مطالب مرتبط با کلیدواژه

ساخت وزنی


۱.

ساخت وزنی و تکیه واژه در فارسی؛ پژوهشی بر اساس نظریه تکیه وزنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پایه تکیه ساخت وزنی نظریه تکیه وزنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۷ تعداد دانلود : ۷۹۴
در این مقاله در چارچوب دو نظریه وزنی بروس هیز (1981 و 1995) چگونگی ساخته شدن پایه ها از هجاها، و چگونگی ساخته شدن کلمات از پایه ها را در زبان فارسی رسمی و شمرده توصیف کرده ایم، و نیز وضع تکیه واژه را در این زبان مورد بحث قرار داده ایم. پایه ها و تکیه واژگانی فارسی را از حیث پارامترهای چهارگانه و دو ارزشی هیز (1981) به شرح زیر توصیف کرده ایم: پایه های راست گرا و حساس به کمیت که از راست به چپ ساخته می شوند، و واژگانی با تکیه اصلی مقید. اما درچهارچوب نظریه جدید تر هیز (1995)، واژگان این زبان دارای پایه های آیمبی و قاعده تمام کننده پایانی است.
۲.

ساخت وزنی در شعر عروضی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عروض تقطیع ساخت وزنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۳ تعداد دانلود : ۴۹۲
خواجه نصیر طوسی در معیارالاشعار می پرسد: چرا باید هر وزن را به همان شکل که معین شده است تقطیع کرد، و چرا زنجیره هجاهای هر وزن را به یکی دیگر از اشکالِ محتملِ آن تقطیع نکنیم؟ (خواجه نصیرطوسی، 1369: 36). در این مقاله، در پاسخ به سؤال خواجه نصیر، کوشیده ایم تا ازطریق تحلیلِ ساختِ وزنی، در زبانِ شمرده و ادبیِ فارسی، به شیوه ای یگانه، یک دست و درعین حال مدلل، برای تقطیعِ 30 وزنِ پرکاربرد و رایج در اشعار عروضی یا کمّیِ فارسی دست یابیم. بحث کرده ایم که هر مصراع متشکل از دونوع واحد وزنی است: یکی واحدهای کوچک تر یا پایه ها، که لزوماً به هجایی دو مورایی ختم می شوند و تقریباً مطابق اتانین در ایقاع هستند، و دیگری واحدهای بزرگ تر یا ارکان که از ترکیب پایه ها شکل می گیرند و همان افاعیلِ عروضی را پدید می آورند. سپس نشان داده ایم که اگر هر مصراع را براساس سه شرطِ زیر به ارکانش تقطیع کنیم، به تقطیعِ واقعی و یگانه آن مصراع دست می یابیم: اول این که هر رُکن، که خود از ترکیب پایه ها به وجودآمده است، باید به هجایی سنگین یا دو مورایی ختم شود، دوم این که ارکان باید یا به صورت مکرر یا به صورت متناوب تکرار شوند، و سوم این که تعداد هجاها و نیز مجموع موراهای ارکانِ سالم باید در هر مصراع از اوزانِ متناوب، مساوی باشند. این دو ویژگیِ اخیر بسیار شبیه ویژگی میزان ها در موسیقی است، و مجموع همین عوامل است که زنجیره کلام را در اشعار فارسیِ کلاسیک ازیک سو موزون و ازسوی دیگر کمّی یا عروضی می سازد. درنهایت به این نتیجه رسیده ایم که تقطیع سنتی 17 وزن از 30 وزنِ پرکاربردِ فارسی، که همگی یا مکرر یا متناوب هستند، کاملاً صحیح است، اماتقطیعِ سنتیِ 13 وزنِ به اصطلاح مختلطِ دیگر، مثلاً «مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن» یا «مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فعولن»، صحیح نیستند، و این اوزان را باید به گونه ای دیگر تقطیع کرد.