تبیین الگوی آمیخته اکتشافی استقرار شهرهای جدید نسل نو (مطالعه موردی: شهر تیس) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مقدمه: در حال حاضر، شتاب جمعیت و افزایش نرخ رشد شهرنشینی مرزهای پیشروی خود را در سطوح ملی و جهانی حفظ کرده و از این نظر نیازمند مجموعه ای از تأملات فکری نو و بهره گیری از ظرفیت های عملی دانش های کاربردی همانند شهرسازی و معماری ازجمله روی آوری به ساخت شهرهای جدید است. این نوشهرها اشتراک های وسیعی با مقولات و مفاهیم پایه شهرسازی و شهرنشینی همانند «کلان شهرها»، «رشد جمعیت»، «ساخت مسکن»، «کیفیت زندگی»، «خودکفایی» و «شهرگرایی» دارند و به نوعی همواره ارتباط خود را با این مفاهیم در قالب یک شبکه مفهومی منسجم حفظ کرده است. استقرار و احداث شهرهای جدید به معنای قرن بیستمی آن ، یکی از سیاست های شناخته شده در عرصه نظری و عملی دانش شهرسازی است که هم اکنون نسل های نوین آن در سطح جهانی در دستور کار قرار داشته و می توان از زوایای مختلفی به آن نگریست. در این زمینه، کشورهای مختلف جهان هریک به نوعی به سمت وسوی استقرار شهرهای جدید قرن بیست و یکمی حرکت داشته اند. تولد گونه ها و نسل های جدیدتر شهرهای جدید؛ اهمیت این الگوهای استقراربخش را به دلیل تحول در نوع نگاه به این شهرها، تنوع در اهداف و رویه ها و نیز و روی آوری به ابعاد کیفی در این دسته از شهرها را افزایش داده است. با این وجود، نگاهی بر ادبیات تحقیق و نیز مبانی نظری در دسترس در حوزه شهرهای جدید نسل دوم به ویژه در سطح کشور ایران نشان می دهد تا کنون تحقیقات و ایده های جهت دهنده مکفی و غنی در این زمینه شکل نگرفته و از این نظر نوعی خلأ علمی وجود دارد. از این نظر، شهرهای جدید نسل نو در ایران نیازمند الگوهای مشخص استقرار با پشتیبانی مبانی نظری ویژه، دقیق و مستحکم است. هدف از این پژوهش نیز پُر کردن خلأ دانشی یادشده و نیز تبیین الگوی آمیخته اکتشافی استقرار شهرهای جدید نسل نو به مطالعه موردی شهر جدید تیس است. مواد و روش هارویکرد پژوهش حاضر از میان رویکردهای سه گانه پژوهش از نوع رویکرد آمیخته و ماهیت آن کاربردی است. در این زمینه و در راستای شناسایی الگوی مطلوب اکتشافی استقراربخش شهر جدید تیس و ارکان و مؤلفه های ناظر بر آن از راهبرد رویکرد آمیخته شامل بر روش های ترکیبی زنجیره ای (Sequential Mixed Methods Procedures) و راهبرد اکتشافی متوالی (Sequential Exploratory Design) به شکل استفاده متوالی روش های کیفی کمّی بهره گرفته شده است. ابزار عملیاتی پژوهش شامل دو پرسشنامه محقق ساخته کیفی و کمّی است که ابتدا بخش کیفی تدوین و سپس، از برون دادهای پرسشنامه اول؛ بخش دوم کمی شکل گرفته است. از برون دادهای کیفی به منظور شناسایی مؤلفه های الگوی مطلوب استقرار شهر تیس استفاده شده و از تعامل برون داد کمّی با بخش کیفی نیز الگوی نهایی استقرار شهر معرفی و تبیین شده است. روش گردآوری داده ها در پرسشنامه ها شامل بر استفاده از فن استقرایی نظریه داده بنیاد و روش تحلیل سلسله مراتبی به ترتیب در دو بخش کیفی و کمی است که برای تجزیه وتحلیل بهتر این داده ها نیز از دو نرم افزار مکس کیو دا (Maxqda) و انتخاب خبره (Expert Choice) استفاده شده است. در بخش نظریه داده بنیاد از الگوی کلاسیک گلیزری و مراحل کدگذاری جوهری شامل دو بخش کدگذاری مستقل باز و کدگذاری انتخابی و نیز کدگذاری نظری استفاده شده و در بخش تجزیه وتحلیل کدگذاری نظری نیز از خانواده راهبردشناسی (Strategy Family) به منظور دسته بندی مقولات نهایی کمک گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش نیز شامل بر 20 خبره دانشگاهی و خبره حوزه اجرا در قالب دو گروه 10نفره در هر دو بخش کیفی و کمّی است. یافته هاالگوی نهایی پژوهش دارای سه لایه است. لایه اول ماهیت آمیخته اکتشافی کیفی کمّی دارد. در این لایه به طور مشخص 12 «مقوله پایه» و 47 «مقوله راهبردی» استقرار شهر وجود داشته که به ترتیب تعیین کننده سمت وسوی استقرار و جهت دهنده به شکل و شمایل شهر هستند. به این منظور، در گام نخست برای عملیاتی سازی فرایند اکتشافی آمیخته پژوهش ابتدا به کمک کدهای برگرفته از «سازه های علمی» و کدهای «پژوهشگرساز» در نظریه داده بنیاد، 12 مقوله پایه استقرار شهر شناسایی و به عنوان محورهای اصلی استقرار شهر تیس در اختیار خبرگان به منظور تأیید و یا افزایش مقولات قرار داده شد که درنهایت به دلیل عدم تجمیع و اشباع مقوله پایه جدید؛ همان 12 مقوله پایه استقرار شهر تثبیت شد. 47 «مقوله راهبردی» نیز به کمک کدهای درونی خبره محور شناسایی شدند. به این ترتیب، طی 2 مرحله کیفی و کمّی، 4 مؤلفه پایه «گردشگرپذیری شهری»، «زیست پذیری شهری»، «زیرساخت های شهری» و «ابعاد مدنی اجتماعی» به ترتیب بیشترین امتیازها را از بین 12 مقوله پایه به دست آورده اند و زیرمعیارهای راهبردی این 4 مؤلفه نیز در گام های بعدی پژوهش شناسایی شدند. علاوه بر لایه اول، لایه دوم و سوم به ترتیب بیانگر الگوی مفهومی استقرار «بدنه کالبدی» و الگوی مفهومی استقرار «ساحل» شهر تیس هستند. در این دو لایه، به جهت ابعاد گردشگری شهر تیس از مفاهیم و مقولات گردشگری در کنار مفاهیم و مقولات شهرسازی استفاده شده است. سازوکار این سه لایه به این صورت است که این سه لایه به صورت یکپارچه عمل کرده و امکان تفکیک آن از یکدیگر وجود نداشته و برای اجرا نیز نیازمند تدقیق سازی مقولات راهبردی به شکل موردی است. در همین راستا، مجموعه ای از «مختصات قوام بخش» و «مختصات استمراربخش» بدنه شهر و ساحل شهر نیز در هر لایه های دوم و سوم تعبیه شده که به ترتیب عناصر بیرونی و عناصر درونی شکل دهنده ساختار شهر را پوشش می دهند. برای این دو الگو و در ابتدا؛ برای هر یک الگوی تک هسته ای استقراربخش معرفی شده و از امتزاج این دو «الگوی تک هسته ای» نیز مدلی جامع تر با نام «الگوی دو هسته ای» پدیدار شده که به نوعی کامل ترین الگوی مطلوب استقرار شهر تیس را شامل بر الگوی مطلوب استقرار بدنه شهر و الگوی مطلوب استقرار ساحل شهر را به صورت تجمیع می شود و یکپارچه نمایش می دهد. نتیجه گیری شهرهای جدید نسل نو نیازمند الگوهای ویژه استقرار به دلیل پیچیدگی و رویکردهای کیفی هستند که این الگوها می توانند با توجه به ماهیت ویژه هر یک از این نوشهرها جهت گیری خاص خود را داشته باشند. بر این اساس و بنا به یافته های پژوهش، سه لایه معرفی شده با یکدیگر و الگوهای «تک هسته ای» و به ویژه الگوی «دوهسته ای» معرفی شده؛ سیمایی جامع از الگوی مطلوب استقرار شهر تیس را بیان می کنند. این الگوها، علاوه بر قابلیت تبیین چگونگی استقرار شهر تیس به تشریح تمامی ارکان و عناصر این سه لایه پرداخته و از این نظر می توانند به عنوان یک نمونه برای سایر شهرهای جدید نسل نو ازجمله سایر شهرهای جدید گردشگرپذیری نسل نو همانند فردوس و تابناک مطرح و ارزیابی شوند.Explaining the Exploratory Mixed Model of Establishing the New Generation of New Towns (Case Study: Tiss City)
Introduction Currently, the acceleration of population growth and the increasing rate of urbanization are maintaining their advancing boundaries at both national and global levels. In this regard, there is a need for new intellectual reflections and the utilization of practical capacities from applied sciences such as urban planning and architecture, including the approach to building new towns. These new towns share extensive commonalities with fundamental concepts and categories of urban planning and urbanization, such as “metropolises,” “population growth,” “housing construction,” “quality of life,” “self-sufficiency,” and “urbanism,” and have consistently maintained their connection to these concepts within a cohesive conceptual network. The establishment and construction of new towns, in its twentieth-century sense, is one of the well-known policies in the theoretical and practical realm of urban planning, which is currently being addressed by new generations globally and can be viewed from various angles. In this context, different countries around the world have each moved towards the establishment of twenty-first-century new cities in their own ways. The emergence of newer types and generations of new towns has increased the significance of these settlement patterns due to a transformation in the perspective towards these cities, diversity in goals and approaches, and because of the focus on qualitative dimensions in this category of towns. However, a review of the research literature and the theoretical foundations available in second-generation new towns, especially in Iran, indicates that sufficient and rich guiding research and ideas have not yet been developed, resulting in a scientific gap. Therefore, new-generation towns in Iran require specific settlement models supported by special, precise, and robust theoretical foundations. This research aims to fill the aforementioned knowledge gap and to elucidate the exploratory mixed model for the establishment of new-generation new towns, with a case study of the new city of Tiss.Materials and MethodsThe approach of the present research is a mixed-methods approach among the three types of research approaches, and its nature is applied. In this context, and in line with identifying the optimal exploratory model for the establishment of the new city of Tiss and the components and elements related to it, a mixed-methods strategy has been employed, including sequential mixed-methods procedures and sequential exploratory design, utilizing qualitative and quantitative methods in succession. The operational tools of the research consist of two researcher-made questionnaires, one qualitative and one quantitative, where the qualitative section was developed first, and then the quantitative section was formed based on the outputs of the first questionnaire. The qualitative outputs were used to identify the components of the optimal establishment model for the city of Tiss, and the final establishment model of the city was introduced and explained through the interaction of the quantitative outputs with the qualitative section. The data collection method in the questionnaires involved the use of grounded theory’s inductive approach and hierarchical analysis methods in the qualitative and quantitative sections, respectively. For better analysis of these data, two software programs, Maxqda and Expert Choice, were utilized. In the grounded theory section, the classic Glaserian model and the stages of substantive coding, including open coding and selective coding, as well as theoretical coding, were employed. In the analysis of theoretical coding, the strategy family was used to categorize the final categories. The statistical population of the research includes twenty academic and practitioner experts, divided into two groups of ten in both qualitative and quantitative sections.FindingsThe final research model consists of three layers. The first layer has a mixed exploratory nature, combining qualitative and quantitative approaches. In this layer, there are specifically twelve “basic categories” of urban establishment and forty-seven “strategic categories” of urban establishment, which respectively determine the direction of establishment and guide the form and appearance of the city. To this end, in the first step, to operationalize the exploratory mixed research process, twelve basic categories of urban establishment were identified using codes derived from “scientific constructs” and “researcher-generated” codes in grounded theory. These categories were presented to experts for confirmation or enhancement, ultimately leading to the stabilization of the same twelve basic categories of urban establishment due to the lack of aggregation and saturation of new basic categories. The forty-seven “strategic categories” were also identified using expert-centered internal codes. Thus, through two qualitative and quantitative phases, four basic components—”urban tourist acceptance,” “urban livability,” “urban infrastructure,” and “civic-social dimensions”—received the highest scores among the twelve basic categories, and the strategic sub-criteria for these four components were identified in subsequent steps of the research. In addition to the first layer, the second and third layers represent the conceptual model of the establishment of the “physical body” and the conceptual model of the establishment of the “coast” of the city of Tiss, respectively. In these two layers, due to the tourism dimensions of Tiss, concepts, and categories of tourism were used alongside urban planning concepts and categories. The mechanism of these three layers operates in such a way that they function integrally, with no possibility of separating them from one another, and their implementation also requires the refinement of strategic categories in a case-specific manner. In this context, a set of “cohesive coordinates” and “sustaining coordinates” for the body of the city and the coast of the city have also been incorporated into both the second and third layers, covering the external and internal elements that shape the structure of the city, respectively. For these two models, initially, a single-core establishment model was introduced for each, and from the combination of these two “single-core models,” a more comprehensive model named the “dual-core model” emerged, which represents the most complete desirable establishment model for the city of Tiss, encompassing both the desirable establishment model of the city’s body and the desirable establishment model of the city’s coast in an integrated and unified manner.ConclusionThe new generation of towns requires special settlement patterns due to their complexity and qualitative approaches. These patterns can have specific orientations based on the unique nature of each of these new towns. Accordingly, based on the findings of the research, the three introduced layers, along with the “single-core” and especially the “dual-core” patterns, present a comprehensive image of the desired settlement pattern for the city of Tiss. These patterns not only explain how the city of Tiss should be settled but also elaborate all the components and elements of these three layers together. In this regard, they can serve as a model for other new-generation towns, including other new tourist-friendly cities such as “Ferdows” and “Tabnak”, for discussion and evaluation.