مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
ایمان
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
35 - 66
حوزه های تخصصی:
تنها بُعدی از ابعاد وجودی انسان که اثری از بی نهایت بودن دارد و می تواند با بی نهایت، ارتباط برقرار کند، "قلب" است، برای تغییر حالات انسان، لازم است قلب او را تغییر داد و برای ایجاد این تحوّل، باید ویژگی ها و شرایط قلب را دانست و قواعد اثرگذار آن را درک کرد. امروزه به دلیل عدم توجه به حالات انفعالی قلب، همواره سلامت روان انسان به خطر افتاده است و زندگی روزمره افراد را تهدید می کند، از این رو انسان برای حل این مشکل نیازمند مطالعاتی در این زمینه هست، قرآن کریم که سخن آشکار حق برای هدایت بشر است، ضمن آیاتی ویژگی های قلب سلیم را بیان کرده است و با تدبر در معنای ژرف و عمیق این کتاب آسمانی می توان به آرامش روان دست یافت، از ویژگی های قلب سلیم می توان به تقوا، آرامش، تثبیت، خشوع، شوق و تمایل اشاره کرد. تقوای قلب نیز یکی از مقامات ایمان است که موجب ارتقاء فضیلت اخلاقیات عالی انسان است و در واقع همان رسیدن به آرامش روانی و خوشبختی معنوی است.
راه های افزایش آرامش در قرآن و سبک زندگی اسلامی و تأثیر آن بر تربیت فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
429 - 448
حوزه های تخصصی:
آرامش و طمأنینه از اساسی ترین نیازهای انسان است و تأکید ویژه ای در دین اسلام بر آن شده، و عوامل استرس زا و اضط راب از مسائل و مشکلات اساسی و جدا نشدنی جوامع بشری است و تبعات ناشی از آن باعث از بین رفتن آرامش بوده و از عوامل اصلی بیماری های جسم ی می باشد. امروز بشر از پدیده های مختلف خانوادگی، و ناکامی ها در عذاب است و این در صورتی است که آسایش بدست آمده از پیشرفت تکنولوژی و فناوری، موجب کاهش ظرفیت و از بین رفتن عوامل آرامش انسان شده است. در چنین حالتی، بهره مندی از خصوصیاتی که سبب افزایش آرامش می شود از التزامات افزایش آرامش، دارا بودن و عامل بودن به چنین خصوصیاتی می باشد که دارندگان آن از آرامش بیش تری برخوردارند. در قرآن هم به داشتن چنین صفاتی، جهت رسیدن به آرامش سفارش شده است، پس پرداختن به چنین موضوعی در جهت رسیدن به آرامش اهمیت بسزایی دارد. این مقاله، با رویکرد قرآنی- روایی با مطالعه کتب و متون دینی، به بررسی و تحلیل نقش افزایش آرامش در تربیت فرزندان پرداخته است.
بررسی رابطه ایمان و کفر با علم در کلام صدرالمتألهین و عین القضاه همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیر زمان در تمدن اسلامی و مسیحی، متفکران و الهیدانان، درباره مفهوم ایمان و کفر و مسائل پیرامون آن ها با رویکردهای مختلف تفسیری، فلسفی، کلامی و عرفانی مباحث فراوانی مطرح نموده اند. این مباحث بازتاب اجتماعی فراوانی همچون تکفیر و تقدیس به همراه داشته است. عین القضاه همدانی پس از بیان تفاوت علم و معرفت، راه شناخت حقیقی را طوری ورای طور عقل دانسته و با انتقاد از فیلسوفان در بحث مفهوم ماهوی ایمان، معنای آن را تصدیق قول انبیاء و پایین ترین مرتبه آن را عمل مطابق با اوامر و نواحی الهی بیان می کند. ایمان دارای دو جنبه است: علم و عمل و نشانه آن، «تعظیم لامرالله» «مهرورزی به خلق خدا» است. وی پس از بیان اقسام کفر، اقسامی از آن را پسندیده بلکه لازمه ایمان می داند. در مقابل، ملاصدرا با نگاهی معرفت شناختی فلسفی، در معنای ایمان و کفر، اصالت را به علم و معرفت داده و در همه مراتب ایمان همچون ایمان لفظی، تقلیدی، برهانی و حتی کشفی، نقش اصلی را به معرفت و علم می دهد. او کفر را شدیدترین مرتبه جهل می داند. در این مقاله، دیدگاه عین القضاه همدانی (492- 525 ق) و ملاصدرا (۹۷۹-۱۰۵۰ ق) در باره ایمان و کفر و برخی مسائل مهم آن ها با روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی تطبیقی قرارگرفته است.
ایمان، عقلانیت و زندگی اخلاقی از دیدگاه کرکگور و مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرکگور با موضعی ایمان گرایانه به تحلیل رابطه ی ایمان و عقل می پردازد. او معتقد است عقلانی کردن ایمان امری متناقض است و هرگز نمی شود ایمان را، که شور و حقیقتی انفسی است، در بند عقلانیت گرفتار کرد. مطهری، برخلاف این نگرش ایمان گرایانه، عقیده دارد مبنای ایمان عقلانیت است، هرچند طریق انفسی یا راه فطرت نیز در وصول به حقیقت نقش آفرین است. هم مطهری هم کرکگور به نقش اراده در ایمان قائل اند. هر دو باطن ایمان را تسلیم می دانند و هر دو تصویری از انسان تعالی یافته ارائه می کنند. با این حال، کرکگور اساساً متعلق ایمان را امر پارادوکسیکالِ خدای تجسدیافته در قالب بشر می داند در حالی که مطهری، ضمن تأکید بر ایمان عارفانه و شورمندانه، به عقلانی بودن ایمان دینی قائل است. آنچه، به رغم این اختلاف ها، مطهری و کرکگور را به یکدیگر نزدیک می کند تلقی آنان از زندگی اخلاقی است، زندگی ای که مبنایی ایمانی دارد و شاکله اش را تسلیم باطنی به خدایی می سازد که فطرت آدمی را سرشته است. به نظر می رسد می توان برای تلفیق دیدگاه های متفاوت کرکگور و مطهری راهی یافت. جست وجوی ما در پی این راه شورمندی ایمان کرکگوری را با میزانی کمال یافته از تکامل عقلانی نزد مطهری، که متضمن درک محدودیت ها و نارسایی های عقل انسانی است، هم طراز می کند.
جایگاه حسن فعلی و حسن فاعلی در ارزشمندی اخلاقی افعال از منظر آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های نظام ارزشی اسلام برخلاف بیشتر مکاتب اخلاقی، توجه به حسن فاعلی در ارزشمندی اخلاقی است؛ اما این به معنای نادیده گرفتن جایگاه حسن فعلی نیست. مقاله حاضر با هدف تدقیق در دیدگاه آیت الله مصباح یزدی در جایگاه هریک از حسن فعلی و حسن فاعلی در ارزشمندی فعل اخلاقی به رشته تحریر درآمده و به تحلیل دیدگاه ایشان در برخی مسائل جزئی در این بحث پرداخته است. از جمله مسائل مدنظر در این مقاله، رابطه حسن ذاتی با ارزشمندی افعال، حسن فعلی و ارزشمندی در فعل مباح، وجوه اصالت حسن فاعلی و ارتباط نیت خوب بدون عمل با ارزشمندی اخلاقی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی است. این نوشتار که با روش توصیفی و تحلیلی نگاشته شده، به این نتایج دست یافته که از منظر ایشان، «حسن ذاتی» به معنای حسن فعلی است، اما ارزشمندی اخلاقی فعل، مشروط به حسن فاعلی نیز هست. مباحات شرعی با توجه به معنای سلبی حسن (قبیح نبودن)، از مصادیق حسن فعلی محسوب می شود و با نیت الهی، ارزش اخلاقی پیدا می کنند. همچنین می توان وجوه اصالت حسن فاعلی را در وابستگی حسن فعلی به حسن فاعلی، جهت دهی ارزشی آن به فعل خنثا و تأثیر قبح فاعلی در سقوط انسان دانست. علاوه بر این، بررسی به دست آمده روشن کرد که نیت خوب بدون انجام فعل، فعل جوانحی محسوب می گردد و موضوع آن از بحث دخالت حسن فعلی و فاعلی در ارزشمندی اخلاقی خارج است.
ایمان و ارزش اخلاقی (1)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۳۰۴
5-8
ارزش اخلاقی به رفتاری تعلق می گیرد که انسان را به سوی کمال نهایی سوق دهد و در سعادت ابدی او تأثیر داشته باشد. در اسلام، چنین چیزی متوقف بر ایمان به خدا و روز قیامت است. آنچه به طور قطع از آیات و روایات استفاده می شود، این است که اگر کاری بدون ایمان انجام شود، در آخرت ثمری نخواهد داشت: «وَقَدِمْنَا إِلَی مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَّنثوراً» (فرقان: 23). بنابراین انسان قبل از کسب ارزش های اخلاقی لازم است به کسب ایمان بپردازد. اما آیا ایمان نیز از ارزش های اخلاقی به شمار می آید؟ زیرا این سؤال مطرح است که چگونه ارزش اخلاقی بر کسی که هنوز ایمان نیاورده، صادق است؟ چون نمی توان کسب ایمان را مبتنی بر ایمان دانست. از سوی دیگر، ارزش اخلاقی، فعل اختیاری انسان است. بنابراین اگر ایمان برای کسی به عنوان یک فعل اختیاری مطرح نباشد، او کاری انجام نداده است تا ارزش اخلاقی داشته باشد.
نقد و بررسی وجوه معنایی «گوهر» و «صدف» دین به منزله عامل مؤثر در گستره دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۲
۲۰۰-۱۸۱
حوزه های تخصصی:
بحث گوهر و صدف دین یکی از مباحث «فلسفه دین» می باشد. درباره معنای «گوهر» و «صدف» دین نظریات مختلفی مطرح شده است که بر سعه و ضیق گستره دین مؤثر بوده و اغلب نگاهی حداقلی به دین دارند. گوهر و صدف دین به معنی «ذاتیات» در مقابل «عرضیات»، «حقیقت» در برابر «قشر و پوسته»، «اصل» در مقابل «فرع»، «ما به الإشتراک» در برابر «ما به الإفتراق»، «غایت القصوی» در مقابل «غایات مقدمی و متوسط»، نظریاتی است که در این مقاله با روش تحلیلی و کتابخانه ای بررسی شده، وجوه ضعف استدلالهای آنها آشکار، و آنگاه نظریه «ایمان به مثابه گوهر ادیان» به عنوان نظریه مقبول تبیین شده است. با توجه به گوهر بودن «ایمان» و با توجه به متعلّقات آن، گستره دین به شعاع آن اموری است که لازم است به آنها ایمان آورده شود، یعنی تمام اموری که از جانب خدای متعال بر پیامبر گرامی اسلام (ص) نازل شده و توسط ایشان برای ما ابلاغ شده است.
بررسی دیدگاه برخی خاورشناسان در موضوع فضیلت شکر در قرآن و رابطه آن با اخلاقی بودن ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
۶۸-۴۹
حوزه های تخصصی:
ایزوتسو شکر را در قرآن با ایمان مترادف دانسته و راینهارت با توجه به تقابل شکر و کفر در قرآن، آن را دلیل بر الزام اخلاقی دانسته است. گر چه اصل ادعا، مبانی و دلایل ایشان با اشکالاتی مواجه است؛ اما توجه آنها به تضاد شکر و کفر در قرآن، راهبردی مبنی بر پیوند شکر و ایمان و فضیلت اخلاقی شدن ایمان ارائه می دهد. بر اساس تحلیل لفظ شکر در قرآن و آیات آنکه در مقابل با کفر قرار گرفته و اشاراتی که در کلام مفسران و اندیشمندان اسلامی آمده، لازمه شکر نعمت های مادی و دنیوی، شناخت منعم و استفاده از نعمت ها در مسیر خواست الهی است که نتیجه آن ایمان است؛ نیز لازمه شکر نعمت هدایت انسان به دین، بهره گیری از این هدایت و ایمان آوردن به خدا است و انکار خداوند در واقع ناسپاسی در مقابل نعمت هایی است که قابل انکار نیست. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است.
نقش توکل در آرامش روان با بهره گیری از «دعای هفتم» صحیفه سجادیه
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
105 - 121
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش توکل در آرامش روان با بهره گیری از «دعای هفتم» صحیفه سجادیه است. در این راستا و با روش توصیفی- تحلیلی، آثار توکل در زندگی انسان مانند افزایش استقامت و تقویت اراده، تقویت روحیه و قوت قلب، هموار کردن سختی ها، پیروزی، محو شبهات و دستیابی به سعادت از این دعا برای دستیابی به آرامش روان استخراج شده است. نتایج نشان داد که تحلیل محتوای دعا نشانگر آن است که این دعا، به سه بخش تقسیم شده است؛ بخش نخست آن به بیان صفات پروردگار اشاره دارد؛ بخش دوم مشکلات، حوادث و سختی هایی که به سبب آنها پیش آمده است را بیان می کند و بخش سوم دعا در بیان این نکته است، که حل مشکلات فقط به دست پروردگار است و به راه حل آنها اشاره می کند. با توجه به ارتباط گسترده بین آرامش روان و توکل، ازجمله راه های رسیدن به آن را می توان ایمان به خدا، یقین و قطع طمع از دیگران دانست. بنابراین، دستیابی به آرامش روان از طریق دستیابی به توکل، با توجه به راهکارهای موجود در دعای هفتم صحیفه سجادیه ممکن است.
بررسی انتقادی تفسیر شارحان روایت محمدبن عبید از امام رضا (علیه السلام) در نفی رؤیت پذیری خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
9 - 27
حوزه های تخصصی:
در منابع معتبر روایی امامیه، همچون اصول کافی، در ضمن بحث از رؤیت پذیری خداوند از امام رضا (علیه السلام) روایتی نقل شده است که مضمون آن روایت این است که رؤیت خداوند با ایمان با او، نه در دنیا و نه در آخرت، قابل جمع نیست و ازین رو، رؤیت خداوند امکان ندارد. اندیشمندان شیعی این روایت را از روایات صعب و غامض برشمرده اند و در تبیین معنای آن راه حل های متعددی را پیشنهاد کرده اند. اما به نظر می رسد که هیچ یک از راه حل های مورد ارائه، قابل پذیرش نیست؛ چرا که برخی از معانی پیشنهادشده یا با ظاهر روایت همخوان نیست و یا آنکه برخی از آنها به لحاظ معنا نمی توانند مطابق با روایت باشند. بدین جهت یا باید در تبیین معنای این روایت به دنبال راه حل دیگری بود و یا آنکه به جهت ناشناخته بودن محمد بن عبید -که راوی آن است- صدور آن را لااقل به شکلی که در منابع روایی آمده است، نفی نمود.
نگرش عارفانه ابن عربی به ایمان فرعون با نگاهی به شعر شاعران عارف فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
176 - 194
حوزه های تخصصی:
ابن عربی عارف اندیشمند و صاحب نظر در عرفان نظری با اثر بی بدیل فصوص الحکم عقیده به ایمان فرعون قبل از مرگ و در نتیجه تبرئه او را دارد. این عقیده از منظر شاعران و نویسندگان عارف فارسی زبان مورد تایید قرار نگرفته و به اتفاق همگان به جهنمی بودن او و خلود در دوزخ اشاره کرده اند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به نقد دیدگاه ابن عربی در مسأله مذکور می پردازد و اثبات می کند که اولا لازمه سخن محی الدین، اتحاد ارواح مقتولین جهت ظهور موسی(ع)، اجتماع ارواح کثیر در یک بدن است(تناسخ). ثانیا، توجه به آیات قبل و بعد آیه(یونس: 90) نیز عدم ایمان فرعون پیش از مرگ را تأیید می نماید. آیه قبل تحقق دعای موسی(ع) و هارون(ع) در جهت عذاب و عدم ایمان فرعون و آیه بعد نیز استفهام انکاری از ایمان اوست. دیگر اینکه فرعون، به دلیل مدعی الوهیت بودن(نازعات: ۲۴)، خدائی به جزء خود نمی شناخت. و به این نتیجه می رسد که سئوال او از حقیقت خداوند (شعرا: 23) از جهت انکار و استبعاد بود نه شناخت حقیقی و علم به مظاهر اسمائی او.
بررسی تأثیرمعنویت و ایمان بر تقویت فرهنگ عمومی از منظر قرآن، حدیث و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
79 - 100
حوزه های تخصصی:
فرهنگ اسلامی- ایرانی، علی رغم غنای زیاد، با از بین رفتن مرزهای فرهنگی و تهاجم فرهنگ غالب غرب، در معرض آسیب قرارگرفته است. ارتقاء فرهنگ عمومی توده مردم، نیاز امروز جوامع بشری است. رواج آسیب ها و کمبود مکارم اخلاقی، جوامع را به انحطاط می کشاند. در ایران اسلامی، ضرورت ارتقاء فرهنگ عمومی در جهت نیل به تمدن نوین اسلامی، ما را به شناخت مبانی و زیر ساخت فرهنگ اصیل اسلام، دعوت می کند. آیین اسلام، مذهب تشیع و عرفان اسلامی، کامل ترین دستورات و موازین الهی را برای ساختن برترین سبک زندگی توأم با معنویت به ما ارزانی داشته و به وسیله آموزه های قرآن کریم و معارف وحیانی در اختیار ما نهاده است. لکن، پیش نیاز و لازمه آن ایمان و معنویت است. ایمان به خدا، تصدیق توحید و معاد، غیب و وحی، رسالت رسول اکرم (ص) و امامت امامان (ع)، وظیفه اساسی مؤمنین در جامعه دینی است. از آنجایی که ایمان، یگانه عامل تغییرات درونی افراد جامعه است، با جستجو در متون معتبر دینی و عرفانی استخراج و دسته بندی موضوعات، به این نتیجه می رسیم که هرچه ایمان مردم افزایش یابد امکان نحول معرفتی و اجتماعی ایمانی و دست یابی به کامل ترین فرهنگ عمومی افزایش می یابد.
جایگاه و عوامل آرامش درقرآن کریم و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
327 - 348
حوزه های تخصصی:
آرامش تعادل روحی ونبودتشویش واظطراب است که برآیندآن برخورد درست بامسائل وگرفتاری ها ورسیدن به آرامش حقیقی است.آرامش دراقسام مختلف:طبیعی،روانی واعتقادی ازمولفه های سعادت است که به دوشکل آرامش روحی وامنیت اجتماعی ظهورمی یابد. براین اساس دانشمندان اسلامی به آرامش نگاهی قدسی افکنده وآن راپدیده ای الهی شمرده اندوبخش وسیعی ازآموزه های دینی به آن اختصاص یافته است. از طرفی عرفان طریقی است که با طی آن می توان به شناختی شهودی و حضوری از حقیقت و معرفت ناب به صورت بی واسطه نایل آمد و پاسخی قطعی به نیازهای اساسی و پرسش آدمی و ارامش و نشاط جاودانی حاصل از آن دست یافت. از طرفی باید توجه داشت که قرآن مجید بهترین دستورها را آورده و بهتر از همه، انسانها را به راز ورمز بندگی و سلوک آشنا می سازد.از این رو در مقاله حاضر به موضوع « جایگاه و عوامل آرامش درقرآن کریم و عرفان اسلامی » خواهیم پرداخت. در نوشتار حاضر که به روش توصیفی - تحلیلی و با هدف تبیین و تشریح علمی جایگاه و عوامل آرامش در قرآن کریم و عرفان اسلامی به انجام رسیده این نتایج حاصل گردید که ایمان، تقوی و پرهیزگاری عامل اصلی آرامش و زمینه سازآرامش فردی و اجتماعی و همچنین آرامش روح وروان فردوجامعه می باشد. از سوی دیگر «عرفان» طریقی است که با طی آن می توان به شناختی شهودی و حضوری از حقیقت و معرفت ناب به صورت بی واسطه نایل آمد و به پاسخی قطعی به نیازهای اساسی و پرسش های آدمی و آرامش و نشاط جاودانی حاصل از آن دست یافت.
نام نگاشت های آثار ایمان در پرتو نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر مبنای نظریه شناختی استعاره، مفاهیم انتزاعی براساس مفاهیم تجربه پذیر درک می شوند. در قرآن کریم نیز شواهد فراوانی از این نحوه مفهوم سازی مشاهده می شود. بسامد واژگان ایمان در قرآن نمایان گر نقش محوری ایمان در زندگی معنوی است. آثار و تجلیات ایمان از زوایای پراهمیت ایمان است که در قرآن بر آن تأکید فراوانی شده است. در پژوهش حاضر، 23 پیکره از آیات مرتبط با آثار ایمان در 9 حوزه مبدأ با هدف تحلیل الگوی مفهوم سازی ایمان در قرآن مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد نام نگاشت هایی نظیر «ایمان، چهره سفید است»، «ایمان، هدایت قلب است»، «ایمان، نجات از آتش است»، «ایمان، تجارت پرسود است»، «ایمان، نوری دوان در جهت جلو و راست مؤمنین به سوی بهشت است»، «ایمان، هدایت به راه مستقیم است» و «ایمان، خروج از تاریکی ها به سوی نور است» برای مفهوم سازی استعاری آثار ایمان مطرح شده اند. همچنین، طرحواره های مکان و ظرف نیز برای تصویرسازی منزلت و بهره مندی از رحمت الهی بر اثر ایمان آوردن به کار رفته اند.
بررسی ایمان از نظر ابن تیمیه و نقش آن در نظریه رستگاری وی
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
16 - 44
حوزه های تخصصی:
ایمان یکی از اصلی ترین پایه های رستگاری از دیدگاه مسلمانان است، مشخص شدن دیدگاه های متفکران در باب ایمان و دایره شمول آن، بخش اصلی تئوری رستگاری آنان را مشخص خواهد کرد. جنایات تکفیری ها در دهه های اخیر و توسل آنان به نظریات شخصیت های چون ابن تیمیه ما را به این اندیشه وامی دارد که دیدگاه ابن تیمیه در باب ایمان چگونه است؟ ایمان از دیدگاه ابن تیمیه مقوله ای از جنس باور قلبی، اقرار زبانی و عمل صالح است که باور قلبی در آن نقش اصلی را دارد.وی مانند اکثر متفکران مسلمان مقوله ایمان را از اسلام جدا دانسته و مسلمانان مقر به اسلام را تنها مشمول تمام مزایای مسلمانی در دنیا فرض کرده است. وی همانند ملاصدرا ایمان را دارای مراتب دانسته و برای آن شدت و ضعف قائل است. در نهایت بنظر نمی رسد در آثار ابن تیمیه در مورد ایمان، خبری از عقاید افراطی تکفیریها باشد! و این نشان می دهد که تکفیریها حتی در ارتباط با تفسیر سخنان بزرگان فکری خود نیز دچار انحراف، تناقض و یکسویه نگری می باشند.
تحلیل رویکرد محمد غزالی در نسبت ایمان با یقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ایمان» از متعالی ترین ویژگی های انسانی است و راه حصول به سعادت را در ایمان و یقین باید جست. این مقاله در تلاش است با روش تحلیلی توصیفی به این پرسش پاسخ دهد که در آثار غزالی چه نسبتی میان ایمان و یقین وجود دارد؟ و راه های حصول ایمان و یقین از نظر وی کدام است؟ یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که غزالی ایمان و یقین را فقط بر استدلال یا شهود مبتنی نمی کند، بلکه حسن ظن و اعتماد به دیگران در حصول آن را هم می پذیرد، و با این مبنا می کوشد ایمان و یقین را به گونه ای تفسیر کند که همه آحاد جامعه اسلامی را شامل شود. به نظر وی رحمت عام الهی مستلزم آن است که صرفاً پذیرش قلبی برای ایمان و یقین کفایت کند؛ زیرا طرف خطاب خداوند همه آدمیان هستند، و تعلق خاطر به وحی و عمل به اوامر و نواهی دینی برای رستگاری کافی است، و برهان و شهود بر کمال ایمان و یقین می افزاید، وگرنه در اصل حصول آنها تأثیری ندارد.
اسلام و ایمان (1)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۳۰۵
5-8
حوزه های تخصصی:
این متن درس اخلاق استاد علامه مصباح یزدی پیرامون اسلام، ایمان، شرح و تفسیر تفاوت آن دو است. ازآنجاکه ایمان نقش برجسته در نیل به کمال انسان دارد، قوام واقعی تکامل انسان به ایمان است. درواقع ایمان شرط لازم رسیدن به کمال و سعادت انسانی است. هرچند گروهی معتقدند ایمان و اسلام یکی است؛ هر مسلمانی، مؤمن نیز هست، اما باید گفت که اسلام با صرف گفتن شهادتین تحقق می یابد، ایمان اما چنین نیست. مؤمن کسی است که به هر آنچه در اسلام تشریع شده است، عمل کند، به ویژه اینکه مرتکب گناه کبیره نشود. ایمان از ماده «امن» و «امنیت»، به معنای اعتماد و اطمینان است. ازاین رو می توان گفت: اسلام دو گونه است: اسلام ظاهری که با گفتن شهادتین محقق می شود و اسلام واقعی از آن کسی است که واقعاً انسان به آنچه خداوند نازل کرده و فرموده اعتقاد داشته، آنها را تصدیق نماید تا زمینه دریافت سعادت ابدی را فراهم سازد.
اسلام و ایمان (2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۶
5-7
حوزه های تخصصی:
این مجموعه به بحث پیرامون جایگاه اسلام و ایمان به عنوان فضایل اخلاقی، که موجب سعادت انسان در دنیا و آخرت می شود، می پردازد. افزون بر تفاوتی که میان اسلام و ایمان مطرح است، کاربردهای این دو نیز متفاوت است. یکی اینکه اسلام جنبه ای نازل تر از ایمان قرار دارد و دارای مراتبی است: اسلام به معنای انقیاد و تسلیم است. این اسلام به معنای تسلیم، گاهی اختیاری است و گاهی تکوینی. گاهی تسلیم اختیاری است و گاهی عملی و بدون اعتقاد قلبی. گاهی نیز تسلیم شدن در صحنه جنگ است و امری غیراختیاری است. از سوی دیگر، اسلام به معنای تسلیم از سر اعتقاد قلبی نیز دارای مراتبی است. عمل به دستورات دینی و اینکه انسان هیچ گناهی مرتکب نشود؛ اینکه حتی مکروهات و مستحبات را رعایت کند و مرحله آخر اینکه انسان اصالتاً توجهی به غیرخدا نداشته باشد. این متن به تفصیل به ارتباط اسلام و ایمان و مراتب این دو می پردازد.
متعلق ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۳۰۷
5-8
حوزه های تخصصی:
در اسلام معیار و ملاک ارزش ها و فضائل اخلاقی ایمان و کفر است. هرچند این معیار کاملاً روشن و بدیهی به نظر می رسد، اما همواره در طول تاریخ در آن ابهام هایی وجود داشته و بسترساز پیدایش مکاتب فکری و عقیدتی و انحرافاتی در اندیشه و عمل شده است. هرگاه ایمان، معیار سعادت مطرح می شود، مراد از «ایمان» محتوای دین از جمله ایمان به غیب، ایمان به ما انزل الله، ایمان به انبیاء و ملائکه و انبیای الهی است؛ چراکه دین شامل عقاید، اخلاق و احکام می باشد و هریک از احکام شامل احکام فردی، اجتماعی و خانوادگی است. ازاین رو، هر مسلمانی لازم است به همه محتوای دین ایمان و باور داشته باشد و مقتضی ایمان او، رفتار و عمل است.
تقابل ایمان و کفر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۸
5-7
حوزه های تخصصی:
بحث ما درباره ملاک ارزش های اخلاقی از نظر اسلام و سایر مکاتب اخلاقی بود و اینکه این ارزش ها در چه شرایطی ثابت می شود. ارزش های اخلاقی می توانند مطلوب، نامطلوب، مثبت یا منفی باشند و دارای مراتب اند و اسلام برای آنها حد نصابی قائل است که همه موظفند آن را شناخته، با توجه به آن، برنامه های خود را تنظیم کنند. حد نصاب ارزش ها مؤیدات و مقدمات ارزش های اصلی محسوب می شوند. بعضی از مراتب نیز مخصوص انبیا و اولیای خاص خداست که امثال ما از درک آنها عاجزیم، اما بسیاری از مراتب ارزش ها را می توان درک و تعریف کرد و لوازم آن را برشمرد. روح همه ارزش هایی که مورد قبول اسلام است، ایمان به خداست. به میزان دخالت ایمان در هرکاری، ارزش آن کار معین می شود. البته ایمان با علم (دانستن) تفاوتی ظریف دارد؛ زیرا علم با کشف واقعیت برای انسان هرچند بی اختیار و بدون تلاش حاصل می شود، اما در ایمان عنصر اختیار وجود دارد؛ یعنی بعد از علم، انسان باید آن را بپذیرد و به لوازم آن ملتزم باشد. ازاین رو ممکن است با وجود علم، ایمان وجود نداشته باشد. همچنان که فرعون می دانست حضرت موسی(ع) پیامبر است، اما می گفت: «مَا عَلِمْتُ لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرِی» (قصص: 38) یا «أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَی» (نازعات: 24).