مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
شهرهای جدید
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
174 - 192
حوزه های تخصصی:
شهرهای جدید کشور گریبانگیر چالش های متعدد اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و زیست محیطی هستند که آینده توسعه شهری آن ها را در معرض شرایط نا متعادل و نا موزونی قرارداده است. اما در این میان برای این که بتوان درک درستی از نیروهای موثر بر رشد و توسعه شهرهای جدید داشته باشیم، ضرورت شناخت محرک های کلیدی موثر در این رابطه را بیش از پیش ضروی ساخته است. در این راستا، این مقاله کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، محرک های موثر بر وضعیت آینده رشد و توسعه شهر جدید پردیس را شناسایی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان و کارشناسان بر اساس نمونه گیری گلوله برفی و محرک های توسعه، 54 نیروی محرک در در 5 بعد اصلی (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، مدیریتی-نهادی، کالبدی، ارتباطی و زیست محیطی) که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. یافته ها از نظر تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای محرک در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه-بندی محرک ها حاکی از تمرکز آن ها در ناحیه محرک های مستقل است. از میان 54 عامل رشد و توسعه، محرک های ایجاد همگرایی در مدیریت یکپارچه شهر، بهره گیری از مشارکت شهروندان در حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری، جذب سرمایه گذاران بخش خصوصی، احیاء روابط محلی و محله ای، بهره گیری از افراد متخصص در بدنه مدیریتی شهرهای جدید، ارتقای ایمنی و امنیت شهری، هوشمندسازی شهری با استفاده از IT و ICT، تقویت هویت مکانی و فرهنگ، جذب طبقه نوآور و خلاق، یازاریابی مکان و برندسازی شهری، عرضه مسکن استطاعت پذیر برای اقشار مختلف، بالا بردن توان خدماتی شهر و تقویت شبکه حمل و نقل درون و برون شهری ایمن، ارزان و سریع به عنوان محرک های کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده رشد و توسعه شهر جدید پردیس شناسایی شدند. این نیروها از نظر عملکرد سیستمی، محرک ورودی و باثبات هستند که نقش اثرگذاری بالا و اثرپذیری اندک دارد. در نتیجه، وضعیت کلان سیستم و تغییرات آن را کنترل می کند و که وضعیت رشد و توسعه شهر جدید پردیس به عملکرد آن ها وابسته است.
تبیین الگوی مناسب کاربردی جهت ارزیابی عملکرد و ارتقاء کارایی شهرهای جدید (مطالعه موردی: شهرهای جدید تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ایجاد شهرهای جدید با توجه به اهداف ایجاد و عملکردهای خاصی که داشته اند،گاه تبدیل به یک قطب جمعیتی شده و گاه آن قدر ضعیف عمل کرده اند که انسان تمایلی به زندگی در آن ها ندارد. هدف از پژوهش حاضر تبیین الگوی مناسب کاربردی جهت ارزیابی عملکرد و ارتقاء کارایی شهرهای جدید هشتگرد، اندیشه، پردیس، پرند می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف (نوع استفاده) یک تحقیق کاربردی است. از نظر روش انجام دادن تحقیق به طور کلی، این تحقیق یک تحقیق توصیفی- تحلیلی است. روش شناسی: جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه ساکنین شهرهای پردیس، پرند، اندیشه و هشتگرد می باشند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 383 نفر برای هر 4 شهر به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه 17 شاخصه(حمل و نقل، مخابرات، آب، فاضلاب، برق، مسکن، اجتماعی، تجهیزات عمومی شهر، آموزشی، اقتصادی، مدیریتی، رودخانه و مسیل، فضای سبز، بهداشت و درمان، مدیریت پسماند، انرژی و تأسیسات گاز) است. برای بررسی روایی پرسشنامه از نظر 5 نفر از متخصصین حوزه برنامه ریزی شهری استفاده شده و روایی آن چندین بار مورد بررسی قرار گرفت و همچنین از روایی سازه ای بر اساس تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. برای بررسی پایایی نیز از آلفای کرونباخ بهره گرفته شد که مقدار آن 83/0 و در وضعیت مطلوبی است. در قسمت تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای spss22 و Amos به بررسی سؤالات تحقیق با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری پرداخته شد. یافته ها: نتایج بیانگر آن است که عملکرد شهرهای مختلف در زمینه ها و خدمات مختلف به گونه ای بوده است که شهر هشتگرد در رتبه نخست، اندیشه در رتبه دوم، پردیس در رتبه سوم و پرند در رتبه آخر قرار دارد بر این اساس عملکرد شهرهای پیرامونی شهر تهران هیچ کدام بالاتر از 65/0 نبوده است و دو شهر پرند و پردیس حتی زیر 50/0 بوده اند که این نشان از ضعف در این زمینه می باشد.
تحلیل و آینده پژوهی اثرات توسعه شهر جدید عالیشهر بر سکونتگاه های پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
215 - 237
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق تحلیل اثرات شهر جدید عالیشهر بر سکونتگاه های پیرامون و آینده پژوهی این اثرات است تا از منظر سناریوهای مختلف آینده های مختلف آن ترسیم شود. در این پژوهش برای شناسایی عوامل کلیدی بعد از دو مرحله غربالگری در نهایت 54 متغیر در قالب هشت شاخص شناسایی شدند و از روش آینده پژوهی در قالب تحلیل میک مک و سناریونویسی بهره گرفته شد. برای این تحقیق از نظرات گروه دلفی و به شیوه نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. با توجه به یافته های این تحقیق، نه عامل کلیدی مهم شامل تغییرات کاربری های تجاری و مسکونی؛ طرح هادی روستاهای پیرامونی شهر جدید؛ شبکه معابر سکونتگاه های پیرامونی؛ تغییرات در عمران و آبادی نواحی پیرامون؛ شهرگرائی روستائیان؛ راه های ارتباطی سکونتگاه های پیرامونی؛ گسترش کالبدی شهر جدید به سمت شهرهای اطراف؛ دسترسی سکونتگاه های پیرامونی به وسایل ارتباطی و مخابراتی و موقعیت قرارگیری روستا نسبت به جاده شناسایی شدند. طبق نتایج به دست آمده از سناریو ویزارد شش سناریوی موافق و همسان پیش روی اثرات شهر جدید عالیشهر بر نواحی پیراشهری وجود دارد. یافته های حاصل از این پژوهش به سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران منطقه ای این امکان را می دهد تا درک بهتری از شرایط آینده داشته باشند تا قادر باشند شرایط مطلوب تر و معقول تری از توسعه شهری را با حفظ جنبه های زندگی نواحی پیراشهری در آینده ترسیم و در خصوص آن تصمیم گیری کنند، این موجب نزدیک شدن شرایط پایداری در شرایط فعلی با امکان دستیابی به پایداری در آینده می شود.
واکاوی علل ناکامی شهرهای جدید در ایران
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یک دهه بعد از انقلاب برای ساماندهی نظام شهری کشور، احداث شهرهای جدید در اطراف مادرشهرها و مراکز شهری پرجمعیت در دستور کار وزارت راه و شهرسازی قرار گرفت. امّا نتایج مورد انتظار یعنی نظامند کردن شهرنشینی و توسعه شهرسازی کشور حاصل نشده است. این مقاله با هدف بررسی عوامل ناکامی اهداف شهرهای جدید در ایران تدوین شده است. روش بررسی: جامعه هدف شهرهای جدید در ایران و جامعه نمونه تحقیق را 50 نفر از اساتید جغرافیا با تخصص برنامه ریزی شهری تشکیل می دهند. در این راستا 6 شاخص در 27 گویه مورد استفاده قرار گرفته اند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاصل از تکنیک دلفی نشان داد که، فقدان طرح آمایش سرزمین با 94/3 به عنوان تأثیر گذارترین و بعد از آن مشکلات مربوط به ساختار اشتغال و عدم دستیابی به خودکفایی شغلی با 78/3، بی توجهی به مطالعات محیطی- جغرافیایی با32/3و بی ثباتی سیاست های شهرسازی و تغییر مستمر رویکردها در حوزه مسکن و شهرسازی با 92/2 از عوامل دیگر ناکامی شهرهای جدید به حساب می آیند. همچنین نتایج آزمون فریدمن نیز نشان دهنده آن است که شاخص های فنی - مهندسی و اقتصادی به ترتیب با میانگین 58/5 و 12/5، نسبت به دیگر شاخص ها، ارجحیت دارند. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد که فقدان طرح آمایش سرزمین و کم توجهی به مطالعات جغرافیایی؛ عدم توجه به فاصله، مشکلات مرتبط با اصول نامه ریزی شهرهای جدید و افزایش هزینه خدمات شهری به عنوان مهم ترین عوامل ناکامی شهرهای جدید شناخته شدند.
ارزیابی کیفیت محیط شهری در شهرهای جدید با توجه به رضایتمندی مردم (مطالعه موردی: شهر الوند در استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
شهر بستر زیست بشر و در واقع شکل دهنده سبک زندگی انسان و تعیین کننده کیفیت زندگی و رضایتمندی اوست. بهبود کیفیت زندگی از آن نظر حائز اهمیت است که می تواند زمینه های دیگر توسعه، مانند توسعه اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و خدماتی را به همراه داشته باشد. چون بهبود کیفیت زندگی در هر جامعه-ای، یکی از مهم ترین اهداف سیاست های عمومی آن جامعه است. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر سنجش کیفیت محیط شهری با توجه به رضایتمندی مردم می باشد. روش کار در این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و بر مبنای روش های آماری همبستگی رگرسیون چند متغیره قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه-ای (اسنادی) مشاهدات میدانی و تکمیل پرسشنامه انجام گرفت. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ای 110 عدد از جامعه آماری 88000 نفری شهر الوند و به شیوه تصادفی انتخاب گردیده و سپس به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه، که عبارت بودند از: عوامل واحدهای مسکونی، کالبدی، عملکردی، فرهنگی و اجتماعی، طبیعی، رفاهی و خدماتی، از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان دهنده این مطلب است که سطح رضایت از متغیر عوامل مسکونی بیشترین تأثیر را در رضایتمندی محیط شهر الوند (ضریب بتا 465/0) و متغیر عوامل طبیعی (ضریب بتا 143/0) کمترین رضایتمندی شهروندان شهر را به خود اختصاص داده است. با توجه به پایین بودن رضایتمندی از عوامل طبیعی، در امور ساخت و سازهای شهری و استفاده از مصالح و چگونگی مقاوم سازی و زاویه و جهت ساختمان با توجه به دما و نور خورشید، مشارکت بیشتر مهندسین را طلب می کند.
معیارهای طراحی و برنامه ریزی در معماری شهرهای جدید و تاثیر آن در ماندگاری و دلبستگی ساکنین (مورد مطالعه: شهر جدید گلبهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
586 - 597
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در پی آن است تا از طریق ارتقاء دلبستگی افراد به محل زندگیشان زمینه ماندگاری آنها را در شهرهای جدید فراهم نماید. لذا به تبیین رابطه میان معیارهای کالبدی در مجتمع های مسکونی و حس دلبستگی به مکان در شهرهای جدید می پردازد. پژوهش پیش رو، پژوهشی بنیادی-کاربردی است و در بخش نظری متکی به مطالعات کتابخانه ای و راهبرد تحقیق کیفی و در بخش عملی از راهبرد تحقیق همبستگی و گونه رابطه ای آن استفاده کرده است، جهت گردآوری اطلاعات نیز از روش میدانی و پرسشنامه در شهر جدید گلبهار کمک گرفته است. همچنین از آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون خطی برای تعیین ماهیت رابطه میان انگاره دلبستگی به مکان و معیارهای کالبدی واحدهای مسکونی واقع در مجتمع های مسکونی و همچنین رتبه بندی آن ها در نرم افزار SPSS استفاده شده است. از نقطه نظر ساکنان 8 معیار کلیدی مرتبط با حوزه واحدهای مسکونی در زمینه شکل گیری و ارتقای دلبستگی به مکان در مجتمع های مسکونی دارای اهمیت است. نتایج پژوهش ضمن تایید همبستگی معنادار این عوامل کالبدی با انگاره دلبستگی به مکان، غنای بصری (زیبایی) را از منظر ساکنین به عنوان اثرگذارترین عامل کالبدی در القاء حس دلبستگی به محل سکونتشان نشان داد و بر لزوم توجه به نیازهای والای انسانی (نیاز به زیبایی) تاکید نمود. همچنین مشخص شد در مواردی که افراد عوامل کالبدی واحد سکونتی خود را مناسب نیافته اند، تمایل بیشتری به ترک محل زندگیشان از خود بروز داده اند، که نشان دهنده آن است که از طریق ارتقای معیارهای کالبدی مرتبط با واحد سکونت می توان زمینه ماندگاری افراد را در مکان فراهم کرد.اهداف پژوهش:بررسی ماندگاری ساکنین شهرهای جدید از طریق ارتقای دلبستگی به مسکن توسط معیارهای کالبدی معماری.شناسایی و تبیین معیارهای کالبدی مؤثر بر ارتقای حس دلبستگی ساکنین.سؤالات پژوهش:چه رابطه ای میان معیارهای کالبدی مسکن و دلبستگی به مکان و ماندگاری ساکنین وجود دارد؟کدام یک از معیارهای کالبدی مسکن در ارتقای حس دلبستگی به مکان مؤثر است؟
تحلیل عوامل موثر بر تنوع پذیری ساختار کالبدی- فعالیتی محلات شهرهای جدید (مطالعه موردی : شهر جدید شاهین شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال موج صنعتی شدن در کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران، افزایش جمعیت شهرنشین و عدم برنامه ریزی صحیح برای استقرار این جمعیت و از همه مهمتر استفاده از سیاست های منطقه بندی، مشکلات متعددی در ساختار شهرها به وجود آمد که از جمله می توان به از دست رفتن تنوع فعالیتی، پویایی و سرزندگی در محلات شهری اشاره کرد. به دنبال این تحولات، محله که در شهرهای سنتی ایران همواره به عنوان نمادی کوچک شده از جامعه شهری شناخته می شد کارکرد اصلی خود را در شهرهای جدید از دست داد و به خوابگاهی برای ساکنان تبدیل شده است که این موضوع به عنوان یک معضل اساسی در شهرها مطرح است. شاهین شهر به عنوان یکی از شهرهای جدید از این امر مستثنی نبوده، در این شهر عدم تنوع در ساختار کالبدی-فعالیتی محلات باعث شده که برخی از محلات به عنوان خوابگاهی برای ساکنان تبدیل شوند و برخی محلات با تراکم بالای فعالیتی روزانه جمعیت زیادی را به سمت خود جذب کنند. بر این اساس شناسایی عواملی که باعث افزایش تنوع در سطح شهرها می شوند و میزان اثرگذاری این عوامل بر یکدیگر ضروری است. به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل موثر بر تنوع کالبدی-عملکردی در محلات شاهین شهر با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. به منظور دستیابی به این هدف، ابتدا شاخص های تنوع پذیری استخراج گردید و تعداد 377 پرسشنامه در بین ساکنان شاهین شهر توزیع و نتایج آن با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Amos Graphic تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که عوامل دسترسی به کاربری ها، تنوع مسکن، امنیت و ارتباط فیزیکی دارای ارتباط مثبت و معنادار با تنوع هستند. از بین این عوامل، امنیت، دسترسی به کاربری ها و تنوع مسکن به ترتیب با وزن رگرسیونی 0.926، 0.852، 0.783 دارای همبستگی بالا با تنوع و ارتباط فیزیکی با وزن رگرسیونی 0.435 دارای همبستگی متوسط با تنوع است.
ارزیابی میزان احساس امنیت شهروندان در شهرهای جدید، مورد پژوهی: شهر جدید اشتهارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۳۳۴-۳۱۷
حوزه های تخصصی:
امنیت پیش زمینه یک اجتماع سالم و احساس امنیت بستر ساز توسعه جوامع انسانی است و سعادت یک اجتماع در گرو حفظ و بقاء امنیت و احساس ناشی از آن است. حضور مردم در فضای عمومی شهر مستلزم احساس امنیت از سوی آنان است. یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده حضور مردم در فضاهای عمومی، ترس یا احساس ناامنی (احساس عدم امنیت) است. در تحقیق از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. در داخل ناحیه شهروندان به طور تصادفی ساده انتخاب شدند و در مرحله دوم در داخل مناطق شهر جدید اشتهارد با توجه به تعداد محلات هر منطقه به تناسب محلاتی جهت نمونه گیری انتخاب شدند. برای سنجش پایایی ابزار سنجش از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. آلفای کرونباخ برای سنجش احساس امنیت در شهرهای جدید با تعداد 50 گویه (0.94=a) به دست آمد. جهت اعتبار گویه های به دست آمده و به کار گرفته شده در تحقیق در سنجش احساس امنیت، از اعتبار صوری استفاده شده است. و به منظور توصیف و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده و از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، تفاوت میانگین ها (t.test) و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. انتظار می رفت اشتهارد به عنوان یک شهر جدید واجد مولفه های اساسی امنیتی باشد و این انتظار خود از آنجا مایه می گرفت که شهر جدید بر اساس برنامه ریزی همه جانبه و با لحاظ معیارهای مورد نظر ساخته می شود و تکوین و رشد می یابد. نتایج تحقیق نشان می دهد انتظار فوق چندان برآورده نشده است که می تواند متاثر از شرایط اجتماعی کل جامعه و مهاجرپذیری شهر باشد. نتایج تحقیق نشانگر آن است که بین احساس امنیت و شاخص هایی همچون سرمایه اجتماعی، عملکرد رسانه ها،نقش نیروی انتظامی، پایگاه اجتماعی افراد رابطه معناداری وجود دارد، بنابراین تمامی فرضیه های تحقیق تایید گردیده است.
سنجش وضعیت شاخص های توسعه پایدار شهری در شهر جدید سهند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
304 - 285
حوزه های تخصصی:
ازآنجایی که جهان به سرعت در حال شهرنشینی است، تمرکز زیادی روی دستیابی به توسعه پایدار در شهرها وجود دارد. تحقق این هدف نه تنها مستلزم تجسم شهرهای پایدار و اجرای راهبردها است، بلکه نیازمند ارزیابی پیشرفت در راستای توسعه پایدار شهری است. در این پژوهش به سنجش وضعیت شهر جدید سهند از نظر شاخص های توسعه پایدار شهری پرداخته شده است. به لحاظ هدف، از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی است. شاخص های پژوهش در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی با استفاده از ادبیات نظری شناسایی و تعریف عملیاتی شد و به دو روش تحلیل ثانویه (از طریق داده های ثبتی شامل مطالعات طرح جامع شهر جدید سهند و بلوک های آماری سال 1395) و پیمایش میدانی (با ابزار پرسشنامه محقق ساخته به تعداد 383 پرسشنامه) جمع آوری شد. و با استفاده از آزمون های آماری فریدمن، T تک نمونه ای و مدل ویکور تجزیه وتحلیل شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که وضعیت شهر جدید سهند از نظر شاخص های توسعه پایدار در تمامی ابعاد پایین است و بین فازهای شهر جدید سهند در زمینه شاخص های توسعه پایدار، تفاوت قابل توجهی وجود دارد فازهای 1 و 2 به ترتیب در اولویت اول و دوم و فازهای 3 و 4 در اولویت های بعدی قرار دارد. فازهای 1 و 2 شهر جدید سهند به دلیل قدمت بیشتر و شکل گیری زیرساخت ها، خدمات شهری، برخورداری از فعالیت های اقتصادی و عملکرد بهینه مدیریت شهری در ارائه خدمات وضعیت مطلوب تری ازنظر شاخص های پایداری نسبت به فازهای 3 و 4 دارند. برنامه ریزی برای کاهش مشکلات شهر جدید سهند از طریق گسترش فضاهای جمعی، افزایش کمی و کیفی فضاهای خدماتی و مشارکت فعال شهروندان در اداره شهر می تواند در بهبود وضعیت شهر سهند مؤثر واقع شوند.
تأثیر زیرساخت های شهری در ارتقاء سطح رضایتمندی شهروندان (نمونه موردی: شهرهای جدید اندیشه و پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
285 - 300
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر دو هدف را دنبال می کند 1- تبیین چارچوب نظری جامعی از زیرساخت های شهری 2- بررسی میزان رضایت شهروندان از وضعیت زیرساخت های شهری در شهرهای جدید اندیشه و پرند. به منظور دریافت میزان رضایتمندی شهروندان که از کدام یک از مولفه های زیرساخت های شهری رابطه بیشتری دارد و اینکه کدام مولفه در زیرساخت های شهری تاثیر بیشتری در رضایت ساکنین دارد و می تواند میزان ارجحیت جهت سکونت از نظر زیرساختارها را مشخص می کند از روش تحلیل عاملی و دسته بندی معیارها با توجه به خروجی پرسشنامه ها استفاده شده است. با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره و در نظر گرفتن رضایتمندی شهروندان به عنوان متغیر وابسته، به معیارها وشاخص های بدست آمده از چارچوب نظری به عنوان متغیرهای مستقل به سنجش روابط آن ها پرداخته می شود. در ابتدا داده های پرسشنامه در محیط نرم افزارAmos وارد می شود سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی برازندگی متغیرها استخراج شود.در شهر جدید پرند، اکوسیستم و منظر شهری می باشد که در این بین شاخص وجود مسیل ، نیروگاه تولید برق، تعداد تخت بیمارستان، کیفیت اب شاخص دسترسی به مسکن ، استفاده مجدد از اب باران و رواناب و وجود تصفیه خانه ابمی باشد. این شاخص ها بالاترین امتیاز در بین شاخص های زیرساخت ها در شهر پرند بودند. در این بین پایانه مسافربری اتوبوس ، ورزشگاه، موسسات آموزش عالی و تعداد موزه ها می باشد که کمترین امتیاز را در شهر جدید به خود اختصاص داده اند.در شهر جدید اندیشه عدالت و برابری می باشد. شاخص های جمعیت تحت پوشش گازرسانی ، دسترسی به اینترنت خانگی بالاترین امتیاز را به خود اختصاص د اده است. شاخص خدمات آموزشی و فرهنگی، بیمه خدمات درمانی ، اشتغال و دستمزد و تعداد بیمارستان ها ، منابع آب آشامیدنی و دفاتر پست و مراکز مخابراتی است که کمترین امتیاز را دارند.معیار اکوسیستم و منظر شهری در بالاترین سطح رضایت شهروندان قرار گرفته است . در شهر جدید اندیشه معیار فنی-موضوعی و مالی-اقتصادی و در شهر جدید پرند معیار دسترسی و شکل گیری فضایی در پایینترین سطح رضایتمندی قرار گرفته است .
تبیین جایگاه حکمروایی خوب شهری با استفاده از روش آمیخته ترکیبی در شهر جدید گلبهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آنچه که به مسائل و مشکلات شهری دامن می زند، معضلاتی است که نهادهای مدیریتی شهرها و کلان شهرهای کشور مثل شهرداری ها با آن ها درگیر هستند و نارسایی در اطلاع رسانی و شفاف سازی عملکردی، قانونمندی و اجماع و خرد جمعی مسئولان، مشارکت و... موجب کاهش عملکرد آن ها شده است. هدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه حکمروایی خوب شهری با استفاده از روش آمیخته در شهر جدید گلبهاراست. به منظور بررسی وضعیت موجود ابعاد حکمروایی خوب در شهر جدید گلبهار، تعداد 385 پرسش نامه برای شهروندان و تعداد 48 پرسش نامه برای کارشناسان شهرداری و شورای شهر توزیع شد و همچنین با ۱۰ نفر از کارشناسان حوزه شهرهای جدید مصاحبه نیمه ساختار انجام شد و سپس با رویکرد آمیخته که حاصل تلفیق روش های کمی(روش توصیفی - تحلیلی) و کیفی است، وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در گلبهار ارزیابی شد. نتایج به دست آمده از تحلیل شاخص های حکمروایی خوب شهری نشان دهنده این است که همه نمرات میانگین آن ها به جز شاخص های قانونمندی، شفافیت و بینش راهبردی که از دیدگاه شهروندان در حد پایین تر از متوسط گزارش شده اند، در محدوده نسبی متوسط- 5 / 2 تا 5 / 3 - هستند.همچنین نتایج تحلیل های کیفی نشان داد که بیشتر نقص و نارسایی هایی که ابعاد حکمروایی در نظام مدیریتی شهر جدید گلبهار با آن دست به گریبان هستند؛ نبود انگیزه و حس تعلق مکانی نداشتن شهروندان، شفاف نبودن قوانین و اعتماد نداشتن شهروندان به مسئولان است.
تحلیل مقایسه ای وضع موجود و مطلوب شاخص های حکمروایی خوب شهری در شهر جدید گلبهار از دیدگاه شهروندان و مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
153 - 170
حوزه های تخصصی:
حکمروایی خوب شهری همواره رفاه عمومی شهروندان و سلامت اجتماعی آنها را در نظر گرفته که سیاست ها و برنامه های آن در چارچوب شاخص های خاصی قرار می گیرند. تحقیق پیش رو به تحلیل مقایسه ای شاخص ها و ابعاد حکمروایی خوب شهری از دیدگاه شهروندان، کارشناسان و مدیران در وضع موجود و مطلوب می پردازد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است که به بررسی نقطه نظرات شهروندان، کارشناسان و مدیران شهری در خصوص وضعیت ابعاد حکمروایی خوب شهری و همچنین وجوه تشابه و افتراق آنها و دامنه اختلافات و همسانی های آنها پرداخته است. منابع گردآوری داده ها کتابخانه ای- اسنادی و استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است که تعداد 385 پرسشنامه برای شهروندان و تعداد 48 پرسشنامه برای کارشناسان و مدیران شهرداری و شورای شهر توزیع گردید. آزمون های مورد استفاده در این تحقیق با نرم افزار SPSS شامل تی تست زوجی، فریدمن می باشد. نتایج بدست آمده از تحلیل مقایسه ای شاخص ها نشان می دهد از نظر شهروندان پیرامون وضعیت متغیرهای تحقیق جهت گیری توافقی، مسئولیت پذیری و از نظر مدیران مسئولیت پذیری و عدالت همه جانبه مهم ترین عوامل می باشند. در نهایت نمودارهای راداری حاصل از تحلیل زوجی داده ها نشان می دهد که از نظر شهروندان و مدیران، شکاف معناداری بین وضع موجود و مطلوب وجود دارد. با این توضیح که از نظر شهروندان شفافیت و مسئولیت پذیری با عدد2.47 در وضعیت موجود و عدد 99/3 و 02/4 در وضعیت مطلوب بیشترین اختلاف میانگین را در بین شهروندان دارد.
تبیین الگوی آمیخته اکتشافی استقرار شهرهای جدید نسل نو (مطالعه موردی: شهر تیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
122 - 136
مقدمه: در حال حاضر، شتاب جمعیت و افزایش نرخ رشد شهرنشینی مرزهای پیشروی خود را در سطوح ملی و جهانی حفظ کرده و از این نظر نیازمند مجموعه ای از تأملات فکری نو و بهره گیری از ظرفیت های عملی دانش های کاربردی همانند شهرسازی و معماری ازجمله روی آوری به ساخت شهرهای جدید است. این نوشهرها اشتراک های وسیعی با مقولات و مفاهیم پایه شهرسازی و شهرنشینی همانند «کلان شهرها»، «رشد جمعیت»، «ساخت مسکن»، «کیفیت زندگی»، «خودکفایی» و «شهرگرایی» دارند و به نوعی همواره ارتباط خود را با این مفاهیم در قالب یک شبکه مفهومی منسجم حفظ کرده است. استقرار و احداث شهرهای جدید به معنای قرن بیستمی آن ، یکی از سیاست های شناخته شده در عرصه نظری و عملی دانش شهرسازی است که هم اکنون نسل های نوین آن در سطح جهانی در دستور کار قرار داشته و می توان از زوایای مختلفی به آن نگریست. در این زمینه، کشورهای مختلف جهان هریک به نوعی به سمت وسوی استقرار شهرهای جدید قرن بیست و یکمی حرکت داشته اند. تولد گونه ها و نسل های جدیدتر شهرهای جدید؛ اهمیت این الگوهای استقراربخش را به دلیل تحول در نوع نگاه به این شهرها، تنوع در اهداف و رویه ها و نیز و روی آوری به ابعاد کیفی در این دسته از شهرها را افزایش داده است. با این وجود، نگاهی بر ادبیات تحقیق و نیز مبانی نظری در دسترس در حوزه شهرهای جدید نسل دوم به ویژه در سطح کشور ایران نشان می دهد تا کنون تحقیقات و ایده های جهت دهنده مکفی و غنی در این زمینه شکل نگرفته و از این نظر نوعی خلأ علمی وجود دارد. از این نظر، شهرهای جدید نسل نو در ایران نیازمند الگوهای مشخص استقرار با پشتیبانی مبانی نظری ویژه، دقیق و مستحکم است. هدف از این پژوهش نیز پُر کردن خلأ دانشی یادشده و نیز تبیین الگوی آمیخته اکتشافی استقرار شهرهای جدید نسل نو به مطالعه موردی شهر جدید تیس است. مواد و روش هارویکرد پژوهش حاضر از میان رویکردهای سه گانه پژوهش از نوع رویکرد آمیخته و ماهیت آن کاربردی است. در این زمینه و در راستای شناسایی الگوی مطلوب اکتشافی استقراربخش شهر جدید تیس و ارکان و مؤلفه های ناظر بر آن از راهبرد رویکرد آمیخته شامل بر روش های ترکیبی زنجیره ای (Sequential Mixed Methods Procedures) و راهبرد اکتشافی متوالی (Sequential Exploratory Design) به شکل استفاده متوالی روش های کیفی کمّی بهره گرفته شده است. ابزار عملیاتی پژوهش شامل دو پرسشنامه محقق ساخته کیفی و کمّی است که ابتدا بخش کیفی تدوین و سپس، از برون دادهای پرسشنامه اول؛ بخش دوم کمی شکل گرفته است. از برون دادهای کیفی به منظور شناسایی مؤلفه های الگوی مطلوب استقرار شهر تیس استفاده شده و از تعامل برون داد کمّی با بخش کیفی نیز الگوی نهایی استقرار شهر معرفی و تبیین شده است. روش گردآوری داده ها در پرسشنامه ها شامل بر استفاده از فن استقرایی نظریه داده بنیاد و روش تحلیل سلسله مراتبی به ترتیب در دو بخش کیفی و کمی است که برای تجزیه وتحلیل بهتر این داده ها نیز از دو نرم افزار مکس کیو دا (Maxqda) و انتخاب خبره (Expert Choice) استفاده شده است. در بخش نظریه داده بنیاد از الگوی کلاسیک گلیزری و مراحل کدگذاری جوهری شامل دو بخش کدگذاری مستقل باز و کدگذاری انتخابی و نیز کدگذاری نظری استفاده شده و در بخش تجزیه وتحلیل کدگذاری نظری نیز از خانواده راهبردشناسی (Strategy Family) به منظور دسته بندی مقولات نهایی کمک گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش نیز شامل بر 20 خبره دانشگاهی و خبره حوزه اجرا در قالب دو گروه 10نفره در هر دو بخش کیفی و کمّی است. یافته هاالگوی نهایی پژوهش دارای سه لایه است. لایه اول ماهیت آمیخته اکتشافی کیفی کمّی دارد. در این لایه به طور مشخص 12 «مقوله پایه» و 47 «مقوله راهبردی» استقرار شهر وجود داشته که به ترتیب تعیین کننده سمت وسوی استقرار و جهت دهنده به شکل و شمایل شهر هستند. به این منظور، در گام نخست برای عملیاتی سازی فرایند اکتشافی آمیخته پژوهش ابتدا به کمک کدهای برگرفته از «سازه های علمی» و کدهای «پژوهشگرساز» در نظریه داده بنیاد، 12 مقوله پایه استقرار شهر شناسایی و به عنوان محورهای اصلی استقرار شهر تیس در اختیار خبرگان به منظور تأیید و یا افزایش مقولات قرار داده شد که درنهایت به دلیل عدم تجمیع و اشباع مقوله پایه جدید؛ همان 12 مقوله پایه استقرار شهر تثبیت شد. 47 «مقوله راهبردی» نیز به کمک کدهای درونی خبره محور شناسایی شدند. به این ترتیب، طی 2 مرحله کیفی و کمّی، 4 مؤلفه پایه «گردشگرپذیری شهری»، «زیست پذیری شهری»، «زیرساخت های شهری» و «ابعاد مدنی اجتماعی» به ترتیب بیشترین امتیازها را از بین 12 مقوله پایه به دست آورده اند و زیرمعیارهای راهبردی این 4 مؤلفه نیز در گام های بعدی پژوهش شناسایی شدند. علاوه بر لایه اول، لایه دوم و سوم به ترتیب بیانگر الگوی مفهومی استقرار «بدنه کالبدی» و الگوی مفهومی استقرار «ساحل» شهر تیس هستند. در این دو لایه، به جهت ابعاد گردشگری شهر تیس از مفاهیم و مقولات گردشگری در کنار مفاهیم و مقولات شهرسازی استفاده شده است. سازوکار این سه لایه به این صورت است که این سه لایه به صورت یکپارچه عمل کرده و امکان تفکیک آن از یکدیگر وجود نداشته و برای اجرا نیز نیازمند تدقیق سازی مقولات راهبردی به شکل موردی است. در همین راستا، مجموعه ای از «مختصات قوام بخش» و «مختصات استمراربخش» بدنه شهر و ساحل شهر نیز در هر لایه های دوم و سوم تعبیه شده که به ترتیب عناصر بیرونی و عناصر درونی شکل دهنده ساختار شهر را پوشش می دهند. برای این دو الگو و در ابتدا؛ برای هر یک الگوی تک هسته ای استقراربخش معرفی شده و از امتزاج این دو «الگوی تک هسته ای» نیز مدلی جامع تر با نام «الگوی دو هسته ای» پدیدار شده که به نوعی کامل ترین الگوی مطلوب استقرار شهر تیس را شامل بر الگوی مطلوب استقرار بدنه شهر و الگوی مطلوب استقرار ساحل شهر را به صورت تجمیع می شود و یکپارچه نمایش می دهد. نتیجه گیری شهرهای جدید نسل نو نیازمند الگوهای ویژه استقرار به دلیل پیچیدگی و رویکردهای کیفی هستند که این الگوها می توانند با توجه به ماهیت ویژه هر یک از این نوشهرها جهت گیری خاص خود را داشته باشند. بر این اساس و بنا به یافته های پژوهش، سه لایه معرفی شده با یکدیگر و الگوهای «تک هسته ای» و به ویژه الگوی «دوهسته ای» معرفی شده؛ سیمایی جامع از الگوی مطلوب استقرار شهر تیس را بیان می کنند. این الگوها، علاوه بر قابلیت تبیین چگونگی استقرار شهر تیس به تشریح تمامی ارکان و عناصر این سه لایه پرداخته و از این نظر می توانند به عنوان یک نمونه برای سایر شهرهای جدید نسل نو ازجمله سایر شهرهای جدید گردشگرپذیری نسل نو همانند فردوس و تابناک مطرح و ارزیابی شوند.