مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
پیشرفت تحصیلی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تمایز دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا از دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین، براساس سه عامل فراشناختی (دانش فراشناختی، میزان استفاده از راهبردهای فراشناختی، میزان استفاده از راهبردهای شناختی) و پنج عامل عاطفی (ادراک تحصیلی از خود، نگرش نسبت به معلمان و کلاسها، نگرش نسبت به مدرسه، ارزش گذاری هدف های مدرسه و انگیزش/خود نظم دهی) است. آزمودنی های تحقیق 313 نفر از دانش آموزان پایه سوم راهنمایی بودند که به شیوه خوشه ای از مدارس شهر تبریز انتخاب شده بودند. در این پژوهش از یک آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی، پرسشنامه محقق ساخته دانش و راهبردهای شناختی- فراشناختی و پرسشنامه تجدید نظر شده سنجش نگرش نسبت به مدرسه استفاده شد. دو گروه مقایسه دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا و دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین بودند که بر اساس نتایج یک آزمون پیشرفت تحصیلی از یک گروه بزرگ تر انتخاب شده بودند. این آزمودنی ها به سؤالات پرسشنامه سنجش نگرش به مدرسه و دانش و راهبردهای شناختی- فراشناختی پاسخ دادند. یافته های تجزیه تابع تشخیص، منجر به یک تابع تشخیص معنادار شد که طبق این تابع چهار متغیر استفاده از راهبردهای فراشناختی، استفاده از راهبردهای شناختی، ادراک تحصیلی از خود و ارزش گذاری هدف های مدرسه دارای بالاترین توان در تمایز دو گروه از دانش آموزان بودند. همچنین نتایج تجزیه تابع تشخیص نشان داد که در حدود 67 درصد از افراد دو گروه طبق تابع به دست آمده به طور صحیح مجدداً طبقه بندی شدند. نتایج این طبقه بندی مجدد نشانگر توان چهار متغیر مذکور در تمایز میان دانش آموزان دارای سطوح تحصیلی مختلف بود.
بررسی رابطه جهت گیری فراشناختی کلاس درس با آگاهی فراشناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه جهت گیری فراشناختی کلاس درس با آگاهی فراشناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، نمونه ای مشتمل بر 213 دانش آموز دبیرستانی (107 پسر و 106دختر) با میانگین سنی 88/16 سال از شهر شیراز انتخاب شد. این افراد به مقیاس جهت گیری فراشناختی محیط های یادگیری (توماس، 2003) و پرسشنامه آگاهی فراشناختی (اسکراو و دنیسون، 1994) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که رابطه ای مثبت و معنی دار میان ابعاد مقیاس جهت گیری فراشناختی محیط های یادگیری با متغیرهای آگاهی فراشناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد (01/0P<) و آگاهی فراشناختی دانش آموزان به ترتیب از طریق تعامل درون کلاسی، خواسته ای فراشناختی کلاس و حمایت و تشویق معلم پیش بینی می شود. همچنین، بهترین پیش بینهای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به ترتیب شامل تعامل درون کلاسی، خواست های فراشناختی کلاس و حمایت عاطفی هستند. علاوه بر این، براساس نتایج آزمون تی، تنها در متغیر پیشرفت تحصیلی تفاوت معنا دار میان نمرات دو جنس وجود دارد.
تبیین ضرورت تربیت اوان کودکی (پیش از دبستان) مبتنی بر سنتز پژوهی شواهد تجربی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار، تبیین چرایی و ضرورت توجه به تربیت اوان کودکی (تاک) از سوی افراد، گروه ها و نهادهایی است که لازم است به این مهم، نه تنها توجه ویژه داشته باشند، بلکه در این زمینه وارد مرحله عمل گردند.در این جستار، تربیت اوان کودکی به صورت جامع و از همه ابعاد مد نظر بوده است. منظور از اوان کودکی، زیست کودک از بدو تولد تا ورود به پایه اول دبستان است که هم دوره پیش دبستان (توسط آموزش و پرورش) و هم دوره های سنی پایین تر را در مهد کودک ها شامل می شود. برای دستیابی به تببین فوق از روش سنتز پژوهی استفاده شده است که در آن پژوهشهای بیست سال اخیر با روشی نظام مند انتخاب، واکاوی محتوایی و دسته بندی شدند. در مرحله بعد (غربالگری ریز)،25 پژوهش که معیارهای مد نظر را داشتند انتخاب شده اند، سپس سنتزی از یافته های آنان طبق اصول تلفیق، بازاندیشی و بازآرایی داده ها، ارائه شده است. یافته های این سنتز نشان می دهد که ضرورت پرداختن به تربیت اوان کودکی از چهار منظر توجیه پذیر است: توجیه بیولوژیک (یافته های پژوهشی حوزه عصب شناختی و مغز)، توجیه اقتصادی (تحلیل هزینه فایده)، توجیه آموزشی (عملکرد و پیشرفت تحصیلی مطلوب در طول دوره تحصیل) و توجیه اجتماعی (رشد منشها و کنشهای اجتماعی مطلوب در طول نوجوانی و بزرگسالی).
مقایسه قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه در درس فارسی پنجم ابتدایی و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راههای تعیین سطح خوانایی کتابهای درسی و تشخیص متناسب بودن متن با توانایی دانش آموزان، اندازه گیری قدرت خوانایی متن است که عوامل مهمی همچون خود یادگیرنده و کتاب درسی (فونت، شکلها و اندازه متن و...) را درنظر می گیرد. هدف از نگارش این مقاله بررسی قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه (فارس زبان) و دو زبانه (کرد و آذری زبان) و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی است. این تحقیق با روش علّی- مقایسه ای انجام شده است. ۴۳۰ دانش آموز پنجم ابتدایی یک زبانه فارس و دو زبانه آذری و کرد زبان به منزله نمونه آماری در سه شهر تهران، مهاباد و مراغه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. شمار نمونه ها در این شهرها به ترتیب ۱۵۳، ۱۴۵و ۱۳۲ بوده است. برای اندازه گیری قدرت خوانایی دانش آموزان از آزمون کلوز و برای پیشرفت تحصیلی از آزمون معلم ساخته که دارای روایی و پایایی لازم بودند، استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که میان قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه تفاوت معنادار وجود دارد و یک زبانه ها قدرت خوانایی بالاتری دارند، اما میان قدرت خوانایی دو زبانه های آذری و کردزبان، تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که میان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (یک زبانه و دو زبانه) نیز تفاوت وجود دارد و همبستگی معناداری میان قدرت خوانایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (یک زبانه و دو زبانه) وجود دارد؛ بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که متن کتاب فارسی پنجم متناسب با سطح توانایی دانش آموزان دو زبانه نیست و متن از نظر سطح خوانایی بالاتر از سطح توانایی دانش آموزان دو زبانه است، اما متن کتاب برای دانش آموزان یک زبانه مناسب است.
مقایسه سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کاربر اینترنت و غیرکاربر اینترنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی در دو گروه از دانش آموزان کاربر و غیرکاربر کامپیوتر و اینترنت بود. این پژوهش از نوع مقطعی- مقایسه ای بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانی 17-16 ساله کاربر و غیرکاربر اینترنت در سال 1393 بود. افراد نمونه 400 نفر از دانش آموزان دختر و پسر سال دوم دبیرستان در شهر تهران بودند. دانش آموزان غیرکاربر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و دانش آموزان کاربر به شیوه همتاسازی (بر اساس سن، جنس و طبقه اجتماعی اقتصادی) انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (AISS) و یک پرسش نامه محقق ساخته برای سنجش ویژگی های جمعیت شناختی استفاده شد. برای سنجش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از مقایسه تفاوت معدل کل نیمسال اول و دوم دو گروه استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از آزمون آماری تی و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه از دانش آموزان در پیشرفت تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنا که دانش آموزان کاربر پیشرفت تحصیلی بیشتری از دانش آموزان غیرکاربر نشان دادند. اما، بین دو گروه از دانش آموزان از نظر سازگاری اجتماعی تفاوتی مشاهده نشد. به علاوه، نتایج آزمون تحلیل واریانس دو طرفه نشان داد تأثیر کاربرد کامپیوتر بر پیشرفت تحصیلی دو جنس یکسان است و در هر دو جنس موجب افزایش پیشرفت تحصیلی می شود. این نتایج تلویحات مهمی برای مدیران و برنامه ریزان در زمینه آموزش شیوه استفاده از اینترنت به دانش آموزان دارد.
تأثیر نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه در درس فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر تأثیر نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه در درس فیزیک بررسی شده است. این پژوهش مشتمل بر دو بخش شبه آزمایشی و مطالعه موردی است. در بخش شبه آزمایشی، میزان اثربخشی ارائه و ساخت نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران درس فیزیک مقطع متوسطه تعیین شده و در بخش دوم، با توجه به تأثیر معنی دار نقشه مفهومی در بررسی علت ها، مطالعه موردی با هدف بررسی تجارب استادان و دبیران در زمینه اثربخشی این روش تدریس در فرایند یاددهی-یادگیری انجام شده است. در بخش طرح شبه آزمایشی که از پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده، شش کلاس درسی پایه دوم متوسطه در سه گروه کنترل، ارائه و ساخت (ترکیبی) و ارائه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. تفاوت این سه گروه در روش آموزشی آنها بوده است. در گروه های کنترل، آموزش به شیوه مرسوم، در گروه های ارائه و ساخت (ترکیبی)، در قالب نقشه مفهومی که دانش آموزان نیز خود نقشه های مفهومی مطالب تدریس شده را تهیه کردند و در گروه های ارائه، آموزش تنها در قالب نقشه مفهومی انجام شد. تأثیر این کاربندی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران از طریق آزمون پیشرفت تحصیلی اندازه گیری شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد نمره های دانش آموزان گروه های آزمایشی ترکیبی و معلم ساخته در پس آزمون بالاتر از گروه کنترل است (001/0p≤). بنابراین، آموزش به کمک نقشه مفهومی به افزایش نمره های پیشرفت تحصیلی دانش آموزان منجر شده است. نتیجه دیگر این پژوهش، این بود که هیچ کدام از گروه های دختران و پسران برتری مشخصی نسبت به هم نداشتند. همچنین، برای دستیابی به هدف دوم پژوهش، به توصیف تجربیات نه نفر از دبیران و استادان در خصوص اثربخشی ارائه نقشه مفهومی در فرایند یاددهی-یادگیری پرداخته شد. نمونه گیری از دبیران و استادان به روش نمونه گیری هدفمند و اطلاعات به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته گرد آوری شده است. یافته های حاصل از تجربیات استادان و دبیران در خصوص اثربخشی کاربرد نقشه مفهومی نیز در سه مضمون اصلی با عنوان «کل نگری»، «یادگیری خودنظم دهنده» و «رشد تفکر» و چندین مضمون فرعی خلاصه شد.
ارتباط ساختار اجتماعی آموزش، وضعیت اقتصادی–اجتماعی و سرمایه فرهنگی خانواده با درگیری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان آموزش از دور و حضوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی سهم وضعیت اقتصادی- اجتماعی، سرمایه فرهنگی خانوده و ساختار اجتماعی آموزش در پیش بینی درگیری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان آموزش از دور و حضوری و تفاوت های موجود در این زمینه بود. روش پژوهش همبستگی بود. آزمودنی ها نیز شامل 700 دانشجوی کارشناسی در سال تحصیلی 93-92 بودندکه بر اساس جدول مورگان و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها فرم اعلام معدل تحصیلی و پرسشنامه بود. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون t مستقل استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که وضعیت اقتصادی - اجتماعی و سرمایه فرهنگی خانواده علیرغم اینکه در پیش بینی درگیری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی هر دوگروه از دانشجویان مؤثر بود با این حال بخش اعظم نتایج تربیتی دانشجویان آموزش از دور بیشتر با این متغیرها تبیین می شود. درارتباط با دانشجویان حضوری نیز علاوه بر نقش سرمایه فرهنگی، نویسندگان این مقاله شاهد حضور برجسته برخی ابعاد ساختار اجتماعی آموزش از جمله حمایت های تحصیلی اساتید و دانشجویان برروی نتایج تحصیلی بودند. یافته دیگر این تحقیق وجود تفاوت های معنادار در بین دانشجویان آموزش از دور و حضوری دراغلب متغیرهای مورد بررسی و برتری دانشجویان اخیر بردانشجویان آموزش از دور به جزء درگیری شناختی بود.
اثربخشی نقشه مفهومی بر یادداری و درک و کاربست مفاهیم علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقشه مفهومی یکی از راهبردهای یاددهی- یادگیری است که می تواند یادگیری معنادار را در دانش آموزان تسهیل کند و روابط بین مطالب درسی را به صورت سلسله مراتبی نمایش دهد. مقاله حاضر بر اساس یافته های پژوهشی تدوین شده است که در آن میزان اثربخشی استفاده از نقشه مفهومی در یادداری و درک و کاربست مفاهیم علوم تجربی ارزیابی شد. برای این منظور از یک طرح نیمه آزمایشی با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری دانش آموزان پسر ششم ابتدایی شهر خوی در سال تحصیلی 93-92 بود. 4 کلاس درسی به روش نمونه گیری هدفمند (2 کلاس آزمایش و 2 کلاس کنترل) انتخاب شدند که در گروه های کنترل با روش های مرسوم و در گروه های آزمایش با نقشه های مفهومی، مطالب درسی ارائه شد. برای اندازه گیری تأثیر استفاده از نقشه های مفهومی بر پیشرفت تحصیلی از آزمون های پیشرفت تحصیلی با شاخص های مقبول روایی و پایایی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و تحلیل واریانس تک متغیره(ANOVA) استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان می دهند که ارائه آموزش مبتنی بر نقشه مفهومی در مقایسه با روش های مرسوم بر نمره های دانش آموزان در درک و کاربست تأثیر مثبتی داشت، ولی در سطح یادداری مؤثر واقع نشد. در کل استفاده از نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی نتیجه مثبت داشت.
رابطه بین چشم انداز زمان با جهت گیری هدف، تعلل تحصیلی و پیشرفت تحصیلیِ دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چشم انداز زمان چگونگی ادراک یا ارزیابی شخص از گذشته، حال و آینده را مشخص می کند. چشم انداز زمان، ساختار شناختی ناهشیاری دارد که فرد در هنگام تصمیم گیری درباره اعمال و اهداف کوتاه مدت یا بلندمدت به کار می برد. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای جهت گیری هدف در رابطه بین چشم انداز زمان، پیشرفت تحصیلی و تعلل تحصیلی دانشجویان بود. روش: به این منظور 424 نفر (223 زن، 201 مرد) از دانشجویان دانشکده های مختلف (ادبیات، مهندسی، علوم پایه) دانشگاه خلیج فارس بوشهر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس چشم انداز زمان زیمباردو (ZTPI، فرم 56 سؤالی)، مقیاس آینده متعالی (TFTPS)، مقیاس جهت گیری هدف 2×3 (3 × 2 AGQ-S) و پرسش نامه تعلل ورزی تحصیلی (TPS) پاسخ دادند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه مستقیم بین چشم انداز زمان و جهت گیری هدف معنی داری بود؛ و رابطه ی بین چشم انداز زمان و تعلل تحصیلی معنادار بود. رابطه ی غیرمستقیم جهت گیری هدف و تعلل تحصیلی با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. همچنین رابطه ی غیرمستقیم چشم انداز زمان از طریق جهت گیری هدف با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. به علاوه رابطه ی غیرمستقیم چشم انداز زمان از طریق تعلل تحصیلی با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. نتایج مدل معادلات ساختاری حکایت از برازندگی مدل مفروض تحقیق داشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت که جهت گیری هدف نقش واسطه ای مهمی در رابطه ی بین چشم انداز زمان، پیشرفت تحصیلی و تعلل تحصیلی ایفا می کند. بر این اساس با در نظر گرفتن نقش چشم انداز زمان، افزایش آگاهی نسبت جهت گیری هدف و تعلل تحصیلی می توان پیشرفت تحصیلی دانشجویان را بهبود بخشید.
تأثیر تدریس مبتنی بر تکنیک انیمیشن، تصاویر گرافیکی پویا و ایستا بر یادگیری درس علوم
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تدریس مبتنی بر تکنیک انیمیشن، تصاویر گرافیکی پویا و ایستا بر پیشرفت تحصیلی درس علوم بود. این تحقیق کاربردی و از نوع شبه آزمایشی بود. نمونه پژوهش شامل 77 دانش آموز دختر پایه پنجم ابتدایی شهرستان دزفول است که در سال 94-1393 مشغول به تحصیل بوده و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، نمونه موردنظر در قالب سه گروه آزمایش (25 نفر در گروه آموزش مبتنی بر تکنیک انیمیشن، 26 نفر در گروه آموزش مبتنی بر تصاویر گرافیکی پویا و 26 نفر نیز در گروه آموزش مبتنی بر تصاویر گرافیکی ایستا) به صورت تصادفی جایگزین شدند. هر سه گروه آزمایش هرکدام به مدت 12 جلسه آموزش خاص خود را دریافت کردند. ابزار جمع آوری داده ها آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی بود. داده های حاصل از آزمون مرجع پیشرفت تحصیلی، با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بن فرونی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که روش تدریس مبتنی بر تکنیک انیمیشن در سطح (0/05=P) نسبت به روش های مبتنی بر تصاویر گرافیکی پویا و ایستا، مؤثرتر بوده است.
بررسی میزان استفاده از تکنولوژی های نوین آموزشی وارتباط آن با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی میزان استفاده از تکنولوژی های نوین آموزشی و ارتباط آن با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس استان سمنان و ارائه راهکارهای مناسب بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. بدین منظور نمونه ای شامل 600 نفر دانش آموز، 300 نفر معلم، 200 نفر مدیر از مدارس استان سمنان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های وضعیت استفاده از فناوری های نوین آموزشی، زیرساخت ها، موانع استفاده از تکنولوژی های نوین آموزشی روی آن ها اجرا گردید. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و آزمون خی دو مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان برخورداری و استفاده از تکنولوژی های نوین آموزشی در دانش آموزان استان سمنان در حد متوسط می باشد. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مهم ترین مانع استفاده از فناوری های نوین آموزشی از دیدگاه معلمان و مدیران مانع اقتصادی است. پس ازآن مهم ترین موانع به ترتیب عبارت بودند از موانع راهبردی، آموزشی، فنی، حقوقی و فرهنگی. همچنین بین استفاده از فناوری های نوین آموزشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. درمجموع نتایج حاکی از وضعیت مطلوب و متوسط استفاده از فناوری های نوین آموزشی ازنظر دانش آموزان و نیاز به برنامه ریزی در جهت حل مشکلات اقتصادی و رفع موانع آموزشی بود.
بررسی دانش فراشناختی در رابطه مدیریت کلاس بر پیشرفت تحصیلی درس زبان انگلیسی
حوزه های تخصصی:
رابطه مدیریت کلاس درس در پیشرفت یادگیرندگان در تحقیقات مختلف مورد توجه محققین بوده است ولی رابطه نقش میانجیگرهای روان شناختی در این رابطه می تواند چشم انداز روشن تری از این رابطه بدست دهد. در تحقیق حاضر نقش دانش فراشناختی در رابطه بین مدیریت کلاس درس یاددهندگان و پیشرفت یادگیری زبان دوم (انگلیسی) یادگیرندگان مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه این پژوهش کلیه دانشجو معلمان زبان انگلیسی مراکز تربیت معلم استان مازندران بود که شامل 1800 نفر می باشد.از بین این افراد 221 نفر ه روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. نمونه های انتخاب شده به 3 مولفه از پرسشنامه مدیریت کلاس درس عبداللهی و همکاران(1393) و پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و همکاران(2004) (MCQ30) باسخ دادند. نمره های پیشرفت زبان انگلیسی دانش آموزان سه کلاس این معلمان گرفته و نمره میانگین آن برای شاخص پیشرفت زبان انگلیسی یادگیرندگان محاسبه گردید. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که در گام های اولیه مولفه های مدیریت کلاس درس وارد معادله می شوند. این متغیرها از میان متغیرهای پیش بینی کننده، بیشترین همبستگی را با پیشرفت زبان دانش آموزان داشته است به گونه ای که در حدود 52 درصد از واریانس پیشرفت زبان به تنهایی توسط این متغیرها قابل پیش بینی است. در آخرین گام متغیر فراشناخت وارد معادله می شود و در حدود یک درصد به پیش بینی می افزاید و در مجموع 53 درصد از واریانس توسط این متغیرها نمره پیشرفت زبان انگلیسی را پیش بینی می کنند. این نتایج نشان می دهد اگر چه نقش اساسی در پیشرفت زبان انگلیسی به مدیریت کلاس درس بستگی دارد ولی نقش عامل فراشناخت به افزایش این پیش بینی کمک می کند.
ارتباط مؤلفه های اصلی استراتژی های مطالعه و یادگیری با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مازندران
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط مؤلفه های اصلی استراتژی های مطالعه و یادگیری با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مازندران انجام شده است. این پژوهش به روش همبستگی انجام شد و جامعه ی آماری پژوهش تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مازندران بودند. حجم نمونه بر اساس حجم جامعه 386 نفر برآورد شد که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. مؤلفه های اصلی استراتژی های مطالعه و یادگیری با استفاده از پرسشنامه ی استاندارد شده ی استراتژی های مطالعه و یادگیری (LASSI) اندازه گیری شد. با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، رابطه ی سه مؤلفه ی اصلی مهارت، اشتیاق و خودنظم دهی با پیشرفت تحصیلی (معدل کل ترم دانشجویان) مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که هر سه مؤلفه ی اصلی استراتژی های مطالعه و یادگیری با پیشرفت تحصیلی رابطه ای معنی دار داشتند، مقایسه ی مؤلفه های اصلی استراتژی های مطالعه و یادگیری در دو گروه دانشجویان دختر و پسر تفاوتی معنی دار را نشان داد و همچنین نیمرخ استراتژی های مطالعه و یادگیری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مازندران با جدول نمونه هنجاری دانشجویان آمریکایی تفاوت های شایان توجهی داشت.
کاربرد راهبردهای فراشناخت در تجربه های دانشجویان و ارتباط آن با سطح پیشرفت تحصیلی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش و مطالعه در خصوص تجربیات فراشناختی دانشجویان برای شناختن مقدار این مهارت ها، امری ضروری بنظر می رسد. هدف این پژوهش تعیین مقدار کاربرد راهبردهای فراشناخت به وسیله ی دانشجویان و ارتباط آن با پیشرفت تحصیلی آنان بود. پژوهش به روش توصیفی و همبستگی انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل دانشجویان دانشکده ی علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه شیراز به تعداد 300 نفر بودند. تعداد 50 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه، انتخاب شدند. داده ها به وسیله ی پرسشنامه محقق ساخته باز پاسخ مبتنی بر مقوله های فراشناختی گرد آوری شد. پرسشنامه از لحاظ روایی و پایایی در جامعه ی آماری، اعتبار یابی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج نشان دادند که در کل 26 در صد از دانشجویان از مهارت های فرا شناختی به گونه ی صحیح در مطالعه و یادگیری استفاده می کردند. در خصوص مولفه های فراشناخت، 35 درصد دانشجویان از مهارت «خود تنظیمی» استفاده می کردند. 34 درصد دارای دانش فرا شناختی سطح بالا و 25 درصد دارای کنترل اجرایی رفتار سطح بالا بودند. 10 درصد دانشجویان دارای شرایط مساعد بکارگیری مهارت های فراشناختی بودند و 29 درصد دانشجویان از راهبردها و روش های مناسب فراشناخت استفاده می کردند، بین مهارت های فراشناختی در کل و میانگین نمره های دانشجویان همبستگی مثبت معنی دار وجود داشت(p<0/01) . بین مولفه-های فراشناخت و میانگین نمره های دانشجویان همبستگی مثبت وجود داشت (þ=54) که این همبستگی در خصوص راهبرها و روش های مطالعه و انواع دانش فراشناختی معنی دار شناخته شد (p=0/003). برای سایر مولفه ها معنی دار نبود. باتوجه به ضعف نسبی مهارت های فراشناختی در تجربه های دانشجویان و هم چنین ارتباط بین فراشناخت و پیشرفت تحصیلی دانشجویان، آموزش مهارت ها و راهبردهای فراشناختی به فراگیران، پیشنهاد می گردد.
نقش واسطه ای الگوی چهاربخشی هدف های پیشرفت و راهبردهای شناختی در رابطه بین نظریه های ضمنی هوش و پیشرفت تحصیلی (یک مدل علی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش واسطه ای الگوی چهاربخشی هدف های پیشرفت و راهبردهای شناختی در رابطه بین نظریه های ضمنی هوش و پیشرفت تحصیلی در قالب یک مدل علی می باشد. بدین منظور، یک گروه 261 نفری (195 نفر دختر و 66 نفر پسر ) از دانشجویان روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مقیاس نظریه های ضمنی هوش (Abd-El-Fattah,2010)، مقیاس جهت گیری هدف (Elliot,2001 McGregor&) و مقیاس راهبردهای انگیزشی و یادگیری( Pintrich,1988) اجرا گردید. نتایج نشان دادند که نظریه ذاتی از راه هدف های عملکردی (گرایش و اجتناب) با راهبردهای سطحی رابطه ای مثبت و معنی دار دارد و با پیشرفت رابطه ای منفی و معنی دار دارد و نظریه افزایشی از راه هدف تسلطی اجتناب با راهبرد تنظیم تلاش و از راه هدف تسلطی گرایش روی راهبرد عمیق و از آن راه با پیشرفت رابطه مثبت دارد. شاخص های مدل نشان دادند که مدل مفهومی پیشنهادی از برازندگی لازم برخوردار است.
تاثیر ارزشیابی توصیفی برپیشرفت تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان پسرپایه چهارم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی طرح ارزشیابی توصیفی در رابطه با پیشرفت تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر اراک در سال تحصیلی 90-89 بوده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع علی مقایسه ای است. در این پژوهش، ۶۰ نفر دانش آموز پسر پایه چهارم ابتدایی مشمول طرح ارزشیابی توصیفی شهر اراک به عنوان گروه آزمایش و ۶۰ نفر دانش آموز پایه چهارم مدرسه ای هم سطح مدرسه مشمول طرح به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش، آزمون پیشرفت تحصیلی استاندارد در سه درس فارسی، ریاضی و علوم و پرسشنامه ۳۰ ماده ای راتر مربوط به سلامت روان بودند. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش، از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مشمول طرح ارزشیابی توصیفی از دانش آموزان مشمول طرح ارزشیابی سنتی بیش تر بوده است و سطح سلامت روان دانش آموزان پسر مشمول طرح ارزشیابی توصیفی از دانش آموزان پسر طرح ارزشیابی سنتی پایین تر می باشد.
تاثیر پیش سازمان دهنده ی مقایسه ای بر پیشرفت درس ریاضی اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تأثیر پیش سازمان دهنده مقایسه ای بر پیشرفت درس ریاضی اول دبیرستان بوده است. برای این منظور نمونه ای به حجم 63 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان های ناحیه 1 شهر قم در سال تحصیلی 89-88 به صورت تصادفی در قالب 2 کلاس انتخاب شدند، که روش نمونه گیری خوشه ای بوده و نوع طرح پژوهش نیمه تجربی است، که حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران 63 دانش آموز برآورد گردید، که در دو گروه کنترل (31 نفر) گروه آزمایش (32 نفر) تقسیم شدند، ابتدا گروه ها از نظر بهره هوش در پیشرفت درس ریاضی همسان سازی شدند. از 2 گروه، پیش آزمون که پرسش های هماهنگ محقق ساخته بود، گرفته شد. که تفاوت معنی داری وجود نداشت. برای سنجش تأثیر متغیر وابسته، طرح درس بر اساس پیش سازمان دهنده مقایسه ای، برای آموزش گروه آزمایش، برای 8 جلسه تدریس90 دقیقه ای ریاضی اول تدوین شد. و گروه کنترل به شیوه سنتی و معمولی تدریس گردید. سپس از هر دو گروه پس آزمون (به وسیله آزمون محقق ساخته) گرفته شد. نتایج استخراج شده از نرم افزار Spssو t-test نشان داد، بین عملکرد دو گروه در سطح کمتر از 05/0 تفاوت معنی داری وجود دارد، یعنی تدریس به روش پیش سازمان دهنده مقایسه ای در پیشرفت درس ریاضی اول دبیرستان تاثیر زیاد داشته است.
تأثیر آموزش زبان تکلیف- محور در مقایسه با روش دستور- ترجمه بر پیشرفت تحصیلی زبان انگلیسی دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بمنظور بررسی تأثیر آموزش زبان تکلیف – محور در مقایسه با روش دستور-ترجمه بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال سوم متوسطه رشته علوم تجربی در سال تحصیلی 90-1389 صورت گرفته است. روش پژوهش، شبه تجربی بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر و دختر سال سوم متوسطه تشکیل دادند که از بین آنها 120 نفر بصورت نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند.60 نفر در دو گروه آزمایش دختر و پسر و 60 نفر در دو گروه کنترل قرار گرفتند. گروه های کنترل به شیوه تکلیف – محور و گروه های کنترل به شیوه دستور- ترجمه مورد آموزش قرار گرفتند. در پایان از هر چهار گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد به این صورت که گروه های آزمایش که با روش تکلیف – محور آموزش دیده بودند نمرات بهتری نسبت به گروه های کنترل که با روش سنتی آموزش دیده بودند کسب کردند. ضمنا دختران نسبت به پسران از عملکرد بهتری برخوردار بودند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که استفاده از آموزش زبان تکلیف – محور در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثرتر است.
تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر باورهای خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر باورهای خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر زنجان انجام گردید. روش پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از پرسشنامه باورهای خودکارآمدی، معدل پایان ترم اول و دوم دانش آموزان و برنامه آموزشی مهارت های ارتباطی یونیسف (2004). جامعه آماری را 4935 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر زنجان در سال تحصیلی90-1389 شامل می شود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 60 نفر از آنها که در پرسشنامه باورهای خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی نمره پایین تر از متوسط گرفته بودند، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند و مهارت های ارتباطی شامل مهارت های آشنایی با ارتباط، پل ها و موانع ارتباطی، انتخاب دقیق کلمات، خوب گوش دادن، قاطعیت در رفتار، بیان نظر خود و نه گفتن، بر اساس بسته آموزشی یونیسف به مدت ده جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش به روش پرسش و پاسخ و ایفای نقش آموزش داده شد. به منظور تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریspss14، از آزمون های آماری تحلیل کواریانس چند متغیری و تک متغری (ANCOVA MANCOVA ,) استفاده گردید. نتایج حاصله از تحلیل کواریانس حاکی از موثر بودن آموزش مهارت های ارتباطی در بهبود باورهای خودکارآمدی (7/33F= و001/0P<) و پیشرفت تحصیلی (25F= و 001/0P<) دانش آموزان می باشد.
اثربخشی ترکیب خدمات مشاوره ای با تدریس خصوصی تکمیلی در کمک به دانش آموزان دارای افت تحصیلی، عزّت نفس پایین و رفتارکلاسی نامناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی مقایسه ی اثربخشی مشاوره و تدریس خصوصی تکمیلی بر پیشرفت تحصیلی، رفتار کلاسی و عزّت نفس دانش آموزان در خطر افت تحصیلی شهر سنندج صورت گرفت. روش:طرح این پژوهش از نوع آزمایشی به شیوه ی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه ی تحقیق دانش آموزان پایه ی اوّل دبیرستان شهر سنندج واقع در استان کردستان بود. از این جامعه، 88 دانش آموز به شیوه ی تصادفی ساده طیّ چند مرحله انتخاب شدند، به شیوه ی جایگزینی تصادفی، افراد در چهار گروه 22 نفری گماشته شدند. با ابزارهای پرسش نامه ی عزّت نفس، چک لیست رفتار کلاسی و نمره ی درس ریاضی میزان متغیّر وابسته ی آزمودنی ها اندازه گیری شد و بعد از مداخله ی گروهی بر سه گروه آزمایشی به میزان 10 جلسه، سرانجام میزان تغییر متغیّر وابسته در چهار گروه مجدّداً اندازه گیری شد. از تحلیل کواریانس چندمتغیّره برای بررسی میزان تأثیر پیش آزمون و روش مداخله ای استفاده شد. یافته ها:نتایج تحلیل ها نشان داد که بین آزمودنی های گروه های آزمایش و کنترل در متغیّرهای وابسته تفاوت معناداری وجود دارد. فرضیه های مبنی بر اثربخشی تدریس خصوصی تکمیلی، مشاوره ی تحصیلی و آمیخته ای از این دو رویکرد بر پیشرفت تحصیلی، رفتار کلاسی و عزّت نفس در میان دانش آموزان، تأیید شد. نتیجه گیری: اثر روش ترکیبی مشاوره ی تحصیلی و تدریس خصوصی تکمیلی بر کاهش افت تحصیلی، بالابردن عزّت نفس و بهبود رفتارهای کلاسی بیشتر از به کارگیری جداگانه روش های مذکور است.