مطالب مرتبط با کلیدواژه

علم ضروری


۱.

رؤیت حق تعالی از منظر علّامه طباطبائی؛ با تکیه بر تفسیر المیزان

کلیدواژه‌ها: علم حضوری علم حصولی رؤیت خداوند علم ضروری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
تعداد بازدید : ۱۲۸۲ تعداد دانلود : ۷۰۹
مسله رؤیت پذیری خداوند سابقه ای طولانی در میان ملل و نحل دارد. در جهان اسلام، اقوال متعددی از سوی اندیشمندان در این زمینه ابراز شده است، عده ای بر رؤیت بصری حکم نمودند. عده ای دیگر، حکم بر عدم رؤیت بصری خداوند داده و درصدد توجیه آیات و روایات دال بر رؤیت برآمدند. عده ای نیز سعی در حفظ ظاهر این گونه آیات و روایات برآمده، و از عدم انحصار رؤیت در رؤیت بصری سخن به میان آوردند. عده ای هم، دست از ظاهر قرآن برداشته و به تأویل و توجیه آیات و روایات پرداخته اند. علّامه طباطبائی، مطابقات با روایات، رؤیت قلبی خداوند را می پذیرد، اما ازآنجاکه خداوند از جسمیّت و لوازم آن منزّه است، رؤیت بصری خداوند را مردود می داند. از نظر ایشان رؤیت قلبی خداوند، به معنای علم حضوری به حضرتش می باشد، نه به معنای علم حصولی.
۲.

نقد و بررسی دیدگاه سیدمرتضی درباره تأویل آیه «رب ارنی انظر الیک»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رؤیت خدا علم ضروری علم اکتسابی تکلیف حضرت موسی (ع) سیدمرتضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۱۴۷
استدلال به آیه «رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ» (اعراف: 143) بر امکان رؤیت خداوند، یکی از مهم ترین ادله ای است که قائلان به رؤیت پذیری خداوند بدان متمسک شده اند. در نظر ایشان، این آیه گویای درخواست رؤیت خداوند از سوی حضرت موسی(ع) است و ابراز چنین درخواستی از سوی ایشان بر امکان پذیری رؤیت خداوند دلالت دارد. سیدمرتضی علم الهدی (436ق) در آثار خود، پاسخ های متعددی درخصوص رد این استدلال ذکر نموده است. او در میان پاسخ های مطرح شده، بیشتر بر دو پاسخ تأکید ورزیده است: یکی آنکه درخواست حضرت موسی(ع)، نه درخواستی از جانب خودِ او، بلکه تنها حکایت درخواست رؤیت از جانب قوم او بوده است، و دیگر آنکه اگر درخواست حضرت موسی(ع) از جانب خودش بوده، او مشاهده آیاتی را که مستلزم علم ضروری به خداوند هستند، از وی طلب نموده است. در میان این دو پاسخ نیز پاسخ اول را ترجیح داده و بلکه درنهایت، تأویل دوم را باطل دانسته است. به نظر می رسد وجوهی که او به عنوان مرجحات پاسخ اول ذکر نموده و آنچه را مبطل تأویل دوم برشمرده، خالی از مناقشه نیست و درواقع این پاسخ دوم است که بر پاسخ اول رجحان دارد و بلکه اساساً پاسخ اول قابل پذیرش نیست.
۳.

نقد و بررسی تفسیر «رؤیت خداوند به تعلق علم ضروری به خداوند»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم ضروری رؤیت خداوند معتزله تأویل تکلیف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۱
رؤیت پذیری خداوند یکی از مسائل مهم مطرح شده در میان پیروان ادیان ابراهیمی به شمار می آید. در جهان اسلام نیز طرح این موضوع در قرآن و سنت موجب شد تا مسلمانان در تبیین این مسئله چاره اندیشی کنند. غیر از عده ای از ایشان که به صراحت از اتصاف خداوند به صفات مختص ممکنات سخن می گفتند، بسیاری از مسلمانان خداوند را از صفات خاص ممکنات مبرا دانسته، معنای ظاهری رؤیت پذیری خداوند را با تنزیه خداوند از صفات امکانی سازگار نمی یافتند. تأویل «رؤیت خداوند به تعلق علم ضروری به او» یکی از مهم ترین تأویلاتی است که عمدتاً از سوی برخی از امامیه و معتزله مطرح شده است. در این نوشتار سعی می شود تا از طریق توصیفی تحلیلی، صحت این نظریه را باید از (1) بررسی صحت نامیده شدن «علم» به رؤیت؛ (2) بررسی امکان تعلق آن به خداوند؛ و (3) صحت تأویل رؤیت خداوند بدان نحو که در قرآن و سنت مطرح شده به علم ضروری مورد تأمل قرار گیرد. بررسی این سه عنوان نشانگر قوت تأویل مذکور است؛ اما در عین حال با اشکالاتی مواجه است که ما را به گرویدن به نظریه ای دقیق تر، یعنی «تأویل رؤیت به علم حضوری» متمایل می سازد.
۴.

بررسی انتقادی تفسیر شارحان روایت محمدبن عبید از امام رضا (علیه السلام) در نفی رؤیت پذیری خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رؤیت خدا علم ضروری علم اکتسابی ایمان علم شهودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۲۷
در منابع معتبر روایی امامیه، همچون اصول کافی، در ضمن بحث از رؤیت پذیری خداوند از امام رضا (علیه السلام) روایتی نقل شده است که مضمون آن روایت این است که رؤیت خداوند با ایمان با او، نه در دنیا و نه در آخرت، قابل جمع نیست و ازین رو، رؤیت خداوند امکان ندارد. اندیشمندان شیعی این روایت را از روایات صعب و غامض برشمرده اند و در تبیین معنای آن راه حل های متعددی را پیشنهاد کرده اند. اما به نظر می رسد که هیچ یک از راه حل های مورد ارائه، قابل پذیرش نیست؛ چرا که برخی از معانی پیشنهادشده یا با ظاهر روایت همخوان نیست و یا آنکه برخی از آنها به لحاظ معنا نمی توانند مطابق با روایت باشند. بدین جهت یا باید در تبیین معنای این روایت به دنبال راه حل دیگری بود و یا آنکه به جهت ناشناخته بودن محمد بن عبید -که راوی آن است- صدور آن را لااقل به شکلی که در منابع روایی آمده است، نفی نمود.