مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
پیشرفت تحصیلی
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
63 - 84
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر استفاده ازسنجش کارپوشه بر انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهرنهاوند در سال تحصیلی 92-1391 بود. برای این منظور، نمونه ای به حجم 100 نفر شامل (2 کلاس دختر و2 کلاس پسر)، به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب؛ پس از آن، یک کلاس( دختر و پسر) به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس( دختر و پسر) به عنوان گروه کنترل انتخاب شد. گروه های آزمایشی در طول یک سال تحصیلی سنجش کارپوشه دریافت کردند، اما گروه های کنترل، سنجش به شیوه متداول را دریافت کردند. برای گردآوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس(1970) و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متفیره(MANOVA ) برای نمرات افتراقی نشان داد که بین پیشرفت تحصیلی و انگیزش پیشرفت دو گروه سنجش کار پوشه و سنجش متداول تفاوت معنی داری وجود دارد. یعنی دانش آموزانی که سنجش به شیوه کار پوشه دریافت کرده بودند، نسبت به دانش آموزان گروه سنجش به شیوه متداول پیشرفت تحصیلی و انگیزش پیشرفت بالاتری داشتند. بعلاوه، سنجش کار پوشه بر انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر سوم ابتدایی تاثیر معنی دار داشت، سنجش کار پوشه بر انگیزش پیشرفت دانش آموزان دختر سوم ابتدایی تاثیر معنی دار داشت، اما بر پیشرفت تحصیلی آنها تا ثیر معنی دار نداشت. تعامل نوع سنجش و جنسیت نیز معنی دار بود.
تأثیر ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی: نقش واسطه ای خودپنداره تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ذهن آ گاهی با پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی با نقش واسطه ای خودپنداره تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان کرمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل مسیر بود. حجم نمونه را 299 دانشجو تشکیل دادند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش جهت گرد آوری داده ها از معدل تحصیلی نیمسال اول، پرسش نامه سازگاری بیکر و سریاک SACQ))، سیاهه ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI) و پرسشنامه تحصیلی (ASCQ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و برای تحلیل داده های استنباطی از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که ذهن آگاهی به طور مستقیم و معنادار با پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی رابطه دارد، و خودپنداره تحصیلی نقش واسطه ای با پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی دارد. از این پژوهش نتیجه گرفته می شود که ذهن آگاهی باعث بالا بردن پیشرفت، سازگاری و خودپنداره تحصیلی می شود؛ بنابراین داشتن ذهن آگاهی در محیط های آموزشی منجر به افزایش پیشرفت، سازگاری و خودپنداره تحصیلی دانشجویان می شود.
الگویابی انگیزش در ارتباط بین اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی با پیشرفت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این که چه عواملی بر پیشرفت و موفقیت تحصیلی دانشجویان تأثیر می گذارد، یا سهم و مشارکت هر عامل چه اندازه است، همواره از حیطه های مورد علاقه پژوهشگران بوده است. این پژوهش با هدف بررسی مدل یابی روابط ساختاری - اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی با پیشرفت با واسطه گری نقش انگیزش پیشرفت انجام شد. روش کار : روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به طور خاص مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری 32500 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر بابل بودند که تعداد 508 نفر، 253 دختر و 255 پسر، به عنوان نمونه آماری و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و با پرسشنامه های انگیزش پیشرفت هرمنس، اضطراب امتحان ساراسون و اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم ارزیابی شدند. معدل کل نمرات آن ها به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد، بین اضطراب امتحان، اهمال کاری تحصیلی و انگیزش پیشرفت با پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد و مدل پژوهش با برازش مناسب تأیید گردید. همچنین 31/0 از واریانس پیشرفت تحصیلی توسط انگیزش پیشرفت، اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی مورد تبیین قرار گرفت. نتیجه گیری: از این رو می توان نتیجه گیری کرد، با کاهش اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی می توان انگیزش پیشرفت را در دانشجویان بالا برد و پیشرفت تحصیلی آن ها را ارتقاء بخشید.
نقش سیستم های مغزی رفتاری و تیپ های صبحی- عصری در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۹
203 - 220
حوزه های تخصصی:
پیشرفت تحصیلی که عدم فاصله ی بین ظرفیت یادگیری و عملکرد تحصیلی در نظر گرفته می شود، علاوه بر تفاوت های هوشی تحت تاثیر متغیر های شخصیتی نیز قرار می گیرد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش سیستم های مغزی رفتاری و تیپ های صبحی– عصری در پیش بینی پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان بانه می باشد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری تمامی دانش آموزان پسر دوره ابتدایی شهر بانه و نمونه پژوهش 160 دانش آموز از پایه های چهارم، پنجم و ششم بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای در سال تحصیلی 1395-1394 انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سیستم های مغزی رفتاری کارور و وایت و شخصیت های صبحی-عصری هورن- آستبرگ استفاده شد و داده های گرد آوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که پیشرفت تحصیلی با مولفه-های حساس به پاداش (002/0>p : 34/0=r ) و سایق (002/0>p : 45/0=r ) از سیستم فعال ساز رفتاری و میزان صبحی بودن (002/0>p : 34/0=r ) رابطه مثبت اما با مولفه های جستجوی سرگرمی (043/0>p : 22/0-=r ) و حساس به تنبیه (001/0>p : 39/0-=r ) رابطه منفی دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که مولفه ی سایق و میزان صبحی بودن می توانند به ترتیب 2/22 و 6/11 درصد از تغییرات پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی کنند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که دانش آموزان هرچه حساسیت به پاداش و سایق قوی تری داشته باشند و از نظر تیپ های شبانه روزی بیشتر صبحی باشند پیشرفت تحصیلی بیشتری نشان می دهند.
تدوین و اعتباریابی الگوی طراحی آموزشی مبتنی بر نظریه مدل ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۵
41 - 64
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به هدف تدوین و اعتباربخشی یک الگوی طراحی آموزشی مبتنی بر نظریه مدل ذهنی انجام شد. نظریه مدل ذهنی، یکی از نظریه های حوزه روانشناسی شناختی است که به تبیین نحوه استدلال و شناخت در انسان می پردازد. در این تحقیق با استفاده از روش تحقیق آمیخته، الگویی برای طراحی آموزشی مبتنی بر نظریه مدل ذهنی تدوین شده و سپس مورد اعتباریابی قرارگرفت. در روش تحقیق کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی با طرح استقرایی و همچنین از روش طراحی و تدوین الگو استفاده شد. پس از تهیه چهارچوب اولیه مفهومی و سپس الگوی اولیه طراحی آموزشی، با استفاده از نظر صاحب نظران به بررسی میزان اعتبار درونی آن اقدام گردید و بعد از آن الگوی نهایی تدوین شد. در بخش کمی نیز برای رواسازی و اعتباربخشی بیرونی الگوی تدوین شده از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. آزمودنی ها عبارت بودند از دانش آموزان سال سوم متوسطه که به روش نمونه گیری در دسترس از بین مدارس شهرستان سردشت انتخاب شدند. در هر گروه تعداد 16 نفر به روش همتاسازی قرار داده شدند. درس سوم کتاب فیزیک برای طراحی آموزشی انتخاب شد که پس از طراحی کردن آن براساس الگوی تدوین شده در گروه آزمایش آموزش داده شد. گروه کنترل نیز به روش مرسوم آموزش دیدند. در پایان نتایج آزمون های پیشرفت تحصیلی و آزمون حل مساله در دو گروه با استفاده از آزمون تی وابسته و آزمون تحلیل کوواریانس باهم مقایسه شدند. نتایج حاکی از تفاوت معنی دار نمرات دوگروه در هر دو آزمون بود. بدین معنی که طراحی آموزشی مبتنی بر مدل ذهنی باعث بهبود میزان یادگیری و مهارت حل مساله در دانش آموزان شده بود.
مقایسه تاثیر یادگیری الکترونیکی برگرایش تفکر انتقادی , خلاقیت و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه در رشته علوم تجربی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه تاثیر یادگیری الکترونیکی در خلاقیت، گرایش به تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموز علوم تجربی متوسطه دوم در مدارس مبتنی بر آموزش الکترونیکی و مدارس عادی در ناحیه 4شهر قم در سال تحصیلی 96 - 1395 می باشد . ابزار های این پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد سنجش میزان گرایش به تفکرانتقادی ریکتس (CTDI) انجام شدو برای سنجش میزان خلاقیت از آزمون تورنس استفاده میشود . روش نمونه گیری تصادفی و روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود و برای آزمون فرضیه ها از آزمون تی استفاده شد.نتایج یافته های تحقیق بیانگراین بود که بین میانگین نمرات مؤلفه های خلاقیت دانش آموزان مدارس دارای آموزش الکترونیک نسبت به دانش آموزان مدارس عادی تفاوت معنادار آماری وجود داشت ودر بین میانگین نمرات مؤلفه های تفکر انتقادی دانش آموزان مدارس الکترونیک نسبت به دانش آموزان مدارس عادی تفاوت معنادار آماری وجود نداشت ولی بین میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی در دو نوع مدرسه تفاوت معنادار آماری وجود داشت.
نقش هوشمندسازی مدارس بر هوش اجتماعی، هوش معنوی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر هوشمندسازی مدارس بر هوش اجتماعی، هوش معنوی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در شهرگرگان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی، از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دبیرستان های شهر گرگان می باشد. حجم نمونه، بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 301 نفر برآورد شد که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه هوش اجتماعی ترومسو و پرسش نامه هوش معنوی عبدالله زاده بود. پیشرفت تحصیلی نیز بر اساس معدل امتحان نهایی سال سوم دبیرستان بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های آماری تی گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته ها نشان داد که بین هوش اجتماعی و هوش معنوی دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند تفاوت وجود دارد، به طوری که دانش آموزان مدارس هوشمند دارای هوش اجتماعی و هوش معنوی بالاتری بودند؛ اما، تفاوت معناداری بین پیشرفت تحصیلی دو گروه مشاهده نشد. هم چنین، یافته ها نشان داد که پیشرفت تحصیلی با هوش اجتماعی و ابعاد آن رابطه معناداری ندارد ولی با هوش معنوی و ابعاد آن همبستگی معناداری نشان داد. نتیجه آنکه حضور دانش آموزان در مدارس هوشمند می تواند موجب رشد بهتر هوش اجتماعی و هوش معنوی آنها شود.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر باورهای غیرمنطقی، سرسختی روانشناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر باورهای غیرمنطقی، سرسختی روان شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان انجام شد. روش: این پژوهش به روش آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل به همراه پیگیری شش ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان استعداد درخشان پسر مقطع متوسطه دوم شهرکرد بوده است. جهت اجرای پژوهش، تعداد 40 دانش آموز به صورت تصادفی ساده انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. سپس جهت ارزیابی پیش آزمون و قبل از اجرای مداخله، دانش آموزان پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز ( IBT ) و مقیاس سرسختی روان شناختی کوباسا (1990) را تکمیل نمودند و معدل های آنان نیز یادداشت شد. در مرحله بعد برای گروه آزمایش 8 جلسه واقعیت درمانی گروهی به اجرا درآمد. پس از انجام مداخله نیز پرسشنامه مذکور در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط دانش آموزان تکمیل گردید. داده ها از طریق تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد واقعیت درمانی گروهی بر کاهش باورهای غیرمنطقی، افزایش سرسختی روان شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان پسر دوره دوم متوسطه مؤثر بوده است(5 % < p ). این اثر در طول پیگیری شش ماهه همچنان ماندگار بوده است. نتیجه گیری: واقعیت درمانی گروهی می تواند به عنوان روشی مناسب به منظور بهبود وضعیت روان شناختی و تحصیلی دانش آموزان استعداد درخشان استفاده گردد.
مسیر میانجی هوش تعامل گرا به علایق شغلی دانش آموزان دبیرستانی از طریق پیشرفت تحصیلی در درس های خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه گری پیشرفت تحصیلی در دروس خاص در رابطه ی بین هوش تعامل گرا و علایق شغلی دانش آموزان است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و به لحاظ شیوه ی گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل مسیر) بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دبیرستانی رشته های ریاضی، تجربی و انسانی شهر ارومیه در سال تحصیلی 95-1394 بودند. 370 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به مقیاس هوش تعامل گرا گاردنر و مقیاس علایق شغلی هالند پاسخ دادند. همچنین میانگین دروس اصلی رشته های ریاضی، تجربی و انسانی به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. داده ها با روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری از نوع تحلیل مسیر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هوش تعامل گرا اثر غیرمستقیم مثبت و معناداری از طریق پیشرفت تحصیلی در دروس ریاضی، فیزیک، شیمی و زیست شناسی بر همه ابعاد علایق شغلی داشت. علاوه بر آن هوش تعامل گرا اثر غیرمستقیم منفی و معناداری از طریق پیشرفت تحصیلی در دروس معارف اسلامی، عربی، زبان انگلیسی و ادبیات فارسی بر ابعاد علایق شغلی اجتماعی، متهورانه و قراردادی علایق شغلی داشت. همجنین هوش تعامل گرا اثر مستقیم مثبت و معنادار بر پیشرفت تحصیلی در دروس خاص دارد. پیشرفت تحصیلی در دروس ریاضی، فیزیک، شیمی و زیست شناسی اثر مستقیم مثبت و معنادار بر همه ابعاد علایق شغلی (شامل واقع گرا، اجتماعی، جستجوگر، متهورانه، هنرمندانه و قرارداری) داشت. پیشرفت تحصیلی در دروس معارف اسلامی، عربی، زبان انگلیسی و ادبیات فارسی اثر مستقیم منفی و معنادار بر ابعاد علایق شغلی اجتماعی، متهورانه و قراردادی داشت. نتیجه گیری: نتایج بر نقش واسطه گری پیشرفت تحصیلی در دروس خاص در رابطه ی بین هوش تعامل گرا و علایق شغلی دانش آموزان تاکید دارد.
مدل علایق شغلی دانش آموزان: نقش هوش تحلیلی و موفقیت در درس های خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
117 - 136
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش هوش تحلیلی در علایق شغلی دانش آموزان با میانجی گری پیشرفت تحصیلی درس های خاص انجام شد. این مطالعه توصیفی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دبیرستانی رشته های ریاضی ، تجربی و انسانی در پایه های یازدهم، دوازدهم و پیش دانشگاهی شهر ارومیه در سال تحصیلی 94-1393 بودند. در مجموع 370 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و مقیاس هوش تحلیلی و مقیاس علایق شغلی را تکمیل کردند. میانگین درس های اصلی رشته ها به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی درس های خاص در نظر گرفته شد. داده ها به روش تحلیل مسیر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که هوش تحلیلی اثر مستقیم مثبت و معناداری بر پیشرفت تحصیلی در درس های خاص داشت. پیشرفت تحصیلی در درس های ریاضی، فیزیک، شیمی و زیست شناسی اثر مستقیم مثبت و معناداری بر همه ابعاد علایق شغلی شامل واقع گرایانه، اجتماعی، جستجوگرایانه، متهورانه، هنرمندانه و قراردادی داشت. پیشرفت تحصیلی در درس های معارف اسلامی، عربی، زبان و ادبیات فارسی اثر مستقیم منفی و معناداری بر همه ابعاد علایق شغلی داشت. همچنین هوش تحلیلی اثر غیرمستقیم مثبت و معناداری از طریق پیشرفت تحصیلی در درس های ریاضی، فیزیک، شیمی و زیست شناسی بر همه ابعاد علایق شغلی داشت. علاوه بر آن هوش تحلیلی اثر غیر مستقیم منفی و معناداری از طریق پیشرفت تحصیلی در درس های معارف اسلامی، عربی، زبان و ادبیات فارسی بر همه ابعاد علایق شغلی داشت. نتایج بر اهمیت تاثیر هوش تحلیلی و پیشرفت تحصیلی در درس های خاص بر علایق شغلی دانش آموزان دبیرستانی تاکید می کند.
بررسی تأثیر رویکرد تلفیق برنامه درسی، بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه چهارم شهرستان خاش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
171 - 198
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر رویکرد تلفیق برنامه درسی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه چهارم شهرستان خاش هست. روش تحقیق شبه آزمایشی است و جامعه آماری کل دانش آموزان پایه چهارم مقطع ابتدایی شهرستان خاش در سال تحصیلی 95_94 است؛(4922 n=)؛ که60 نفر از دانش آموزان دختر (30نفر گروه آزمایش و 30نفر گروه کنترل) به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه پیشرفت تحصیلی محقق ساخته و در سه حیطه (شناختی، عاطفی، روانی- حرکتی) است. روایی توسط اساتید و صاحب نظران دانشکده علوم دانشگاه سیستان و پایایی به وسیله آزمون آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد. یافته ها حاصل از مقایسه نشان داد که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر در گروه کنترل و آزمایش در پس آزمون(بعد از انجام برنامه درسی تلفیقی) باهم تفاوت دارد؛ به این معنی که اجرای برنامه درسی تلفیقی توانسته است باعث افزایش نمره پیشرفت تحصیلی دروس ریاضی، علوم، مطالعات اجتماعی، فارسی و هنر در سه حیطه شناختی، عاطفی، روانی_حرکتی دانش آموزان در گروه آزمایش شود.
اثربخشی آموزش راهبرد های فراشناخت بر خودراهبری یادگیری و پیشرفت تحصیلی ریاضی و ادبیات فارسی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان شوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش راهبردهای فراشناخت بر خودراهبری یادگیری و پیشرفت تحصیلی ریاضی و ادبیات فارسی دانش آموزان مقطع متوسطه اول بود. جامعه آماری پژوهش نیمه آزمایشی شامل کلیه ی دانش اموزان مقطع متوسطه اول شهرستان شوش در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 2973 نفر بوده که از این تعداد یک نمونه 60 نفری از دانش آموزان پایه هفتم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و سپس به روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش(30 نفر) و کنترل (30 نفر )، قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای فراشناخت قرار گرفتند.برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سنجش خود راهبری در یادگیری دانش آموزان(SDL ) فیشر و همکاران (2001) که پایایی آن به روش الفای کرونباخ برای کل آزمون91/. محاسبه گردید و از نمرات نوبت اول ریاضی و ادبیات فارسی (پیش آزمون ) و نمرات نوبت دوم ریاضی و ادبیات فارسی ( پس آزمون ) استفاده شد. یافته های پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که - با کنترل پیش آزمون، خود راهبری یادگیری و نیز پیشرفت تحصیلی ریاضی و ادبیات فارسی در بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنا دار دارد و آموزش راهبردهای فراشناخت بر خودراهبری یادگیری و پیشرفت تحصیلی ریاضی و ادبیات فارسی تاثیر معنا دار دارد..میزان تاثیر آموزش راهبردهای فراشناخت بر خودراهبری یادگیری (73/0)، پیشرفت تحصیلی ریاضی (57/0)، پیشرفت تحصیلی ادبیات فارسی (42/0) می باشد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس برای بررسی اثربخشی بیشتر آموزش راهبردهای فراشناخت بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی در مقایسه با درس ادبیات فارسی مشخص کرد که این تاثیر از نظر آماری معنی دار نیست. (05/0p> و 23/0 =F).
اثر بخشی آموزش خود تنظیمی یادگیری و مهارت های مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی آموزش خود تنظیمی تحصیلی و مهارت های مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جامعه پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور واحد بومهن بود که از میان آن ها تعداد30 دانشجو پس از اجرای آزمون تشخیصی عملککرد تحصیلی در تاج(1383) به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی دو دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه یک ساعته،تحت آموزش خود تنظیمی تحصیلی و مهارت های مطالعه قرار گرفت،اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده های با استفاده از روش کواواریانس تحلطل شد. نتایج نشان داد که آموزش خود تنظیمی تحصیلی و مهارت های مطالعه بر پیشرفت تحصیلی اثر مثبت دارد. با آموزش خودتنظیمی تحصیلی و مهارت های مطالعه می توان راهبردهایی کارآمد و سودمندی را برای افزایش پیشرفت تحصیلی و بهبود کارکرد تحصیلی در اختیار دانشجویان قرارداد.
نقش دلبستگی به والدین در پیشرفت تحصیلی با واسطه گری خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش دلبستگی به والدین در پیشرفت تحصیلی با واسطه گری خودکارآمدی بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل 6530 دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز بود که براساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحلهای 301 نفر (147 پس و 154 دختر) از انتخاب شد. در این پژوهش دلبستگی به والدین به عنوان متغیر برون زاد، خودکارآمدی به عنوان متغیر واسطه ای و پیشرفت تحصیلی به عنوان متغیر درون زاد درنظر گرفته شد. ابزار پژوهش خرده مقیاس دلبستگی به والدین آرمسدن و گرینبرگ ( 1987 ) و مقیاس خودکارآمدی عمومی شوآرزر و جروسلم ( 1992 ) بود. الگوی فرضی پژوهش با استفاده از روش رگرسیون چندگانه همزمان بر طبق روش مراحل بارون و کنی ( 1989 ) آزمون شد. یافته ها: نتایج نشان داد دلبستگی به والدین پیش بینی کننده مثبت و معنادار پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی پیش بینی کننده مثبت و معنادار پیشرفت تحصیلی است. نتیجه گیری: در مجموع، خودکارآمدی میتواند به عنوان متغیر واسطه ای میان دلبستگی به والدین و پیشرفت تحصیلی درنظر گرفته شود. براین اساس والدین میتوانند با فراهم کردن فضایی امن سطح پیشرفت تحصیلی فرزندان را ازطریق ارتقا سطح خودکارآمدی آنها بهبود بخشند.
پیشرفت تحصیلی، میزان و چگونگی استفاده از اینترنت در دخترها و پسرهای دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین رابطه میزان و نحوه استفاده از اینترنت با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر و پسر بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه پژوهش کلیه دانشآموزان مقطع اول دبیرستان نواحی چهارگانهی آموزش و پرورش شهر شیراز به تعداد 545184 بود که از میان آنها 600 نفر به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی چند مرحلهای انتخاب شد. ابراز گردآوری اطلاعات، پرسشنامه سنجش وابستگی به اینترنت دمیتروویچ ( 2008 )، پرسشنامه محقق ساختهی میزان و چگونگی استفاده از اینترنت و نیز معدل دانش آموزان بهعنوان معیار پیشرفت تحصیلی آنها بود. یافتهها: یافتهها تفاوت معنیداری را بین دانشآموزان دختر و پسر در استفاده از موتورهای جستجوگر، جستجوی مقاله از اینترنت، ایجاد صفحات وب، بازیهای اینترنتی و سرگرمیها نشان داد، بهگونهای که میزان استفاده دانشآموزان پسر در موارد بالا بیش از دختران بود. همچنین رابطه بین وابستگی به اینترنت و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان منفی بود. نتیجهگیری: توجه به تفاوتهای جنس و وابستگی دانشآموزان دختر و پسر به اینترنت و ارتباط آن با زندگی اجتماعی و تحصیلی آنها مسئلهای کاملاً حائز اهمیت است که باید برنامههای آموزشی آگاهی دهنده برای پیشگیری از عواقب آن تدوین شود.
رابطه اعتیاد به اینترنت با هوش های چندگانه گاردنر و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
543-559
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین رابطه هوش چندگانه گاردنر با اعتیاد به اینترنت بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر پایه هشتم دوره متوسطه اول غیردولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1395-1394 به تعداد 1200 نفر بود. حجم نمونه طبق فرمول کوکران، 200 نفر با بهره گیری از روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب و داده ها با استفاده از پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ 1996 و هوش های چندگانه گاردنر 1983 جمع آوری و جهت تحلیل داده ها از رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه هوش تجسمی-فضایی (256/0 = β، 001/0=P)، موسیقایی (168/0 = β، 032/0=P) و درون فردی (235/0 = β، 001/0=P) با اعتیاد به اینترنت مثبت و معنادار؛ و رابطه هوش بین فردی (419/0- = β، 001/0=P) و منطقی-ریاضی (337/0- = β، 001/0=P) منفی و معنادار است. رابطه هوش جنبشی-جسمانی (152/0 = β، 073/0=P)، هوش طبیعت گرا (140/0- = β، 092/0=P) و زبانی-کلامی (004/0 = β، 965/0=P) با اعتیاد به اینترنت معنادار نبود. رابطه بین اعتیاد به اینترنت با پیشرفت تحصیلی منفی و معنادار بود (216/0- = β، 001/0=P). نتیجه گیری: از آن جا که می توان هوش بین فردی، منطقی-ریاضی را عامل بازدارنده اعتیاد به اینترنت محسوب کرد؛ پیشنهاد می شود اولیاء، مربیان، مسئولین و متخصصان آموزش پرورش، از همان آغاز ورود دانش آموزان به مدرسه در تمام مقاطع تحصیلی درس ها و فعالیت هایی را در برنامه آن ها بگنجانند که هوش بین فردی، منطقی-ریاضی دانش آموزان را ارتقاء و از این طریق اعتیاد به اینترنت را کاهش و پیشرفت تحصیلی آن ها را افزایش دهد.
ساختار عاملی تأییدی مقیاس ارزیابی شایستگی تحصیلی در دانش آموزان دختر نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
275-294
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی مقیاس ارزیابی شایستگی تحصیلی در دختران نوجوان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال 1395 به تعداد ۴۹۴۲۱ نفر بود که از میان آن ها به روش نمونه برداری چندمرحله ای تصادفی، ۱۲۰ دانش آموز در مرحله اول و 450 دانش آموز در مرحله دوم از مناطق یک، دو، چهار، پنج، هفت، دوازده، پانزده، بیست و دو، و از هر منطقه دو دبیرستان شامل توحید، حسنیه، ایران، خواجه عبدالله انصاری، امام جعفر صادق، علوی اسلامی، حضرت فاطمه، الزهراء، حضرت زهرا و سجادیه انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاس ارزیابی شایستگی تحصیلی دیپرنا و الیوت (1999)، پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران، گوئتز، تیتز و پری (۲۰۰۲) و معدل تحصیلی دانش آموزان بود. پس از کنار گذاشتن ۲۵ پرسشنامه مخدوش و ۲ آزمودنی پرت، داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شد. یافته ها: یافته های مربوط به روایی سازه مقیاس ارزیابی شایستگی تحصیلی نشان داد ضریب همبستگی مؤلفه های مهارت های خواندن/زبان، مهارت های ریاضی، مهارت های تفکر انتقادی، مهارت های بین فردی، دلمشغولی تحصیلی، انگیزش و مهارت های مطالعه با هیجان تحصیلی منفی به ترتیب ۴۴۶/۰-، ۵۲۷/۰-، ۳۵۸/۰-، ۳۲۱/۰-، ۴۶۳/۰-، ۴۴۵/۰- و ۲۷۵/۰ و با هیجان تحصیلی مثبت به ترتیب ۲۸۳/۰، ۳۵۰/۰، ۳۴۶/۰، ۲۸۸/۰، ۴۱۵/۰، ۴۸۰/۰ و ۳۷۴/۰ در سطح ۰۰۱/۰ معنی دار است. نتیجه گیری: پرسشنامه شایستگی تحصیلی از اعتبار و روایی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن در جهت سنجش شایستگی تحصیلی دانش آموزان دختر نوجوان و همچنین بررسی میزان شیوع هیجان های منفی در آن ها و درمان استفاده کرد.
تاثیر نیروی انسانی مدارس بر اعتماد اجتماعیدانش آموزان منطقه 2 تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اعتماد متقابل اجتماعی یکی از ابعاد مهم سرمایه اجتماعی است. کارکرد اعتماد این است که روابط زا تسهیل و دوام آن را بیشتر می کند.یکی از سرچشمه های موًثر در میزان اعتماد اجتماعی در جامعه، آموزش و پرورش می باشد، در آموزش و پرورش بیشترین عاملی که بر ایجاد اعتماد اجتماعی دانش آموزان تاًثیر گذار می باشد، انسانی است...
بررسی رابطه مشارکت والدین با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم شهر گرگان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه مشارکت والدین با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر گرگان با روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش را والدین دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در پایه پنجم ابتدایی شهر گرگان که طبق آمار اداراه آموزش و پرورش شهر گرگان 2950 نفر بود، تشکیل می داد. از این جامعه آماری تعداد 320 نفر با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. داده های مورد نیاز برای متغیر مشارکت والدین از طریق پرسشنامه استاندارد مارگارت جمع آوری شد. معدل دانش آموزان هم به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مشارکت والدین توسط متخصصان و اساتید مورد تایید و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ برابر93/. به دست آمد. داده ها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی(آزمون T تک گروهه، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری) تجزیه و تحلیل گردید. نتایج به دست آمده نشان داد بین مشارکت والدین با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مولفه های نظارت والدین و ارتباط آموزشی توان پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را دارند ولی مولفه انتظارات والدین توان پیش بینی پیشرفت تحصیلی را ندارد.
رابطه مؤلفه های تحول مثبت نوجوانی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم تابستان (مرداد) ۱۳۹۸ شماره ۷۷
627-634
حوزه های تخصصی:
زمینه: عوامل متعددی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مرتبط می باشد و تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شده است، اما آیا مؤلفه های تحول مثبت نواجوانی هم می تواند با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ارتباط داشته باشد؟ هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه تحول مثبت با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران بود. بدین منظور تعداد 400 ﻧﻔﺮ دانش آموز (200 نفر دختر، 200 نفر پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و ﺗﺼﺎدﻓي ﻃﺒﻘﻪای انتخاب شد. ابزارهای اندازه گیری این پژوهش پرسشنامه تحول مثبت نوجوانان آرنولد و همکاران (2014) و معدل دانش آموزان بود. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های شایستگی؛ اعتماد؛ خلق و خو؛ مراقبت؛ ارتباط و مشارکت با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت معناداری وجود داشت (0/05 p< ). نتایج تحلیل واریانس، تفاوت معناداری را بین دو گروه دانش آموزان دختر و پسر نشان داد. این تفاوت ها در مؤلفه های شایستگی؛ اعتماد ؛ خلق و خو؛ مراقبت؛ ارتباط و مشارکت معنی دار بودند، گروه دختران در تمامی مؤلفه های تحول مثبت به طور معناداری نمرات بالاتری نسبت به پسران داشتند (0/01 p< ). نتیجه گیری: مؤلفه های تحول مثبت نوجوانی نقش مهمی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد و می تواند منجر به بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شود.