مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
شیوه زندگی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش فرهنگ زندگی در شکل گیری معماری خانه های اعیانی تهران در دوره قاجار می پردازد. هم زمان با شناخت شیوه زندگی، ساختار خانواده و شرایط فرهنگی اجتماعی زندگی ایرانیان آن دوره به دنبال دست یابی به پاسخ هایی درباره ی چگونگی روند خلق و تغییر فضاها است. ساختار خانواده و خانه های اعیانی دوران قاجار به تدریج بعد از اولین سفر ناصرالدین شاه به فرنگ (1290 ه.ق.) دچار تغییراتی شدند؛ این پژوهش خانه های اعیانی را فارغ از این تغییرات بررسی می کند تا نقش ساختار خانواده و فرهنگ وابسته به آن را در شکل دادن به خانه، روشن سازد. بر اساس طرح تحقیق تاریخی و روش های توصیفی و تحلیلی، داده های مربوط به فرهنگ و شیوه زندگی در خانه های اعیانی قاجار، بیش تر از منابع دست اول و گاه دست دوم جمع آوری شده است تا عوامل موثر در تعیین کالبد خانه شناخته شوند. منابع دست اول شامل نامه ها و شرح حال ها و عکس های مربوط به آن دوره هست. نتایج تحقیق نشان دهنده چگونگی شکل گیری و تغییر کالبد انعطاف پذیر خانه، بر اساس ساختار خانواده است که خود تحت تاثیر اعتقادات مذهبی و نظام اجتماعی ساختار خانه را مبتنی بر جدایی فضاهای زنانه و مردانه شکل می داده است. هر گونه تغییر در تعداد یا نیازهای اعضای خانواده بازتعریف کالبد خانه را به دنبال داشته است.
بررسی منشأ، ویژگی ها و الگوی پراکندگی کولی های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
243 - 271
کولیان، مردم دوره گردی هستند که در سراسر دنیا پراکنده اند و مجموعه ای از آداب و رسوم مختلف را در فرهنگ خود، جای داده اند. به همین دلیل، شناخت خاستگاه و آشنایی با نحوه زندگی آن ها از لحاظ تحقیقات مردم شناسی سودمند است. اهمیت و تأثیر آن ها به حدی است که بسیاری از شاعران در آثار خود به ذکر زیبایی و ویژگی های آنان پرداخته اند. این پژوهش که از نوع مطالعات کیفی است، می کوشد به روش میدانی و کتابخانه ای به بررسی منشأ، پراکندگی، ویژگی ها و تعداد تقریبی خانوارهای کولیان- با تکیه بر استان های ایلام و کرمانشاه- در نقاط مختلف ایران بپردازد. نویسنده با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش گلوله برفی به مصاحبه با چهل تن از افراد بومی و کولیان استان های ایلام و کرمانشاه پرداخته است. نتایج بررسی ها که طی دو سال انجام گرفت، نشان می-دهد: کولیان همان داسیه ها (نجس ها) از طبقه فرودست هند هستند که به دلایلی ازجمله اختلافات مذهبی، نداشتن جایگاه اجتماعی مناسب، فقر و... طی سالیانِ متمادی، مهاجرت کردند و به دلیل این که بخشِ اعظمی از این مهاجرت ها از راه کابل انجام گرفت با لقب کولی/کابلی خوانده شده اند و رفته رفته چنین صفتی به عنوان لقبی عام برای سایر مهاجران به کار رفته است. اغلب مردانِ کولی، درشت اندام و سبزه که خالکوبی هایی بر دست و بازو دارند و برخی به مشاغلی چون ختنه گری، کفاشی، آهنگری، خوانندگی، ساخت ابزار موسیقی و وسایلِ چوبی می پردازند؛ برخی از زنان آن ها نیز با پوستی سبزه و خالکوبی هایی بر چانه و مچ دست به گدایی و تن فروشی گرایش دارند. با بررسی های میدانی در مناطق مختلف کشور، مشخص شد که استان های فارس، کرمان، لرستان و کرمانشاه به ترتیب بیش ترین تعداد کولی ها را در خود جای داده اند.
شیولأ زندگی و کالبد خانه، نمونلأ موردی: خانه های پلکانی پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
488 - 502
کالبد خانه متأثر از عوامل زیادی است که همه آن ها از نظر اهمیت و تأثیرگذاری در یک سطح قرار نمی گیرند. یکی از مهم ترین های آن، ویژگی های شیوه زندگی است که با تغییر آن ها، الگوی رفتاری ساکنین و به تبع آن کالبد خانه ها دچار تغییر می شود. با این فرض، در پژوهش حاضر سعی شده است با تعیین جایگاه و اهمیت "شیوه زندگی" و"تغییرات کالبدی" در خانه های پلکانی پاوه؛ و تأثیرات متقابل آن ها بررسی شود. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی- توصیفی و جمع آوری اطلاعات آن به روش کتابخانه ای بوده است. سپس در بخش عملی از روش "تحلیل عاملی" برای بررسی همبستگی میان عامل ها استفاده شد. در این راستا، "پرسشنامه بسته" با مقیاس لیکرت پنج تایی توسط محققین، طراحی و برای تحلیل آن ها از نرم افزار "اسمارت پی ال اس" استفاده شد. البته برای اینکه بتوان نتایج حاصل از نمونه های بررسی شده را به کل جامعه آماری تعمیم داد، نمونه ها به صورت "تصادفی ساده" انتخاب شدند. با استفاده از عکس برداری" و "رولوه" نیز الگوها و مهم ترین ویژگی آن ها به دست آمد. برخلاف انتظار، نتایج حاصل از تحقیق نشان داد در بین ساکنان عامل "رسوم و آداب زندگی" برای وجوه عینی سبک زندگی از اهمیت کمتری برخوردار است و نکته مهم وجود "رسانه" در زندگی امروز است که به دلیل آن در وجوه عینی "مصرف"، تغییر در سلیقه و گرایش به نوخواهی تهجیزات و مبلمان خانه صورت گرفته است. در حقیقت، تغییرات شیوه زندگی در طول زمان، نوعی مدرنیته پلکانی در خانه های پلکانی شهر پاوه به وجود آورده است که باعث ایجاد نسبتی صحیح میان "ویژگی های کالبدی" و "شیوه زندگی معاصر" این خانه ها شده است. اهداف پژوهش: شناسایی وجوهی از شیوه زندگی معاصر مرتبط با ویژگی های کالبد خانه . ارائه یک دسته بندی از وجوه شیوه زندگی معاصر با توجه تأثیرشان بر کالبد خانه های پلکانی شهر پاوه. سؤالات پژوهش: کدام وجوه شیوه زندگی معاصر در ارتباط با کالبد خانه هستند؟ دسته بندی وجوه شیوه زندگی معاصر با توجه به تأثیری که بر کالبد خانه های پلکانی پاوه دارند چگونه است؟
انتخاب «شیوه زندگی» همچون امری سیاسی: فهم جریان روشنفکری پس از انقلاب اسلامی 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
423 - 399
در این مقاله بر آنیم تا آثار شماری از روشنفکران برجسته ایرانی را با نگرشی نوگرایانه به «امر سیاسی» بررسی نماییم تا انتخاب «شیوه زندگی» همچون موضعی سیاسی در جریان روشنفکری پس از انقلاب اسلامی، بهتر درک شود. در این پژوهش، برگرفته از الگوی هایدگر، امر سیاسی در سطحی وجودی یا هستی شناختی (انتولوژیک)، ورای ساحت موجود، عینی، تجربی و نهادینه (انتیک) «علم سیاست» در نظر گرفته شده است. این دیدگاه افق و موضع تازه ای است مربوط به «شیوه زندگی» فرد که در آن، موضوع و اهداف سیاسی دربرگیرنده تلاش های همیشگی فرد در دگرگونی «خود» و فرایندهای خودتحقق بخشی است؛ در وضعیتی که نهادهای رسمی و مراجع سنتی، دیگر نقش مطلقی در ارائه معیارها و ارزش های زندگی روزمره ندارند. از اهداف مهم این پژوهش پاسخگویی به این پرسش اصلی است که چگونه حق انتخاب «شیوه زندگی» را می توان همچون موضعی سیاسی در جریان روشنفکری پس از انقلاب اسلامی تلقی کرد؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که مواضع فرهنگی روشنفکران ما، در به چالش کشیدن گفتمان حاکم و ارائه شیوه دیگری از بودن-در-هستی و فهم متفاوتی از خود و جهان را که در غیریت با آن گفتمان هژمونیک قرار می گیرد، می توان در چارچوب فرایندهای گفتمانی و سیاسی ارزیابی کرد؛ یعنی گفتمان هایی که جامعه را می سازند و به فهم ما از جهان نظم می بخشند، در ذات خود سازه هایی سیاسی اند. با روش تحلیل مفهومی کیفی آثار چندین اندیشمند ایرانی و بررسی مقایسه ای دیدگاه های آنان به این نتیجه رسیدیم که رویکرد فرهنگ گرایانه روشنفکران ما در ترویج و به رسمیت شناختن حق انتخاب «شیوه زندگی»— از آنجا که در دشمنی با الگوها و ارزش های مسلط در جامعه که گفتمان حاکم گسترنده و پشتیبان آنهاست، قرار می گیرد— می تواند همانند امری سیاسی در نظر گرفته شود.
خوانش پیوند سازمان فضایی خانه و شیوه زندگی در معماری بومی (مطالعه موردی: شهر بُشرویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۸۴-۶۹
حوزه های تخصصی:
بسیاری از نظریه پردازان حوزه محیط و رفتار، شیوه زندگی و نظام رفتاری حاصل از آن را به عنوان عینی ترین بیان های فرهنگ سکونت می دانند. انسان و نیازهای او طبق نظر محققان، عامل اصلی در طراحی فضا و روابط میان آن است که چنانچه به درستی صورت گیرد، می تواند در خلق محیط های مطلوب تر راهگشا باشد. طیف متنوع نیازهای انسان از نیاز به خلوت و قلمرویابی تا تماس اجتماعی و تعامل با دیگران در روابط درونی افراد خانواده، طراحی خانه را به ویژه به لحاظ سازمان فضایی و نحوه استقرار فضاهای عمومی، نیمه عمومی و خصوصی درون خانه و در کنار یکدیگر بسیار حساس و قابل تأمل می سازد. روش زندگی، به نحوه زندگی انسان ها که انتخاب می کنند مربوط می گردد و بر ایده ال ها، قواعد، قوانین، رفتارهای روزمره زندگی و نظایر آن استوار است. لذا خوانش و فهم چگونگی اثر بخشی شیوه زندگی و آداب رفتاری ناشی از آن بر شکل گیری فرم و سازمان فضایی خانه های بومی بسیار حائز اهمیت می باشد. این تحقیق از گونه پژوهش موردی با استفاده از روش تحقیق ترکیبی شامل روش های توصیفی، تحلیلی و در نهایت مصاحبه و تهیه پرسشنامه و قیاس تطبیقی صورت گرفته است. نمونه انتخاب شده، بافت تاریخی شهر بشرویه می باشد. در این بافت معماری مسکونی دوره های تیموری، صفوی و قاجار در بومی ترین شکل های خود مشاهده می شود که ویژگی اساسی اش، علاوه بر سالم بودن، تداوم و نفوذ آن در مناطق پیرامونی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد ویژگی های شیوه زندگی بومی و سیستم های فعالیت ناشی از آن به ویژگی های خاص استقرارها و محیط ها انجامیده و دلایل تنوع آن ها و در نتیجه ارتباط بین شیوه زندگی و محیط ساخته شده مصنوع را شرح می دهند. لذا بایستی اذعان داشت شیوه زندگی و سیستم های فعالیت، هر دو باهم، در تحلیل و طراحی بسیار مفید هستند و طراحان و برنامه ریزان را در رسیدن به الگوی مسکن مناسب منطقه یاری می رسانند.
تحلیل شیوه زندگی عشایر و تأثیر آن در نظام سکونت گاهی آنها در طول مسیر کوچ و قرارگاه های تابستانه و زمستانه، مطالعه ی موردی: عشایر بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۸۸-۷۳
حوزه های تخصصی:
کوچ نشینی، شیوه ای از زندگی مبتنی بر جابجایی سالانه است. در جریان این جابجایی، دو شیوه زندگی متفاوت برای عشایر شکل می گیرد که یکی در طول مسیر کوچ است و دیگری در زمان اسکان در قرارگاه های ییلاقی و قشلاقی شکل می گیرد. ساختار سکونت گاهی عشایر در هر کدام از دو بازه فوق الذکر، تابع شرایط مختلفی است که بررسی نظام کالبدی فضایی محل سکونت عشایر در این دو بازه و چالش های مرتبط با آنها، موضوع پژوهش حاضر به شمار می رود. برهمین اساس با انتخاب چهار طایفه از ایل بویراحمد به عنوان نمونه های موردی و مراجعه حضوری به محل اسکان آنها در دو قلمرو زمستانی و تابستانی و نیز در طول مسیر کوچ، موارد موردنظر استخراج و تحلیل گردید. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر یک تحلیل موردی براساس شیوه زندگی عشایر صورت گرفته و گردآوری اطلاعات در آن به صورت مشاهده مستقیم و نیز مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با اهالی این طوایف انجام شده است. نتایج حاکی از آن بود که مکان یابی مناسب برای اسکان چندروزه در مسیر ایل راه، مهم ترین چالش در پیش روی کوچ نشینان در مسیر کوچ به شمار می رود. به همین منظور استفاده از عوامل طبیعی جهت ایجاد شرایط مناسب برای اسکان چندروزه، امری اجتناب ناپذیر به شمار می رود که در این خصوص می توان به استفاده از صخره ها و موانع طبیعی برای ایجاد محصوریت بیشتر به منظور تأمین امنیت دام، نزدیکی به منابع آب برای استفاده دام و اعضای خانواده، وجود چراگاه مناسب جهت اسکان چندروزه و نیز استفاده از تابش آفتاب و باد مطلوب برای تأمین شرایط آسایش درون چادر اشاره نمود. اما در اسکان عشایر در قرارگاه های تابستانه و زمستانه، تأکید بر سطوح مختلف قلمرو به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل در شکل دهی به نظام کالبدی - فضایی سکونت گاه های عشایری، مطرح می باشد. این مفهوم در دو بعد عینی و ذهنی قابل بررسی است که در بعد عینی، محدوده تحت مالکیت خانوارهای عشایری را شامل می شود و در بعد ذهنی، سطوحی از قلمرو خصوصی، نیمه عمومی و عمومی به واسطه نوع چیدمان فضایی سیاه چادرها در قرارگاه سکونتی مدنظر قرار دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر بی وفایی زناشویی در فضای برخط با تحلیل پدیدارشناسانه شیوه زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده در میان همه جوامع بشری به عنوان بنیادی ترین نهاد اجتماعی زیربنای جوامع و منشأ فرهنگ ها و تاریخ بشر بوده است. پرداختن به این بنای مقدّس بنیادین، همواره سبب اصلاح خانواده بزرگ انسانی و فروگذاری آن مایه دور شدن آدمی از زندگی سالم بوده است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر بی وفایی زناشویی در فضای برخط با تحلیل پدیدارشناسانه شیوه زندگی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، دربرگیرنده زوجین درخواست کننده طلاق، ارجاعی از دادگاه شهرستان مرند در سال 1401 بود. اندازه نمونه دربرگیرنده 14 نفر مشارکت کننده بود که با روش غیر احتمالی و هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده ها به روش تحلیل درون مایه کدگذاری و تحلیل شدند. پس از کدگذاری مصاحبه ها و دسته بندی درون مایه ها، 4 درون مایه اصلیِ خانوادگی- پرورشی، فردی، زوجی و محیطی- اجتماعی به دست آمد. نتایج حاصل نشان داد چنان چه افراد در خانواده مبدأ الگوی رفتاری مناسب و شیوه زندگی بالیده و متعهدانه و غیر مصرف گرا را نیاموخته و خود نیز در جهت کسب آن ها و نیز تشکیل هویت زوجی سالم کوشش نکنند، در محیط نامناسب مستعد بروز رفتار پیمان شکن خواهند بود.
روند تغییرات فرهنگ و شیوه زندگی زن و خانواده ایرانی در خانه های سنتی و مدرن (موردمطالعه: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
330 - 353
حوزه های تخصصی:
شیوه زندگی مجموعه ای جامع از عملکردهای روزمره است و برآورنده نیازهای مادی و معنوی انسان می باشد. تبدیل خانه های گذشته و سنتی به آپارتمان های امروزی، علاوه بر تغییرات کالبدی، عملکردی و فضایی معماری مسکن و محیط های مسکونی باعث تغییر در شیوه زندگی خانواده ایرانی شده است. از دیگر مسائلی که در روند تغییرات خانه های سنتی به امروزی تغییر کرده است مسئله جنسیت و روند تغییرات آن از گذشته تاکنون است. بازنمایی و خوانش جنبه های عینی و تاریخی جنسیت با تمرکز بر زنانگی در بستری که همواره با تحلیل و تفاسیری از مفاهیم قدسی همراه بوده است، در کشف زوایای پنهان با نگاهی متفاوت به معماری ایرانی-اسلامی یاری رسان است و می تواند در گسترش دایره زبانی و ادبیات معماری ایرانی نیز ایفای نقش کند. در این پژوهش از روش ترکیبی در نمونه موردی استفاده شده و روش های توصیفی و کیفی، تحلیلی و روش میدانی به بررسی خانه های سنتی و مدرن در محدوده شهر اردبیل پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که فضاهایی مانند دهلیز و صاندیخانا به کلی از فرهنگ فضایی امروزه مردم اردبیل حذف شده است. با انتقال فعالیت های اجتماعی از داخل خانه به فضای خارج از آن، خانه مکانی برای انجام فعالیت های شخصی مبدل شده است. این امر سبب گرایش به اتاق های شخصی برای افراد خانواده و تبدیل اتاق های چندعملکردی به فضای تک عملکردی شده است. این مهم، انسان امروز را هرچه بیشتر از فعالیت های اجتماعی در محدوده خانه دور می کند و او را در خانه به حال خود وامی گذارد.اهداف پژوهش:آشنایی با روند تغییرات فرهنگ و شیوه زندگی زن و خانواده ایرانی در خانه های سنتی دوره قاجاریه، خانه سنتی دوره پهلوی و خانه های مدرن.بررسی تحولات خانه های سنتی و مدرن در شهر اردیبل.سؤالات پژوهش:روند تغییرات فرهنگی در خانه های سنتی قاجار و پهلوی و خانه های معاصر چگونه است؟خانه های سنتی و مدرن شهر اردبیل از دوره قاجار تا معاصر چه تحولاتی را پشت سرگذاشته اند؟
بررسی مفهوم ارزش فضایی در خانه های سنتی ایران بر اساس دو عامل شیوه زندگی و تفاوت فضا (نمونه موردی: خانه افشاریان شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
81 - 101
حوزه های تخصصی:
ارزش فضایی، بیان ارتباط میان الگوهای فضایی و عملکرد آنها است که منجر به انعکاس ابعاد فرهنگی- اجتماعی جامعه در کالبد معماری می گردد. با این توصیف می توان چنین برداشت نمود که ارزش فضایی، ارتباط مستقیمی با ویژگی های فضایی از یک سو و نحوه استفاده ساکنین از آن از سوی دیگر دارد که این امر منجر به هدایت نظام های فعالیتی و الگوهای رفتاری ساکنان مختلف در آن می-گردد. از این رو، بررسی الگوهای رفتاری افراد استفاده کننده از فضاهای ساخته شده می تواند زمینه ساز خلق فضاهای مطلوبی شود که بیشترین بازدهی را برای استفاده کنندگان از آن فضا به همراه دارد. بر این اساس، این پژوهش درصدد آن است تا به بررسی مفهوم ارزش فضایی در خانه های سنتی ایران که به واسطه تنوع فعالیتی در فضاهای متعدد آن، حائز ارزش های متنوع و متفاوتی هستند، بپردازد؛ از این رو، راهبرد پژوهش، ترکیبی از نوع پیمایشی است؛ نخست در شهر شیراز به عنوان نمونه موردی به بررسی عامل شیوه زندگی با استفاده از منابع و اسناد تاریخی و کتابخانه ای، مشاهده و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اساتید و متخصصین پرداخته شد؛ سپس عامل تفاوت فضا با استفاده از روش نحو فضا توسط نرم افزارهای ای گراف و دپث مپ مورد بررسی قرار گرفت؛ آنگاه می توان بر اساس منطق فازی در رویکرد ترکیبی محتوایی- نحوی و با استفاده از نرم افزار متلب به تحلیل مفهوم ارزش فضایی برای تمامی فضاها پرداخته و فضاهای هم ارزش را مشخص نمود. نتایج نشان می دهند که منطق فرهنگی- اجتماعی حاکم بر فضاها و تاثیرات عمیق منتج از آن بر ساختار فضا و روابط بین فضاهای موجود در هر پیکره بندی فضایی منجر به شکل گیری نظام های فعالیتی و الگوهای رفتاری ساکنان مختلف بنا می گردند و به واسطه تنوع فعالیتی در فضاهای متعدد خانه، حائز ارزش های فضایی متنوع و متفاوتی می گردند.
بررسی ارتباط سازمان فضایی و شیوه زندگی در خانه های حیاط دار دهه پنجاه تا نود شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
179 - 194
حوزه های تخصصی:
در حوزه محیط و رفتار،سازمان دهی فضایی خانه و شیوه زندگی همواره در یک ارتباط دوسویه بایکدیگر بوده اند. تغییرات سازمان دهی فضایی خانه به شکلی کاملاً ملموس بر شیوه زندگی ساکنانش تأثیرگذار بوده است. شیوه زندگی در هر خانه در ارتباط مستقیم با فرهنگ، فعالیت های روزمره و قوانین اهالی خانه است که تغییرات آن ها قابل مشاهده و کاوش می باشد. با بررسی شیوه زندگی نیز می توان به فهم و خوانشی درست از علل شکل گیری فضاهای داخلی خانه ها و درنتیجه تغییرات سازمان دهی آن ها رسید. در راستای رسیدن به این هدف، نمونه هایی از خانه های معاصر حیاط دار شهر ایلام از دهه پنجاه تا نود به طور جداگانه در هر دهه انتخاب شده است که همگی آن ها دو ویژگی مهم دارند: یکی اینکه در شهر شاخص نیستند و عمومیت بیشتری دارند؛دیگر اینکه برای مطالعه رفتاری داخل خانه ها قابل دسترس اند. نمونه ها به ترتیب براساس دهه و محل قرار گیری حیاط نسبت به ساختمان ازA1 تا اE4 کدگذاری شده اند. روش تحقیق در این پژوهش موردی، ترکیبی است شامل روش های تفسیری و تطبیقی با استفاده ازمطالعات کتابخانه ای، مشاهده و دسته بندی داده های رفتار و شیوه زندگی، به دست آمده از مصاحبه با ساکنان توسط نرم افزار مکس کیودا. نتایج نشان از تغییرات در سازمان دهی فضایی خانه های حیاط دار شهر ایلام دارد. این تغییرات فقط مرتبط به محل قرار گیری حیاط نسبت به ساختمان نیست، بلکه مربوط به دهه ساخت خانه نیز هست و با توجه به تغییرات در فرهنگ و شیوه زندگی اهالی شهر قابل پیگیری است. با توجه به این پژوهش، این تغییرات مربوط به تعداد فضاها، نام آن ها، محل قرار گیری در پلان، همچنین نوع و تعداد فعالیت های هرکدام در دهه های مختلف از پنجاه تا نود است؛ امابا توجه به فرهنگ غنی مردم کرد بومی، همچنان در شیوه زندگی ساکنان اهمیت به مهمان و جانمایی بهترین قسمت خانه به فضای پذیرایی مشاهده می شود. حیاط نیز ازجمله فضاهایی است که تقلیل کاربری و تغییر مبلمان داشته که در بحث ها بیان شده است.
شیوه زندگی زنان لرستان از منظر سیاحان، مستشاران نظامی و سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
131 - 172
حوزه های تخصصی:
شناخت شیوه زندگی زنان در درک وضعیت خانوادگی و اجتماعی آنان در هر دوره تاریخی مؤثر است. برداشت های عمومی از وضعیت زنان در شیوه زندگی سنتی اقوام ایرانی، بر نقش تبعی و فرودستی آنان اشاره دارند. خوانش های مبتنی بر شیوه زندگی در تحقیقات علوم اجتماعی و به ویژه مردم نگاری تاریخی، فرصتی را برای بازنگری در این پیش فرض های برخاسته از ادبیات ابتدای دوره مدرن، فراهم آورده است؛ لذا در پژوهش کیفی پیش رو با استفاده از روش مردم نگاری تاریخی و با تکیه بر منابع اسنادی و تحلیل داده ها به روش توصیفی- تحلیلی تلاش می شود شیوه زندگی زنان لرستان در دوره قاجار بر اساس سفرنامه های سیاحان، مستشاران نظامی و سیاسی بازنمایی گردد و به این پرسش پاسخ داده شود که جایگاه خانوادگی و اجتماعی زنان لرستان با توجه به شیوه زندگی آنان چگونه بوده است. نتایج پژوهش عقاید رایج پیرامون موقعیت بالادستی مردان و فرودستی زنان را در این منطقه با تردید مواجه می کند، همچنین بازتاب ارتباط متقابل میان شیوه زندگی مردان و زنان منطقه را می توان در دو سطح جامعه و خانواده مشاهده نمود که به اجتماعی بودن زنان، داشتن حق مشارکت و تصمیم گیری در امور خانوادگی و تسلط نسبی آنان بر منابع قدرت منجر شده بود.
احیاء حیاط در خانه های معاصر: استفاده از راهکارهای خانه های سنتی در خانه های جدید (نمونه موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال اول زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
12 - 23
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به قیاس تطبیقی پیکره بندی فضایی و ایزوویست در ارتباط با رابطه حیاط با فضاهای زندگی در خانه های سنتی و معاصرهمدان پرداخته است. در این پژوهش فرض بر این است که فضاهای اصلی زندگی در خانه های سنتی نسبت به خانه های معاصر رابطه عمیق تری با حیاط داشته اند. در این نوشتار پس از انتخاب خانه های سنتی و معاصربه تحلیل آنها در نرم افزار تخصصی نحو فضا UCL Depth map پرداخته و برای دستیابی به انواع فعالیت ها و رابطه آنها با فضاهای خانه های سنتی تکنیک مصاحبه مورد استفاده گرفت و در نهایت شاخص های نرم افزار نحو فضا مورد ارزیابی واقع و نتایج بیان شد. مقایسه خانه ها نشان می دهد حیاط در خانه های امروزی نسبت به گذشته نقش انفعالی تری به خود گرفته اند و ارتباط آنها با فضاهای اصلی زندگی کمرنگ تر شده است. همچنین اتاق تنبی که افراد بیشتر اوقات خود را درخانه های سنتی در آن می گذراندند برای مصون ماندن از سرمای زمستان در بیشتر مواقع دارای ارتباط فیزیکی و بصری کمتری نسبت به بقیه فضاها با حیاط بوده است و در خانه های معاصر نشیمن بیشترین ارتباط را از نظر فیزیکی و بصری نسبت به بقیه فضاها با حیاط دارد که نشان دهنده توجه معماران معاصر به رابطه اصلی ترین فضای زندگی (نشیمن) با حیاط است.