مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
مفسران
حوزه های تخصصی:
عصمت موهبتی الهی و ملکه ای علمی و نفسانی است که پیشینة آن به خلقت آدم ابوالبشر به عنوان حجت الهی برمی گردد. این ملکه، انسان را از بدی در فکر و عمل حفاظت می کند. هر یک از مفسران دربارة مفاهیم و موضوعات همسو با عصمت که غالباً ذیل داستان های قرآنی انبیاء آمده، به میزان توان علمی، عقلی خود و متأثر از منابع روایی سخن گفته اند. امکان و گسترة تأثیر شیطان بر معصوم، خوف، اجتهاد، پندار و ضلالت، موضوعات گزینش شده در این مقاله است که در آن ها نه تنها بین آراء مفسران اختلاف وجود دارد بلکه گاه دیدگاه یک مفسر در موضوعات مذکور دچار تعارض و نوسان است و نشان می دهد مبانی و دیدگاه مفسر در موضوعی مثل عصمت و مسائل مربوطه، معین و مشخص نیست. ضرورت پژوهش فراگیر آیات داستانی و توجه ثانویه به روایات مربوطه راه حل این تناقضات است. خروجی این پژوهش که به شیوه توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای فراهم آمده است، الگوپذیری انبیاء و حجج الهی را ممکن و از ورود پندارهای نادرست جلوگیری می نماید.
مؤلفه های توحید اجتماعی از دیدگاه مفسّران فریقین و روایات و نسبت سنجی آن با واژه «عبادت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توحید اجتماعی که اصطلاحی نوپدید و از جمله مباحث کلام اجتماعی است، براساس تحقیقات قرآنی انجام شده و با الهام از جمله کلیدی لااله الاالله و بسیاری از آیات توحیدی، دارای دو مؤلفه اصلی نفی عبودیت غیر خدا و اثبات وحدانیت و ربویبت الهی است که مطابق آیات قرآن هر کدام دارای مؤلفه های فرعی هم هستند. نظر به اینکه ابعاد و هویت اجتماعی توحید در انظار نوع متفکران مسلمان به روشنی تبیین نشده، این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال است که مؤلفه های توحید اجتماعی چه بازتابی در آراء مفسران داشته و با توجه به دلالت آیات و روایات، عبودیت که معنای پایه ای توحید اجتماعی است در فرهنگ قرآنی به چه معناست؟ این تحقیق که با اتکاء بر ظواهر آیات دال بر مباحث توحیدی و رویکرد تحلیلی سامان یافته، نشان می دهد باوجود دلالت صریح آیات توحیدمحور بر دو مولفه توحید اجتماعی، غالب مفسران همانند نوع متکلمان و فلاسفه، کمتر به بعد نفیی توحید پرداخته اند و تنها برخی از ایشان به دوسویه بودن حقیقت توحید در قرآن توجه داشته و با تمسک به روایات تفسیری، «عبادت» را «اطاعت» معنا کرده و بر نفی اطاعت مطلق از غیر خداوند که همان بعد اجتماعی توحید است، تاکید داشته اند. شاهد صدق این برداشت، شواهد روایی در ترادف اطاعت و عبادت است. خوانش اجتماعی از توحید، عبادت را از انحصار در معنای متبادر فقهی و مناسکی آن خارج ساخته و با معادل گرفتن آن با مفهوم اطاعت و توسعه معنایی عبادت و معبود نفی هرگونه اطاعت استقلالی و کورکورانه، سلطه نظامی، سیاسی، قانونی، فرهنگی و اقتصادی را نتیجه می دهد.
نقد دیدگاه روح در قرآن دکترسها ازمنظر مفسرین فریقین
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳۷
75 - 98
حوزه های تخصصی:
قرآن کتابی مقدس و الهی است؛ که مبارزه با آن از آغاز نزول انجام شده و هنوز ادامه دارد. امروزه برای تضعیف اعتقادات مسلمانان شبهاتی علیه این اثر ارزشمند توسط دشمنان مطرح می شود. درکتاب نقد قرآن اثر دکتر سها شبهاتی درزمینه-های مختلف از جمله نوع شخصیت انسان در قرآن بیان می گردد؛ که نویسنده تلاش می کند انسان در قرآن را شخصیتی معوج، انحرافی و فاقد روح ماورایی معرفی کند. به عقیده سها انسان دارای صفات پرسشگری، خلاقیت، کشف علم، قانونگزاری، اختیار، عدالت خواهی و ... است که در قرآن مورد توجه قرار نگرفته است. سها با استناد به آیات قرآن و مسکوت ماندن روح در قرآن، هیچ دلیل عقلی و علمی بر وجود امری غیر مادی نمی یابد و آن را اختراع فلاسفه ی یونان می داند؛که قرآن از آن استفاده کرده است. وی به ناسازگاری روح با شواهد فیزیولوژیک و روان شناسی نیز استناد می کند. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی با گرایش انتقادی به روش کتابخانه ای با استناد به دلیل عقلی، آیات قرآنی و گفتار مفسران، در پاسخ به شبهه سها، روح و مقولات روحی انسان را اثبات می کند و نتیجه می گیرد که سها در گفتار خود دچار تناقض گویی شده است. علم، عدالت خواهی، خلاقیت، قانونگزاری و...از مقولاتی هستند که ریشه در روان ناخودآگاه و فطرت انسان دارند و قرآن نیز به همه آنها پرداخته است. سها با بیان این خصوصیات روحی و اعتقاد نداشتن به وجود روح در انسان، دچار نوعی تناقض در دیدگاه می باشد.
کیفیت تسبیح موجودات در قرآن: نقد آراء مفسران با روی کرد معناشناسی تاریخی
حوزه های تخصصی:
به تسبیح موجودات در آیات متعددی از قرآن کریم اشاره شده است. بسیاری از آیات از تسبیح آن چه در آسمان ها و زمین است سخن گفته اند، و در یکی از آیات قرآنی، از این حقیقت خبر داده شده که هر چیزی، خداوند را «تسبیح به حمد» می کند: «إِنْ مِنْ شَی ءٍ إِلاَّ یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» (اسراء/ 44). مسئله چگونگی تسبیح موجودات مسأله ای کلامی فلسفی در فرهنگ اسلامی است. در پاسخ به این پرسش گروهی از عالمان (عمدتا متکلمان) به تسبیح «حالی» موجودات و گروهی دیگر (عمدتا فلاسفه و عرفا) بر تسبیح «قولی» آنان قائل شده اند. این پژوهش مبتنی بر روش معناشناسی تاریخی و با بررسی تحولات معنایی تسبیح از پیش از اسلام تا قرآن کریم و سپس دوران اسلامی، تلاش کرده با عبور از این دوگان معنای تسبیح را در قرآن کریم کاویده و بر اساس آن، فهمی مناسب را از آیات مذکور فراهم آورد. حاصل این پژوهش نشان داد تسبیح موجودات از سنخ «تسبیح به حمد» است که تسبیحی از سر شوق و اشتیاق به پروردگار عالم است.
حیات طیبه ازنظر مفسران با رویکرد عقلی، نقلی و رابطه آن با حقوق انسان
منبع:
کاوش های عقلی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
145 - 161
حوزه های تخصصی:
حیات طیبه در قرآن کریم ازجمله اصطلاحات و واژه هایی است که راجع به معنا و مفهوم آن بین مفسران اختلاف نظر وجود دارد برخی آن را متعلق به آخرت و به معنای حیات بهشتی تفسیر کرده اند، برخی دیگر آن را مربوط به عالم برزخ و به معنای حیات برزخی وزندگی در قبر دانسته اند و گروهی دیگر آن را مرتبط با عالم دنیا دانسته و به معنای معرفت الهی، قناعت، روزی طیب،رزق روزانه،زندگی پاکیزه، رضای به قضای الهی،صبر و شکیبایی، شیرینی طاعت، عبادت باروزی حلال تفسیر کرده اندوگروهی دیگر آن را دوسویه دنیوی و اخروی به معنای سعادت لحاظ نموده اند.متمایز از این تفاسیر تفسیر دیگری وجود دارد که حیات طیبه را دنیوی و یک حیات مستقل می داند .هدف از این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است بعدازبررسی و تحلیل اقوال و آراء تفسیری مفسران دستیابی به تفسیر کامل وجامع از معنا و مفهوم حیات طیبه است که با توجه به صدر و ذیل آیه ونیز قرائن دیگر درآیات قبل وبعداز آیه حیات طیبه کامل ترین و مناسب ترین معنا و مفهوم برای حیات طیبه ارائه و درنهایت رابطه آن با حقوق انسان مشخص گردید.
جستاری تاریخی، تطبیقی و عقلانی پیرامون آیه ی« وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانِی » در سنت اسلامی و عهد عتیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱
166 - 190
حوزه های تخصصی:
درک ماهیت لکنت زبانی موسی(ع) می تواند گره گشای برخی شبهات کلامی گردد که ناظر به غیرمعقول بودن نقص جسمانی، به ویژه معیوب بودن زبان رسول الهی است. هدف، درک حقیقت لکنت زبانی منتسب به این پیامبر الهی است؛ بر اساس تلقی لغویون، مفسران و ودانشمندان و درک دیرپای موجود در سنت اسلامی از آیه 27 سوره طه «وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانِی » و نیز برخی اشارات قرآنی و روایی دیگر، منظور از «عقده» لکنت ظاهری و عضوی ایشان می باشد. گام بعدی تطبیق نظریه مختار از متون اسلامی بر تصریحات و اشارات عهد عتیق با رویکردی زبان شناسانه به این مسئله است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با رویکردی تطبیقی است. از نتایج این پژوهش آن است که: «لکنت به معنای عدم فصاحت، بلاغت و رسائی سخن به عللی ازجمله:کاستی اعتماد به نفس ناشی از قتل قبطی و تنگی سینه موسی(ع)، نظر راجح بوده و دیدگاه مألوف و شایع پیشین، یعنی نقص عضو، در معرض تردید و انکار قرار دارد. «عقده»، در واقع دغدغه ای بوده که موسی(ع) به هنگام بعثت خواستار برطرف شدن آن از خداوند سبحان شده بود و خداوند نیز با انتصاب هارون(ع) به وزارت ایشان، دعایش را مستجاب و آن مانع را برطرف ساخت. جالب آن که آموزه های عهد عتیق نیز با دلالت زبان شناسانه و نیز معناگرایانه با صراحت بیشتری مؤید و گویای همین رأی اخیر می باشند.
ارزیابی آرای مفسّران در نسبت «اغواگری» به خدا از سوی ابلیس و نتایج کلامی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۳)
87 - 102
حوزه های تخصصی:
در قرآن آمده که ابلیس پس از رانده شدن از درگاه الهی، با تعبیر «بِمَا أَغْوَیتَنِی»، گمراهی خود را به خدا نسبت داده است. برخی مفسران سخن ابلیس را صادق و گروهی آن را کاذب دانسته و این تصدیق یا تکذیب را زمینه طرح موضوع جبر و تفویض قرار داده اند. این پژوهش با بررسی آرای مفسران به نتایج زیر رسیده است: 1- برخی مفسران به دلیل عدم اهتمام به موضوع، سکوت کرده اند. 2- معتقدان به جبر، اغوا را به معنای اضلال دانسته و از آن جبر فهمیده اند. 3- برخی معتقدان به عدل الهی، با اینکه ادعای ابلیس را صادق شمرده اند، «اغوا» را به گونه ای معنا کرده اند که باعث بی عدالتی خدا و جبر موجودات بر گناه نشود. 4- برخی دیگر از مفسران به دلیل استشمام معنای جبر از واژه اغوا، ابلیس را در این ادّعا، کاذب و بدخواه دانسته اند. 5- علامه طباطبایی با اینکه سخن ابلیس را صادق شمرده، اما برای پرهیز از جبر، «اغوا» را اغوای ثانوی و نتیجه سوء انتخاب خود ابلیس دانسته است.
استعاره ی مفهومی «کلمات الهیاتی» منسوب به «واقعه ی بدر» در تفاسیر نخستین
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
307 - 344
حوزه های تخصصی:
آیات قرآنی که به بدر منسوب ساخته اند، در حال ساخت تصور عذاب شدید، روز قیامت، روز فرقان، روز انتقام، وعده ی حق خدا، وعده ی باطل شیطان، روز پیروزی حق بر باطل است که باید به سبب ارتباط با چیزی برجسته شوند که آن واقعه بدر است. اینکه چنین مفاهیم انتزاعی و مجردی با چه ساز و کاری با بدر مفهوم سازی می شود و گفتمانی ملموس و قابل درک پدید می آورد، مسئله ای است که این پژوهش میان رشته ای، با تمرکز بر تفاسیر نخستین و با توجه به استعاره ی مفهومی که یکی از نظریه های معناشناختی و مبتنی بر رابطه ی میان زبان و ذهن است، پی می گیرد. بر این اساس زبان شناسان شناخت گرای معاصر، با طرح این نظریه که تفکر انسان ماهیتی استعاری دارد و تمام مفاهیم انتزاعی به واسطه ی فرآیند تجسم سازی از یک امر شناخته شده و عینی مفهومی می شوند، آن را از دید کلاسیکش که تنها جنبه ی زیبایی شناختی دارد جدا می کنند. این پژوهش در چهارچوب مدل لیکاف و جانسون به بررسی استعاره های مفهومی «کلمات الهیاتی» در برخی از تفاسیر نخستین می پردازد تا نشان دهد که این کلمات در نگاه و جهان بینی مفسران نخستین چگونه تعریف می شود. نتیجه ی بررسی نشان می دهد استعاره در سرتاسر گفتمان مفسران نخستین در مورد چنین کلمات انتزاعی وجود دارد و ابزاری است که با کمک ترسیم نگاره های ملموس در بستر واقعه ی بدر و یا به عبارتی ذکر روایاتی از آن، ذهن خواننده را به سوی وضعیت تاریخی بکشانند تا قابل درک و در نتیجه، سبب باورپذیری و انتقال هر چه بهتر چنین آموزه های انتزاعی باشد.
بررسی میزان تأثیر روایات سبب نزول در تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۱۷ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
187 - 218
حوزه های تخصصی:
از طریق اسباب نزول می توان بر معنا و مقصود آیات و سور دست یافت. شأن نزول آیات فضای اندیشیدن در باره آیه را روشن تر و به درک بهتر آیه کمک می کند. در میان مفسران و صاحب نظران، در میزان تأثیر روایات اسباب نزول در تفسیر و فهم، اختلاف نظر وجود دارد. البته اصل روشنگری سبب نزول، در فهم آیات به عنوان قراین حالیه را نمی توان منکر شد؛ به شرطی که با مضمون آیه و لحن و سیاق و تمام ملاک های بررسی روایات مطابقت نماید. باید توجه داشت که روایات اسباب نزول تنها منبع و مرجعی مستقل و اساسی در بیان مقاصد الهی نیستند و در بسیاری از موارد چنین نیست که بدون دانستن آن ها، فهم آیه میّسر نگردد.
این مقاله، نقش اسباب نزول در تفسیر آیات الهی و چگونگی ایفای این نقش در بازیافت مفاهیم آیات و دلالت آن بر مراد خداوند را به بحث گذاشته و با ارائه نمونه هایی، این فایده را قابل مناقشه دانسته است.