور از میان جامعه زنان شهر تهران 264 نفر با استفاده از نمونه گیری دردسترس از سرای محله های 2،1و 3 تهران انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس صمیمت زناشویی (تامپسون و واکر، 1983)، پزسشنامه سبک های حل تعارض (رحیم، 1983)، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (والاچ و همکاران، 2006)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، 1988) و مقیاس بهزیستی اجتماعی (کیز، 1998) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای الگوهای حل تعارض، ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی اجتماعی با صمیمیت زناشویی رابطه معنادار دارند. این متغیرها در مجموع قادر به پیش بینی 23 درصد از واریانس صمیمیت زناشویی بودند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشانگر اهمیت متغیرهای الگوهای حل تعارض، ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی اجتماعی در تبیین صمیمیت زناشویی زنان است. بنابراین آموزش شیوه های صحیح حل تعارض و تمرینات ذهن آگاهی، ارائه حمایت کافی از سوی خانواده و افراد مهم زندگی و تقویت انگیزه رشد ابعاد اجتماعی شخصیت زنان، توصیه می شود.
رابطه هوش اخلاقی و هوش معنوی با تعهد زناشویی زنان: نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت تعهد زناشویی در سلامت و پایداری نظام خانواده، شناسایی عوامل موثر بر آن مهم است. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی در رابطه هوش اخلاقی و هوش معنوی با تعهد زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری زنان متاهل مراجعه کننده به فرهنگسرای خاواران شهر تهران در سال 1398 بود که تعداد 338 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997)، سیاهه شایستگی اخلاقی (لنیک و کیل، 2005)، سیاهه هوش معنوی (کینگ،2008) و مقیاس صمیمیت زناشویی (والکر و تامپسون، 1983) گردآوری و با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم هوش اخلاقی بر صمیمیت زناشویی (01/0> P ) و هوش معنوی بر صمیمیت زناشویی (01/0> P ) به طور مثبت معنادار است. در نهایت، نتایج نشان داد که صمیمیت زناشویی در رابطه بین هوش اخلاقی و تعهد زناشویی ( 05/0 P< ) و در رابطه بین هوش معنوی و تعهد زناشویی ( 05/0 P< ) نقش واسطه ای دارد. در مجموع، مطالعه حاضر بر نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی تاکید دارد. بنابراین، در کنار تقویت هوش اخلاقی و هوش معنوی با کمک به ارتقای صمیمیت زناشویی می توان میزان تعهد زناشویی را ارتقا داد.
بررسی اثربخشی کیفیت زندگی درمانی بر بهبود ابعاد عشق (تعهد، صمیمیت و میل) زنان متاهل
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش بهبود کیفیت زندگی بر افزایش تعهد و میل و اشتیاق و صمیمیت زناشویی صورت گرفته است. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری عبارت بود از کلیه زنان متأهل شهر اصفهان. نمونه این پژوهش شامل 40 نفر داوطلب بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در حالیکه گروه کنترل در لیست انتظار بود، گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای بسته ی آموزشی را دریافت کردند. ابزار پژوهش مقیاس مثلث عشق استرنبرگ (استرنبرگ، 1997) بود. هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در معرض ارزیابی قرار گرفتند. به منظور بررسی و تجزیه تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (کواریانس چند متغیری) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد در گروه آزمایش پس از ارائه بسته ی آموزشی کیفیت زندگی درمانی، تعهد به طور معناداری تغییر نکرده است اما میل و صمیمیت زناشویی به طور معنادار افزایش یافته است. طبق یافته های این پژوهش می توان گفت آموزش بهبود کیفیت زندگی روش مناسبی برای افزایش میل و صمیمیت زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان بوده است.
پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های دلبستگی، صمیمیت زناشویی و زناشویی و هوش هیجانی زوجین
با توجه به اینکه هدف پژوهش حاضر پیش بینی طلاق عاطفی براساس سبک های دلبستگی، صمیمیت زناشویی و هوش هیجانی می باشد روش پژوهش با در نظر گرفتن هدف کاربردی و شیوه اجرا از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین مراجعه کننده به دادگاه های طلاق و مراکز مشاوره در کلانتری ها شهرستان کرمانشاه تشکیل می دهند که نمونه ای به تعداد 200 نفر با استفاده از نمونه گیری دردسترس انتخاب گردید. شرکت کنندگان به پرسشنامه های سبک های دلبستگی AAIو طلاق عاطفی گاتمن و هوش هیجانی سیبریاشرینگ و صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون پاسخ دادند. داده های دریافتی توسط ضریب همبستگی و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار آماری SPSS19 مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که بین هوش هیجانی و طلاق عاطفی در سطح (01/0>P) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. و نیز بین سبک های دلبستگی زوجین و طلاق عاطفی در سطح (01/0>P) و صمیمیت زناشویی با طلاق عاطفی در سطح (05/0>P) رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که متغیرهای پیش بین (صمیمیت، هوش هیجانی و سبک دلبستگی) به طور همزمان توانسته اند 45 درصد از واریانس طلاق عاطفی را در شرکت کنندگان در پژوهش را پیش بینی و تبیین نمایند.
تاثیر آموزش مبتنی بر شفقت به خود بر صمیمیت زناشویی و خرسندی زناشویی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۰
101 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش مطالعه تأثیر آموزش شفقت به خود بر صمیمیت زناشویی و خرسندی زناشویی در زنان متاهل بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود، جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل دانشگاه بوعلی سینای همدان بود، نمونه آماری پژوهش40 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش مبتنی بر شفقت به خود قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله دریافت نکرد. در این پژوهش داده ها با استفاده از پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (1989)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) بدست آمد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیره تحلیل شدند، یافته ها نشان داد که آموزش مبتنی بر شفقت به خود بر افزایش میزان صمیمیت زناشویی، مؤلفه های صمیمیت روانی، صمیمیت عاطفی، صمیمیت جنسی، صمیمیت بدنی و صمیمیت اجتماعی مؤثر بود. همچنین آموزش مبتنی بر شفقت به خود بر افزایش میزان خرسندی زناشویی و مؤلفه های ارتباط زناشویی، ازدواج و فرزندان، اقوام و آشنایان، جهت گیری مذهبی مؤثر بود. بنابراین آموزش مبتنی بر شفقت به خود، موجب افزایش میزان صمیمیت زناشویی و خرسندی زناشویی می شود.
شناسایی تهدیدها و فرصت های موجود و پیش رو در رویارویی با گسترش پاندمی کروناویروس با تأکید بر سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف شناسایی فرصت ها و تهدیدها موجود و پیش روی افراد جامعه در ابعاد گوناگون در ارتباط با سلامت روان در رویارویی با پاندمی کروناویروس به انجام رسید؛ تا بتوان چشم اندازهای مثبت و تهدیدکننده این پدیده را ترسیم نمود. این پژوهش کیفی بر اساس روش پژوهش دلفی در چند مرحله تحلیل راهبردی انجام گردید. برای جمع آوری داده ها از مطالعه پیشینه نظری و پرسشنامه محقق ساخته برای دریافت نظرات متخصصان استفاده شد. نمونه آماری مشتمل بر 17 نفر از اساتید رشته های روان شناسی، علوم اجتماعی، علوم اقتصادی و حقوق بود که به صورت هدفمند انتخاب شد. یافته ها نشان داد که متخصصان باورند داشتند که فرصت های اساسی در رویارویی با بحران گسترش پاندمی کروناویروس در حوزه های آموزش و پرورش، اقتصادی، فردی، اجتماعی، خانوادگی، درمانی و حقوقی قابل طبقه بندی و تهدیدهای ناشی از گسترش کروناویروس نیز در حوزه روانی، جامعه شناختی، اقتصادی، خانوادگی و فرهنگی ملموس بوده و این حوزه ها توانایی اثرگذاری بر سلانمت روان افراد را دارا هستند. نتایج این پژوهش نشان داد که در وهله نخست، عموم مردم، جوامع گوناگون، سازمان ها و دولت مردان باید ضمن توجه به مخاطرات اساسی ناشی از گسترش پاندمی کروناویروس، توجه داشته باشند که بحران کنونی به نوعی می تواند پدیدآورنده فرصت هایی باشد که در آن، در یک دگرگونی اساسی با انجام سازگاری های ریشه ای، خود را برای زندگی در جهان پرتلاطم کنونی آماده سازند و این مهم تنها در صورتی محقق می گردد که بحران کنونی به عنوان یک فرصت تصور شود؛ نه تهدید صرف.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر صمیمیت زناشویی و رضایت جنسی زنان پیش یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
389-369
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر صمیمیت زناشویی و رضایت جنسی زنان پیش یائسه بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه و جامعه آماری 86 زن پیش یائسه مراجعه کننده به خانه های سلامت شمال شهر تهران در سال 1397 بود. پس از اعلام فراخوان و غربالگری با استفاده از پرسشنامه های صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) و رضایت جنسی لارسون، اندرسون، هولمن و نیمن (1998) 40 زن به شیوه در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (20 زن) و گواه (20 زن) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برنامه درمان پذیرش و تعهد هیز و استرواسال (2010) طی هشت جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی یک جلسه در مورد گروه آزمایش اجرا شد. هر دو گروه در سه مرحله به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایجنشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر صمیمیت زناشویی (94/4=F، 032/0=p) و رضایت جنسی (46/39=F، 001/0=p) اثر داشته و این اثر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: از آنجایی که درمان پذیرش و تعهد منجر به بهبود صمیمت و رضایت زناشویی شد؛ می توان از آن به عنوان روش مداخله ای مؤثر برای بهبود صمیمیت زناشویی و رضایت جنسی در زنان پیش یائسه بهره برد.
رابطه علی تمایزیافتگی خود و صمیمیت زناشویی با نگرش به روابط فرازناشویی از طریق میانجی گری تعهد زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
87 - 101
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین رابطه علی تمایزیافتگی خود و صمیمیت زناشویی با نگرش به روابط فرازناشویی با نقش میانجی تعهد زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز روان شناختی شهر اهواز بود. جامعه آماری شامل کلیه زنانی که به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 1398 مراجعه کرده بودند. که به روش نمونه گیری هدفمند، 111 زن به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. برای جمع آوری داده ها از مقیاس نگرش به روابط فرازناشویی ویتلی (2008)، سیاهه تمایزیافتگی خود اسکورن و اسمیت (2003)، مقیاس صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون (1983) و سیاهه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش آمار توصیفی و روش های آمار استنباطی هم چون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج نشان داد همه روابط مستقیم به جز رابطه تمایزیافتگی با نگرش به روابط فرازناشویی معنادار شدند. هم چنین، بین صمیمیت زناشویی با نگرش به روابط فرازناشویی با نقش میانجی تعهد زناشویی رابطه غیرمستقیم و معنادار وجود داشت. اما، بین تمایزیافتگی خود با نگرش به روابط فرازناشویی با نقش میانجی تعهد زناشویی رابطه غیرمستقیم و معنادار وجود نداشت.
تدوین مدل ساختاری تعهد زناشویی بر اساس بخشایشگری و خود-تمایزیافتگی با میانجی گری صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای درک کیفیت و ثبات روابط زناشویی، توجه به تعهد زناشویی به اندازه رضایت زناشویی اهمیت دارد. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل علی تعهد زناشویی بر اساس بخشودگی و تمایزیافتگی با میانجیگری صمیمیت زناشویی، انجام گرفت. روش پژوهش ازلحاظ ماهیت کمی، ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ شیوه گردآوری داده ها همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری است. نمونه ای به حجم 442 نفر از میان تمامی کارکنان متأهل آموزش وپرورش ناحیه 1 و 2 سنندج به صورت در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه های تعهد زناشویی (Adams & Jones, 1997)، صمیمیت زناشویی (Walker & Thompson, 1983)، خود تمایزیافتگی (Skowron & Schmitt, 2003) و بخشش(Pollard & Anderson, 1988) توسط آزمودنی ها تکمیل شد. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که بخشش (47/0=β، P≤01/0)، تمایزیافتگی (13/0=β،P ≤ 05/0) و صمیمیت (12/0=β، P ≤ 05/0) بر تعهد زناشویی اثر مستقیم دارند. همچنین بخشش (08/0) و تمایزیافتگی (02/0) با واسطه صمیمیت بر تعهد زناشویی، اثر غیرمستقیم دارد. یافته های پژوهش بیانگر برازش مدل مفهومی تعهد زناشویی بر اساس تمایزیافتگی و بخشش با واسطه گری صمیمیت زناشویی با مدل تجربی است. درمجموع یافته های این پژوهش نشان دهنده تأثیر بخشش، تمایزیافتگی و صمیمیت بر تعهد زناشویی است و درنتیجه باوجود تعهد زناشویی زوج علی رغم تجربه رویدادهای دردناک همچنان باهم بودنشان را حفظ می کنند و با مقید بودن به اعمال و چهارچوب هایی خاص به یک هدف عالی مقید می باشند.
اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
82 - 92
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین تاثیر رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق انجام شد. روش: روش پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر جمع آوری داده ها کمی بود. ااین مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان در آستانه طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه پنج شهر تهران در سال 1399 بودند که از میان آنها تعداد 40 نفر پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی به کمک قرعه کشی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش فرم کوتاه پرسشنامه خودنظم دهی شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983) بودند. داده ها با روش های مجذور کای، آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر سن، تحصیلات و نوع ازدواج تفاوت معناداری نداشتند (05/0<P). همچنین، گروه ها در مرحله پیش آزمون از نظر خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی تفاوت معناداری نداشتند (05/0<P)، اما در مرحله پس آزمون از نظر آنها تفاوت معناداری داشتند (05/0P<). به عبارت دیگر، رفتار درمانی دیالکتیکی باعث افزایش راهبردهای مثبت خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی و کاهش راهبردهای منفی خودنظم دهی شناختی هیجان در زنان آستانه طلاق شد (001/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، درمانگران و مشاوران می توانند از روش رفتار درمانی دیالکتیکی در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود ویژگی های روانشناختی زنان در آستانه طلاق به ویژه بهبود خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی آنان استفاده نمایند.
اثربخشی مهارت های ارتباطی بر افزایش صمیمیت وکیفیت زندگی زنان دچار تعارضات زناشویی
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مهارت های ارتباطی بر افزایش صمیمیت وکیفیت زندگی زنان دچار تعارضات زناشویی انجام شد. روش :پژوهش حاضر شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری در این پژوهش را 121 نفر از زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز روان درمانی شهر تهران در پاییز 1397 تشکیل می داد. از بین این افراد 30 نفر از زنان از آنان انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دوگروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان با مقیاس صمیمیت (واکر و تامپسون، 1983) و مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1999) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های ارتباطی میلر، میلر، و نانالی( 2004) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد بین نمره های پس آزمون گروه های آزمایش و گواه در متغیرهای صمیمیت (001/0 p< ، 04/7= F ) و کیفیت زندگی (05/0 p< ، 25/3= F ) تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه آموزش مهارت های ارتباطی منجر به افزایش نمره صمیمیت و کیفیت زندگی در زنان گروه آزمایش شده است و همچنین اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی در افزایش صمیمیت و کیفیت زندگی زنان دارای تعارضات زناشویی، می توان در قالب برنامه های درمانی به طور کاربردی از این روش درمانی استفاده کرد.
نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی در رابطه بین سبک های دلبستگی و نگرش به خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
122-140
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از عوامل مهم در ازدواج پایدار صمیمیت زناشویی زوجین است. در صورتیکه صمیمیت زناشویی زوجین از بین برود بر نگرش آن ها به روابط فرازناشویی تاثیر می گذارد. علاوه بر این از عوامل مؤثر بر نگرش افراد به روابط فرازناشویی سبک های دلبستگی زوجین است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی در رابطه بین سبک های دلبستگی و نگرش به خیانت زناشویی در زوجین در شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مردان و زنان متاهل شهر تهران در سال 1396 تشکیل می دادند نمونه پژوهش از جامعه حاضر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.ابزارها شامل؛ پرسشنامه نگرش نسبت به روابط فرازناشویی مارک واتلی (2006)، پرسشنامه سبک های دلبستگی کالینز و رید (1990) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (2002) بود. حجم نمونه این پژوهش 650 نفر شامل 357 زن و 293 مرد بود.تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOS توسط شرکت SPSS نسخه20 انجام شد. یافته ها: بررسی ضرایب مسیر و مقادیر استاندارد شده آنها و همچنین کمیت های t مربوط به آن ها نشان داد که اثر مستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر صمیمیت زناشویی معنادار است ( P ≤0/05 ). همچنین اثر مستقیم صمیمیت زناشویی بر نگرش به خیانت زناشویی معنادار است ( P ≤0/05 ). همچنین اثر غیر مستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر نگرش به خیانت زناشویی معنا دار است ( P ≤0/05 ). نتیجه گیری: از آنجایی که ازدواج و انتخاب همسر یکی از تصمیمات مهم زندگی می باشد و با توجه به نقش پیش بینی کننده سبک های دلبستگی ناایمن و نقش صمیمیت زناشویی در نگرش افراد به خیانت زناشویی باید بر لزوم بررسی این دو متغیر در مشاوره های پیش از ازدواج و همچنین آموزش والدین در زمینه تربیت کودک و سبک های دلبستگی تاکید کرد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی هیجان محور و درمان کوتاه مدت راه حل محور بر صمیمیت زناشویی در زنان دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
241-256
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی هیجان محور و درمان کوتاه مدت راه حل محور بر صمیمیت زناشویی در زنان دارای تعارض زناشویی بود. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 زن انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های تعارض های زناشویی براتی و ثنایی و صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون استفاده شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه های آزمایشی تحت طرحواره درمانی هیجان محور (12 جلسه 120 دقیقه ای) و درمان کوتاه مدت راه حل محور (6 جلسه 120 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، هر دو درمان طرحواره درمانی هیجان محور و درمان کوتاه مدت راه حل محور بر افزایش صمیمیت زناشویی در زنان دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز روان شناختی اثربخش بودند (0.01p <) و بین اثربخشی دو درمان بر افزایش صمیمیت زناشویی در زنان دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز روان شناختی، تفاوت معنی داری وجود نداشت (0.05p>). بنابراین می توان، از طرحواره درمانی هیجان محور و درمان کوتاه مدت راه حل محور در جهت افزایش صمیمیت زناشویی در زنان بهره برد.
الگوی معادلات ساختاری در رابطه بین گرایش به طلاق با مهارت های ارتباطی و سلامت خانواده اصلی با نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۳
131 - 143
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : جامعه ایران نیز در مسیر تحولات فزاینده ناشی از فروپاشی توافقی پیوندهای زناشویی و افزایش میزان طلاق های توافقی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی معادلات ساختاری در رابطه بین گرایش به طلاق با مهارت های ارتباطی و سلامت خانواده اصلی با نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی شهر کرمانشاه انجام شد. روش : جامعه آماری این پژوهش، کلیه زوجین شهر کرمانشاه می باشد. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای می باشد و از بین نواحی 8 گانه شهرداری، ناحیه 8 انتخاب و از بین زوجین 200 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون(1993)، سلامت خانواده اصلی هاوستات و همکاران (1985)، مقیاس مهارت های ارتباطی کویین دام (2001)، مقیاس گرایش به طلاق روزولت و همکاران(1986) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار IBM AMOS 24 استفاده شد. نتایج پس از برازش مدل ارائه گردید. یافته ها : یافته ها نشان داد سلامت خانواده اصلی از طریق صمیمیت زناشویی با گرایش به طلاق رابطه دارد. همچنین نتایج نشان داد مهارت های ارتباطی از طریق صمیمیت زناشویی با گرایش به طلاق رابطه دارد. همچنین صمیمیت زناشویی با گرایش به طلاق نیز به صورت مستقیم در ارتباط است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که توجه به متغیرهای زوجی و رضایت زناشویی از جهت سلامت فردی و سلامت عمومی جامعه در کاهش میزان طلاق بسیار حایز اهمیت می باشد.
اثربخشی درمان راه حل مدار بر نگرش به خیانت زناشویی و صمیمیت زناشویی افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: نگرش به خیانت و صمیمیت متغیرهایی هستند که می توانند نقشی پررنگ در گرایش به خیانت زناشویی در زوجین ایفا نمایند؛ اما آیا درمان راه حل مدار در کاهش نگرش به خیانت زناشویی و بهبود صمیمیت زناشویی افراد متأهل کمک می کند؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان راه حل مدار بر نگرش به خیانت زناشویی و صمیمیت زناشویی افراد متأهل شهر بوشهر انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره مسیر زندگی در سال 1398 بود. 4 زوج (8 نفر) به روش نمونه گیری داوطلبانه - هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: مقیاس نگرش به خیانت زناشویی واتلی (2006)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) و 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان راه حل مدار به شیوه استیو دی شازر (عزیزی و قاسمی، 1396). داده ها به روش ترسیم دیداری ، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند . یافته ها: درمان راه حل مدار باعث کاهش متغیر نگرش به خیانت زناشویی با (23/22 درصد بهبودی) و اثر آن تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (20/07 درصد بهبودی). درمان راه حل مدار توانست صمیمیت زناشویی زوج ها را نیز افزایش دهد (14/64درصد بهبودی) که اثر آن تا پایان دوره پیگیری ماندگار بود (12/61 درصد بهبودی). شاخص تغییر پایای آنها هم حاکی از معنی دار بودن این تغییرات بود (0/05 P< ). نتیجه گیری: نتایج تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که درمان راه حل مدار در کاهش نگرش به خیانت زناشویی و افزایش صمیمیت زناشویی افراد متأهل مؤثر است .
فراتحلیل اثربخشی برنامه های غنی سازی ازدواج بر صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1077-1094
حوزه های تخصصی:
زمینه: صمیمیت به تعاملی میان زوج ها اشاره دارد که منجر به احساس نزدیکی و عشق می شود. زوج ها برای حفظ و افزایش صمیمیت در رابطه شان به مهارت هایی نیاز دارند. برای آموزش این مهارت ها به زوج ها رویکردهای مختلف غنی سازی ازدواج وجود دارد. در حالی که پژوهش ها مؤثر بودن این برنامه ها را نشان می دهد و با توجه به کاربرد روزافزون این مداخلات پیشگیرانه، فراتحلیلی در مورد برنامه های غنی سازی ازدواج و شناسایی برنامه ای که بر صمیمت زوج ها اثربخشی بیشتری داشته باشد، انجام نشده است. هدف: هدف پژوهش حاضر پاسخ به دو سؤال اساسی شامل تعیین این که آیا برنامه های غنی سازی ازدواج اثربخش هستند و در این صورت، کدام برنامه غنی سازی ازدواج، اندازه اثر بالایی دارد، بود. روش: در این پژوهش از روش فراتحلیل استفاده شد. جامعه آماری این فراتحلیل شامل 44 مقاله مرتبط با موضوع پژوهش بود که در پایگاه های اطلاعاتی ایرانی و لاتین شناسایی شدند. سپس، براساس معیارهای درون سنجی این پژوهش، 17 مقاله (18 اندازه اثر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش چک لیست فراتحلیل و پژوهش های مربوط به موضوع بود. یافته ها: نتایج فراتحلیل نشان داد که به طور کلی، برنامه های غنی سازی ازدواج بر صمیمیت زناشویی با وزن اندازه اثر 1/295 مؤثر بودند. بر این اساس مشخص شد برنامه غنی سازی ازدواج هیجان مدار بالاترین اندازه اثر را در ارتقای صمیمیت زناشویی دارد (4/080 = d ). نتیجه گیری: نتیجه نهایی مبیّن اثربخشی برنامه های غنی سازی ازدواج بر ارتقای صمیمیت زناشویی بود. بنابراین، برنامه های غنی سازی ازدواج به ویژه برنامه غنی سازی هیجان مدار به مشاوران خانواده و ازدواج جهت ارتقای صمیمیت زناشویی پیشنهاد می شود.