مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
بین النهرین
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم تیر ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
155-167
دوره هخامنشی یکی از مهم ترین ادوار تاریخی ایران به شمار می رود. در این دوره کوروش و جانشینانش بزرگ ترین دولت متمرکز آن دوران را پدید آوردند که باوجود تنوع بسیار آن ازنظر فرهنگی و قومی با نظام اداری بسیار پیشرفته ای مدیریت می شد. هخامنشیان با سیاست تساهل و تسامح توانستند تمامی نواحی را با خود هم راه کنند و ضمن اجازه حفظ هنر و فرهنگ بومی آن ها، هنر و فرهنگ خود را نیز وارد کنند. این امپراتوری مدلی موفق از حکومتی چندملیتی بود که بین النهرین، مصر، قفقاز، آسیای صغیر، و آسیای مرکزی را در بر می گرفت. کتاب بین النهرین و ایران در دوران هخامنشی گزارشی است از سمینار یادواره ولادیمیر لوکونین که در سال 1997 م به چاپ رسید. ترجمه فارسی این کتاب را سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها در سال 1389 منتشر کرد. اگرچه کتاب مذکور به طور کلی مجموعه اطلاعات ارزش مندی درباره دوره هخامنشی ارائه می دهد، همانند هر اثر علمی دیگری کاستی هایی دارد که در این مقاله بدان ها پرداخته می شود. در یک جمع بندی کلی نقطه ضعف اصلی این کتاب را می توان عدم انسجام و عدم ارتباط محتوای برخی از قسمت های کتاب با عنوان آن دانست.
بازنمود خشونت در آثار تجسمی بین النهرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار هنری زیادی از تمدن بین النهرین به جامانده است که بیانگر فرهنگ حاکم بر جامعه هستند. مضمونی که در پی آن به بررسی آثار هنری بین النهرین پرداختیم، «خشونت» است. ازآن جاکه در بین آثار به جامانده از تمدن بین النهرین، مخصوصا آشور، آثاری از این دست کم نیستند، بررسی و طبقه بندی خشونت موجود در این جامعه، اهمیت ویژه پیدا می کند و می تواند در تحلیل دقیق تر از نقوش به جامانده موثر باشد. همین طور پاسخ به این پرسش که، از میان خشونت های موجود، دلیل بازنمود هنری پیدا کردن تعدادی از آن ها چیست؟ یافته های این پژوهش خشونت در تمدن بین النهرین را به 1) خشونت علیه حیوانات، 2) خشونت های اجتماعی، 3) خشونت های جنگی، 4) خشونت های روانی، طبقه بندی می کند؛ که هرکدام از این طبقه ها خود شامل چندگونه خشونت می شوند؛ و در گام دوم، بیان می کند که کدام یک از این خشونت ها بازنمود هنری بیش تری دارند و دلیل این بازنمود را در کدام بخش از اجتماع می توان یافت. ناگفته نماند که این پژوهش توصیفی تحلیلی بر اساس داده های اسنادی شکل گرفته است.
الصَّابئَه المندائیّون فی التَّاریخ؛ من فلسطین إلی إیران(مقاله علمی وزارت علوم)
یعدُّ موروث الصَّابئَه المندائیّین بخلفیَّتهم التَّاریخیَّه الممتدَّه، ضمنَ الجماعات الدینیه المعروفه فی الثَّقافه والحضاره الإِسلامیَّتین، وقد جعلهم القرآن فی مصافَّ أهل الکتاب. تُظِهر اﻷحداث التَّاریخیَّه المتَّصله بحیاتهم الدَّینیَّه والإجتماعیَّه فی فلسطین والوارده فی تقالیدهم الشَّفهیَّه ونصوصهم المقدَّسه، أنَّ فلسطین کانت منطلقهم اﻷوَّل. إنَّ هجره الصَّابئَه إلی بلاد مابین النهَّرین عقبت عوامل خارجیَّه ، بما فیها غزو القوی الخارجیَّه، وعوامل داخلیَّه والصَّراع مع الیهود. ومن ناحیه أخُری فقد لعب التَّسامح الدَّینیَّ من قبل الحکومات اﻷخمینیَّه واﻷرشاقیَّه دوراً إیجابیّاً فی مواصله حیاتهم الدَّینیَّه بعد ما أقاموا فی بلاد ما بین النَّهرین الَّتی کانت تابعه للإمبراطوریَّات القدیمه بدءًا بالأَخمینیه وانتهاءً بالسَّاسانیَّه ، إِذ یسَّر ذلک لمناخ التسامح نزوحَ الصَّابئَه إلی الأَقالیم الواقعه جنوبیَّ غربِ إِیران (خوزستان). وقد أَمضی الصَّابئه حیاه دینیَّه واجتماعیَّه ملیئَه بالتَّقلُّبات والشَّدائد منذ اجتیازهم الحدود الجغرافیَّه الإِیرانیَّه مستوطنینَ خوزستان إلی یومنا هذا (2010م.). أَمَّا فی السنَّوات الأَخیره بعد اعتبار هذه الفئَه الدَّینیَّه ضمنَ أَهل الکتاب من قبل سماحه آیه ا.. الخامنئیَّ (مدّ ظلُّه) ، فقدُ فتح فصل جدید للتَّواجد التَّاریخیَّ الصَّابئیَّ فی إِیران ولممارسه حیاه دینیَّه واجتماعیه علی ساحه وادعه. إِنَّ هذه الدَّراسه الإستکشافیَّه الماثله بین أَیدیکم بتوجُّه تاریخیًّ بحت وبحث تصحیحیًّ للمصادر التَّاریخیَّه تسعی إلی تقدیم صوره واضحه عن الصَّابئَّه وتعریف جدید للمندائَیَیّن یمیَّزهم عن عَبَدَه الشَّمس.
معماری دوره شهرنشینی ایران باستان به روایت هنر مهرسازی
ایران به لحاظ دارا بودن حوزه های مختلف جغرافیایی، دربرگیرنده جوامعی با نظام های فرهنگی-تاریخی متفاوت است .بر پایه چارچوب های نظری و مدارک زبان شناسی- باستان شناسی به دست آمده از محوطه هایی با حوزه های فرهنگی مختلف ایران، می توان گونه های معماری ایران باستان را بازسازی کرد. مقطع زمانی این پژوهش دوره شهرنشینی، که تطور و یا به نوعی تغییر نوع زندگی از روستا به شهر است، مورد بررسی قرار می گردد. در این بررسی این بخش ها، به عنوان یکی از شاخصه های معماری این دوره شناخته می شوند و شامل فضاهای دیوانی، آئینی، صنعتی و تجاری هستند.. یکی از این منابع که می توان از آن برای این پژوهش استفاده کرد، مهرها و نقوش مهری به دست آمده از فعالیت های باستان شناسی است. در این پژوهش سعی خواهد شد با روش توصیفی-تحلیلی و داده هایی که صرفاً مهر و اثرات مهری هستند و به صورت کتابخانه ای و در اندک موارد به صورت مستقیم به آن ها دسترسی داشتیم استفاده کرده، به پرسش های مطرح شده، پاسخ دهیم. این پرسش ها شامل، مشخص شدن کاربری برخی از سازه های معماری این دوره شامل معابد، قصر، انبار و سیلو، و احتمالاً آغل و طویله. تفاوت فضاهای آئینی و درباری. و گذری به این مورد که تمامی اثرات مهری مربوط به معماری انبار و ذخیره غذایی در خوزستان به دست آمده و چرایی این موضوع.
نقش نیروهای واگرا در اضمحلال ساختار حکومت از زوال ساسانیان تا برآمدن نهضت خراسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
143-170
حوزه های تخصصی:
بررسی تحلیلی منابع عربی اسلامی و تاریخ نگاری یادسپار در تحولات درون ساختاری جامعه ایرانشهری نشان می دهد که کارکرد نیروهای واگرا در زوال حکومت ساسانی و همچنین تضعیف واکنش های نیروهای احیاگر حکومت ایرانی تا برآمدن نهضت خراسانیان، چندان ساده و بدون سابقه تاریخی و تحولی اجتماعی نبوده است. این مقاله درصدد است صورت بندی مستندی از تغییرات نهادهای اصلی اجتماعی و لایه های زیرین جامعه ایرانی در روند واگرایی از حکومت ساسانی و سپس پیوستن این اجزا به خلافت و سپس تغییر گرایششان از اقتدار خلافت به تلاشی ناموفق برای انسجام مجدد قدرت و احیای تفکر حکومت ایرانشهریدر پایان دوران خلفای اموی ارائه دهد و با استفاده از روش مطالعات میان رشته ای، یعنی اطلاعات موجود در دانش تاریخ و نظریه های نزدیک در دانش جامعه شناسی، به این سؤال پاسخ دهد که نقش و عملکرد نیروهای واگرا در جامعه ایرانی از زوال ساسانیان تا برآمدن نهضت خراسانیان چگونه بوده است؟ فرض بر این است که کارکرد نیروهای واگرا در جامعه ایرانی از اواسط دوره ساسانی بیشتر در جهت انفصال از نظام ساسانی بوده است. چنانکه در زمان سقوط ساسانیان اکثر اجزای قدرت به عوامل واگرا تبدیل شدند و با شکست های پی درپی در جنگ با عرب های مسلمان، دوره ای برای جذب و سازش با کانون جدید قدرت یعنی خلافت آغاز شد و به دلیل نیاز فاتحان، اجزای سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی نظام ساسانی به نظام جدید خلافت پیوستند. دست یافته های پژوهش مشخص می کند که زیرساخت تحولات مربوط به سقوط ساسانیان و تداوم حکومت والیان عرب، از منظر کارکرد نیروهای واگرا از حکومت ایرانشهری (در این دوره)، در ابعاد درونی و بیرونی به شیوه های متفاوتی عمل کرده است. با وجود دیدگاه های روایی و انگیزشی درباره این دوره، به نظر می رسد در سقوط ساسانیان و تداوم فقدان حکومت در ایران زمین عوامل متعددی دخیل بوده است، عواملی که عمدتاً در دوره ساسانی شکل گرفتند و والیان و مهاجران عرب به برخی از آنها به شدت دامن زدند و برخلاف فحوای عمومی منابع و تحقیقات تاریخی، دلایل عدم انسجام در این دوره چندوجهی بوده است
مقایسه ارقام و سیستم شمارش قوم های کهن ایرانی با دیگر اقوام
بخش اعظم دانشی که درباره علم و معرفت ریاضی کهن به دست ما رسیده است متکی بر دانش بابلی است، زیرا اطلاعات بسیاری درباره همه دانش های سومری که به خط اکدی (بابلی) نوشته شده است، آشکار می شود. می توان به این گونه دانش نام علم بین النهرینی، سومری یا اکدی داد؛ اما آنچه باید به خاطر داشت این است که این علم، رنگ و منشأ سومری دارد. این دانش ها بر روی لوح ها هستند و تاریخ دقیقی برای لوح ها نمی توان در نظر گرفت، زیرا فاقد تاریخ هستند. در این پژوهش مقایسه سیستم های عددی بین النهرین با یکدیگر و سیستم های عددی لوانتین باهم موردبررسی و مقایسه قرارگرفته اند که نشان می دهد در بعضی از اعداد از تأثیر گرفته و شبیه هم هستند و در بعضی اعداد دیگر با یکدیگر متفاوت هستند.
روابط تجاری و اقتصادی سرزمین های پیرامون خلیج فارس در هزاره سوم ق.م
تاریخ نشان می دهد که حوزه خلیج فارس از قرون و اعصار کهن مرکز تمدن های بزرگی بوده است . بنابر متن های سومری و اکدی رفت و آمدهای بازرگانی از اوایل هزاره سوم ق.م در آب های خلیج فارس برقرار بوده و مردم بین النهرین از این راه آبی مس، چوب و سنگ های قیمتی وارد می کردند. در متون اساطیری - تاریخی میان رودان اشارات فراوانی به تجارت و مبادلات گسترده بین این منطقه، بندرها و سواحل خلیج فارس مانند (دیلمون) بحرین کنونی ، مگن (عمان کنونی) و سایر نقاط ایران مانند سرزمین اَرَتَ شده است. از طرفی یافته های باستان شناسی نشان می دهد که در آغاز هزاره سوم قبل از میلاد جوامع روستایی ایران به موازات میان رودان با آهنگ رشد برابری در راه رسیدن به شهرنشینی گام برمی داشت و همچنین فقر و نیاز شدید میان رودان به واردات برخی کالاها به ویژه سنگ ها ، مانند سنگ صابون و منابع معدنی مانند قلع و هم چنین الوار باعث توجه این منطقه به خلیج فارس و ایران شده است. این روابط پویای بازرگانی که باعث رشد و بالندگی هر دو طرف می شد، اثرات فرهنگی متقابلی بر ساکنان هر دو منطقه برجا می گذاشت. پژوه ش حاض ر ب ر آن اس ت ت ا ب ا مطالع ه نمونه ه ای آثار مکش وفه از این محوطه های باستان شناسی کشورهای حاشیه خلیج فارس و مقایسه آنها با س ایر محوطه های هم عصر و هم جوار، می زان برهمکنش های فرهنگ ی آنه ا را به منظور ش ناخت روند و حرک ت جریان های فرهنگی مورد بررسی ق رار ده د. س ؤال عم ده در این پژوه ش آن اس ت که برهم کن ش ها و ارتباطات فرهنگی به چه صورتی بوده است. در پاسخ به این پرسش می توان فرض کرد که در هزاره سوم، بیش ترین تعام لات و برهمکنش ه ای فرهنگ ی در این منطقه بین ایران و بین النهرین بوده است.
تمدن جیرفت (براساس متون میخی بین النهرینی و کشفیات باستان شناختی در محوطه های باستانی ورامین و کنارصندل جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن تازه کشف شده جیرفت واقع در حوزه فرهنگی هلیل رود، نشان از جایگاه ارزشمند تاریخی این بخش از فلات ایران در دوران آغاز تاریخی دارد. گل نوشته های به زبان میخیِ به دست آمده از جنوب بین النهرین (عراق امروزی)، از مکان های متعددی مربوط به هزاره سوم و دوم پیش از میلاد نام می برند که برخی از آنها در ایران جایابی شده اند. جای نام[1] «مارهاشی» یک از این مکان هاست که هنوز بر سر محل امروزی آن نظرات فراوانی ارائه شده است. امروزه بیشتر پژوهشگران بر این باورند که جای نام مارهاشی در حوزه تمدنی هلیل رود قرار داشته است. براساس گاه نگاری متون سومری، در زمان پادشاهان اکد و سلسله سوم اور (سومر جدید) ارتباط تنگاتنگی میان این منطقه از ایران و جنوب بین النهرین وجود داشته است. در این مقاله به بررسی روابط تمدن جیرفت و بین النهرین پرداخته شده و ضمن بررسی محل جای نام مارهاشی و تطبیق آن با تمدن جیرفت، براساس پژوهش های جدید باستان شناسیِ صورت گرفته در جیرفت (محوطه های باستانی کنارصندل و ورامین)، به ریشه و وضعیت فرهنگی جنوب کرمان پیش از زمان ظهور نام مارهاشی در متون بین النهرینی نیز پرداخته شده است. این پژوهش نشان داد که پیش از ظهور نام مارهاشی در متون بین النهرین در قرن 23 پیش از میلاد، به مدت دست کم یک هزاره ارتباط تنگاتنگی میان دو منطقه جنوب کرمان و جنوب بین النهرین وجود داشته است که در متون بین النهرین بدان اشاره نشده و تنها مدارک باستان شناسی گواه این مدعاست.
بر همکنش های اقتصادی- سیاسی جوامع جنوب شرقی فلات ایران با شبه قاره هند و میان رودان( در طی هزاره سوم ق.م؛ مطالعه موردی، تجارت سنگ های قیمتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
213 - 230
تحلیل روابط درون و برون منطقه ای هزاره سوم در جنوب شرقی فلات ایران با شبه قاره هند و میان رودان براساس سنگ های ارزشمند و قیمتی، مساله اصلی پژوهش حاضر است. یکی از مهم ترین راه های درک روابط و بر همکنش های اقتصادی- سیاسی جوامع اواخر پیش از تاریخ و آغاز تاریخی، مقایسه و مطالعه فرهنگ مادی است. با توجه به اینکه هزاره سوم ق.م در فلات ایران، دوره گستردگی بر همکنش ها محسوب می گردد، بسط و توسعه مبادلات اقتصادی- سیاسی در پیشرفت جوامع بسیار تأثیرگذار بوده است. در این خصوص محوطه های باستان شناختی شاخص در جنوب شرقی ایران شایان توجه هستند. محوطه های جنوب شرقی فلات ایران در روند تجارت، نقش واسطه صرف را بازی نمی کرده اند، بلکه بعد از وارد کردن مواد خام، با ساخت و پرداخت مواد تجاری و تبدیل آن به کالاهای آماده یا نیمه آماده آن را به سایر نقاط صادر می کرده اند. روش پژوهش حاضر براساس اطلاعات حاصل از کاوش ها و پژوهش های باستان شناسی حوزه مورد مطالعه و بهره گیری از منابع کتابخانه ای است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که چگونه توسعه روابط تجاری و به ویژه تجارت فرامنطقه ای به عنوان عاملی مهم در گسترش و توسعه استقرارهای هزاره سوم عمل نموده است.
ساخت سیاسی و اجتماعی دولت های بومی فلات ایران و منطقه میان رودان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۵
139 - 178
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش روحول محور این مسأله قرار دارد که «چارچوب ساخت و ماهیت حکومت های بومی فلات ایران از منظر میزان قدرت و نفوذ بنیادهای اجتماعی آن در ساختار قدرت چگونه است و چه نسبتی با حکومت های میان رودان دارد؟». هدف، توصیف ساختار قدرت سیاسی و ارتباط آن با گروه های اجتماعی در تمدن های پیشا آریایی و بین النهرین است. چارچوب تحلیل بر مبنای معیار نحوه اعمال قدرت دولت بر جامعه است که شامل دو نوع ساخت قدرت یک جانبه (یا افقی) و ساختار قدرت دوجانبه (یا افقی) می باشد. روش تحقیق از نوع تطبیقی است که با مقایسه واحدهای اجتماعی کلان به کشف تفاوت ها و شباهت های بین جوامع می پردازد و برای گردآوری داده ها از روش اسنادی دست اول و دست دوم استفاده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از این است که تمام تمدن های بومی فلات ایران از ساختار سیاسی افقی برخوردار بودند و تنها در جیرفت است که می توان با وضوح کم از احتمال یک دولت متمرکز سخن گفت. در حوزه بین النهرین، تمدن های اکد و آشور از ساختار سیاسی عمودی برخوردار بودند و تمدن های سومر و بابل در دوره نخست ساختار افقی داشتند که به ساختار عمودی در دوره دوم تغییر ماهیت دادند. نتیجه پژوهش این است که می توان از وجود دو سنت سیاسی متفاوت در دو حوزه تمدنی فلات ایران و بین النهرین سخن گفت که اولی مبتنی بر تقسیم قدرت و دومی مبتنی بر تمرکز قدرت بود.
خلیج فارس راه اصلی تجارت دریایی بین تمدن سند و بین النهرین در هزاره سوم پ.م
حوزه های تخصصی:
در طی چند دهه گذشته چشم اندازهای روشنی از ارتباط بین تمدن هند و بین النهرین به دست آمده است(Kohl, 1977: 111-127; Lamberg-Karlovsky, 1977: 33-34; Tosi, 1983: 57-78; Piperno, 1983: 319-325; Pracchia;Tosi and Vidale,1985 :207-248; Chakrabarti, 1990; During Caspers, 1994: 83-106; Jansen, 2002: 105-129; Possehl, 2002: 325-342 ) تحقیقات باستان شناسی، تعدادی از مسیرهای تجاری، ازجمله راه های دریایی و خشکی را نشان می دهد که تمدن هند را به منطقه بین النهرین4 از طریق ایران، به ویژه خلیج فارس5 و جنوب شرقی ایران مرتبط می کرد. اگرچه مسیرهای زمینی مهم ترین شبکه ارتباطی در نیمه اول هزاره سوم پیش از میلاد بود(Tosi,1983:57)، اما به نظر می رسد که در نیمه ی دوم هزاره سوم پ.م مسیرهای تجارت دریایی جایگرین مسیرهای زمینی شد و این جایگزینی باعث پیوند تمدن هند با جوامع مرتبط با خلیج فارس شد(Jansen,2002:121-122). این مقاله دو هدف را دنبال می کند: اول، اهمیت خلیج فارس به عنوان یک راه اصلی برای تجارت در مسافت زیاد بین شرق و غرب را ارزیابی می کند. دوم، عملکرد احتمالی لیان6( بوشهر ) به عنوان بندر واسطه ای در کرانه های خلیج فارس را نشان می دهد.
نابسامانی کلیسای شرقی بین النهرین از دوره خسروپرویز تا برافتادن ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
301 - 281
حوزه های تخصصی:
در دوران شهریاری خسروپرویز، مسیحیانِ ساکن در بین النهرین متعدد بودند. کلیسای شرقی بین النهرین، به عنوان یکی از مهم ترین زیرمجموعه های کلیسای شرقی در آن زمان دچار نابسامانی بود. هدف این پژوهش بر آن است تا وضعیت کلیسای شرقی بین النهرین در آستانه فتوح اسلامی تا برافتادن ساسانیان را بررسی کند. در این پژوهش تلاش می شود تا به این پرسش پاسخ داده شود که علل نابسامانیِ کلیسای شرقی بین النهرین از دوره خسروپرویز تا برافتادن ساسانیان چه بوده است؟ یکی از منابع مهم، برای بررسی این دوران، نامه هایی است که یشوع یهب سوم (فوت659م)، بطریق ایرانیِ کلیسای شرقی بین النهرین، هم زمان با فتوح اسلامی، به سران کلیسا ارسال کرده است. تحلیل داده ها بر محوریت نامه های یشوع یهب سوم با رویکرد توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر روش تاریخی، نشان داد که مناقشات داخلیِ کلیسای شرقی بین النهرین که سیاسی و در عین حال، آموزه ای بود، موجودیت آن را به خطر انداخته بود. در واقع تفاوت در مسیح شناختیِ نسطوریان و میافیزیت ها، کلیسا را به شدت ضعیف کرده بود. از سوی دیگر تضاد نهاد های درونیِ این کلیسا تحکیم آن را بر هم زده بود. برخی از زردشتیان نیز با مشاهده عدم حمایت برخی مسیحیان از ایشان، دست به اغتشاش زدند، کلیساهایی را ویران کردند و این آشفتگی را تشدید کردند. در واقع، نابسامانیِ کلیسای شرقی بین النهرین، پیش از فتوح اسلامی در بین النهرین آغاز شده بود و از شروع فتوح اسلامی تا دست کم پایان سلسله ساسانی، حاکمان مسلمان مشکل حادی برای کلیسا ایجاد نکردند.
جماعات پاگان و تعامل آنان با مسیحیان در بین النهرین در آستانه فتوح اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
25 - 48
حوزه های تخصصی:
بین النهرین از دیرباز محل تلاقی تمدن ها و بستر مناسبی برای زایش اندیشه های مختلف بوده است. این سرزمین، به دلیل موقعیت جغرافیایی آن، در تاریخ ایران نیز اهمیت زیادی دارد. در پایان دوره ساسانی، جماعت های مذهبی مختلفی در بین النهرین سکونت داشتند که گروهی از آنها پاگان بودند. در این پژوهش، منظور از پاگان ها افرادی هستند که خدایانی غیر از خدای واحد را می پرستیدند و طبیعت کانون توجه آنها بود. چون فتوحات اسلامی صبغه مذهبی داشت و بین النهرین یکی از سرزمین هایی بود که مورد توجه فاتحان مسلمان قرار گرفت، آشنایی با پیروان ادیانِ حاضر در بین النهرین در این بازه زمانی ضروری است. به علاوه، چون در آن زمان مسیحیان حضور پررنگی در بین النهرین داشتند، نحوه تعامل جماعت پاگان با مسیحیان در آستانه فتوح اسلامی به شناخت وقایع کمک می کند. هدف از این پژوهش، شناخت جماعت پاگان و نحوه تعامل آنها با مسیحیان است. این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع تاریخی و همچنین شواهد باستان شناختی به این پرسش پاسخ می دهد که ممیزات پاگان های ساکن در بین النهرین در آستانه فتوح اسلامی چه بود و آنها چه تأثیری بر مسیحیانِ همجوار خود گذاشتند؟ یافته ها حاکی از آن است که حران، ادسا و حیره مراکز آیینی پاگان ها در بین النهرین بود. همچنین جادوگری، سرنوشت باوری بر پایه ستاره شناسی و قربانی کردن از شاخصه های پاگانیسم در این سرزمین بود. پاگان ها بر مسیحیت تأثیرگذار بودند. در مقابل، راهبان مسیحی نیز می کوشیدند پاگان ها را به مسیحیت متمایل کنند.
تحلیل تطبیقی نقش گیل گمش در آثار سنگ صابونی جیرفت و مفرغ های لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۸۴)
54-36
حوزه های تخصصی:
گیل گمش پادشاهی نیمه آسمانی مربوط به هزاره دوم ق.م در بین النهرین است. این پادشاه افسانه ای یکی از اساطیر محبوب فلات ایران بوده که شکل او بر مفرغ های لرستان مربوط به هزاره دوم و اول ق.م در حال حمایت، کشتن یا رام کردن حیوانات نقش بسته است. کشفیات جدید جیرفت، حضور افسانه گیل گمش را به دورانی بسیار پیش تر مربوط می کند. اهمیت کشفیات این منطقه باستانی، به دلیل یافتن سفالینه ها و سنگ های صابونی است که قدمتی بیش از پنج هزار سال ق.م دارند و نشان دهنده ارتباط فرهنگی میان دو منطقه لرستان و جیرفت در فاصله زمانی چند هزاره هستند. با وجود اهمیت این موضوع، شناسایی رابطه تجسمی میان نقش گیل گمش بر آثار جیرفت و لرستان به منظور کشف میراث فکری مشترک میان دو منطقه باستانی غنی در ایران، کمتر مدنظر قرار گرفته است؛ بدین منظور مسئله تحقیق بر این اساس شکل می گیرد که چه ارتباطی میان نقش گیل گمش در آثارسنگ صابونی جیرفت و مفرغ های لرستان وجود دارد و وجوه تمایز آنها چیست؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که شباهت های فرمی نقش گیل گمش در حالت های مبارزه و مهربانی با حیوانات در آثار دو گروه وجود دارد که می تواند گواهی بر ریشه های فرهنگی مشترک دو منطقه باشد. این پژوهش براساس روش تحلیلی تطبیقی انجام شده است.
تحلیل آیین قربانی انسان در هند، ایران و بین النهرین براساس نظریه های قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)
قربانی، نوعی پیشکش آیینی و یکی از جلوه های پرستش است که در ادواری، از مقاصد بنیادینِ خود منحرف شد؛ تا جایی که انسان ها، هم نوعان خود را قربانی می کردند. سه تمدنِ هند، ایران و بین النهرین، از دیرباز مناسبات فرهنگی فراوانی داشته و از یک دیگر تأثیراتی پذیرفته اند که یکی از این موارد، قربانی انسان است. این پژوهش می کوشد به روش توصیفی-تحلیلی و با توجه به نظریه های آیین قربانی، به بررسی قربانی انسان در این سه فرهنگ بپردازد و به این پرسش ها پاسخ دهد که در تمدن های یادشده، قربانی انسان در چه مواقعی انجام می شد و در صورت تأثیرپذیری، این تأثیرپذیری ها به چه شیوه هایی نمودار شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد قربانی انسان، اغلب در مراسم خاص مذهبی و در مواقع حساس به منظور حاصل خیزی طبیعت و بلاگردانی انجام می گرفت. سه تمدن یادشده در آیین های گذر از آتش و امتیازات قربانی های جایگزین، ازجمله: زوگانس، میرنوروزی و آزادی انسان قربانی، برای مدت کوتاهی از یک دیگر تأثیر پذیرفته اند. در تحلیل های انجام شده نیز در بخش های حاصلخیزی، نظریه های فریزر و تایلور؛ در بخش قربانی برای بُت، نظریه های تایلور و بویس؛ در بخش بلاگردانی از شاه، نظریه پادشاه الوهی فریزر در بخش غرق کردن، نظریه های تایلور و بویس کاربردِ بیشتری دارد.
از ایزدبانوی ایشتار تا بقعۀ پیر استیر در خراسان بزرگ با رویکرد قوم نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سایه روشن تاریخ باورهای دینی باستانی مردمان بومی فلات ایران و به ویژه سرزمین های شرقی، تأثیرات آیین های بین النهرینی تا اندازه ای در تاریکی مانده است. یکی از نمونه ها که می توان به آن اشاره کرد، تأثیر خدای ایشتار در خراسان بزرگ است که در بقعه استیر بر کرانه کویر متجلی شده است. این نوشته براساس نشانه ها پیش رفته است؛ نشانه هایی خرد اما محکم که با جایگذاری مناسب در کنار هم، تصویر نسبتاً روشنی را از حضور ایزدبانوی بابلی ایشتار در دل خراسان گواهی می دهد. مواردی مانند ریشه شناسی استاربذ، جنسیت زائران و موارد دیگر از انطباق پیر استیر با ایشتار پرده برمی دارد. روش پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد قوم نگاری با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهده میدانی به صورت هم زمان است. مطالعه مزبور نشان می دهد پیر استیر با توجه به گزاره های موجود، همان ایزدبانوی بابلی است که در این خاک جا خوش کرده و تا دوره معاصر به حیات خود در قالب اسلامی ادامه داده و مستحیل شده است.
میدان های منطقه ای و هژمونی در بین النهرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
266 - 243
منطقه بین النهرین به عنوان یک میدان تاریخی مهم، فضایی برای رقابت قدرت های بزرگ در طول تاریخ بوده است. پس از سرنگونی رژیم بعثی عراق و پدید آمدن یک خلاء ساختاری در این کشور و نیز موج های فزاینده بیداری اسلامی، منطقه بین النهرین به عرصه ای برای کسب هژمونی میان سه کشور ایران، ترکیه و عربستان تبدیل شد. این سه کشور برای سلطه بر منابع ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک در این منطقه، به رقابت ها و تنش های گوناگونی دست زده اند. از آنجا که ایران، عربستان و ترکیه به عنوان ساختارهای رسمی و قدرتمند ژئوپلیتیکی در منطقه به شمار می آیند، روی آوردن به کارگزارانی در مقیاس محلی که اهداف و نیات سه کشور یاد شده را پی گیرند، ضرروی است. از این روی، منطقه بین النهرین به مثابه میدانی برای رقابت هژمونیک تبدیل شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که رقابت در منطقه بین النهرین دارای چه بنمایه هایی است و کشورهای قدرتمند منطقه برای کسب هژمونی در این منطقه از چه ابزارهایی استفاده می کنند؟ بر اساس نتایج این تحقیق، رقابت در بین النهرین دارای بنمایه های ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک است و کشورهای منطقه (شامل ایران، ترکیه و عربستان) با استفاده از کارگزاران محلی، کوشیده اند تا هژمونی منطقه ای خود را به دست آورند
سرزمین بین النهرین: پیوستگی جغرافیایی - تأثیرپذیری تاریخی در آستانه فتح ایران توسط مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم تحلیل های تاریخی متعددی که درباره روند فتح ایران توسط مسلمانان ارائه شده، اهمیت و تأثیر تعیین کننده تحولات مناطق و شهرهای مرزی بین النهرین اواخر عهد ساسانی چندان مورد توجه واقع نشده است. در نخستین مرحله فتوح مسلمین در قلمرو ساسانیان در سال 12ه ، که مطابق با شرایط جغرافیایی و اقلیمی عراق و عمدتا در مناطق بیابانی جنوب و غرب بین النهرین دنبال شد، مرزبانان و سپاهیان ساسانی در اغلب رویارویی های میدانی با سپاهیان مسلمان در کاظمه(حفیر)، مذار، ولجه، ألیس، حیره و انبار مغلوب شدند. بنابر یافته های این پژوهش تاریخی جغرافیایی، در این مرحله از فتح قلمرو ساسانیان، با توجه به اینکه اکثر این جنگ ها در نواحی بیابانی یا حاشیه صحرا روی داد، اعراب مسلمان به خوبی از انطباق پذیری خود با چنین شرایط جغرافیایی بهره گرفتند و با جابجایی های سریع در نواحی بیابانی و غافلگیر کردن مرزبانان ساسانی قدرت و برتری خود را بر آنها تحمیل کردند. علاوه بر اینکه این پیروزی های برق آسا اُبهت و شکوه نظامی و سیاسی ساسانیان در برابر اعراب مسلمان را فروریخت . با تسلط مسلمانان بر دو شهر مهم و سوق الجیشی حیره و انبار و تسلط بر نواحی بیابانی ماوراء فرات، حضور مسلمانان در بین النهرین تضمین شد و زمینه برای فتح سراسری عراق و سپس ایران فراهم شد. با عنایت به اهمیت، تأثیر و پیامدهای این مرحله از فتحِ غرب و جنوب قلمرو ساسانی، می توان آن را مقطعی دانست که در حملات اعراب مسلمان به مناطق مرزی و تسط آنها بر شهرهای مرزی، دروازه فتح سرزمین ایران عملا به روی اعرابِ مسلمان گشوده شد.
تالار تخت در کاخ های آشور نو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۵
111 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص ترین ویژگی های کاخ های آشور نو، بهره گیری از پلانی مشابه در جایگیری فضاها با کاربری مشخص است. این تشابه به حدی است که در نگاه نخست به پلان یک کاخ، می توان به سادگی موقعیت فضاهای تعریف شده ای چون صحن بیرونی، صحن اندرونی، فضاهای مسکونی و خدماتی و نیز تالار تخت را تشخیص داد. تالار تخت یا شاه نشین کاخ های آشور نو، مهم ترین فضای یک مجموعه سلطنتی محسوب می شده است. بدون شک، مهم ترین فضا، از بیشترین تزئینات و امکانات بهره می برده و مناسب ترین موقعیت ممکن را در یک مجموعه مسکونی به خود اختصاص می داده است. علاوه بر این کیفیت دسترسی به این فضا، ابعاد آن و فضاهای مجاور باید به گونه ای طراحی می شد که با شأن پادشاهی که در آن جلوس می کرد؛ تناسب می داشت. عوامل گفته شده شواهدی است که در این مقاله مورد کنکاشی باستان شناسانه قرار خواهند گرفت.
مطالعه تطبیقی نقشمایه زن در آثار هنری بین النهرین و سرسنجاق های لرستان بر اساس کهن الگوی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
229 - 243
حوزه های تخصصی:
در میان کهن الگوهای اساطیری با وجود تمام پیچیدگی ها نوعی همخوانی و نزدیکی در بن مایه های اصلی دیده میشود که بررسی تطبیقی این روایات را ممکن می سازد. ایزد بانوان در زمره ایزدان تأثیرگذار جوامع باستان به شمار می آیند که از کهن ترین آنان می توان از ایزدبانوی اینانا نام برد که از نظر زمانی به 3500 ق.م در بین النهرین بر می گردد و تصویر و نمادهای آن در هنر ادوار مختلف بین النهرین به نمایش در آمده است. از سویی در منطقه لرستان آثار مفرغی با نقش زن بدست آمده که متعلق به هزاره دوم و هزاره اول ق.م است که با توجه به همجواری این دو منطقه و قدمت ایزد بانوان بین النهرینی هدف این پژوهش شناسایی رابطه تجسمی بین نقش زن در سر سنجاقهای لرستان با ایزد بانوان بین النهرین به منظور کشف میراث فکری مشترک میان آنها است. سوالات مطرح شده عبارتند از 1- چه اشتراکات و تفاوت های بین نقش زن در آثار لرستان و ایزد بانوان بین النهرین مشاهده می گردد؟2-بر اساس کهن الگوی یونگ چگونه ریشه های فرهنگی مشترک بین دو منطقه را می توان تفسیر کرد؟ این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی با رویکرد تطبیقی بر اساس کهن الگوی یونگ به شیوه کتابخانه ای به تفسیر نقش زن و نقوش همراه آن در این جوامع پرداخته است. نتایج نشان می دهند نقش زن در هنر لرستان و بین النهرین بر اساس اعتقادات و باورهای مذهبی و با الهام گرفتن از بن مایه یکسان اسطوره ایزد بانوان در هنر آنان نقش بسته که نماد تجدید حیات، برکت بخشی و اشاعه باورهای جوامع مادرسالارانه است و نشانگر یکسان بودن جوهر درونی آنها و یادآور صورتهای مثالی یونگ است. در این دوران زنان نقش محوری داشتند ولی بتدریج تحت تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی ایزدبانوان جای خود را به الگوهای پدرسالاری می دهند و بدین ترتیب شاهد دگردیسی در شخصیت های آنان هستیم. بررسی ها نشان می دهد شیوه و سبک نمایش در هنر هر دو جامعه طبیعت گراست و تحت تأثیر ایدئولوژی حاکم بر اندیشه جوامع و آداب و رسوم منطقه ای در نحوه نمایش و سبک اجرا اختلاف دیده می شود.