مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
خلقیات ایرانیان
بسیاری از مکتوبات حوزه خلقیات ایرانیان، با تأکید بر تلازم میان ساختار استبدادی و ویژگی های خلقی جامعه ایرانی، معتقد است حاکمیت های استبدادی در طول تاریخ این سرزمین اسباب حاکمیت ارزش های خودمدار و شکل نگرفتن ویژگی های مقوم توسعه ازقبیل مسئولیت پذیری، مشارکت، روحیه جمعی، و دیگرخواهی را سبب شده است. این پژوهش می کوشد دیدگاه رایج درحوزه متون مربوط به خلقیات ایرانیان را به نقد بکشد. برپایه یافته های تحقیق، به نظر می رسد باید به کارکرد نظریه های یادشده که حاکی از تلازم میان استبداد حاکمان و اخلاق ملت هاست به دیده تردید نگریست. نتایج حاصله می تواند دست مایه ای برای مطالعات حوزه فرهنگ و توسعه باشد.
تصویری از خلقیات اجتماعی ایرانیان در بستر عزاداری های دینی براساس گزارش سفرنامه های خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مکتوبات حوزه خلقیات ایرانیان با تأکید بر تلازم میان ساختار استبدادی و ویژگی های خلقی جامعه ایرانی، معتقد است حاکمیت های استبدادی در طول تاریخ این سرزمین، موجبات حاکمیت ارزش های خودمدار و عدم شکل گیری ویژگی های مقوم توسعه از قبیل مسئولیت پذیری، مشارکت و روحیه جمعی و دیگرخواهی را سبب شده است. آیا ریشه بسیاری از مشکلات امروز را باید در ریشه های تاریخی و خلقیات ایرانیان در گذشته جست؟ پاسخ به این سؤالات جز با رجوع به تاریخ و منابع مردم شناسی به دست نمی آید. این مقاله با رویکردی تاریخی و مردم شناختی و روش اسنادی یکی از عمومی ترین و فراگیرترین عناصر فرهنگی و هویتی جامعه ایرانی یعنی آیین عزاداری از نگاه سفرنامه نویسان را در مرکز توجه قرار داده است. بر پایه یافته های تحقیق به نظر می رسد به کارکرد نظریه های یادشده که حاکی از تلازم میان استبداد حاکمان و اخلاق ملت ها هست باید به دیده تردید نگریست.
جادوی ارتباط ایرانی؛ نقدی بر کتاب «ریشه های فرهنگی ارتباط در ایران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر به مدد شیوه تحلیلی اسنادی، به نقد کتاب «ریشه های فرهنگی ارتباط در ایران» پرداخته ایم. نتایج تحقیق آشکارکنندة برخی نقایص صوری و محتوایی است. در بخش صوری، کتاب به بازنگری جدی در ویرایش فاصله ها، اشتباهات تایپی و جملات نامفهوم نیازمند است. در بخش محتوایی، مهم ترین نکته، عدم انتخاب روش تحقیق مناسب و گزینش رویکرد تحلیلی خاصِ تاریخی است. گزینش روش تحقیق کمّی برای مسئله ای همچون ریشه های فرهنگی که ماهیتاً کیفی است، مؤلف را به کلی نگری و تعمیم دهی غیرمنطقی سوق داده است. به علاوه، انتخاب یک رویکرد خاص تاریخی ملهم از نظریة «استبداد ایرانی» و نظریة «زوال اندیشه سیاسی» مؤلف را مبتلا به «خودشرق شناسی» و غفلت از فضایل اخلاقی ایرانیان کرده است. توجه به پدیدة مهم انقلاب اسلامی و نحوه ورود و مواجهة مدرنیته به ایران، جزو پیشنهادهای نگارنده است تا با نگاهی جامع به تفسیر خلقیات ایرانیان پرداخته شود. مطالعة انتقادی این کتاب ضرورت رهایی محققان از گفتمان شرق شناسانه و توجه به خلقیات ایرانیان در بستر «گفتمان علم بومی» را بیش از پیش آشکار می کند.
تأملی در «نظریه استبدادمداری خلقیات ایرانیان» بر اساس متون ادبیات عامیانه؛ نگاهی بر فتوت نامه ها و کسب نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸۵
1 - 33
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت متون و ادبیات و فرهنگ عامیانه و بازتاب خلقیات و ارزش های اجتماعی ایرانیان در آن، رجوع به بخشی از مهم ترین اسناد و منشورها و آیین نامه های صنفی یا همان فتوت نامه ها به عنوان گوشه ای از ادبیات عامیانه ایرانیان می تواند ما را در شناخت هر چه بیشتر فرهنگ و جامعه ایرانی یاری کند. چراکه بخشی از فرهنگ و آداب ایرانیان در این اسناد تاریخی و ادبی بازتاب پیدا می کند. آیا ما در خلقیات در طول تاریخ ضعف داشته ایم؟ آیا ریشه بسیاری از مشکلات امروز را باید در ریشه های تاریخی و خلقیات ایرانیان در گذشته جست؟ پاسخ به این سؤالات و سؤالاتی از این دست جز با رجوع به تاریخ و منابع مردم شناسی به دست نمی آید. این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که با استفاده از روش مطالعه اسنادی و رجوع به اسناد (دسته اول) و متون ادبیات عامیانه، دیدگاه رایج در حوزه متون مربوط به خلقیات ایرانیان را به نقد بکشد. بر پایه یافته های تحقیق ویژگی های دیگر خواهان های همان سخاوت، مسئولیت پذیری، مشارکت و روحیه جمعی و رفق و مدارا در متون ادبیات عامیانه ایرانیان انعکاس و بازتاب یافته است. لذا مدعای رایج مطالعات حوزه خلقیات ایرانیان مورد تردید قرار می گیرد.
بررسی خلقیات ایرانیان در واقعه ی رژی (بررسی سه مصداق جمع گرایی، استبدادستیزی و قانون گریزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلقیات ایرانیان از جمله موضوعاتی است که طی دهه های اخیر به آن پرداخته شده است؛ اما در همه ی پژوهش های انجام شده، با رویکرد صفر و یکی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله تلاش نمودیم ، نشان دهیم که خلقیات ایرانیان امری فازی است و نمی توان با رویکرد صفر و یکی به آن پرداخت. ازاین رو، در این پژوهش با استفاده از روش فازی به خلقیات ایرانیان در واقعه ی رژی پرداختیم. نتایج پژوهش نشان داد که مردم در واقعه ی رژی نمرات عضویتی را در ویژگی هایی چون جمع گرایی، استبدادستیزی و قانون گریزی به خود اختصاص دادند. در مصداق جمع گرایی، مشارکت مردم در اعتراض به قرارداد رژی (92/0) نمره ی عضویت فازی، در استبدادستیزی، شاخص مبارزه تا دستیابی به هدف (81/0) نمره ی عضویت فازی و در قانون گریزی، تهدید جانی مسلمانان و بیگانگان (06/0) نمره ی عضویت فازی را به خود اختصاص داد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که رویکرد فازی به خلقیات ایرانیان می تواند نتایج مناسب تری نسبت به رویکرد دوارزشی صفر و یکی به دست دهد.
هویت جمع گرایانه و روحیه مشارکتی ایرانیان از نگاه سفرنامه نویسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
3 - 24
خودمداری، تک روی و اقتدارگرایی ازجمله مفاهیمی هستند که در رویکرد استشراقی در تبیین و توصیف هویت ملی ایرانی بر آن تأکید شده است. استدلال غالب اصحاب این رویکرد در ریشه شناسی این معضلات هویتی، استبداد تاریخی حاکم بر این سرزمین را منشأ شکل گیری آن می دانند و تأکید می کنند که این هویت خودمدارانه و استبدادزده موجب بازتولید استبداد می شود. این دست پژوهش ها، ویژگی های فردگرایانه و خودمدارانه جامعه ایرانی را وجه تمایز ما با جوامع غربی می دانند. این مقاله می کوشد این روایت از هویت ملی ایرانیان را نقد کند و نشان دهد تأکید بر معضلات هویتی ناشی از استبداد، نباید مانع از توجه به ابعاد روحیه جمع گرایی، مشارکتی و همیاری به عنوان ارکان و فضایل زیست مدنی ایرانیان شوند. این پژوهش یک بررسی توصیفی و تحلیلی است و در گردآوری داده ها از روش مطالعه اسنادی با تأکید بر سفرنامه های خارجی و ایرانی از دوره صفویه تا انقلاب اسلامی استفاده شده است.
بازنمایی خلقیات سیاح منظری ایرانیان در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله شناخت خود، پیوندی ناگسستنی با تعاملات اجتماعی دارد. گذشته از علم حضوریِ هر کس نسبت به خویش و شناخت درونی هر جامعه ای از خود، این شناخت، ناگزیر در تعاملات اجتماعی متحول می شود. یکی از منابع شناخت تاریخی از خود، تحلیل سفرنامه های ایران گردی سیاحان بیگانه است. هدف این پژوهش، صرفاً تحلیل سفرنامه ها و استخراج خلقیات سیاح منظری ایرانیان نیست، بلکه به دنبال بازنمایی این خلقیات در شبکه اجتماعی اینستاگرام هستیم. برای این منظور، سفرنامه های سیاحان بیگانه را که در عصر صفویه و قاجار به ایران سفر داشته اند، بررسی کرده ایم تا به بازنمایی خلقیات سیاح منظرانه در اینستاگرام دست یابیم. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، دو گام برداشته ایم. ابتدا با مطالعه 57 سفرنامه عصر قاجار و صفویه، ۸۵ گزاره مرتبط با خلقیات ایرانیان به دست آمد. در ادامه، از این مضامین به ۸۲ هشتگ در اینستاگرام رسیدیم و در مجموع ۱۶۴۰ پست مرتبط با این هشتگ ها را تا رسیدن به اشباع نظری بررسی کردیم. در این مرحله، مشخص شد که بازنمایی امروزی این خلقیات نسبت به عصر قاجار و صفویه چه تغییراتی داشته است. از 82 هشتگ موردبررسی قرارگرفته در اینستاگرام فارسی، 62 درصد بازنمایی کامل، 14.6 درصد بازنمایی معکوس، 5 درصد بازنمایی به صورت ناقص و در نهایت، 19 درصد فاقد هرگونه بازنمایی در اینستاگرام فارسی بودند.
بازشناسی «خلقیات ایرانی» در میدان «توسعه و عقب ماندگی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۶
203 - 242
«خلقیات ایرانی» و «توسعه و عقب ماندگی» کانون توجه نوشتار پیش رو است. باور عمومی و آنچه عمدتاً در فرآورده های علمی نشان داده شده، خلقیات ایرانی به عنوان متغیری مستقل، دارای ویژگی هایی منفی است که همواره راه بندی در مسیر گونه های توسعه در ایران بوده و عاملیت عقب ماندگی را بر عهده داشته. این تا آن اندازه پیش رفته که در مقام یک «انگارباور» شناخته می شود، اما در مقابل گویه های «باورانکار» چندی را می توان پیش کشید و آن انگار را رد نمود. بر این اساس، مسئله این جستار آن است که پیوند میان «خلقیات ایرانی» و «توسعه و عقب ماندگی» چیست که برای بازشناسی آن، از الگویی سه سطحی بهره برده ایم. سطح نخست به کارسازی منفی خلقیات بر توسعه می پردازد، سطح دوم با ارائه 10 گویه، خلقیات ایرانی را در جایگاه متغیر مستقل زیر سؤال می برد و در سطح سوم، نهادگرایی را به عنوان پایه پیونده دهنده پیش می کشد و خلقیات ایرانی را در جایگاه متغیری وابسته قرار می دهد. این نوشتار درنهایت به این خواهد رسید که خلقیات ایرانی، تأثیر ذات انگارانه ای بر فرایند توسعه و عقب ماندگی ندارد، امامیانشان نوعی پیوستگی متأثر از نهادها برقرار است که با دگرش های نهادی، آن پیوند نیز دیگرگون می شود.