مدل یابی روابط بین متغیرهای مکنون هوش سیال، هوش متبلور، باز بودن نسبت به تجربه ها و سرعت پردازش اطلاعات با خلاقیت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: خلاقیت سازه ای است که اهمیت زیادی در روان شناسی تفاوت های فردی دارد، و نسبت به حوزه های مشابهی نظیر هوش کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. با وجود قدمت هفتاد ساله نظری و پژوهشی در زمینه خلاقیت، هنوز الگوی منسجمی برای درک خلاقیت ارائه نشده است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش سیال، و هوش متبلور با خلاقیت و تبیین این رابطه بر اساس عوامل مکنون مرتبه بالاتر نظیر سرعت پردازش اطلاعات و باز بودن نسبت به تجربه ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان علوم انسانی دانشگاه های تهران بود، که نمونه ای متشکل از 481 نفر از سه دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه تهران به طور داوطلبانه انتخاب شدند. برای سنجش هوش از خرده مقیاس های آزمون وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، برای سنجش خلاقیت از آزمون های تفکر واگرا، و پرسشنامه های خلاقیت در زندگی روزمره، پیشرفت خلاقانه و خود پنداره خلاقانه، برای سنجش سرعت پردازش اطلاعات، از دو آزمون مداد-کاغذی زاهلن- وربیندونگز (ZVT) و آزمون رمزگردانی (KDT) و برای سنجش باز بودن نسبت به تجربه ها از پرسش نامه پنج عامل شخصیت(NEO-FFI) استفاده شد. مدل یابی معادلات ساختاری برای بررسی مدل های مفروض و بررسی روابط بین این متغیرها که بر اساس ادبیات پژوهش تدوین شده بودند، مورد استفاده قرار گرفت. جهت تدوین مدل علّی خلاقیت، ماتریس همبستگی کلیه متغیرهای مورد پژوهش تهیه و تنظیم گردید و پس از تهیه ماتریس همبستگی با استفاده از نرم افزار (AMOS-18) محاسبات لازم صورت گرفت و برای مدل های پیشنهادی تحلیل، روش های مختلف برازش اجرا گردید.
یافته ها: نتیجه تحقیق نشان داد که باز بودن نسبت به تجربه ها در هر سه حالت (حالت اول، زمانی که از کلیه نشانگرهای خود سنجی خلاقیت و تفکر واگرا بصورت همزمان، حالت دوم، تفکر واگرا به عنوان متغیر وابسته و حالت سوم، خلاقیت خود سنجی به عنوان متغیر وابسته) به پیش بینی موفق و قدرتمند خلاقیت منجر می شود؛ سرعت پردازش اطلاعات تاثیر بسیار کم، اما معنی داری بر خلاقیت داشت.همچنین هوش سیال و هوش متبلور بسته به نوع سنجش خلاقیت اثرات متفاوتی بر این سازه داشتند.
نتیجه گیری: به طور کلی نتیجه پژوهش گویای این است که شخصیت نقش بسیار مهمتری درخلاق بودن و تولیدات خلاقانه دارد و هوش و سرعت پردازش اطلاعات نیز در مرحله بعد در نوع کارهای خلاقانه تاثیر مثبتی دارد.