مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
جغرافیای تاریخی
منبع:
کاشان شناسی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۸۴ شماره ۱
88 - 101
تاریخ قم از مهمترین کتب تاریخ محلی ایران است که اطلاعات بسیار سودمندی از اوضاع تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی ناحیه قم در سده های آغازین دوره اسلامی ارائه می دهد و از آنجا که در آن دوران، کاشان مهمترین و بزرگترین رستاق از کوره قم بوده است، این کتاب، اطلاعات ارزنده ای از تاریخ و جغرافیای تاریخی این منطقه به دست می دهد. در این مقال سعی شده است به آبادیهای منطقه کاشان که در تاریخ قم، وصفی از آنها آمده – به ویژه کاشان، اردهال، راوند، نوش آباد، ابروز، درام، بطریده، ورازآباد- در مقایسه با دیگر منابع تاریخی شناخته شده پرداخته شود.
تحلیل نظرگاه سیاحان غربی دوره صفوی و قاجار(مطالعه موردی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
در این نوشتار، بیست سفرنامه از سیاحان مطرح که در فاصله حکومت شاه عباس اول صفوی تا زمان مشروطه، از کاشان بازدید کرده اند، مورد پژوهش قرار گرفته است. دیده ها و شنیده های یک سیاح در باب کاشان بررسی شده و با نظریات دیگر سیاحان در همان دوره و در دوره های دیگر و نیز با وضع موجود سنجیده شده است. با این روش: حت و سقم گزارشات آن ها معلوم می شود. از سیاحان دوره صفوی، شاردن، آنتونی و رابرت شرلی، تاورنیه، فیگوئروا، دلاواله، هربرت و اولئاریوس انتخاب شدند که گزارش های آن ها عمده مطالب سیاحان دوره صفوی است. از سیاحان دوره قاجار نیزپولاک، براون، کرزن، سایکس، دوبد، اولیویه، فلاندن، سرسی، گوبینو، دیولافوا، اوبن و پاتینجر انتخاب شدند. مطالب سیاحان در نظمی منطقی باتوجه به جغرافیای تاریخی منطقه کاشان ذیل عنوان های تقسیمات کشوری، راه ها، موقعیت جغرافیایی و شکل شهر کاشان، آب وهوا، تأمین آب شهر، باروی شهر، کوچه ها و شهرسازی، مساجد و بناهای متبرکه، زلزله، بازار، خانه ها، تلگراف خانه، باغ فین، جمعیت، اقلیت ها، حاکم کاشان: نعت، ضراب خانه، کشاورزی، مواد معدنی، اعتقادات و باورهای واقعی و خرافی، جنگ های حیدری نعمتی، سرگرمی، لباس زنان، زنان، ترس، عقرب، حشرات و بیماری ها، گویش، آشپزی، تغییر دید اهالی نسبت به سیاحان، کاشان در یک نگاه با هم سنجیده شده است و در پی یافتن ارتباط معناداری بین نوع گزارش های سیاح و دوره تاریخی و نیز شغل و شخصیت سیاح می باشد.
جغرافیای تاریخی خلیج فارس از منظر جغرافیای جهان باستان
خلیج فارس به عنوان یکی از آبراه های مهم آزاد جهان از نقطه نظر اقتصادی، فرهنگی، تجاری و سیاسی از دوران باستان تاکنون از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. در این مقاله تحول واژه خلیج فارس و حدود و ثغور آن در منابع یونان باستان و متون تاریخی و جغرافیایی عرب اسلامی، بخصوص کتاب های مسالک و الممالک به روش توصیفی و تحلیلی بررسی می شود. نتایج مقاله نشان می دهد خلیج فارس از هزاره های پیش از میلاد تاکنون به همین نام مشهور بوده است. در تمام متون و نقشه های دوره باستان و عربی اسلامی خلیج فارس با گستره ای وسیع تر ازآنچه امروز به این نام خوانده می شود شامل خلیج فارس، دریای عمان، اقیانوس هند و دریای سرخ بوده و با عناوینی چون دریای پارس، بحر فارس و خلیج الفارسی نامگذاری شده است.
جغرافیای تاریخی منطقه ارمنیه از منظر مورخان و جغرافی دانان مسلمان (از قرن اول تا نهم هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: منطقه ارمنیه با وسعتی حدود 30 هزار کیلومترمربع در شمال غرب فلات ایران در منطقه قفقاز جنوبی میان دریای سیاه و خزر و در مرز آسیا و اروپا قرار دارد. این سرزمین امروزه حدود و قسمت های جغرافیایی مشخصی دارد، اما در متون جغرافیایی و تاریخی متقدم به گونه ای متفاوت معرفی شده است. سرزمین کنونی ارمنیه (ارمنستان) شامل مناطق گرجستان در شمال، خانات ایروان در مرکز، خانات نخجوان در جنوب و خانات قره باغ در جنوب شرق است که در پاره ای از آثار مورخان و جغرافی دانان مسلمان از آنها یاد و در این آثار برای هر منطقه نام خاصی بیان شده است.هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی جغرافیای تاریخی منطقه ارمنیه از منظر مورخان و جغرافی دانان مسلمان از قرن اول تا نهم هجری قمری است؛ یعنی دورانی که در آن بیشترین کتاب ها و تألیفات تاریخی و جغرافیایی ضبط و نگارش شده است.روش: روش و رویکرد این پژوهش، بنیادی و ازنظر روش شناسی، توصیفی تحلیلی و برمبنای شیوه مطالعه منابع دسته اول کتابخانه ای است.نتایج: نتایج و یافته های این پژوهش نشان می دهد جغرافیای تاریخی ارمنیه، وجه تسمیه و حدود جغرافیایی این سرزمین برپایه متون تاریخی و جغرافیایی متقدم، گاه به شکلی متفاوت با وضعیت فعلی این سرزمین آورده شده است.در پژوهش حاضر برای نخستین بار به شکلی مبسوط جغرافیای تاریخی منطقه ارمنیه به مثابه منطقه ای مهم و سوق الجیشی، ازلحاظ تاریخی بررسی شده است؛ منطقه ای که طی تاریخ چند هزارساله خود ازلحاظ جغرافیایی و مذهبی، محل مناقشه قدرت ها و دولت های هم جوار خود بوده است.
تاریخچه ی سامانه اطلاعات جغرافیای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
113 - 130
حوزه های تخصصی:
نبود پژوهش های روشمند در جغرافیای تاریخی و آمیختن تاریخ محلی با آن، همواره مورد اعتراض صاحب نظران تاریخ در ایران بوده و راه حلی برای برون رفت از این مشکل هنوز ارائه نشده است. مقاله حاضر می کوشد به روش توصیفی تحلیلی به تبیین مسأله یادشده پرداخته و سپس از جی آی اس تاریخی (HGIS) به عنوان راه حلی برای آن سخن گوید. «سامانه اطلاعات جغرافیایی»، از ابزارهای رایانه ای نوظهور، در بسیاری از دانش ها از جمله زمین شناسی، جغرافیا و نقشه برداری کاربرد دارد. به تناسب کاربرد این سامانه در علم جغرافیا و با توجه به تلاقی جغرافیا و تاریخ در جغرافیای تاریخی، می توان از این ابزار در مطالعات جغرافیایی مربوط به گذشته نیز بهره برد. با این همه، اگرچه این سامانه از مدتی پیش در علوم متعددی به کار رفته، تا دهه پایانی سده 20م بسیاری از مورخان و پژوهش گران حوزه جغرافیای تاریخی از قابلیت های آن در مطالعات تاریخی آگاهی چندانی نداشتند. با آگاهی از ظرفیت این سامانه در تحلیل جغرافیایی گذشته، شاخه ای نو از آن با عنوان سامانه اطلاعات جغرافیایی تاریخی (HGIS) شکل گرفت. سامانه مذکور با ترسیم نقشه های ثابت و پویا و همچنین تصاویر سه بعدی و نشان دادن توپوگرافی محل واقعه و عناصر دخیل در آن، جغرافیای رویداد های تاریخی را در برابر دیدگان مورخ مجسم ساخته و بدین وسیله، زمینه را برای پرده برداشتن از زوایای پنهان رخدادهای تاریخی فراهم می کند.
معمای یمن در بخش ساسانی شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یمن امروز در روزگار باستان چنین نامی نداشت و اگر دولت «حِمیَر» از حبشه شکست نمی خورد چه بسا این کشور را با نامی می شناختیم که از نام این دولت سرچشمه گرفته بود، همچنان که هاماوران در شاهنامه برگرفته از حمیر است. از سوی دیگر در شاهنامه یمن بارها به جایی اطلاق شده که ربطی به یمن امروزی ندارد؛ بررسی پادشاهی یزدگرد یکم در شاهنامه فردوسی نشان می دهد که دست کم در مقطعی از دوره ساسانی قلمروی حیره را یمن می نامیدند. برای توضیح این تناقض باید گفت که برخلاف انتظار واژه یمن در اصل یک واژه عربی نیست بلکه ریشه عبری دارد و در کاربردش به عنوان جاینام به معنی جنوب است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که منشأ اطلاق این جاینام به حیره و یمن امروزی وجود جامعه پرشمار و بانفوذ یهودیان در دو منطقه میانرودان و شبه جزیره عربستان بوده است. ضمن اینکه در هر دو منطقه یهودیان موفق به کسب نفوذ سیاسی شده بودند و در ایران یزدگرد یکم دختر پیشوای یهودیان ایران را به همسری برگزید. در این دوره نفوذ یهودیان در دربار ایران به حداکثر خود رسید که یکی از پیامدهای آن اقتباس اطلاق یمن به حیره در دیوان ساسانی و ورود آن به خداینامه بود.
نقش جغرافیای تاریخی در کمک رسانی به مطالعات تاریخی با تأکید بر مسالک و ممالک اصطخری
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
80 - 90
حوزه های تخصصی:
جغرافیای تاریخی، گرایشی جدید در دانش های امروزی است که سه نظر درباره آن وجود دارد: زیرمجموعه تاریخ است؛ زیرمجموعه جغرافیاست؛ علمی مجزاست. در رابطه با این گرایش باید چنین گفت که این علم، فراتر از جغرافیا و تاریخ است و این دو باید از این گرایش جدید به عنوان یک منبع غنی، سود لازم را از هر نظر ببرند. آثار جغرافیای تاریخی که در اسلام و ایران، در این تحقیق مورد استفاده بوده اند، در تمام وجوه علوم انسانی و حتی علوم طبیعی، دارای نظریه و مطالب لازم می باشند. در مطالعات بین رشته ای می توان به نقش بسیار مؤثر جغرافیای تاریخی در تعمیق و ژرفابخشی مطالعات تاریخی اشاره نمود. با توجه به متون جغرافیایی مسلمانان که همان جغرافیای تاریخی به سبک قدیم هستند، می توان با ذکر مصادیقی از متن یک اثر با عنوان مسالک و ممالک اثر اصطخری و مطالب تاریخی به کار برده شده در آن، صحت گفته های مذکور را تا حدود زیادی اثبات کرد.
اهمیت بهره گیری از متون جغرافیای تاریخی و سفرنامه ها برای شناخت جایگاه شهر همدان در دوران اسلامی
حوزه های تخصصی:
شهر همدان به لحاظ ویژگی های منحصر به فرد اقلیمی و ساختار شهری، از دوران پیش از اسلام، همواره به عنوان یکی از شهرهای شاخص در ناحیه غرب ایران به حساب می آمده است. استقرار اعراب و خاندان های گوناگون در طول سده های اسلامی در نواحی مختلفی از همدان، منجر به ایجاد تغییر و تحولات عمده ای در بافت شهری گردید. پیرامون تغییر و تحولات و توسعه بافت شهری همدان اسناد تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی مهمی از دوران اسلامی برجای مانده است. حال این پرسش مطرح می گردد که آیا متون تاریخی قادر خواهند بود تا زمینه ها، دلایل و فرآیند، توسعه شهر در طی دوران اسلامی را روشن سازند؟ آیا با اتکا به اطلاعات تاریخی می توان چگونگی سازمان فضایی این شهر در روزگار اسلامی و در زمان انتقال به دورە قاجار را معلوم داشت؟ بر مبنای پرسش های فوق، هدف پژوهش حاضر، بررسی تداوم حیات در بافت شهری همدان است. در این مقاله با بهر ه مندی از روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به متون جغرافیایی و تاریخی، حیات شهر همدان را مورد ارزیابی قرار می دهیم تا بتوان با بررسی دلایل جغرافیای طبیعی و بافت کهن شهری، شاخص تداوم حیات این شهر کهن را نمایان سازیم
کاربرد جغرافیای تاریخی در آموزش تاریخ (مطالعه موردی: جغرافیای تاریخی کردستان در دوره مغولان)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای تاریخی، پژوهشی میان رشته ای تاریخ و جغرافیا است. بررسی تأثیرات محیط جغرافیائی بر وقایع تاریخی، سیر تکامل حکومت ها و تحولات مرزی موضوع اصلی این علم است. جغرافیای تاریخی که بر مکان به عنوان یکی از ارکان علم تاریخ تأکید دارد در آموزش تاریخ کاربرد زیادی دارد. نقشه ها و کتاب های جغرافیایی و تاریخی، تاریخ های محلی، آثار باستانی، بناها و عکس های تاریخی به صورت مواد جغرافیای تاریخی مورد استفاده قرار می گیرند. بازساخت چشم اندازهای گذشته که از اهداف مهم جغرافیای تاریخی است در یادگیری تاریخ بسیار مهم و کاربردی است. یکی از روش های پژوهش در جغرافیای تاریخی متمرکز ساختن موضوع مطالعه بر محدوده و منطقه جغرافیایی کوچک و عمق بخشیدن به آن در گستره زمانی می باشد. با این رویکرد و براساس شواهد تاریخی به عنوان بحثی برای عینیت بخشیدن به موضوع کاربرد جغرافیای تاریخی در آموزش تاریخ، کردستان به عنوان مقوله ای جغرافیائی و تاریخی مورد توجه قرار گرفته و تحولات جغرافیای تاریخی آن در دوره مغولان (قرن 7هجری) بررسی شده است. سئوالاتی که در این پژوهش مطرح می شود این است که: جغرافیای تاریخی چه کاربردی در آموزش تاریخ دارد؟ و جغرافیای تاریخی کردها در دوره مغولان چه تحولاتی یافته است؟ برای پاسخ به این پرسش ها با روش پژوهش تاریخی و شیوه توصیفی- تحلیلی این نتیجه حاصل آمد که جغرافیای تاریخی کردستان در دوره مغولان تحولات اجتماعی و سیاسی مهمی را تجربه کرده است و پرداختن به جغرافیای تاریخی در آموزش تاریخ موجب عینی شدن درس تاریخ و گسترش درک فراگیران از مباحث تاریخی می شود.
دریای مکران در اسناد و منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه باستانی مکران در جنوب شرقی فلات ایران و در سواحل شمالی دریای مکران قرار دارد که مرزهای آن از پارس و کرمان در غرب تا سند در شرق کشیده شده بود. این ناحیه وسیع از شمال هم به خراسان و سیستان تاریخی محدود بود. این منطقه از تاریخی چند هزارساله، تمدنی ارزشمند و موقعیت جغرافیایی ویژه ای برخوردار است. دریای جنوبی ایران به اعتبار هم جواری با سرزمین مکران در طی سده های تاریخی به عنوان "دریای مکران" نامیده شده و نقش مهمی در حوادث منطقه جنوب و جنوب شرقی ایران داشته است و بندرهای آن از دیرباز، جایگاه تجاری ممتازی داشته اند. عبور کشتی ها و کاروان های تجاری که کالاهای هند، چین، یمن، دریای سرخ و سواحل شرقی آفریقا را برای مبادله به نواحی شرقی می آوردند، این ناحیه را به یکی از پر رفت و آمدترین مناطق تجارت دریایی و زمینی تبدیل کرده بود. شهرهای مکران همچون بندر تیز، فَهرج، بَمپور، کیج و ... از لنگرگاه ها و استراحتگاه های مهم این راه ها محسوب می شدند. در این مقاله تلاش بر آن است که با استفاده از منابع تاریخی و جغرافیایی پیشینه تاریخی دریای مکران موردبررسی قرارگرفته و علت تغییر نام تاریخی و ایرانی "مکران" پس از قرن ها به "عمان" همراه با نقش استعمار انگلیس در این تغییر اعلام تاریخی موردبررسی و کندوکاو قرار گیرد و معلوم گردد چرا از زمانی که پای دول استعماری به اقصی نقاط دنیا من جمله آسیای مرکزی باز شد، بسیاری از کشورها تجزیه و اسامی و اعلام تاریخی و جغرافیایی با دخالت مستقیم تغییر یافت و نام تاریخی «دریای مکران» در اسناد جدید تاریخی و جغرافیایی زدوده و به جای آن نام بی هویت و بی پیشینه «بحر عمان» قرار داده شد.
بازشناسی شهر ساسانی- اسلامی سیروان بر پایه متون تاریخی و شواهد باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس متون تاریخی و جغرافیایی، سابقه سیروان/ شیروان، یکی از شهرهای مهم منطقه جبال، به دوره حکومت ساسانی باز می گردد. این شهر در قرون نخستین اسلامی رونق بسیار داشت و متون تاریخی از آنجا به عنوان کرسی ولایت ماسبذان و یکی از شهرهای مهم ایالت جبال نام برده اند، اما پس از دوره ای حیات پررونق، از میانه سده چهارم ق از رونق آن کاسته شد. علی رغم اهمیت شهر سیروان، تاکنون پژوهشی برای شناخت موقعیت مکانی ، عوامل رشد و گسترش این شهر و سپس افول آن صورت نگرفته است. در پژوهش پیش رو، با مطالعه متون تاریخی و شواهد باستان شناسی، ضمن بازشناسی شهر سیروان، عوامل تأثیرگذار در مکان گزینی، رشد و گسترش و همچنین انقراض آن بررسی خواهد شد. رویکرد تحقیق، تاریخی است و یافته ها با مطالعات اسنادی و مشاهدات میدانی جمع آوری شده است. بنابر نتایج، موقعیت مکانی شهر ساسانی اسلامی سیروان با محوطه باستانی واقع در روستای کنونی سَرابکَلان شهرستان سیروان استان ایلام منطبق است. در کنار عوامل طبیعی (همچون زلزله) و کاهش اهمیت سیاسی منطقه، راه های ارتباطی نیز در پی انقراض حکومت آل حسنویه از سده چهارم ق به بعد از رونق افتاد و در مجموع، این عوامل بیشترین نقش را در انقراض شهر سیروان داشت.
نخل و خرمایِ فارس در سده های نخستین اسلامی از منظر جغرافیای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخل در حکم یکی از درختانِ مشهور مناطق گرمسیری فارس، در سده های نخستین اسلامی در کانون توجه مردم این خطه بود؛ پس پرورش آن و تولید خرما از مشاغل عمدۀ کشاورزان و باغداران این منطقه بود. نخل داری در جایگاه یکی از عرصه های تعامل مردم فارس با محیط گرمسیری آن در سده های یادشده، موضوعی است که تاکنون چندان واکاوی نشده و تنها در برخی از آثار تألیفی، به شکل کلی به آن توجه شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر حول این پرسش سامان یافته است: از منظر جغرافیای تاریخی، در این دوران معیشت وابسته به نخل در چه زمینه هایی از حیات مردم فارس نمود پیدا کرده بود؟پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای و بررسی میدانی در برخی مناطق دارای نخلستان و سازه های مرتبط با آبیاری نخل در فارس فراهم شده است. یافته های پژوهش از تعامل مردم گرمسیر فارس با جغرافیای محل سکونت خود، در ایجاد نخلستان های متعدد و استفادۀ فراوان از این درخت حکایت می کند. نخل و خرما در شکل گیری الگوهای زیستی سازگار با گرمسیر فارس همچون معماری، صنایع دستی، تغذیه، صادرات و پیدایش واژه های فراوان در ادبیات این منطقه نقش مهمی ایفا کرده و نزد مردم این خطه، جایگاه ویژه ای داشته است.
روند مهاجرت و استقرار مهمترین متحدان امویان در شمال جزیره العرب (قبایل قُضاعَه و کَلْب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۲
۱۲۴-۹۷
حوزه های تخصصی:
آگاهی از تاریخ اسلام بدون شناخت قبایل امکان پذیر نیست. قبایل منتسب به قضاعه، به ویژه کلب در دوره پیشااسلامی و پس از اسلام قدرتی تأثیرگذار داشتند و گستره وسیعی از جغرافیای جزیره العرب را در اختیار داشتند. نگارنده این پژوهش گزاره های تاریخی قبیله و یافته های باستان شناسی را با روش توصیف و تبیین تاریخی مورد بررسی قرارداده تا مسئله اصلی آن را که تعیین خاستگاه قضاعیان و بنی کلب، علل مهاجرت و دوره های استقرار آنها در مناطق مختلف است، پاسخ دهد. نتایج پژوهش گویا ی آن است که قضاعیان با کوچ از یمن در قرن دوم میلادی، در مرکز جزیرهالعرب مستقر گردیدند و سپس در شمال جزیره العرب صاحب سرزمین های مهمی شدند. از این رو، با جمعیت زیاد و سرزمین های پهناور مورد توجه حکومت ها قرار گرفتند و مناسبات سیاسی، اقتصادی و خانوادگی برقرار کردند. پس از فتحِ مرکز تجمع آنها در دُومَه الجَندل توسط مسلمانان، به شام و دمشق رفتند و در نتیجه پیوند خانوادگی با بنی امیه، اصلی ترین متحد سیاسی امویان شدند. این گونه حضور کلبیان در شمال آفریقا و اندلس رقم خورد.
جغرافیای تاریخی از دو منظر: درآمدی بر اهمیت جغرافیای تاریخی پیرامون مسائل تاریخی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
60 - 80
حوزه های تخصصی:
در نوشتار پیش رو سعی خواهیم کرد تا ضمن ارائه شرحی از «چیستی» جغرافیای تاریخ به این امر بپردازیم که جغرافیای تاریخی در طول سال های اخیر چه تغییراتی را به خود دیده و ،اساساً، آیا آنچه که امروز از مفهوم جغرافیای تاریخی فهم می شود، همان است که در گذشته فهمیده می شد یا خیر؟ از همین روی، در دو بخش سعی خواهیم کرد تا ضمنِ ارائه تعاریفی از جغرافیای تاریخی نزد قدما و معاصران به مقایسه آن ها بپردازیم. فهم جدید از جغرافیای تاریخی که نزد جغرافی دانان آلمانی و انگلیسی وجود دارد، علیرغم تفاوتِ زیادی که فهم قدما از این مقوله داشته، دارای پویایی بسیار فراوانی ست که می تواند عینیتی گسترده را از برای این مفهوم فراهم آورد تا مخاطبان این رشته با مقوله ای کاربردی، علمی، عینی، پویا و فراگیر—در برابر مقوله ای ایستا و ذهنی—سروکار داشته باشند. در نگر ما جغرافیای تاریخی نه مقوله ای ایستا و از یادرفته از برای درک جای نام های جغرافیایی که نظام دانشی بسیار پویاست که کمینه کارکرد آنْ ابراز پاسخی درخور به مسائل مرزی، هویتی و تاریخ ما و گامی مستحکم برای تحکیم مناسبات ملی ایرانیان خواهد بود.
گونه شناسی مدارس سنتی ایران براساس جغرافیای تاریخی (مطالعه موردی: مدارس جغرافیای تاریخی خراسان و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
375 - 390
حوزه های تخصصی:
مدارس، یکی از مهمترین بناهای ادوار تاریخ هنر و معماری ایران محسوب می شوند. از شاخص ترین نمونه های آن ها می توان به مدارس دوره ی اسلامی اشاره کرد؛ که مطالعه و تحقیق برروی کالبد و طرح معماری آن ها در بازشناسی هویت این ابنیه تاریخی گامی موثر است.تاکنون مطالعات گوناگونی در زمینه گونه شناسی مدارس سنتی ایران انجام گرفته است، لیکن ارزیابی مصادیقی از دو حوزه جغرافیای تاریخی مشخص در یک مطالعه ی تطبیقی، وجه مشخصه این پژوهش است. جغرافیای تاریخی، در کنار عواملی همچون شیوه های ساخت و دستاوردهای معماری ادوار مختلف، یکی از مولفه های مهم ابنیه تاریخی است که توجه به آن برای شناسایی هویت معماری آن ها لازم است. اما در پژوهش های تاریخ معماری ایران کمتر به این رویکرد توجه شده است. هدف این مقاله گونه شناسی مدارسی است که در دو حوزه جغرافیای تاریخی خراسان و اصفهان قرار گرفته اند. این مسئله با طرح این پرسش محقق می شود که آیا مدارس واقع در یک جغرافیای تاریخی از یک الگوی مشخص در ویژگی های کالبدی پیروی می کنند؟ بدین منظور ابتدا به تبیین مفهوم جغرافیای تاریخی، معرفی جغرافیای تاریخی ایران و به ویژه دو حوزه ی خراسان و اصفهان پرداخته شده است. از آنجایی که این تحقیق از نوع کیفی است، پس از شناسایی مدارس، تعدادی از مدارس هریک از دو حوزه ی مذکور بصورت هدفمند انتخاب شدند و در روندی استقرایی و به روش توصیفی- تحلیلی بررسی و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان می دهد باتوجه به وجود ویژگی های مشترک زیاد در میان مدارس حوزه ی جغرافیای تاریخی خراسان بزرگ، می توان یک الگوی مشخص برای آن تعریف نمود. این الگو شامل موقعیت و تعداد برخی عناصر معماری نظیر مدرس ها، برجک های برروی محیط خارجی بنا، پله ها، تالارها، دستگاه ورودی و همچنین تعداد محورهای تقارن و سلسله مراتب فضاهای دستگاه ورودی است. اما در بین مدارس حوزه ی اصفهان، با وجود تنوع زیاد الگوها، الگوی واحدی نمی توان یافت.
سرزمین بین النهرین: پیوستگی جغرافیایی - تأثیرپذیری تاریخی در آستانه فتح ایران توسط مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم تحلیل های تاریخی متعددی که درباره روند فتح ایران توسط مسلمانان ارائه شده، اهمیت و تأثیر تعیین کننده تحولات مناطق و شهرهای مرزی بین النهرین اواخر عهد ساسانی چندان مورد توجه واقع نشده است. در نخستین مرحله فتوح مسلمین در قلمرو ساسانیان در سال 12ه ، که مطابق با شرایط جغرافیایی و اقلیمی عراق و عمدتا در مناطق بیابانی جنوب و غرب بین النهرین دنبال شد، مرزبانان و سپاهیان ساسانی در اغلب رویارویی های میدانی با سپاهیان مسلمان در کاظمه(حفیر)، مذار، ولجه، ألیس، حیره و انبار مغلوب شدند. بنابر یافته های این پژوهش تاریخی جغرافیایی، در این مرحله از فتح قلمرو ساسانیان، با توجه به اینکه اکثر این جنگ ها در نواحی بیابانی یا حاشیه صحرا روی داد، اعراب مسلمان به خوبی از انطباق پذیری خود با چنین شرایط جغرافیایی بهره گرفتند و با جابجایی های سریع در نواحی بیابانی و غافلگیر کردن مرزبانان ساسانی قدرت و برتری خود را بر آنها تحمیل کردند. علاوه بر اینکه این پیروزی های برق آسا اُبهت و شکوه نظامی و سیاسی ساسانیان در برابر اعراب مسلمان را فروریخت . با تسلط مسلمانان بر دو شهر مهم و سوق الجیشی حیره و انبار و تسلط بر نواحی بیابانی ماوراء فرات، حضور مسلمانان در بین النهرین تضمین شد و زمینه برای فتح سراسری عراق و سپس ایران فراهم شد. با عنایت به اهمیت، تأثیر و پیامدهای این مرحله از فتحِ غرب و جنوب قلمرو ساسانی، می توان آن را مقطعی دانست که در حملات اعراب مسلمان به مناطق مرزی و تسط آنها بر شهرهای مرزی، دروازه فتح سرزمین ایران عملا به روی اعرابِ مسلمان گشوده شد.
جغرافیای تاریخیِ شهرهای گیلان از منظرِ گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها از مثصدهای مهم گردشگری هستند. بسیاری از گردشگران در سفرهای گردشگری از آثار و بناهای تاریخی آنها بازدید می کنند. لیکن در بسیاری موارد، از پیشینه ی جغرافیای تاریخی آنها چندان اطلاعاتی ندارند. به همین دلیل به نوعی از ادراکات سطحی درباره ی شهرها بسنده می کنند. شهرها در طولِ تاریخ از اصلی ترین عرصه های اجتماعی هستند که بسیاری از چالش های تاریخی، سیاسی و فرهنگی در آنها رخ داده است. چه بسا که به دنبالِ این چالش ها، محلِ شهرها جابه جا شده، برخی به دنبالِ حوادثِ طبیعی و تاریخی، نقش و اهمیتِ خود را از دست داده اند و چه بسا شهرهایی که به دنبالِ یک اراده ی سیاسی، اهمیت تازه ای پیدا کرده اند. گیلان از مهم ترین مقصدهای گردشگری ایران است. اما انگیزه ی اصلی گردشگران عمدتا استفاده از جاذبه های طبیعی گیلان است. کمتر کسی می داند که چگونه دو شهرِ لاهیجان در گیلان بیه پیش و فومن در گیلانِ بیه پس، که روزگاری مقرِ حکومت بوده اند، به دنبالِ یک اراده ی سیاسی، نقشِ خود را به شهری کوچک، یعنی رشت واگذار کرده اند و یا اینکه از تبدیلِ یک صیدگاهِ ساحلی به نام انزلی، چگونه یک شهر بندری و گردشگرپذیر شکل می گیرد و همین شهر پناهگاهِ مهاجرینِ رانده شده ی لهستانی، روسی و ارمنی می شود و یا اینکه با محدود شدنِ روابطِ سیاسی و اقتصادی ایران و شورویِ سابق، بندرِکرگانرود از رونق افتاده و ساکنینِ آن به محلِ فعلیِ هشتپر کوچ می کنند که امروز از فعال ترین شهرهای استان است.روشِ تحقیق به صورتِ اسنادی و مشاهداتِ میدانی بوده واز نقشه های تاریخیِ این شهرها برای تبیینِ جغرافیای تاریخیِ آن ها استفاده شده است.این مقاله سعی دارد، شهرهای رشت، لاهیجان، فومن، بندرانزلی و تالش را از منظرِ جغرافیای تاریخی واکاوی کرده و تحولاتِ فضایی، تاریخی آن ها را با هدفِ تقویتِ نگرشِ عمیق ترِ آنان به این شهرها به تصویر بکشد. با این امید که این تحقیق بتواند بن مایه ای باشد برای شناختِ بهتر و عمیق تراز شهرهای ایران و تبیینِ ارتباط میانِ جغرافیای تاریخی، شهر و گردشگری
بررسی مشترکات جغرافیای تاریخی فرهنگی، اجتماعی کشورهای ایران وتاجیکستان
منبع:
مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی (چشم انداز جغرافیایی) دوره ۳ بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۶
73 - 94
امروزه یکی از اساسی ترین روش ها در جهت بالا بردن ارتباط سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی ، یافتن مشترکات بین کشورها مخصوصاً فرهنگ ، زبان و ... است ایران و تاجیکستان در آسیای مرکزی دارای مشترکات فراوانی در تاریخ ، فرهنگ ، زبان و دین هستند ، از این رو علایق و پایبندی به آداب و رسوم اجداد و نیاکان موجب افزایش میزان همبستگی بین ساکنان هر دو کشور گردیده است . جشن نوروز و عشق به ادبیات مشترک و شعرای بزرگ فارسی زبان پیوند دیرینه ای را بین مردم هر دو کشور بوجودآورده است که در صورت توجه به آن می تواند در اشاعه فرهنگ ایرانی ، اسلامی با حفظ هویت ملی ، بصورت منطقه ای تأثیر مناسبی داشته باشد لذا در این باب ایجاد ظرفیت های لازم فرهنگی ، هنری با تشکیل انجمن های ادبی و برگزاری برنامه های فرهنگی به همراه آموزش زبان فارسی زمینه و فرصت جدیدی در منطقه آسیای مرکزی برای ایران ایجاد خواهد نمود ، که شاید از عمده ترین تأثیرات آن بتواند موجب حیات مجدد جاده ابریشم در منطقه گردد چرا که وضعیت جغرافیایی این کشورها و دوری از آب های آزاد دنیا ایران را به عنوان امن ترین کشور در انتقال انرژی و بازرگانی منطقه ای معرفی خواهد کرد .
معرفی و تاریخ گذاری نسخه خطی کتاب جغرافیایی ابوعبدالله محمّد مقدسی: الاقالیم یا المسافات و الولایات
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ آذر و دی ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۹۷)
165 - 192
حوزه های تخصصی:
از اثر جغرافیایی مقدسی که به نام احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم شناخته می شود دو نسخه در دست است. یکی نسخه برلین که تاریخ تألیف آن ۳۷۵ ق. است و دیگری نسخه استانبول که تاریخ تألیف آن مشخص نیست. می دانیم که کتاب مقدسی نسخه های مختلفی داشت که خود مؤلف تهیه کرده بود و ممکن است این نسخه ها از نظر تقدم و تأخر و تفصیل با هم متفاوت باشد. همین طور می دانیم که این نسخه ها نام های مختلفی داشت. دخویه در تصحیح خود که تنها تصحیح کتاب است نسخه برلین را اساس قرار داد؛ اما تاریخ گذاری نسخه استانبول می تواند سبب تجدید نظر در این تصمیم شود. بیشتر محققانی که پیش از این درباره تاریخ گذاری نسخه استانبول اظهار نظر کرده اند معتقد بودند که تاریخ تألیف نسخه استانبول پیش از نسخه برلین است. نسخه استانبول ۲۳۲ برگ است و به خط نسخ نوشته شده است و به شماره «۲۹۷۱ مکرر» در مجموعه ایاصوفیه کتابخانه سلیمانیه استانبول نگهداری می شود. نام این نسخه الاقالیم یا المسافات و الولایات است و به شخصی به نام ابوالحسن علی بن حسن که از بزرگان دستگاه سامانیان بود تقدیم شده است. شواهد تاریخی موجود در نسخه استانبول نشان می دهد که این نسخه بین ربیع الثانی تا ذیحجه سال ۳۷۸ ق. تألیف شد و شاید با نسخه ای باشد که به خط مقدسی در دست یاقوت حموی بود، مرتبط باشد؛ چرا که تنها کسی که به تاریخ ۳۷۸ ق. به عنوان سال تألیف کتاب مقدسی اشاره کرده است یاقوت حموی است.
دربارهٔ برخی از جای نام های شاهنامه: گُنابد، ریبَد (ریوند)، پشتِ گشتاسپان، شترخان (استورقان)، چشمه گلسپ (گیلاس؛ کُدرَوَسپ)، دز گنبدان (کَنبندان)، فریومد (مد و فریاد)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای شاهنامه، با وجود تحقیقاتی که تا کنون شده، هنوز ابهاماتی دارد. شاید در حواشی مصححان شاهنامه بر این کتاب به این امر کمتر از هر چیز دیگر توجه شده باشد و در فرهنگ های شاهنامه نیز نام های جغرافیایی معمولاً در حاشیه بوده است. آنچه داود منشی زاده سال ها قبل در این باره نوشته، با وجود اختصار و بعضی آراء متهورانه، هنوز بهترین منبع در این باره است. در این نوشته یک فصل از کتاب او ترجمه شده و مباحث او دربارهٔ جای نامهایی مانند گُنابَد، پُشتِ گُشتاسپان و دژِ گُنبدان به فارسی انتقال یافته است.