مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
عروض
حوزه های تخصصی:
این پژوهش کوششی است صورت گرایانه که در آن دو هدف اصلی دنبال شده است؛ نخست پاسخ دادن به این پرسش که ماهیت فرایند آشنایی زدایی چیست و آشنایی زدایی وزنی چگونه روی می دهد. دوم نشان دادن اینکه در شعر ناصرخسرو ویژگی عروضی ای هست که می توان آن را نمونة برجسته ای از آشنایی زدایی وزنی به شمار آورد. به این منظور هفت وزن نامأنوس در دیوان وی یافته شد که به دلیل تفاوت ساختاری به دو دستة یک و شش تایی بخش شدند. شش وزن دستة دوم که پرداختن بدان هدف اصلی این جستار است در یک ویژگی عروضی مشترک اند و آن اینکه امتداد زنجیرة هجایی آن ها با وزن های رایج و هم خانوادة هریک متفاوت است. راز آشنایی زدایی وزنی برخی قصیده های ناصرخسرو را باید در همین ویژگی عروضی جست.
زحافات عروضی تابع نظمی دقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت وزنی در شعر عروضی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواجه نصیر طوسی در معیارالاشعار می پرسد: چرا باید هر وزن را به همان شکل که معین شده است تقطیع کرد، و چرا زنجیره هجاهای هر وزن را به یکی دیگر از اشکالِ محتملِ آن تقطیع نکنیم؟ (خواجه نصیرطوسی، 1369: 36). در این مقاله، در پاسخ به سؤال خواجه نصیر، کوشیده ایم تا ازطریق تحلیلِ ساختِ وزنی، در زبانِ شمرده و ادبیِ فارسی، به شیوه ای یگانه، یک دست و درعین حال مدلل، برای تقطیعِ 30 وزنِ پرکاربرد و رایج در اشعار عروضی یا کمّیِ فارسی دست یابیم. بحث کرده ایم که هر مصراع متشکل از دونوع واحد وزنی است: یکی واحدهای کوچک تر یا پایه ها، که لزوماً به هجایی دو مورایی ختم می شوند و تقریباً مطابق اتانین در ایقاع هستند، و دیگری واحدهای بزرگ تر یا ارکان که از ترکیب پایه ها شکل می گیرند و همان افاعیلِ عروضی را پدید می آورند. سپس نشان داده ایم که اگر هر مصراع را براساس سه شرطِ زیر به ارکانش تقطیع کنیم، به تقطیعِ واقعی و یگانه آن مصراع دست می یابیم: اول این که هر رُکن، که خود از ترکیب پایه ها به وجودآمده است، باید به هجایی سنگین یا دو مورایی ختم شود، دوم این که ارکان باید یا به صورت مکرر یا به صورت متناوب تکرار شوند، و سوم این که تعداد هجاها و نیز مجموع موراهای ارکانِ سالم باید در هر مصراع از اوزانِ متناوب، مساوی باشند. این دو ویژگیِ اخیر بسیار شبیه ویژگی میزان ها در موسیقی است، و مجموع همین عوامل است که زنجیره کلام را در اشعار فارسیِ کلاسیک ازیک سو موزون و ازسوی دیگر کمّی یا عروضی می سازد. درنهایت به این نتیجه رسیده ایم که تقطیع سنتی 17 وزن از 30 وزنِ پرکاربردِ فارسی، که همگی یا مکرر یا متناوب هستند، کاملاً صحیح است، اماتقطیعِ سنتیِ 13 وزنِ به اصطلاح مختلطِ دیگر، مثلاً «مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن» یا «مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فعولن»، صحیح نیستند، و این اوزان را باید به گونه ای دیگر تقطیع کرد.
بررسی، نقد و چند پیشنهاد در کمّیّت صامت ها، مصوّت ها و هجاهای عروض فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین دستاوردهای عروض جدید، استفاده از واحد آوایی «هجا» به جای واحدهای «سبب»، «وتد» و «فاصله» است که در عروض قدیم مورد استفاده قرار می گرفت. «هجا» از دو واحد آوایی کوچک تر به نام های «صامت» و «مصوّت» تشکیل شده، براساس تعداد و نحوه ی ترکیب این واحدها در آن، به چند نوع تقسیم می شود.
با اندکی تأمّل در تقسیم بندی رایج هجاها و کمّیّت سنجی آن ها در عروض معاصر می توان به یافته های جدیدی دست یافت که گاهی با یافته های قبلی در تعارض است. قوانین ریاضی نیز که بنای عروض بر آن است، صحّت یافته های جدید را اثبات می کند. در مقاله ی حاضر ابتدا منابع معتبر مربوطه مورد مطالعه قرار گرفته، تعاریف و اصول به ظاهر قطعی واحدهای آوایی استخراج و بر اساس قوانین ریاضی، با یکدیگر مقایسه شده اند. در این تحقیق سعی شده است ضمن تعیین دقیق کمّیّت هجا ها و تقسیم بندی صحیح انواع آن، به سؤالات زیر نیز به صورتی استدلالی پاسخ داده شود:
1- آیا «صامت» ها نیز مثل «مصوّت»ها دارای امتداد هستند یا خیر؟ اگر دارای امتداد هستند این امتداد به چه میزان است وآیا امتداد «صامت» ها نیز مثل «مصوّت»ها متفاوت است؟
2- آیا فرض تساوی کمّیّت «یک هجای بلند» با کمّیّت «دو هجای کوتاه» صحیح است؟
3- آیا کمّیّت «هجای کشیده» با کمّیّت «یک هجای بلند و یک هجای کوتاه» یکسان است؟
اعجاز موسیقایی قرآن در آیینة عبارت های موزون عروضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در معنای اعجاز قرآن وجوه متعددی، هم به لحاظ ظاهری و هم از حیث محتوایی بیان کرده اند. یکی از مهمترین جنبه های نظم موسیقایی قرآن کریم، ضرب آهنگ یا موزون بودن عبارات آن است که در کنار جاذبة معنایی و محتوایی قرآن بر زیبایی آن افزوده و سبب کشش و جذبه مضاعف آن می شود. آن چه به نحو تفصیلی برای نخستین بار در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است، عبارات موزونی است که وزن آن ها قابل تطبیق بر اوزان عروضی است و در بسیاری از آیات قرآن کریم به چشم می خورد. برای بررسی این موضوع، عباراتی از چهار جزء آغازین قرآن کریم که بدون نیاز به هیچ گونه دخل و تصرفی موزون هستند، استخراج و بر اساس ارکان عروضی آن ها دسته بندی شده اند. یافته های این پژوهش به صراحت حاکی از آن است که عبارات موزون با وزن عروضی در قرآن به فراوانی به چشم می خورند و دارای اوزانی هستند که در شعر عربی یا فارسی یا هر دو یافت می شود. بر اساس پژوهش حاضر تعداد این گونه عبارات، تنها در چهار جزء نخست و تنها با احتساب اوزان متفق الارکان 120 عدد است. بدین ترتیب می توان تعداد عبارات موزون (اعم از متفق یا مختلف الارکان) در سراسر قرآن کریم را بالغ بر چند هزار فقره تخمین زد. تعداد بسیار زیاد این عبارات در سرتاسر قرآن کریم نشان می دهد که این پدیده در قرآن، بر خلاف نظر کسانی که معتقدند موزونیّتِ این عبارات بدون قصد گوینده بوده است، نه تنها تصادفی نیست، بلکه می تواند جلوه ای از اعجاز فرازمانی و فرازبانی قرآن باشد.
«بررسی عکس اختیار تسکین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تسکین یکی از اختیارات شاعری است که طی آن شاعر می تواند یک هجای بلند به جای دو هجای کوتاه بیاورد؛ اما عکس اختیار تسکین (آوردن دو هجای کوتاه به جای یک هجای بلند) از نظر عروض پژوهان، صحیح نیست؛ لکن در شعر قدیم و نیز دورة متأخرتر، اشعاری دیده می شود که در آن ها از عکس اختیار تسکین استفاده شده است. عکس تسکین اگرچه ظاهراً به تقلید از شعر عرب (تبدیل مفا عیلن به مفا عِلَتن) اما غالباً در اوزان دوری که خاص شعر فارسی است به کار رفته است و به واسطة «واوِ» غیردوری، با تبدیل هجای بلند وسط مصراع به دو هجای کوتاه، وزن «مفعول فاعلاتن دوبار» را بدل کرده است به «مفعول فاعلا ت مفاعیل فاعلاتن» که در شعر معزی، عطار و اوحدی و به ویژه خاقانی سابقه دارد و نیز این اختیار در وزن هزج اخرب «مفعول مفاعیلن دوبار» در شعر خاقانی و قوّامی مشهود است. عکس اختیار تسکین گاهی نیز در ارکان مفا عیلن و مف عولن اعمال شده و این ارکان را به ترتیب به مفاعِلَتن و مفتعلن بدل کرده که در شعر مولوی و حزین لاهیجی به کار رفته است
حل معضل معقول ثانی فلسفی توسط صدرالمتألهین و ثمره آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث از معقولات اولی و ثانوی، در ضمن مسائل پیرامون علم جا می گیرد، اما بین حکمای مسلمان بیشتر از جهت هستی شناسی مطرح شده است و آنان دغدغه تعیین نحوه تقرر این مفاهیم را داشتند. تقریباً همه حکما تا قبل از ملاصدرا تحقق خارجی این مفاهیم را محال دانسته، معتقد بودند هنگامی که یکی از این مفاهیم بر امری خارجی حمل می شود، در واقع بین یک امر ذهنی و خارجی ربطی برقرار شده است. ولی ملاصدرا بر این عقیده است که ربط میان امر ذهنی و خارجی محال است و طرفین ربط باید در ظرف تحقق ربط و اتصاف محقق باشند. اگر اتصاف در ذهن است، طرفین آن باید ذهنی باشند و اگر اتصاف در خارج است، طرفین آن باید در خارج باشند.
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معقولات که از نوع مفاهیم کلی اند بر سه دسته تقسیم می شوند: معقول اول، معقول ثانی منطقی و معقول ثانی فلسفی. علامه طباطبایی معقول ثانی فلسفی را به مفاهیمی که عروض آنها ذهنی و اتصافشان خارجی اند تعریف کرده و نقش علم حضوری را در دستیابی به آن برجسته شمرده است. آیت الله مصباح یزدی این نوع از مفاهیم را مفاهیمی انتزاعی که حاکی از نحوة وجود است می داند و همچون استادش نقش علم حضوری را برجسته می شمارد. وی برای سنجش و کندوکاو ذهنی نقش زیادی قایل است و، از این رهگذر، دامنة معقولات ثانیه را گسترش داده است. ازآنجاکه علامه طباطبایی ثبوت خارجیِ وجود رابط را پذیرفته است، چگونگی ارتباط معقولات ثانیة فلسفی را با خارج به نحو وجود فی غیره تفسیر می کند. تحقق این مفاهیم را در خارج به نحو وجود رابط و فی غیره می داند. اما آیت الله مصباح یزدی تحقق مفاهیم فلسفی را صرفاً به وجود منشأ انتزاع دانسته، هیچ نحو وجودی حتی ضعیف برای مفاهیم فلسفی در خارج قایل نیست، چه ایشان تحقق خارجی وجود رابط و نسبت را در خارج قبول ندارد
سبک شناسی عروضی رباعیات خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره تعداد رباعیات اصیل خیام همواره اختلاف نظر وجود داشته است. بررسی های سبک شناسانه در کنار سایر روش ها می تواند به شناخت رباعیات اصیل کمک کند. علم عروض نیز از دانشهای ادبی است که توانایی ارائه ی ویژگی ها و مشخصات سبکی را دارد و می تواند از ابزارهای شناخت سبک رباعیات خیام شمرده شود. در این مقاله اگرچه هدف اصلی، شناخت سبک عروضی رباعیات خیام از طریق تعیین بسامد متغیرهای مختلف عروضی است، به ناگزیر وزن رباعی در معنای عام نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که برخی از ویژگی های عروضی در رباعیات خیام چنان بسامد کم یا چنان بسامد زیادی دارند که می توانند ما را به سمت وسوی شناخت سبک فردی- عروضی رهنمون شوند: در رباعیات خیام شاخه اخرم بسیار به ندرت به کار می رود. رکن دوم رباعیات خیام تسکین نمی گیرد. بیش از 95 درصد مصراع ها تنها در چهار وزن سروده شده اند و در کل 256 الگوی اصلی برای رباعیات خیام وجود دارد.
بررسی و نقد مقاله «بررسی اصالت وجود صدرایی در تفکر سینوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
133 - 146
حوزه های تخصصی:
مقاله «بررسی اصالت وجود صدرایی در تفکر سینوی» که در شماره بهار و تابستان 95 مجله حکمت صدرایی به چاپ رسیده است، اصالت وجود مطرح در حکمت متعالیه را در تفکر سینوی بررسی کرده است. هر چند نگارند گان با رویکرد نویسنده موافق بوده و ابن سینا را اصالت وجودی دانسته، ولی مواضعی چند از مقاله مذکور را قابل تأمل می دانند. نقد و بررسی آن مقاله در دو محور روش شناختی و محتوایی انجام شده است؛ درباره مواضع محتوایی، افزون بر نارسایی مقاله در بیان دقیق موضع ملاصدرا در معنای اصالت وجود، آرایی که درباره اندیشه ابن سینا اتخاذ کرده، بسیار قابل تأمل است. از جمله اینکه درحالی که قرائت اصالت ماهیتی نیز از عبارات شیخ وجود دارد، بدون ارائه شواهدی محکم، اصالت وجودی بودن شیخ را مسلم دانسته است. «تباین وجودات» و «عروض خارجی وجود بر ماهیت» نیز از باورهای مسلم شیخ دانسته شده است. نگارند گان معتقدند که بر حسب نصوص و شواهد موجود در عبارات شیخ، «تباین وجودات» و «عروض خارجی وجود»، در تفکر ابن سینا از هیچ شاهدی برخوردار نیست و در این نوشتار خلل و ایرادات مقاله فوق را یادآور می شوند.
مقایسه الگوی وزن در غزل معاصر و الگوی خانلری از وزن غزل فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های اصلی تحول غزل معاصر، تغییر نسبی دایره عروضی و ورود وزن های تازه به این قالب است. با این حال در پژوهش ها، تنها به بررسی وزن های تازه برخی از شاعران بسنده شده و الگوی وزنی غزل معاصر استخراج و تحلیل نشده است. در این مقاله به روش تحلیلی- تطبیقی، ابتدا وزن بیش از 2500 غزل از ده شاعر برجسته معاصر استخراج و با الگوی خانلری از وزن های غزل مقایسه شده است. همچنین میزان سنت گرایی شاعران در پیروی از الگوی وزن کهن و نوآوری آنان در استفاده از وزن های تازه، تحلیل و مقایسه شده است. نتایج نشان می دهد که از میان بیست وزن اصلی غزل، سیزده وزن همچنان از وزن های اصلی اند و وزن هایی دیگر به این الگو اضافه شده است؛ هر چند بسامد سرودن غزل بر اساس الگوی خانلری، در کل پانزده درصد کمتر از معدل غزل فارسی است. همچنین در غزل معاصر از وزن های کوتاه کاسته و بر وزن های متوسط، بلند و دولختی افزوده شده است. البته وزن های متوسط، بیشترین بسامد را در غزل معاصر دارد. از شاعران معاصر، بهبهانی و منزوی بیشترین نوآوری و الگوشکنی را در وزن غزل داشته اند و عارف قزوینی، رهی معیری، شهریار و مردانی، بیشترین انطباق را با سنت های عروضی نشان داده اند و محمدعلی بهمنی، عماد خراسانی، فرخی یزدی و ابتهاج، در حد فاصل نوآوری و سنت قرار گرفته اند.
شمس قیس رازی و واکاوی نظرات او درباره وزن و قافیه و هماهنگی اجزای شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
35 - 42
حوزه های تخصصی:
شمس قیس رازی با اثر گرانقدر خویش، <em>المعجم فی معاییر اشعار العجم</em>، از بزرگ ترین منتقدان و ادبای ایرانی بعد از حمله خانمان سوز مغول است. او در این اثر دیدگاه های انتقادی خود را در زمینه وزن، قافیه، الفاظ و واژگان در شعر و تناسب و هماهنگی ارکان شعر بیان کرده است. در این مقاله، دیدگاه های او را درباره این عناصر زیبایی شناسانه شعر، آورده و درباره اهمیّت هر کدام از این عناصر از دیدگاه او در شعر بحث شده است. همچنین، آنچه او از این لحاظ درباره برخی از شاعران هم عصر خود و دیگر شاعران اظهار کرده در این مقال گنجانده شده است. شمس قیس در اثر خود تلاش کرده است تا پویندگان راه شعر و شاعری را با شیوه های صحیح کاربرد وزن و قافیه در شعر، آشنا و معیار و ملاک ثابتی برای تأثیرگذاری و زیبایی بیشتر شعر ارائه کند. این معیار و ملاک از دیدگاه او جز هماهنگی وزن با موسیقی و محتوای شعر نیست. دیدگاه او به سبب شناخت عمیقی که از علم عروض و وزن و قافیه در شعر فارسی داشته حایز اهمیت است. از همین رو، اثر او برای شناخت عروض سنّتی و نقد شعر در زمره مفیدترین آثار قرار دارد.
معیار تمایز معقولات سه گانه (تحلیل نقدهای استاد مطهری بر آرای صدرالمتألّهین و حاجی سبزواری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال نهم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
43 - 62
حوزه های تخصصی:
مفاهیم کلی (معقولات) به سه دسته اولی، ثانی فلسفی و ثانی منطقی تقسیم می شوند. "صدرالمتألّهین"، انتزاع مفاهیم کلی از امور عینی و نیز نحوه وجود این مفاهیم در ذهن را ملاک تمایز معقولات قرار می دهد و "حاجی سبزواری"، معیار تمایز معقولات را در ذهنی یا عینی بودن ظرف عروض و اتصاف می داند. از طرفی، "مطهری" برمبنای نظریه وجود رابط و نفسی در دیدگاه صدرالمتألهین، معیار دیگری را مطرح می کند که ما از آن به معیار وجود شناختی تعبیر می کنیم و در آن ذهنی یا خارجی بودن وجود رابط و وجود نفسی معقولات، معیاری برای تمایز آن ها معرفی می شود. این مقاله ضمن تشریح معیارهای حاجی سبزواری و صدرالمتألّهین در این زمینه، نشان می دهد که این معیارها درحقیقت به یک امر واحد دلالت دارند و معیار وجود شناختی نیز تلفیقی از دیدگاه های حاجی سبزواری و صدرالمتألّهین است. همچنین این مقاله در تلاش است نقدهای مطهری را بر این معیارها بررسی کند و برای این نقدها، پاسخ هایی ارائه دهد و نشان دهد در غالب موارد، نقدهای مطهری بر آرای صدرالمتألهین و حاجی سبزواری وارد نیست.
معقولات فلسفی از منظر صدر الدین دشتکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۱
93 - 114
حوزه های تخصصی:
پیش از ملاصدرا معقولات به اولی و ثانوی تقسیم می شد. هرچند در سخنان فارابی و ابن سینا به تمایز میان معقولات ثانی منطقی و فلسفی توجه شده بود، ولی اصطلاح «معقول ثانی فلسفی» جعل نشده بود. ملاصدرا علاوه بر جعل این اصطلاح، این بحث را توسعه داد و آن را تکامل بخشید. صدرالدین محمد دشتکی که از بزرگان مکتب فلسفی شیراز است، نظر منحصربه فردی در این بحث اختیار کرده است. این نوشتار برای اولین بار، به صورت تفصیلی دیدگاه ایشان درخصوص معقولات ثانیه را با تکیه بر نسخ خطی حاشیه ی قدیم وی بر شرح تجرید قوشچی بررسی کرده است. معناشناسی معقولات ثانیه، انقسام معقولات به اشتقاقی و غیراشتقاقی، اتحاد خارجی قسمی از معقولات با موضوعات خود، نحوه ی عروض و اتصاف خارجی و ذهنی، ازجمله ی این بررسی هاست. علاوه بر این، گزارشی که ملاصدرا از دیدگاه دشتکی ارائه کرده است، با استناد به سخنان خود دشتکی تأیید شده است. شاخصه ی اصلی تفکر ایشان در این بحث آن است که مصادیق مفاهیم فلسفی را به مفاهیم مشتق و غیرمشتق تقسیم کرده و قائل به خارجیت معقولاتی اشتقاقی چون موجود و ممکن، به نحو اتحاد با موضوعاتشان شده است، درحالی که معقولاتی غیراشتقاقی چون وجود و امکان را اعتباری قلمداد کرده است.
تحلیل ظرفیت های چندوزنی و شیوه های ایجاد آن در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
1-25
حوزه های تخصصی:
چندوزنی آن است که شعری بیش از یک وزن داشته باشد. نویسنده، این موضوع را از خاموشی در کتاب های بلاغت و فرهنگ خارج ساخته، با نمونه هایی نشان داده است که این مسئله از آغازِ شعرِ فارسی تاکنون حضوری پررنگ دارد. تبدیلِ وزنِ مصراعی به وزنِ دیگر به هشت شیوه انجام می گیرد: اشباع و اشباع-زداییِ مصوتِ کوتاه و بلند، ابقا و حذفِ همزه، تشدید و تخفیفِ صامت، تسکین و متحرک ساختنِ صامت. 26 وزن در 22 شکل، چندوزنی پدید می آورد. پرکاربردترینِ آنها تبدیلِ دو وزنِ «فاعلاتن فاعلاتن فاعلن» و «مفتعلن مفتعلن فاعلن» به هم است. پرکاربردترین روشِ تبدیل نیز چهار روشِ «اشباع و اشباع زدایی مصوت» و «ابقا و حذفِ همزه» است. حاصل دیگر مقاله که برای نخستین بار مطرح شده، این است که آنچه در ادبیاتِ غرب بدان Asynartete گفته می شود، هرچند در کتاب های فارسی به عنوانِ چندوزنی شناخته نیست، در شعر فارسی از زمانِ وطواط تاکنون پیشینه دارد.
آراء العَروضیّین العرب والمستشرقین حول أساس النظام الوزنی العربی ومناقشتها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۱۶ سال ۱۴۳۰ شماره ۴
117-135
علی الرغم من کثره الأقلام حول علم العروض العربی منذ العصور الماضیه إلى الآن، إلا أنّ علماء العروض من العرب والمستشرقین قد اختلفوا حول أساس الوزن فی الشعر العربی. قد تناولنا فی هذا المقال الآراء المطروحه حول أساس النظام الوزنی فی الشعر العربی الفصیح، فی ثلاثه مباحث؛ أوّلاّ عالجنا العناصر اللغویّه المؤثّره فی أساس النظام الوزنی. ثمّ أوردنا الآراء المطروحه من قِبَل علماء العَروض العرب والمستشرقین حول أساس النظام الوزنی العربی، وقارنّا الآراء بعضها ببعض. وأخیراً فی المبحث الثالث ناقشنا تلک الآراء، وأبدینا رأینا بترجیح فرضیّه الکمّ أساساً للنظام الوزنی العربی.
تأثیر عروض قرآن بر اوزان شعر حافظ
منبع:
شفای دل سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
37 - 51
حوزه های تخصصی:
قرآن بزرگ ترین معجزه پیامبر اسلام و نشانه حقّانیت دین مبین اسلام است. در اعجاز قرآن همین بس که از زمان نزول آن تا کنون کسی نتوانسته است آیه ای همانند آن بیاورد. با واکاوی ابعاد مختلف قرآن، همواره افق هایی تازه در برابر پژوهشگران گشوده می شود. یکی از مهم ترین بحث های زبان و ادبیّات فارسی تأثیرپذیری شاعران و نویسندگان از ظاهر و باطن قرآن است. در میان ادبا، حافظ شیرازی یکی از شاعرانی است که تأثیرپذیری فراوانی از قرآن دارد؛ این اثرپذیری نه فقط در محتوا که در لفظ، وزن و حتّی بحور عروضی است. ما در این جستار برآنیم تا با مطالعه تطبیقی اوزان و بحور پربسامد حافظ و قرآن کریم به میزان اثرگذاری بحور قرآنی بر شعر حافظ دست یابیم. برآیند تحقیق اثبات می کند که بحور رمل، مضارع، هزج، متقارب و رجز از جمله بحرهای مشترک شعر حافظ و قرآن کریم می باشد و حافظ از این نظر نیز تحت تأثیر قرآن است. نکته دیگر این که بحور قرآنی بسیار شبیه به شکل عروض اشعار فارسی هستند و بسیاری از اوزان عروضی که در عربی غالباً به شکل مسدس و مربع به کار می روند، در قرآن کریم به شیوه اوزان فارسی به صورت مثمن استفاده شده اند و این امر اثبات می کند که نه تنها محتوای قرآن متعلّق به کل جهان است و فقط اختصاص به جهان عرب ندارد، وزن و ظاهر آن نیز اختصاص به زبان عربی ندارد و می تواند فرازبانی باشد.
بررسی موسیقایی سی غزل ادیب پیشاوری
حوزه های تخصصی:
بررسی ردیف، قافیه و اوزان دیوان بابا افضل کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۷ و ۸
340 - 350
تدوین فرهنگ تاریخی عروض شعر فارسی به نحوی که بتوان زمان آغاز به کار رفتن یک وزن و سپس میزان کاربرد آن در ادوار بعدی و تعیین بسامد و ترسیم فراز و نشیب موجود در تداول هر یک از اوزان عروضی را به دقت تمام تعیین کرد، امروزه خصوصاً با توجه به وجود چاپ های منقّح از دواوین و منظومه های شعر فارسی، امری بسیار ضروری و مفید به نظر می رسد، خاصه از آن جهت که جای چنین فرهنگی البته با ویژگی های مذکور فوق در حوزه پژوهش ها و منابع موجود خالی است. بدیهی است اولین قدم در راه تدوین چنین فرهنگی، بررسی یک یک دیوان های شعر فارسی موجود و استخراج نتایج آن به عنوان مواد و عناصر اولیّه و اساسی مورد نیاز است. این مقاله، پاسخی است به این نیاز ضروری که در آن دیوان اشعار بابا افضل را از جهت اوزان عروضی بررسی کرده ایم. همچنین در این پژوهش، در عین بررسی بسامد بحور و اوزان عروضی اشعار بابا افضل، اقسام ردیف و قافیه و حروف رویّ در اشعار او نیز مورد دقّت، احصا و طبقه بندی قرار گرفته و نتایج حاصل ارائه شده است.
ساختارشناسی اوزان رایج و وزن های نوپدید در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۹شماره ۸۶
127 - 161
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی ساختار وزن های رایج و نیز وزن های تازه ساخت در شعر کلاسیک و معاصر فارسی و نیز طبقه بندی تازه ای از انواع وزن ها و سپس فرمول بندیِ زیرشاخه ها و گونه های وزنیِ هریک از این انواع می پردازد. پیش از این، وزن ها به دو یا سه نوع و در جدیدترین تقسیم بندی به پنج نوع «متحدالارکان»، «متفق الارکان»، «متناوب الارکان»، «متشابه الارکان» و «مختلف الارکان» تقسیم شده اند. حال آنکه اوزانی تازه ساخت وجود دارد که در هیچ یک از این طبقه بندی ها نمی گنجند؛ برای نمونه وزن «فاعلن فاعلن فاعلن فع‖ فاعلن فع» در شعر سیمین بهبهانی. نگارنده این اوزان را به عنوان ششمین دسته از وزن های شعر فارسی، اوزان «مُستَزادالارکان» نامیده است. بخش نخستِ نگاشته حاضر به پاسخگویی به این پرسش می پردازد که شاعران مبتکر از گذشته تا به امروز با چه شگردهایی دست به خلق اوزان تازه زده اند و نشان داده شده است که وزن های تازه عروضی در هر دوره از تاریخ شعر فارسی بر پایه همان وزن های مشهور و به هشت شیوه ساخته شده اند: 1- کاهش، 2- افزایش، 3- تکرار، 4- جابه جایی، 5- تغییر، 6- تلفیق، 7- ابداع و 8- ترکیب. در بخش دوم مقاله با توجه به نتایج بخش نخست و دقت در ساختار وزن های رایج و اوزان تازه ساخت به فرمول بندی انواع شش گانه اوزان شعر فارسی با حروف X، x، Y، y، Ẍ، Ȳ، Z، z، M پرداخته شده است.