مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
قرب
منبع:
معرفت فلسفی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
109-127
حوزههای تخصصی:
نظریه قرب گرایی، دیدگاه آیت الله مصباح در تبیین ارزش های اخلاقی و نوعی دفاع از واقع گرایی در اخلاق است. در این نظریه حب ذات منشأ ارزش های اخلاقی تلقی می شود و واقعی بودن این حب و تعلق آن به کمال و از طرفی دستوری، سلیقه ای و قراردادی نبودن کمال سبب شده تا ارزش های اخلاقی، واقعی به شمار آیند. آیت الله مصباح بین لزوم و الزام تفکیک می کند و الزامات اخلاقی را اعتباری می داند، با این توجه که این اعتبارات براساس لزوم بالقیاس موجود میان فعل اختیاری و غایت اخلاق انشا شده اند. از نظر ایشان غایت اخلاق قرب الهی است و رفتارهایی ارزشمندند که انسان را به این قرب برسانند. در این مقاله نظر ایشان در باب غیراختیاری بودن حب ذات مورد اشکال قرار گرفته و تقریری خاص از اختیاری بودن حب ذات ارائه شده است. در این تقریر با ارجاع حب ذات به حب اصل کمال و در نتیجه، مقایسه کمال ذات با کمالات برتر از آن، وجهی برای انتخابی و اختیاری شدن حب ذات ارائه شده است. به این ترتیب معیار ارزش های اخلاقی از کمال حقیقی انسان به کمال خداوند متعال تغییر کرده و عمل بر اساس حب به کمال الهی، به عنوان بالاترین ارزش ذاتی اخلاق معرفی شده است. در نتیجه تبیین دیگری از واقع گرایی اخلاقی و غایت اخلاق ارائه شده است. علی رغم این نقدها سایر ابعاد این دیدگاه تأیید، و از نقاط قوت آن دانسته شده است.
رویکرد مقایسه ای؛ بررسی مفهوم ذکر از منظر ابوالحسن خرقانی و سید علی همدانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
118 - 148
عارفان یاد الهی را از منازل مهم سلوکِ عرفانی برای رسیدن به قرُب الهی می دانند. در این دیدگاه مفهوم ذکر عرفانی سید علی بن شهاب بن محمّد همدانی (714-786 ه.ق) از (عرفای اهل صحو و پیرو طریقت کبرویه) و شیخ ابوالحسن علی بن جعفر بن سلمان خرقانی (425-352 ه.ق) از (عرفای اهل قبض و پیرو بایزید بسطامی) مورد مطالعه تطبیقی قرار داده شده است. هدف این پژوهش، بررسی مفهوم ذکر، شباهت و تفاوت ، تبیین و تأثیر اذکار از منظر دو عارف مذکور است. با توجه به این که خرقانی و همدانی توجه و ابتکارات خاص در زمینه ذکر داشته اند. لذا ضروری دانسته شد که نظرات آن ها در این زمینه بررسی شود. از مطالعه تطبیقی مفهوم ذکر از نظر عرفای مورد بحث دانسته می شود که اینان چگونه توانسته اند با نگاه عاشقانه یا تلفیق علم و عمل همراه با معرفت به مفهوم ذکر معنا دهند؛ بر اساس یافته های پژوهش، مهمترین شباهت در مفهوم ذکر از نظر این دو عارف این است که ذکر را یاد الهی و فراموشی خود و محو در ذات الهی دانسته اند. آن ها در اذکار خود به آیات و روایات اهمیت داده اند. مهمترین تفاوت آن ها در نگرش امی خرقانی و عالمانه همدانی و نوع اداکردن ذکر(جهری یا خفی)، بالاترین ذکر و زمان ذکر بوده است. به همین دلیل به بررسی نظرات آن ها با توجه به نوع شناخت معرفتی در سلوک و ذکر الهی آن هاپرداخته شده است. این پژوهش، با روش تحلیلی، اسنادی- توصیفی، با تأکید بر چارچوب نظری آثار منثور خرقانی و همدانی به صورت کتاب خانه ای و دیجیتالی به تبیین وجوه افتراق و اشتراک مبانی و پیامدهای ذکر در سلوک آن ها پرداخته شده است.
ملاک فضیلت اخلاقی براساس دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«فضیلت اخلاقی» از موضوعات مدنظر دانشمندان علومی همچون روان شناسی، جامعه شناسی و اخلاق است که با توجه به روایات منقول، مطمح نظر علمای اسلام قرار گرفته و در زمینه ﻣﻌﺮﻓﯽ، ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ، اقسام و ملاک ﻓﻀﺎیل اخلاقی، دﯾﺪﮔﺎهﻫای ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ اراﺋﻪ ﺷﺪه است. علامه مصباح یزدی یکی از اندیشمندان صاحب نظر در این موضوع است. ازاین رو در پژوهشی کیفی و با هدف دستیابی به ملاک «فضیلت اخلاقی» براساس دیدگاه ایشان، آثار مکتوب معظمٌ له به روش «خط به خط» مطالعه و نکته برداری شده و نکات به دست آمده به روش «تحلیل محتوای کیفی» تحلیل گردیده است. بر این اساس مشخص شد حد وسط به تنهایی نمی تواند ملاک درستی باشد و ملاک اصلی فضایل اخلاقی سازگاری با روح عبودیت است که در بسیاری از موارد بر حد وسط منطبق می شود و حد وسط می تواند به مثابه نشانه فضیلت مورد استفاده قرار گیرد.
گسست یا پیوست میان خدا و انسان، معناشناسی متن های «قرب» در قرآنی کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرب از موضوعات مطرح در رابطه میان انسان و خداوند است. قرآن در آیات متعدد، با تکیه بر اصل قرب مستمر خداوند به انسان، تصور هر نوع فاصله را از این رابطه منتفی می داند. برای وجود تفاوت ها و گاه شباهت های الهیاتی در نظام فکری عرب جاهلی با متن قرآنی در مقوله «قرب»، می توان شاهد تحلیل های متنوع از این مسئله بود. در انگاره جاهلی، خداوند تنها خالق هستی مطرح بوده و سایر اله و اولیاء، مدبّر زندگی انسان و واسط ارتباطی او با «الله» هستند. با توجه به محدودیت کاربرد آیات مرتبط با مقوله همبستگی انسان و خداوند، تحلیل متنی آیات موجود، نتایج متقن تری را حاصل آورده و در این مسیر نقش همنشین های ماده قرب بسیار کارا است. با دسته بندی کاربردهای اسمی و فعلی واژگان همنشین و استخراج موارد محدود جانشین، این نتایج حاصل شد که سمع و بصر، علم و اجابت مؤلفه های معنایی رابطه قرب خداوند به انسان اند و هر کدام به طور مجزا و در همنشینی با قرب، در جمله معنادار می شوند. این مؤلفه ها کاربردهای بیم دهی و امیدآفرینی برای انسان فراهم کرده اند. همچنین منظور از قرب مطرح در رابطه انسان و خداوند، به منزلت و بهره اخروی اشاره دارد؛ حتی در انگاره های جاهلی نیز به وجود فاصله میان مشرکان و بت ها و اله اشاره ای نشده و به بیانی دیگر، منظور ایشان از تقرب، همان کسب منزلت و بهره آخرتی است. آنچه در نظام الهیاتی قرآن با انگاره جاهلی در تضاد است، نوع رابطه قرب میان «الله» و انسان است که در گفتمان قرآنی این رابطه، از حاشیه به محور زندگی انسان کشانده شده و پروردگاری متحرک و فعال، ربوبیت امور مادی و نیز امور مربوط به منزلت یابی انسان را برعهده داشته است؛ ضمن آنکه تلقی کاربرد برخی وسایل در افزایش بهره و منزلت، در گفتمان قرآنی اصلاح و تکمیل شده است.
قله ای در دامن الوند: تاملی در عرفان باباطاهر عریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باباطاهر همدانی عارف روشن ضمیر و نام آشنای سده پنجم هجری است که دوبیتی های آبدار و پرمعنای او در زمره برجسته ترین دوبیتی های تاریخ ادبیات ایران به شمار می آید. اشعار دلنشین و موزونش نشانگر آگاهی وی از مبانی دینی و ظرائف عرفانی است. اما به دلیل اینکه اشعارش در گذر ایام دچار تغییر و تحول شده و آنچه در کتب مختلف در مورد شرح حال وی ثبت شده افسانه آمیز و گوناگون است، شخصیت و طرز اندیشه وی در هاله ای از ابهام فرو رفته است.در این پژوهش تلاش نموده ایم با بررسی اشعار بر جای مانده از او و برخی جملات قصارش، همچنین با استناد به دیدگاه نویسندگان و پژوهشگران مختلف، نظرگاه و اندیشه وی را در باب مسائل عرفانی مورد بررسی قرار دهیم. امید که در این زمینه گامی به پیش برداریم
بررسی تطبیقی آرای ابن عربی و عزالدین کاشانی در باب قُرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
103 - 120
حوزههای تخصصی:
«قرب» در قاموس متصوفه از احوال عرفانی و به معنی اطاعتی است که موجب تقرّب مطیع به مطاع می شود. نویسندگان این پژوهش برآنند تا با بررسی آرای ابن عربی و عزالدین کاشانی در باب قرب عرفانی، نوع تلقی، نوآوری و وجوه اشتراک و افتراق این دو اندیشه ورز متصوفه را با روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای مستندات کتابخانه ای باز کنند. براساس نتایج تحقیق، هر دو اندیشمند، قرب نوافل را برتر از قرب فرایض می دانند و دلیل برتری را به محبت الهی پیوند می زنند. قرب حقیقی در تلقی هر دو، وصل به محبوب و مشاهده او نیست؛ بلکه این نوع قرب در نظر کاشانی با پیوند به شوق مخصوص، در قوس صعودی، مستمر و دائمی است؛ در نظر ابن عربی نیز سالکانِ واصل دائماً در مشاهده قرب هستند و این رؤیّت چیزی جز تجلّی حق نیست. هر دو برآنند که علم لدّنی مخصوص اهل قرب و یکی از ملزومات نیل به قرب حقیقی است. کاشانی با پیوند قرب به جمع و تفرقه عرفانی برآن است که در قرب تام، روح سالک در محل جمع با وجود صفت تذلل در عبودیتش، صفت ترفع به درجات والا را نیز داراست؛ اما ابن عربی با تمایز قائل شدن به این نوع تفسیر، برآن است که برخی بزرگان متصوفه به جهت تلقی قرب در مقام جمع و بُعد در موضع جدایی، معرفت بُعد را در باب قرب داخل کرده اند.
تأملی در غایت تربیت اسلامی در هم افزایی دین و تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
105 - 134
حوزههای تخصصی:
دین و تکنولوژی از پدیده های فراگیر در حیات انسانی بوده و تعامل آن ها صورت های مختلفی دارد. هدف از انجام این پژوهش، صورت بندی انواع هم افزایی های دین و تکنولوژی (سطحی، نادرست و ناقص) و به دست دادن رویکرد مطلوب و مسئولانه به این رابطه ازمنظر انسان تکنولوژیک و انسان دین دار بود. با توجه به اینکه هدف دین، تربیت آدمی و عالی ترین هدف تربیت دینی، وصول به قرب به مثابه واقعیتی تکوینی است، در این پژوهش، تأثیر انواع هم افزایی دین و تکنولوژی بر میزان وصول به این هدف تبیین و تحلیل شد. به منظور انجام تحقیق حاضر از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد اگرچه انتفاع دین و تکنولوژی از یکدیگر، از جهات متکثری ممکن است، اشتراک در تعالی طلبی منجر به شکل گیری وجوهی تازه از هم افزایی آن ها شده است. در این پژوهش، نوع مواجهه انسان دین دار با تکنولوژی و انسان تکنولوژیک با دین ترسیم و واکاوی شد و با توجه به موقعیت کانونیِ مفهوم قرب در تربیت اسلامی، تأملات روبنایی و زیربنایی رابطه دین و تکنولوژی برای متولیان تربیتی که توأمان به رشد دینی و هوشمندسازی مراکز و محتوای تربیتی اهتمام می ورزند، برجسته شد. نتایج پژوهش نشان داد چهره فی نفسه تکنولوژی و وجوهی از آن که درخدمت نیازهای اصیل بشرند، آگاهانه یا ناآگاهانه به قرب می انجامد؛ اما آنجا که تکنولوژی درخدمت سیاست ها و رویه های منفعت طلبانه بشری قرار می گیرد، وجهه مخرب و نامطلوب پیدا می کند.
بررسی امکان دستیابی به مقام رویت و لقاء الله بر اساس مناجات خمس عشر امام سجاد(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶
38 - 59
حوزههای تخصصی:
لقاءالله از مباحث مهم عرفانی و حد نهایی سیر و سلوک عارفان است؛ اگرچه عده ای از اهل نظر به دلیل عاجز بودن از درک این مقام، یا به گمان تنزیه ذات پروردگار و یا حمل آیات و روایات موجود در این زمینه به لقاء یوم آخرت و لقاء جزا آن را انکار می کنند. این در حالی است که در آیات و روایات بسیار از «لقاءالله» به عنوان نقطه اوج سیر انسان و مقصد نهایی او یاد شده است. بسیاری از بزرگان لقاءالله را شهود حضرت حق به واسطه معرفت قلبی معرفی کرده و انکار این مقام را مانع وصال به معرفت الله دانسته اند. هدف از این پژوهش یافتن شواهد مربوط به لقاء الله در مناجات خمس عشر امام سجاد(ع) برای صحه نهادن بر انکارناپذیر بودن این مقام است. بدین منظور به کمک روش کتابخانه ای و از طریق بازخوانی و تتبع و بررسی مناجات های پانزده گانه و شروح آن ها، با روش توصیفی عناوین مشاهده و لقاء و اشارات مستقیم و غیرمستقیم حضرت به مقام قرب حق و لقاءپروردگار و عبارات و واژه های مرتبط با این موضوع مانند رؤیت، نظر، بصر، جمال، وجه، وصل و جوار از متن این مناجات ها استخراج شده است. بسامد بالای عبارات مرتبط با موضوع لقاءالله در مناجات خمس عشر، نشان می دهد که این مفهوم در عرفان اهل بیت(ع) جایگاهی ویژه دارد که مُهر تأییدی است بر انکارناپذیر بودن آن.