مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
افکار خودکشی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی افکار خودکشی مردان حاضر در کمپ های ترک اعتیاد بر اساس احساس تنهایی و تنظیم شناختی هیجان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل مردان وابسته به مواد حاضر در کمپ های شهرستان شادگان استان خوزستان در سال 1399 بود که 120 مرد به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه سنجش افکار خودکشی بک، پرسش نامه احساس تنهایی و مقیاس تنظیم شناختی هیجان استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. افکار خودکشی با احساس تنهایی رابطه مثبت و معنادار و با تنظیم شناختی هیجان رابطه منفی و معناداری داشت. احساس تنهایی و تنظیم شناختی هیجان توانستند 40/9 درصد از واریانس افکار خودکشی را به شکل معناداری پیش بینی کنند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مردان وابسته به مواد که احساس تنهایی می کنند و در تنظیم شناختی هیجان خود با دشواری هایی مواجه هستند، افکار خودکشی بیشتری تجربه می کنند و در معرض خطر خودکشی قرار دارند.
اثربخشی آموزش گروهی تنظیم شناختی هیجان بر کاهش افکار خودکشی و طرحواره های هیجانی افراد با اقدام به خودکشی
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش گروهی تنظیم شناختی هیجان بر کاهش افکار خودکشی و طرحواره های هیجانی افراد با اقدام به خودکشی بود. این تحقیق، به صورت نیمه آزمایشی با طرف پیش آزمون و پس آزمون بین دو گروه آزمایش و گروه کنترل انجام شده است جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد اقدام کننده به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های منطقه 3 شهر تهران در سال 1400-1399 می باشد. بدین منظور تعداد 30 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری به صورت در دسترس انتخاب شدند که 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایشی 10 جلسه آموزش تنظیم شناختی هیجان به مدت 20 ساعت برگزار شد که هفته ای یکبار به مدت ۲ ساعت انجام می شد، قبل و بعد از شروع جلسات بین دو گروه آزمایش و کنترل مقیاس سنجش افکار خودکشی بک اجرا گردید. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس افکار خودکشی بک (1991) و پرسشنامه طرحواره های هیجانی لیهی (2002) داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد میانگین نمره افکار خودکشی و طرحواره های هیجانی قبل آموزش و بعد از مداخله آموزشی تغییر پیدا کرد، بدین معنی که آموزش تنظیم شناختی هیجان تأثیر معنی داری بر افکار خودکشی و طرحواره های هیجانی افراد با اقدام به خودکشی منطقه 3 شهر تهران دارد (001/0). بنابراین، نتیجه گرفته می شود که یکی از عوامل مؤثر بر افکار خودکشی و طرحواره های هیجانی افراد با اقدام به خودکشی، آموزش تنظیم شناختی هیجان است.
پیش بینی افکار خودکشی بر اساس کاستی خداآگاهی و حرمت خود دانشجویان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی افکار خودکشی بر اساس خداآگاهی و حرمت خود بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل رگرسیونی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان زن و مرد یکی از دانشگاه های بیرجند در سال 1398 1399 بوده است. نمونه این پژوهش تعداد 375 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، مقیاس های خداآگاهی (نورعلیزاده، 1390)، افکارخودکشی (بک، 1961) و حرمت خود (کوپر اسمیت، 1957) بودند. یافته های پژوهش نشان داد بین خداآگاهی و حرمت خود و افکارخودکشی رابطه معنی دار منفی وجود دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که میزان افکار خودکشی، حرمت خود و خداآگاهی در میان زنان بیشتر از مردان است و این آمار در میان افراد مجرد به مراتب بیشتر از افراد متأهل بوده است. بر اساس یافته ها پیش بینی می شود که با ارتقای خداآگاهی و حرمت خود می توان بهداشت روانی افراد را افزایش داده و از شکل گیری افکار خودکشی پیشگیری و با آن مقابله کرد. پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده بسته خداآگاهی بر گروهی از افراد آسیب پذیر به افکار خودکشی اجرا شود و اثربخشی آن بر کاهش افکار خودکشی ارزیابی شود.
رابطه سبک های دفاعی و ناگویی هیجانی با داشتن افکار خودکشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
13 - 24
حوزه های تخصصی:
هدف: خودکشی به عنوان یک مشکل سلامت عمومی اساسی در سراسر جهان شناخته شده در نظام روان تحلیل گری، دفاع ها نقش مهمی در سلامت روانی افراد ایفا می کننداست. در پژوهش های مختلف، آسیب پذیری های هیجانی از جمله ناگویی هیجانی یکی از عوامل خطر در خودکشی شناخته شده است . این مطالعه با هدف رابطه سبک های دفاعی و ناگویی هیجانی با داشتن افکار خودکشی در بین جوانان شهرستان بوکان انجام گرفته است. روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی جوانان (بازه سنی 20 تا 35 سال) شهر بوکان بودند (15299= N) که از این تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک های دفاعی سن مارتینی، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو و پرسشنامه افکار خودکشی بک بود. داده ها با روش همبستگی و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک دفاعی رشدیافته و افکارخودکشی رابطه منفی و معنادار و بین سبک های دفاعی رشدنیافته و روان آزرده و افکارخودکشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات و افکار خودکشی رابطه مثبت و معنادار و بین تفکر عینی و افکارخودکشی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که سبک دفاعی روان آزرده و ناگویی هیجانی بیشترین واریانس تغییرات افکارخودکشی در جوانان را تبیین می کنند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کردجوانانی که سبک های دفاعی رشدنیافته و روان آزرده بیشتر به کار می برند، در واقع میزان افکارخودکشی در آنها بیشتر می شود. دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات ارتباط مثبتی با داشتن افکارخودکشی در جوانان دارد.
مقایسه اثربخشی روان درمانی مبتنی بر فرهنگ و درمان شناختی- رفتاری بر افسردگی و افکار خودکشی باتوجه به نقش تعدیل گر نوروتروفیک مشتق شده از مغز در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی و خودکشی از مشکلات عمده در نظام سلامت در تمام جهان هستند و تحت تاثیر عوامل زیستی، روانی و اجتماعی_فرهنگی می باشند. هدف پژوهش حاضر مقایسه روان درمانی مبتنی بر فرهنگ با درمان شناختی_رفتاری بر افسردگی و افکار خودکشی در دختران نوجوان با توجه به نقش تعدیل گر عامل نوروتروفیک مشتق شده از مغز بود. روش کار: پژوهش نیمه آزمایشی (پیش آزمون_پس آزمون، با گروه کنترل) بود. جامعه پژوهشی شامل دانش آموزان دختر 15 ساله شهر اصفهان بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای 45 نفر از میان آنان انتخاب شده و به روش تصادفی در 3 گروه درمان شناختی_رفتاری، روان درمانی مبتنی بر فرهنگ و گروه کنترل گمارده شدند. هر دو گروه مداخلاتی شامل 12 جلسه آموزش نوجوانان و 3 جلسه آموزش والدین بود. متغیرها از طریق پرسشنامه افسردگی بک-2، مقیاس چندنگرشی تمایل به خودکشی (اورباخ و همکاران، 1981) و سنجش نمونه های خون بررسی گردیدند. داده ها با استفاده از نر م افزارSPSS-24 و آزمون کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: اثربخشی هر دو مداخله بر عامل نوروتروفیک مشتق شده از مغز در خون افراد به عنوان متغیر وابسته معنادار نبود و همچنین عامل نوروتروفیک مشتق شده از مغز در خون اثرات هیچ یک از دو مداخله متغیرهای وابسته را تعدیل نکرد (05/0≤P). اثربخشی هر دو مداخله بر کاهش میزان افسردگی و نیز کاهش افکار خودکشی معنادار بود اما تفاوت اثربخشی دو گروه بر میزان افسردگی معنادار نبود (05/0≤P). نتیجه گیری: تعامل عامل نوروتروفیک مشتق شده از مغز با مداخلات روا ن شناختی؛ ممکن است تحت تاثیر متغیرهایی باشد که هنوز شناسایی نشده و نیز روان درمانی مبتنی بر فرهنگ در مقایسه با درمان استاندارد شناختی_رفتاری، اثربخشی خوب و قابل توجهی بر افسردگی و افکار خودکشی در دختران نوجوان داشت.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر واکنش پذیری شناختی، افکار خودکشی و سلامت اجتماعی در اقدام کنندگان مجدد به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر واکنش پذیری شناختی، افکار خودکشی و سلامت اجتماعی در اقدام کنندگان مجدد به خودکشی بود. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه درمانجویان اقدام کننده مجدد به خودکشی در سال 1400 در شهرستان مهاباد در محدوده سنی 20 تا 34 سال بودند که از این جامعه تعداد 40 نفر با روش نمونه گیری هدفمند و منطبق با معیارهای ورود و خروج انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه هر گروه 20 شرکت کننده جایگرین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسنامه سلامت اجتماعی ( SHQ ) (کییز، 2004)، مقیاس افکار خودکشی ( BSS ) (بک، 1976) و پرسشنامه واکنش پذیری شناختی ( CRQ ) (ون در دوئز و ویلیامز، 2003) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه از نظر متغیرهای واکنش پذیری شناختی، افکار خودکشی و سلامت اجتماعی در اقدام کنندگان مجدد به خودکشی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0> P ). در واقع رفتار درمانی دیالکتیکی باعث کاهش واکنش پذیری شناختی و افکار خودکشی و افزایش سلامت اجتماعی در آن ها می شود.
بررسی بین رابطه خودشیفتگی و افکار خودکشی بر اساس نقش میانجی تجربه شرم در نوجوانان شهر ایلام
هدف از پژوهش حاضر بررسی تجربه شرم در نقش میانجی بین رابطه خودشیفتگی و افکار خودکشی در نوجوانان شهر ایلام بود. روش پژوهش حاضر با توجه توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه نوجوانان دختر و پسر (14-18 ساله) شهر ایلام بود که 374 نفر با استفاده از فرم تعیین حجم نمونه کوکران به روش دردسترس انتخاب شدند. اطلاعات این پژوهش از طریق پرسشنامه های شرم کوک ، پرسشنامه خودشیفتگی راسکین و تری و پرسشنامه افکار خودکشی بک جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری اس پی اس اس و لیزرل انجام شد. روش آماری استفاده شده برای تجزیه و تحلیل داده ها بوت استرپ و بارون و کنی بود. نتایج نشان داد که بین خودشیفتگی با افکار خودکشی بر اساس نقش میانجی تجربه شرم در نوجوانان شهر ایلام رابطه معنادار وجود دارد. ضریب همبستگی بین خودشیفتگی با افکار خودکشی 62/0-، بین خودشیفتگی با شرم 59/0-، بین شرم و افکارخودکشی 65/0 می باشد. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد که روان شناسان و مشاورین از نتایج حاصله در علت شناسی و رفع مشکلات رفتاری و روانی مربوط به افراد با افکار خودکشی استفاده نمایند..
مدل یابی افکار خودکشی بر اساس تصویر بدنی و نشخوار فکری با میانجی گری هراس اجتماعی در افراد با اختلال ملال جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مدل یابی افکار خودکشی بر اساس تصویر بدنی و نشخوار فکری با میانجی گری هراس اجتماعی در افراد با اختلال ملال جنسیتی است. روش: در پژوهش حاضر که از نوع توصیفی همبستگی بود از میان افراد دارای اختلال ملال جنسیتی و عضو ترنس سکشوال های قبل و بعد از جراحی تغییر جنسیت که به انجمن حمایت از بیماران ملال جنسیتی ایران در سال 1400مراجعه می کردند با روش نمونه گیری در دسترس،تعداد 200 نفر انتخاب شدند. سپس همه افراد نمونه پرسشنامه های افکار خودکشی (BSSI)، نگرانی از تصویر بدنی (BICI)، نشخوار فکری (RRS) و هراس اجتماعی (SPS) را تکمیل کردند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS-26 و Lisrel-8.8 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای نشخوار فکری (96/3 =T)، نگرانی از تصویر بدنی (50/5 =T) و هراس اجتماعی (83/3 =T) بر افکار خودکشی اثر مستقیم مثبت و معنادار دارند. همچنین، هراس اجتماعی میانجی روابط بین نشخوار فکری و نگرانی از تصویر بدنی با افکار خودکشی بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت نشخوار فکری، نگرانی از تصویر بدنی و هراس اجتماعی می توانند بر افکار خودکشی تأثیرگذار باشند.
مقایسه اثربخشی روش های مداخله فراتشخصی یکپارچه نگر و راه حل - محور بر افکارخودکشی در قربانیان تجاوز جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
7 - 18
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش های مداخله فراتشخصی یکپارچه نگر و راه حل - محور بر افکار خودکشی در قربانیان تجاوز جنسی انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی گسترش یافته با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود که با استفاده از روش پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد . برهمین اساس سه گروه 12 نفری از بین زنان قربانی تجاوز مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه ها گمارده شدند. در ابتدا از شرکت کنندگان پیش آزمون به عمل آمد سپس متغیر مستقل مداخله فراتشخصی روی گروه آزمایش 1 و راه حل –محور روی گروه آزمایش 2بصورت فردی اجرا شد و بعد از خاتمه آموزش، پس آزمون با فاصله یک هفته اجرا شد. و پس از گذشت یک ماه از اجرای پس آزمون، آزمون پیگیری انجام گردید به منظور جمع آوری اطلاعات ازپرسشنامه افکار خودکشی بک استفاده شد و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکررتحلیل گردید یافته ها نشان داد که هر دو روش افکار خودکشی را در مراجعان کاهش می دهد.و مداخله فراتشخیصی نسبت به راه حل محور تأثیر بیشتر و معنادارتری دارد.
پیش بینی افکار خودکشی بیماران افسرده بر اساس حس انسجام، سیستم های مغزی-رفتاری و سبک های اسنادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۸
109 - 135
حوزه های تخصصی:
افسردگی با علائم بسیاری از جمله افکار مرگ و خودکشی مشخص می شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه حس انسجام، سیستم های مغزی-رفتاری و سبک های اسنادی در پیش بینی افکار خودکشی بیماران مبتلا به افسردگی بود. ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از مقیاس افسردگی بک، 100 نفر از بیماران افسرده بستری شده در بیمارستان روان پزشکی رازی شهر تبریز انتخاب شدند. سپس پرسشنامه افکار خودکشی بک، پرسشنامه حس انسجام آنتونووسکی، پرسشنامه سیستم های مغزی-رفتاری کارور و وایت و پرسشنامه سبک های اسنادی سلیگمن برای جمع آوری اطلاعات به آن ها ارائه شد. سپس بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه، با کمک نرم افزار SPSS انجام شد. یافته های این پژوهش نشان داد که حس انسجام 44%، سیستم های مغزی-رفتاری 9/28% و سبک های اسنادی 9/33% از واریانس افکار خودکشی بیماران افسرده را تبیین می کنند؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که حس انسجام، سیستم های مغزی-رفتاری و سبک های اسنادی از متغیرهای تأثیرگذار بر افکار خودکشی بیماران افسرده هستند.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان هیجان مدار بر رفتارهای خودآسیب رسان و نیازهای بین فردی در نوجوانان دختر دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
61 - 70
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خود آسیب رسانی از جمله مشکلات روانى_اجتماعى هستند که در دوره نوجوانى شیوع بالایى دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان هیجان مدار بر رفتارهای خودآسیب رسان و نیازهای بین فردی در نوجوانان دختر دارای افکار خودکشی انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. که از ناحیه 2 تعداد 45 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شد و در گروه های آزمایش و گواه به روش تصادفی معادل شدند. درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر شفقت طی 8 جلسه 60 دقیقه ای به ترتیب در گروه های آزمایش 1 و 2 انجام شد گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده ها به کمک پرسشنامه آسیب به خود سانسون (1998)، مقیاس افکار خودکشی بک (1979) و پرسشنامه نیازهای بین فردی ون آردن و همکاران (2012) جمع آوری و با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش در مرحله پس آزمون از نظر ادراک سربار بودن، تعلق پذیری خنثی، رفتارهای خودآسیب رسان و افکار خودکشی کاهش معنی داری داشتند (05/0>P). درمان هیجان مدار نسبت به درمان مبتنی بر شفقت اثربخشی بیشتری در کاهش ادراک سربار بودن، تعلق پذیری خنثی، رفتارهای خودآسیب رسان داشت و درمان مبتنی بر شفقت بر کاهش افکار خودکشی تاثیر بیشتری داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت، به کار بردن هر دو مداخله می تواند با تاثیر ادراک سربار بودن، احساس تعلق پذیری خنثی، افکار خودکشی و رفتارهای خودآسیب رسان را در دختران نوجوان کاهش دهد.
پیش بینی افکار خودکشی بر اساس کنترل روان شناختی والدین: نقش واسطه ای ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
1 - 11
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین کنترل روانشناختی والدین با افکار خودکشی بود. شرکت کنندگان شامل 375 نفر (204دختر و 171پسر) ازدانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیرازبودند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس کنترل روانشناختی والدین سونز و همکاران (2010)، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی بایر و همکاران (2006) و مقیاس افکار خودکشی بک و همکاران (1988) را تکمیل کردند. اعتبار ابزارهای پژوهش با استفاده از روش آلفای کرونباخ و روایی نیز به وسیله روش های تحلیل عامل تاییدی و همسانی درونی تعیین شد. نتایج تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری نشان دادند مدل پیشنهادی با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد و کنترل روانشناختی والدین به صورت منفی ابعاد ذهن آگاهی را پیش بینی می کند. هم چنین یافته ها نشان داد کنترل روانشناختی والدین با واسطه ی ذهن آگاهی بر افکار خودکشی تاثیر غیرمستقیم دارد. بر اساس یافته های این پژوهش، نتیجه گیری می شود که القای شرم و گناه توسط والدین به منظور پیشرفت یا وابستگی فرزندان مانع بهره گیری آنان از ذهن آگاهی شده و از این طریق افکار خودکشی در فرزندان تقویت می شود.
نقش واسطه ای خودانتقادی در رابطه بین خودشیفتگی و افکار خودکشی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
87 - 95
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خودانتقادی در رابطه بین خودشیفتگی و افکار خودکشی در نوجوانان بود. روش پژوهش حاضر با توجه توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه نوجوانان دختر و پسر (14-18 ساله) شهر ایلام بود که 374 نفر با استفاده از فرم تعیین حجم نمونه کوکران به روش دردسترس انتخاب شدند. اطلاعات این پژوهش از طریق پرسشنامه های خودانتقادی تامپسون 2004 (LOSC)، پرسشنامه خودشیفتگی آمز 2006 (NPI-16) و پرسشنامه افکار خودکشی بک 1979 (BSSI) جمع آوری شد. از تحلیل معادلات ساختاری (SEM) وآزمون سوبل برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم خودشیفتگی و افکار خودکشی (0/001=P) ،خودشیفتگی و خودانتقادی(0/005=P) ،خودانتقادی و افکار خودکشی (0/002=P) واثر غیر مستقیم خودشیفتگی و افکار خودکشی با میانجی گری خود انتقادی معنادار است. مدل پژوهش از برارزش مطلوبی برخوردار بود و نتایج پژوهش نشان داد که بین خودشیفتگی با افکار خودکشی بر اساس نقش میانجی خودانتقادی در نوجوانان رابطه معنادار وجود دارد به عبارت دیگر با افزایش خودانتقادی در نوجوانان خودشیفته،میزان افکار خودکشی افزایش میابد.
بررسی اثربخشی آموزش سخت رویی بر افکار خودکشی در گروهی از سربازان افسرده
حوزه های تخصصی:
مقدم ه: بیم اران افس رده از اف کار پیاپ ی خودکش ی رن ج
می برند،بدی ن دلیل افس ردگی میتواند کش نده باش د. همچنین افس ردگی در بوج ود آم دن اختلاالت جس مانی ب ه خص وص بیماریه ای قلب ی - عروق ی نقش بس زایی دارد. ای ن مطالعه با هدف بررس ی اثربخش ی آموزش س خت رویی بر افکار خودکش ی در گروه ی از س ربازان افس رده انج ام گرف ت.
روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود که به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد.دراین مطالعه تأثیر آموزش سخت رویی به عنوان متغیر مستقل بر افکار خودکش ی سربازان افسرده مورد مطالعه قرار گرفت. آزمودنی ها 24 نفر بودند که به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند؛ سپس به گروه آزمایش در طی 10 جلسه یک ساعته همراه با تکلیف، مؤلفه های سخترویی (تعهد، کنترل و چالش) آموزش داده ش د.متغیر افکار خودکش ی در شرایط پیش و پس آزمون با مقیاس افکار خودکش ی بک اندازه گیری
ش د. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: یافته ها نش ان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در
ش رایط پیش از درمان تفاوت معناداری در متغیرهای وابس ته
پژوهش وجود نداش ت اما پس از اج رای روش درمانی، تفاوت معناداری در افکار خودکشی سربازان افسرده دیده شد.
بحث: آموزش مؤلفه های سخت رویی میتواند در کاهش میزان
افکار خودکش ی سربازان افسرده مؤثر باشد. بنابراین میتوان از بسته آموزشی سخت رویی به عنوان یک مکمل درمانی مفید، در طرحهای مبارزه با خطر خودکشی بهره جست.
مدل ساختاری ویژگی های شخصیتی و سبک های هویتی با میانجی گری ناگویی هیجانی در افکار خودکشی سربازان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۶ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
41 - 57
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکى از رفتارهاى خودکشى گرا، افکار خودکشى است که پیش بینى کننده مهمی در خودکشى کامل است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر در افکار خودکشی و تعیین نقش پیشگیری کننده آنها در سربازان انجام گرفت.روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل سربازان یک واحد نظامی در استان های تهران و البرز بود که تعداد 540 نفر به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های مورد نظر در مورد آنها اجرا شد. نتایج: تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی و سبک های هویتی بر افکار خودکشی در سطح 0/01 و 0/05 و همچنین تأثیرات مستقیم ناگویی هیجانی بر آن نیز در سطح 0/01 معنادار بود. بحث: مدل پژوهش با داده های به دست آمده برازش قابل قبولی داشت و روابط ساختاری مفروض تأیید شدند. متغیرهای آشکار، دارای ضریب مسیر معناداری با متغیرهای مکنون خود بودند. از این مدل می توان به منظور طراحی یک الگوی مداخله ای روان شناختی با هدف پیشگیری و مهار افکار خودکشی در بین سربازان استفاده کرد و همچنین به طراحی و اجرای برنامه ای جامع به منظور غربالگری سربازانی که در معرض آسیب خودکشی یا خودزنی قرار دارند پرداخت.
مدل ساختاری ویژگی های شخصیتی و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجی گری سبک های دفاعی در افکار خودکشی سربازان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
21 - 35
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افکار خودکشی به باورهایی گفته می شود که فرد در مورد کشتن خودش دارد، که از برنامه ریزی دقیق برای خودکشی تا یک احساس قابل ملاحظه را دربرمی گیرد اما شامل اقدام نهایی نمی شود. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر در افکار خودکشی و تعیین نقش پیشگیری کننده آنها در سربازان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل سربازان یک واحد نظامی در استان های تهران و البرز بود که 540 نفر از آنان به طور تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسشنامه های مورد نظر را تکمیل نمودند. نتایج: تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی و حمایت اجتماعی ادراک شده بر افکار خودکشی در سطح 0/01 و 0/05 و همچنین تأثیر مستقیم سبک های دفاعی بر آن در سطح 0/01 معنادار بود. بحث: مدل پژوهش با داده ها برازش قابل قبولی داشت و روابط ساختاری مفروض تأیید شدند. متغیرهای آشکار دارای ضریب مسیر معناداری با متغیرهای مکنون خود بودند. از این مدل می توان به منظور طراحی یک الگوی مداخله ای روان شناختی با هدف پیشگیری و مهار افکار خودکشی در بین سربازان و همچنین طراحی و اجرای برنامه ای جامع به منظور غربالگری سربازانی که در معرض آسیب خودکشی یا خودزنی قرار دارند استفاده کرد.
مدل ساختاری ویژگی های شخصیتی، سبک های هویتی و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجی گری سبک های دفاعی و ناگویی هیجانی در پیشگیری از افکار خودکشی در سربازان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
5 - 20
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکى از رفتارهاى خودکشى گرا، افکار خودکشى است که پیش بینى کننده مهمی در خودکشى کامل است. این پژوهش با هدف بررسی مهمترین عوامل زمینه ساز افکار خودکشی در سربازان و تعیین سهم هر کدام در پدید آمدن آن انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل سربازان یکی از یگان های نظامی در استان های تهران و البرز بود که تعداد 540 نفر از آنان به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های مورد نظر در مورد آنها اجرا شد. نتایج: تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده، سبک های هویتی و ویژگی های شخصیتی بر افکار خودکشی در سطح 05/0 و 01/0 و همچنین تأثیرات مستقیم سبک های دفاعی و ناگویی هیجانی بر آن نیز در سطح 01/0 معنادار بود. بحث: مدل پژوهش با داده های به دست آمده برازش قابل قبولی داشت و روابط ساختاری مفروض تأیید شدند. متغیرهای آشکار دارای ضریب مسیر معناداری با متغیرهای مکنون خود بودند. از این مدل می توان به منظور طراحی یک الگوی مداخله ای روان شناختی با هدف پیشگیری و مهار افکار خودکشی در بین سربازان استفاده کرد و همچنین به طراحی و اجرای برنامه ای جامع به منظور غربالگری سربازانی که در معرض آسیب خودکشی یا خودزنی قرار دارند پرداخت.
رابطه بین سبک های دلبستگی با افکار خودکشی سربازان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۷
81 - 88
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در تأکید بر اهمیت ارتباط مادر و کودک، آنچه که برای سلامت روانی کودک، ضروری است، تجربه یک ارتباط گرم، صمیمی و مداوم با مادر یا جانشین دائم اوست. بسیاری از اشکال روان آزردگی ها و اختلال های شخصیت، حاصل محرومیت کودک از مراقبت مادرانه و یا عدم ثبات رابطه کودک با چهره دلبستگی است. پژوهش حاضر برای بررسی رابطه سبک دلبستگی با افکار خودکشی سربازان در یک سازمان نظامی و تعیین نقش پیش بینی کنندگی آن در این زمینه انجام شد روش: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است که در سال 1394 روی 361 سرباز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در شهر مشهد انجام شد. ابزار مورد پژوهش شامل مقیاس افکار خودکشی بک و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال کولینز رید بود. برای تحلیل داده های آماری از ضریب پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که بی ن سبک دلبست گ ی دوسوگرا با افکار خودکشی، راب طه مثبت معنادار و ب ین سبک های دلبستگی ایمن و اج تناب ی با افکار خودکشی، رابطه منفی معناداری وجود دارد. بحث: با توجه به یافته های این پژوهش، سبک دلبستگی ایمن و سبک دلبستگی اجتنابی قادرند به طور معناداری افکار خودکشی را پیش بینی کنند. هم چنین یافته های این پژوهش، تأیید کننده نقش سبک دلبستگی ایمن در کاهش افکار خودکشی است.
اثربخشی سایکودراما بر تاب آوری سربازان دارای گرایش به خودکشی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
39 - 51
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی سایکودراما بر تاب آوری سربازان یکی از پادگان های نظامی استان اصفهان است. روش: از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری، شامل کلیه سربازان یکی از پادگان های نظامی اصفهان است که دارای گرایش به خودکشی بودند. تعداد 20 نفر از این سربازان با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه (10 نفر) آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمون افکار خودکشی بک (BSSI) و تاب آوری کونر دیویدسون به عنوان پیش آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. برای گروه آزمایش، مداخله فن های سایکودراما به مدت 10 جلسه 2 ساعته، هفته ای دو بار انجام شد و گروه کنترل در این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکردند. بعد از اتمام جلسات، هر دو آزمون مجدداً برای دو گروه اجرا شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس باهدف کاهش و حذف تأثیر متغیر همگام (پیش آزمون و جمعیت شناختی) استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد که کاربرد روش سایکودراما بر میزان گرایش به افکار خودکشی و تاب آوری سربازان مؤثر است و موجب کاهش گرایش به خودکشی و افزایش میزان تاب آوری سربازان شده است. بحث: در تبیین این یافته می توان گفت وجه امتیاز این رویکرد عملی بودن آن است؛ چراکه فرد مسئله اش را در صحنه مطرح می کند و خود در مورد راه حل های آن می اندیشد و با کشف راه حل های نهایی به تمرین آن در صحنه می پردازد.
مدل ساختاری افکار خودکشی بر اساس سبک های فرزندپروری با نقش واسطه ای عزت نفس و حمایت اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل علّی افکار خودکشی بر اساس سبک های فرزندپروری(سهل گیرانه، مستبدانه، مقتدرانه)و نقش میانجی حمایت اجتماعی و عزت نفس بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و براساس روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش،تمامی دانش آموزان دبیرستانی شهرایلام بودند که تعداد 390 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند. داده های مربوط به متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسشنامه های افکار خودکشی بک (1961)، حمایت اجتماعی فیلیپس (1986)، عزت نفس روزنبرگ(1965) و سبک های فرزندپروری بامریند(1973)، جمع آوری شدند.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری از طریق نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-26 استفاده گردید. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد سبک فرزندپروری مستبدانه بر افکارخودکشی اثر مثبتِ مستقیم و برعزت نفس و حمایت اجتماعی اثر منفی مستقیم دارد. همچنین سبک فرزندپروری مقتدرانه بر افکار خودکشی اثر منفیِ مستقیم و برعزت نفس و حمایت اجتماعی اثر مثبتِ مستقیم دارد. از طرفی سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر عزت نفس اثرمنفی مستقیم دارد اما این سبک برحمایت اجتماعی و افکار خودکشی اثر مستقیم معناداری نداشت. همچنین سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر افکار خودکشی با نقش میانجی حمایت اجتماعی اثر غیرمستقیم و معناداری نداشت. دیگر نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری سهل گیرانه، مستبدانه و مقتدرانه برافکار خودکشی با نقش میانجی عزت نفس اثر غیر مستقیم و معناداردارد و در نهایت شاخص های برازندگیِ مدل نهایی، از برازش مطلوب با داده های گردآوری شده حمایت کردند.