مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
ادبیات پایداری
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
85 - 110
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی در کشور ما نظم محور است و ویژگی بارز آن، نظم دادن به مقوله های متنوع علمی، با تکیه بر عناصر موجود در آن ها است. بر این اساس، رویکرد نظم محور به درک بیشتر دانش آموز از فحوای دروس و علوم منتهی می شود. هدف ما در این جستار، بررسی دامنه ای خاص از فحوای کتاب های درسی دوره متوسطه، یعنی روایت های مرتبط با ادبیات پایداری است تا از این رهرو، به میزان تحقق اهداف آموزش وپرورش پی بریم. در این باره، ابزار اصلی تحقیق را روایت شناسی قرار دادیم و به سبب کثرت انگاره ها در این گستره، بر آن شدیم تا از رویکرد تودورف به مثابه محور اصلی کار بهره گیریم؛ چه او در یکی از پژوهش های به نام خویش به بررسی و آسیب شناسی فحوای کتب درسی ادبیات در نظام آموزشی فرانسه پرداخته و بدین حیث، تجربه او راهگشاست. نیز خواهیم دید که هرچند نویسندگان دو دوره کتاب های درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه ایران، در دوره اول، توجه چندانی به روایت پایداری نداشتند و تنها در دوره دوم، این مقوله را مهم قلمداد کرده اند، بااین حال، متن های برگزیده در هر دو دوره، به حیث ساختار روایی، نکات قابل انتقادِ فراوان دارند و گویا هدف مؤلفان کتاب های درسی از جای دادن متن های روایی در این کتاب ها، ایدئولوژیک گرایی است تا ارتقای سطح خوانش، نقد، توصیف متن و آشنایی با مفاهیم متن روایی. فقدان قاعده مندی، همچنین عدم تطابق با ملاک های علم روایت شناسی و چندپارگی در بیان مطالب باعث شده تا نمونه های عرضه شده تناسبی با اهداف دیسپلین محور در آموزش ادبیات پایداری نداشته باشند.
پیشنهادی برای رج بندی گروه- مؤلفه های ادبیات پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
137 - 167
حوزههای تخصصی:
بررسی مؤلفه های پایداری و رصدِ آن در آثار ادبی یکی از رایج ترین شیوه های تحقیق در ادبیات پایداری به حساب می آید. آنچه این همسانی را در تحقیقات و مقاله های پُربسامد متفاوت می کند، اختلاف دیدگاه ها در عنوان بندی مؤلفه هاست که در اکثر مواقع ریشه در ذوق و سلیقه نویسندگان دارد. بنابراین، به نظر می رسد می توان با کاربستِ شیوه ای نظام مند، به هماهنگی و همسانیِ شایسته ای از منظر شکل و نمایه در پژوهش های ادبیات پایداری دست یافت. نظام مندی در جامعه علمی و دانشگاهی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پیامد همین اهمیت است که جامعه علمی ادبی نیز به پژوهش های نظام مند و مبتنی بر نظریه های علمی ادبی رویکرد شایسته ای نشان داده است. مقاله حاضر به دلیل تشتت در عنوان بندی مولفه ها، بر آن است تا با «پیشنهاد رج بندی گروه -مؤلفه های ادبیات پایداری» شیوه ای هماهنگ، هم شکل و همگرا، با درنگ بر بنیان موضوعی مؤلفه ها و بسامد حضورشان در تحقیقات مختلف ارائه دهد. در این پیشنهاد 60 عنوان در 9 گروه - مؤلفه گرد آمده است و با توجه به این آمار می توان اطمینان حاصل کرد که همه آنچه از نظر پژوهندگان ادبیات پایداری عنوان مؤلفه دارد، فراهم آمده است. همچنین تأکید می شود ادعای فراوانی بررسی مؤلفه ها از میان موضوعات متنوع و گوناگون ادبیات پایداری بر حدس و گمان استوار نیست؛ بلکه رصد و برشماری 20 شماره از مجله ادبیات پایداری کرمان ما را به این نتیجه رسانده است؛ چراکه از میان 276 مقاله منتشرشده 64 مقاله آن ( بیش از 23% ) عنوان بررسی مؤلفه های پایداری دارند. این پیشنهاد با هدف یکسان سازی ساختاری تحقیق در مولفه ها توانسته است: یک( ازپراکندگی و تشتّت در عنوان کلّی بحث بکاهد. دو (پراکندگی و تشتّت در عنوان برخی مؤلفه ها را اصلاح نماید. سه ( پژوهشگران را ا ز گردکردن مؤلفه های متعدد در یک عنوان پرهیز دهد. نمایه کلی مولفه ها، به عنوان یافته ی این مقاله به قرار زیر است: یک) مؤلفه های بر بنیان تبیین هویّت سه) مؤلفه های بر بنیان سلحشوری و روحیه جنگاوری پنج) مؤلفه های بر بنیان نیک خواهی هفت) مؤلفه های بر بنیان آگاهی بخشی نهُ) مؤلفه های بر بنیان آیینِ فتوّت دو) مؤلفه های بر بنیان ستم ستیزی و طرد بیگانه چهار) مؤلفه های بر بنیان شکیبایی و آمادگی دفاعی شش) مؤلفه های بر بنیان بصیرت و بینش هشت) مؤلفه های بر بنیان اتفاق و وحدت اینک بر اساس آنچه هدف غایی این پیشنهاد بوده است، یعنی همانا ارائه و کاربست شیوه ای نظام مند در یکی از موضوعات پرکاربرد ادبیات پایداری به قصد ایجاد هماهنگی و همسانی در پژوهش های همسو روی داده است. این طرح با پیشنهاد 60 عنوان مختلف و در قالب 9 گروه مؤلفه، اُلگویی ارائه داده است که براساس آن می توان نزدیک به یک چهارم از پژوهش های در پیوند با ادبیات پایداری را به صورت دستگاهی یا نظریه مند دسته بندی، پایش و حتی ارزش گذاری کرد. پایش و پالایش ما در این تحقیق که بر اساس رصد مستقیم نزدیک به 600 عنوان مقاله بوده است، در نهایت به اولویت بندی گروه - مؤلفه ها و زیرعنوان ها انجامیده است؛ به بیان دیگر تقدم و تأخّر درجِ گروه -مؤلفه ها و پس از آن، عنوان های هر زیرمجموعه دقیقاً براساس فراوانی و بسامد آن ها صورت گرفته است؛ یعنی مثلاً گروه «یک»، مؤلفه های بر بنیان تبیین هویت، بیشترین نمونه و رویکرد را در تحقیقات ادبیات پایداری داشته و گروه «نُه»، مؤلفه های بر بنیان آیین فتوّت، کمترین توجه را در پژوهش ها به خود جلب کرده است.
تحلیل نشانه- معناشناسانه طرحواره عاطفی در گفتمان دو شعر «در امواج سند» و «أبدُ الصُبّار»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۹
167 - 189
حوزههای تخصصی:
بررسی نشانه- معناشناسانه هژمونیک نشان می دهد که چگونه نشانه ها و دال ها مسیر استعلایی خود را طی می کنند و در خدمت معانی هژمونیک قرار می گیرند. هدف این پژوهش بررسی شکل گیری، تولید و دریافت معنا در زمینهادبیات پایداری است. در این راستا، هژمونی موجود در دو شعر مقاومت محور در اثر مهدی حمیدی شیرازی با عنوان «در امواج سند» و شعر «أبد الصُّبار» سروده محمود درویش بررسی شد. مطالعه نشانه- معناشناختی این دو گفتمان نشان می دهد که چگونه دو شاعر با استفاده از پیشینه و آرشیو فرهنگی، ملی و بومی به تولید معانی مقاومت محور می پردازند و از بافت های موجود و شناخته شده فاصله می گیرند و گفته یاب را با عناصر غیرمنتظره مواجه می سازند. همچنین از دیگر یافته های پژوهش می توان به وجود دو نظام ارزشی یکسان که همان ستایش آزادی و آزادگی است ، اشاره کرد. نظام ارزشی مزبور در سازوکارهای تولید در طرحواره گفتمان عاطفی در جهت تثبیت هژمونی حاکم یعنی ستایش پایداری و آزادگی در جامعه و به حاشیه راندن سایر مفاهیم ، سیر می کند.
نماد های مقاومت در شعر محمّد حلمی الرّیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات مقاومت، پژواک صدای آزادی خواهانی است که در پی رهایی از چنگال متجاوزان هستند. حضور اشغالگرانه اسرائیل در فلسطین، نقش بسزایی در بروز این نوع از ادبیّات داشت و شعر را تجلّی گاه فریاد انسان های متعهد قرار داد؛ از این رو، شاعران، مقاومت را به عنوان جان مایه اشعار خویش بکار برده اند. محمّد حلمی الریشه (1958)، شاعر نامدار فلسطینی، یکی از شاعران متعهدی است که فریاد اعتراضش را در شعر منعکس نموده است. وی در شعر خویش بر آنان که مهر سکوت بر لب دارند، می تازد و سر آن دارد با به جوش آوردن احساسات ناسیونالیستی مردم، آن ها را به براندازی سایه شوم اشغالگران ترغیب نماید. پژوهش حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، به واکاوی نماد های مقاومت شاعر پرداخته و مهم ترین نوع نماد های مقاومت در شعر وی را باز گو نماید. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که شاعر طنین ندای ظلم ستیزی خویش را با وام گیری نماد ها -غالباً در پرتو نماد های ساختمند و خرده نماد- به مخاطب القاء نموده است و این امر حاصل شد که خرده نماد هایی که شاعر در پرتو نماد طبیعت بکار برده از بسامد بیشتری برخوردار بوده است؛ دیگر این که شاعر در کاربست بعضی از نماد ها مانند دادن بار معنایی منفی به سیب و ابر، اقدام به قاعده شکنی نموده و تعبیر واژگونی از نماد ها را خلق کرده است.
تحلیل جلوه های جنگ و صلح در متون پایداری کتب فارسی متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
21 - 41
برجسته کردن بسیاری از ارزش های انسانی نظیر مقاومت، ایثار، صلح، آزادی، ظلم ستیزی، عدالت خواهی و... در سایه ادبیات پایداری امکان پذیر است و کتب درسی مهم ترین رسانه ای است که در جهت پیشبرد اهداف آموزشی عمل می کند و می تواند باعث تقویت هویت ملی دانش آموزان و جلب توجه آن ها به ارزش های انسانی شود. ازاین جهت، می توان از این رسانه به عنوان یکی از مهم ترین ابزارها برای گسترش فرهنگ ایثار، جهاد، شهادت و صلح و دوستی در بین دانش آموزان استفاده کرد. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کمّی و کیفی به تحلیل جایگاه ادبیات پایداری در کتاب های فارسی دوره اول متوسطه پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه آماری مشتمل بر کتاب های فارسی دوره متوسطه اول است و با توجّه به ماهیت موضوع پژوهش و به دلیل محدود بودن جامعه آماری، جامعه و نمونه آماری یکی در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل نشان داد که توزیع فراوانی متون پایداری در کتاب های فارسی متوسطه اول یکنواخت نیست. پایه هشتم بیشترین حجم و پایه هفتم کمترین حجم از متون پایداری را به خود اختصاص داده است. همچنین، در کتاب های هر سه پایه، مؤلفه های مرتبط با جنگ و شهادت طلبی، دارای بیش ترین فراوانی و مؤلفه های مربوط به صلح و آزادی کم ترین میزان فراوانی را داشته اند.
ادبیات پایداری در شعر دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۲ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
133 - 156
با استیلای لشکر روس بر سرزمین های ایرانی و قفقاز در آن سوی ارس، اگرچه ایران بخش های فرهنگ خیزی را از دست داد، ولی این استیلا هرگز نتوانست پیوندها و اصالت های ایرانی مردمان مسلمان این دیار را به کلی قطع کند. تاریخ نشان داد که حتی حاکمیت کمونیسم و الحاد نیز نتوانست به اصالت ساکنان آن دیار خدشه ای وارد کند.
در پی جدایی شهرها آن سامان، شاعران عصر قاجار، هنگام با تحولات اجتماعی وارد عرصه آفرینش های هنری و ادبی شدند و «شعر ضداشغالگری» را در ادبیات پایداری پی ریزی کردند. سیری کوتاه در تاریخ ادبیات ضداستعماری نشان می دهد که این نوع ادبی پس از استقرار مشروطیت تا خلع قاجار از سلطنت، هم چنان به حرکت تعالی بخش خویش ادامه داد و با پیش آمدن جریان جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط نیروهای استعمارگر و وقایع مهم پس از آن به اوج خود رسید.
نویسنده در این مقاله ضمن ارائه نمونه هایی از این نوع ادبی، در پی تبیین این نکته است که واکنش شاعران در مقابل جنگ های روس با ایران و اشغال قفقاز، جانی تازه در کالبد شعر فارسی عصر قاجار دمید و با انعکاس روح میهن پرستی آنها، ادبیات پایداری و شعر بیداری ایران را بنیاد نهاد.
بررسی هویت فرهنگی، دینی و تاریخی در رمان «بیوتن» نوشته رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
35 - 51
ادبیات پایداری از جمله انواع ادبیات است که در آن بسیاری از مفاهیم و ارزش های دینی و انقلابی رشد و نمو پیدا می کند و می تواند ابزار مناسبی برای شناخت ویژگی های هویتی باشد. مسأله اساسی مقاله ی حاضر آن است که آیا ادبیات پایداری در قالب ادبیات داستانی می تواند آن گونه که باید هویت از دست رفته را به جوان ایرانی بازگرداند؟ و آیا اساساً مقوله ی جنگ و ارزش های دفاع مقدس خود می تواند نمونه ی بارز هویت ملی، فرهنگی و تاریخی ما باشد؟
در این مقاله، پس از ذکر مباحثی در تعریف ادبیات پایداری و رابطه ی آن با هویت، به تحلیل و بررسی رمان «بیوتن» نوشته رضا امیرخانی؛ نویسنده ی نسل جدید پس از جنگ، خواهیم پرداخت و با تحلیل شخصیت های داستان و سبک نگارش آن نشان خواهیم داد که رمان «بیوتن»، باز نماینده ی بحران هویت تاریخی، فرهنگی و دینی در جامعه ی امروز ایران است و نویسنده در تلاش بوده با به کارگیری شیوه های روایی پست مدرن که خود شگردی است برای نمایاندن بی هویتی انسان معاصر ارزش های دفاع مقدس و پایداری و مقاومت رزمندگان جنگ تحمیلی یعنی هویت واقعی انسان معاصر جامعه ی ایران را نشان دهد. به گمان نویسندگان این مقاله، رمان «بیوتن» در پی آن است که نشان دهد ارزش های دفاع مقدس و آرمان های رزمندگان جنگ تحمیلی همان هویت از دست رفته ی جوان ایرانی است.
بررسی ماهیت و مفهوم درد و رنج در اشعار طاهره صفارزاده
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴
11 - 25
حوزههای تخصصی:
«درد و رنج» یکی از مفاهیم مهم و مسأله اصلی انسان در طول تاریخ بوده و هست؛ شاعران و نویسندگان به عنوان نمایندگان فرهنگ و هنر هر دوره به این مسأله مهم آگاهی داشته و در آثار خویش به آن پرداخته اند تا جایی که می توان گفت یکی از دلایل ماندگاری و راز بقای یک اثر ادبی، توجه عمیق و دقیق صاحب اثر به مسأله درد و رنج بشریت و نحوه بیان هنری آن است. در میان شاعران معاصر، شعر طاهره صفارزاده از این نظر قابل توجه و بررسی است؛پژوهش حاضر که به روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیل محتوی انجام گرفته است، می کوشد تا ضمن آشنایی بیشتر با مفاهیم شعری صفارزاده، موضوع درد و رنج را در اشعار او و در چهار حوزه ماهیت شناسی، وجودشناسی ، غایت شناسی و وظیفه شناسی درد و رنج بررسی نماید. نتیجه بیانگر آنست که با توجه به اینکه صفارزاده شاعری اجتماعی و رسالت مدار است، روحیه مبارزه طلبی و ظلم ستیزی اش او را بر آن داشته تا نسبت به دردها و آلام بشری واکنش نشان دهد و با همه دردمندان جهان ابراز همدردی نماید؛ بنابراین درد و رنج مطرح شده در شعر او بیشتر از نظر اجتماعی قابل بررسی است.
جلوه های پایداری در سروده ها ی سعید بیابانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعید بیابانکی یکی از شاعران معاصر حوزه ادبیّات پایداری محسوب می شود که سروده ها ی وی مملو از موضوعات پایداری است؛ بنابراین، پژوهش حاضر بر آن است تا با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، اشعار سعید بیابانکی را از منظر ادبیّات پایداری بررسی و تحلیل کند و به مخاطب نشان دهد که وی در بیداری و آگاه کردن مردم و برانگیزاندن آن ها به مبارزه با دشمنان خارجی و ظلم و ستم چه نقشی داشته است؟ و ارزش ها ی ملّی و فرهنگ اسلامی تا چه حد به شاعر در زمینه بیان مؤثّر شعر مقاومت کمک کرده است؟ یافته ها ی پژوهش نشان می دهد که اندیشه مهدویّت، عشق به میهن، ستایش آزادی و آزادگی، دعوت به مبارزه و پایداری و اتّحاد، دشمن ستیزی، حمایت از مقاومت فلسطین و مردمان مظلوم دیگر کشورها، بازتاب قیام عاشورای حسینی، ولایت مداری و ... از مهم ترین مضامین ادبیّات پایداری در اشعار سعید بیابانکی است. افزون براین، نشان می دهد که شعر وی بازتاب دردهای انسانی است که با زبانی ساده و بی تکلّف به این موضوعات می پردازد. شعر سعید بیابانکی در عین سادگی، شعری است زنده، متعهّد و تأثیرگذار که در لابلای آن پیروزی و امید به آینده ای روشن موج می زند.
پلاکاردها و پیاده رو (بررسی تطبیقی درون مایه های پایداری در آثار احمد مطر و مجید زمانی اصل)
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
81 - 101
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی، راه نسبتاً تازه ای است برای مقایسه ی آثار ادبی کشورهای مختلف با هم که به شناخت و دریافت تازه تری از همسانی ها و همسویی های فرهنگی و ادبی شاعران و نویسندگان آن کشورها و نیز تأثیر و تأثّرهای آنان از یکدیگر می انجامد. ادبیات پایداری نیز به بخشی از آثار ادبی ملّت هایی گفته می شود که از هجمه ی خارجی یا استبداد داخلی، زخم خورده اند و به همین دلیل، رنج ها و فریادهایشان در این آثار، بازتاب یافته است. بررسی ادبیات پایداری و تحلیل آن در آیینه ی ادبیات تطبیقی، راهی است برای شناخت بهتر این نوع ادبی. در این مقاله با نگاهی توصیفی- تحلیلی به آثار دو شاعر پایداری از دو سرزمین، درون مایه های مختلف و همسان سروده هایشان بررسی و واکاوی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، احمد مطر و مجید زمانی اصل به عنوان دو شاعر نوپرداز جنوبی در کشورهای ایران و عراق، با وجود اختلافات زبانی، فرهنگی و جغرافیایی، به سبب همسانی ها و همسویی های دینی و مذهبی، قومی، عشیره ای و...در بیش تر مضمون ها و درونمایه های پایداری سروده هایشان، اشتراک دارند و این اشتراکات، به خلق آثار مشابهی انجامیده است؛ درونمایه هایی از قبیل«نگرانی و اعتراض به وضع موجود، آزادی و آزادی خواهی، بیداری و بیدارسازیِ جهانی، توجّه ویژه به عاشورا و شهادت، ستم ستیزی و عدالت پیشگی، جهان وطنی، جنگ و دفاع از کانون های پایداری در منطقه(عراق، فلسطین، غزه و...) و نقد حاکمان و سیاست مداران.
واکاوی تطبیقی مضامین پایداری در شعر ملک الشعرای بهار و جِی آر ملا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
339 - 360
ملک الشعرای بهار و جِی آر ملا از پیشروان فکری و شاعران آزادی خواه ایران و بلوچستان پاکستان هستند که با ابزار شعر به مبارزه پرداخته اند. با وجود تفاوت زیستی و جغرافیایی دو شاعر، پژوهش حاضر به روش تطبیقی می کوشد تا دیدگاه های مشترک این دو شاعر را در مضامین پایداری مقایسه کند. بهار از برجسته ترین شاعران مشروطه در ایران و جِی آر ملا از شاعران بلندپایه عصر بیداری شعر بلوچی است. هر دو شاعر برآنند که اشعارشان آیینه رنج های مردمی باشد که از ستم های حکومت های خودکامه و خفقان و شرایط سیاسی اجتماعی به ستوه آمده اند. پرسش اصلی پژوهش این است که آیا در بازنمود مفاهیم پایداری در شعر این دو شاعر می توان شباهت هایی یافت ؟ بنا بر نتایج پژوهش، بن مایه های شعری مشترکِ عشق به وطن، امید به آینده، نوید پیروزی، دعوت به مبارزه و ایستادگی در برابر ستم و ستایش آزادی در شعر هر دو شاعر تکرار شده اند. چنین پژوهش هایی می توانند زمینه مناسبی درجهت توسعه و گسترش روابط و تعاملات فرهنگی فراهم کنند.
بازتاب ادبیات عامه خوزستان در شعر متعهد و ملتزم دفاع مقدس
حوزههای تخصصی:
در راستای تاریخ ادبیات عامه، شعر متعهد و ملتزم خوزستان در هشت سال دفاع مقدس شکل گرفته است. اهمیت مضامین موجود در بومی سرودهای خوزستان بیانگر پیشینه ادبیات شفاهی، فرهنگ، تاریخ، جغرافیا و زایش شعر متعهد و ملتزمی است که مقاومت و پایداری مردم این خطه را در دوران دفاع مقدس رقم زده است. از مهم ترین اهداف این پژوهش یافتن مؤلفه هایی است که بنیاد شعر متعهد و ملتزم استان خوزستان را سال ها قبل از شروع جنگ تحمیلی به گونه ای رقم زده که شعر و شاعری در کشور را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. در این پژوهش که به دو روش توصیفی- تحلیلی و میدانی، به شیوه های کتابخانه ای و مصاحبه حضوری با هدف یافتن ارکان و جلوه های التزام در مؤلفه های شعر بومی خوزستان، بر تأثیر این نوع از شعر بر شعر دفاع مقدس و بازتاب آن در پایداری و مقاومت هشت سال دفاع مقدس پرداخته شده است. بر اساس یافته های این پژوهش که از طریق فیش برداری، نقد و تحلیل داده های مکتوب و ارائه مستندات شفاهی جمع آوری شده، بومی سرودهای استان خوزستان، به عنوان الگو و نماد در شعر پایداری و مقاومت کشور در هشت سال دفاع مقدس معرفی شده است.
بررسی تطبیقی بن مایه های ادب پایداری اشعار حسین ارسلان و جواهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵)
206 - 231
حوزههای تخصصی:
درخشان ترین بخش ادبیات ملت ها یا ادبیات پایداری و مقاومت است یا پیوستگی و همسایگی با این ادبیات دارد. در دوره معاصر همراه با تحولات گسترده سیاسی و اجتماعی، کشورهای بسیاری شاهد انقلاب ها و فراز و فرودهای عمیق اجتماعی و سیاسی بودند که زمینه را برای نگرش های پایداری در ادبیات ایجاد کرد. شاعران متعهدی که شعرشان را در خدمت اجتماع قرار داده بودند، مقاومت و پایداری، یکی از مضامین اصلی شعری آنها شد. در این مقاله دیوان شعر دو شاعر برجسته ادبیات معاصر ایران و عراق: «شهید حسین ارسلان» و «محمدمهدی جواهری» به لحاظ جلوه های پایداری و مقاومت با رویکرد تطبیقی بررسی شده است. تحلیل اشعار به روش توصیفی - تحلیلی بوده و مهم ترین و برجسته ترین مؤلفه های پایداری با ذکر تفاوت ها و شباهت ها در شعر آنها، بیان شده است؛ جواهری نیز از شاعران برجسته عراق است که اشعارش صبغه پایداری و مقاومت دارد. ارسلان اولین شاعر شهید صاحب اثر در دفاع مقدس هشت ساله ایران است که در این مقاله جلوه هایی از ادبیات پایداری را به تصویر کشیده است. نتایج بررسی نشان می دهد جلوه های پایداری در شعر دو شاعر به لحاظ شباهت های سیاسی و اجتماعی دو کشور یکسان است، هر دو شاعر رسالت شعری خود را مقاومت در برابر استبداد داخلی و استعمار قرار داده اند، شعرشان فریاد درد و رنج مردم مظلوم در شرایط نامناسب جامعه است و با زبان تند و انتقادی نابه سامانی های اجتماع را منعکس کرده اند و آزادی را ستوده اند.
شناسایی میزان توجه به مؤلفه های ادبیات پایداری در برنامه درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۴
249 - 276
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری و مواجهه خردمندانه با آن از جمله اهداف ساحت تربیتی و سیاسی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است که بر این اساس، برنامه ریزان آموزشی با انتخاب متون مربوط به ادبیات پایداری تلاش کرده اند زمینه های رشد و تربیت فردی و اجتماعی را در اندیشه و رفتار کودکان ایجاد نمایند. پژوهش حاضر که با روش تحلیل محتوا و با هدف شناسایی میزان توجه به مؤلفه های ادبیات پایداری در جامعه آماری شامل شش کتاب پایه اول تا ششم مقطع ابتدایی صورت گرفته است، نشان داد مفاهیم وطن دوستی، طرح مفاهیم و نمادهای دینی و معرفی نمادهای ملی بیشتر از سایر مؤلفه ها، و زنده نگه داشتن خاطرات انقلاب و دفاع مقدس، امید به آینده، دعوت به مبارزه و دعوت به اتحاد کمتر از سایر مؤلفه ها مورد تأکید قرار گرفته اند؛ بنابراین بر اساس اهداف مندرج در اسناد تعلیم و تربیت و ویژگی های رفتاری کودکان ابتدایی پیشنهاد می شود این ترکیب مورد بازنگری قرار گیرد.
بررسی ترجمه عناوین کتاب های ادبیات پایداری (از فارسی به انگیسی): گامی در راستای ارتقای الگوهای کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
28 - 50
حوزههای تخصصی:
یکی از برجسته ترین عواملی که می تواند توجه مخاطب را به خواندن یک کتاب جلب کند، عنوان آن اثر است. انتخاب عنوان مناسب از چالش برانگیزترین اقدامات نویسندگان است. چه بسا ساعت ها یا حتی روز های زیادی که نویسندگان برای انتخاب عنوانی درخور برای اثر خود صرف می کنند. به همان نسبت، ارائه ترجمه ای مناسب از آن عنوان، از دشوارترین و زمان برترین کارهای مترجمان است.
تحقیق حاضر با هدف بررسی فنون مختلف برگردانِ عناوین کتاب های پایداری در پی بررسی مقوله مذکور و ارائه انواع راهبردهای امکان پذیری است که تاکنون به آنها اشاره نشده است؛ در حقیقت، نتایج پژوهش حاضر می تواند به برداشتن گامی در راستای ارتقای الگوهای ارائه شده کنونی در ترجمه عناوین آثار فرهنگی منجر شود. از مدل یین (2009) به عنوان چارچوب مقدّماتی در تحلیل داده ها استفاده شد.
این الگو دربرگیرنده فنون زیر است:
الف- «نویسه گردانی»: فنّی است که طیّ آن، حروف کلمات متن مبدأ با استفاده از حروف الفبای زبان مقصد جایگزین می گردد؛ البته، نویسه گردانیِ صرف مفاهیم فرهنگ محور یا عناصر فرهنگ-ویژه موجود در عنوان، غالباً به از دست رفتنِ کامل معنی برای مخاطب مقصد منجر خواهد شد.
ب- «ترجمه تحت اللفظی»: مترجمانی که به این فنّ ترجمه متوسّل می شوند، هم در سطوح صورت و هم محتوا می کوشند تا نزدیک ترین معادل ها به متن مبدأ را انتخاب کنند.
ج- تصریح: زمانی که عنوان اثر شامل تلمیح یا عناصری باشد که نویسه گردانی و ترجمه تحت الفظی از توصیف دقیق آن بازماند یا توجه مخاطب را جلب نکند، فنّ تصریح می تواند جایگزین مناسبی باشد. تصریح غالباً با اضافه کردن کلمات همراه است؛ طوری که همواره تعداد واژه های عنوانِ ترجمه شده نسبت به عنوان اصلی بیشتر است. گاهی ممکن است الحاق در قالب اطلاعاتی در کمانک ارائه شود.
د- اقتباس: با استفاده از این فن، مترجم «ارجاعات فرهنگی» را تغییر می دهد؛ به گونه ای که برای مخاطب زبان مقصد به راحتی قابل درک باشد. این شیوه ترجمه، کاملاً مخاطب-محور است و مترجم، زبان و فرهنگ مقصد را در اولویت قرار می دهد. جایگزین سازی یک نام خاص در عنوان با نام خاص دیگر در زبان مقصد که شخصیّت مشابهی را در آن فرهنگ به ذهن خوانندگان متن مقصد متبادر می سازد، به کمک این فنّ ترجمه انجام می شود.
ه- جایگزینی با عنوان کاملاً جدید: این فن زمانی به کار می رود که مترجم فارغ از محوریّت بخشی به مخاطب یا زبان و فرهنگ مبدأ یا مقصد، صرفاً بر اساس شمّ زبانی و خلاقیّت خود، عنوانی جدید (و البته مرتبط) خلق می کند.
پس از مشاهده و ردیابی تعدادی از فنونِ ناگفته در الگوی یین، تلاش شد که در راستای ارتقای این الگو، راهبردهای دیگری، از جمله عمومی سازی، ویژه سازی، گرته برداری، حذف، تغییر جزئی، تغییر تفسیری، و تلفیق نیز لحاظ شود. طبق یافته ها، تنها راهبردی که هرگز به وسیله مترجمان در برگردانِ عناوین کتاب های ادبیات پایداری به کار نرفته است، «جایگزینی با عنوان کاملاً جدید» است؛ در حالی که بیشترین درصد به کارگیری فنون، مربوط به ترجمه تحت الفظی (%63) و نویسه گردانی (%23) است.
عاشورا در شعر معاصر افغانستان (مطالعه موردی: عبدالقهّار عاصی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
103 - 126
حوزههای تخصصی:
عاشورا به عنوان یک واقعه بزرگ و بی نظیر، همواره در ادبیات فارسی مطمح نظر شاعران بوده است. از شاعرانی چون کسایی مروزی تا شاعران روزگار ما، هر کس از زاویه و منظری به این واقعه پرداخته است. نگاه هر شاعر به عاشورا، گذشته از خصوصیات فردی شاعر، تابع دوره زندگی او از حیث اوضاع فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. قیام عاشورا و آموزه های آن از مهم ترین موضوعاتی است که به طور گسترده در شعر معاصر افغانستان تبلور یافته است. این پژوهش درصدد بررسی چگونگی بازتاب واقعه عاشورا در شعر معاصر افغانستان است و پس از آن به مطالعه موردی تأثیر مفاهیم عاشورایی بر شعر عبدالقهار عاصی -از شاعران اهل سنّت افغانستان- می پردازد. پژوهش پیش رو، مطالعه ای نظری است؛ داده های آن به روش کتابخانه ای به دست آمده و با شیوه توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است. از مطالعه شعر معاصر افغانستان با هدف بررسی تأثیر عاشورا بر آن به دست می آید که گذشته از جنبه غنایی و لایه احساسی وقایع عاشورا که در مرثیه سرایی و عشق ورزی نسبت به ساحت مقدّس امام حسین (ع) و یاران ایشان بازتاب می یابد، لایه حماسی و تعلیمی قیام عاشورا و مفاهیمی چون شجاعت، آزادی خواهی و تن ندادن به ذلّت، از مؤلفه های برجسته شعر مقاومت افغانستان است؛ همچنین از بررسی شعر عبدالقهار عاصی می توان نتیجه گرفت که عاصی از مفاهیم عاشورایی برای استبدادستیزی در زمانه خود سود جسته است و قیام عاشورا را الگویی نجات بخش برای افغانستان معرفی کرده است.
بازخوانی نقش و کارکرد فراخوانی شخصیت های اسطوره ای در شعر پایداری افغانستان (مطالعه موردی اشعار واصف باختری بر اساس نظریه ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
127 - 152
حوزههای تخصصی:
اسطوره مهم ترین تجلی تخیل در زبان و نمادی است روایت مند، تصویری و فرهنگی شده که بخشی از آن به واقعیت هستی شناختی و کیهان شناختی و بخش دیگر به باورهای ملّی مرتبط است. اسطوره ها با ویژگی های تکرارشوندگی، ماهیّتی بینامتنی دارند و به همین دلیل در طول تاریخ در آثار مختلف بازآفرینی می شوند. شاعرانِ پایداری افغانستان با آگاهی از این ظرفیت در بازتاب مسائل مرتبط با مقاومت از جلوه های نمادین اسطوره بهره برده اند. یکی از شاعران پایداری افغانستان که به صورت گسترده از تخیل پایدار و الگوی تکرارشوندگی اسطوره ها سود جسته، واصف باختری است. او با کاربرد زبانی سخته به صورت نمادین و چندسویه به بازآفرینی اسطوره پرداخته و به یاری اساطیر، صدای اعتراض خود را در برابر استبداد سیاسی حاکم و نیروهای متجاوز بلند کرده است. در این جستار به تحلیل اسطوره در اشعار پایداری واصف باختری با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد بینامتنی بر پایه آرای نظری ژرار ژنت پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اغلب اسطوره های بازتاب یافته در شعر پایداری باختری از گونه اساطیر ملّی است که حضور بینامتنی آنها بیشتر به گونه تلمیحی و با بینامتنیّت ضمنی مرتبط است و گاهی به صورت کنایی، نقل قول و ارجاع بینامنتیّت صریح نیز پیوسته است. اسطوره در نظر واصف، ابزاری برای بازاندیشی هویّتی در مخاطبان محسوب می شود. گویا وی می خواهد از ظرفیت های اقناعی اسطوره ها برای ایجاد حس اعتماد به نفس ملّی و تحریک به جنبش اجتماعی علیه استبداد داخلی و تجاوز خارجی بهره گیرد و با طرح اساطیر به تقویت مواضع حماسی و پایداری و تحریک احساسات جمعی بپردازد.
تحلیل مؤلفه های ادبیات پایداری در اشعار بدیع القشاعله بر اساس الگوی نشانه شناسی پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی ادبی یکی از روش های جدید نقد ادبی است که با کاوش در لایه های ثانویه متن، کنش های جهان درون متن را تحلیل می کند و نقش نشانه های زبانی را در تشکیل ساختار معنایی شعر واکاوی می کند. الگوی نشانه شناسی پیرس از مناسب ترین و دقیق ترین ابزارها برای نقد آثار ادبی به شمار می رود که با آن، نظام دلالتی شعر تحلیل می شود و نقش نشانه های زبانی در خلق قصیده بیان می شود. بدیع القشاعله شاعر فلسطینی از شاعران مقاومت است که با زبان شعری خاص خود مضمون های مقاومت را در اشعارش ساخته و پرداخته می کند و جهان بینی خود را با زبانی مجازی و غیرصریح بیان می کند. این نوشتار می کوشد با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با تأکید بر الگوی نشانه شناسی پیرس، نحوه شکل گیری نشانه های مربوط به مفهوم مقاومت در قالب محور همنشینی و جانشینی کلام در اشعار بدیع القشاعله را تحلیل کند و تأثیر ارتباط میان بازنمون، موضوع و تفسیر را در خلق این نشانه ها نقد کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نشانه های مفهوم مقاومت در اشعار القشاعله در محور همنشینی از ترکیب و چینش واژگان کنار هم در بافت متن پدید می آیند و در محور جانشینی نیز واژگان با جایگزینی معانی مجازی و ثانویه به جای معنای حقیقی شان از زبان معیار عدول کرده و تبدیل به نشانه های زبانی می شوند که به مدلول ختم می شوند. این نشانه ها حاصل ارتباط میان مثلث معنایی بازنمون، موضوع و تفسیر هستند.
واکاوی سبک شناسانه در قصیده ی «الجسر» از محمود درویش براساس ادبیات پایداری
منبع:
پژوهش در آموزش زبان و ادبیات عرب سال چهارم پاییز ۱۴۰۱شماره ۵
88 - 104
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی علمی است روش مند که بر فهم متن تکیه دارد و در پی آن است تا از طریق بعد لغوی متن و درک روابط اجزای داخلی آن، ارزش زیبایی شناسی ساختار متن را کشف کند. شعر «الجسر» از دیوان «حبیبتی تنهض من نومها» از محمود درویش است. در این قصیده موضوعاتی از جمله اصرار به بازگشت به وطن، آشکار کردن جنایت صهیونیست ها و ذکر مشکلات مردم فلسطین در راه بازگشت به وطن خود را شامل می شود. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی این شعر محمود درویش را در سه سطح سبک شناسی زبانی، فکری و ادبی تحلیل و بررسی کند. در سطح زبانی تلاش شده است با تحلیل سطح آواها، موسیقی، واژگان و نحو، زیبایی های این شعر مورد ارزیابی قرار گیرد. همچنین سعی شده است تا در سطح فکری مهم ترین محورهای افکار شاعر تبیین شود و در پایان در سطح ادبی شعر را به لحاظ وجود مؤلفه هایی چون استعاره، کنایه و رمز بررسی و تحلیل کند. درنهایت با بررسی این سطوح تبیین گردید که شاعر، زبان شعری خود را متناسب با بیان افکار خود قرار داده است و برای ذکر هر یک از این افکار، زبان و ادب را به خدمت خود می گیرد و آن پیام را به مخاطب خود می رساند. شاعر تمامی این قابلیت های موجود در زبان را به جهت القای پایداری فلسطینیان در برابر صهیونیست ها و بازپس گیری سرزمین خود به کار گرفته است.
بازتاب مؤلفه های فرهنگ دینی در ادبیات دفاع مقدس (مطالعه موردی: کتاب چراغ خانه ما)(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه زندگینامه شهدا و دقّت در ویژگی های شخصیتی آن ها، نقش بسیار زیادی در رشد تربیتی جامعه، به ویژه در بین نسل جوان دارد. یکی از راه های بهره مندی بیشتر از سیره عملی شهدا، تحلیل عناصری است که در دوران زندگی آن ها بر رشد شخصیتی شان مؤثر بوده است. مقاله حاضر که با روش کتابخانه ای و بر مبنای تحلیل محتوای کیفی فراهم آمده، در تلاش است نقش مؤلفه های فرهنگ دینی را بر پرورش رزمندگان دفاع مقدس تبیین کند و برمبنای کتاب «چراغ خانه ما»، مؤلفه های فرهنگ دینی مؤثر بر زندگی شهید دریجانی، یکی از فرماندهان لشکر 41 ثارالله، را در سه سطح بینش، منش و کنش بررسی و تحلیل نماید. مؤلفه های فرهنگ دینی مورد نظر این پژوهش بر اساس زندگینامه شهید دریجانی عبارتند از: خداشناسی، عبادت، اخلاق، ولایت مداری، آخرت گرایی، مهدویت گرایی، امید به آینده و شهادت طلبی.