مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
نماد
حوزه های تخصصی:
ازجمله چالش های بحث برانگیز در دنیای متن، روش هرمنوتیک است که اخیرا مورد توجه بسیاری از اندیشه مندان قرار گرفته است. این شیوه، با متن به عنوان موجودی زنده برخورد می کند. اگرچه این «روش» و البته به زعم برخی، «علم»نوی است اما، با تعمق در متون پیشین هم چون تفاسیر قرآن، می توان دریافت که اسلاف ما،روشی را که اکنون با نام هرمنوتیک از آن یاد می شود، پیش تر در متون دینی به کار گرفته اند. از برجسته ترینآنها،مفسر بزرگ عرفان، مولاناست که مثنوی معنوی او تجلی گاه هرمنوتیک می باشد.در این راستا این جستار بر آن بوده تا روش هرمنوتیک مولوی را در حکایت مارگیر دفتر سوم مثنوی باز نماید. این بررسی نشان می دهد که مولوی با استادی بی مثال، با تفسیرهای جان دار، روح هرمنوتیک را در کالبد آن حکایت جاری ساخته است. او حکایت مارگیر را با نگره معرفتی، تاریخی و اساطیری تأویل وبرداشت های نوینی از اشخاص و عناصر نمادین آفتاب، کوه، شهر به دست داده است.
کارکردهای متناقض واژه «باران» در شعر شفیعی کدکنی و بدرشاکرالسیّاب
حوزه های تخصصی:
شاعران معاصر برای بیان افکار فلسفی و اجتماعی خویش، از ابزارهای مختلفی بهره گرفتند. از مهم ترین و بارزترین آنها استفاده از نمادها است؛ یکی از نمادهای طبیعی، باران است که در شعر معاصر فارسی و عربی جلوه ی ویژه ای یافته است؛ و در شعر شفیعی کدکنی و بدر شاکرالسیاب، کارکرد نماد شناختی پر رنگی دارد. هر دو شاعر با استفاده از این نماد، سروده های سمبولیستی قابل توجهی خلق کرده اند و در قالب آن افکار سیاسی فلسفی خود را به خوبی به تصویر کشیده اند. نگارندگان در این مقاله با رویکردی تطبیقی، متأثر از مکتب آمریکایی به کارکرد نمادین و متناقضِ باران، در اشعار شفیعی کدکنی و بدرشاکرالسیاب می پردازند و این نتایج حاصل شده است که هر دو شاعر به برداشتی مشترک درباره مفهوم باران رسیده اند؛ یعنی برای بیان مفاهیم سیاسی و اجتماعی خویش، با بکارگیری ابعاد متضاد واژه « باران» بر عمق و تأثیر سمبولیک این کلمه افزوده اند و سیلاب هایی از مفاهیم مثبت(شادی، حیات بخشی و باروری، رستاخیز و... ) و منفی (مرگ، ویران گری، یأس و ناامیدی و...) را بر سر خوانندگان فرود آورده اند. البته مفاهیم مثبت و زندگی بخش «باران» در اشعار هر دو شاعر در مقایسه با مفاهیم منفی آن بسامد بالاتری دارد.
بررسی مسایل زنان از منظر اسطوره، در رمان طوبی و معنای شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان طوبی و معنای شب، بازخوانی چند دهه از تاریخ ایران است، که پیچیده شده در فضایی وهم آلود و اسطوره ای با قهرمانی به نام طوبی دارد. او که نامش نیز نمادین است، در جوار پدری دانشمند به نام ادیب پرورش می یابد. این رمان شاخص ترین اثر داستانی شهرنوش پارسی پور است که در اوج انقلاب مشروطه و حوادث پس از آن تا رسیدن به دوره پهلوی است. نویسنده در این رمان، زندگی زنی را به تصویر می کشد که علی رغم وجود تمام محدودیت های آن زمان برای زنان، توانسته است در سایه تعالیم مردان آگاه، تمام زندگی خود را مصروف رسیدن به حقیقت کند. آنچه بررسی، این رمان را، درخور اهمیت می کند، این است که محوریت داستان بر اساس شخصیت طوبی به عنوان نمونه برجسته زنان هم عصر خود است؛ اما زنان دیگر رمان، اغلب یا از نوع و نمونه افراد عقب مانده یا جاهلی هستند که در آنها هیچ قدرتی برای جذب دیده نمی شود، یا زنانی هستند متجدد، که طوبی بخاطر بینش سنتی خود، از آنها روی گردان است. این اثر با ایجاد فضایی وهم آلود و با استفاده از مضامینی مانند اسطوره، نماد و آرکی تایپ، نشان می دهد که استعداد آفرینندگی زنان، در صورت قرار گرفتن در کنار قدرت مردان، می تواند باعث نجات بشر از تیرگی ها شود. این مقاله برآن است تا ضمن بررسی کارکرد کهن الگوها به ویژه آنیموس در قهرمان، به باورهای نمادین و اسطوره ای بپردازد و از این رهگذار به این سؤال پاسخ دهد که چگونه می توان با مطالعه ریشه های فکری و فرهنگی، ستیزه های جنسیتی را پایان بخشید.
ویژگی های شاخص بلاغی و محتوایی شطحیات بایزید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عارف گرچه لحظات و آناتی از عمر خویش را در عالم برتر ملکوت به سرمی برد که صباح و مساء و مکان ندارد و تهی از هرگونه کثرت است، هنگام نقل تجربیات خود از وحدت، ناچار از توسل به ابزارهای عالم کثرت که مفهوم و منطوق است می گردد و برای توصیف خاطرات خود، هم از زبان حقیقی و هم از زبان مجازی استعانت می جوید، با وصف این سخنان وی متناقض نما و نیازمند شرح و تأویل می گردد. بایزید بسطامی پس از شهود یگانگی نفس فردی خویش با نفس کلی یا نامتناهی از عروض احوال و تجارب گوناگونی گزارش کرده که زبان وصف او را هنری و جمال شناسانه و گزاره های عارفانه اش را از منظر برخی بی معنی و از منظر گروهی حقیقت ولی غیرقابل نفی و اثبات ساخته است. وی در توصیفات خود از عالم وحدت محض، از زبان حقیقی و مجازی و انواع صور خیال چون تشبیه، استعاره، نماد و... بهره می جوید و با ابزارهای بلاغی مخاطب مبتدی سلوک را با شهود حق، مرتبه اللهی انسان، لامکانی و لازمانی عالم ورای حد تقریر آشنا می سازد. سخنان شطح آمیز، گرچه برای ارزش استحسانی و زیبایی های شاعرانه از زبان وی سرریز نکرده اند، دارای تصاویر خیالی پنداری و پدیداری اند. این مقاله بر آن است تا ویژگی های ساختاری شاخص شطحیات وی را از نظر بلاغی و محتوایی بررسی نماید.
جایگاه تمثیل و نماد در داستان های قرآنی؛ بررسی و نقد نظریه راهیابی خیال در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دیدگاه های رایج در قرآن پژوهی معاصر، بحث از وجود تمثیل و نماد در قرآن و قصه های قرآنی است. برخی از نظریه پردازان با ذکر ادله ای چون سبک ادبی مشترک میان داستان های قرآنی با داستان های بشری و بهره بردن از نماد با روش های خاص بیانی در آن، مواردی که مقصود الهی با پرسش و پاسخ و حکایت آمده، قائل به حضور نماد و تمثیل در قرآن و داستان های آن شده اند. در مقابل، عده ای دیگر با ذکر مواردی چون نا سازگاری تخیل و صحنه سازی در داستان های قرآن کریم به دلیل حقانیت و صدق آن، انگار ه حضور نماد و تمثیل در قصه های قرآن را به چالش کشیده اند. به نظر می رسد توجه به ادله و قرائن مخالفان نماد و تمثیل در قرآن، با توجه به پیامد های آن، از استواری بیشتری برخوردار است که در این مقاله در قالب نظر یه موافقان نماد و برخورد ناقدان، دربار ه آن ها بحث شده است. در مجموع، این نتیجه به دست آمده است که داستان هایی از قرآن که احتمال تمثیلی بودن آن هاست، به معنای تخیلی شمردن آن یا عدم واقع نمایی نیست. یکی از تعبیرات قرآنی که در برخی از صحنه های داستان تبلور یافته است و می تواند راه حل مناسبی برای داستان های تمثیلی باشد "تمثّل" است. حقایق ماوراء طبیعی جلو ه دیگری از واقعیت های هستی است که در قرآن کریم با تمثّل برای مخاطب ترسیم شده است.
نمادشناسی مفاهیم شیر و انار در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
105 - 116
حوزه های تخصصی:
منظومه خسرو و شیرین نظامی یکی از منظومه های برجسته ادب فارسی در قرن ششم هجری قمری است. بررسی و مقایسه تطبیقی هویت شخصیت های داستانی این منظومه با سایر منابع تاریخی و ادبی، نشان دهنده اختلاف روایت نظامی با روایت منقول دیگر مورخان و نویسندگان از این داستان است. برای نمونه شیرین و فرهاد در برخی از متون، برخلاف روایت نظامی، کنیز و سپهبد معرفی شده اند. محققان برای این اختلاف عللی چون اختلاف منابع روایی و همسان پنداری شیرین با آفاق (همسر نظامی) و ... ذکر کرده اند. جدای از چنین فرضیه هایی، به نظر می رسد سبب این تفاوت، فراموشی طرح و زیرساخت اولیه داستان در نگاه ناقلان منبع روایی نظامی باشد؛ زیرا با استناد به نشانه های درون متنی منظومه، شیرین و فرهاد همانند روایت مورخان و سایر شاعران، کنیز و سپهبد هستند که در اثر نظامی هویت آنها تغییر یافته است. سند ما برای این فرضیه اشاره به دو پدیده شیر و انار در ارتباط با این دو شخصیت در منظومه خسرو و شیرین است؛ دو ماده ای که بر اساس متن زراتشت نامه و گفته موله، ایرانشناس لهستانی، در ایران باستان مواد مخصوص به دو طبقه کشاورز – دامدار و جنگاور محسوب می شدند.
حضور عناصر چهارگانه و زبان نمادین در سعادت نامه استرآبادی و ساقی نامه ترشیزی
منبع:
شفای دل سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
229 - 253
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر کوششی در جهت یافتن برخی از نمادها در دیوان سعادت نامه استرآبادی و ساقی نامه ترشیزی است. نمادها در حقیقت مبیّن اشکال و مفاهیمی هستند که ما نمی شناسیم و از آن جا که نمادها بیانگر حالات روانی خاصّی از انسان ها هستند، می توان با تأویل و تفسیر آن ها در اشعار، به ویژگی های خاصّ روانی و جهان بینی شاعران دست یافت. ساقی نامه ظهوری ترشیزی و سعادت نامه نظام الدّین استرآبادی از جمله آثاری هستند که تحقیقات کافی در مورد آن ها صورت نگرفته و بسیاری از زوایای ارزشمند آن ها پنهان مانده است؛ بنابراین با استخراج نمادها در این دو اثر، می توان کمک شایانی به تفسیر ابیات کرد. این مقاله با هدف بررسی تطبیقی برخی نمادها در سعادت نامه نظام الدّین استرآبادی و ساقی نامه ظهوری ترشیزی مورد ارزیابی قرار گرفته است و بر آن است که به سؤال های مطرح شده پاسخ دهد. پس از استخراج این نمادها در هر دو دیوان، این نتیجه به دست آمد که نظام الدّین استرآبادی شناخت عمیق و دقیقی از نمادها داشته و انگاره های کهن الگویی را با استفاده از عنصرخیال در سعادت نامه خود به طور ویژه ای به کار برده است. این در حالی است که ترشیزی، از موقعیّت های کهن الگویی در اثرش بهره نبرده است. این پژوهش به شیوه نظری و به روش کتابخانه ای و از نوع تحلیل محتوا است.
تفسیر نشانه شناختی رنگ از منظر حکمی در نگارگری ایرانی- اسلامی
حوزه های تخصصی:
در هنر نگارگری ایرانی- اسلامی، رنگ نشانه ای از جهان قدسی و ملکوتی است، که در آن نور الهی نقش اصلی را ایفا می کند. حضور رنگ در این نقاشی ها پیامد باز شدن چشم دل هنرمند و دیدار او از عالم مثال و خیال می باشد. عنوان مقاله ی حاضر تفسیر نشانه شناختی رنگ از منظر حکمی در نگارگری ایرانی- اسلامی است، و هدف از آن تأویل معنا شناسانه ی رنگ به عنوان نشانه ی نمادین (بنابر تلقی پیرس) در این هنر است. نشانه شناسی علمی است که هدف خود را شناخت و تحلیل نشانه ها و نمادها می داند. بنابر تعریف پیرس نشانه چیزی است که جای چیزی دیگری می نشیند و بر معنا و مفهومی دلالت دارد. پیوند نشانه با معنامندی اصطلاح متن را پیش می کشد. بنابر تعریف متن عبارت از پیامی ثبت شده است و هر متن را می توان نظامی از نشانه ها دانست. در مقاله حاضر نگارگری ایرانی - اسلامی به منزله ی متنی فرهنگی منظور نظر قرار گرفته است، که در آن رنگ ها نظامی از نشانه هایی با معنا و دلالت های معنوی و حکمی برگرفته از عرفان ایرانی - اسلامی و رمز و نمادی از عالم مثال می باشند. روش پژوهش توصیفی و با استفاده از اسناد و مدارک کتابخانه ای است. نتیجه مقاله روشن می نماید که تأثیر بینش معنوی عارفان اسلامی و حکمت فرهی در ایران باستان، نگارگران را بر آن داشته تا از مفاهیم مینوی رنگ به عنوان نشانه هایی از عالم مثال در آثار خود بهره بگیرند. رنگ در نگارگری ایرانی - اسلامی نماد و رمزی برای محاکات حقیقت عالم مثال است. فرضیه ی مقاله این است که از طریق نشانه شناسی «پیرس» و تعریف او از نشانه های نمادین می توان به تاویل دلالت های نشانه شناسانه ی رنگ در نگارگری ایرانی - اسلامی با توجه به مفاهیم حکمی و عرفانی پرداخت.
خوانش نشانه گی و رموز تصاویر آیینی- حرکتی در نخستین سفال نگاری های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران پیش از تاریخ، پدیده های هنری_انسانی بسیاری قابل شناسایی است که با مطالعه بر روی آنها کاربست نماد در ساختار آنها مشهود می آید. از میان این پدیدارهای هنری به هنر تصویرسازی بر روی سفالینه ها باید اشاره کرد. پدیدارشناسی اینگونه از پدیدارها، نیاز به رمزگشایی نشانه های نمادین کاربردی در ساختار آنها را دارد. علم نشانه شناختی و رویکردهای وابسته آن، جهت پدیدارشناسی تبار چنین پدیده هایی و نیز رمزگشایی از این نمادها کارآمد خواهد بود. بخش قابل توجه ای از هنر مزبور به نگاره گری تصاویری انسانی در حال اجرای موزون نمادین آیینی مربوط است. این مقاله سعی بر آن دارد تا با تکیه بر مطالعات، روش ها،آراء و رویکردهای نوین علم نشانه شناسی به خوانش و رمزگشایی تصاویر باقی مانده از حرکات نمادین آیینی بر روی سفالینه ها به مثابه اثر هنری و متن تصاویرسازی شده هنری_ فرهنگی ایران در پیش از تاریخ، نائل آید. به واسطه این مطالعه،هم بخشی از تاریخ مطالعات هنرهای تجسمی ایران مورد واکاوی قرار می گیرد و هم بخش مغفول مانده باوری، فرهنگی و آیینی حرکات آیینی_نمادین موزون در گذشته ایران، به مثابه هنر آیینی و نمادین خوانش خواهد شد. نتیجه بنیادین این پژوهش آشکار خواهد کرد که بخش اعظم تصاویر ساده سفال نگاره ها پیش از تاریخ در ایران به صورت نمادگرایانه ای به تصویر در آمده اند که برای خوانش، نیاز به رمزگشایی نشانه گی دارند.
ویژگی های بصری و تحلیل مفاهیم نقوش ماهی روی سفال های قبل از اسلام در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
121 - 137
حوزه های تخصصی:
سرزمین ایران از اولین و مهم ترین مراکز تولید ظروف سفالی متنوع است. نقاشی روی سفال قدمتی طولانی دارد. هنرمند سفالگر در طول تاریخ شکل گیری سفال از شیوه های مختلف نقش اندازی و نقوش متفاوت استفاده کرده است. بعضی از نقوش جنبهٔ مقدس و آیینی دارند و از اعتقادات و باورهای مردم سرچشمه گرفته اند. این نقوش به صورت طبیعی یا تجریدی زینت بخش سفال ها شده اند. یکی از نقوشی که در آثار هنری ایران از دیرباز تاکنون به کار رفته نقش مایه ماهی است که از بن مایه های بسیار ماندگار در هنر ایران است، هنرمندان ایرانی آرزوی آب و تقدس آب را با نماد ماهی بر سفال نقش بستند، نقشی که یادآور برکت و روزی است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های بصری نقوش ماهی و مضامین این نقش روی سفال های قبل از اسلام در ایران است. سوالات تحقیق از این قرار است:۱. ویژگی های بصری نقوش ماهی ها روی سفال ها چیست؟ ۲. نقش ماهی بر سفال های قبل از اسلام در ایران دارای چه مضامینی بوده است؟ روش انجام این تحقیق تحلیلی-توصیفی است. جهت گردآوری اطلاعاتِ متن، از منابع کتابخانه ای، سایت های معتبر جهت تهیه مقالات، شکل ها و کتاب های الکترونیکی استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل شکل ها به صورت کیفی می باشد و از لحاظ بصری، مضمونی و مفاهیم به توضیح نقوش روی سفال، با تأکید بر نقش ماهی، پرداخته شده است.نتیجه این که، نقش ماهی به علت فرم انعطاف پذیر و متنوعی که دارد، هم از لحاظ بصری و هم از لحاظ نمادین و مفهومی مورد توجه هنرمندان سفالگر ایرانی بوده که به صورت انتزاعی و نزدیک به طبیعت نقش اندازی شده و استفاده از این نقش بر ظروف سفالی نشانهٔ حیات انسان بوده که از خاک، آب و گِل شکل گرفته است.
طراحی جواهر براساس شخصیت های زن در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
33 - 44
حوزه های تخصصی:
به دلیل ورود الگوهای بیگانه در بازار جواهرات (زیورآلات)، نیاز به تولید آثاری است که دارای بار فرهنگی بوده و نیز بر هویت زن ایرانی تأکید کند. انتخاب «شاهنامه فردوسی» می تواند منبع الهام مناسبی باشد. از بین زنان شاهنامه، «رودابه» با بیشترین توصیف انتخاب شد. این پژوهش در راستای پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان شخصیت اسطوره ای رودابه را برای طراحی جواهرات به کار برد و از روش داستان سرایی برای طراحی جواهر استفاده کرد؟ طراحی جواهر برای زن معاصر ایرانی با بهره گیری از الگوی زن اساطیری (رودابه) در راستای معرفی این کهن الگو صورت گرفت.در روش داستان سرایی، تمرکز نه به کارکرد محصول که به پیام آن معطوف است. روند پژوهش شامل دو فاز است، نخست اسطوره پژوهی و تعریف داستان مرتبط با آن (مطالعه و بررسی زنان شاهنامه، اولویت بندی آنان و انتخاب پرکاربردترین نمونه، استخراج نمادها و تعریف داستان براساس الگوی داستان های کلاسیک) و دوم مردم نگاری و ارزیابی (شناسایی الگوهای مشترک، تدوین مود برد، تعریف چهار داستان برای کاربران و طراحی براساس داستان ها و مودبردها و در نهایت ارزیابی طرح ها توسط کاربران و انتخاب چهار طرح برتر). در ارزیابی آثار، امتیاز کاربران نشان داد که جواهرات طراحی شده می تواند حامل الگوهای اساطیری و معرف آن برای زن معاصر باشد. به نظر می رسد که استفاده مناسب از نمادها در طراحی و توجه به درک استفاده کنندگان از فرم ها، در تداعی مفهوم یک نماد اهمیت دارد و می توان با استفاده از روش داستان سرایی در جهت بهره وری از نمادهای کهن و اساطیری زنانه ایرانی برای طراحی مناسب و مطلوب زنان معاصر ایران بهره برد.
مفاهیم نمادین گل بنفشه در دوبیتی های مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۳۶
249-280
حوزه های تخصصی:
عناصر نباتی موجدِ نمادهایی هستند که تجسمی متعالی تر از دال و حتی برجسته تر از مدلول های خود را عرضه می دارند و درحقیقت روح انسان را با ماوراء هستی پیوند می دهند. نماد به نوعی با احساس نیاز در انسان مرتبط است. ادبیات عامه، علمی برای شناخت آداب و رسوم و عقاید مردم است که افسانه ها، باورداشت ها، داستان ها، ترانه ها و... را شامل می شود. ترانه های عامه به دلیل پاسداری از هویت فرهنگی ملی و انتقال احساسات و عقاید گذشتگان ما، بخش مهمی از ادبیات شفاهی محسوب می شود. در اشعار مازندرانی نمادهایی دیده می شوند که در اساطیر ریشه دارند و کهن الگوهایی که نسل به نسل در میان مردم گشته و جایگاه و اعتبار خاصی یافته است. در این پژوهش، بیش از هزار بیت از اشعار مازندرانی بررسی شده است. بر اساس یافته های کتابخانه ای و میدانی تحقیق می توان گفت که گل بنفشه در میان گل های دیگر در اشعار مردم مازندران بسامد زیادی دارد، زیرا نمایانگر فصل بهار، سال نو و آغاز کار و تلاش دوباره است که گاه با بن مایه های اجتماعی، تعلیمی و عاشقانه (غم عشق و درد انتظار) همراه است. تا جایی که عاشق به گفت وگو با گل بنفشه می پردازد؛ با عطر خوشش یاد یار می افتد و شکل قلبی و رنگ کبود را نمادی از دل دردمند خود می داند و درهم روییدن و پیچ در پیچ بودنش را نمادی از زلف معشوق می بیند.
واکاوی غرائب نگاری نسخه مصور چاپ سنگی «در بیان قصه حضرت سلیمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از کتاب های چاپ سنگی مصور، «در بیان قصه حضرت سلیمان» است که ضمن روایتگری به زبان عامیانه عصر قاجار، دارای شاخصه بصری غرائب نگاری است. مقاله حاضر با رویکرد آیکونوگرافی و با روش توصیفی تبیینی بدین سؤال پاسخ می دهد: این موجودات غریب به چه نحوی در نگاره های کتاب مذکور تصویر شده اند و منشأ شکل گیری شان چیست؟ نتایج نشان می دهند در نگاره ها، موجودات غریب خیالی، در قالب نیروهای خیر و شر با سایر عناصر تجسمی ترسیم شده اند و منشأ شکل گیری شان هنرهای تمدن جیرفت، چین و نقش برجسته های هخامنشی و ساسانی است، نیز با منشأ بهره وری از اسطوره های بین النهرین، چین، هند، مصر و همچنین نمادهایی از تمدن های عیلام و لرستان، هنر اروپای قرون وسطی و پس از آن، که در تجسم بخشیدن به این نیروها دیده می شود. نمادهای مشهود در نگاره ها ازجمله موجودات با چهار دست یا دست شاخدار، تک چشم، دستکش، ستاره، زنگوله، شیپور، بعل، دلقک و پان هستند که ریشه در تفکرات هنرهای عبری و یونانی دارند و آگاهانه چه به لحاظ فرم، اصول و قواعد بصری و چه به لحاظ بار معنایی به کار گرفته شده اند تا روایتگر این کتاب باشند.
تلاقی نمادها و مفاهیم دریدایی در رمان هرگز رهایم مکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
107-126
حوزه های تخصصی:
هرگز رهایم مکن ( 2005) رمانی از نویسنده انگلیسی‑ژاپنی، کازو ایشی گورو، است. رمان های ایشی گورو از نظر ساختار، طرح و مضامین با یکدیگر متفاوت اند. هرگز رهایم مکن یکی از رمان های معروف علمی تخیلی اوست که محور اصلی آن، نقد هنجارهای اجتماعی جامعه است. این رمان که از نگاه یکی از شخصیت ها به نام «کتی» روایت می شود، به زندگی دانش آموزان مدرسه شبانه روزی «هیلشم»می پردازد. کتی دختری ستم دیده است که سال های زیادی را زیر چتر قوانین ناعادلانه مدرسه سپری کرده است. پژوهش حاضر در پی بررسی این رمان از دیدگاه ساختارشکنی است. مسأله قابل توجّه در این مقاله، اشاره به مفاهیم ساختارشکنانه بر اساس نظریّه دریدا، فیلسوف فرانسوی و بنیان گذار استراتژی ساختارشکنی، است. اگرچه رمان های ایشی گورو از جنبه های بی شماری موردمطالعه قرارگرفته اند، اما موارد بسیار کمی وجود دارد که در آنها به بررسی مفاهیم و مضامین پساساختارگرای موجود در آثار ایشی گورو پرداخته شده است. ازاین رو، در تحقیق حاضر سعی شده سه مفهوم ساختارشکنی یعنی «رابطه دلبخواهی بین دال و مدلول»، «تقابل های دوگانه» و «مرکز زدایی» در رمان هرگز رهایم مکن بررسی شود. مقاله پیش رو با به کار گیری نظریّه ساختارشکنی دریدا به این موضوع می پردازد که چگونه با استفاده از مفاهیم یادشده، این رمان نمادهای پیچیده ای را به مخاطب معرّفی می کند که خودِ آنهاارائه دهنده لایه های مختلف معنایی و گاه ضدونقیضی هستند. درنهایت، این مطالعه نشان داد که معانی متفاوت و متضاد این نمادها از طریق رابطه دلبخواهی بین دال (نشانگر) و مدلول، تقابل های دوگانه و مرکز زدایی ساخته می شوند.
تحلیلی معنا شناختی از کعبه معظّمه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۹۱)
6 - 27
حوزه های تخصصی:
کعبه، مقدّس ترین معبد الهی، نماد همیشگی اسلام، کانون گسترش کره خاکی و اولین نقطه مسکونی زمین است. این کانون قدسی، عمری به درازای حیات این جهان دارد و همچون نگینی فروزان بر تارکِ هستی درخشیده و چراغ راه و مایه هدایت بشر می باشد. عرش خدا در زمین، محور و مدار توحید، جاذبیت خارق العادّه، مصونیت اعجاب آمیز، پناهگاه امن بشر، هدایت عالمیان، پرچم و بیرق اسلام، قوام دین، استواری مردم، برابری و مساوات، اتحاد و انسجام، پیوند با ولایت و آمرزش گناهان؛ برخی از برجسته ترین ویژگی های نمادین این معبد قدسی است. این نوشتار، با رویکردی ارتباطی، به معنا شناسی خانه کعبه به عنوان پیچیده ترین نماد حج پرداخته و جنبه های نمادین آن را به عنوان راهبردی شناختی برجسته می سازد.
تحلیلی معناشناختی از سرزمین مقدس عرفات(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
7 - 38
حوزه های تخصصی:
عرفات سرزمینی مقدس و از نمادهای پیچیده حج است که در طول تاریخ، انسان های بی شماری با آن در ارتباط بوده و از معارف بی پایانش بهره برده اند. این سرزمین مقدس، همواره با فراخواندن انسان ها به معارف و شناخت های ناب و توحیدیِ خود، مایه هدایت و آشنایی آنان با وظایف اصیل و ذاتی شان گردیده است. اما از آنجا که معارف و اندیشه های عرفات، ژرف و فناناپذیر است، بدیهی است که با گذشت زمان و رشد و شکوفایی اندیشه بشر، پیام ها و کارکردهای تازه تری می یابد. شناخت خود، دیگران (دوستان، همراهان، دشمنان و شیاطین)، جهان طبیعت و ماورا و مهم تر از همه، شناخت خداوند متعال، از جمله برجسته ترین کارکردها و معارف نمادین این سرزمین مقدس به شمار می رود که در کمال و دستیابی حج گزاران به قرب الهی، نقشی اساسی دارد که نیازمند تحلیل و بررسی است. نوشتار حاضر با رویکردی ارتباطی، به معنا شناسی سرزمین مقدس عرفات، به عنوان یکی از نمادهای پیچیده حج پرداخته و کارکردها و جنبه های نمادین آن را به عنوان راهبردی شناختی برجسته کرده است.
تحلیلی ارتباطی از سرزمین مقدس مشعر(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
17 - 44
حوزه های تخصصی:
مشعر سرزمینی مقدس، و رمزآمیزترین نماد حج است و چنان که از نامش پیداست، ارتباط و پیوندی ناگسستنی با شعور و آگاهی دارد. در این سرزمین مقدس حج گزار معارف و شناخت های اندوخته خویش در عرفات را به بینش و اعتقادی راسخ و کاربردی مبدّل می سازد و به مراتب والایی از شعور و آگاهی به اسرار حج دست می یابد. تمامی شعور و آگاهی های سرزمین مشعر، رمزى و نمادین است و مفاهیم ارزشی ژرف و عمیقی را منعکس می سازد. اما هنوز ابعاد بسیاری از آنها، ناشناخته و مهجور مانده است که نیازمند تحلیل و بررسی است که مسلّماً با گذشت زمان و رشد و شکوفایی تفکر و اندیشه بشر، حقایق بی پایان مشعر هرچه بیشتر شکوفا و آشکار می گردد و پیام ها و کارکردهای تازه تری از آن کشف می شود. نوشتار حاضر بر آن است که با رویکردی ارتباطی به معناشناسی سرزمین مقدس مشعر، به عنوان رمزآمیزترین نماد حج و محور ارتباطات امت اسلام پرداخته و کارکردها و جنبه های نمادین آن را به عنوان راهبردی شناختی، برجسته سازد.
تحلیل کهن الگویی نماد «پری» در خسرو و شیرین نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
طبق نظر یونگ کهن الگوها در ناخودآگاه جمعی از طریق نمادها ظهور می یابند. هر کهن الگو می تواند در جامه نمادهای مختلف ظاهر گردد. با بررسی افسانه ها و قصه های پریان می توان بین خودآگاه و ناخودآگاه که آبشخور اسطوره هاست ارتباط برقرار کرد. پریان نیروهای فرا طبیعی روح انسان را نمادین می کنند. پایداری مضامین پری در ذهن بشری نشان از قدرت عظیم و شگرف آن هاست که توانسته اند از ماقبل تاریخ به عصر جدید، سفر کنند و در لابه لای آثار قصه پردازان و شاعران به حیات خود ادامه دهند. نظامی به همه باورهای کهن درباره نماد پری آگاه بوده و به کمک آن توانسته نهانی های ناخودآگاه درون خود را که در قهرمان داستان-شیرین- نمود یافته است، توصیف کند. او در سایه این نماد و با تخیلات شاعرانه، آنیمای درون خود را به تصویر کشیده است. سویه مثبت پری در خسرو و شیرین، نشانگر روان تکامل یافته و به فردیت رسیده سراینده آن می باشد. هماهنگی میان احوال و رفتار و نقش های «شیرین» نظامی با الگوهای باستانی شخصیت «پری» حاکی از موفقیت شاعر در وصول به هدف آگاهانه اوست. پژوهش حاضر تصویرسازی نظامی را از کهن الگوی پری و تحول تدریجی مفاهیم آن در قالب داستان خسرو و شیرین نشان می دهد. تصاویر و مفاهیمی که بیان کننده راز بقای اسطوره پری در زبان نمادین شاعران، تحت تأثیر ناخودآگاه جمعی بشر می باشد. در این جستار ضمن طرح موضوع نقد کهن الگویی و بیان جایگاه نمادها در عرصه آفرینش های هنری، به بررسی نماد پری در خسرو و شیرین نظامی پرداخته شده است.
ماهیت و کارکرد تصویر نمادین در شعر نیما(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تصویر از اساسی ترین اصطلاحات نقد ادبی و از مباحث بنیادی بلاغت امروز است. این مقاله بر آن است که ویژگی و کارکرد تصویر نمادین شعر نیما را بررسی نماید. بنابراین نماد و همچنین شاخصه های ایماژ نمادین در شعر نیما با بحث از: گنگی ذاتی، تأویل پذیری و چند معنایی، وحدت ایده و تصویر و ساختار ارگانیک تبیین شده، و به نظم افکار و احساسات و القای احساس و عاطفه، دو نقش و کارکرد مهم ساختار تصویر در شعر نیما پرداخته شده است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کیفی و کتابخانه ای است. هدف از مقاله حاضر ارزیابی تصاویر شعر نیما از منظر منطق تخیلی خاص و بررسی کیفیت نظام ایماژی در شعر او با تکیه بر نظریه های زیبایی شناسی ادبی مدرن و مطابقه آن با مکتب های ادبی است. یافته ها گویای آن است که ماهیت، کارکرد و فرآیند تصویر نمادین با توجه به نگرش او به مکتب های ادبی، متفاوت است. با توجه به طرح مسایل اجتماعی و سیاسی و گرایش نیما به وقایع اجتماعی، قلمرو معنایی این ساختار از تصویر در شعر او، نمادگرایی انسانی -اجتماعی است و ساختار اندامیک نماد، یکی از شاخصه های بارز تصویرگری نمادین در شعر نیما است.
تصویرهای عاشورایی در شعر معاصر فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
23 - 32
حوزه های تخصصی:
شعر عاشورایی با تأثیر از قیام کربلا از دوره آغاز شکل گیری تا هنگام تحول و شکوفایی، برخورداری از زبانی فخیم و درون مایه هایی منحصربه فرد به تدریج ساختار لفظی و معنوی و سبک بیانی خاص خود را یافت و با خلق آثار چشمگیر و قابل اعتنا، زمینه ایجاد مکتب شعری مستقلی را از آن فراهم ساخت. در نتیجه شعر عاشورایی را میتوان این چنین تعریف کرد: شعری است که در مورد امام حسین (ع) و یاران باوفایش سروده شده و میتوان سال 61 هجری را سال شروع این شعر دانست. در این مقاله تلاش شده است نگاه شاعران معاصر به واقعه عاشورا بازنمایی و نمادهای عاشورایی در شعر آنها تبیین شود. در نوشتار حاضر تصاویر عاشورایی در آثار شاعرانی؛ چون: موسوی گرمارودی. قیصر امین پور، محمد حسین کسرایی، علی معلم، صغیر اصفهانی، مشفق کاشانی و مردانی بررسی و تحلیل شده است.