مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
الگوی توسعه
حوزه های تخصصی:
پیاده راه ها به عنوان بخش از فضاهای شهری، عرصه ای را برای وقوع رویدادهای اجتماعی، سیاسی، ایجاد خاطره و بیان احساسات جمعی به وجود می آورند. با توجه به گذشت 5 سال از احداث پیاده راه بافت مرکزی شهر رشت پیامدهای مختلفی قابل ارزیابی و تحلیل می باشند. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سوال است که، پیاده راه بخش مرکزی شهر رشت به چه میزان در دستیابی به شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی – زیست محیطی موفق بوده است و هدف تحقیق شناسایی مهمترین شاخص های رشد هوشمند شهری در طراحی پیاده راه میباشد. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی همراه با بکارگیری تکنیک مصاحبه و پرسشنامه از شهروندان بصورت مستقیم در محدوده پیاده راه می باشد. ارزیابی توسط چک لیست جهت تحلیل وضع موجود و پرسشنامه برای محاسبه شاخص های رشد هوشمند شامل کالبدی و اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و زیست محیطی و استفاده از آزمون فریدمن جهت امتیازدهی به شاخص ها انجام گرفته است. نتایج آماری پژوهش نشان می دهد شاخص اجتماعی و فرهنگی به میزان 948/0 درصد در رتبه اول، شاخص اقتصادی به میزان 955/0 درصد در رتبه دوم و شاخص زیست محیطی و کالبدی در رتبه سوم و به میزان 927/0 درصد در رشد هوشمند پیاده راه بخش مرکزی شهر رشت تاثیر گذار هستند. این در حالی است که هنگام بهره برداری از پیاده راه شاخص زیست محیطی رتبه نخست را دارا بود ولی اکنون با گذشت5سال از احداث پیاده راه، شاخص اجتماعی و فرهنگی از رتبه سوم به اول دست یافته است.
طراحی الگوی توسعه اخلاق حرفه ای سازمان های دولتی: نظام سلامت ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۲
۱۱۲-۹۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ساختار، ملزومات و پیش نیازهای اخلاق حرفه ای در بخش بهداشت و درمان مورد بحث قرار نگرفته است؛ بنابر این ،مطالعه حاضر با هدف ارائه الگوی اخلاق حرفه ای در ایران به منظور بهسازی منابع انسانی انجام شده است. روش ها: پژوهش حاضر در دو مرحله در سال 1396 انجام گرفت. در مرحله اول، مطالعه تطبیقی شناسایی ابعاد و الزامات اصول اخلاق حرفه ای در بخش سلامت در کشور های منتخب انجام گرفت. پنج کشور انگلیس، مالزی، ژاپن، ترکیه و آمریکا شرایط ورود به مطالعه را کسب کردند. برای گردآوردی داده های مربوط به کشورهای منتخب از فرم استخراج داده استفاده شد. در مرحله دوم، دیدگاه 20 نفر از صاحب نظران به عنوان نمونه پژوهش با استفاده از روش دلفی در سه مرحله تا تایید گویه ها اخذ شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تی مستقل تک نمونه ای از طریق نرم افزار SPSS ویرایش 22 انجام گرفت. یافته ها: در بخش تطبیقی، بر اساس ابعاد مشترک در کشورهای مورد بررسی، چهار بعد ساختار، آموزش، نهادینه سازی و ارزشیابی استخراج گردید. یافته های بخش دلفی نیز نشان داد که از 20 گویه استخراج شده بر اساس مطالعه تطبیقی و در چهار حیطه ساختار، آموزش، نهادینه سازی و ارزشیابی، در مرحله اول دلفی 17 گویه تایید شد. در مرحله دوم دو گویه مورد توافق قرار نگرفت و 15 گویه تایید شد و در نهایت الگوی مفهومی به همراه 15 گویه نهایی (05/0 >P) مورد توافق قرار گرفت. الگوی نهایی پژوهش با در نظر گرفتن افراد مشمول، در چهار حیطه ساختار، آموزش، نهادینه سازی و ارزشیابی اعتبارسنجی گردید. بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد به کارگیری اخلاق حرفه ای در بخش بهداشت و درمان، نیازمند فراهم نمودن ساختار و فرآیند نظام مند بوده و عواملی نظیر آموزش، ایجاد ساختارهای سازمانی و تشکیلات و نهادینه سازی آن باید مورد بحث های بیشتر قرار گرفته و بر اساس شرایط کشورها بومی سازی گردد.
طراحی الگوی توسعه تفکر سیستمی مدیران آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از اجرای این پژوهش، طراحی الگوی توسعه تفکر سیستمی مدیران آموزش و پرورش بود.پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و نوع داده، آمیخته و روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی بود. روش شناسی: جامعه آماری پژوهش، جهت تعیین ابعاد و مولفه ها، در بخش کیفی، 20نفر از متخصصان دانشگاهی و خبرگان آموزشی، به روش نمونه گیری هدفمند، بر اساس اصل اشباع در نظر و در بخش کمی، 4115 نفر از مدیران و معاونان اداره کل و نواحی چهارگانه آموزش و پرورش و مدارس استان البرز را تشکیل دادند. حجم نمونه به کمک فرمول کوکران، تعداد 351 نفر، از روش نمونه گیری تصادفی ساده ،انتخاب شدند.ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تحلیل محتوای اسناد و در بخش کمی، دو پرسشنامه محقق ساخته، به ترتیب93و26گویه است که روایی آنان با تایید خبرگان دانشگاهی، متخصصان مدیریت آموزشی و تحلیل عاملی تائیدی انجام شد و پایایی آنان با استفاده از آلفای کرونباخ، برای ابعاد و مولفه ها، 984/0و برای تعیین میزان تناسب و اعتبارسنجی الگو، 999/0تعیین گردید.تحلیل داده ها، برای تعیین و اولویت بندی ابعاد و مولفه ها، با استفاده از معادلات ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، تحلیل عاملی تاییدیمرتبه دوم وبرای تعیین میزان تناسب الگو، از روایی محتوا(شاخص و نسبت روایی محتوایی) و برای رسیدن به الگوی پژوهشی، از دو نرم افزار اس پی اس اس و آموس استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، الگوی توسعه تفکر سیستمی مدیران آموزش و پرورش، دارای 5بعد(ویژگی های شخصیتی، دانش های مدیریتی، رهبری، مدیریت منابع انسانی، مهارت و توانایی تفکر و اندیشه فلسفی) و 93 مولفه بود. نتیجه گیری: الگوی پیشنهادی به لحاظ نظری، از اعتبار کیفی و کمی لازم، برخوردار است و می تواند به عنوان چارچوب و مبنایی، برای توسعه تفکر سیستمی مدیران آموزش و پرورش کشور، مورد استفاده قرار گیرد.
مفهوم پردازی الگوی توسعه گردشگری مذهبی با تأکید بر بُقاع متبرکه (مورد مطالعه: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
149 - 192
حوزه های تخصصی:
گردشگری مذهبی به عنوان شاخه ای از گردشگری فرهنگی، می تواند محرک توسعه به ویژه در مناطق روستایی باشد. از این رو، پژوهش حاضر، باهدف مفهوم پردازی الگوی توسعه گردشگری مذهبی با تأکید بر بُقاع متبرکه استان کرمانشاه انجام شد. رویکرد پژوهش، کیفی و از نوع نظریه داده بنیاد بود. جامعه موردمطالعه پژوهش را کارشناسان و خبرگان حوزه گردشگری مذهبی تشکیل داد. بر این اساس بااستفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با مطّلعان کلیدی صورت پذیرفت. نتایج تحلیل محتوای داده ها، طی سه رویه کُدگذاری باز، محوری و انتخابی، به شناسایی 71 مفهوم، 14 مقوله فرعی و درنهایت 6 مقوله اصلی منتج شد. درنهایت مدل پارادایمی توسعه گردشگری مذهبی ارائه شد که در آن توسعه گردشگری مذهبی به عنوان پدیده محوری متأثر از شرایط علّی پژوهش انتخاب شد. شرایط زمینه ای و مداخله گر به همراه پدیده محوری، راهبردهای توسعه گردشگری مذهبی را تشکیل دادند و پیامدهایی همچون توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی احصاء گردید.
ارائه و آزمون مدل همگراسازی منطقه ای و همسوسازی فرابخشی توسعه ورزش (مطالعه ورزش همگانی و قهرمانی در استان های حاشیه دریای خزر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
197 - 232
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه و آزمون مدل همگراسازی منطقه ای و همسوسازی فرابخشی توسعه ورزش به صورت مطالعه موردی برای حوزه ورزش همگانی و قهرمانی در استان های حاشیه دریای خزر بود. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی، از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا پیمایشی است. جامعه آماری شامل مدیران و کارشناسان اجرایی مدیریت و توسعه ورزش در استان های گیلان، مازندران و گلستان بود. نمونه آماری 143 نفر برآورد و به روش هدفمند و قابل دسترس نمونه گیری شد. ابزار پژوهش پرسشنامه مستخرج از مرحله کیفی نظام مند بود. روایی ابزار در دو بخش؛ روایی محتوایی (با نظر 11 متخصص) و روایی سازه (شاخص های برازش مدل) به همراه پایایی (آلفای کرونباخ و ترکیبی) تأیید گردید. چارچوب مفهومی شامل 4 سطح، 9 منظر، 36 بُعد و 86 مؤلفه کلیدی بود. نتایج مدلسازی در نرم افزار پی ال اس وایی سازه (مطلوب بودن شاخص های برازش) و روابط متغیرهای مدل (معنی داری روابط بین متغیرها) را مورد تأیید قرار داد. براساس نتایج روابط تعریف شده در مدل به ترتیب شامل سطوح؛ ظرفیت محیطی، راهبری سیستم توسعه، همگرایی ورزش همگانی و قهرمانی و کارکردهای همگرایی توسعه است. بر اساس نتایج به سازمان های متولی توسعه ورزش در استان های شمال کشور پیشنهاد می شود با توجه به اکوسیستم مشترک و مشابه سه استان، راهبرد همگرایی بین استانی و منطقه ای در توسعه ورزش همگانی و قهرمانی را در اولویت قرار دهند و از الگوهای علمی مانند نتایج این پژوهش استفاده نمایند.
توسعه گرایی و فقرزدایی در دولت های پنجم و ششم جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۳۴۲-۳۱۱
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های برجسته دولت ها، توانایی در پیشبرد اهداف توسعه کشور به شکل همه جانبه و متوازن است که می تواند نتایج ارزشمندی در زمینه ارتقای کیفیت زندگی مردم و فقرزدایی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر مطالعه الگوی توسعه گرایی دولت های پنجم و ششم جمهوری اسلامی و نقش آن در فقرزدایی است. این مطالعه با روش ترکیبی در دو گام شامل روش تحلیل محتوای کیفی و تحلیل محتوای کمّی انجام گرفته است. در گام نخست، از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک تحلیل مضمون (تماتیک) برای بررسی الگوی توسعه گرایی دولت استفاده شد. بدین منظور با 17 نفر از خبرگان که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به عمل آمد که بر پایه یافته ها، دو بُعدِ تأکید بر نقش مردم در دولت و دولت متکی بر دیوانسالاری وبری و شش مؤلفه شناسایی شدند. در مرحله تحلیل محتوای کمّی نیز عناوین خبری روزنامه اطلاعات به عنوان یکی از اصلی ترین پایگاه های خبری دولت طی سال های 1368 تا 1376 (دوره هشت ساله دولت های پنجم و ششم) جستجو و بررسی شد. نتایج گویای آن بود که طی این سال ها ویژگی های متکی بر دیوان سالاری وبری، حجم زیادی از عناوین خبری دولت را به خود اختصاص داده؛ اما در زمینه جامعه مدنی و درآمیختگی دولت با آن کمتر سخن به میان رفته است. افزون بر آن، دولت صرفاً در توسعه اقتصادی کشور و برای دریافت کمک های مالی به منظور پیشبرد اهداف اقتصادی خود به مردم رجوع نموده است. همچنین، شاخص های اقتصادی در دوره موردبررسی حکایت از افزایش فقر داشت که می توان آن را با ضعف الگوی توسعه گرایی دولت مرتبط دانست. بر پایه نتایج، توسعه گرایی دولت های پنجم و ششم ناقص بوده که گسترش فقر طی سال های موردبررسی را در پی داشته است.
ارائه الگوی پارادایمی توسعه گردشگری خلاق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای هدف گردشگری استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
217 - 259
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی توسعه گردشگری خلاق روستایی در روستاهای هدف گردشگری استان کرمانشاه انجام شده است. پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است. جامعه مورد مطالعه را دهیاران روستاهای هدف گردشگری، مدیران خانه های بوم گردی، شوراهای روستاها، خبرگان بومی، اساتید دانشگاه در رشته گردشگری و مطلعان کلیدی تشکیل دادند. نمونه گیری به روش هدفمند و گلوله برفی انجام شده است. بر این اساس، تعداد 23 مصاحبه با مشارکت کنندگان در پژوهش انجام شد و اشباع نظری در مصاحبه 19 حاصل گردید. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند گردآوری و با استفاده از راهبرد اشتراوس و کوربین تحلیل شدند. به منظور سنجش روایی و رعایت ویژگی های کیفی پژوهش، اعتباربخشی داده ها حین انجام مصاحبه ها از معیارهای چهارگانه لینکُلن و گوبا (قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال پذیری و تناسب، قابلیت اطمینان و ثبات و قابلیت تصدیق) استفاده شد. پایایی پژوهش با استفاده از فرمول پایایی هولستی (82 درصد) محاسبه گردید. نتایج تحلیل محتوای استقرایی، طی سه رویه کدگذاری باز، محوری و انتخابی به شناسایی تعداد 120 کد اولیه، 32 کد محوری و 6 عامل منتج شد. در نهایت، الگوی گردشگری خلاق روستایی طراحی و ارائه گردید که در آن «گردشگری خلاق روستایی» به عنوان پدیده محوری متأثر از عوامل علی پژوهش انتخاب شد. عوامل زمینه ای و مداخله گر به همراه پدیده محوری راهبردهای توسعه گردشگری خلاق روستایی را شکل دادند و پیامدهایی همچون افزایش سرمایه گذاری های بخش خصوصی، سوق دادن درآمد از مناطق شهری به روستا، جلوگیری از مهاجرت به شهرها، افزایش نرخ اشتغال، بازگشت به روستا و توسعه فرهنگی و حس همکاری در منطقه شناسایی شدند.
الگوی توسعه دیپلماسی دانش در بستر بین المللی شدن مطالعات آموزشی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های سیاست گذاری و برنامه ریزی در نظام آموزش عالی، توسعه دیپلماسی دانش در بستر بین المللی شدن نظام دانشگاهی است. هدف این پژوهش ارائه الگویی بر پایه دیدگاه ها و تجربیات اساتید درباره زمینه های به کارگیری دیپلماسی دانش در مطالعات آموزشی به عنوان دانشی بین رشته ای برای برقراری ارتباط و تبادل علمی در دانشگاه ها است تا روشن شود مفهوم دیپلماسی دانش با بهره گیری از ظرفیت دانش بین رشته ای در برنامه های آموزشی دانشگاهی چگونه می تواند به توسعه علمی نظام آموزش عالی ایران کمک کند. رویکرد این پژوهش از نوع کیفی و بر اساس راهبرد نظریه داده بنیاد نظام مند است. میدان پژوهش دربرگیرنده اساتید حوزه مطالعات آموزشی در دانشگاه های استان کردستان بود که 14 مشارکت کننده با نمونه گیری نظری انتخاب شدند و مورد مصاحبه عمیق ساختارمند قرار گرفتند. داده های مصاحبه ها از طریق نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیودا 2020 کدگذاری و مدل سازی شدند. بر اساس یافته ها، پدیده مرکزی دیپلماسی دانش بین رشته ای مطالعات آموزشی در بین المللی شدن دانشگاه ایرانی بر اساس علل اثرگذار (مسائل زبانی در آموزش و پژوهش بین المللی؛ و دانش محتوای درسی و آموزشی دانشگاه های کشور)؛ عوامل مداخله گر (تصمیم گیری در نظام سیاست گذاری دانشگاهی؛ توسعه ارتباطات و آموزش های مجازی؛ و ساختار قدرت علمی اجرایی و اختیارات دانشگاهی)؛ زمینه ها (رویکرد تولید علم و پژوهش دانشگاهی؛ توسعه کیفی، رقابت پذیری و اعتبار دانشگاهی؛ و تنوع بخشی به نیازهای فرهنگی و اجتماعی)؛ راهبردها (توسعه دیپلماسی دانش میان رشته ای؛ مبادلات علمی انفرادی و دانشگاهی؛ و مطالعات آموزشی تطبیقی با سایر کشورها)؛ و پیامدها (دستیابی به مرجعیت علم دانشگاهی، بازسازی دانش محتوای میان رشته ای؛ و آشنایی با تجربیات روابط منطقه ای و بین المللی)؛ قابل تفسیر است.
ارائه چارچوب نظری مبتنی بر تحلیل و برنامه ریزی توسعه مشارکت ورزشی اقشار خاص (مطالعه موردی جامعه جانبازان، معلولین، ناشنوایان و نابینایان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
173 - 192
هدف از این پژوهش ارائه چارچوبی بر تحلیل و برنامه ریزی توسعه مشارکت ورزشی جانبازان، معلولین، ناشنوایان و نابینایان (ج.م ،ن.ن) بود. روش تحقیق از نظر نوع کیفی، از نظر استراتژی فرایندی، از نظر هدف کاربردی و به صورت مطالعه موردی (ورزش جانبازان و معلولین) می باشد. جامعه آماری شامل دو بخش جامعه متخصص انسانی (22 نفر) و جامعه اسنادی و اطلاعاتی (41 نسخه) بود که به سه روش مطالعه کتابخانه ای، مصاحیه و تکنیک دلفی انجام گرفت. ابزار پژوهش شامل مصاحبه و پرسشنامه بود. روایی ابزارها براساس تعیین اعتبار منابع و افراد نظرخواهی شده، روایی سنجی محتوایی و صوری، چارچوب مصاحبه، محاسبه ضرایب توافق بین مصصحان کدگذاری مطلوب ارزیابی شد. هم چنین جهت تحلیل یافته ها از روش های کدگذاری و تحلیل سیستمی مفهومی استفاده شد.نتایج یافته ها نشان داد چارچوب توسعه ورزش جانبازان و معلولین در سه سطح نقش ها، ساختار و عملکرد قابل تحلیل است. نقش های اصلی شامل فرد، خانواده، محیط، ورزش و مدیریت است. تحلیل راهبردی شامل محورهای تحلیل، چالش ها، راهکارها و تقسیم کار بین سازمانی بود. چالش ها و راهکارها در چهار بخش امکانات و خدمات، مدیریتی و اجرایی، ارتباطی و اطلاعاتی و آموزشی و فرهنگ سازی چارچوب بندی شدند.براساس یافته ها می توان گفت چارچوب توسعه ورزش جانبازان و معلولین دارای ساختاری پیچیده است و با توجه به وجود چالش های فراوان، نقش های چندگانه و سطوح مختلف نیاز به اتخاذ هوشمندانه راهبردها و بکارگیری اثربخش راهکارها براساس یک تقسیم کار سازمانی دارد.