مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ادبیات عامیانه
حوزه های تخصصی:
ادبیات عامیانه، در نقد ادبی جایگاه ویژه ای دارد و بررسی آن، دستاوردهای قابل توجهی در عرصه مطالعات زبانی، ادبی و محتوایی ازجمله اطلاعات تاریخی، فرهنگی و جامعه شناختی دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بر اساس مطالعه و بررسی بیست افسانه منثور مکتوب عامیانه و استخراج شواهد از این متون، برآن است که ویژگی های نثر آن ها را بررسی کند. با مطالعه این افسانه ها به این نتیجه می رسیم که ویژگی هایی که در پی می آید، قدر مشترک همه آن هاست: سادگی، روانی و نزدیک بودن به گفتار، کلیشه ای و یکسان بودن نثر، کوتاهی جمله ها، کاربرد فراوان جمله های وصفی، کاربرد واژگان، تعابیر و اصطلاحات عامه، جابه جایی ارکان جمله، کاربرد عناصر سبکی کهن، وجود اشکالات زبانی و کاربردهای نادرست زبانی، کاربرد نادرست برخی تعابیر و کلمات، ادبی و شاعرانه شدن نثر در خلال سبک و سیاق عامیانه در برخی صحنه ها، کاربرد فراوان کنایات، ضرب المثل ها، گزاره های قالبی، دشنام ها، تهدیدها، نفرین ها و سوگندها، دعا، تصدق و تحسین.
بررسی ادبیات عامیانه کردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به ادبیات عامیانه کردی می پردازد. ادبیات عامیانه، آن بخش از متون نظم و نثری است که به صورت مکتوب و یا شفاهی در میان مردم عامی نسل به نسل و سینه به سینه به آیندگان رسیده و حامل افکار و باورها و احساسات و تخیّلات و پندها و سرگرمی ها و ... است. این گونه ی ادبی نشان دهنده روح تپنده ملتها در طول قرون بوده و همواره منشأ ادبیات رسمی و منشیانه بوده است. با این تفاوت که اگر ادبیات رسمی نتواند به خوبی فرهنگ مردم را نشان دهد، ادبیات عوام به خوبی از عهده آن بر می آید و در لابه لای گونه های ادب عوام روح منتشر ملت هویدا می شود.<br /> این پژوهش که به صورت کتابخانه ای و با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده، درپی شناساندن مجمل و مختصر ادبیات عامیانه کردی است. به همین منظور تلاش شده با استفاده از منابع مورد اعتماد، توصیف موجز و معتبری از آن به دست داده شود. همچنین پژوهشِ حاضر این نتیجه را می دهد که همه انواع ادب عامه، محل خوبی برای مطالعه و بررسی فرهنگها، باورها، شادیها، غمها، افکار و اخلاق مردمانِ کرد در گذشته های دور تا امروز است.
بن مایه های اسطوره ای مربوط به پرندگان در افسانه های لری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از لایه های درخور پژوهش در قصه های فولکلور، بررسی بن مایه اساطیر ی مربوط به پرندگان در افسانه است. پرندگان از گذشته های دور آن قدر برای انسان اهمیت دارند که حتی در اساطیر اقوام و ملل مختلف نیز حضور داشته اند. در این مقاله با روش تحلیل محتوا به بررسی بن مایه های اسطوره ای پرندگان در افسانه های لری پرداخته ایم. منظور از افسانه های لری، افسانه هایی است که در استان های لرنشین چهارمحال و بختیاری، لرستان و کهگیلویه و بویراحمد گردآوری شده اند. هدف از این پژوهش در وهله نخست پی بردن به خویشکاری های پرندگان در افسانه های لری و در مرحله بعد نشان دادن تأثیرپذیری جایگاه پرندگان از باورهای اسطوره ای است. در این جستار دلایل دگردیسی نقش های برخی از پرندگان در افسانه های لری در مقایسه با باورهای اساطیری بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از مجموع 140 افسانه لری در 48 افسانه پرندگانی همچون عقاب، سیمرغ، کلاغ، جغد، قو، کبوتر و گنجشک با خویشکاری هایی مثبت لری حضور دارند که این مسئله می تواند نشان دهنده محبوبیت آن ها در میان مردم باشد. همچنین گفتنی است که باورهای اساطیری، باورهای دینی و شرایط بومی نیز بر جایگاه و خویشکاری پرندگان تأثیر داشته است.
بررسی مضامین اخلاقی، اعتقادی و دینی در ادبیات عامیانه شهربابک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مضامین اعتقادی و اخلاقی بخشی از ادبیات عامیانه است که نمایانگر ایمان پاک و خالص مردم عامه در طول تاریخ است. ادبیات عامیانه هر منطقه میراث معنوی نسل های پیشین است؛ و ریشه در سنت های بومی و محلی آن اقلیم دارد و ادبیات عامیانه بیانگر اعتقادات و آداب و رسوم هر منطقه است. باورهای دینی در بین مردم شهربابک جایگاه ویژه ای دارد و به اشکال گوناگون در ادبیات و شعر این مردمان مشهود است. بررسی باورهای مذهبی و اخلاقی یکی از جنبه های شعر عامیانه هستند که کمتر به آن ها توجه شده است. این مقاله در پی آن است که رویکرد اعتقادی و اخلاقی را در اشعار عامیانه شهربابک بررسی کند و نشان دهد که علاوه بر عشق و وصف، مضامین اعتقادی نیز در لا به لای اشعار عامیانه به چشم می خورد و این شاید کارکرد هنر عامه است که توانسته مضامین مختلف را در کنار هم به تصویر بکشد.
تحقیق درباره خاستگاه حماسه عامیانه حمزه نامه در تطبیق با داستان بهرام چوبینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هفتم مهر و آبان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
147-170
حوزه های تخصصی:
حمزه نامه نام یکی از داستان های عامیانه فارسی است که تحریرهای متنوعی از آن به نثر و نظم، در زبان های مختلف جهانِ اسلام موجود است. این جستار با گردآوری داده های تاریخی و مرور و نقد نظرهای موجود درباره خاستگاه این حماسه شفاهی، با روش توصیفی – تحلیلی، به بررسی اسناد تاریخی موجود درباره خاستگاه آن پرداخته است. بررسی پیشینه حمزه نامه - به عنوان یک گونه ادبی در ادبیات فارسی و تحریرهای مختلف آن، در تطبیق با مستندات تاریخی نشان می دهد که ریشه های این داستان با وقایع ایرانِ زمان ساسانی مطابقت دارد. در این جستار، برای جست وجوی خاستگاه حمزه نامه در عصر ساسانی، برای اولین بار، ضمن تطبیق اثر با داستان حماسیِ« بهرام چوبین»، کوشیده است مشابهت میان این اثر با حماسه گمشده ای از ادبیات پهلوی به نام کتاب بهرام چوبین را توصیف و برای تحلیل دلایل این شباهت، تمامی وقایع تاریخی را که حمزه در آن ها حضور دارد با روایت تاریخی بهرام چوبین مقایسه و همخوانی های فراوان این دو را استخراج کند. این بررسی ضمن طرح احتمال ریشه های ساسانی برای این داستان، این فرض را مطرح می کند که داستان حمزه، تحت تأثیر ترجمه یا برگردان آزادی از متن پهلوی داستان بهرام به زبان عربی (با واسطه های متعدد) تکوین یافته است یا لااقل در ادبیات عامیانه اعراب، افسانه پهلوانی های بهرام، در شکل گرفتن حماسه شفاهی حمزه تأثیر مستقیم داشته است؛ هرچند که اصل عامیانه اثر، به تدریج، چهره ای عربی اسلامی به خود گرفته است.
گونه شناسی ساخت های قالبی در رباعیات مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
1 - 18
حوزه های تخصصی:
گفتار قالبی شده یا کلیشه های زبانی، از جمله امکانات زبان عامیانه برای بیان مطلب هستند که به ویژه در محاوره های عادی روزمره، کاربردی گسترده دارند. بسامد کاربرد عبارت ها و گزاره های قالبی در متون ادبی (نظم یا نثر) با عامیانگی کلام پیوندی مستقیم دارد؛ از این رو، می توان با بررسی متون از چشم انداز چنین کاربردهایی، میزان عوامانگی گفتار را در آن ها سنجید و اغراض به کارگیری چنین زبانی را کشف کرد. در پژوهش پیش رو ساخت های قالبی در رباعیات مولوی، بررسی و تاثیر آن بر عامیانگی سخن وی، مشخص گردیده است. آمار به دست آمده نشان می دهد کنایه با بیش ترین کاربرد، زبانی کنایی را برای متن، رقم زده؛ شیوه ی استدلال و بیان مطلب مولوی بر تمثیل پردازی استوار است که با بعد آموزگاری شخصیت وی و تلاش او برای تفهیم مطلب، بسیار سازگار است. گزاره ی دیگر، تعارف است که با رابطه ی کلیشه ای عاشق و معشوق شعر سنتی فارسی پیوند می یابد؛ تهدید نیز افزون بر کاربرد تعلیمی آن، به کار نمایان ساختن چهره ی پرخاش جوی معشوق در رباعیات، آمده است؛ ضمن آن که تعلیم مریدان بی ذوق یا تمایل به حماسه ی عرفانی نیز مولوی را به رجزخوانی (از زیرگونه های تهدید) واداشته است. کاربرد القاب کلیشه ای نیز تیپ سازی های اجتماعی شاعر را رقم زده است. دشنام، دعا و نفرین نیز به ترتیب، در رده های پایین تر طرف توجه مولوی بوده اند و هریک به اغراضی خاص، در رباعیات او به کار گرفته شده اند.
بازتاب فرهنگ و ادبیات عامه در منظومه های قضا و قدر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه های قضا و قدر از آن دسته آثاری هستند که در دوره زمانی صفویه تا قاجاریه با محوریت تفکر جبری و در قالب طرح یک داستان سروده شده اند. بیشتر این منظومه ها به صورت نسخه خطی در دست است و تعداد آن ها به بیش از 20 مورد می رسد. در این مقاله 4 نسخه چاپی و 11 نسخه خطی این منظومه ها از دیدگاه بررسی عناصر فرهنگ و ادبیات عامه بررسی شده اند. با وجودی که منظومه های قضا و قدر در قالب ادبیات رسمی و با محوریت یک موضوع کلامی و فلسفی سروده شده اند، مشخصه های زبانی و محتوایی آن ها ثابت می کند که منبع الهام اصلی این متون، فرهنگ و ادبیات عامه است. نوع برخورد سطحی با موضوع چالش برانگیز قضا و قدر و عاری بودن متن از استدلال های پیچیده فلسفی؛ ترویج تفکر تقدیرباوری در این منظومه ها؛ بازتاب عناصری از فرهنگ و ادبیات عامه، مثل زبان و بیان ساده؛ وزن عامیانه این آثار؛ انعکاس باورهای خرافی مثل اعتقاد به بخت و اقبال؛ توصیف برخی از سنت های مردمی، بازتاب برخی از رفتارهای عامه و توصیف شخصیت ها و مکان هایی از متن و بطن زندگی عامه از نشانه های تأثیرپذیری منظومه های قضا و قدر در ادبیات عامه است. منظومه های قضا و قدر از نظر بوطیقا و ساختار داستانی نیز کاملاً منطبق با ساختار قصه های عامیانه هستند. ضعف پی رنگ؛ ضعف حقیقت مانندی؛ اهمیت حادثه پردازی؛ شخصیت های ایستا و قالبی؛ ابهام زمان و مکان و روایت داستان از زاویه دید دانای کل از ویژگی های است که این منظومه ها را با قصه های عامیانه پیوند می دهد.
نوع و اجزای جمله در واستونک های منتخب شهرستان فسا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم خرداد و تیر ۱۳۹۹ شماره ۳۲
227-258
حوزه های تخصصی:
ادبیات عامه یا همان ادبیات شفاهی، پیشینه ادبیات مکتوب است و ناقلان آن ها ضمیر پاک و باصفای مردمانی است که سواد خواندن و نوشتن را نداشتند و جنبه ماندگاری آن، انتقال سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر بوده است. بخشی از ادبیات عامه و شفاهی، «ترانه های عروسی» است که در منطقه های مختلف کشور به نام های مختلفی از آن یاد می شود. در شهرستان فسا این نوع ادبی با عنوان «آسونک یا واستونک» شناخته شده است. مقاله حاضر به بررسی ساختار نحوی این نوع از ادبیات شفاهی از نظر نوع و اجزای جمله، در فرهنگ عامه مردم فسا می پردازد. به همین منظور پژوهشگران، ابتدا به صورت میدانی و مصاحبه با زنان سال خورده و ترجیحاً بی سواد، تعداد 127 واسونک از فرهنگ عامه مردم فسا، جمع آوری و آوانویسی، آن گاه این واسونک ها را از لحاظ ساختار نحوی (نوع و اجزای جمله) بررسی کرده اند. بر مبنای تحلیلی که در 127 واستونک بر اساس نرم افزار اس. پی. اس. اس. 25 انجام شد. نتیجه به دست آمده، نشان می دهد، بسامد جمله های ساده از مرکب بیشتر است و در بیشتر جمله های مرکب، حروف هم پایه یا وابسته آن به دلیل ریتم و آهنگ شعر حذف است و بعد از تعداد اجزای جمله، جمله های سه جزئی و چهارجزئی بیشترین و کم ترین بسامد را در واستونک ها داشته اند .
باورهای عامه در رمان درخت انجیر معابد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات اقلیمی ابزار مهمی در کشف سازوکارهای سنت ها، آیین ها و آداب و رسوم ملل مختلف در نظام اجتماعی است که هدف از آن، به دست آوردن اطلاعات جامعه شناسی، مردم شناسی و بررسی عناصر هویت ساز فرهنگی در درازنای تاریخ است. از این رو، بسیاری از مضامین عامه را می توان در ادبیات اقلیمی، ازجمله رمان درخت انجیر معابد جست وجو کرد. بنابراین، جستار حاضر با روش توصیفی تحلیلی، ﻣﺴﺌﻠه درخت پرستی و مولفه های ادب عامه را در این رمان مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که احمد محمود درصدد پیوند میان بن مایه های اسطوره ای با باورهای عامه در این رمان بوده است و خویشکاری های شخصیت های رمان را در تقابل با طبیعت، به تصویر کشیده و نیز، نقبی به باورها و اعتقادهای مردم جنوب زده است.
واکاوی ساختار اسطوره ای سفر «قهرمان درون» قصه بهرام و گل اندام با تکیه بر نظریه جوزف کمپبل، پیرسون و کی مار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شباهت ساختار اسطوره و قصه به پیدایی نظریه های منجر شده است که بر مبنای آن ها می توان عناصر تکرارشونده میان اساطیر و قصه ها را کشف و تحلیل کرد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و بر اساس چارچوب نظری تحلیل روان شناختی کهن الگویی کارول. اس. پیرسون و هیو.کی مار در نظریه «بیداری قهرمان درون» و در بستر نظریه «سفر قهرمان» جوزف کمپبل تلاش کرده است روند سفر «قهرمان درون» در قصه «بهرام و گل اندام» را واکاود. پژوهشگران تلاش می کنند تا ضمن بررسی روند سفر قهرمان درون، چگونگی تجلی کهن الگوها را در مراحل سفر تحلیل کنند تا نشان دهند قهرمان قصه های عامه نیز همچون شخصیت های هشیوار با تجلی این کهن الگوها می توانند در فرایند تفرّد گام نهند و سفر قهرمانی را پیش گیرند. از تحلیل ساختار اسطوره ای این قصه چنین بر می آید که قصه با بهره از سه مرحله «عزیمت»، «تشرف» و «بازگشت»، زمینه را برای ظهور کهن الگوها فراهم می سازد. قهرمان نیز سفر خود را با ترک خانه و کهن الگوی «جست وجوگر»آغاز می کند و در روند سفر بنا بر موقعیت های داستانی، کهن الگوی درون قهرمان با دگردیسی مواجه می شود و سایر کهن الگوها پدیدار می شوند. تغییر کهن الگوی درون قهرمان سبب نمودهایی در کنش های بیرونی شخصیت می شود. بارزترین کهن الگوهای بهرام، «عاشق»، «جست وجوگر» و «جنگجو» است که درنهایت، با تشکیل خانواده که به نوعی «بازگشت» به محیط خانه است کهن الگوی «حاکم» بیدار می شود . نتایج این تحقیق نشان می دهد قصه «بهرام و گل اندام» ساختاری اسطوره ای دارد و به دلیل رویکرد روان شناختی خود بر پایه نظریات کهن الگویی قابل تحلیل و انطباق است.
تأملی در «نظریه استبدادمداری خلقیات ایرانیان» بر اساس متون ادبیات عامیانه؛ نگاهی بر فتوت نامه ها و کسب نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸۵
1 - 33
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت متون و ادبیات و فرهنگ عامیانه و بازتاب خلقیات و ارزش های اجتماعی ایرانیان در آن، رجوع به بخشی از مهم ترین اسناد و منشورها و آیین نامه های صنفی یا همان فتوت نامه ها به عنوان گوشه ای از ادبیات عامیانه ایرانیان می تواند ما را در شناخت هر چه بیشتر فرهنگ و جامعه ایرانی یاری کند. چراکه بخشی از فرهنگ و آداب ایرانیان در این اسناد تاریخی و ادبی بازتاب پیدا می کند. آیا ما در خلقیات در طول تاریخ ضعف داشته ایم؟ آیا ریشه بسیاری از مشکلات امروز را باید در ریشه های تاریخی و خلقیات ایرانیان در گذشته جست؟ پاسخ به این سؤالات و سؤالاتی از این دست جز با رجوع به تاریخ و منابع مردم شناسی به دست نمی آید. این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که با استفاده از روش مطالعه اسنادی و رجوع به اسناد (دسته اول) و متون ادبیات عامیانه، دیدگاه رایج در حوزه متون مربوط به خلقیات ایرانیان را به نقد بکشد. بر پایه یافته های تحقیق ویژگی های دیگر خواهان های همان سخاوت، مسئولیت پذیری، مشارکت و روحیه جمعی و رفق و مدارا در متون ادبیات عامیانه ایرانیان انعکاس و بازتاب یافته است. لذا مدعای رایج مطالعات حوزه خلقیات ایرانیان مورد تردید قرار می گیرد.
بررسی عناصر عامیانه در سمک عیار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سمکِ عیّار یکی از آثار نثر فارسی و دربردارنده عناصر عامیانه ای است که بیان گر روش زندگی مردم آن دوره بوده و هدف نگارندگان ارائه ی تصویر روشنی از بازتاب این عناصر در داستان و نیز بسط و گسترش پژوهش در ادب عامّه است. در پژوهش حاضر که به صورت توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطّلاعات آن با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده پژوهشگر با بررسی و خوانش سطر به سطر کتاب سمک عیّار جلوه هایی از عناصر عامیانه را که شامل: آداب و رسوم، بازی ها، باورها، جشن ها، طب، قصّه ها و افسانه ها، امثال و نجوم است، مشاهده و استخراج نموده است. بر اساس پژوهش حاضر این داستان دربردارنده جلوه های ادبیّات عامیانه است که علاوه بر جنبه ی سرگرمی در حقیقت زیربنای فکری و اجتماعی مردم آن دوره و منبعی برای کسب اطّلاع از زندگی و آداب و رسوم سنن آن ها محسوب می شود. در میان عناصر بررسی شده امثال از بسامد بالایی برخودار است و نویسنده با به کارگیری مثل ها آن چه را به عنوان خصایل انسانی والا یا پست شمرده به خواننده منتقل می کند. کلید واژه ها: ادبیّات عامیانه، آداب و رسوم، امثال، سمکِ عیّار.
بررسی جامعه شناختی- هنری دوبیتیهای فایز
دوبیتی از مردمی ترین قالبهای شعری فارسی است. یکی از راه های شناخت روحیات مردم هر منطقه، مطالعه و بررسی فولکلورآن منطقه میباشد. فایزدشتی یکی از دوبیتی سرایان محبوب مردم جنوب است که باید سر این محبوبیت را درمنعکس نمودن عناصر فرهنگ بومی و سخن گفتن از آلام و آمال آنان دانست. نوشتار حاضر بر آن است تا تاثیر متقابل فرهنگ بومی جنوب و دوبیتی های فایز را بیان نماید؛ از اینرو شباهت و اختلاف روایت دوبیتی ها و عناصر معنوی و مادی فرهنگ مردم را مورد بررسی قرار داده است. محبوبیت فایز نزد مردم و همچنین عقاید و باورهای ویژه مردمی، موجب تبدیل شدن وی به یک اسطوره مردمی گردیده و مردم جهت تبیین هنر شاعری او به افسانه سرایی دست زده اند. فایز شاعری مردمی است که درخلال دوبیتی هایش از امثال و حکم رایج بهره برده است و مردم نیز اشعار وی را در فرهنگ خود واردکرد هاند. بسیاری از دوبیتی ها در آوای شروه مردم جنوب و لالایی های آنها ماندگارشده اند. فایز شاعری روستایی است که تصاویر شعرش را از محیط زندگی خود میگیرد. این تصاویر بیانگرحال و هوای خاص روستاهای شهرستانهای دشتی، دشتستان و تنگستان است.
پیوند اسطوره و باورهای عامیانه در هفت پیکر نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
61 - 76
حوزه های تخصصی:
سرزمین ایران متشکل از اقوام مختلف با قدمتی دیرین و سرشار از باورهای عامیانه و نابی است که بازتاب آنها را می توان در ادبیات عامیانه یا فولکلور ایرانی مشاهده کرد. این نوع ادبی در درون خود دردها، آرزوها، جشن ها، آداب اجتماعی و مذهبی را پرورانده است؛ مجموعه بزرگ فرهنگی که بخش قابل توجه ای از آن را داستان های عامیانه شفاهی تشکیل می دهد که با گذر زمان به ادبیات رسمی و سنتی راه یافته اند و دست مایه بسیاری از آثار ماندگار در عرصه فرهنگ و ادب گردیدند. نظامی را می توان در جایگاه فرهنگ شناس مردمی در نظر گرفت که با بهره گیری از قصه های عامیانه شفاهی یا ثبت شده، میراثی جاودان و ارزشمند به نام هفت پیکر را بجا گذاشت که مشحون از باورهای عامیانه و آیینی گوشه گوشه این مرز و بوم است. اندیشه های یک ملت که در روایت هایی دلکش انسان را به جهان رمزها و نمادها می برد؛ جهانی که در آن اسطوره ها به واقعیت می پیوندند و در قالب داستان های نمادین، از رهگذر تصویرها و نشانه ها توجیه و تفسیر می شوند. با چنین جهان بینی ای است که انسان ترس ها و آرزوهایش را معنا می بخشد. هفت پیکر مجموعه ای از باورهای عامیانه مانند اسطوره های شب چلّه، جدال نیروهای اهریمنی با اهورایی، نیایش های باران خواهی و سنت های نوروزخوانی است که به زیباترین شکل به تصویر کشیده شده است.
تحلیل آموزه های اخلاقی و اجتماعی در هزار و یک شب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
81 - 99
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از کهن ترین، مهم ترین و تأثیرگذارترین گونه های ادبی است که در میان همه اقوام و ملل، نمودی چشمگیر و تعیین کننده دارد. شعر و نثر فارسی نیز از دیرباز، اهداف و مقاصد تعلیمی را در انواع گوناگون خود آزموده و متجلّی کرده است. در این میان، قصّه ها و حکایات؛ از جمله قصّه های عامیانه، سهمی بارز و محوری را در انتقال آموزه های متنوّع تعلیمی از آنِ خود کرده اند. این قصّه ها بخشی قابل توجّه از میراث روایی، ادبی، فرهنگی و جامعه شناسی هر قوم به شمار می روند. بررسی و تحلیل آموزه-های تعلیمی در حکایات عامیانه، گامی است راهگشا برای ورود به دنیای ذهنیّات، باور ها، عواطف و اخلاقیات مردمان یک ملّت. بر همین اساس پژوهش حاضر به بررسی و طبقه بندی آموزه های تعلیمی کتاب هزار و یک شب می پردازد. این پژوهش در دو بخش فضائل اخلاقی و رذایل اخلاقی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که در حکایت های این کتاب، بیشترین بسامد مکارم اخلاقی مربوط به توصیه به سخاوت و بخشش، پشیمانی و اعتراف به اشتباه، حرمت قول و پیمان، راست گویی، مهمان نوازی، رازداری، صبر و شکیبایی و ... است و ذمائم اخلاقی چون؛ بدی و تاوان آن، خیانت، جهالت، نیرنگ و حیله گری، حسادت، دروغ، حرص و آز و ... نیز از بسامد بالایی برخوردارند.
بررسی جنبه های غنایی سیمای زن در ادبیات مکتب خانه ای ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
43 - 58
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های دسترسی به ادبیات عامه در ایران ادبیات مکتب خانه ای است که بر مبنای ادبیات شفاهی بوده، به صورت مکتوب در آمده و در مکتب خانه های قدیم به محصلان آموزش داده می شد. از آن جا که زن یکی از مهم ترین موضوعات ادب و هنر سراسر گیتی است، بررسی جنبه های غنایی سیمای زن در آثار مکتب خانه ای از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. هدف از این پژوهش که به روش مطالعه کتابخانه ای و بر اساس رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، بررسی جنبه های غنایی سیمای زن در ادبیات مکتب خانه ای می باشد. بر این اساس 27 قصه مکتب خانه ای که سیمای غنایی زن در آن ها مشهود است، به عنوان جامعه آماری انتخاب گردیده و مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پر بسامدترین جنبه غنایی سیمای زن در ادبیات مکتب خانه ای ستایش زیبایی های جسمانی اوست. عشق نیز اصلی ترین درون مایه غنایی سیمای زن در منظومه های عاشقانه می باشد. توبه، مرثیه سرایی، تفاخر، عشوه گری، شادخواری و نفرین از جنبه هایی هستند که با بسامد کم تر سیمای غنایی زن را تشکیل می دهند.
بررسی موضوعات تعلیمی و غنایی لالایی های استان بوشهر
حوزه های تخصصی:
در رویکرد مطالعات فرهنگی، پژوهشگر تحقیقات خود را به آثار مشهور و معتبر محدود نمی کند، بلکه ادبیات عامه پسند را نیز معرف فرهنگ جامعه می داند. با توجه به این که لالایی ها جزو ادبیات شفاهی و عامیانه محسوب می شوند و در حوزه ی مردم شناسی باید به شناخت بیشتر مردم مناطق مختلف دست یافت، باید دید که لالایی ها تا چه حد اوضاع اجتماعی و فرهنگی مردم منطقه را فرا می نماید. به دلیل این که مادر اولین کارگزار اجتماعی شدن کودک در تعلیم مفاهیم دینی، فرهنگی و اجتماعی است و همچنین در لالایی ها احساسات خود را نیز بیان می کند، بررسی لالایی ها می تواند در حوزه ی پژوهش های ادبیات تعلیمی و غنایی مورد توجه باشد.
این بررسی برآن است تا نشان دهد که برخی از لالایی ها بیانگر آرزوهای مادران و نشانگر هویت مذهبی مردم است. لالایی ها همچنین دل نگرانی های اجتماعی و اقتصادی مردم، ساختار خانواده ها از قبیل ارتباط عاطفی و چند همسری را نیز نشان می دهد.
با توجه به این که تاکنون تحقیقات انجام شده در مورد لالایی های استان بوشهر بیشتر جمع آوری بوده و کمتر تحلیل محتوایی شده است، انجام این پژوهش ضروری به نظر می رسد تا از طریق تحلیل محتوای لالایی به عنوان نوعی ادبیات عامیانه، غنایی و تعلیمی، با دیدگاه های فرهنگی، اقتصادی، دینی و مذهبی مردم استان بوشهر به ویژه مادران و زنان این منطقه آشنا شویم.
عناصر اجتماعی و فرهنگی در ترانه ها و لالایی های ادبیات عامیانه شهر ابرکوه
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷
121 - 146
حوزه های تخصصی:
پدیده های فرهنگی ای در بطن ساختارهای جامعه شکل گرفته، به عنوان دستورالعمل زندگی جمعی پدیدار شده و به عنوان الگوهای فرهنگی تکامل یافته و باعث پایداری اجتماعی ملت ها می شوند. شناخت این پدیده ها بدون بررسی ریشه های اجتماعی آنها، تنها به گزارش هایی اخبارگونه می ماند و تنها جنبه اطلاع رسانی می یابد. ولی با شناخت سرچشمه ها و شرایط پدید آمدن آنها در بستر تاریخ، می توان کارکردهایی در گذشته و حال برای آنها یافت و برای رشد و پایداری و استمرارشان در فرهنگ تلاش کرد. در این پژوهش تلاش شده با روش مشاهده مشارکتی و میدانی با استفاده از اسناد و منابع مکتوب، به شیوه توصیفی و تحلیلی به علل اجتماعی و شرایط شکل گیری و عناصر ادبیات عامیانه به ویژه ترانه ها و لالایی ها، تغییرات ساختاری در بدنه فرهنگ با توجه به تغییر در اعتقادات و ارزشهای فرهنگی در منطقه مورد بررسی قرار گیرد. نتایج بررسی ها در فرهنگ عامه نشان می دهد که ادبیات عامه رابطه ی تنگاتنگ با طبیعت و محیط اجتماعی و شیوه های گذران زندگی آن ها داشته است.
مطالعه ظرفیت و جایگاه مؤلفه های فانتزی داستان های عامیانه ایرانی در هویت سازی انیمیشن ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
139 - 158
بخشی از تاریخ ملت ها بر پایه ی داستان های نقلی و شفاهی است که از آن با عنوان فرهنگ عامیانه نام برده می شود. مردم از فضای خیالی این حکایت ها لذت برده و بر ماندگاری شان همت می گمارند. پویا نمایی توانایی به تصویر کشیدن تخیلات را داشته و می تواند با اقتباس از داستان های عامیانه ی ایران، در بازتاب هویت ملی نقش بسزایی داشته باشد. پژوهش حاضر باهدفی کاربردی در پی پاسداشت، شناساندن و استفاده از بسترهای فرهنگی وطنی در پویانمایی های ایرانی و دوری از آثار نامأنوس کشورهای بیگانه است. مسأله ی اصلی تحقیق واکاوی مؤلفه های فانتزی در ادبیات عامیانه و نقش آن در هویت سازی ملی است. روش تحقیق کیفی است و اطلاعات براساس منابع کتابخانه ای، شنیداری و تصویری جمع آوری شده است. بدین سان با گزینش هدفمند سه قصه ی عامیانه ی: «لاک پشت و دوستانش»، «عادت ملک کرمان» و «ماهیِ آدم خوارِ دریای پارس»، تأثیر این متن ها بر جامعه ی پیرامون خود بررسی می شود. نتیجه ی حاصله رهنمون می سازد، تمایزآفرینی و نشانگرهای خاص فانتزی قصه های عامیانه ایرانی ظرفیت فراوانی در بازتاب هویت ملی از طریق پویانمایی دارد.
بررسی تاریخی قصه مشکل گشا در حیات فرودستان «با تکیه بر روایت کرمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قلمرو مطالعاتیِ تاریخ اجتماعی از بسترشناسی تاریخی و معناکاوی متن قصه های عامه راه پژوهشگران به سوی بازیابی و بازنویسی تاریخ در مسیر مخالف روایت مسلط و نوشتن از طبقات و اقشار مختلف مردم بویژه فرودستان باز می شود. این در حالی است که می توان با نگاهی تسامح آمیز ادب عامه را نوعی روایت تاریخی دلخواه آنها قلمداد کرد. اما از سوی دیگر ادبیات عامیانه_در اینجا قصه ها_ محصولی فرهنگی است برآمده از تاریخی که مردم از سر گذرانده اند از این جهت قصه های مردم را می توان همچون سندی تاریخی نگریست. در پژوهش پیش رو با نظر به روایتهای مختلف قصه مشکل گشا در فرهنگ مردم ایران و براساس تاریخ پرفراز و نشیبی که شهرها و آبادیهای ایران از سر گذرانده اند سعی شده است به منظور فهم دنیای ذهنیت پدیدآورندگان این قصه با روش تبیینی زمینه تاریخی_ اجتماعی آن روشن و بر این اساس به تحلیل عناصر و معناکاوی متن این قصه پرداخته شود. در اینجا روایت کرمان با توجه به مصائب بزرگی که بر مردم آن رفته محوریت دارد. این قصه که فرهنگ نذر را با خود به همراه دارد نوعی واکنش اجتماعی است که امید اجتماعی، تسکین و آرامش را در دل مردم بویژه طبقه فرودست بوجود آورده و سلطه مادی و نظری حاکمین را به چالش کشیده است. ماندگاری این قصه در جای جای ایران و کارکرد آن به نحوی روشن امتداد مصائب حیات فرودستان را و پایداری آنها را در طول تاریخ بیان می کند.