مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
بداء
حوزه های تخصصی:
خداباوری گشوده جنبشی الاهیاتی است که در اواخر قرن بیستم از دل سنت اونجلیکال مسیحی سر بر آورد و دغدغه ترسیم مدلی از فعل خداوند در عالم را داشت که بتواند بر اساس آن تعارض و ناسازگاری موجود در الاهیات سنتی، بین اراده آزاد/ اختیار بشر و علم پیشین و مطلق الاهی، را رفع کند. آنها کوشیدند نشان دهند که خداوند علم مطلق و جهان شمول ندارد؛ بلکه علم خداوند و آینده عالم و بشر هر دو گشوده اند و همه چیز به اختیار و اراده انسان بستگی دارد. خدای خداباوری گشوده از سر مهر و عشق خود به بشر علم اش را محدود و آینده را گشوده و وابسته به اراده انسان گذاشته است. از جمله انتقاداتی که به خداباوری گشوده وارد شده معضل محدودیت علم الاهی است. دیگر اینکه مدعیات خداباوران گشوده در باب گشوده بودن آینده و پیش بینی ناپذیربودن آن با نص کتاب مقدس همخوانی ندارد. به نظر می رسد در این میان مدل الاهیاتی شیعی، یعنی بداء، چه بسا راه میانه ای برای حل معضل علم پیشین و خطاناپذیر الاهی و اراده آزاد بشر باشد، بدون اینکه یکی از دو طرف را نادیده بگیرد یا به نفع دیگری مصادره به مطلوب کند. مدل بدایی در حین اصالت بخشیدن به اختیار انسان، علم و قدرت الاهی را نیز، که به صورت سنتی مطرح شده بود، حفظ می کند و از این لحاظ از نقدهای وارد بر الاهیات کلاسیک مسیحی مصون است و اشکالات الاهیات گشوده را نیز ندارد.
بررسی تطبیقی بداء از دیدگاه ملاصدرا و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بداء آموزه ای مهم در مذهب شیعه امامیه به شمار می رود. ملاصدرا در مورد بداء معتقد است که هرگاه نفس نبی یا ولی خدا به عالم ملکوت یا نفوس مدبره عالم متصل شود و آنچه را خداوند بر صحیفه قلب آنها نگاشته است ببیند و به مردم خبر دهد سخن او حق و صدق است. و ممکن است بار دیگر به آن نفوس متصل شود و چیزی غیر از آنچه قبلاً دیده و اسباب طبیعی اقتضای آن را داشته است ببیند. در این صورت اگر آنچه بار اول دیده با آنچه بار دوم می بیند متفاوت باشد چنین چیزی را بداء گویند. اما فخر رازی این عقیده را باطل می داند؛ زیرا می گوید موجب تغییر در علم ذاتی الهی می شود. در این مقاله به بیان دیدگاه ملاصدرا و همچنین دیدگاه فخر رازی در مسئله بداء مورد نقد و بررسی قرار گرفته است
تحلیل انتقادی «نظریه بداء بر پایه باور به هیولی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بداء یکی از مهم ترین آموزه های اعتقادی اسلام و از اختصاصات مذهب شیعه است. به رغم آنکه ده ها اثر در مورد بداء نگاشته شده، توضیح نحوه وقوع آن با رویکرد مبتنی بر جهان شناسی فلسفی نخستین بار توسط میرداماد آغاز گشته است و صدرالمتألهین و حکیم سبزواری این راه را ادامه داده اند. اما با بررسی آرای این سه فیلسوف مشخص می شود که تبین های ایشان نه تنها خالی از خلل نیست، بلکه برخی از اشکالات دیدگاه های ایشان علاوه بر استدلال، ریشه در جهان بینی آنان دارد. برای تبیین بداء ابتدا باید «لوح محو و اثبات» تبیین گردد. لوح محو و اثبات از مراتب علم الهی، و مجرد است؛ پس باید به نحوی تبیین شود که هم مجرد و هم قابل تغییر باشد. اما بر اساس باور به هیولی که یکی از ارکان مهم جهان بینی بسیاری از فلاسفه مسلمان است تغییر و تحول، منحصر در مادیات بوده و در مجردات به هیچ وجه امکان ندارد. این امر در کنار ابطال نظریه هیئت بطلمیوسی موجب می شود که مجالی برای لوح محو و اثبات در جهان بینی این سه فیلسوف باقی نماند. این اشکال نه تنها به این سه فیلسوف، بلکه معطوف به جهان بینی مبتنی بر هیولی است که در فلسفه اسلامی رایج می باشد. این نوشتار با تحلیل انتقادیِ تبیین های این سه فیلسوف به عنوان سه نمونه برجسته از فلاسفه مسلمان تبیین صحیح بداء در فلسفه اسلامی را در گرو کنار گذاشتن باور به هیولی دانسته است.
نقدی بر کتاب «نگاهی به تاریخ تفکر امامیه از آغاز تا ظهور صفویه»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کتاب «نگاهی به تاریخ تفکر امامیه از آغاز تا ظهور صفویه» در عین دارا بودن نکات مثبت و شایان تقدیر، دارای اشکالات و نکات قابل نقدی است که در این نوشتار، نمونه هایی از آنها بررسی شده است؛ از جمله: نگرشی سطحی و روشن فکرمآبانه به تاریخ تشیع همراه با نوعی پیش داوری؛ برخی ادعاهای بدون دلیل و مدرک؛ ذکر برخی روایات شاذ و نادر در مقابل روایات مشهور، و احیاناً ذکر سخنان مخالفان شیعه و دیدگاه های خلاف نظریة رایج شیعه. از دیگر اشکالات محتوایی این کتاب، تشکیک در وجود بعضی باورهای موجود شیعه در قرون اولیه به ویژه قرن اول هجری است. همچنین چنین وانمود شده که پیدایش تشیع منشأی عرفی و نه الهی داشته است و این گونه به ذهن می آید که اصولی همچون اعتقاد به نص، عصمت و تبرّی از دشمنان اهل بیت علیهم السلام دست کم در قرن اول نزد پیروان اهل بیت علیهم السلام مطرح نبوده است!
بداء در نظام فلسفی میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة بداء جزء مسائل مهم در حوزه ارتباط حادث با قدیم بوده و پرسش اصلی این است که با توجه به امتناع تغیر در ذات و علم ذاتی الهی، حقیقت بداء و کیفیت وقوع محو و اثبات چگونه قابل تبیین است؟ و آیا اسناد بداء به خدا، حقیقی است یا مجازی؟ در نظام فلسفی میرداماد، تبیین جامعی نسبت به آموزة بداء ارائه شده است. در اندیشة وی، بداء در حوزة امور تکوینی بوده و بیانگر محدودیت زمان افاضه از جانب علت است. قلمرو وقوع بداء، عالم ماده است و عالم دهر و سرمد، مبرا از بداء هستند. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی به تبیین بداء در نظام فلسفی میرداماد می پردازد. از مهم ترین یافته های این پژوهش تبیین حقیقت بداء در نظام فلسفی میرداماد و تبیین کیفیت اسناد بداء به خداست. در اندیشه میرداماد، امور تدریجی دو حیث دارند: از یک حیث با عالم دهر نسبت دارند و از حیث دیگر با عالم سیلان و مادی، نسبت دارند و به این اعتبار، تدریجی، غیرقار و متبدل اند. از حیث اول، به ثابتِ حقِ واجب بالذات مستندند و از حیث دوم، واسطه استناد حوادث زمانی به واجب می باشند.
کتابشناسى و نسخه شناسى «بداء »
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۷ مرداد و شهریور ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۱۵۹)
121 - 132
حوزه های تخصصی:
نویسنده در نوشتار حاضر، گزارشی از نسخه های خطی و کتابشناسی در مسئله بداء را در دو بخش ارائه می کند. در بخش نخست، 39 رساله و گفتار منتخب از قدما و پیشینیان، همچون شیخ کلینى و شیخ صدوق و شیخ مفید و آیت الله خویی و ملکى میانجى معرفی نموده است. در بخش دوم، به توصیف کتب و رسایلى که مستقلاً یا غیرمستقل به مسئله بداء پرداخته اند و در مجموعه رسائل بدائیه نیامده اند، اقدام کرده است.
رویکردهای فلسفی و کلامی معاصر در باب بداءپذیری امر محتوم: مطالعه موردی علامه طباطبایی، آیت اللّه خویی و میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه بداء یکی از اعتقاداتی است که در روایات شیعی تأکید فروانی بر آن شده است. یکی از مسائلی که باید ذیل این اصل مورد بررسی قرار گیرد بداءپذیری امر محتوم است، که در این پژوهش رویکردهای فلسفی و کلامی معاصر در این باب مورد مطالعه قرار گرفته است. برای این منظور، در میان فیلسوفان معاصر، علامه طباطبایی، و در میان متکلمان، آیت الله خویی و میرزا مهدی اصفهانی انتخاب شده اند. نوشتار حاضر بر آن است تا نشان دهد: اولاً، در میان عالمان مذکور تنها میرزای اصفهانی، ضمن پذیرش امکان بداء در امور محتوم، وقوع آن را می پذیرد. ثانیاً، اگرچه علامه طباطبایی با قاطبه فیلسوفان در باب «اراده ذاتی خداوند» اختلاف نظر دارد، او نیز امر محتوم را تغییرناپذیر می داند، چرا که بنا به تصریح خودش اختلاف وی با حکیمان پیشین لفظی است. ثالثاً، اگرچه آیت الله خویی و میرزای اصفهانی در مباحث «علم و اراده الهی» اشتراکاتی دارند، مسئله «تکذیب رسل توسط خداوند» باعث شده تا دیدگاه های متفاوتی اتخاذ کنند.
عدم قطعیتِ سرنوشت انسان در منابعِ نقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
93-102
حوزه های تخصصی:
طبقِ برخی آیات و روایات، سرنوشتِ لایتغیر درباره انسان منتفی است وآنچه بنامهایِ قضا و قدر و ... مطرح میشود سرنوشتِ غیر قطعی است. خداوند همگام با زندگی انسان سرنوشت ها را قطعیت می بخشد. به تعبیر دیگر اینگونه نیست که خداوند از ازل سرنوشتِ همه چیز را بطور قطعی تعیین کرده باشد و فارغ از همه امور گشته و تنها کارِ او در رابطه با این عالم ، تطبیق حوادث روز مرّه با مکتوب قطعیِ پیشین باشد. تدبیر و ربوبیّت الهی همگام با لحظه لحظه زندگیِ انسان ها جاریست و از ذات لایتناهی و یدِ باسطه او هر آن گمانِ فیض و تفضّلی جدید می رود. این یافته با روش نقلی قابل اثبات است به عنوان مثال آموزه تقدیر در شب قدر، دوام ربوبیت الهی، مراحلِ شکل گیریِ افعال الهی از مرحله علم تا مرحله امضا، نفیِ قضا و قدر محتوم در برخی احادیث و اقتضایِ لطف الهی ادله این یافته هستند.
صله الدعاء والبداء فی اعمال جلال الدین محمد المولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
الرویه القیمه التی تُوضح عمق صلهالدعاء والبدا الاطمینان بانفتاح نظام ذلک العالم؛ اجل إن الله لیس طبیعه من الطبائع بحیث تصدر افعاله دون اختیاروعلم لیتعذرعلیه تغییر الاشیاء وتفادی وقوعها. علی هذا یمکن القول بسهوله الامل بالاثارالطیبه للاعمال والدعاء الخالص من اجل دفع البلاءوالمصائب وطول العمر والسعاده فی الدارین وکذلک بان الذنوب والمعاصی وخاصه ایذاء الاخرین الذی یجرالویلات علی حیاه الانسان؛ هذا هو البداء؛ تغییر الحیاه علی اساس اعمال الانسان الصالحه والطالحه (تأثیر اعمال الانسان علی تغییر تقدیر المشروط) ویُعد الدعاء من اهم الصالحات .الى جانب ذلک فقد اشارالقرآن والسنه الشریفه الى الدور الذی ٍیؤدیّه عمل الانسان فی تغییر مصیره الامرالذی أقره المولوی فی ادبه وفی الختام یبدو من الارتباط القائم بین افکارالمولوی وما ورد فی البحث، انه یعتقد بمفهوم البداء والاّ لما کان کل هذا الامل مشهوداً فی ادبه وآثاره وعلیه فیمکن القول بان المولوی لیس بدعا من سائر عباد الله الذین یؤمنون بمفهوم البداء ومدى ارتباط بالدعاء استجابته.
پاسخ به شبهات عبدالله الجمیلی به شیعه در قول به «بداء»
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل کلامی شیعه مسئله «بداء»ست که پیوند نزدیکی با مبحث علم الهی پیش از ایجاد دارد و بهجهت سوءفهم متکلمان اهل سنّت، به یکی از چالشهای دامنهدار میان این دو گروه تبدیل شده و در مواردی، موجب نسبت دادن اتهامات ناروا و بیاخلاقیهای متعددی از سوی متکلمان اهل سنّت به شیعه و حتی ائمه طاهرین شده است. عبدالله الجمیلی یکی از متکلمان سنیمذهب است که با نگارش کتاب بذل المجهود فی اثبات مشابهه الرافضه للیهوددرصدد است با ارائه تعریف حقیقی از بداء، شیعه را متهم سازد که خداوند تعالی را به علم پس از جهل و تغییر در رأی و اراده متصف کرده و منزلت او را تنزل داده است. یادآوری باورهای شیعی در مسئله علم پیش از ایجاد و همچنین استعمال بداء بهمعنی شیعی آن در معتبرترین کتب اهل سنّت، اشاره به اقدامات ناصواب الجمیلی در راستای ثابت کردن فرضیه خود، لزوم ارائه نظرات علمای معاصر شیعی درخصوص مراد متقدمان شیعی از اصطلاح «بداء» و اثبات بیاعتبار بودن اتهامات مطرحشده از سوی الجمیلی، ضرورت این مطالعه را روشن میسازد. نگارنده تلاش میکند با ارائه مفهوم حقیقی و مجازی بداء، فهرست نمودن اتهامات الجمیلی به شیعه و بررسی اسناد مربوط به این اتهامات، با ذکر پاسخهای مناسبی به هریک از آنها نواقص موجود در اسناد را بررسی نماید.
نقد و بررسی دیدگاه فخر رازی پیرامون ارتباط میان بداء و مسئله دعا
منبع:
الاهیات قرآنی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۱
41 - 55
حوزه های تخصصی:
بداء از مباحث مهم الاهیاتی است که با مسئله دعا و نیایش ارتباط مستقیم دارد. بداء به معنای تغییر در اراده و حکم الاهی، مورد اتفاق و پذیرش امامیه و رد اهل تسنن است. فخر رازی در آثار خویش، بداء را انکار می کند. رد بداء مستلزم انکار نقش آفرینی دعا در سرنوشت انسان است. دیدگاه فخر درباره دعا که بیشتر متوجه بعد عبادی آن است مؤید این اعتقاد اوست. نگاه فخر به دعا به مثابه امری عبادی است تا عاملی مؤثر برای تغییر سرنوشت انسان. مهم ترین ادله فخر در رد بدا، به نحوه نگرش ایشان به دو مسئله الاهیاتی علم و اراده الاهی مرتبط است.در این پژوهش با نقد و بررسی دیدگاه فخر در مسئله بداء و دعا، ارتباط میان بداء با مسئله دعا مورد تحلیل قرار گرفته است. از این رو سؤال اصلی پژوهش این است که آیا رأی غالب ایشان درباره بداء با حقیقت دعا سازگار است یا خیر؟ نتیجه این بررسی نشان می دهد که بین نظریه بداء و دعا سازگاری کامل وجود دارد و تصور ناسازگاری ناشی از رویکرد خاص کلامی فخر رازی به بداء و دعا بوده است.
بررسی موضوع بداء در اثبات واجب الوجود از منظر فقیه مشهور خراسانی آخوند ملا محمد حسن هردنگی
اعتقاد به بداء یکی از آموزه های مهم نزد شیعه امامیه است. منشأ این اعتقاد روایات بسیاری است که از امامان اهل بیت در این باره نقل شده است. برخی از عالمان موحد بدلیل تفسیر نادرستی که از این باور شیعی داشته اند، با آن مخالفت کرده و آن را با علم ازلی و تغییرناپذیر خداوند، ناسازگار انگاشته اند. عالمان شیعه به تفسیر صحیح بداء پرداخته و به شبهات مخالفان پاسخ داده اند. یکی از فقهای امامیه که در باب بداء سخنانی گاه متفاوت از دیگر بزرگان امامیه مطرح کرده است، آخوند ملا محمد حسن هردنگی (1263 – 1327 ق) است. این مقاله می کوشد ضمن بیان سخنان ایشان، پاسخ به یک شبهه درخصوص بدا درباره حضرت عیسی(ع) توسط ایشان را نیز مورد بررسی قرار دهد.
مطالعه تطبیقی احادیث باب بداء در اصول کافی با قرآن کریم
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
177 - 204
حوزه های تخصصی:
یکی از عالی ترین مفاهیم قرآنی که از سوی معصومان نیز مورد تأیید قرار گرفته، مسئله «بداء» است. اگرچه «بداء» به معنای امکان تغییر مقدرات غیر حتمی خداوند بر اساس افعال اختیاری انسان و پاره ای حوادث و وقایع و شرایط ویژه، در میان عموم علمای متأخر شیعه پذیرفته شده؛ امّا این مسئله در میان عالمان متقدم، از نظر مفهوم و ماهیّت آن، با اختلاف هایی همراه بوده است. کلینی از جمله کسانی است که نظر او با نظر مشهور فعلی عالمان شیعه، کاملاً هماهنگ می باشد. در این نوشتار، مستندات قرآنی باب بداء از کتاب کافی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در ضمن آن، به تبیین درست این مسئله و به ویژه عدم تنافی این مسئله با علم علی الاطلاق خداوند، بر اساس روایات موجود در این کتاب، راستی آزمایی خواهد شد. کلینی؛ «بداء» را به معنای مشهور آن، با استناد به آیات مختلف از قرآن ، پذیرفته و آن را جزء اعتقادات ضروری شیعه، بر شمرده است. طبق روایات کافی، همه پیامبران الهی در طول تاریخ، امت خود را به این باور فراخوانده اند. همچنین این مسئله تنها در دایره قضای غیر محتوم خداوند، معنا پیدا می کند و علم الهی، هم قضای پیشین و هم قضای تغییر یافته در این پدیده را در بر دارد. بر این اساس، باور به مسئله بداء، هرگز به منزله اعتقاد به جهل و یا نقص پروردگار متعال نمی باشد.
بررسی تطبیقی دیدگاه آیت الله سبحانی و سیدمرتضی علم الهدی، پیرامون بداء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام مهر ۱۴۰۰ شماره ۲۸۶
23-32
حوزه های تخصصی:
بداء، آموزه ای رمزآلود و برآمده از امامیه است که انتساب معنای لغوی آن درباره خداوند؛ به منزله آشکار شدن امری پنهان است، که انکار این آموزه در سایر اندیشه ها و هم داستان نبودن اندیشمندان شیعه در تبیین آن را به دنبال داشته است. این پژوهش، با هدف بررسی تطبیقی اندیشه های سیدمرتضی و آیت الله سبحانی به شیوه تحلیلی توصیفی به پاسخ این سؤال می پردازد که «مفهوم بداء چیست و روایات بداء چگونه تبیین می شود»؟ براین اساس، از دیدگاه آیت الله سبحانی، معنای لغوی بداء به انسان بازگشت دارد و بداء الهی به معنی امکان تغییر سرنوشت توسط انسان خواهد بود. سیدمرتضی، علی رغم ظاهر گفتارش که او را در زمره منکرین بداء قرار می دهد؛ بداء را به روا و ناروا تقسیم می کند و بداءِ روا را مساوق نسخ می داند؛ اما از منظر آیت الله سبحانی، نسخ و بداء از یک سنخ اند که بداء در تکوین و نسخ در تشریع؛ جریان دارد و منشأ اعتقاد به بداء، آیات قرآن و اخبار ائمه است. سیدمرتضی به دلیل یکسان پنداری نسخ و بداء، روایات بداء را علم آور نمی داند و در فرض صحت، به نسخ معنا می کند.
بداء و نشانه های حتمی ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
89 - 116
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین آموزه های مهدویت نشانه های ظهور است که به دو دسته حتمی و غیرحتمی تقسیم می شوند و بحث قابل توجه در آن این است که آیا نشانه های حتمی براساس وعده های قطعی و همچنین اوصاف زمانی و مکانی آنها لزوماً رخ خواهند داد؟ یا ممکن است واقع نشده و به اصطلاح در آنها بداء روی دهد؟ وجود برخی روایت های مخالف مثل روایت قاسم الجعفری چگونه قابل تحلیل است؟ هدف از این تحقیق این است که علیرغم نظر برخی از اندیشمندان و صاحب نظران که براساس روایت جعفری بداء را در نشانه های حتمی هم جایز دانستند، ثابت کند براساس آیات و روایت های معتبر، بداء در این نشانه ها امکان ندارد و روایت های مخالف یا مشکل سندی و یا دلالی دارند و یا معارض با آیات و روایت های معتبر بوده و باید کنار گذاشته شوند، البته در خصوص زمان و مکان وقوع این نشانه ها به گونه ای که علامت بودن شان دچار مشکل نشود، بداء ممکن است. جمع آوری داده ها در این نوشته به صورت کتابخانه ای بوده و تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی حول دو مسئله انجام گردیده است: الف) بررسی بداء در نشانه های حتمی ظهور؛ ب) بررسی بداء در زمان یا مکان این نشانه ها، نتیجه این که بداء در نشانه های حتمی ممکن نبوده و در اوصاف زمانی یا مکانی تحت شرایطی امکان پذیر است.
جستاری تاریخی درباره ریشه های پیدایش بداء
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵ ویژه تاریخ اسلام
61 - 80
حوزه های تخصصی:
به کارگیری آموزه بداء در حوزه های مختلف بدون پرداختن به تاریخچه و منشا پیدایش (دینی ویا غیر دینی)، کاربستی غیر منطقی است. این مقاله با توجه به سه دیدگاه در ابداع آموزه بدا (1. توسط فرقه کیسانیه2. توسط فرقه امامیه 3. بدا به عنوان یک سنت الهی در طول تاریخ) که کتاب های ملل و النحل به آن پرداخته اند، دلایل هریک را بیان کرده و سپس ادله دیدگاه اول را (به دلیل فقدان تعریف بدا نزد کیسانیه، فقدان سند گزارش) و دیدگاه دوم را (به خاطر فهم نادرست معنای مصطلح بدا نزد امامیه، عدم توجه به قرائن علم امام) مورد نقد قرار می دهد. عدم توجه به کاربست بدا در گزارش های تاریخی قبل از کیسانیه و امامیه، به عنوان اشکال مشترک هردو دیدگاه مطرح می گردد و درنهایت آموزه بدا را به عنوان یک سنت جاری الهی در تاریخ بشریت با استفاده ازآیات قرآن کریم، مورد پذیرش قرار داده و در توجه به دیدگاه اندیشمندان امامیه، شواهد تاریخی– کلامی منابع فرقین را در خصوص آن گزارش می کند.
رهیافتی تاریخی در واکاوی مفهوم بداء در متون شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بداء از کاربردی ترین آموزه های معرفتی در علوم مختلف است. از این رو دستیابی به تعریف جامع از آموزه بداء ضرورتی اجتناب ناپذیر است؛ چرا که بررسی آثار اندیشمندان این حوزه، حکایت از ارائه تعریف های متفاوتی از این آموزه شیعی تا به امروز دارد که حتی برخی، آن را خوانش دیگری از آموزه نسخ قلمداد کرده اند. جهت نیل به تعریف درست از این آموزه، پژوهش پیش رو بر آن است که از مسیر معنای لغوی و بیان عامل جدایی معنای اصطلاحی از معنای لغوی بداء، با روش توصیفی_ تحلیلی به حضور و تطوّر تاریخی این آموزه در تألیفات شیعه پرداخته و با تکیه بر رویکرد جدید در تعریف این آموزه در دو سده اخیر، مؤلفه هایی که از میان تعریف ها بیشتر مورد تکرار قرار گرفته است را استخراج کرده و تعریف جامعی از بداء ارائه دهد و در نهایت با پیراستن قیدهایی از تعریف پیشینیان، به تکمیل تعریف بداء بپردازد. تعریف جامع بداء در دو محور (مقام ثبوت و مقام اثبات ) که محور دوم آن از دو سطح (بداء در سطح شخصی و بداء در سطح عمومی) می باشد، در این پژوهش ارائه می گردد. جدا نمودن بین عنوان بداء با سایر معانی معرفتی هم عرض آن (نسخ، قضا و قدر) و همچنین افزودن قید "مخالفت واقعه با اخبار مخبر صادق" و تأکید بر قید "ظهر منه" از دقت هایی است که موجب برطرف شدن نقایص تعریف پیشنیان از این آموزه شده است.
بررسی انگیزه های دولت عدالت و توسعه ترکیه از کارزار نظامی-سیاسی در استان نینوای عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
29 - 52
حوزه های تخصصی:
همزمانی نسبی روی کار آمدن دولت عدالت و توسعه در آنکارا و سقوط صدام در عراق و بروز خلاء قدرت ناشی از آن در این کشور، تحرکات عمیق، فشرده و چندلایه ترکیه در مناطق شمالی آن را در پی آورد. دولت اردوغان با استناد به تهدید پ.ک.ک (به عنوان عامل امنیتی)، سند عهد ملی (به عنوان عامل تاریخی) در خصوص تعلق موصل و کرکوک به ترکیه و توافقنامه تعقیب گرم منعقده میان بغداد و آنکارا (عامل حقوقی) استقرار نیروهای نظامی خود را به 15 کیلومتری موصل و دامنه حملات هوایی و پهپادی را به عمق 200 کیلومتری خاک عراق رسانده است. تمامی این تحرکات آک پارتی با تاکید همزمان بر احترام به حاکمیت عراق و عدم طمع ورزی به خاک آن کشور انجام می گیرد. مقاله حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش اصلی است که «چرا ترکیه پس از سقوط صدام و ظهور داعش، ابعاد تحرکات نظامی-سیاسی خود در شمال را افزایش داده است؟». جهت پاسخ به این سوال، طی مطالعه ای توصیفی-تبیینی با کاربست منابع کتابخانه ای و اسناد تاریخی، جستاری در کتب، مقالات و گزارش اندیشکده ها و رسانه های معتبر به زبان های عربی، ترکی، فارسی و انگلیسی انجام دادیم و در پایان با استفاده از یافته های حاصل از این مطالعه، به این نتیجه گیری کلی رسیدیم: «ترکیه با ترکیبی از انگیزه های تاریخی-هویتی سازه انگارانه (برآمده از ایدئولوژی نئوعثمانیسم) و قدرت طلبانه رئالیستی، در کسوت یک بازیگر طمع کار و نه جویای امنیت، بدنبال تسلط بیشتر بر سرزمین های شمال عراق است».
چیستی و مناسبات اراده الهی از نگاه شیخ مفید و معتزله بغداد
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵
249 - 270
یکی از صفاتی که در آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام در مورد خداوند متعال به کار رفته، صفت «اراده» می باشد. در مرید بودن خدای متعال بین متکلمان و حکیمان اختلافی نیست؛ اما در تفسیر اراده خدا اختلاف وجود دارد. شیخ مفید در آثار متعدد کلامی خود، اراده الهی را صفتی حقیقی، لنفسه و ذاتی برای خداوند متعال ندانسته، بلکه صفتی مجازی، فعلی و خارج از ذات ارزیابی می کند و پرداختن به آن را از باب ورود در لسان شرع می داند؛ همانند صفات غضب، رضایت، حب و بغض که عقل اتصاف آنها برای خداوند متعال را نمی پذیرد. وی مانند متکلمین معتزلی بغداد هم عصر خود، اراده الهی را عبارت از نفس فعل الهی و مغایر با علم و قدرت می داند. نیز اراده را از همراهی با ذات و در مرتبه ذات بودن عزل می کند و همگام با روایات، آن را حادث و غیر ازلی می خواند، در حالی که علم و قدرت از صفات حقیقی و ذاتی خداوند نزد وی هستند. بداء در مرحله اراده تکوینی به صورت فعل اول (قبل از بداء) و فعل ثانی (پس از بداء) می باشد که هر دو، نفس فعل و مرحله ای از تکوین می باشد و از بداء در اراده تشریعی (امر به فعل حسن در تشریع) به نسخ تعبیر می شود. قدر و قضاء از نگاه وی بر اراده( نفس فعل) تقدم دارد. شیخ مفید همگام با معتزله بغداد، بخاطر عدم انتساب قبائح به خداوند، منکر شمول اراده تکوینی خداوند در همه امور بودند.
رابطه شفاعت و عدل الهی از دیدگاه برخی محققان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
199 - 219
حوزه های تخصصی:
شفاعت از مباحث مهم اسلامی است که در قرآن کریم و احادیث معصومین(علیهم السلام) عنایت ویژه ای به آن شده است. مسلمانان نیز به طور اجماعی، اصل شفاعت را پذیرفته و از مسلّمات و ارکان عقاید اسلامی به حساب آورده اند. آیات و روایات زیادی هم بر عدالت الهی گواهی می دهند و به صراحت و اشارت، ذات مقدس او را از ظلم و ستمکاری تنزیه می کنند. از نظر اسلام عدل الهی حقیقی است و عدالت از صفاتی است که قطعاً باید خداوند را به آن موصوف نمود. حال در این مجال ضمن بررسی مختصر واژگان شفاعت و عدالت، چگونگی رابطه شفاعت با عدالت خدا بررسی می شود، اینکه چه رابطه ای میان شفاعت و عدالت الهی وجود دارد؟ آیا درخواست شفاعت به واسطه توسل، که نوعی فضل و کرم و مغفرت و رحمت الهی است، عدل خدا را زیر سؤال می برد؟ و آیا با وجود عدل الهی می توان امید به شفاعت داشت؟ مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که شفاعت نه تنها عدل خدا را نقض نمی کند بلکه وجود شفاعت و شرایط استحقاق آن برای برخی افراد، عین عدالت و دادگری حق تعالی است.