مطالب مرتبط با کلیدواژه

منظومه های قضا و قدر


۱.

بازتاب فرهنگ و ادبیات عامه در منظومه های قضا و قدر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره صفویه منظومه های فارسی منظومه های قضا و قدر ادبیات عامیانه قصه های عامیانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۷۳۰
منظومه های قضا و قدر از آن دسته آثاری هستند که در دوره زمانی صفویه تا قاجاریه با محوریت تفکر جبری و در قالب طرح یک داستان سروده شده اند. بیشتر این منظومه ها به صورت نسخه خطی در دست است و تعداد آن ها به بیش از 20 مورد می رسد. در این مقاله 4 نسخه چاپی و 11 نسخه خطی این منظومه ها از دیدگاه بررسی عناصر فرهنگ و ادبیات عامه بررسی شده اند. با وجودی که منظومه های قضا و قدر در قالب ادبیات رسمی و با محوریت یک موضوع کلامی و فلسفی سروده شده اند، مشخصه های زبانی و محتوایی آن ها ثابت می کند که منبع الهام اصلی این متون، فرهنگ و ادبیات عامه است. نوع برخورد سطحی با موضوع چالش برانگیز قضا و قدر و عاری بودن متن از استدلال های پیچیده فلسفی؛ ترویج تفکر تقدیرباوری در این منظومه ها؛ بازتاب عناصری از فرهنگ و ادبیات عامه، مثل زبان و بیان ساده؛ وزن عامیانه این آثار؛ انعکاس باورهای خرافی مثل اعتقاد به بخت و اقبال؛ توصیف برخی از سنت های مردمی، بازتاب برخی از رفتارهای عامه و توصیف شخصیت ها و مکان هایی از متن و بطن زندگی عامه از نشانه های تأثیرپذیری منظومه های قضا و قدر در ادبیات عامه است. منظومه های قضا و قدر از نظر بوطیقا و ساختار داستانی نیز کاملاً منطبق با ساختار قصه های عامیانه هستند. ضعف پی رنگ؛ ضعف حقیقت مانندی؛ اهمیت حادثه پردازی؛ شخصیت های ایستا و قالبی؛ ابهام زمان و مکان و روایت داستان از زاویه دید دانای کل از ویژگی های است که این منظومه ها را با قصه های عامیانه پیوند می دهد.
۲.

معرفی منظومه های قضا و قدر فارسی و تحلیل آنها از منظر روایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره صفویه منظومه های فارسی منظومه های قضا و قدر نوع ادبی قضا و قدر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۳۶۷
بحث درباره موضوع چالش برانگیز «قضا و قدر» همواره در ادبیات فارسی مطرح بوده است، اما به طور خاص تعدادی از شاعران دوره صفویه توجه ویژه ای به این موضوع کرده اند و مثنوی های مستقلی با عنوان «قضا و قدر» سروده اند و این مسئله به صورت یک جریان منظومه سرایی تا دوره قاجار ادامه داشته است. اغلب این منظومه ها به صورت نسخه خطی است. پژوهش حاضر تعدادی از منظومه های قضا و قدر و شاعران آنان را معرفی می کند و از نظرگاه تحلیل جنبه های داستانی، این منظومه ها را بررسی و نقد می کند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که منظومه های قضا و قدر با وجود افتراق های جزئی، دارای وجوه مشترکی هستند که وحدت ساختاری این آثار را از نظر پردازش داستانی فراهم می کند. مؤلفه های مشترک روایی این متون عبارتند از: سادگی زبان، وجود یک الگوی ثابت در پیرنگ و نیز در شخصیت پردازی، تکرار شخصیت های قراردادی و ایستا؛ مبتنی بودن همه منظومه ها بر یک مضمون کلیدی؛ ایجاد حوادث خلق الساعه و تصادفی و ضعف حقیقت مانندی؛ پایان بندی غیرمنتظره و تراژیک. بر اساس این پژوهش، شاید بتوان این منظومه ها را به عنوان یک نوع ادبی تازه معرفی کرد. حاصل این پژوهش می تواند روشن کننده بخشی از سیر تحول ادبیات فارسی و جریان شناسی ادبی باشد.