مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
رهبری تحول آفرین
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل پیش بینی کننده در ایجاد اعتماد در روابط مدیران و دبیران دبیرستان های دخترانه متوسطه نظری در آموزش و پرورش شهر قزوین می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران و دبیران دبیرستان های دخترانه متوسطه نظری در آموزش و پرورش شهر قزوین می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اعتماد (نیهان و مارلو،1997)، رهبری تحول آفرین (یس،1985)، عدالت رویه ای (نیهف و مورمن،1993) و حمایت سازمانی (هگواتر و دیگران، 2003) بهره گرفته شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه استفاده شده است. نتایج حاصله نشان داد که بین حمایت وعدالت ادراک شده، رهبری تحول آفرین و اعتماد رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین سبک رهبری تحول آفرین بیشترین تاثیر را بر روی اعتماد دارد و هر سه متغیر در سطح کمتر از 001/0 معنادار می باشند.
تبیین نقش سبک رهبری تحول آفرین در فرهنگ سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهبری تحول آفرین بیان کنندة فرایندی است که افراد را متحول می کند و با ارزش ها و خصیصه های اخلاقی و اهداف بلندمدت ارتباط دارد. ارزیابی محرک های مؤثر بر پیروان، ارضای نیازهای آنان و نحوة برخورد با آن ها به عنوان افرادی کامل، از جمله کارکردهای این نوع رهبری است. در این میان سبک های رهبری مدیران از عوامل اثرگذار بر فرایند فرهنگ سازمانی است. بر این اساس هدف اصلی این پژوهش بررسی آثار سبک رهبری تحول آفرین بر فرهنگ سازمانی است. جامعة آماری این تحقیق، 113 نفر از کارکنان ادارة آموزش وپرورش استان مازندران می باشند که 102 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با به کارگیری پرسشنامه جمع آوری شده، و به وسیلة نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و لیزرل تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد بین رهبری تحول آفرین و فرهنگ سازمانی ارتباط مثبت و معنادار نسبتاً قوی وجود دارد. همچنین، همة ابعاد سبک های رهبری تحول آفرین با فرهنگ سازمانی ارتباط مثبت و معنا دار دارد.
بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر تغییرات سازمانی با تأکید بر نقش میانجی هوش سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهبران تحول آفرین به سطح بالایی از هوش سیاسی نیاز دارند تا بتوانند به صورت شایسته ای با مقاومت پنهان و آشکار برای تغییر و تحول سازگار شوند و آن را تسهیل کنند. اعمال نفوذ و قدرت وجودی رهبران، آن ها را در جهت ایجاد تغییر در کارکنان و سازمان یاری داده و به تحقق اهداف سازمانی کمک می کند؛ لذا هدف پژوهش، شناسایی سبک رهبری مؤثر در اجرای تحول اداری و تحلیل اهمیت و جایگاه مدیران برخوردار از توانمندی هوش سیاسی در پیاده سازی تغییرات سازمانی و برنامه های تحول اداری است. در این مقاله به بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر تغییرات سازمانی با میانجی گری هوش سیاسی در سازمان های دولتی استان گیلان پرداخته شده است؛ بنابراین ابتدا با مرور مبانی نظری، فرضیه های پژوهش نوشته شد و سپس با استفاده از پرسش نامه، داده ها جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش شامل سازمان های دولتی استان گیلان است که برنامه تحول اداری در سال های گذشته در آن ها اجراشده یا در حال اجرا است. از این جامعه آماری، 64 سازمان دولتی به روش تصادفی ساده برای نمونه آماری انتخاب شدند. پژوهش حاضر کاربردی و روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بوده که اطلاعات به روش میدانی جمع آوری شده و برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی (PLS)استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری تحول آفرین با میانجی گری هوش سیاسی بر روی تغییرات سازمانی تأثیرگذار است. افزایش درک هوش سیاسی رهبران، موفقیت سازمانی را افزایش، اضطراب را کاهش و روابط خارجی سازمان را بهبود می بخشد.
بررسی رابطه رضایت از زندگی و فرسودگی شغلی با توجه به نقش تعدیل گر رهبری تحول آفرین و اعتیاد به کار ( مورد مطالعه: زنان فرهنگی شاغل در آموزش و پرورش منطقه 3 شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر رضایت از زندگی بر بروز فرسودگی شغلی صورت گرفت. هم چنین، نقش رهبری تحول آفرین و اعتیاد به کار به عنوان متغیرهای تعدیل گر بر رابطه بین رضایت از زندگی و فرسودگی شغلی نیز بررسی شد. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان شاغل فرهنگی در آموزش و پرورش منطقه 3 شهر شیراز و روش نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری در دسترس و تعداد اعضای نمونه آماری 122 نفر هست. بمنظور گرد آوری داده ها، از ابزار پرسش نامه استفاده شد که شامل چهار پرسش نامه رضایت از زندگی، فرسودگی شغلی، رهبری تحول آفرین و اعتیاد به کار بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادله های ساختاری استفاده شد که تجزیه و تحلیل ها به وسیله نرم افزار SMARTPLS انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که رضایت از زندگی بر فرسودگی شغلی دارای تأثیر منفی است. هم چنین، مشخص شد که متغیر رهبری تحول آفرین بر رابطه رضایت از زندگی و فرسودگی شغلی تأثیر منفی و معنادار دارد و متغیر اعتیاد به کار بر رابطه رضایت از زندگی و فرسودگی شغلی دارای تأثیر مثبت و معنادار است.
بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سبک رهبری تحول آفرین مدیران گروه های آموزشی منطقه 13 دانشگاه آزاد اسلامی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین هوش هیجانی و سبک رهبری تحول آفرین مدیران گروه های آموزشی منطقه 13 دانشگاه آزاد اسلامی صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع همبستگی و جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران گروه های آموزشی منطقه 13 دانشگاه آزاد اسلامی به تعداد 320 نفر در سال تحصیلی 89-88 بود. حجم نمونه مطابق با جدول مورگان 175 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. برای گردآوری داده های مربوط به؛ هوش هیجانی از پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ (EQ)"" گلمن"" و داده های مربوط به سبک رهبری تحول آفرین از پرسشنامه چند عاملی (MLQ) مدل"" بس و اولیو"" استفاده گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از ضریب رهبری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش بیانگر رابطه معنی دار بین هوش هیجانی و مؤلفه های آن (خودآگاهی، خودتنظیمی، خودانگیزشی، آگاهی اجتماعی و مهارت های اجتماعی) با رهبری تحول آفرین می باشد (01/0p<). همچنین تحلیل رگرسیون چند متغیره مؤید آن است که از میان ابعاد هوش هیجانی؛ خود آگاهی، خودتنظیمی و آگاهی اجتماعی پیش بینی کننده های مناسبی در تعیین سبک رهبری تحول آفرین هستند (01/0p<).
نقش هوش فرهنگی در رهبری تحول آفرین دانشگاهها (مورد مطالعه: دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: تعامل بین فرهنگی یکی از جنبه های رهبری اثربخش در محیطهای چندفرهنگی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه هوش فرهنگی و رهبری تحول آفرین است. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری، کارکنان دانشکده های علوم رفتاری دانشگاه تهران به تعداد 267 نفر است که از طریق فرمول کوکران و نمونه گیری طبقه ای نسبی، 144 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه هوش فرهنگی آنگ و همکاران(2003) با ضریب آلفای 83/0 و رهبری تحول آفرین باس و آویولو(1985) با ضریب آلفای 98/0 استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمونهای آماری تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک راهه و رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد هوش فرهنگی و مؤلفه های چهارگانه آن با رهبری تحولی رابطه مثبت و معنادار داشتند. ضریب رگرسیون نشان داد تنها مؤلفه انگیزشی هوش فرهنگی قادر به پیش بینی رهبری تحولی بود. نتیجه گیری: برخورداری از هوش فرهنگی به کارکنان دانشگاهی این فرصت را می دهد که به جای قضاوت درباره خوب یا بد بودن فرهنگها، آمادگی پذیرش و درک آنها را داشته باشند و در استفاده از رهبری تحولی، به آنها و رهبران دانشگاهی کمک قابل توجهی می کند#,
بررسی تاثیر رهبری دینی بر فرهنگ سازمانی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی روابط میان فرهنگ سازمانی و رهبری دینی در سازمان می پردازد. فرهنگ سازمانی از عوامل مهم تاثیر گذار بر عملکرد سازمان و رهبری دینی نیز از اجزای کلیدی در موفقیت سازمان به شمار می رود. بنابراین شناخت نسبت به چگونگی روابط بین این دو عامل تاثیر گذار بر عملکرد سازمان، مهم و دارای اهمیت می باشد. در این تحقیق سه فرهنگ سازمانی گروهی، توسعه ای و سلسله مراتبی و دو سبک رهبری تحول آفرین و مبادله رهبر- پیرو مورد بررسی قرار گرفته اند. روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی یا غیر آزمایشی و از شاخه همبستگی می باشد
نتایج تحقیق مورد استفاده پیمایشی- همبستگی و بطور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری می باشد همچنین درتحقیق حاضر نشان داده شده که فرهنگ گروهی بر مبادله رهبر-پیرو و فرهنگ توسعه ای بر هر دو سبک رهبری تحول آفرین و مبادله رهبر- پیرو اثر مثبت و معنی داری دارند اما، فرهنگ سلسله مراتبی اثر منفی بر هردو سبک رهبری از خود بر جای می گذارد. در پایان نیز بر اساس هدف مطالعه مدل مفهومی ارائه و در راستای آن پیشنهادات کاربردی و پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی ارائه گردیده است.
تاثیر نوآوری و رهبری تحول آفرین بر عملکرد بازاریابی شرکت های دانش بنیان
حوزه های تخصصی:
نوآوری زیربنای تداوم حیات سازمان در عرصه رقابت است. توازن میان اکتشاف نوآوری و به کارگیری آن و تأثیر آن بر عملکرد بازاریابی، می تواند در موفقیت شرکت های کارآفرین موثر باشد. این مقاله با بررسی تأثیر سبک رهبری تحول آفرین بر قابلیت نوآوری (اکتشاف نوآوری و به کارگیری نوآوری) و تأثیر این قابلیت بر عملکرد بازاریابی شرکت های دانش بنیان ، مشخص می کند که رهبری تحول آفرین بر اکتشاف نوآوری مؤثر بوده، رهبری تحول آفرین بر به کارگیری نوآوری تأثیر داشته و همچنین اکتشاف و به کارگیری نوآوری بر عملکرد بازاریابی نیز مؤثر است.پژوهش حاضر در صدد بررسی سنجش نقش میانجی نوآوری در اثر رهبری تحول آفرین بر عملکرد بازاریابی شرکت های دانش بنیان است. پژوهش فوق از نوع توصیفی بوده و به لحاظ هدف کاربردی است. در این راستا کارکنان شرکت های دانش بنیان به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب شدند. با استقاده از فرمول کوکران به صورت تصادفی تعداد ۲۰۰ نفر به عنوان نمونه نهایی تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده به عمل آمد و برای سنجش متغیرها از طیف ۵ تایی لیکرت استفاده شده است. روایی پرسشنامه توسط نظر اساتی و کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ بررسی و تایید شد.و برای تحلیل داده ها در قالب مدل معادلات ساختاری از نرم افزار LISREL استفاده شد.
نقش رهبری تحولی مدیران در توسعه ی رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل عمده در جهت دهی رفتار کارکنان، سبک رهبری اعمال شده در سازمان می باشد. هر چه ساختار سازمانی ارگانیک تر و سبک رهبری تحول آفرین باشد، احتمال توسعه ی رفتارهای شهروندی سازمانی از طرف کارکنان بیشتر خواهد بود. گمر ک به عنوان مرزبان اقتصادی کشور ، جایگاه ویژه و مهمی در اجرای سیاست های اقتصادی کشور دارد. یکی از عواملی که می تواند بر کیفیت خدمات در این بخش تأثیرات عمیقی بگذارد، رفتار شهروندی سازمانی است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری تحول آفرین در توسعه و ارتقاء رفتارهای شهروندی سازمانی در بین کارکنان گمرک می باشد. روش تحقیق از حیث هدف، کاربردی و از حیث شیوه ی جمع آوری داده ها توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کارکنان گمرکات سیستان و بلوچستان بود. نمونه مورد بررسی بر اساس جدول کوکران 110 نفر تعیین شد که با روش تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده و برای تحلیل داده ها از آزمون های T و تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. با نظر اساتید و میانگین واریانس، روایی سئوال ها در حد مطلوبی ارزیابی شد. آلفای کرونباخ تمامی متغیرها بزرگتر از 6/0 بوده بنابراین از نظر پایایی تمامی متغیرها مورد تأیید است. مقدار میانگین واریانس استخراج شده AVE همواره بزرگتر از 5/0 است بنابراین روایی همگرا نیز تأیید شد. مقدار روایی مرکب CR نیز بزرگتر از AVE است. نتایج تحقیق بیانگر این بود که میان مؤلفه رهبری تحول آفرین و رفتار شهروندی سازمانی با ضریب تأثیر 0.712همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی در تبیین ارتباط رهبری تحول آفرین و درگیری شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهشتحلیل ارتباط رهبری تحول آفرین و درگیری شغلی کارکنان با میانجی گری توانمندسازی روان شناختی بود. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوة گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعة آماری کارکنان ادارة کل آموزش وپرورش استان کردستان است که تعداد آن ها 200 نفر می باشد. نمونه ای به حجم 127 آزمودنی به شیوة نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامة رهبری تحول آفرین برنز و بس، توانمندسازی روان شناختی وتن و کمرون، و پرسشنامة درگیری شغلی کاننگو بود که روایی ظاهری و پایایی آن ها به ترتیب با استناد به نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی ساده و چندگانه، و تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان داد ترکیبی از مؤلفه های رهبری تحول آفرین نقش معناداری در پیش بینی درگیری شغلی کارکنان داشتند. نتایج همچنین نشان داد توانمندسازی روان شناختی می تواند نقش میانجی را در ایجاد یا افزایش ارتباط بین مؤلفه های رهبری تحول آفرین و درگیری شغلی کارکنان ایفا کند.
رابطه استراتژی منابع انسانی و رهبری تحول آفرین با تعهد عاطفی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد کارکنان جهت کسب مزیت رقابتی، همواره توسط مدیران سازمان ها قابل ملاحظه است. تعهد و تعلق خاطر به کار کارکنان دو ویژگی ضروری برای سازمان است. رهبران تحولی می توانند بازده نیروی انسانی را بهبود دهند؛ از این رو رهبران تحولی با استراتژی منابع انسانی به صورت کارامد به افزایش سطح تمایل و تعهد عاطفی کارکنان کمک می نمایند. هدف این تحقیق بررسی رابطه بین استراتژی منابع انسانی و رهبری تحول آفرین با تعهد عاطفی کارکنان در شرکت بیمه سینا است. این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و ازنظر هدف، کاربردی محسوب شده است. تعداد 92 پرسشنامه با نمونه گیری تصادفی خوشه ای جهت تحلیل داده ها گردآوری شد. فرضیات تحقیق با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به شیوه حداقل مربعات جزئی مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین استراتژی منابع انسانی و ابعاد آن با تعهد عاطفی و بین رهبری تحول آفرین و ابعاد آن با تعهد عاطفی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین اثر استراتژی جذب کارکنان و ویژگی ترغیب ذهنی بر تعهد عاطفی دارای بالاترین بار عاملی در مدل نظری تحقیق است. طبقه بندی O15; J24; M12
بررسی رابطه ی رهبری تحول آفرین با خلاقیت و نوآوری و کارآفرینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهبری تحول آفرین به عنوان یکی از سبک های رهبری در دهه های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. نیاز به رهبران تحول گرا برای سازمان هایی که می خواهند در چرخه رقابت باقی بمانند، بیش از بیش احساس می شود. این رهبران با تاثیر گذاری بر مولفه های مختلف رفتارسازمانی، فعالیت های کارآفرینی و خلاقیت و نوآوری کارکنان را افزایش می دهند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی سبک رهبری تحول آفرین با نوآوری و خلاقیت وکارآفرینی سازمانی در بین کارکنان دانشگاه سیستان و بلوچستان است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی بوده و با توجه به نحوه گردآوری داده ها یک تحقیق پیمایشی محسوب می شود. حجم نمونه 248 نفر از کارکنان دانشگاه سیستان و بلوچستان بوده که به روش تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده ها از چهار پرسشنامه جداگانه ی رهبری تحول آفرین، خلاقیت و نوآوری و کارآفرینی سازمانی استفاده شد که برای سنجش روایی ابزارها از آزمون تحلیل عاملی تأییدی و نیز برای بررسی روایی افتراقی از روش متوسط واریانس بیان شده (AVE) استفاده شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Lisrel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. ﻧﺘﺎیﺞ نشان داد که سبک رهبری تحول آفرین با خلاقیت و هم چنین ابعاد کارآفرینی سازمانی دارای رابطه ی معناداری می باشد، اما نمی توان رابطه ی معناداری بین مولفه های فرضیه ی سوم، یعنی رهبری تحول آفرین و نوآوری یافت.
بررسی رابطه بین رهبری تحول آفرین و رفتار شهروندی سازمانی با تاکید بر نقش انگیزه خدمات عمومی و شفافیت اهداف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از گذشت سال ها از انجام دادن اصلاحات در بخش دولتی، همچنان پرسش های زیادی در خصوص تأثیر رفتارهای رهبری در سازمان های دولتی وجود دارد. هدف این پژوهش، بررسی رابطة رهبری تحول آفرین با رفتارهای شهروندی سازمانی با تأکید بر نقش انگیزة خدمات عمومی و شفافیت اهداف است. جامعة آماری این تحقیق شامل همة 720 پرستار بیمارستان های دولتی شرق استان گلستان بود. حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان 250 نفر برآورد شد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها با چهار پرسشنامة رفتارهای شهروندی سازمانی ارگان، رهبری تحول آفرین باس و آولیو، پرسشنامة انگیزة خدمات عمومی، و شفافیت اهداف ریتز و همکاران گردآوری شد. در این مطالعه ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای همة متغیرها بیشتر از 7 /0 است که نشان دهندة قابلیت اعتماد و پایایی بالای ابزار است. روش این تحقیق توصیفی- همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. داده ها با نرم افزار لیزرل تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد رهبری تحول آفرین با رفتارهای شهروندی سازمانی از طریق شفافیت اهداف و انگیزة خدمات عمومی ارتباط دارد. همة رابطه ها در مدل به جز رابطة شفافیت اهداف و انگیزة خدمات عمومی تأیید شد
ارتباط بین هوش عاطفی با سبک رهبری تحول آفرین مدیران ادارات ورزش و جوانان استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریه های نوین در زمینه رهبری سازمانی، رهبری تحول آفرین است. رهبران تحول آفرین اثربخشی را به کارایی ترجیح می دهند و سعی می کنند با توجه به روحیات خود و کارکنان، از منابع انسانی سازمان بهره مند شوند. هوش هیجانی نیز، یکی از مفاهیم تازه حیطه روابط کارکنان و مدیران است که توانایی افراد را در شناخت و کنترل هیجانات در خود و دیگران می سنجد. در این پژوهش با توجه به تعداد کم جامعه آماری، کل جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند. بنابراین روش نمونه گیری تمام شمار است. نمونه آماری63 مدیر (فوقانی، میانی و عملیاتی) ادارات ورزش و جوانان استان قم است که با استفاده از دو پرسشنامه استاندارد هوش عاطفی سیبری شرینگ و پرسشنامه سبک رهبری تحول آفرین ارزیابی شدند. پس از تأیید ابزار اندازه گیری توسط استادان و تعیین پایایی آنها توسط آلفای کرونباخ، به ترتیب 94/0 و 93/.، داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های کولموگروف اسمیرنوف یک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در سطح معنا داری 05/0 P≤ تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاکی از وجود رابطه بین هوش عاطفی و سبک رهبری تحول آفرین در مدیران ادارات ورزش و جوانان استان قم است. همچنین تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد که از میان عناصر پنج گانه هوش عاطفی دو جزء همدلی و خودآگاهی قادر به توضیح تغییرات در رهبری تحول آفرین هستند. بنابراین اگر مدیران سازمان های ورزشی از یک سیستم ارزشیابی مدیریتی و عاطفی به عنوان قسمتی از فرایند و سیستم استخدام و مدیریت سازمان استفاده کنند، می توانند بهره وری سازمان خود را افزایش دهند.
بررسی رابطه سبک رهبری تحول آفرین و نوآوری در آموزش و پرورش شهرستان ایلام
حوزه های تخصصی:
رهبری تحول آفرین، یکی از تازه ترین رویکردهای مطرح شده نسبت به رهبری است که می تواند باعث ارتقای توانایی پیروان در درک ماهیت سازمانی و مشکلاتی شود که با آن روبرو هستند. از سوی دیگر، امروزه سازمان ها برای زنده ماندن و گریز از مرگ و ایستایی و انطباق با محیط ناپایدار و متغیر بیرون به تحول و نوآوری نیازدارند. هدف پژوهش حاضر به بررسی رابطه رهبری تحول آفرین و نوآوری سازمانی، در بین پرسنل آموزش و پرورش استان ایلام پرداخته است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده که جامعه آماری آن را پرسنل آموزش و پرورش استان ایلام تشکیل میدهد، که 45 نفر از پرسنل به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسش نامه چندعاملی رهبری و پرسشنامه میرکمالی و چوپانی(1390) استفاده شده است. جهت تحلیل داده ها از ازمون اسپیرمن استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد بین رهبری تحول آفرین و نوآوری در سازمان ارتباط مثبت و معنا داری وجود دارد و همچنین همه ابعاد رهبری تحول آفرین با نوآوری سازمانی ارتباط مثبتی دارند و ملاحظات فردی دارای بیشترین همبستگی با نوآوری سازمانی است.
تأثیر سبک رهبری بر عملکرد منابع انسانی با میانجی گری سکوت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رقابت جهانی، ارزیابی عملکرد برای بقای سازمان مورد نیاز است و دلیل اصلی برای ارزیابی و اندازه گیری عملکرد سازمانی، افزایش اثربخشی کلی سازمان و فرآیندهای کسب و کار است.هدف این تحقیق بررسی تأثیر سبک رهبری بر عملکرد منابع انسانی در سازمان با میانجی گری سکوت سازمانی می باشد. تحقیق از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کارکنان رسمی شعب بانک سپه ساری به تعداد 430 نفر هستند که حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران به تعداد 203 برآورد شد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش سه عدد پرسشنامه استاندارد- سنجش رهبری آوولیو (1997)، عملکرد سازمانی اچیو (2003) و سکوت سازمانی ونداین و همکاران(2003) - می باشد که روایی آنها با تحلیل عاملی مورد تأئید قرار گرفت و از پایایی خوبی برخوردارند. داده ها با کمک نرم افزار Spss و Lisrel مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج یافته ها نشان داد که سبک رهبری تحول آفرین و مبادله ای با عملکرد سازمانی رابطه مثبت و معنادار دارند. سکوت سازمانی با عملکرد سازمانی رابطه منفی دارد. رهبری تحول آفرین با واسطه سکوت سازمانی باعث افزایش عملکرد می شود و رهبری مبادله ای با واسطه سکوت سازمانی باعث کاهش عملکرد می شود. رهبری تحول آفرین با سکوت سازمانی رابطه منفی دارد. رهبری مبادله ای با سکوت سازمانی رابطه مثبت دارد.با توجه به تأثیر بیشتر رهبری تحول آفرین از رهبری مبادله ای در افزایش عملکرد و شکست سکوت سازمانی به مدیران بانک ها توصیه می شود این سبک رهبری را به عنوان سبک رایج و غالب در برنامه های خود به کار گیرند و باعث افزایش عملکرد سازمان خود در دنیای رقابتی امروزی گردند.
فراتحلیل پژوهش های تأثیر رهبری تحول آفرین بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان پژوهش های انجام شده درباره رهبری، رهبری تحول آفرین بیشتر بررسی شده است. در این میان، رشد پژوهش های مختلف در حوزه رهبری تحول آفرین و نقش آن در توانمندسازی روان شناختی کارکنان، موجب پراکندگی اطلاعات در این حوزه گردیده است؛ ازاین رو انجام پژوهش های ترکیبی که عصاره پژوهش های انجام شده در این موضوع را به شیوه نظامند و علمی فراروی پژوهشگران قرار دهد اهمیت فراوانی دارد. پژوهش حاضر با هدف ترکیب کمی نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه تأثیر رهبری تحول آفرین بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان، با استفاده از روش فراتحلیل و نرم افزار جامع فراتحلیل CMA۲ تعداد ۱۱ پژوهش انجام شده در این حوزه در ایران را مورد بررسی قرار داده است. نتیجه فراتحلیل نشان داد که تأثیر رهبری تحول آفرین بر توانمندسازی روان شناختی با اندازه اثر ۶/۰، بالاتر از حد متوسط بوده است. علاوه بر این، از میان ابعاد رهبری تحول آفرین، ملاحظات فردی و نفوذ آرمانی به ترتیب با اندازه اثرهای ۵۴۷/۰ و ۴۵۲/۰ بیشترین و کمترین تأثیر بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان در ایران دارند.
اثر رهبری تحول آفرین و قابل اعتماد بر توانمندسازی تیمی: تبیین نقش میانجی سرمایه روانشناختی تیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر رهبری تحول آفرین و قابل اعتماد بر توانمندسازی تیمی با میانجی گری سرمایه روانشناختی تیمی، در شرکت توزیع نیروی برق اهواز در سال ۱۳۹۵ انجام گرفت. در این پژوهش پیمایشی، ۲۲۶ نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های رهبری تحول آفرین، رهبری قابل اعتماد، سرمایه روانشناختی تیمی و توانمندسازی تیمی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS-۲۲ استفاده شده است. با توجه به شاخص های برازش، مدل نهایی از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های مستقیم نیز نشان داد که رهبری تحول آفرین و رهبری قابل اعتماد بر توانمندسازی تیمی و سرمایه روانشناختی تیمی اثر مثبت مستقیم داشتند. همچنین، نقش میانجی گر سرمایه روانشناختی تیمی در رابطه میان رهبری تحول آفرین و رهبری قابل اعتماد با توانمندسازی تیمی تأیید شد.
بررسی نقش هوش معنوی در رهبری تحول آفرین
حوزه های تخصصی:
اینکه انسان بتواند معنایی با ارزش در زندگی خود و برای همه جوانب آن بیابد، به یک سازه جدید از هوشمندی تحت عنوان هوش معنوی نیاز دارد. از میان موجودات تنها انسان از هوش معنوی برخوردار است. هوش معنوی یکی از اجزای اصلی و ضروری رهبری اثربخش به خصوص رهبری تحول آفرین است که بر تصمیمات راهبردی سازمان اثر می گذارد. هدف از این تحقیق بررسی نقش هوش معنوی در موفقیت رهبر تحول آفرین است. روش تحقیق در پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده ها، توصیفی−پیمایشی است. داده های پژوهش از بین نمونه 180 نفر از کارکنان و مدیران وزارت اقتصاد و دارایی به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای جمع آوری و فرضیه ها و الگوی مفهومی به ترتیب با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که الگوی مفهومی پژوهش از برازش خوبی برخوردار بوده و نقش هوش معنوی در رهبری تحول آفرین مثبت و معنادار است. با توجه به یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که افزایش هوش معنوی افزایش تحول آفرینی رهبری را به همراه دارد و رهبران می توانند با به کارگیری ویژگی های هوش معنوی بر افکار و باورهای کارکنان نفوذ کرده و پیروان خود را به سمت اهداف متعالی هدایت کنند. رهبر می تواند تغییرات اساسی را در رفتار و مدیریت خود داده و از این طریق منجر به ایجاد تحول در سازمان و تغییرات بنیادی در رفتار کارکنان شود.
نقش واسطه ای خودتوسعه ای در رابطه رهبری تحول آفرین و چابکی سرمایه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تبیین نقش واسطه ای خودتوسعه ای در رابطه رهبری تحول آفرین و چابکی سرمایه انسانی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی منطقه یک شهر تهران به تعداد 640 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب، 224 نفر از آنان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رهبری تحول آفرین باس و آلیو (2000)، خودتوسعه ای ابیلی و مزاری (1393) و چابکی سرمایه انسانی شریهای (2008) به ترتیب با پایایی 94/0، 92/0 و 90/0 استفاده شده است که روایی محتوای آنها نیز بررسی و تأیید شد. بررسی وضعیت متغیرها نشان داد، رهبری تحول آفرین ( 45/4)، خودتوسعه ای (20/4) و چابکی سرمایه انسانی (85/3) بالاتر از حد متوسط بوده است. مدل معادلات ساختاری نیز با شاخص های برازش مدل تأیید شد؛ براین اساس، رهبری تحول آفرین به طور مستقیم بر خودتوسعه ای (23/0=γ) و با میانجی گری خودتوسعه ای بر چابکی سرمایه انسانی (08/0=β) تأثیر داشته است. همچنین خودتوسعه ای به طور مستقیم بر چابکی سرمایه انسانی (33/0=β) تأثیرگذار بوده است. درنهایت اینکه، رهبری تحول آفرین به طور مستقیم بر چابکی سرمایه انسانی تأثیرگذار نبوده است.