مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
افکار خودکشی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش خودپنداره، عزت نفس و سلامت اجتماعی در پیش بینی افکار خودکشی دانش آموزان پسر انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پسر متوسطه شهر اردبیل در سال 1397-1396 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 354 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای خودپنداره (منداگلیو و پی ریست، 1995)، عزت نفس (کوپراسمیت، 1967)، سلامت اجتماعی (کییز و شپیرو، 2004) و افکار خودکشی (بک، 1991) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیلی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین خودپنداره (49/0-r=)، عزت نفس (57/0-r=) و سلامت اجتماعی (59/0-r=) با افکار خودکشی در دانش آموزان پسر رابطه معنا داری وجود دارد (05/0p<).همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که خودپنداره 16/0-، عزت نفس 24/0- و سلامت اجتماعی 29/0- افکار خودکشی دانش آموزان را پیشبینی میکنند (05/0p<).
نتیجه گیری: افکار خودکشی دانش آموزان پسر توسط متغیرهای خودپنداره، عزت نفس و سلامت اجتماعی قابل پیش بینی است، بنابراین پیشنهاد می شود که روانشناسان و مشاوران جهت کاهش افکار خودکشی دانش آموزان، نقش خودپنداره، عزت نفس و سلامت اجتماعی را مورد توجه قرار دهند.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا با تأکید بر آموزه های دینی بر بهبود سازگاری روانشناختی دانش آموزان دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود به دوران نوجوانی به عنوان یکی از بحرانی ترین دوره های رشد، عوامل استرس زای مختلفی را به همراه دارد. عدم سازگاری با این شرایط می تواند زمینه ساز شکل گیری آسیب هایی چون افکار خودکشی باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی روان درمانی مثبت گرا با تأکید بر آموزه های دینی بر بهبود سازگاری روانشناختی دانش آموزان دارای افکار خودکشی مقطع متوسطه دوره دوم شهر خلخال بود. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مدارس دختر مقطع متوسطه دوره دوم شهر خلخال در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از بین آنها 30 نفر برای دو گروه آزمایش و کنترل به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شد. از مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI) و سیاهه سازگاری بل (1961) (BAL ) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل کواریانس تک متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد روان درمانی مثبت گرا با تأکید بر آموزه های دینی بر بهبود سازگاری روانشناختی اثر مثبت دارد (01/0>P). در مجموع می توان گفت که روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر آموزه های دینی با پیشینه نظری و پژوهشی قوی، راهبردی مناسب در بهبود سازگاری روانشناختی دانش آموزان دارای افکار خودکشی است و می توان از آن به عنوان یک شیوه مداخله ای مؤثر در درمان این نوع از اختلالات روانی استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی مذهب محور و درمان فراشناختی بر اندیشه خودکشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری مذهب محور با درمان فراشناختی بر اندیشه خودکشی دانشجویان بود. دانشجویان دارای فکر خودکشی در دانشگاه مراغه، جامعه کلی و نمونه مورد نظر را مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره دانشگاه مراغه با افکار خودکشی تشکیل دادند. این پژوهش در چارچوب تک ازمودنی اجرا شد، به این منظور 6 دانشجوی دارای اندیشه خودکشی دانشگاه مراغه به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه درمان شناختی مذهب محور و درمان فراشناختی قرار گرفتند. بیماران هر دو گروه به مدت 10 جلسه درمان های مربوط به خود را دریافت نمودند. ابزارهای پژوهش شامل افسردگی، افکار خودکشی بک، نگرانی و نشخوار فکری در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط بیماران تکمیل شد و داده ها به صورت انفرادی و گروهی تحلیل گردید. در تحلیل انفرادی از شکل ها، تحلیل دیداری و درصد بهبودی و درتحلیل گروهی داده ها از تحلیل واریانس با یک عامل بین گروهی ( گروه درمانی) و یک عامل درونی( زمان آزمون ها) استفاده شد. میانگین درصد بهبودی در متغیر افکار خودکشی نشان می دهد هر دو درمان به صورت تقریبا یکسان و معنادار موجب کاهش افکار خودکشی شد. نتایج نشان داد درمان فراشناختی به دلیل تمرکز بیشتر در نگرانی و نشخوار فکری، اندکی بهبودی بیشتر در این متغیرها ایجاد کرد ولی در کاهش اندیشه خودکشی هر دو درمان به یک اندازه بهبودی ایجاد کردند. می توان نتیجه گیری کرد هر دو درمان شناختی رفتاری مذهب محور و درمان فراشناختی در کاهش افکار خودکشی موثر است.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودکشی دانش آموان دختر با اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودکشی دانش آموان با اختلال افسردگی اساسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه دوم شهر تهران در در نیم سال دوم تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند. تعداد 30 نفر از آنها پس از تشخیص اختلال افسردگی اساسی و به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای (در هر هفته 2 جلسه)، پروتکل شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را به صورت گروهی دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه خودکشی بک (1989) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه های آزمایش و کنترل در متغیر افکار خودکشی تفاوت معناداری وجود داشت. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود تا روان شناسان و مشاوران از نتایج این مطالعه در جهت کاهش افکارخودکشی دانش آموزان بهره ببرند.
تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (دی) ۱۳۹۹ شماره ۹۴
1243-1256
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به اثربخشی آموزش معنادرمانی فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی پرداخته اند. اما پیرامون تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری 356 نفر از دانش آموزان پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه دخترانه شهر ایلام در سال 1397 بود. 30 نفر به روش به شیوه خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های معنای زندگی استگر، فریزر، اویشی و کالر (2006)، خودکارآمدی عمومی شرر (1982)، سبک های هویت برزونسکی (1989)، مقیاس ارزش های اجتماعی (محقق ساخته، 1397)، مقیاس افکار خودکشی بک (1961)، مقیاس ناامیدی بک (1986) و جلسات آموزشی بر مبنای الگوی تدوین شده و مفاهیم معناداری نظریه فرانکل (محقق ساخته، 1397). تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری و تحلیل کواریانس و آزمون تی انجام شد. یافته ها: هردو شیوه آموزش در کاهش ناامیدی و افکار خودکشی نوجوانان تأثیر معناداری داشتند ( P<0/001 ) . بین دو روش از نظر میزان اثرگذاری برکاهش ناامیدی و افکار خودکشی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: دانش آموزانی که در جلسات آموزشی شرکت داشتند و از الگوی تلفیقی تدوین شده بهره مند شدند میزان افکار خودکشی و ناامیدی در آنان کاهش داشت.
تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای مقابله ای، افسردگی و افکار خودکشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۹ شماره ۹۶
1557-1568
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و بررسی راهبردهای مقابله ای، افسردگی و افکار خودکشی پرداخته اند. اما پیرامون بررسی تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای مقابله ای، افسردگی و افکار خودکشی دانشجویان شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: بررسی تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبرد های مقابله ای، افسردگی و افکار خودکشی دانشجویان بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی دختر و پسر دانشگاه پیام نور کرمانشاه در نیم سال دوم تحصیلی 98-1397 بود. 24 دانشجو به صورت نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (12 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (۱۹۸۴)، افسردگی بک ویرایش دوم (۱۹۹۶)، افکار خودکشی بک (1979) و جلسات شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (ون سون، نیکلیک، پوپ و پاور، 2011). داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری منجر به کاهش راهبردهای هیجان مدار، افسردگی و افکار خودکشی در دانشجویان شد (0/01 > P ). نتیجه گیری: دانشجویانی که در جلسات شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت داشتند نمرات پایین تری در راهبردهای مقابله ای، افسردگی و افکار خودکشی کسب کردند.
اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت گرا با تأکید بر آموزه های دینی بر کاهش رفتارهای پرخطر دانش آموزان دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت گرا با تأکید بر آموزه های دینی بر کاهش رفتارهای پرخطر دانش آموزان دارای افکار خودکشی مقطع متوسطه دوره دوم شهر خلخال انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری با یک گروه آزمایش و کنترل بود. نمونه پژوهش، تعداد 30 دانش آموز از مدارس دخترانه مقطع متوسطه دوره دوم شهر خلخال در سال تحصیلی 1399-1398 بود که به روش نمونه گیری هدفمند چندمرحله ای، انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. از مقیاس افکار خودکشی بک و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی برای سنجش متغیرها استفاده شد. گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت روانشناسی مثبت گرا با تأکید بر آموزه های دینی قرار گرفتند و در این مدت، گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند مداخله ارائه شده در کاهش رفتارهای پرخطر اثر مثبت دارد و این اثر در مرحله پیگیری هم تداوم دارد. درمجموع، روانشناسی مثبت گرا با تأکید بر آموزه های دینی با پیشینه نظری و پژوهشی قوی، راهبردی مناسب در کاهش رفتارهای پرخطر دانش آموزان دارای افکار خودکشی است و می توان از آن به عنوان شیوه مداخله ای مؤثر در کاهش این نوع از اختلالات استفاده کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر افکار خودکشی، خودنهان سازی و تنظیم شناختی هیجان در زنان دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر میزان افکار خودکشی، خودنهانسازی و تنظیم شناختی هیجان در زنان دارای افکار خودکشی بود. این پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام زنان دارای افکار خودکشی مراجعهکننده به مراکز جامع سلامت شهر اردبیل در سال 1398 بودند. 40 نفر از زنان جامعه مذکور به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش جایگزین شدند (هر گروه 20 نفر ). به منظور گردآوری دادهها از مقیا س ا فکا ر خو د کشی ( بک و ستیر، 1991 )، مقیاس خودنهانسازی ( لا ر سو ن و جا ستین ، 1990 ) و فر م کو تا ه پر سشنا مه تنظیم شنا ختی هیجا ن ( گا ر نفسکی و کرایج، 2006 ) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره ( MANCOVA ) صورت گرفت. یافتهها نشان داد که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش تأثیر معناداری بر کاهش خودنهانسازی و افکار خودکشی و افزایش تنظیم شناختی هیجان در زنان دارای افکار خودکشی دارد (001/0 P< ). این نتایج نشان میدهند که درمان پذیرش و تعهد احتمالا میتواند با بهبود تنظیم و ابراز هیجان در کاهش میزان افکار خودکشی موثر باشد
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر افکار خودکشی و انعطاف پذیری روان شناختی بیماران مبتلا اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
7 - 22
حوزه های تخصصی:
خودکشی و افکارخودکشی در میان بیماران دوقطبی کاملا واقعی است و می تواند در هر دو فاز افسردگی یا شیدایی رخ دهد، به همین دلیل هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر کاهش افکار خودکشی و بهبود انعطاف پذیری روان شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی بود. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین بیماران دوقطبی بیمارستان کارگرنژاد کاشان، نمونه ای به حجم 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای این پژوهش پرسشنامه افکار خودکشی بک و پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی بوند بود، و این پرسشنامه ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دوبار در هفته تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش درمان پذیرش و تعهد موجب کاهش افکار خودکشی و بهبود انعطاف پذیری روان شناختی می شود و می توان از آن به عنوان روش درمانی مؤثر بهره برد.
نقش میانجی رفتارهای یاری طلبانه در رابطه بین تنهایی و خودپنهان سازی با افکار خودکشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
95 - 112
حوزه های تخصصی:
پدیده خودکشی، یکی از مسائل جدی و مهم در حوزه بهداشت روان به ویژه در میان دانشجویان به عنوان یکی از آسیب پذیر ترین اقشار در این زمینه است. لذا شناسایی عواملی که می تواند سبب بروز خودکشی در این افراد شود اهمیت زیادی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی رفتارهای یاری طلبانه در رابطه بین تنهایی و خودپنهان سازی با افکار خودکشی دانشجویان بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد شهر شهرکرد در سال تحصیلی 99-1398 بود که از میان آنها تعداد 200 نفر، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده شامل مقیاس استاندارد افکار خودکشی بک، مقیاس نگرش به درخواست کمک روانشناختی فیشچر و فارینا، مقیاس تنهایی آشر و همکاران و مقیاس خودپنهان سازی لارسون و کاستین بود. داده ها با روش تحلیل مسیر، تحلیل شد. نتایج نشان داد مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. طبق یافته ها تنهایی و خودپنهان سازی از طریق رفتار یاری طلبانه با افکار خودکشی رابطه دارد. در مجموع، تنهایی و خودپنهان سازی می تواند بر درخواست کمک روان شناختی اثرات منفی گذاشته و افکار خودکشی را تقویت نماید.
نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و افکار غیر منطقی در پیش بینی افکار خودکشی در زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۱۸۰-۱۶۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ﺑﺮرﺳﯽ نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و افکار غیر منطقی در پیش بینی افکار خودکشی در زنان دارای همسر وابسته به مواد شهر اسلام آباد غرب در سال های 1396 و 1397 بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل همه زنانی بود که دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز کاهش آسیب افق تازه بهاران اسلام آباد غرب بودند که از بین این زنان 300 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس افکار خودکشی بک، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان و مقیاس باور غیر منطقی استفاده شد. برای تحلیل داده ها، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان به کار برده شد. یافته ها: میانگین سنی افراد 8/37 سال با انحراف معیار 2/4 بود. افکار غیر منطقی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه رابطه مثبت معناداری با افکار خودکشی داشتند. بین افکار خودکشی و راهبردهای تنظیم شناختی سازگارانه رابطه منفی معناداری وجود داشت. نتایج نشان داد افکار غیر منطقی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با هم توانستند 47 درصد واریانس افکارخودکشی را تبیین کنند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده، می توان اقداماتی در راستای افزایش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و کاهش افکار غیر منطقی انجام داد که باعث کاهش افکار خودکشی در بین زنان دارای همسر وابسته به مواد شود.
رابطه تاب آوری با افکار خودکشی در دانشجویان دانشگاه های شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطهی تابآوری با افکار خودکشی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاههای شهر تهران بود. روش مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجراء، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاههای دولتی شهر تهران میباشد که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودهاند. از میان آنها به کمک روش نمونه گیری خوشهای از بین چهار دانشگاه، تعداد 397 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش توسط پرسشنامههای افکار خودکشی بک و پرسشنامه تابآوری کونر و دیویدسون، جمع آوری شدند. برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش، از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. نتایج نشان دادند که تاب آوری، قوی ترین پیش بین خطر خودکشی به شمار می رود؛ لذا شایسته است روان شناسان، مشاورین در مواجهه با مراجعینی که در معرض خطر خودکشی قرار دارند، توجه بیشتری را به آموزش تاب آوری مبذول کنند. از سوی دیگر شناخت عوامل مرتبط با خودکشی همچون تاب آوری به عنوان متغیر های مهم در فهم خودکشی و افکار مربوط به آن نقش مهمی را ایفا میکنند.
عوامل اقتصادی-اجتماعی به عنوان عوامل تعیین کننده رفتارهای خودکشی در بزرگسالان در نیجریه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: رفتارهای خودکشی در انواع اختلالات روانی دیده می شود و اعتقاد بر این است که خودکشی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به یک مسئله جدی تبدیل شده است. این مطالعه به منظور بررسی عوامل مرتبط با افکار و اقدام به خودکشی در بزرگسالان نیجریه انجام شد. مواد و روش ها: داده ها از مرکز پزشکی فدرال بیرنین کبی و وزارت بهداشت و رفاه در ایالت کبی جمع آوری شد. یک نمونه به نمایندگی از کل جمعیت کشور اخذ شد و با استفاده از روش خوشه بندی چند مرحله ای به کار گرفته شد. یافته ها: جنسیت زن، مطلقه بودن/بیوه شدن، تحصیلات و سطح درآمد پایین با افکار و اقدام به خودکشی مرتبط بود. همچین، تأثیر سن بر افکار خودکشی یک الگوی معکوس بر اساس جنسیت ارائه می دهد. رابطه مثبتی در مردان و رابطه منفی در زنان وجود داشت. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که تحصیلات و سطح درآمد پایین، وضعیت تاهل، و سن با شیوع افکار و اقدام به خودکشی در زنان نسبت به مردان ارتباط بیشتری دارد.
ارزیابی مدل افکار خودکشی در سربازان براساس معنای زندگی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی با نقش میانجیگری خود شفقتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ارزیابی مدل افکار خودکشی سربازان براساس معنای زندگی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی بانقش میانجیگری خود شفقتی بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پژوهش های همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی کارکنان وظیفه یگان های ارتش جمهوری اسلامی شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس 320 نفر از آن ها مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه های ﻣﻘﯿ ﺎس افکار ﺧﻮدﮐﺸﯽ BSSI (بک، 1979)، معنای زندگی MLQ (استیگر و اویشی، 2006)، تنظیم هیجان ERQ (گراس و جان، 2003) و حمایت اجتماعی SSQ (زیمت، 1988)، خود شفقتی SCS (نف، 2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد که نتایج بیانگر تایید مدل فرضی پژوهش است. بنابراین معنای زندگی، مولفه ارزیابی مجدد، حمایت اجتماعی به صورت منفی افکار خودکشی را در سربازان پش بینی کردند ( 05/0p< ).. همچنین، علاوه بر آن خودشفقتی نقش میانجیگری در این پیش بینی داشت (05/0p< ). نتایج این پژوهش نشان داد که سربازان برخوردار از معنای زندگی، تنظیم هیجان کارآمد، حمایت اجتماعی و خودشفقتی گرایش کمتری به خودکشی دارند.
نقش واسطه ای دشواری های تنظیم هیجانی و اجتناب تجربی در رابطه بین سازوکارهای دفاعی و افکار خودکشی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
202 - 183
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای اجتناب تجربی و دشواری های تنظیم هیجان در رابطه بین سازوکارهای دفاعی با افکار خودکشی نوجوانان بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل تمام نوجوانان شهر کرج در پاییز سال 1398 بود که از میان آن ها به روش نمونه گیری در دسترس از مناطق آموزشی 3 و 7، 270 نوجوان 15 تا 18 سال (125 پسر و 143 دختر) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازوکارهای دفاعی-40 آندروز و همکاران (۱۹93) (DSQ-40)؛ پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) (ERDS)؛ پرسشنامه اجتناب تجربی چندبعدی گراتز و همکاران (2011) (MEAQ) و مقیاس شناخت های خودکشی رود و همکاران (2010) (SCS) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: در پژوهش حاضر رابطه مستقیم رابطه مستقیم سازوکارهای پخته (348/0-=β، 001/0=P) و ناپخته (440/0-=β، 001/0=P) با افکار خودکشی معنادار بود. رابطه مستقیم اجتناب تجربی با افکار خودکشی معنادار بود (224/0-=β، 001/0=P). رابطه مستقیم دشواری تنظیم هیجان با افکار خودکشی معنادار بود (439/0=β، 001/0=P). رابطه غیرمستقیم سازوکارهای دفاعی پخته با افکار خودکشی معنادار بود (295/0-=β، 001/0=P). رابطه غیرمستقیم سازوکارهای دفاعی ناپخته با افکار خودکشی معنادار بود (314/0=β، 001/0=P). نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر پیشنهاد می شود در درمان نوجوانان خودکشی گرا سازوکارهای دفاعی، اجتناب تجربی و راهبردهای تنظیم هیجان در آنها مدنظر قرار گیرد.
افکار خودکشی در دانشجویان در دوره کووید-19: نقش دلبستگی به خدا، بهزیستی معنوی و تاب آوری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
465 - 486
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان شیوع افکار خودکشی در دانشجویان در دوره کووید- با تأکید بر نقش دلبستگی به خدا، بهزیستی معنوی و تاب آوری روان شناختی انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. از میان دانشجویان دانشگاه ملایر و دانشگاه پیام نور سمنان، 311 دانشجو از طریق نمونه گیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از مقیاسهای افکار خودکشی بک، فرم کوتاه پرسشنامه دلبستگی به خداوند، مقیاس بهزیستی معنوی و مقیاس کوتاه تاب آوری استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّری با روش گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 51/13 درصد دانشجویان در دوره کووید-19 دارای افکار خودکشی و 96/0 درصد آمادگی برای خودکشی داشتند. دانشجویان مجرد میانگین افکار خودکشی بیشتری نسبت به دانشجویان متأهل داشتند. میانگین افکار خودکشی در دانشجویان سال دوم و سال چهارم بیشتر از سال اول و سال سوم بود. بین دلبستگی به خدا، بهزیستی معنوی و تاب آوری روان شناختی با افکار خودکشی رابطه منفی وجود داشت؛ بر اساس نتایج رگرسیون چندمتغیّری به روش گام به گام تاب آوری روان شناختی، دلبستگی به خدا و بهزیستی معنوی به ترتیب در پیش بینی افکار خودکشی دانشجویان در دوره کووید-19 نقش منفی معنادار داشتند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، توجه به دلبستگی به خدا، بهزیستی معنوی و تاب آوری روان شناختی و آموزشهای مبتنی بر این متغیّرها می تواند کاهش افکار خودکشی در دانشجویان را در دوره بیماری های همه گیر مانند کووید-19به دنبال داشته باشد.
پیش بینی افکار خودکشی بر اساس شادکامی، عزّت نفس و سلامت معنوی در نوجوانان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
59-71
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: اگرچه خودکشی در بین تمامی گروه های سنی دیده می شود، اما در قشر نوجوان موجب ازدست رفتن سال های مفید عمرشان می شود که این امر دارای اهمیت بسیاری است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی افکار خودکشی بر اساس شادکامی، عزّت نفس و سلامت معنوی در نوجوانان دختر شهر اردبیل انجام شد. روش کار: روش اجرای پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری مطالعه تمامی نوجوانان دختر مقطع متوسطه ی شهر اردبیل در سال 96-1395 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه یی چندمرحله یی، 350 نفر از آنها برای نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای شادکامی آکسفورد، عزّت نفس کوپر اسمیت، سلامت معنوی ﭘﻮﻟﻮﺗﺰیﻦ ﻭ ﺍﻟیﺴﻮﻥ و افکار خودکشی بک استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیلی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین شادکامی (64/0-r=)، عزّت نفس (62/0-r=) و سلامت معنوی (66/0-r=) با افکار خودکشی در نوجوانان دختر رابطه ی منفی و معنا داری وجود داشت (05/0P<). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که شادکامی، عزّت نفس و سلامت معنوی در مجموع 59/0 از واریانس افکار خودکشی را در نوجوانان پیش بینی کردند (05/0P<). نتیجه گیری: افکار خودکشی نوجوانان با متغیّرهای شادکامی، عزّت نفس و سلامت معنوی پیش بینی شدنی است؛ بنابراین پیشنهاد می شود که روان شناسان و مشاوران برای کاهش افکار خودکشی نوجوانان به نقش شادکامی، عزّت نفس و سلامت معنوی توجه بیشتری کنند. همچنین پژوهشگران، انجام مطالعات بیشتر در زمینه ی افکار خودکشی نوجوانان را توصیه می کنند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی و افکار خودکشی در نوجوانان دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی و افکار خودکشی در نوجوانان دارای افکار خودکشی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان نوجوان شهر ساوجبلاغ در سال 1398 بودند که از میان آن ها تعداد 60 نفر داوطلب واجد شرایط براساس خط برش مقیاس افکار خودکشی بک (1979) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) وارد مطالعه شدند و در دو گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری و ذهن آگاهی و یک گروه گواه به صورت تصادفی تقسیم شدند به طوری که در هر گروه 20 نفر قرار گرفتند. آزمودنی ها برای پیش آزمون و پس آزمون به مقیاس افکار خودکشی بک (1979) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) پاسخ دادند. 6 جلسه درمان شناختی رفتاری براساس پروتکل مداخله ای لیهی (2017) و 6 جلسه درمان ذهن آگاهی براساس پروتکل مداخله ای بوردیک (2014) هر کدام به مدت زمان هر جلسه 90 دقیقه برای 2 گروه آزمایش برگزار شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر، نرم افزار SPSS و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. یافته ها: تحلیل آماری نشان داد که درمان شناختی- رفتاری و ذهن آگاهی به افزایش معنادار تحمل پریشانی (0/044=P) و کاهش معنادار افکار خودکشی (0/001>P) در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش، می توان برای بهیود افکار خودکشی و افزایش تحمل پریشانی نوجوان دارای افکار خودکشی، از درمان شناختی- رفتاری و ذهن آگاهی سود جست.
استخراج مدل روانشناختی شکل گیری افکار خودکشی به عنوان یک آسیب اجتماعی در دانشجویان: یک مطالعه گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : افکار خودکشی از مخربترین افکار در گروههای مختلف به ویژه دانشجویان است که زمینه خودکشی را فراهم می کنند. این پژوهش با هدف استخراج مدل روانشناختی شکل گیری افکار خودکشی در دانشجویان با روش کیفی از نوع گراندد تئوری انجام شد. روش : از میان دانشجویان دارای افکار خودکشی و اقدام به خودکشی 17 نفر را با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب و با آنها مصاحبه شد. مصاحبه ها ضبط، دست نویس و در نهایت با روشِ اشتراوس و کوربین تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که مفهوم هسته ای مدل شکل گیری افکار خودکشی، ناکامی در بهبود وضعیت زندگی و تشدید ادراک تجارب ناخوشایند بود. بدبینی نسبت به زندگی و آینده، بی انگیزگی و درماندگی شدید سه عامل علی و زمینه ساز شناسایی شده بود. عوامل مداخله گر شناسایی شده خودتخریبی فکری و رفتاری، باور به کنترل ناپذیر بودن زندگی و همچنین تکانشگری هیجانی بود. واکنش ها به مفهوم هسته ای شناسایی شده بی معنی بودن زندگی، احساس تنهایی و انزوای عمیق و دلهره وجودی و همچنین پیامدهای نهایی مستخرج از پژوهش چهار کد محوری رهایی از زندگی، دلبستگی به مرگ، طرح ریزی شیوه مرگ و عملی کردن تصمیم به خودکشی بود. نتیجه گیری با شناخت و کسب بینش نسبت به چرخه شکل گیری افکار خودکشی به ویژه نسبت به عوامل مداخله گر و زمینه ساز در شکل گیری مفهوم هسته ای می توان، مقدماتی برای طراحی برنامه های آموزشی، پیشیگیرانه و درمانی در عدم گرایش به خودکشی، طراحی و اجرا کرد و از شیوع افکار خودکشی کاست.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذرش وتعهد بر تصمیم گیری تکانشی وافکار خودکشی در زنان و مردان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
270 - 283
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصمیم گیری تکانشی و افکار خودکشی وابستگان به مواد بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود و جامعه آماری 1700 نفر از زنان و مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمان سوء مصرف مواد شهر ساری بودند که پس از غربالگری به صورت هدفمند 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس تکانش گری پاتون، استانفورد و بارت (1995) و مقیاس افکار خودکشی بک (1961) بود. گروه آزمایش هشت جلسه درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر بسته درمانی هیز و همکاران (1999) را دریافت کرد و گروه گواه در حالت انتظار قرار گرفت؛ داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تصمیم گیری تکانشی (87/4=F، 036/0 =P) و نمره افکار خودکشی (02/5=F، 033/0 =P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد (01/0=P). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد راهبردی مناسب برای کاهش تکانشگری و افکار خودکشی زنان و مردان وابسته به مواد است و می توان از آن به عنوان یک شیوه مداخله مؤثر استفاده کرد.