مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
انتخاب تأمین کننده
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۳
127 - 158
حوزه های تخصصی:
تصمیم گیری در مورد انتخاب تأمین کننده ی مناسب، یکی از اصلی ترین و مهم-ترین مؤلفه ها در مدیریت زنجیره ی تأمین است. امروزه، تأمین منابع موردنیاز سازمان ها، به یک رویکرد مهم تجاری تبدیل شده است، لذا انتخاب صحیح و اتحاد با تأمین کنندگان، می تواند یک مزیت رقابتی را در امر تولید مؤثرتر و کاراتر محصول یا خدمات در پی داشته باشد. برای حل مسئله ی انتخاب تأمین کننده ، مدل های زیادی تدوین و ارائه شده است. در این مقاله، علاوه بر در نظر گرفتن استراتژی تخفیف تدریجی، هزینه کمبود کالا نیز در نظر گرفته شده است که تا کنون مورد توجه نبوده است. دراین مدل تحقق دو هدف، یکی کمینه سازی هزینه خریدار و دیگری بیشینه سازی سطح کیفیت محصول مد نظر است. به منظور حل مدل پیشنهادی انتخاب تأمین کننده، الگوریتم جستجوی هارمونی بهبود یافته به کار گرفته شد. نتایج نشان می دهد که الگوریتم به کار گرفته شده به خوبی با الگوریتم های دقیق چه از لحاظ زمان انجام و چه از لحاظ کیفیت پاسخ رقابت می نماید. در نهایت چند مثال عددی برای تجزیه و تحلیل مدل ارائه گردیده است.
مدل برنامه ریزی تصادفی انتخاب تأمین کننده پایدار- تاب آور و تخصیص سفارش تحت ریسک های اختلال (مورد مطالعه: زنجیره تأمین ایران خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهکارگیری همزمان اصول پایداری و تابآوری در فرایند انتخاب تأمینکننده و تخصیص سفارش، نقش بسیار مهمی در دستیابی به پایداری و تداوم فرایندهای کسبوکار در شرایط وقوع اختلالها دارد. در این پژوهش، رویکردی ترکیبی، شامل ارزیابی و رتبهبندی تأمینکنندگان براساس معیارهای پایداری و مدلسازی مسئله انتخاب تأمینکننده پایدار- تابآور و تخصیص سفارش تحت ریسکهای اختلال معرفی میشود. درحقیقت، برای تعیین امتیاز پایداری تأمینکنندگان، یکی از تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره (VIKOR) به کار میرود که نتایج حاصل از آن، پارامتر ورودی برای مدل ریاضی است. مدل ریاضی پیشنهادی از نوع برنامهریزی تصادفی دومرحلهای با هدف حداقلسازی هزینه کل و بیشینهسازی عملکرد پایداری در شرایط اختلال است که با استفاده از روش محدودیت اپسیلون حل و برای بررسی اثر تغییر پارامترها بر نتایج نهایی، تحلیل حساسیت نیز انجام میشود. همچنین برای نشاندادن عملکرد مدل پژوهش، از موردی مطالعاتی (زنجیره تأمین ایرانخودرو) استفاده میشود. نتایج نشان میدهد با افزایش ضریب اهمیت عملکرد پایداری در زنجیره تأمین، ارزش کلی فرایند تأمین در زمان اختلالها افزایش مییابد و منبعیابی چندگانه و استفاده از ظرفیت منعطف تأمینکنندگان، یک استراتژی مؤثر تابآور برای کاهش شدت اختلالهاست.
ارزیابی و بهبود عملکرد با کمک مدل سازی ریاضی مفهوم هزینه کل مالکیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۴
46 - 71
حوزه های تخصصی:
شیوه های سنتی ارزیابی و انتخاب تأمین کننده غالباً تعداد قابل ملاحظه ای از هزینه ها را نادیده می گیرند و درنتیجه ارائه رویکردی جامع که تمام هزینه های مربوط به یک خدمت یا تولید را در نظر بگیرد، در فرآیند ارزیابی و مدیریت زنجیره تأمین ضروری به نظر می رسد. برای این منظور مفهوم "هزینه کل مالکیت" شاخصی مناسب برای ارزیابی عملکرد و درنتیجه راهکاری مطلوب برای بهبود بهره وری محسوب می شود. این شاخص ابزار خرید و فلسفه ای است که به دنبال درک هزینه های واقعی خرید یک کالا یا ارائه یک خدمت معین از تأمین کننده ای خاص است. این مدل منجر به کاهش هزینه های احتمالی یک سرمایه گذاری یا خرید شده و درنتیجه در بهبود بهره وری تأثیرگذار خواهد بود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد چندگانه مفهوم هزینه کل مالکیت در انتخاب و ارزیابی عملکرد تأمین کنندگان سازمان ها و نهایتاً ارائه یک مدل ریاضی برای تبیین مناسب این مفهوم است. پس از ارائه مدل ریاضی نهایی، شاخصی جهت ارزیابی عملکرد تأمین کنندگان بر اساس هر یک از ابعاد مفهوم هزینه کل مالکیت ارائه می شود، این شاخص برای تصمیم گیرندگان سازمانی این امکان را فراهم می آورد تا با مقایسه هر یک از تأمین کنندگان آنها ازنظر ابعاد گوناگون مفهوم هزینه کل مالکیت، دست به انتخاب کاراترین و مناسب ترین تأمین کننده، با حداقل هزینه کل زده و درنتیجه بهره وری سازمانی را افزایش دهند. در انتها نیز شاخص پیشنهادی با کمک نمونه مطالعاتی از یک شرکت خودروسازی تشریح گردیده است.
طراحی مدل جدیدی برای تولید لامپ های LED با در نظر گرفتن تأثیر کیفیت مواد اولیه بر نرخ بازگشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تولید و عملیات سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
115 - 137
حوزه های تخصصی:
مدیریت زنجیره تأمین به علت ایجاد مزیت های رقابتی، همچون کاهش هزینه ها و افزایش سطح خدمات به مشتری، همواره مدنظر پژوهشگران بوده است؛ با این حال، مدل های ریاضی ای که شرایط خاص زنجیره تأمین امروزی را در نظر بگیرد، بسیار اندک است. تأثیر عواملی همچون سطح کیفیت تولید بر نرخ اقلام بازگشتی، ازجمله موضوعاتی است که کمتر به آن توجه شده است. در این پژوهش، مدل ریاضی مسئله زنجیره تأمین حلقه - بسته با در نظر گرفتن انتخاب تأمین کننده و تأثیر سطح کیفیت مواد اولیه تولیدی بر نرخ بازگشتی توسعه داده شده است. زنجیره تأمین مدنظر، زنجیره ای دوسطحی و حلقه - بسته است که به صورت چنددوره ای مدل سازی شده است. مورد مطالعاتی نیز مسئله واقعی تولید و بازیافت لامپ های LED است. مشتریان در صورت معیوب بودن کالا می توانند کالا را به مراکز جمع آوری تحویل دهند و کالای نو دریافت کنند. مقدار بازگشتی در هر دوره، به سطح کیفیت تولید مربوط است؛ اما سطح کیفیت تولید نیز به کیفیت مواد اولیه ای وابستگی دارد که تأمین کنندگان تهیه کرده اند و بدین ترتیب، نرخ کالاهای بازگشتی به طور غیرمستقیم از کیفیت مواد اولیه تأثیر می گیرد که براساس مطالعات انجام شده، به این موضوع در پژوهش های پیشین توجه نشده است. مدل سازی نهایی به صورت برنامه ریزی عدد صحیح خطی انجام شده و برای اعتبار سنجی مدل، تحلیل حساسیت و مقایسه نتایج با وضع موجود به کار رفته است.
بهینه سازی استوار انتخاب تأمین کننده و تعیین اندازه انباشته چندمحصولی، تحت تقاضای تصادفی و چندکلاسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
193 - 225
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، مسئله انتخاب تأمین کننده و تخصیص سفارش چندمحصولی و چنددوره ای موردتوجه قرار گرفته است. تقاضای کالاها غیرقطعی و دارای کلاس های مختلف است. به دلیل تشابه برخی کالاها، امکان جایگزینی بخشی از تقاضای آن ها با یکدیگر وجود دارد. در صورت کمبود موجودی یک کالا و عدم تأمین آن از طریق موجودی کالاهای جایگزین، بخشی از کمبود به صورت فروش از دست رفته و بخشی به صورت پس افت درمی آید. تأمین کنندگان می توانند سیاست تخفیف برای تمامی واحدها داشته باشند. برای مواجهه با عدم قطعیت تقاضا، حالت های ممکن تقاضا به صورت سناریوهای احتمالی تعریف شده اند و از رویکرد بهینه سازی استوار ارائه شده توسط مالوی و همکاران (1995)، استفاده شده است. تابع هدف مسئله، حداقل سازی مجموع هزینه های خرید، حمل و نقل، نگهداری، جایگزینی، فروش از دست رفته و پس افت است. برای اعمال سیاست های مدیریت در زمینه انتخاب تأمین کنندگان، حدود بالا و پایین برای تعداد تأمین کنندگان هر گروه کالا به صورت محدودیت تعریف شده است. پویا بودن تقاضا در یک افق چنددوره ای، ترکیب فروش از دست رفته و پس افت و چند کلاسه بودن تقاضا، مسئله ای ایجاد می کند که تاکنون مدلی برای آن ارائه نشده است. زنجیره های تأمین بسیاری وجود دارد که محصولاتی را به بازار عرضه کرده اند و باید قطعات یدکی مورد نیاز آن ها را تأمین کنند. نتایج این پژوهش به تصمیم گیری بهینه درباره سفارش دهی قطعات در این شرکت ها کمک می کند.
مدل انتخاب تأمین کننده، تخصیص سفارش و قیمت گذاری در مدیریت زنجیره تأمین چند کالایی تک دوره ای و چند تأمین کننده با رویکرد روش های سطح پاسخ و الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 23
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از موضوع های مهمی که خرده فروشان با آن مواجه اند، مسئله انتخاب تأمین کننده به منظور سفارش کالا، تخصیص کالا به تأمین کنندگان و قیمت گذاری کالاهاست. هدف این مقاله، ارائه مدل انتخاب تأمین کننده، تخصیص سفارش و قیمت گذاری چندکالایی، همراه با تقاضای تصادفی و خرید از تأمین کننده با تخفیف کلی است.
روش: روش مقاله، مدل سازی کمّی از طریق ارائه مدل ریاضی است. در این پژوهش یک مدل مختلط غیرخطی عدد صحیح تک هدفه طراحی شده است. تقاضای کالاها مبتنی بر قیمت، به صورت تصادفی جمعی است. برای تخمین تابع درآمد، از تکنیک روش شناسی سطح پاسخ، برای حل مدل، از الگوریتم ژنتیک متناسب سازی و برای تنظیم پارامتر الگوریتم ژنتیک، از روش تاگوچی استفاده شده است. به منظور صحت بخشیدن به روش پیشنهادی، 9 مسئله با مقادیر مختلف کالا و سطوح مختلف واریانس های متغیر تصادفی تقاضا حل شد و مقایسه ای میان نتایج آن در مسائل با ابعاد کوچک با نتایج در حل مدل در نرم افزار لینگو به عمل آمد تا عملکرد الگوریتم بررسی شود.
یافته ها: در مقایسه میان نتایج الگوریتم ژنتیک و حل مدل در نرم افزار لینگو، اختلاف کمی مشاهده شد. همچنین با حل مدل برای مثال های مدنظر با استفاده از روش پیشنهادی، مشخص شد که با افزایش واریانس متغیر تصادفی تقاضا، میزان سود نیز کاهش می یابد.
نتیجه گیری: در نظر گرفتن هم زمان مسئله انتخاب تأمین کننده، تخصیص سفارش و قیمت گذاری، به خرده فروشان برای بهبود تصمیم گیری کمک می کند. همچنین تقاضای مبتنی بر قیمت و شرایط مختلف تخفیف، مفروض هایی هستند که به کاربردی تر شدن مدل منجر می شوند. پس از حل مدل برای مسائل مختلف، مشخص شد که با افزایش عدم قطعیت در تقاضا، میزان سود کاهش می یابد. الگوریتم ژنتیک نیز برای مدل مختلط غیرعددی صحیح انتخاب تأمین کننده، تخصیص سفارش و قیمت گذاری، کارایی مناسبی دارد.
طراحی یک سیستم خبره برای ارزیابی و انتخاب تأمین کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۷ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
385 - 403
حوزه های تخصصی:
یکی از فاکتورهای مهم در مدیریت زنجیره تأمین، انتخاب تأمین کننده مناسب است، به طوری که تصمیم گیری صحیح در این مورد سبب کاهش هزینه های خرید، ایجاد رابطه پایدار با تأمین کننده ها و تقویت استراتژی رقابتی در بازار می شود. در این مقاله ابتدا با بررسی مقالات مرتبط، معیارهای مهم در امر انتخاب به دست آمد و سپس با روش دلفی فازی، وزن دهی معیارها و ارزیابی گزینه ها انجام گرفت. با رتبه بندی گزینه ها به روش تاپسیس فازی، پنج آستانه به دست آمد که با استفاده از این آستانه ها می توان گزینه ها را به چهار دسته درجه یک، درجه دو، درجه سه و نامناسب تقسیم کرد. نتایجی که تا این مرحله به دست آمد، به دانش و قوانین سیستم خبره پیشنهادی تبدیل شد. با استفاده از پوسته سیستم خبره جاوا، طراحی و پیاده سازی سیستم، طوری انجام گرفت که در آینده هم بتوان پایگاه دانش آن را بهنگام کرد. برای ایجاد یک رابط گرافیکی کاربر پسند از زبان جاوا کمک گرفته شد. سیستم پیشنهادی و افراد خبره، جداگانه چندین نمونه را ارزیابی کردند که پس از مقایسه، نتایج به طور قابل قبولی به هم نزدیک بودند.
مدل تلفیقی اولویت بندی فازی و پرومته برای انتخاب تأمین کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
467 - 486
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان از ارکان مهم مدیریت زنجیره تأمین است. تاکنون پژوهشگران با اتکا به نظریه مجموعه های فازی، راهکارهایی را برای مواجهه با عدم اطمینان نشئت گرفته از شرایط مبهم و سربسته مسئله چندمعیاره انتخاب تأمین کنندگان ارائه داده اند. با وجود این، پیچیدگی محاسبات در روش های سنتی وزن دهی فازی یکی از ایرادهای وارد بر این روش ها بوده است. در این مقاله، برای پرهیز از این پیچیدگی ها، استفاده از روش اولویت بندی فازی پیشنهاد شده است. این روش به فازی زدایی اعداد فازی شده و استانداردسازی بردار وزن اهمیت شاخص ها نیازی ندارد و می تواند بدون اتکا به مقایسه های زوجی خبرگان و با استفاده از مدل بهینه سازی فازی، بهترین ماتریس وزن های اهمیت را ارائه دهد. ترکیب نتایج این روش با روش رتبه بندی پرومته، چارچوب اثربخشی را برای حل مسئله ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان ارائه داده است. به کارگیری این چارچوب برای ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان قطعات یکی از شرکت های خودروسازی ایران، مؤید این ادعا است
انتخاب تأمین کننده با استفاده از روش ترکیبی مبتنی بر محاسبه ارزش در محیط فازی نوع 2 (مطالعه موردی شرکت مهندسی نصر نیروی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش شدید رقابت در بازارهای جهانی، توسعه تکنولوژی و ضرورت توجه به کارایی، کیفیت و هزینه تولیدات، موجب شده است تا شرکت های تولیدی و خدماتی، در جهت توسعه کسب و کار و بقا در بازار، نیازمند همکاری با شرکت ها و مؤسسات دیگری با عنوان تأمین کنندگان باشند. تأمین کنندگان می توانند بر کیفیت، قیمت و بسیاری از عوامل اثرگذار بر فروش محصولات تأثیرگذار باشند و این موضوع ضرورت توجه به مبحث انتخاب تأمین کننده مناسب را ضروری می کند. در این پژوهش در ابتدا، عوامل مؤثر بر انتخاب تأمین کننده و ارزش هریک از معیارهای مؤثر در انتخاب تأمین کننده، با استفاده ازنظر خبرگان سازمان و با بهره گیری از اعداد فازی نوع2 بررسی و شاخص ارزش خرید از هر تأمین کننده، بر مبنای روش مهندسی ارزش محاسبه می شود. در انتها با توجه به عوامل کمی شامل قیمت، میزان خرید و نرخ خرابی و با استفاده از یک مدل چندهدفه که در نرم افزار گمز حل شده است، میزان سفارش خرید از هریک از تأمین کنندگان مشخص شده است. در این پژوهش عدم قطعیت موجود در بررسی مسائل کیفی از 2 جنبه مدنظر قرار گرفته است؛ هم از این لحاظ که اعضای مجموعه تخصیص داده شده به هر معیار، قطعی نیست و فازی است و دوم آنکه درجه عضویت این اعداد فازی نیز قطعی نیست و با تغییرات همراه است.
رویکرد یکپارچه برای انتخاب تأمین کننده پایدار بر اساس روش بهترین بدترین و نظریه مجموعه های راف (مورد مطالعه: شرکت ایران خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
9 - 38
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مطالعات زیادی در خصوص چگونگی انتخاب تأمین کننده پایدار صورت گرفته است و برای این منظور، مدل ها و روش های مختلفی در محیط های فازی و قطعی پیشنهاد شده است. در این پژوهش برای انتخاب تأمین کننده پایدار، یک مدل جدید بر اساس روش بهترین - بدترین که با تئوری مجموعه های راف بهبود یافته است، ارائه می شود. یکی از مزایای روش پیشنهادی، مدل کردن عدم قطعیت مربوط به ارزیابی های شخصی و صفر کردن خطای قضاوت ذهنی تصمیم گیرنده، با استفاده از رویکرد جدول تصمیم گیری می باشد. همچنین با استفاده از مفهوم آنتروپی شرطی در مجموعه های راف، معناداری (اهمیت) معیارها محاسبه می گردد و انتخاب بهترین و بدترین معیار و نیز انجام مقایسات زوجی در روش بهترین - بدترین، بر این اساس صورت می گیرد. با بهره گیری از این رویکرد، نرخ ناسازگاری روش بهترین - بدترین در تمامی مراحل صفر می شود. در ادامه از دو روش TOPSIS و SAW برای تعیین وزن تأمین کنندگان استفاده شده است و نتایج با هم مقایسه گردیده است. برای اثبات قابلیت مدل، شرکت ایران خودرو به عنوان مطالعه موردی، برای مسأله انتخاب تأمین کنندگان پایدار، در نظر گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که در رتبه بندی تأمین کنندگان شرکت ایران خودرو بر اساس شاخص های پایداری، شرکت ایساکو در رتبه اول قرار دارد.
یک رویکرد نظریه بازی ها در مسئله انتخاب تأمین کننده با در نظر گرفتن دو سناریوی همکاری و قرارداد تخفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۹
147 - 175
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مسئله انتخاب تأمین کننده در دو حالت همکاری و رقابتی موردبررسی قرارگرفته است. تأمین کنندگان محدودیت ظرفیت نداشته و بر اساس سیاست ارسال در حین تولید رفتار می کنند. دو سناریوی قرارداد فروش با استفاده از روش های تئوری بازی ها در نظر گرفته شده است. سناریوی اول شامل بازی همکارانه در قرارداد قیمت عمده فروشی و تقسیم سود به سه روش شاپلی، ارزش و روش حداقل هسته است. سناریوی دوم، بازی رقابتی استکلبرگ شامل سیاست تأمین کننده رهبر در قرارداد تخفیف است. در این تحقیق با بررسی ویژگی های ساختار بازی، نشان داده شده است که مدل بازی همکارانه جوابی پایدار در راستای کاهش هزینه های کل سیستم دارد و هزینه فرصت هر واحد ظرفیت تولید، دارای نقشی تعیین کننده در مسئله انتخاب تأمین کننده است. پس از تعیین توابع عایدی بازیکن ها در هر سناریو، نقاط تعادل بازی مشخص شده و نهایتاً با حل یک مثال عددی، عایدی هرکدام از بازیکن ها و کل زنجیره مقایسه شده است. منافع کل زنجیره در حالت همکاری بهتر از حالت رقابتی است. خریدار بیشترین منفعت را در تقسیم سود به روش ارزش کسب می کند در حالیکه روش شاپلی بیشترین منفعت را برای تأمین کنندگان دارد.
بهینه سازی دسترس پذیری – افزونگی در چندین سیستم سری – موازی چند حالته به صورت توام با در نظر گرفتن خرابی های چند مرحله ای و امکان انتخاب تامین کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
230 - 252
حوزه های تخصصی:
مقدمه و اهداف: با توجه به رقابتی شدن بازار و جهانی شدن آن نیاز به دسترس پذیری در طراحی محصول در دهه های اخیر موردتوجه قرارگرفته است. امروزه دسترس پذیری شامل نیازمندی های عملکردی، استفاده از استانداردها، طراحی، پیش بینی دسترس پذیری، مدل سازی دسترس پذیری و بازیابی و بررسی آن است. یکی از اهداف دسترس پذیری، طراحی سیستم هایی با حداکثر دسترس پذیری است. دسترس پذیری یک سیستم معمولاً به واسطه بهبود دسترس پذیری هر یک از اجزاء یا تخصیص اجزای مازاد بهبود می یابد. این بهبودها در عمل به واسطه استفاده از مواد بهتر، فرآیند ساخت بهتر، اصول طراحی استفاده شده و غیره ایجاد می شود. روش ها: در این پژوهش، یک رویکرد نوآورانه برای بهینه سازی چندین سیستم سری موازی چندحالته بررسی می شود. این رویکرد به جای محدود کردن بهینه سازی به یک سیستم به صورت جداگانه، به بهینه سازی هم زمان چندین سیستم و بهبود کارایی و عملکرد کلی آن ها می پردازد. در این سیستم ها، تعدادی زیرسیستم موازی قرار دارند که هر یک از این زیرسیستم ها دارای اجزای چندحالته است. این اجزا می توانند در حالت های مختلف عمل کنند و با ترکیب این حالت ها، عملکرد متفاوتی را ارائه دهند. یکی از نکات مهم موردتوجه در این مدل، تأثیر نرخ های خرابی چندمرحله ای بر سیستم ها است که از طریق ترسیم نمودار حالت به وضوح بررسی می شود. فرضیه های مختلفی در این مدل در نظر گرفته می شود؛ از جمله قابلیت انتخاب تأمین کننده با شرایط متفاوت، با در نظر گرفتن محدودیت های موجود در سیستم. علاوه بر این، اثرات فعالیت های فنی و سازمانی بر روی بازه های پیوسته بهینه سازی سیستم ها نیز بررسی و تحلیل می شود. در پایان با استفاده از الگوریتم فراابتکاری ژنتیک، مدل ارائه شده بهبود می یابد و نتایج حاصل از آن نشان می دهد که عملکرد سیستم به طور کامل بهبود یافته است. یافته ها: در این پژوهش یک مدل بهینه سازی ریاضی برای مدل سازی مسئله موردبررسی تحت مفروضات مطرح شده ارائه می شود؛ همچنین برای نمونه یک نوع مثال عددی در شرایطی که تابع توزیع انتقال حالت نمایی و فعالیت های فنی و سازمانی با شدت عملکرد مختلف هستند، ارائه می شود. در این نمونه، فرض می شود که نرخ عملکردی هر زیرسیستم با مجموع نرخ عملکردی اجزا آن و عملکرد سیستم با حداقل نرخ عملکردی زیرسیستم ها برابر است. می توان با توجه به توضیحات داده شده احتمال دسترس پذیری سیستم را محاسبه و هزینه سیستم را نیز می توان با استفاده از تابع هدف مدل محاسبه کرد. در مرحله بعد با استفاده از الگوریتم ژنتیک، مثال های ارائه شده حل و نتایج آن گزارش می شود.نتیجه گیری: با مطالعه مقاله ها و پژوهش های سال های اخیر می توان دریافت که همواره پژوهشگران عرصه مدل های تخصیص افزونگی، چه در زمینه سیستم های باینری و چه سیستم های چندحالته، کوشیده اند تا با در نظر گرفتن فرضیه های جدید و یا حذف کردن فرضیه های ساده سازی که از سال های گذشته در مبانی نظری این مدل ها باقی مانده بود، شرایط این نوع مسائل را به دنیای واقعی نزدیک تر کنند و به سؤال های بیشتری که ذهن تصمیم گیرندگان چنین سیستم هایی را در امر بهینه سازی مشغول کرده بود، پاسخ دهند. این رویکردها از سوی پژوهشگران به نام این موضوع اهمیت و ضرورت ارائه مدل های بهینه سازی ریاضی با در نظر گرفتن همه شرایط و محدودیت های سیستمی کاربران و مدیران را بیش ازپیش مهم تر کرده است. در این پژوهش نیز نشان داده شده است که می توان با افزایش ابعاد بهینه سازی مسائل تخصیص افزونگی، مدل هایی را تنظیم کرد که با دنیای واقعی انطباق بیشتری دارند.
ارائه ی چارچوبی برای انتخاب تأمین کننده ناب، چابک و تاب آور در زنجیره تأمین صنایع غذایی با رویکرد ترکیبی تصمیم گیری چند معیاره و اعداد راف مورد مطالعه: سازمان اتکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
125 - 171
حوزه های تخصصی:
رقابت میان شرکت ها و زنجیره تأمین آن ها، سبب شده است تا هر سازمان تلاش خود را به همکاری با بهترین تأمین کنندگان و شرکای تجاری منعطف سازد. انتخاب تأمین کنندگان مناسب برای هر سازمانی می تواند مزیت رقابتی پایدار ایجاد کرده و به سودآوری آن کمک نماید. سازمان اتکا نیز از این مسئله مستثنی نیست و با توجه به این که سازمان، وظیفه ی تأمین نیازهای مصرفی، اقلام و نیازمندی های عمومی نیروهای مسلح را برعهده دارد، مستلزم همکاری با بهترین تأمین کنندگانی است که بتوانند نیازها و چالش های سازمان را برطرف سازند. وجود اتلاف ، عدم برخورداری از انعطاف پذیری، وجود راهبردهای غیرکارآمد و همچنین ریسک رخداد اختلالات، از جمله چالش های سازمان است، به همین علت، این پژوهش با هدف پاسخ به این نیاز، به ارائه ی چارچوبی برای انتخاب تأمین کننده ناب، چابک و تاب آور در زنجیره تأمین سازمان اتکا پرداخته است. در راستای رسیدن به این هدف، ابتدا از طریق مطالعه ی ادبیات موضوع، معیارهای انتخاب تأمین کننده ناب ، چابک و تاب آور، شناسایی شد و سپس با استفاده از روش غربالگری فازی معیارهای مورد نظر بومی سازی شدند. در گام بعد، به کمک روش ترکیبی بهترین-بدترین و اعداد راف، معیارها بر اساس میزان اهمیت وزن دهی شدند، که در نتیجه ی آن مهم ترین معیارهای شناسایی شده، معیارهای «همکاری و هماهنگی» از رویکرد تأمین تاب آور، «توسعه ی اعتماد» از رویکرد تأمین چابک و «کیفیت محصول» از رویکرد تأمین ناب، می باشند. همچنین، جهت بررسی قابلیت های چارچوب پیشنهاد شده، 4 تأمین کننده در صنایع کنسروسازی انتخاب گردیدند و به کمک روش ویکور راف، رتبه بندی شدند؛ در نتیجه ی آن، شرکت کنسروسازی قائمشهر به عنوان رتبه اول انتخاب شد.