مطالب مرتبط با کلیدواژه

خراسان بزرگ


۲۱.

خوانش تطبیقی دو نمود فرهنگی؛ شاهنامه فردوسی و معماری قرن پنجم هجری، با تمرکز بر خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه معماری ادب حماسی قرن پنجم خراسان بزرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۲۰۸
مقاله حاضر با این فرضیه که شاهنامه فردوسی و معماری ایرانی به مثابه دو نمود فرهنگی، اهداف مشترکی را دنبال می کردند، تلاش دارد با تحلیل واژگان معماری در شاهنامه و جست وجوی خصلت های حماسی گونه در آثار معماری پس از آن، وجوه اشتراک این دو نمود فرهنگی را کاوش نماید. ابتدا به تحلیل و تبیین ویژگی های اشعار فردوسی، سپس بررسی دقیق معماری خراسان پس از شاهنامه پرداخته شده و در نهایت با روش هم بستگی، به تناظر نتایج اشعار و ویژگی های ابنیه پرداخته شد. هدف اصلی، تعیین شاخص هایی برای شناخت معماری حماسی است. سوال آن است که کدام عناصر و خصلت های هنری، به طور مشترک در شعر و معماری خراسان در دوره پس از آفرینش این اثر وجود دارد و آیا این همانندی ها دلالت بر اثرگذاری شاهنامه بر جریان فکری معماری خراسان در قرن پنجم دارد؟ این شاخص ها چگونه اولویت بندی می شوند؟ ابتدا خصلت های شاهنامه ای با استفاده از منابع کتابخانه ای شناسایی و سپس به منظور نظرسنجی از خبرگان با تکنیک دلفی، پرسش نامه ای برای وزن دهی به شاخص های مؤثر در معرض دید ۱۵ فرد خبره قرار گرفت. سپس با انتخاب ۸ بنای مهم قرن پنجم با کاربرد روش سلسله مراتبی و تکنیک AHP با بهره گیری از نظرات ۱۰ خبره، به اولویت بندی بناها به لحاظ حماسی بودن پرداخته شد. نتایج نشان می دهد از میان شاخص های معماری حماسی، «القای هیبت و عظمت»، «صلابت» و «نماد» بیشترین تبلور معنایی را در بناهای قرن پنجم نسبت به دوره پیش از خود داشته و در میان نمونه ها، مسجد ملک زوزن و پس از آن، آرامگاه ارسلان جاذب در بالاترین رتبه جای دارند.
۲۲.

از ایزدبانوی ایشتار تا بقعۀ پیر استیر در خراسان بزرگ با رویکرد قوم نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایشتار بین النهرین پیر استیر پسران کمیل خراسان بزرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۶۳
در سایه روشن تاریخ باورهای دینی باستانی مردمان بومی فلات ایران و به ویژه سرزمین های شرقی، تأثیرات آیین های بین النهرینی تا اندازه ای در تاریکی مانده است. یکی از نمونه ها که می توان به آن اشاره کرد، تأثیر خدای ایشتار در خراسان بزرگ است که در بقعه استیر بر کرانه کویر متجلی شده است. این نوشته براساس نشانه ها پیش رفته است؛ نشانه هایی خرد اما محکم که با جایگذاری مناسب در کنار هم، تصویر نسبتاً روشنی را از حضور ایزدبانوی بابلی ایشتار در دل خراسان گواهی می دهد. مواردی مانند ریشه شناسی استاربذ، جنسیت زائران و موارد دیگر از انطباق پیر استیر با ایشتار پرده برمی دارد. روش پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد قوم نگاری با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهده میدانی به صورت هم زمان است. مطالعه مزبور نشان می دهد پیر استیر با توجه به گزاره های موجود، همان ایزدبانوی بابلی است که در این خاک جا خوش کرده و تا دوره معاصر به حیات خود در قالب اسلامی ادامه داده و مستحیل شده است.
۲۳.

بررسی میزان سواد رسانه ای و عوامل اجتماعی تعیین کننده آن در بین کارکنان خبرگزاری شبستان در سه استان خراسان شمالی / جنوبی و رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد رسانه ای خبرنگاران خبرگزاری شبستان خراسان بزرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۶۴
در جهانی که با رسانه ها احاطه شده بحث سواد رسانه ای چه برای عموم مردم و چه برای اصحاب رسانه یک ضرورت اجتناب پذیر است. دراین بین، خبرگزاری شبستان به واسطه گستردگی در ابعاد ملی و منطقه ای و فعالیت در حوزه فرهنگی و اجتماعی با رویکرد دینی مورد توجه خاص قرار گرفته است. این مقاله باهدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر سواد رسانه ای در بین کارکنان خبرگزاری شبستان مورد مطالعه: اصحاب رسانه در استان های (خراسان شمالی، جنوبی و رضوی) به روش آمیخته انجام شده است. در بخش کمی از پرسشنامه سواد رسانه ای به صورت تمام شماری خبرنگاران و مدیران خبر در سه استان مذکور با استفاده از پرسشنامه سواد رسانه ای تامن (1995) و در بخش کیفی طی مصاحبه عمیقی که با صاحب نظران در حوزه خبرنگاری انجام شد (14 نفر از خبرنگاران و فعالان در حوزه خبری) تعداد 114 مفهوم استخراج شده است. نتایج نشان داد: خبرنگاران با سواد رسانه ای بالا، در برابر اخبار رسانه ها، تحت تأثیر کمتری قرار می گیرند زیرا خبرها را به خوبی شناسایی می کنند و به تحلیل اخبار می پردازند و اخباری را تهیه می کنند که به مراتب تأثیرگذارتر است. تأکید بر آموزش مداوم خبرنگاران، آموزش سواد رسانه ای برای عموم جامعه و جلوگیری از نشر اخبار کذب برخی از پیشنهاد های مستخرج از این پژوهش هستند.
۲۴.

بررسی نقش نهادهای آموزشی در گسترش علم و دانش در دولت امیران سامانی (خراسان بزرگ)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۴۰
نهادهای آموزشی از جمله نهادهای بنیادی جامعه به حساب می آیند. اهمیت نهادهای آموزشی در تأثیرگذاری بر تمدن ها بدان حد است که بدون نهادهای آموزشی، هیچ تمدنی راه به جایی نخواهد برد. از این رو، دانشگاه ها، حوزه های علمیه، مدارس، پژوهشگاه ها، مراکز تحقیقاتی و ... کانون انباشت علم برای تمدن سازی محسوب می شوند. سرزمین پهناور ایران، از سال های دور به دلیل موقعیت ویژه جغرافیایی، از کانون های اصلی علم و فرهنگ به شمار می رفت. در دوران اسلامی که سرزمین ایران، به مدت چندین قرن، پیشتاز و پرچم دار فرهنگ و تمدن اسلامی بوده است، فراوانی مراکز آموزشی از جمله مساجد، مدارس، خانقاه ها، بقاع، .... در اغلب شهرهای ایران، مبین گسترش چشمگیر علم و دانش و وجود هزاران عالم و دانشمند و دانشجویان علاقه مند بوده است. هدف مقاله حاضر، بررسی نقش نهادهای آموزشی در گسترش علم و دانش در دولت امیران سامانی (خراسان بزرگ) است. این پژوهش از نوع تاریخی است که به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته و داده های آن با استفاده از نظام کتابخانه ای، جستجو در منابع و یاداشت برداری انجام پذیرفته است. بررسی ها نشان می دهد که نهادهای آموزشی جزئی از فرهنگ هر جامعه هستند که جامعه عصر سامانیان نیز از این قضیه مستثنی نبوده است. دوره سامانیان، دوران رشد تفکر عقلی و فلسفی است. رویه ملایم و جهان بینی خاص امیران سامانی و احترامی که نسبت به شعرا، علما و دانشمندان داشتند، باعث شده بود که قلمرو حکومتشان مرکز علم و دانش، ادب فارسی، علوم و هنرهای مختلف گردد. مراکز آموزشی در عصر سامانیان از یک سو، استادان و دانشجویان را پیرامون هم گرد می آورد و از سوی دیگر، ابزار پژوهش و بحث علمی را فراهم می ساخت. سامانیان با افزایش مراکز آموزشی، بسیار کوشیدند آموزش و پرورش را همگانی کرده تا آموزش مختص یک طبقه خاص نشود. به همین منظور، مراکز بسیاری مسؤولیت ترویج آموزش و پرورش را بر عهده گرفتند تا همه مردم بتوانند به راحتی علوم عصر خود را فرا گیرند. نوشتار حاضر تلاش دارد این نهادهای علمی را معرفی و نقش آنها در پیشرفت علم و دانش را در عصر سامانیان بیان کند.
۲۵.

جایگاه خراسان بزرگ در تحولات مذهبی و هنری شرق در دوره اشکانیان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۳۷
خراسان بزرگ در تمامی دوران های تاریخی ایران، نقش مؤثری در تبادلات منطقه ای شرق ایران داشته و در این زمینه، اطلاعات جامعی در اختیار پژوهشگران است. اما در این میان، پیرامون عملکرد منطقه خراسان در تاریخ اشکانی، به دلیل از بین رفتن آثار و منابع تاریخی توسط ساسانیان و هم چنین گذر زمان بسیار محدود می باشد. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته است، تحلیل جایگاه خراسان بزرگ (خراسان امروزی، بلخ، مرو، هرات)، به عنوان اولین مقر حکومتی اشکانیان در زمینه های مذهبی و هنری این دوره می باشد که این امر با توجه به منابع دسته اول و مدارک باستان شناختی به دست آمده از این دوره انجام می پذیرد. پژوهش پیش رو، در صدد پاسخ گویی به این پرسش ها می باشد که خراسان بزرگ در تاریخ اشکانی، چگونه توانسته است زمینه ساز تحولات ساختاری مذهبی و هنری گردد و در ادامه، بیشترین تأثیرگذاری تحولات مذهبی و هنری خراسان بزرگ درکدام مناطق مشهود است. در این راستا، با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت جایگاه خراسان بزرگ در دوره اشکانی، به صورت فرامنطقه ای بوده و بر اساس تسامح مذهبی و فرهنگی صورت پذیرفته است. هم چنین خراسان بزرگ به دلیل قرارگیری در گذرگاه ارتباطی شرق و غرب، توانسته است با گسترش مذهب بودا، مهر و زرتشتی در شرق ایران، هند، چین و حتی روم بیزانس تأثیرگذاری مذهبی داشته و با توجه به آثار هنری هم چون سفال سازی و شیشه گری در هند و چین، تأثیرگذاری هنری ایجاد نماید. علاوه بر آن، با تحلیل ریشه شناسی خط و زبان پهلوی در دوره اشکانی، دریافتیم که این منطقه با توسعه خط و زبان پهلوی در داخل ایران، تاجیکستان و افغانستان تأثیر فرهنگی  به صورت فرامنطقه ای ایجاد نموده است.
۲۶.

زمینه ها و عوامل حضور خوارج در خراسان در اواخر دوره اموی و عصر اول عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امویان خراسان بزرگ خوارج عباسیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۵
خراسان در سده های اول اسلامی شاهد حضور گروه های سیاسی، قومی و مذهبی بود. خوارج یکی از گروه های نسبتاً تأثیرگذار در خراسان بودند. آنان بیشتر در نقاطی نفوذ و رخنه پیدا کردند که ضعف حاکمیت امویان و عباسیان در آنجا به چشم می خورد. خراسان از این جهت دارای زمینه های مساعدی برای حضور و بروز فعالیت های آنان به شمار می رفت. مهمترین مسئله این پژوهش تبیین زمینه ها و عواملی است که موجب حضور خوارج در خراسان و تأثیر آنها بر ظهور جنبش ها و قیام های ضد اموی و عباسی شد. این پژوهش با تکیه بر منابع اصیل تاریخی و با رویکرد توصیفی - تحلیلی سامان یافته است. یافته های مقاله نشان می دهد که عواملی چون مهاجرت قبایل عرب به خراسان، فشارحاکمان اموی بر خوارج در عراق، نزدیکی خراسان به کانون های فعال خوارج در جنوب شرقی ایران، دوری از مرکز خلافت اسلامی و نارضایتی مردم خراسان از حاکمان اموی و عباسی زمینه حضور و شکل گیری برخی جنبش های خارجی مذهب در خراسان را فراهم کرد. همچنین به نظر می رسد حضور خوارج در خراسان در سقوط امویان و تضعیف اقتدار عباسیان در خراسان تأثیرگذار بوده است.