مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
آموزش کارکنان
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶
267 - 245
حوزههای تخصصی:
گیمیفیکیشن از جمله موضوعات مورد بحث در سال های اخیر بوده است، که می توان آن را برای افزایش کارایی و تعامل کارکنان مورد استفاده قرارداد. در صورت اعمال مناسب، گیمیفیکیشن در محیط های آموزشی به یادگیری بهتر کارکنان منجر خواهد شد. هدف اصلی در پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر اثر بخشی آموزش کارکنان، مبتنی بر بازی وارسازی (گیمیفیکیشن) بود. این پژوهش بر مبنای هدف از نوع پژوهش های کاربردی است. این پژوهش از بعد جمع-آوری داده ها یک تحقیق توصیفی-پیمایشی محسوب می شود، . جامعه آماری این تحقیق شامل دو بخش است در بخش شناسایی عوامل از نظرات ﻣﺪیﺮان، ﻣﺸﺎوران و کﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن فعال در ﺣﻮزه آموزش کارکنان مجموعه شتاب دهی که با ﺑﺎزیکﺎری آشنا هستند و ﻣﺘﺨﺼﺼیﻦ در ﺣﻮزه ﻃﺮاﺣی ﺑﺎزی و ﺑﺎزیکﺎری که آﺷﻨﺎ ﺑﻪ مبحث آموزش هستند بهره گرفته شد و در بخش رتبه بندی از نظرات خبرگان بخش بازی وارسازی استفاده شد. حجم جامعه برابر ۲۴۰ نفر بود که بر اساس رابطه کوکران حجم نمونه ۱۴۸ نفر تعیین شد. در بخش رتبه بندی از نظرات ۱۰ خبره بخش بازی وارسازی استفاده شد. در این پژوهش، از پرسشنامه استفاده شده است. به منظور بررسی روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی بهره گرفته شد و پایایی ابزار از آلفای کرونباخ استفاده شد که یافته روایی و پایایی را مورد تایید قرار داد. یافته های پژوهش نشان داد هر پنچ مولفه آموزشی، طراحی، اجتماعی، شناختی و احساسی از عوامل موثر بر اثر بخشی آموزش کارکنان مبتنی بر بازی وارسازی (گیمیفیکیشن) هستند. یافته های نتایج تحلیل سلسله مراتبی نشان داد آموزش هدفمند، رتبه یک را به خود اختصاص داده است.
آسیب شناسی رویکردهای آموزشی در سازمان های دولتی با بهره گیری از روش تحلیل لایه ای علت ها (CLA)(مقاله علمی وزارت علوم)
نتایج مطالعات گوناگون در سازمان های دولتی مختلف نشان می دهد که در حال حاضر، روش ها و سبک های آموزش کارکنان با کاستی ها و چالش های گوناگونی روبه روست و اثربخشی آموزش ها، مطابق انتظارات ذینفعان نیست. ازاین رو، به نظر می رسد رویکردهای متداول برای مطالعه و آسیب شناسی آموزش های سازمانی بسنده نباشد و این موضوع، نیازمند نگاهی جامع نگرانه تر و ژرف کاوانه تر است. این پژوهش، در پاسخ به این نیاز شکل گرفته و هدف از آن ارائه رویکردی نوینی برای آسیب شناسی آموزش کارکنان در سازمان های دولتی و ارائه راهکارهای بدیل در این زمینه بوده است. بدین منظور از روش تحلیل لایه ای علت ها که مبتنی بر تحلیل موضوعات در سطوح مختلف و بدیل یابی برای آینده آن هاست، استفاده شده است. شیوه گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها مبتنی بر فرایندی کیفی و خبره محور (مرور ادبیات، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پنل خبرگان) است. بر این اساس، علل ناکارآمدی روش ها و رویکردهای آموزشی در سازمان های دولتی، در چهار سطح لیتانی، ساختاری، گفتمان/جهان بینی و استعاره/اسطوره شناسایی شده و مبتنی بر آن، در هر سطح، بدیل هایی که می توانند سناریوهای متفاوتی پیش روی آموزش کارکنان بگشایند، طرح شده است. نتایج این پژوهش بر توسعه رویکردهای آموزشی مبتنی بر داستان گویی که ریشه در ادبیات، دین، هنر و پیش زمینه های تاریخی و ذهنی ایرانیان دارد، تأکید می کند. بر این اساس، بهره گیری از سبک های یادگیری مبتنی بر موردکاوی، روایت گری، کارگاه های مشارکتی و گفتمان های نوین در حوزه توسعه سرمایه انسانی، بستری پویا برای بهبود رویکردهای آموزشی در این سازمان ها فراهم می کند.
ارزیابی مقایسه یی کیفیت چرخه ی آموزش کارکنان در دانشگاه های شیراز و علوم پزشکی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱
167 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه کیفیت چرخه آموزش کارکنان در چهار فرایند سیاستگذاری آموزشی، برنامه ریزی آموزشی، مدیریت اجرایی و ارزشیابی آموزشی دو دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز، از دیدگاه مدیران و کارکنان می باشد.حجم نمونه در گروه مدیران 140 نفر و در گروه کارکنان 200 نفر می باشد که اعضای نمونه در گروه کارکنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ابزار این پژوهش بر اساس شاخص ها و استاندارد های کیفیت آموزش کارکنان در قالب چهار زیر مقیاس طراحی گردید که روایی محتوایی و روایی همگرایی و همچنین پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. در تحلیل سؤالات این پژوهش نیز از آزمون آماری اندازه گیری مکرر استفاده شد. به طور کلی یافته های پژوهش نشان داد که بین دو دانشگاه در زمینه ی کیفیت هر چهار فرایند چرخه ی آموزش کارکنان تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین در دانشگاه شیراز فرایند مدیریت اجرایی در مقایسه با سه فرایند دیگر از کیفیت بالاتری برخوردار می باشد و فرایند ارزشیابی آموزشی نسبت به سه فرایند دیگر از کیفیت بسیار پایینی برخوردار می باشد و در دانشگاه علوم پزشکی فرایند های سیاستگذاری آموزشی و مدیریت اجرایی از کیفیت بالاتری برخوردار می باشند و فرایند ارزشیابی آموزشی نسبت به سه فرایند دیگر از کیفیت بسیار پایینی برخوردار می باشد.
تدوین نقشه ی راهنمای فرآیندی در بهبود و توسعه ی انتقال آموزش در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
59 - 88
حوزههای تخصصی:
امروزه دغدغه ی مربوط به مشکلات توسعه ی کارکنان و انتقال آموزش در سازمان ها اهمیت قابل توجهی یافته و تحقق انتقال آموزش برای بسیاری از سازمان ها تلاشی دشوار، چالشی و گاهی ناامید کننده است. ادبیات این حوزه مطالعاتی نیز بر این مهم صحه گذاشته اند که به ندرت پیش می آید در بستر سازمانی، یادگیری حاصل از تجارب آموزشی به پیامدی اثربخش از آن منجر شود. این موضوع و چگونگی بهبود وضعیت انتقال آموزش در سازمان ها نقطه تمرکز اصلی پژوهش حاضر است. در این راستا، محققان با استفاده از یکی از مدل های چندسطحی و میان رشته ای انتقال آموزش با عنوان جعبه سیاه انتقال آموزش، به دنبال ابزاری کاربردی برای بهبود وضعیت انتقال آموزش در سازمان ها بوده اند. در این راستا، محققان با استفاده از روش دلفی فازی و جلب مشارکت 18 نفر از خبرگان این حوزه نظری، به ارائه ی یک نقشه ی راهنمای فرآیندی و کاملاً کاربردی برای بهبود انتقال آموزش در سازمان ها پرداخته اند. نتایج پژوهش، ارائه دهنده ی مجموعه الزاماتی است که متخصصان منابع انسانی و آموزش کارکنان می بایست در سه مرحله ی پیش از آموزش، حین آموزش و پساآموزش مورد توجه و بررسی قرار دهند. یافته های مذکور در قالب چک لیستی متشکل از 47 سوال تدوین و ارائه شده است که به صورت کاربردی و گام به گام متخصصان را در بهبود انتقال آموزش در سازمان هدایت می نماید. در انتها نیز پس از بحث و بررسی یافته ها، پیشنهاداتی در خصوص مسیرهای آتی پژوهشی مورد نیاز ارائه شده است.
تاثیر یادگیری سیار بر بهبود عملکرد کارکنان دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
7 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تاثیر یادگیری سیار بر بهبود عملکرد کارکنان دانشگاه علامه طباطبائی بود. روش پژوهش کمی و از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان دانشگاه علامه طباطبائی بوده که تعداد 54 از کارکنان دانشگاه (28 نفر در گروه کنترل و 26 نفر گروه آزمایش) بصورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار داده شدند.ابتدا پیش آزمون بر روی اعضای گروه آزمایش و کنترل اجرا شد و سپس بسته آموزشی تهیه شده با موضوع مدیریت زمان میتنی بر یادگیری سیار در اختیارگروه آزمایش قرار گرفت وگروه کنترل نیز به روش عادی مرسوم به مدت 4 هفته در دانشگاه آموزش دیدند. در پایان پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شدبسته آموزشی شامل ابعاد چهار گانه مدیریت زمان در قالب متن، پاورپوینت و فیلمهای کوتاه آموزشی به همراه اهداف آموزشی و ارزشیابی پایان دوره در اختیار کارکنان دانشگاه قرار گرفت. سپس آموزش توسط بسته آموزشی و اجرای پیش آزمون و پس آزمون جهت ارزشیابی دانش مدیریت زمان، پرسشنامه عملکرد کارکنان به منظور بررسی میزان بهره کافی بردن از زمان، در اختیار نمونه مورد بررسی قرار داده شده است.این پرسشنامه دارای روایی و پایایی و نمره گذاری بودبسته آموزشی یادگیری سیار موجب افزایش دانش مدیریت زمان کارکنان دانشگاه شده است و با توجه به بالا بودن میانگین نمرات گروه آزمایش در پس آزمونمی توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی یادگیری سیار موجب بهبود عملکرد کارکنان دانشگاه علامه طباطبائی شده است.
تعیین تاثیرآموزش و کارگروهی با نقش میانجی گر تعهد سازمانی بر توانمندسازی جهت پیش بینی عملکرد شغلی کارکنان فدراسیون های ورزشی منتخب (معادلات ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر تعیین تاثیر آموزش و کارگروهی با نقش میانجی گر تعهد سازمانی بر توانمند سازی جهت پیش بینی عملکرد شغلی کارکنان فدراسیون های ورزشی منتخب و طراحی مدل آن انجام گرفت. روش تحقیق حاضر بر مبنای پاردایم از نوع تحقیقات فرا اثبات گرا، از لحاظ استراتژی توصیفی-پیمایشی و از لحاظ شکل فرضیات به صورت علی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان فدراسیون های ورزشی کشور می باشد. شیوه نمونه گیری خوشه ای و حجم نمونه از طریق فرمول حدقل تعیین حجم نمونه در معادلات ساختاری و با انجام پیش پردازش ها به تعداد 115 نفر تعیین شد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های استاندارد بود و روایی پرسشنامه ها توسط متخصصین حوزه مدیریت ورزشی از لحاظ ظاهری و محتوا و به وسیله فرم های CVR و CVI مورد بازنگری قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزارSpss و Smart pls نشان داد آموزش کارکنان بر توانمد سازی کارکنان تاثیر مثبت و معناداری دارد. از طرفی تعهد سازمانی کارکنان بر توانمند سازی تاثیر معناداری دارد و در نهایت توانمندی سازی با تاثیر از آموزش ، کار گروهی و با واسطه گری تعهد سازمانی بر عمبکرد شغلی کارکنان فدراسیون های ورزشی منتخب تاثیر دارد. متغیر های آموزش کارکنان و تعهد سازمانی سهم بسیار متوسط رو به بالایی روی پیش بینی رفتار توانمند سازی کارکنان فدراسیون های ورزشی منتخب دارند. و توانمند سازی سهم متوسط رو به بالایی روی پیش بینی رفتار عملکرد شغلی کارکنان فدراسیون های ورزشی منتخب دارند. آزمون برازش Gof (50/0) نشان داد که مدل تحقیق جزو مدل های قوی محسوب می شود.
شناسایی موانع اجرای بهینه نیازسنجی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و نقش فزاینده نیازسنجی آموزشی به عنوان اولین گام فرایند آموزش بهینه کارکنان و کم توجهی به شناسایی جامع موانع این فرایند ارزش آفرین، در پژوهش حاضر تلاش گردید تا با استفاده از رویکردی کیفی، ضمن واکاوی عمیق این پدیده، موانع فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران شناسایی شده و راهکارهایی برای بهبود آن پیشنهاد گردد. بدین منظور از روش گروه های کانونی استفاده شد. میدان پژوهش شرکت ملی گاز ایران بود و شرکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی از بین کارکنان واحد آموزش و تجهیز نیروی انسانی انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از فن مصاحبه کانونی انجام شد و در چهارمین مصاحبه کانونی (شامل 20 نفر) به سطح اشباع داده ها رسید. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون، به شناسایی 207 گزاره مفهومی، 19 مضمون پایه و 4 مضمون اصلی منتج گردید. مضامین اصلی شامل موانع فردی (مشارکت ناکافی کارکنان سازمان در فرایند نیازسنجی آموزشی و غیره)، موانع سازمانی (اشکال در فرایندهای واحد برنامه ریزی نیروی انسانی سازمان و غیره)، موانع مدیریتی (مشارکت ناکافی مدیران، رؤسا و سرپرستان سازمان در فرایند نیازسنجی آموزشی و غیره) و موانع محیطی (کمبود زیرساخت های لازم و مناسب در سازمان و غیره) است. با توجه به یافته های پژوهش، توجه به موانع شناسایی شده به منظور اجرای بهینه فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران ضرورت دارد؛ لذا در پایان راهکارهایی به منظور کاهش تأثیر موانع بر اجرای بهینه فرایند نیازسنجی آموزشی و بهبود آن ارائه شد.
شناسایی موانع اجرای بهینه ارزشیابی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع اجرای بهینه ارزشیابی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن انجام شده است. بدین منظور با بهره گیری از ظرفیت رویکرد پژوهش کیفی و روش گروه های کانونی، به شناسایی موانع پدیده مورد مطالعه پرداخته شد. داده ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی و مصاحبه کانونی با 4 گروه کانونی (شامل 20 نفر) از بین کارکنان واحد آموزش و تجهیز نیروی انسانی شرکت ملی گاز ایران گردآوری شد و با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل گردید. تحلیل داده ها به شناس ایی 138 گزاره مفهومی، 21 مضمون پایه و 5 مضمون اصلی شامل "موانع فردی"، "موانع سازمانی"، "موانع آموزشی"، "موانع مدیریتی" و "موانع محیطی" منتج گردید. با توجه به یافته های پژوهش، توجه به موانع شناسایی شده به منظور اجرای بهینه فرایند ارزشیابی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران ضرورت دارد؛ لذا در پایان راهکارهایی به منظور کاهش تأثیر موانع بر اجرای بهینه فرایند ارزشیابی آموزشی و بهبود آن ارائه شد.
بررسی استراتژی های نوآور بر انگیزش و رشد ارتباطات کارکنان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی استراتژی های نوآور بر انگیزش و رشد ارتباطات کارکنان می باشد. روش انجام این تحقیق علی- مقایسه ای بوده و جامعه آماری شامل 300 نفر از کارکنان استارتاپ هایی که در دوره های آموزش استراتژی های نوآور شرکت کرده اند، می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 110 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده برآورد شده است. 110 نفر دیگر نیز از کارکنانی که در دوره های آموزش استراتژی های نوآور شرکت نکرده بودند، انتخاب شدند. ه منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون پارامتری t برای گروه های مستقل به وسیله نرم افزار آماری SPSS انجام شد. نتایج بیانگر آن است که بین میزان رشد ارتباطات افراد گروه نمونه با میزان رشد ارتباطات افراد گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. هم چنین بین میزان انگیزش افراد گروه نمونه با میزان انگیزش افراد گروه کنترل نیز تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که برگزاری دوره های آموزش استراتژی های نوآور موجب افزایش میزان رشد ارتباطات و انگیزش کارکنان شرکت کننده در این دوره ها شده است. از این رو پیشنهاد می شود دوره های آموزش استراتژی های نوآور به طور مستمر ادامه یابد.
بررسی رابطه بین ابعاد نوآورانه مدیریت کیفیت جامع و کاهش ریسک بانکی با توجه به شاخص های کلان اقتصادی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۶ (جلد ۳)
274 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه تعیین رابطه بین ابعاد نوآورانه مدیریت کیفیت جامع و کاهش ریسک بانکی با توجه به شاخص های کلان اقتصادی می باشد. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و از نوع کاربردی بوده است و داده های پژوهش که به صورت مقطعی و در نیمه دوم سال 1402، از طریق پرسشنامه که بین اعضای نمونه تکثیر و در مدت زمان مشخصی جمع آوری گردید و روایی به صورت اعتبار صوری و پایایی داده ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و تحلیل رگرسیونی آن پرداخته شد. در همین راستا جامعه آماری، بانکهای تجاری استان فارس به تعداد 270 نفر می باشد و نمونه آماری نیز شامل 155 نفر از کلیه کارکنان و سرپرستان در این بانکها می باشند که با استفاده از جدول مورگان انتخاب شده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین ابعاد نوآورانه مدیریت کیفیت جامع و کاهش ریسک بانکی با توجه به شاخص های کلان اقتصادی رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین، آموزش کارکنان، مهارت نرم و ساعت آموزشی مدیریتی میتواند بر کاهش ریسک بانکی تأثیر داشته باشد.
آموزش کارکنان با استفاده از هوش مصنوعی (ارائه یک مدل سیستمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
248 - 281
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل سیستمی آموزش کارکنان با استفاده از هوش مصنوعی انجام شده است. روش تحقیق، ترکیبی از روش های کیفی و کمّی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان آشنا به موضوع با تعداد نامحدود می باشد و نمونه آماری در این بخش به تعداد ۲۰ نفر با روش گلوله برفی انتخاب شده است. جامعه آماری در بخش کمّی شامل کلیه متخصصین و کارشناسان مرتبط با موضوع تحقیق به تعداد نامحدود می باشند که ۳۸۴ نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای جمع آوری داده های این پژوهش از پرسش نامه های محقق ساخته استفاده شده که روایی و پایایی آنها به تأیید رسیده است. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. برای تکمیل فرآیند دلفی در این پژوهش از ضریب کندال به کمک نرم افزار SPSS استفاده شده است. جهت آزمون مدل تحقیق، از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Smart-PLS استفاده شده و نتایج نشان دهنده برازش مناسب مدل است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ورودی های مدل شامل ۱- داده های آموزشی، ۲- اطلاعات شخصی، ۳- نیازهای آموزشی، ۴- بازخورد کاربران، و ۵- داده های محیط کاری می باشد. فرآیند مدل نیز شامل ۱- تعیین نیازها و هدف، ۲- جمع آوری داده ها، ۳- پیش پردازش داده ها، ۴- آموزش مدل هوش مصنوعی، ۵- ارزیابی و بهبود مدل، ۶- پیاده سازی و استقرار، و ۷- پایش و بروزرسانی می باشد. در نهایت، خروجی های مدل شامل ۱- بازخورد فردی، ۲- پیشنهادات آموزشی، ۳- پایش و پیگیری، و ۴- پشتیبانی و راهنمایی است.
نیازسنجی و تعیین دوره های آموزشی کارکنان واحد های آموزش و پژوهش دانشگاه هرمزگان بر اساس رویکرد شایستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
133 - 166
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئله ارزیابی و سنجش نیازهای آموزشی کارکنان در نظام های علمی و کاربردی و آموزش آنان که قشر عظیمی از نیروی کار شاغل در سازمان ها هستند، جزء مسائل ضروری تشخیص داده شده است که باید برای رفع آن اقدام شود. هدف اصلی این پژوهش نیازسنجی آموزشی کارکنان دانشگاه هرمزگان بر اساس شایستگی های محوری می باشد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش در گروه تحقیقات توصیفی_ پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان و کارشناسان (حوزه آموزش و پژوهش) دانشگاه هرمزگان است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه دلفی فازی است . ابتدا عوامل از پیشینه استخراج و این عوامل توسط اساتید بررسی و بومی سازی شد ،10 عامل اصلی و 52 شاخص شناسایی گردید و سپس پرسشنامه دلفی فازی طراحی شد تا نیازهای آموزشی کارشناسان حوزه های آموزش و پژوهش (تعیین سطح مطلوب) مشخص شود، در این پژوهش که نیازسنجی آموزشی بر اساس رویکرد شایستگی محوری انجام شد، مؤلفه های اصلی خروجی دلفی فازی عبارت بود از: مهارت های ارتباطی،مهارت های اطلاعاتی، مهارت حل مسئله، مهارت فنی،مهارت استدلال، مهارت رهبری،مهارت هیجانی و تعاملات اجتماعی،شخصیتی و ارزشی، شایستگی فردی. در نهایت ، 15دوره آموزشی متناسب با نیازهای تعیین شده (خروجی دلفی فازی) تعیین گردیده است.
شناسایی و اولویت بندی مولفه های موثر بر آموزش کارکنان در شرکت گل گهر سیرجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷)
105 - 84
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور شناسایی و اولویت بندی مولفه های موثر بر آموزش کارکنان در شرکت گل گهر سیرجان. انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه خبرگان ، مدیران و کارشناسانی در حوزه آموزش کارکنان می باشد. حجم نمونه تحقیق 13 نفر از خبرگان ، مدیران و کارشناسانی در حوزه آموزش کارکنان ، انتخاب شدند. این نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری که نشان دهنده اعتبار تحقیقات کیفی میباشد، ادامه یافت. این پژوهش از نوع آمیخته با طرح اکتشافی بوده و برای انجام از روش تحلیل مضمون و تاپسیس استفاده شده است. و شامل سه بخش اصلی است. بخش اول به تدوین مبانی نظری پرداخته است که روش تحقیق کیفی کتابخانه ای و مطالعه اسناد به عنوان مناسبترین روش مورد استفاده قرار گرفت.. در بخش دوم، با استفاده از روش تحقیق کیفی تحلیل مضمون و مصاحبه با خبرگان پرداخته شد. در بخش سوم با استفاده از نرم افزار تاپسیس به اولویت بندی بندی مولفه های موثر بر آموزش کارکنان در شرکت گل گهر سیرجان اقدام شد. در خاتمه براساس نتایج تحقیق پیشنهادهایی ارائه گردیده است که می تواند مورد استفاده مسئولین و مجریان شرکت گل گهر سیرجان نیز قرار گیرد
بررسی چگونگی تأثیر آموزش های ضمن خدمت کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور بر بهبود عملکرد آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۴ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵
175 - 199
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت بر بهبود عملکرد کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور (طی سال های 1382 تا1390) انجام شد. جامعه پژوهش عبارت بود از 503 نفر از کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور که به صورت غیررسمی (پیمانی و قراردادی) و رسمی در سال 1391 در این سازمان شاغل بودند. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای به تعداد 244 نفر از کارکنان انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد: دوره های آموزش ضمن خدمت موجب افزایش نظم و انضباط و مهارت های مورد نیاز در بین کارکنان، افزایش هماهنگی و همسو نمودن کارکنان با سازمان و افزایش رضایت شغلی و بهبود روحیه بین کارکنان، کاهش حوادث و ضایعات کاری کارکنان، به هنگام سازی دانش و توانش نیروی انسانی در بین کارکنان، افزایش کمک به تغییر و تحولات سازمانی، افزایش تقویت روحیه همدلی و همکاری و افزایش توان بازده کاری در بین کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور شده است.