مطالب مرتبط با کلیدواژه
۹۴۱.
۹۴۲.
۹۴۳.
۹۴۴.
۹۴۵.
۹۴۶.
۹۴۷.
۹۴۸.
۹۴۹.
۹۵۰.
۹۵۱.
۹۵۲.
۹۵۳.
۹۵۴.
۹۵۵.
۹۵۶.
۹۵۷.
۹۵۸.
۹۵۹.
۹۶۰.
عرفان
حوزه های تخصصی:
تصوف، عرفان و به تبع آن، کشف و شهود عرفانی، ارتباط تنگاتنگی باهم داشته اند. مفسّران آثار صوفیه، در مفاد اقوال و تجربه های عرفانی پژوهش کرده، به مواردی دست یافته اند که ذیل مفهومی به نام «شهود» یا «کشف» مطالعه می شود.
یافته های پژوهش حاضر که به روش تحلیل توصیفی و با استفاده از ابزار «تحلیل محتوایی» انجام یافته، نشان می دهد که عرفا و زهّادی مانند ابراهیم ادهم، حسن بصری، رابعه عدویه، ابوهاشم صوفی، و افرادی چون بایزد بسطامی، ابوالحسن هجویری، ابوالحسن خرقانی و... در دوره ای از تاریخ تصوف و عرفان ایران ظهور کرده اند که زمینه مناسبی برای طرح زهد و ارتباط آن با کشف و شهود را مهیا کرده است.مهم ترین فرضیه ای که می توان در این نقد و ب ررسی عنوان کرد این است که عارفان و متصوفان توانسته اند با بیان شیوا و خالی از هرنوع پیش داوری یا مداخله نفسّانیات شخصی، پس از زمینه سازی مفهومی به نام «زهد»، به تجربیات خاصی دست یابند که فقط در بستر مطالعاتی عرفانی، می توان تحلیل و تفسیر کرد.
معراج عرفانی در هشت کتاب سهراب سپهری بر اساس الگوی کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«هشت کتاب» در یک نگاه کلّی سفری است از خودآگاه به ناخودآگاه و از ناخودآگاه به دنیای آگاهی. یافته های سپهری در این کتاب شباهت بسیاری با دریافت های شهودی متفکّرین و عرفا دارد. در این کتاب الگوی سفر دیگر الگوها را به هم می پیوندد. به عبارتی سایر الگوها چون الگوی مواجهه با آنیما، پیر خردمند و سایه و... از رهگذر الگوی سفر امکان پذیر می شود. سپهری خود قهرمان سفر است. او سفری اسطوره ای عرفانی را از دنیای خاموش «مرگ رنگ» آغاز می کند تا در «ما هیچ، ما نگاه» به نگاهی روشن از هستی برسد. این سفر قهرمانی از دو دیدگاه قابل بررسی است؛ اوّل از دیدگاه مراحل معراج عرفانی و دیگر بر اساس الگوی کمپبل که ادّعا می شود بیشتر اسطوره های جهان بر اساس آن پی ریزی شده اند. کمپبل سه مرحله برای سیر تحوّل و سفر تک اسطوره قهرمان در نظر می گیرد که عبارتند از: جدایی، رهیافت و بازگشت. از آنجایی که «هشت کتاب» شرح سفری عرفانی اساطیری است، ارزیابی آن بر اساس الگوی کمپبل، می تواند جایگاه شهودی شاعر سالک را در هر دفتر شعری نشان دهد
بررسی دیوان رباعیّات اوحدالدّین کرمانی از منظر عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عارفان و شاعران و نویسندگان زبان فارسی هر کدام بنا به طرز فکر و سلیقه خویش به نوعی از آداب از نظر عرفان لب به سخن گشوده اند و همگی آن را برای تهذیب نفس و عبرت آموزی و تکامل فرد لازم دانسته و به همگان توصیه کرده اند که از انجام آداب و مقدّمات آن غافل نباشند و - البتّه بیشتر این توصیه ها برگرفته از سیرت و سنّت رسول اکرم (ص) است-؛ لیکن در اینجا لازم دانستیم درباره شاعر نامی و عارف بزرگ اوحدالدّین کرمانی- عارف و شاعر نامدار سدههای 6 و7 هجری- که همعصر عرفای بزرگی چون ابنعربی و مولوی بوده است، در زبان فارسی تاکنون آثاری از وی منتشر نگردیده مقاله ای تدوین نمائیم؛ بنابراین از آنجا که اوحدالدّین مدّت زیادی از عمر طولانی خود را در آسیای صغیر گذرانیده است و در جریانهای فکری و سیاسی و فرهنگی این سرزمین نقش مؤثّر داشته است، پژوهندگان کشور ترکیه نیز به زندگی و آثار او توجّه بسیار نشان دادهاند، ولی با این حال برخی از جنبههای زندگی و افکار او هنوز هم برای فارسی زبانان چندان شناخته شده نیست. تنها اثری که از او به جای مانده رباعیّاتش می باشد که در مکتوبی به نام دیوان رباعیّات جمع آوری شده است. رباعیّات به جای مانده از اوحدالدّین کرمانی جنبه عرفانی داشته و نظرات عرفای بزرگی چون عینالقضاه همدانی، شیخ شهابالدّین سهروردی، اشعار شیخ فریدالدّین عطّار و ... در آغاز کتاب پس از مقدّمه بیان شده است.
تحلیل عناصرخیالی اسطوره های عرفانی درحدیقه الحقیقه وشریعه الطریقه سنائی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره و کهن الگوهابیان کننده آرزوها و افکار جوامع بشری مملو از حکایاتی هستند، پیرامون خدایان، پهلوانان، موجودات فراطبیعی و حوادث خارق العاده که در زمان های آغازین به وجود آمده اند، و در هر سرزمینی بخشی از هویت، تمدن و فرهنگ آن سرزمین به شمار می روند. روایت های عرفانی یکی از اساسی ترین محمل ها برای بروز کهن الگوها و اسطوره ها می باشند، و اسطوره های عرفانی از بن مایه های پرکارکرد در تاریخ و ادبیات فارسی به ویژه سرودهای عرفانی هستند. به همین جهت بررسی کارکردهای معنایی و تحلیل و تفسیر آنها موجب خواهد شد؛ که خوانندگان آثار عرفانی، به درک و دریافت روشنی از این اسطوره ها در حوزه عرفان دست یابند. نگارندگان با توجه به اهمیت نماد پردازی روایت های عرفانی و لزوم تفسیر آنها برای درک متن و حصول کارکردهای روایی آن به بررسی عناصر اسطوره ای عرفانی پرداخته اند. از آن جاییکه روایت های عرفانی از تمام اجزای فرهنگی و اندیشه بشری علی الخصوص کهن الگوها بهره می برند، در این مقاله برآنیم؛ که با جستجو در حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه به بررسی کاربرد عناصرخیالی اسطوره های عرفانی به شیوه تحلیلی بپردازیم.
وحدت و کثرت ادیان با رویکرد عرفانی در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرواضح است که مولوی بلخی یکی از شگفتیهای ادبی و عرفانی است که در بسیاری از اشعار خود بر وحدت ادیان در مثنوی تأکید دارد. مولوی پژوهی فراوان ایران و جهان گویای این است که مولانا دارای اندیشه های بلند و فراجهانی است. او بر این باور بوده است که یکی از بزرگ ترین بیماری های بشریت، بیماری نفس اماره، خودخواهی وتکبر انسان ها برای رسیدن به مراتب مادی ودنیایی است. این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی به چگونگی تأثیر وحدت ادیان در آموزه های مولانا همت گمارده است که شاخص اصلی این بحث عرفان اسلامی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مولوی در تمثیلاتی که به ویژه از ادیان می آورد، تأویلات آزاداندیشانه اش درپذیرش عقاید را آشکارابر زبان جاری می سازدو گوناگونی حکایات و موضوعات، یک هدف واحد دارد، همچون جامعه متکثری که دارای وحدت و یکرنگی است وتأکید بحث بر عرفان است که در تقویت روحیه معنوی، عشق ورزی و محبّت به انسان ها دورنمایی دارد و دروحدت و اتّحاد ادیان متکثرپیوندی شگفت انگیزبرقرارمی کند و انسان را به حقیقت هستی پیوند می دهد.
مضمون آفرینی و نمادپردازی از شطرنج در متون منظوم عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
41 - 62
حوزه های تخصصی:
استفاده از مضامین متنوع، گوناگون و به تبع آن نمادپردازی، از جمله شیوه های شاعران و عارفان برای بیان مطالب و مافی الضمیر است. با توجه به تعدد آبشخورهای مضمون آفرینی که خود تحت تأثیر عوامل گوناگونی هستند، شاعران عارفی همچون سنایی، عطار، مولوی، سعدی، حافظ، عراقی، اوحدی و... برای پرورش هر چه بیشتر و انتقال اندیشه های عرفانی خود از همه امکانات زبانی و بیانی از جمله تأمّل برانگیزترین بازی؛ یعنی شطرنج – که در ارتباط مستقیم با حماسه و تداعی صحنه های رزم است و در ظاهر هیچ تناسبی با اندیشه های عرفانی ندارد- به بهترین شکل ممکن استفاده کرده اند. نوشته حاضر بر آن است تا با بازخوانی دقیق آثار منظوم عرفانی، به تحلیل ابیاتی که اصطلاحات شطرنج در آن به کار رفته است، بپردازد. حاصل پژوهش حاکی از تسلط کامل برخی از شاعران عارف به خصوص مولوی به این بازی است؛ چراکه مهمترین مباحث عرفانی و اندیشه های شاعرانه را با دقایق و ظرایف شطرنج، به نحو احسن بیان کرده اند.
واکاوی معنویّت و عرفان از دیدگاه سیدحسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
63 - 82
حوزه های تخصصی:
معنویّت یکی از مهم ترین بحث های امروز در جهان به ویژه غرب است که اصحاب حکمت خالده و سنّت گرایان از جمله سیدحسین نصر نیز تأکید ویژه بر آن دارند. هدف اصلی این پژوهش، تبیین معنویّت از منظر سیدحسین نصر است که با روش تحلیل محتوا در تبیین داده ها صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد ادعاهای نصر مثل وحدت متعالی ادیان، در عین اختلاف ظاهری و اذعان به حقانیت و حجیت همه مسالک معنوی و معنوی نما و رسیدن به معنویّت واحد امکان پذیر نیست و این به نوعی به معنویّت التقاطی می انجامد. در این مقاله کوشش بر آن است که ابتدا برای فهم بهتر معنویّت و عرفان مورد نظر نصر به ریشه های فکری او مثل سنّت گرایی، وحدت متعالی ادیان و حکمت خالده پرداخته شود تا تبیین معنویّت بر اساس منظومه فکری وی روشن تر و بهتر فهم شود. سپس به تحلیل و بررسی دیدگاه نصر درباره معنویّت خواهیم پرداخت.
نگرشی تطبیقی به مؤلفه های عرفانی در اشعار احمد شاملو و یوسف الخال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
121 - 138
حوزه های تخصصی:
از آن زمان که زبان و ادب فارسی و عربی با عرفان پیوند خورد آثاری ژرف و سترگ به نظم و نثر در پهنای این سرزمین ها رقم خورد. اگر عرفان را بیان هنری دین بدانیم، عارفان این سرزمین ها و بویژه شاعر به خوبی و تمام و کمال از عهده آن برآمده اند.این پیوند ناگسستنی میان ادبیات و عرفان، بویژه در حوزه شعر به سبب موزون و جذّاب بودن، در دوران معاصر ادامه پیدا کرد و به نظر می رسد برای همیشه نیز باقی خواهد ماند. ادب عربی و فارسی پیوسته تجلّی گاه عرفان و مسائل مرتبط با آن بوده است و خوانندگان با مطالعه آن به روح خود جلاء داده اند.یوسف خال از شاعران برجسته سوری می باشد که در شعر معاصر عربی مضامین عرفانی بسیاری در دیوان شعری خود منعکس کرده است احمد شاملو نیز شاعری نوآور در شعر سپید فارسی محسوب می شود که همواره مفاهیمی همچون مرگ و نیستی، قداست عشق، آزادی، واقعیت جهان هستی، و وحدت وجود در اشعارش پیوندی عمیقی داشته است. در این جستار با توجّه به اقتران زمانی دو شاعر و اشتراکات اندیشه های عرفانی هر دوشاعر بر مفاهیمی همچون (وحدت وجود، عشق الهی، باده عرفانی، آزادی، بقاء و نیستی، حقیقت عالم، رضا وتسلیم) تأکید داشته اند که در ساختار و زبان شعری شباهت فراوانی دارد. در همین راستا نگارنده با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی داده ها می پردازد.
حکمت و عرفان در شعر حمّانی علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
139 - 150
حوزه های تخصصی:
حکمت و عرفان در همه دوره های ادبی جولانگاه شاعران بوده است. شعر، حکمت و عرفان از موارد تلاقی ادبیات با اندیشه های دینی است حمّانی سروده های عرفانی خود را با حکمت و پند و اندرز در آمیخته و با تأثیرپذیری از قرآن و احادیث اهل بیت، سروده های خود را که از دلش می جوشید، با معانی آسان و مُستقیم سعی در انتقال مضامین حکمت آمیز به مخاطب را داشته است این مضامین شامل: پیروی از اهل بیت(ع)، دل نبستن به دنیا، نافرمانی از هوا و هوس، جهاد با نفس، درس گرفتن از ایام پیری است. نگارنده این مقاله درصدد است به بررسی و شرح اشعار این شاعر شیعی در زمینه حکمت و عرفان بپردازد.
درآمدی بر تأثیرپذیری عرفانی شهریار از غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
151 - 174
حوزه های تخصصی:
سعدی از شاعران بزرگ و طراز اول ادب ایرانی است که بر اندیشه و کلام بسیای از شاعران تاثیرگذار بوده است. دلبستگی شهریار به شاعران سبک عراقی به خصوص سعدی موجب شده است وی در غزل سرایی از مضامین شعرأ بهره مند شود. بررسی تأثیرپذیری از شعر شاعران، از جذاب ترین مقوله های نقد ادبی است. هدف از این پژوهش بررسی مضامین عرفانی به کار رفته در غزلیات سعدی و شهریار مقایسه و تطبیق آن هاست. عناصر و مضامین مشترک و فراوان در غزلیات این دو شاعر دیده می شود و غزلیات شهریار از رهگذر تاثیرپذیری از غزلیات سعدی با توجه به رویکرد تطبیقی قابل مطالعه است.
فقر عارفانه و حماسی در نگاه علامه اقبال لاهوری و اهالی سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
211 - 234
حوزه های تخصصی:
بحث فقر و فقیر در نظرگاه عارفان و صوفیان جایگاهی بس مهم دارد. خواجه عبدالله در تعریف فقر می گوید: «فقر نامی برای بیزاری جستن از دارایی و دارا دیدن خویش است». نجم الدین رازی، آن را با عزت و افتخار همزاد می بیند، قشیری شعار اولیا و پیرایه اصفیایش دانسته و درویشان را گزیدگان خدا و موضع رازهای او می خواند. نوری، فقر را با آرامش، ایثار همراه دیده و ابوسهل خشاب آن را با عزّ و عرش می نگرد. ابوحفص فقر را در سخا و فراخ دستی و نیز برتری داد برستد معنا می کند و ابن جلا شرف فقر را زیبنده خرامیدن می داند. عبدالرزاق کاشانی، فقیر را آن کسی می داند که هیچ دارایی و موجودیتی جز برای خدا نبیند. مولانا جلال الدین، فقر را با قناعت، امنیت، تقوی، ناز، استغنای معنوی و نهایتاً نور ذوالجلال درآمیخته می داند و سعدی هم آن را با بذل و بخشش، قناعت و آزادگی همریشه و همسو می نگرد. شبستری هرکاری را در وادی سلوک به وفق فقر عالی یافته و لسان الغیب- حافظ- هم ارزش هایی چون قناعت، تنعم، خرسندی، بر تاج و تخت خسروی، آز ستیزی، بلندهمتی، کرامت، حشمت، دولت عشق، نازیدن بر فلک و حکومت بر ستاره را همه یکجا در فقر می بیند. علامه اقبال لاهوری، فقر را مشتمل بر عرفان، حماسه، شکوه و سرفرازی دانسته و مجموعه ای از آموزه های حکمی، ارزشی و آیینی را به عنوان ثمرات و برکات آن برمی شمرد انسان فقیر، انسان آرمانی اقبال است.
مبانی اعطای حق تعیین سرنوشت در قرآن، ادیان و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
257 - 284
حوزه های تخصصی:
اسلام که آیین رحمت و رأفت، دین خاتم و اکمل، عرفان و ادیان الهی است. قرآن و مضامین عالی آن در بردارنده اصول و ارزش های عام انسانی حقوق بشر؛ عدالت، انصاف، تساوی و نماد حکمت و معرفت است. اصولی که بر حق خدشه ناپذیر آزادی و اختیار، استقلال و حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش تاکید دارد و ارزش های انسانی را از اصول دینی می داند که خدای متعال، مردم را به رعایت آن ها رهنمون و دعوت می کند. در واقع دین شامل دستورکار، حقوق انسان از جمله «حق تعیین سرنوشت» و تعالیم مربوط به آن است. از این رو حکمت و عرفان نیز به عنوان معارف آسمانی و زمینی، پل و حلقه اتصال و پیوند آموزه های دینی با همه ادیان الهی هستند. براین اساس دعوت انبیاء و شیوه تبلیغ ایشان، همگی بر مبنای آزادی انتخاب استوار بوده و انسان در قاموس قرآن کریم، موجودی مختار و آزاد و پیامبر نیز به مثابه بشارت دهنده و انذارکننده توصیف، تا گزینش مسیر هدایت یا ضلالت کاملاً آزادانه صورت پذیرد. دراین نوشتار عناصر و مولفه های فلسفی و عرفانی حق تعیین سرنوشت در آیات قرآن کریم، ادیان و اندیشه های عرفانی مورد تدقیق قرار گرفته و با کنار هم قراردادن گزاره های به دست آمده در باره این عناصر و مولفه ها، به دیدگاه قرآن کریم و اندیشه های عرفانی در باره حق تعیین سرنوشت اشاره گردیده است.
نامدار گمنام بررسی متن بلاغهُ المُراد فی طریق الأوراد اثر عیدعاشق خبوشانی (جشنی) صوفی و عارف سده های هفتم و هشتم هجری قمری (زنده در 719 ه .. ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
39 - 58
حوزه های تخصصی:
بلاغه المراد فی طریق الأوراد متنی کهن و ناشناخته با موضوع تعلیم آداب سلوک عرفانی به مریدان است. این کتاب توسّط شخصیّتی ارجمند امّا بی نام و نشان از رجال صوفیه قرون هفتم و هشتم هجری قمری خراسان به نام «عیدعاشقِ خَبوشانی» با تخلّص شعری «جشنی» نوشته شده است. کتاب حاوی ویژگی های دستوری و واژگان و ترکیباتی بدیع از نظم و نثر خراسان است که برخی از آن در سایر آثار ادبی این دوره، تکرار نشده است. از ویژگی های شاخص این اثر، مدّت تألیف آن است که تماماً در طیّ سه روز به رشته تحریر درآمده که در متون ادبی از استثنائات است. نویسنده خود از مشایخ صوفی و از شاگردان شیخ حسن شمشیری صوفی شهیر قرن هفتم است. بلندای عرفانی نگاه نویسنده از خلال متن هویداست چنان که گاه نویسنده با پرهیز از افشای اسرار الهی دم فرو می بندد. در این نوشتار تلاش می شود تا ضمن آشنایی با مؤلّف و اثر او، شمّه ای کوتاه درباره سرشت ادبی و مفاهیم فرهنگی این کتاب در کنار مباحث نسخه شناسی و کتابشناسی آن، بیان شود.
تحلیل عرفان و حکمت در اشعار ناصح الدین أرجانی با تکیه بر صور خیال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
253 - 271
حوزه های تخصصی:
تصویر همان تبلوّر معانی و اندیشه های بلند یک هنرمند ادبی است که در چارچوبی منسجم و نظامند، طراحی گشته و نمود عینی از تجربه شعری وی را به نمایش می گذارد. گرایش تأویلی عارفان و حکیمان ایرانی به هستی و پدیدارهای فراسوی آن و بهره گیری از زبانی تصویری برای گزارش «آنچه نادیدنی است» و خِرَد آدمی از دریافت معانی بیانی آن درمی ماند، بر همگان آشکار است. در همین راستا همواره اندیشمندان ایرانی در عرصه های گوناگون ادب عربی یکّه تاز مفاهیم ناب عرفانی و حکمی بوده اند، تاجائیکه ادب عربی در زمینه عرفان خود را وام دار صاحب نظران ایرانی می داند؛أبوبکرأرجانی ملقب به ناصح الدین، یکی از چهره های نامدار ادبی است که هم از نظر دانش عرفانی و فقهی و هم ادبی، جایگاه ویژه ای در دوره سلجوقیان و حکومت عباسی کسب نموده بود. وی در القای مضامین ناب عرفانی و حکمی خود با بهره مندی از عناصر تصویرپردازی همچون استعاره،آیرونی لفظی، پویایی تصویر شعری و مجاز در تلاش است تا مفاهیم عرفانی از قبیل: وحدت وجود، آفرینش هستی، تجرید و نفی و عشق الهی و خردوزی را به مخاطب خود انتقال دهد.در این پژوهش مفاهیم حکمی عرفانی همانند وحدت وجود، خلوص در عشق، آفرینش هستی و نفی و اثبات در دیوان ناصح الدین ارجانی به شکل هنرمندانه ای حضور یافته، و در مقاله حاضر با هدف شناخت بیشتر نسبت به این مفاهیم با تکنیک های بلاغی در تصویرپردازی، و معرّفی شاعر ایرانی ناصح الدین أرجانی و تثبیت جایگاه وی به عنوان یکی از شاعران برجسته در عرصه مفاهیم حکمی و عرفانی که اشعارش محل استناد کتب بلاغی بوده، پرداخته شد. نگارندگان در مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به پردازش داده ها می پردازند.
سیمای نور و سرور پیامبر اکرم(ص) در متون عرفانی (با تأکید بر مثنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
273 - 285
حوزه های تخصصی:
نور، یکی از موتیف های اصلی عرفان اسلامی را به خود اختصاص داده است. پیامبر(ص) بزرگ مردی است که به دل های مؤمنین اطمینان و آرامش ارزانی می دارد. او چنان شخصیّتی است که حتّی نویسندگان و فلاسفه غیرمسلمان را نیز تحت تأثیر تعالیم عالی خود قرار داده است. نوری عالمتاب است که فروغش همچنان پابرجاست. پیامبر(ص) نوری توأم با سرور دین و انسان هاست. سیمای مبارکش، سرشار از عطوفت و محبت است. در این پژوهش، به روش تحقیق کتابخانه ای از سیمای حضرت محمّد(ص)، در دیدگاه عرفانی با تأکید بر مولانا سخن می رود. مولانا با تشبیه نمودن سیمای معنوی نبی اکرم(ص) به آفتاب عالمتاب، نتیجه می گیرد که ختم رسل نور مطلقّ حقّ است که در کالبَد بشری ظاهر شده است. به دیگر سخن، حقیقت نور محمّدی است که واسطه فیض موجودات دیگر شده است.
جرم، تقصیر و توبه به پیشگاه الهی، با نگاه عرفانی سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
325 - 336
حوزه های تخصصی:
سعدی، بزرگ ترین شاعر و نویسنده قرن هفتم در تاریخ زبان و ادب فارسی و دوران ساز و تأثیرگذار در تحوّلات ادبی و فرهنگی بوده است. در پژوهش حاضر، تلاش شده از منظری دیگر بر آفرینش های ادبی و فکری آثار سعدی نگریسته و جلوه های از جرم، تقصیر و توبه در آن ها باز نموده شود. هدف اصلی نگاه عرفانی به این موضوع و بررسی میزان مصداق آن درنگاه عرفانی سعدی بوده است. روش تحقیق در این پژوهش، کتابخانه ای و تحلیل محتوا و واحد تحلیل، مضمون حکایات یا آموزه ها در آثارسعدی بوده است. نتایج نشان می دهد که توجه به رویکرد جرم، تقصیروتوبه به پیشگاه الهی بانگاه عرفانی سعدی، نمود فراوان داشته و زیباترین و لطیف ترین جلوه های آن در بوستان دیده و به فراوانی مورد تأکید قرار گرفته است و در نتیجه، با توجه به اندیشه اصلاح گرایانه سعدی و آموزه های عملگرایانه وی، توبه، عاملی مهم در جلوگیری از جرم و تکرار آن و بازپروری مجرم می تواند باشد.
مراتب وجود در عرفان با نیم نگاهی به فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
337 - 347
حوزه های تخصصی:
در بین حکمای الهی تقسم عوالم وجود به سه عالمِ ماده، مثال و عقل مطرح است و بعضی غیر از این سه عالم (ماده، مثال، عقل)، عالم لاهوت را نیز به عوالم مذکور افزوده اند. در معرفت دینی با عنوان ناسوت، ملکوت، جبروت و لاهوت تعبیر شده است و در عرفان، مرتبه ای بر این عوالم افزوده شده که جامع همه عوالم است که به کون جامع یا «انسان کامل» معرفی شده است. در دیدگاه عرفانی به جای اصطلاح عالم، اکثراً اصطلاح حضرت به کار رفته چرا که جهان هستی از دیدگاه عرفان، محضر خداست لذا اهل عرفان، عوالم وجود را به طور کلی در پنج حضرت معرفی کرده اند که به حضرات خمس مشهور است و در این میان حضرت کون جامع که همان انسان کامل است از ویژگی خاصی برخوردار است. این مقاله بر آن است که واکاویی داشته باشد از مراتب وجود در عرفان تا نحوه ارتباط این عوالم با حضرت حق تبیین گردد.
تعلیم ناخودآگاه در قصه های مثنوی(با نگاهی به حکایت های شرح سروری بر دفتر چهارم مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
43 - 66
حوزه های تخصصی:
از جمله شیوه های مؤثر ارتباط با ناخودآگاه مخاطب در متون عرفانی به منظور القای بهتر آموزه های عارفانه، استفاده از تمثیل و استعاره است که در این ساحت، می توان با ابعاد ژرف تری از روان آدمی ارتباط برقرار کرد و به شکلی غیرمستقیم تأثیر فراوانی در امر آموزش افراد گذاشت. این روش، از جمله روش های مشترک میان تکنیک های روانشناسانه مدرن و متون تعلیمی صوفیانه ادب فارسی است. تمثیل، استعاره و کهن الگوها که بخش مهمی از ژرف ساخت متن های ادبی عارفانه را تشکیل می دهد، باوجود تعاریف کمابیش مشخصی که از آنها، از سوی یونگ و برخی روانشناسان دیگر ارائه شده است، برای مخاطبان آشناست، اما هنوز ماهیت این بخش از روان آدمی و ارتباط آن با پیش زمینه های فرهنگی و قومی و عصبی انسان جای بحث فراوانی دارد و بکارگیری آن ها در قصه های عرفانی و آثار کلاسیک ادبی و تشریح و واکاوی آن ها می تواند این شگردها را تفسیر کند. مثنوی، مهم ترین متن ادب فارسی در استفاده از این شگردهاست که مولانا عمیق ترین موضوعات حکمی و عارفانه را در قالب تمثیل های ساده و پیچیده طرح و ارائه می کند. شرح سروری، یکی از شروح مفصل بر مثنوی است که شارح خود نیز به آوردن حکایاتی در ایضاح و اثبات آموزه های مثنوی می پردازد. در این پژوهش با تحلیل برخی از تمثیلات مثنوی و حکایت های شرح سروری به معرفی و تبیین زوایایی از تفکرات و حوزه های تعلیمی مولانا از این منظر پرداخته و دریافته می شود که بسیاری از فنون روش های روان درمانگرانه امروزین در قصه ها و تمثیل های مثنوی جریان دارد.
تأثیر حج بر عرفان با تکیه بر اندیشه عرفای بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
169 - 206
حوزه های تخصصی:
حج از نخستین فرائض الهی است که قدمتی به درازای آفرینش دارد و طبق روایات و احادیث، نه تنها انسان، بلکه جنّ و انس و پرندگان نیز آن را به جای می آورند و آثار و برکات مادی و معنوی آن شامل همه است. حج پس از اسلام از فروعات مهّم آن واقع شد که به شرط استطاعت بر مسلمان واجب می شود و همواره مورد توجه خاصّ مسلمانان بوده است. از سوی دیگر، عرفان نیز به عنوان یک جریان مهّم فکری در حیات بشر-که صبغه ای طولانی به قدمت فطرت بشر داشته و از آغاز اسلام در کنار سایر فرقه های آن به رشد و بالندگی خود ادامه داد و از آن تأثیر گرفت- یکی از احکام مؤثر حج بود. اغلب عرفا، مکرر حج گزارده و همیشه به آن به عنوان فرصتی برای تهذیب، تزکیه ی نفس و خودسازی بیشتر و معبری جهت رسیدن به مقام قرب و فنا نگریسته اند. حج به دو دلیل واضح تقدم زمانی و وسعت بر وجوه مختلف زندگی بشر تأثیرگذار بوده و عرفان نیز از این اثرپذیری مستثنی نبوده است. اما سئوال اینجاست که کمیّت و کیفیت این تأثیرگذاری چگونه است؟ مقاله حاضر، در پی این سؤال، با نگاهی به حج از دید عرفای نامی قرون 1 تا 13 ه ق و بهره گیری از آثار و گفتار ایشان در این مقوله، کوشیده میزان و چگونگی تأثیر حج بر عرفان در دوره مذکور را بررسی نماید. یافته ها نشان می دهد عرفان از دو جهت مشخص؛ بیداری عرفا و شگل گیری مراحل سلوک از حج تأثیر عمده گرفته است و در سایر ابعاد، به سبب ویژگی های منحصر به فرد خود، یا کاملاً از اثرپذیری برکنار بوده یا مثل بُعد اجتماعی، تأثیری ضعیف و یکسویه گرفته است
مبانی قرآنی منازل السائرین (مطالعه موردی: بخش بدایات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
247 - 278
حوزه های تخصصی:
منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری، متنى عرفانی است که در آن معارف بسیار، در قالب عباراتى موجز به رشته تحریر در آمده است. این کتاب همواره مورد توجه علاقه مندان عرفان و سیر و سلوک بوده است. با ملاحظه عناوین و ابواب کتاب معلوم می شود که مصنّف، نام منزل ها را از آیات قرآن برگرفته است و در بیشتر موارد، تناسب میان عنوان باب ها و آیه های انتخابی ابتدای هر باب از نگاه عرفانی عمیق او به آیات قرآن حکایت می کند، چنان که می توان گفت که وی مبانی تعیین منازل را در آیات کتاب خدا یافته است. نگارنده در این مقاله با مراجعه به تفاسیر عرفانی، ضمن بررسی آیات موجود در بخش بدایات این کتاب و تأمل در مطالب هر باب، رویکرد عرفانی خواجه به آیات قرآن را نشان داده و پیوند میان دستورات خدای متعال در قرآن و آداب سیر و سلوک عارفان اصیل را نمودار ساخته است