مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
تمثیل
حوزه های تخصصی:
فردوسی در بهین نامه باستان، در پیکره داستان های مدون از اسطوره ها سخن رانده است. در بسیاری موارد، رمز و تمثیل نیز چشم نوازانه در مفهوم اساطیری گنجانده شده است. داستان زال از پررمز و رازترین آنهاست که بیانی متفاوت برای ابلاغ پند و پیام های فرهنگی دارد. این پژوهش، ضمن تحلیل نقش های زبانی و عناصر ارتباطی، یعنی زبان، پیام، مخاطب و فرستنده، بر اساس الگوی ارتباط کلامی یاکوبسن، به بازکاوی رمزها و نمادها می پردازد. بر این اساس، تمرکز بر نقش فرازبانی است. میزان تأثیر نقش های زبانی بر خوانندگان و بسامد هر کدام از آنها، شناسایی رمزها و تمثیل های گنجانده شده در داستان زال، درک و دریافت مفاهیم انتزاعی که به صورت غیرمستقیم بیان شده است، از اهداف پژوهش است. نتایج بررسی نشان می دهد نقش های زبانی، ابزاری کارآمد برای درک معانی ثانویه و تأویل زبان نمادین اسطوره است و نیز، معیاری برای طبقه بندی آثار تمثیلی و نمادین در بستر حماسه به شمار می رود. همچنین، شیوه مناسب برای پی بردن به میزان تأثیرگذاری پیام های رمزی، ترغیبی و ... بر خوانندگان. در پایان باید اذعان داشت زیبایی شناسی داستان های حماسی و اسطوره ای در سایه نظریه مذکور بیش از پیش هویدا می شود.
«فراقنامه»؛ روایتی عاشقانه یا تغزّلی توصیفی؟(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
61 - 72
حوزه های تخصصی:
فراقنامه تلفیقی از روش های داستان پردازی ایرانی را که دو رکن ادبیات داستانی این سرزمین، فردوسی و نظامی، با بهره گیری از سنن داستان گویی پرداخته اند، به کار می گیرد. همه هدف سلمان ساوجی نه داستان سرایی که تغزّل در شکل یک داستان، با استفاده از توصیفات و تمثیلات فراوان است که جایی برای به نمایش درآمدن اراده آدمی باقی نمی گذارد. داستان فراقنامه، بی تردید اگر هم، در به کارگیری الگوی شاهنامه و لیلی و مجنون کوشیده باشد، در تعلیق و دراماتیزه کردن و دیگر خصیصه های رمانس ایرانی ناموفق بوده است، لیکن غایت هدف او ایجاد تصویری رنگارنگ از توصیفات و تمثیلات برای سرگرم ساختن و دلداری عاشقی دل سوخته است و همه برش های زمانی داستان هم که باید برای شتاب بخشیدن به هیجانات و رسیدن به اوج حادثه باشد، در فراقنامه برای رسیدن به مرگ معشوق است که خود دلیلی برای تمثیلات فراوان پس از مرگ اوست. در هر حال، فراقنامه داستانی روایی- حادثه ای نیست، بلکه داستانی تغزّلی با روش توصیف و تمثیل است.
زیبایی شناسی سینمای ایران بر اساس مضمون «غربت آگاهی» اشراقی موارد مطالعه فیلم های «سیاوش در تخت جمشید» و «آتش سبز»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زیبایی شناسی سینمای ایران با تکیه بر غربت آگاهی اشراقی ذیل عنوان «سینمای مثال نگار»، مسأله ی این مقاله است مفهوم «غربت آگاهی» به معنای یادآور شدن انسان به غربت خویش در اثر چیست؟ فرا روی به عالم بالا در هنر سنتی، آغاز تأمل ما در پیوند زیبایی شناسی اشراقی با سینما محسوب می شود. با رویکرد ابژکتیو زیبایی شناختیِ شیخ اشراق و صدور زیبایی از نورالانوار به عالم و انسانِ محصور شده در غربت غربی تحت تدبیر ارباب انواع، می توان به تحلیل فیلم های مثال نگار در سینمای ایران پرداخت. در این نوشتار مضمون «غربت آگاهی» در سینمای ایران با رجوع به رساله های تمثیلی شیخ اشراق با ملازمت تأویل و پدیدارشناسی هانری کربن بررسی شده است. بر مبنای هبوط و معرفت شناسی اشراقی در روایت شناسی فیلم هایی با مضمون غربت آگاهی مشخص گردید، در وحدت سه وجهی حکایت (راوی، روایت و مروی)، راوی هم فاعل حماسه است هم موضوع و مفعول.
بررسی موضوعی امثال و حکم دهخدا
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۹
85 - 108
حوزه های تخصصی:
از زمان های پیشین، ایرانیان در میان مردمان مختلف دنیا به طرفه گویی معروف بوده اند. بنابراین شگفت نیست، که امثال سایر نزد ایرانیان مانند بسیاری از ملل جهان سابقه ای طولانی داشته باشد، اما به جهت آنکه اغلب دانشمندان ایرانی پس از اسلام برای نوشتن آثار خود زبان عربی را انتخاب می کردند، به تدوین و تنظیم کتاب های امثال و حکم به زبان فارسی توجه چندانی نشده است. اما از معاصران، مرحوم علی اکبر دهخدا یکی از کم نظیرین کتب امثال و حکم را به زبان فارسی تدوین کرده است که به امثال و موضوعات گوناگون اشاره دارند و نیازمند است به صورت موضوعی تقسیم بندی شوند.
امثال و حکم دهخدا در چهار جلد که از طرف مؤسسه انتشارات امیرکبیر چاپ شده، شامل موضوعات گوناگونی است، که با توجه به حجیم بودن آن هر خواننده و مراجعه کننده ای برای استفاده باید ساعت های زیادی به ورق زدن های مکرر و خسته کننده بپردازد، امّا با تهیه فرهنگ موضوعی امثال می توان کمک کرد تا محققان و خوانندگان از طریق موضوع یا مفهومی که در ذهن دارند، با استفاده از آن با کم ترین فرصت به موضوع مورد نظرشان دست یابند.
جنبه های تأویلی وتمثیلی داستانِ روز شنبه درگنبدِ سیاه (از هفت پیکر نظامی)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۰
105 - 128
حوزه های تخصصی:
هفت پیکر(هفت گنبد)، که چهارمین منظومه از پنج گنجِ حکیم نظامی است، حاوی داستانک های رمزی و به ظاهر مجزایی است که مهم ترین ویژگی و عنصر این داستان ها جنبه ی پندآموزی آن ها و تحول تدریجی خصوصیاتِ قهرمان اصلی داستان(بهرام گور) است. در این منظومه ی بدیع، دو جریان موضوعی به یکدیگر پیوند خورده اند، یکی زندگی «بهرام»که براساس ترتیب زمانِ حوادث آن است و دیگر داستان هایی که دربرابر قهرمانِ منظومه، ناپایداری و بی اعتباری این جهان را آشکار می سازند وخواننده را وا می دارند تا درباره ی معنای زندگی و نقش خود، در آن بیندیشد. در حقیقت این داستان ها بهانه ای است تا نظامی، به بیان حقایقی حکمت آمیز از شیوه ی درست زندگی بپردازد. داستانِ روز شنبه، یکی از این داستان های حکمت آمیز است که می تواند تمثیلی از سلوکِ عارفانه و ماجرای عبرت آمیز هبوط آدم از بهشت باشد.
جلوه های امثال تازی در اشعار تعلیمی پارسی
حوزه های تخصصی:
بسیاری از آثار نویسندگان و شعرای فارسی زبان در طول تاریخ، متأثر از زبان دین و کتاب آسمانی (قرآن کریم) بوده است. ادبای ایرانی در شعر و نثر تعلیمی از زبان و فرهنگ عربی بسیار سود جسته اند و به طور مثال در گفتار خود از صناعات ادبی همچون ارسال المثل (= تمثیل)، اقتباس و یا حتی تلمیح از امثال عربی در تبیین، تفهیم و آموزش پیام خویش بسیاربهره برده اند چنان که عبارات حکیمانه عربی در متن شاه کارهای زبان فارسی نظیر گلستان سعدی، مثنوی مولوی و... اثرگذاری قابل تأمل فرهنگ عربی را بر ادبیات تعلیمی فارسی به خوبی نشان می دهد و از آنجا که ادبیات تطبیقی به بحث و بررسی تاثیرگذاری آثار ادبی ملل مختلف می پردازد، از انعکاس ها و بازتاب های ادبیات یک ملت در ادبیات سایر ملت ها سخن می گوید. بدیهی است که کوشش هایی از این دست اگرچه کم شمار نیستند اما هم چنان در اقیانوس بی کران ادبیات ملل، شایسته توجه و اهتمامی بیش از پیش اند. نظر به این مهم در این جستار، سعی شده است با نگاهی اجمالی به عرصه ادبیات تعلیمی فارسی نمونه ای، از بازتاب حِکَم و امثال عربی در ادبیات پارسی ارائه گردد.
تمثیل و ادبیات تمثیلی
حوزه های تخصصی:
تمثیل یعنی تشبیه معقولی به محسوس مرکب و در معنی با تشبیه تمثیلی و ارسال المثل معمولاً یکسان و برابر است، چنان که در کتاب «بیان» هم آمده است که تمثیل و تشبیه تمثیلی و ارسال المثل را به یک نحو تلقی می کنند، تا آنجا که گفته اند اساس سبک هندی بر تمثیل است، از سوی دیگر سمبل (نشانه و رمز) هم از اصطلاحاتی است که با تمثیل نیز ارتباط دارد. تمثیل، نقل حکایتی است حقیقی و قابل وقوع که فرض حدوت آن در گستره ادبیات ممکن است. تمثیل که شاخه ای از تشبیه است ذکر روایتی است به شعر یا نثر که مفهوم واقعی آن از طریق برگرداندن اشخاص و حوادث به صورت هایی غیر از آنچه که در ظاهر دارند حاصل می شود یا بیان داستان و حدیثی است به طریق ذکر مثال، و مثل در اصطلاح ادبی نوع خاصی است که آن را به فارسی داستان (دستان) می گویند و مثل و افسانه در معنی، وجاهت اشتراک دارند.
بازنمایی تمثیل و نماد در چند اثر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
حوزه های تخصصی:
داستان پردازی در ادبیات امروز به دو صورت حقیقی و مجازی صورت می گیرد. حقیقی یعنی کاربرد کلمه در فضای حقیقی و دقیق خود است و مجازی به معنای کاربرد کلمه در معنی غیر حقیقی آن است. در این مقاله با روش تحقیق موردی و گزینش چند داستان، پس از بیان کلیات، به بررسی دو عنصر مهم تمثیل و نماد در داستان های کودکان و نوجوانان پرداخته است. تحقیقات انجام شده، نشانگر این حقیقت است:که با توجه به دنیای عاطفی و پر احساس کودکان در عنصر تمثیل و نماد، جایگاه ویژه و گسترده ای در ادبیات کودکان به دست می آورد. کاربرد انواع نمادها و تمثیل ها، به ویژه نویسندگان عرصه ی ادبیات داستانی کودکان، در گنجاندن اهداف آموزشی و پرورشی غیر مستقیم خود در داستان ها کمک شایانی می کند. استفاده از کاراکترها (یا شخصیت های) متعلق به دنیای حیوانات، اشیاء، مکان و زمان برای بازتاب مناسبت ها، انسان ها و انتقال پیام های اخلاقی، به شکل عمده ی ادبیات کودکان در ایران تبدیل شده است. و بخش عمده ی از کتاب های منتشره یا ترجمه شده توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به ویژه کتاب های گروه سنی کودکان، از نوع داستان حیوانات است.
بررسی پنج سروده ی تمثیلی و روایی مهدی اخوان ثالث در مجموعه ی «از این اوستا»
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پنج سروده ی تمثیلی و روایی مهدی اخوان ثالث، در مجموعه ی «از این اوستا»، بازخوانی و بررسی می شود. این مقاله برآن است تا نشان دهد که شاعر، در این سروده ها، تنها روایت گر و قصه گو نیست، بلکه از روایت و حکایت برای گزارش رویدادهای اجتماعی و مفاهیم انسانی روزگار خویش بهره می گیرد. در این راستا، تمثیل های به کاررفته در سروده ها و شیوه ها و شگردهای روایت پردازی شاعر، تبیین و بررسی می شود. در این بازخوانی و بررسی دیده می شود که گفت وگوها، حوادث، توصیف ها، آغاز و پایان مناسب، پرداخت موضوع و شخصیت پردازی به شیوه ای استادانه در این سروده ها رعایت شده است. شاعر علاوه بر شگردهای روایت پردازی، هنر شعری خود را نیز در این سروده ها به نمایش می گذارد و از زبان، موسیقی، صورخیال و عاطفه ی شعری به خوبی استفاده می کند.
بررسی کارکرد ابزار «تمثیل و حکایت» در مجالس تعلیمی صوفیانه
حوزه های تخصصی:
بخش عمده ای از نثرهای صوفیانه، نثرهای تعلیمی است که دربردارنده ی تعلیم اصول و مبانی اعتقادات دینی و عرفانی از سویی و تبلیغ عرفان و تصوف در میان مردمان عامه و متوسط جامعه از دیگر سو بوده است. به این نکته باید اشاره داشت که یک گونه از نثرهای تعلیمی و تبلیغی مجالس وعظ صوفیانه است. برپایی مجالس وعظ و به تعبیری «مجلس گفتن» در ایران پس از اسلام از رسم های کهن بوده و به عنوان یکی از راه های فهم تعلیم و تبلیغ اعتقادات دینی و عرفانی به شمار می آمده است. از آن جایی که مخاطبان مجالس وعظ، مردم عوام و متوسط جامعه بوده و آنان را یارای شنیدن استدلال های عقلی آن چنانی نبوده است، گوینده مجلس کوشیده است تا مطالب را برای آنان حسی و ملموس کند و به جای استدلال با مثال و تمثیل و حکایت و جز آن مطالب را تبیین و تشریح نماید. در این پژوهش، نگارنده بر آن است که با نگاهی به نثر عمده ترین مجالس تعلیمی صوفیه، یکی از بارزترین ویژگی های این گونه نثرها - فراوانی حکایت، تمثیل و مثال - را بکاود و اهداف و اغراض گویندگان و نویسندگان این مجالس را از کاربرد این ابزار و عناصر مورد بررسی قرار دهد.
پیوند «تمثیل و نماد» با تکیه بر پیامبران در شعر فاضل نظری
حوزه های تخصصی:
«تمثیل و نماد» هر دو تصویرگر حقایق نامرئی و پنهان اند. این دو شیوه ی بیان، میان جهان مرئی و نامرئی پیوند برقرار می کنند. بهره گیری از بیان کنایی و غیرمستقیم به جای بیان مستقیم، حضور تصاویر درخشان و کاربرد مناسب ترین واژگان، حتی وجود ایجاز، زمینه را برای حضور «تمثیل و نماد» در شعر فاضل نظری فراهم می آورد. این مقاله با تکیه بر حضور پیامبران در عرصه ی شعر معاصر، به بررسی بعد تمثیلی – نمادین پیامبران، در چهار مجموعه شعر (اقلیت، آن ها، گریه های امپراتور و ضد) از فاضل نظری، به شیوه ی اسنادی – کتابخانه ای با رویکرد تحلیلی – توصیفی پرداخته است. در پایان نشان می دهد که از میان پیامبران، حضرت یوسف (ع) از خصیصه ها و موتیف های شعر فاضل نظری است.
تمثیل شیخ صنعان (روایت حال پیر از مسجد تا می خانه)
حوزه های تخصصی:
حکایت شیخ صنعان پرداخته عطار نیشابوری در مثنوی منطق الطیر، از جمله ماندگارترین جلوه های ادبیات تمثیلی کهن فارسی و مایه آفرینش شماری از اساسی ترین بن مایه های غزل فارسی است. از این روی تا کنون بررسی های فراوانی درباره ریشه ها و منشأهای تاریخی و ادبی این داستان و همچنین تأثیر آن در آثار سخنوران پس از عطار صورت گرفته است. بسیاری از پژوهشگران سیمای تاریخی شیخ صنعان را در شخصیتی به نام عبدالرزاق یمنی یا صنعانی بازجسته اند و «تحفه الملوک» منسوب به غزالی از آغازین آثاری دانسته شده که از این شخص سخن به میان آورده است. افزون بر این خاستگاه مضمون پرکاربرد «از مسجد به می خانه رفتن پیر» در غزلیات حافظ در همین حکایت دیده شده است. در این مقاله گذشته از شرح معانی متعدد مضمون یاد شده، چندین مضمون دیگر رایج در آثار غزل سرایان سده ششم تا هشتم در پیوند با داستان شیخ صنعان بررسی شده است و البته نمونه هایی از کابرد مضامین برشمرده پیش از روایت عطار در غزلیات سنایی مورد بررسی قرار گرفته است.
جایگاه پرندگان در تمثیل با توجه به دیوان صائب تبریزی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، عه ده دار بررسی وتحلیل ابع اد به ک ارگیری پرندگان در تمثیل های این ش اع رنامی پارسی گوی می باشد؛ در این جستار باواکاوی دیوان صائب سعی شده تا بیش از پیش سحر بیان وی نمایانده شود؛ بیانی که با بهره گیری از صنعت تمثیل سبب اعجاز بسیاری ازادب شناسان و دانش پژوهان شده است. صائب با بهره گیری از ماده خام طبیعت وآمیختن آن ها با اندیشه و جهان بینی خاص خود دیوانی خلق نموده است. روش این مقاله، نظری و بنیادی می باشد. و از روش استدلال و تحلیل عقلانی برپایه ی مطالعات "کتاب خانه ای" انجام شده است. نتیجه ی این پژوهش بدین گونه است که صائب با بهره گیری از پرندگان در تمثیل خویش، بسیار بدیعانه، اغراض و مضامین اجتماعی، سیاسی و تعلیمی را بیان نموده وازهرپرنده سمبلی ساخته برای رشادت های فکری وروح متأثرشده از زمانه ی خویش وصائب بدین وسیله سبب بالندگی و انسجام کلام خویش شده است.
جنبه های تمثیلی و نمادینِ «استحاله» در بوف کور هدایت
حوزه های تخصصی:
صادق هدایت یکی از برجسته ترین و خاص ترین نویسندگان معاصر کشور ماست که آثارش از زوایای گوناگون و در ابعادی متنوع، قابل تعمق و بررسی است. بوف کور برجسته ترین اثر او، بازتاب متقابل تاریخ و شرایط جاری اجتماعی و روانشناسی و فردیت هدایت بر یکدیگر است. بوف کور غم نامه ی تنهایی انسان در ازمنه ی متوالی تاریخی است و به دلیل فضای سنگین و نیامیختن با مبتذلات زندگی روزمره در اصطلاح ادبیات اروپائیان از جمله ی یکی از انواع ادبی است که آن را ادبیات سیاه خوانده اند. در این داستان نمادین و تمثیلی نمونه هایی از انواع استحاله را می توان یافت که معمولاً در سایر آثار هدایت و دیگر نویسندگان روزگار او کم سابقه است و همگی به ذهنیت و اندیشه ی خاص او بر می گردد. هدف از این تحقیق، معرفی، تشریح و تفسیر این دسته از جنبه های تمثیلی استحاله در بوف کور است.
«آتش» در شعر عطار با محوریت «تمثیل»
حوزه های تخصصی:
تمثیل در ادبیات عرفانی نقش بسزایی دارد. تمثیل های عرفانی، تنها در گروهی از واژه ها یا ترکیبات ظاهر نمی شوند بلکه گاهی تمثیل در یک واژه به کار می رود از قبیل آب، آتش، باد، خاک، دریا، کوه و غیره. در این حالت پیوند تمثیل و نماد، ناگسستنی است. استعاره ها کارکرد تمثیلی می یابند. کنایات، مجازها و تشبیهات نیز از این آمیختگی، بیرون نیستند. ادبیات عرفانی به دلیل سر و کار داشتن با عموم مردم و به خاطر بافت غیر تخصّصی و بی تکلّف خود، به دلیل استفاده از زبانی ساده و همه کس فهم و به خاطر ساده کردن حقیقت های سخت و دشوار فهم، اغلب از «تمثیل» که سنّت رایج در فرهنگ و زبان مردم است، برای مجاب کردن مخاطب استفاده می کند. بررسی کارکرد تمثیلی «آتش»، به روش کتابخانه ای – اسنادی با رویکرد تحلیلی، و گاهی توصیفی، بر عهده این مقاله است.
بررسی بیان تمثیلی و ابزارهای طنزآوری در مثنوی معنوی
حوزه های تخصصی:
نویسندگان و شاعران برای مقاصد خویش از ابزارها و شیوه های گوناگون بلاغی و بیانی بهره می برند. این ابزارها و شیوه ها محمل و ظرفی می شوند تا خواننده با مواجهه با آن ها به محتوا و معنای درونی آن پی ببرند. تمثیل یکی از این شیوه هاست که مولوی از آمیختن این شگرد با طنز و بیان طنزی، خواننده خود را به تأمل و تعمق بیشتر در محتوای اثر وامیدارد. می توان مدعی شد که در ادبیات عرفانی فارسی، تمثیل، محوری ترین و اصلی ترین نقش را در بیان مقصود مؤلفان این گونه آثار دارد. چرا که زبان عرفانی زبانی است که فهم ژرف ساخت های محتوایی اش مستلزم آوردن مثل ها و داستان ها و روایاتی است که به طور محسوس و ملموس در زندگی اجتماعی و روزمره مردم نمود دارد. و از آنجا که این حکایت ها اگر به زبان طنز و یا محتوایی طنز گونه بیان شود تأثیر بیشتری خواهد داشت، مولانا با ابزارهای گوناگون از این نوع ادبی نهایت بهره را برده است.
بررسی تمثیل، بود بازرگان و او را طوطیی، در روایت مولوی
حوزه های تخصصی:
تمثیل و کاربرد آن در ادب پارسی سابقه ای دیرینه ای دارد و یکی از کسانی که از این توانمندی ادب پارسی توانمندانه استفاده کرده است مولانا جلال الدین محمد بلخی است. او با شوقی وافر و شوری عارفانه می خواهد عرفان عملی را به مریدان و شیفتگان راه طریقت و حقیقت آموزش دهد و در این رسالت خطیر خویش برای بیان مفاهیم والا از تمثیل بهره جسته است. وی مفاهیم ژرف و عمیق عرفانی را درقالب قصه ها و حکایات شیرین بیان می کند که این حکایات شیرین گاه از زبان جانوران و حیوانات بیان می شود و شخصیت های داستان حیوانات اهلی یا وحشی هستند. از آنجا که بررسی تمثیل و قصه سرایی در مثنوی پر اهمیت است، در این مقاله، نخست به ارائه تعریفی از تمثیل پرداخته می شود و سپس از اهداف و مقاصدی یاد می شود که مولانا از توسل به تمثیل در نظر داشته است و در ادامه، حکایت تمثیلی «طوطی و بازرگان» به نثر می آید وبعد به ابیات منظوم آن تمثیل پرداخته می شود و نقش های نمادین و سمبلیک آن مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی جنبه ها و جلوه های تمثیلی پرندگان در دیوان صائب تبریزی
حوزه های تخصصی:
بررسی و مطالعه نظام مند جایگاه پرندگان در تمثیل های دیوان صائب، از جمله راه های دقیق و علمی است که ما را به دنیای فکری وی نزدیک خواهد ساخت. پژوهش حاضر، عهده دار بررسی و تحلیل ابعاد به کار گیری پرندگان در تمثیل های این شاعر نامی پارسی گوی می باشد؛ نگارنده در این جستار با واکاوی دیوان صائب سعی در نمایاندن هرچه بیشترسحر بیان وی می باشد. بیانی که با بهره گیری از صنعت تمثیل سبب اعجاز بسیاری از ادب شناسان شده است. از جمله نتایج این پژوهش آن است که صائب با بهره گیری از پرندگان در تمثیل به نحو بسیار بدیعی اغراض و مضامین اجتماعی، سیاسی و تعلیمی خویش را بیان نموده و از هر پرنده سمبلی ساخته برای رشادت های فکری و روحی متأثر شده از زمانه خویش و بدین وسیله کلام خویش را پرورش داده و به آن انسجام بخشیده است.
بررسی مفهوم نسبیّت در مثنوی مولانا و تمثیل های مربوط به آن
حوزه های تخصصی:
ذهن نسبیّت گرای مولانا، طبیعت و جریانات آن را در قالب تمثیل های زیبا و هنرمندانه با زبان شعر به تصویر می کشد. نسبیّت در مثنوی به گونه ای است که بعضی معتقدند در مثنوی کثرت گرایش مطرح شده است. این دیدگاه مولانا در مثنوی با به کارگیری تصاویر، نمادها و مفاهیم متضاد و تمثیل ها و در نگاهی تأویلی بروز و ظهور پیدا کرده است. این پژوهش این موضوع را بررسی می کند که نسبیّت در اندیشه ی این شاعر بزرگ و در اثر ارزشمند او (مثنوی) تأثیر به سزایی داشته است. در این پژوهش تلاش گردیده با روشی تحلیلی – استنادی و با مراجعه به کتب تحلیلی دست اول در این حوزه به واکاوی، برجسته کردن و بررسی ابعاد این نسبیّت از راه گذر تضادهای مطرح شده بپردازد. در ابتدا مطلق بودن حقیقت و نسبی بودن راه رسیدن به آن و نسبی بودن امور براساس دیدگاه ها و احوال درونی بررسی شده و سپس تضادها و تمثیل های مرتبط و برجسته در مثنوی از جمله خیروشر، ایمان و کفر، نیک و بد و ... و پدید آمدن نسبیّت از دل این تضادها موضوع سخن قرار گرفته است.
نقش تمثیلی حیوانات در روند داستان های شاهنامه
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۶
111 - 132
حوزه های تخصصی:
حیوانات با ایفای نقش تمثیلی و نمادین غیر از اینکه، موجب غنای محتوا و جذابیّت داستان ها می شوند، شاعران و نویسندگان از رویکرد تمثیلی نقش آنها، بیشتر برای تحقق اهداف تعلیمی و اخلاقی سود می جویند حکیم فردوسی از این رهگذر توانسته است با پندار شخصیت بخشی به حیوانات، ضمن ایجاد شورانگیزی در داستان های شاهنامه، پیوند و همبستگی میان انسان نخستین وحیوانات را به هنر تمثیل به تصویر کشیده و در راستای تعالیم اخلاقی خود که با رنگی حماسی و اسطوره ای تظاهر می یابد به خوبی استفاده نماید. در این مقاله حیوانات نقش آفرین در شاهنامه به سه گروه اهورایی، اهریمنی و اهورایی – اهریمنی تقسیم شده اند و نقش تمثیلی آن ها با ذکر شواهد مورد بررسی قرار گرفته است.