مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
سقز
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
141 - 156
حوزه های تخصصی:
ژئوتوریسم به توریسمی گفته می شود که دارای جاذبه های زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی است و با توجه به اهمیتی که ژئوسایت ها در توسعه مناطق دارند در تحقیق حاضر سعی بر آن شده است تا ژئوسایت های شهرستان های دیواندره و سقز و همچنین مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم در این منطقه مورد ارزیابی قرار گیرد. برای این منظور 16 ژئوسایت در منطقه مورد مطالعه انتخاب شده اند. سپس با استفاده از دو روش کوبالیکوا و کامنسکو با توجه به معیارها و زیرمعیارهایی که هر کدام از این روش ها دارند به ارزیابی آن ها پرداخته شده است. روش کامنسکو تأکید بیشتری بر ویژگی های زیبایی و چشم اندار دارد به همین دلیل ژئوسایت هایی مانند دشت سارال که از نظر چشم انداز و زیبایی وضعیت مناسب دارند در این روش رتبه بهتری نسبت به روش کوبالیکوا دارند. همچنین مناطقی که از نظر وضعیت علمی و آموزشی داری وضعیت بهتری هستند در روش کوبالیکوا امتیاز بالاتری دارند. پس از ارزیابی ژئوسایت ها، نقشه پهنه بندی مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم تهیه شده است. برای این منظور از 8 پارامتر استفاده شده و به منظور انجام پهنه-بندی از مدل تلفیقی فازی و ANP استفاده شده است. نتایج حاصل از پهنه بندی مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم و همچنین ارزیابی های صورت گرفته حاصل از دو مدل بیانگر این است که در منطقه مورد مطالعه غار کرفتو، دریاچه سد شهید کاظمی، دشت سارال، رودخانه سقز و دامنه های کوه خان مناسب ترین مناطق جهت اهداف مورد نظر هستند. در واقع این مناطق در کنار امتیاز بالایی که در روش های ارزیابی بدست آورده اند از نظر معیارهایی که در پهنه بندی نیز مد نظر بوده است در مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم قرار دارند.
تبیین و طرح ریزی مسکن شهری با قابلیت انعطاف در بافت های فرسوده؛ نمونه موردی: شهر سقز
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی و فرسوده ی شهری به دلیل مرکزیت جغرافیایی، سهولت دسترسی، استقرار بازار (فعالیت های تجاری) و دارا بودن ارزشهای تاریخی و فرهنگی، دارای ظرفیت بالقوه برای تولید درآمد و به تبع آن پرداخت اجاره بهاء می باشد. علی رغم این ویژگیها، محلات مسکونی پیرامون هسته تجاری، به دلایلی از جمله: بافت سنتی شبکه ی معابر، فرسودگی واحدهای مسکونی، ضعف زیر ساختها و مشکلات زیست محیطی، مسیر رکود و عقب ماندگی را طی می کند. تداوم چنین فرمهای فضایی باعث شکل گیری نوعی از فرآیند اجتماعی، اقتصادی در محلات مسکونی بافتهای تاریخی و فرسوده شده است، که در آن گروه های با درآمد بالا از این محلات خارج شده و مهاجرین و کارگر و عمدتًا فقیر، جایگزین آنها شده اند. زیرا معماری این مناطق انعطاف پذیر نبوده و نتوانسته است خود را با نیازهای جدید منطبق نماید. از طرفی، برخی از واحدهای مسکونی در معرض تهاجم و فشار فعالیتهای ناشی از بازار واقع شده و به کارگاه های تولیدی یا انبار تبدیل شده اند. مجموعه ی این عوامل، باعث کاهش مطلوبیت سکونت در این بافت ها شده و الگوی آن از الگوی مسکن انعطاف پذیر فاصله گرفته است. در نتیجه پویایی خود را از دست داده و به انزوا کشیده شده است. هیات محترم وزیران در تاریخ 10/3/97 آیین نامه اجرایی برنامه ملی باز آفرینی بافت های فرسوده و ناکارآمد را به تصویب نمود. در کشور ایران با مشارکت بانک جهانی در سال 1382 با تصویب سند توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی توسط دولت، عملاً با رویکردی جدید به مسئله سکونتگاههای غیررسمی توجه گردید. بررسی و حل مسائل و مشکلات بافتهای فرسوده و ناکار آمد شهری دارای ابعاد مختلف می باشد که یک بعد مهم آن بعد معماری اینگونه بافت ها می باشد. در این تحقیق سعی شده با تاکید بر دیدگاه معمارانه برای بافت های فرسوده و ناکار آمد شهر سقز مسکن انعطاف پذیر طراحی و ارائه گردد. برای این منظور بافت محلات دارای بافت فرسوده و سکونتگاههای غیر رسمی شهر سقز بررسی شده است. فاکتورهای مسکن انعطاف پذیر با کمک مردم و متخصصین تهیه شده و با نرم افزارهای معماری طراحی و ارائه گردیده است.
بررسی کارکردهای دین ورزی صوفیانه زنان پیرو دو طریقت قادریه و نقشبندیه در شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع مختلف انسانی بسته به شرایط مکانی زمانی و مقتضیات اجتماعی و جنسیتی، روش ها و تجربه هایی متفاوت در دین ورزی داشته اند؛ روش هایی که کارکردشان، تأمین بخشی از نیازهای فرهنگی اجتماعی این جوامع است. داده های حاصل از این پژوهشِ انسان شناختی بر روی زنان پیرو دو طریقت قادریه و نقشبندیه ساکن شهر سقز از توابع استان کردستان نشان می دهد که آنان توانسته اند به مدد یک ”مسلک دینی“، هم نیازهای روانی مرتبط با مفاهیم ماوراءلطبیعه شان را تأمین کنند و هم آزادی های اجتماعی بالنسبه بیشتری در مقایسه با دیگر زنان در همان جامعه برای خود ایجاد کنند. آنان هم چنین با ایجاد برخی تغییرات در شیوه اجرای مناسک، قواعد و مراسم صوفیانه، سبکی زنانه از این شیوه های دین ورزی ایجاد کرده اند. محقق بیش از 18 ماه، به تناوب در مراسم و مناسک این گروه از زنان حضور داشته و از فنون پژوهش انسان شناسی شامل مشاهده، مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمقی برای جمع آوری داده های مورد نظر استفاده کرده است.
تحلیل سازوکارهای جوامع محلی در سقزگیری از درختان بنه (Pistachia atlantica Desf) در جنگل های زاگرس (مطالعه موردی: منطقه جنگلی چیگو استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
37 - 75
دانش بومی، دانش انباشته شده، مهارت ها و تکنیک های جامعه خاص است که از تعامل مستقیم آن ها با محیط منتج شده باشد. این دانش نشان دهنده اندیشه، تجربه و عمل قدیمی است که باید مورد احترام بوده و همچون منبعی از معرفت محیطی حفظ شود. در پژوهش پیش رو سعی شد دانش بومی سقزگیری از درختان بنه در استان چهارمحال و بختیاری تدوین شود. در این تحقیق برای نمونه گیری از جامعه محلی از روش گلوله برفی و رویکرد شهرت استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات از افراد اولیه، افراد دیگری که در موضوع پژوهش اطلاعات داشتند توسط افراد اولیه معرفی و جمع آوری اطلاعات از آن ها انجام گردید. در این تحقیق مصاحبه ها به صورت نیمه-ساختاریافته انجام گردید. نتایج نشان داد که مردم محلی درخت بنه را یک گیاه اقتصادی دانسته و از قطع و خسارت به آن به شدت خودداری کرده و برای حفاظت و توسعه آن انگیزه لازم را دارا هستند. آن ها بیشترین استفاده از درخت بنه را مربوط به صمغ تولیدی آن می دانند که برداشت آن طی مراحل مختلف شامل انتخاب درخت، تیغ زدن، کاسه بندی، دوتیشه و سه تیشه، برداشت، تصفیه و پختن سقز انجام می شود. استفاده دارویی از سقز بیشترین سهم را در بین کارکردهای این محصول بین مردم محلی دارد.
رزیابی و بررسی تطبیقی عناصر هندسی در طرح ریزی معماری قلعه زیویه سقز و تخت سلیمان تکاب
حوزه های تخصصی:
شمال غرب کشور به لحاظ برخورداری از آثار و ابنیه تاریخی و باستانی و چشم اندازهای طبیعی، یکی از پهنه های ارزشمند کشورمان ایران از لحاظ جاذبه های گردشگری است. در این مکان یکی از محورهای مهم گردشگری در حوزه سیاسی استان کردستان و آذربایجان غربی با پتانسیل غنی تاریخی، فرهنگی و طبیعی، پکیج گردشگری قلعه زیویه سقز و تخت سلیمان تکاب است. هندسه به عنوان هسته تشکیل دهنده معماری، نیازمند توجه ویژه ای است و بررسی آن در طول سده های مختلف می تواند دید جامعی از معماری تاریخ بشر به دست دهد. هندسه علمی است که از مشاهده و تجربه ناشی شده و ارتباط مستقیم با احتیاجات بشر دارد. هندسه در ایران در قبل و بعد اسلام دارای دسته بندی متفاوتی بوده و به صورت نظری و عملی مطرح بوده است. از میان دانش های خاص، هندسه به دلیل آنکه نقش آفرینی بیشتری داشته است کارساز بوده و مورد توجه بیشتری قرارگرفته است. هندسه هرگونه هرج و مرج فضایی را نفی می کند زیرا سخت قانون مند و منظم است و ابزارهایی را در اختیار هنرمند قرار می دهد تا از طریق آنها تفکرات خود را به سایرین منتقل کند و این ابزارها به صورت نقطه، خط و سطح مطرح هستند. طبیعت و تمام اجزای آن بر پایه هندسه و تناسبات استوار است و بشر در تمام ادوار تاریخ در پی کشف این تناسبات بوده است. هندسه و تناسبات به دلیل نظم و هماهنگی که دارند همیشه مورد توجه هنرمندان بوده اند به طوری که کاربرد استفاده از ترسیمات هندسی در معماری ایرانی سابقه کهن دارد و به عنوان عضوی جدایی ناپذیر از معماری به حساب می آیند. هندسه به عنوان یکی از بنیان های هنر و معماری، در تمامی آثار فاخر و ارزشمند ایرانی همچون، مساجد، مدارس، حمام ها، باغ ها و غیره به زیبایی در کالبد و معنا ایجادشده است. در تحقیق حاضر که مربوط به حیطه ی مطالعات تطبیقی و طراحی فنی معماری می باشد دو اثر فاخر تخت سلیمان و قلعه زیویه مورد بررسی قرار گرفته است در این بررسی تأکید اصلی بر بحث هندسه در آثار یاد شده می باشد. برای این کار مطالعات میدانی انجام گرفته که در آن تمامی خطوط، نقاط و سطح های هندسی انتخاب شده و پس از پیمایش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند تا تشابهات، تفاوت ها، علل و عوامل مؤثر بر خطوط هندسی این آثار درک شود. در کنار تحلیل های میدانی از متخصصین نیز سؤالاتی پرسیده شده است که تلفیق این روش ها می تواند ما را به نتیجه برساند. نتایج تحقیق می تواند نقش هندسه را در معماری تبین و بازآفرینی کند و الهام بخش معماران برای انتقال آن به آثار آتی باشد.
پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی شهرستان سقز با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) در بستر GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با افزایش جمعیت، توسعه صنعتی، برداشت بی رویه غیرمجاز، افزایش سطوح زیر کشت و خشکسالی، بهره برداری از منابع آب زیرزمینی چندین برابر شده است. با استمرار این عمل، سطح آب های زیرزمینی روزبه روز کاهش یافته است؛ بنابراین شناسایی منابع آب زیرزمینی، استفاده بهینه و مدیریت آن به معنای برداشت پایدار و همیشگی از این منابع گران بها است. در این مطالعه برای پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی در حوضه آبخیز شهرستان سقز از روش تحلیل همپوشانی وزنی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)همراه با علم سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و دانش سنجش از دور (RS) استفاده شد. جهت پیاده سازی، داده های ۷۴۰ حلقه چاه و 14 معیار زمین شناسی، هواشناسی، توپوگرافی، هیدرولوژی و محیطی در بستر GIS برای تولید نقشه پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی تهیه و پردازش شد. با استفاده از منحنی عملکرد سیستم (ROC) برای صحت سنجی نقشه پتانسیل منابع آب زیرزمینی برآوردشده با تجزیه و تحلیل توزیع سازی از چاه های باز موجود، مقدار 83.7%AUC = به دست آمد که نشان می دهد مدل مورد بررسی با موفقیت آب های زیرزمینی را پیش بینی کرده است. تجزیه و تحلیل های آماری نیز نشان داد، 7/8 درصد و 5/18 درصد از کل مساحت شهرستان سقز به ترتیب در منطقه با پتانسیل بسیار خوب و خوب، 5/31 درصد در پتانسیل متوسط، 3/34 درصد به ترتیب در منطقه با پتانسیل ضعیف و 7 درصد نیز در منطقه با پتانسیل بسیار ضعیف قرار دارند. یافته های این پژوهش می تواند به سیاست گذاران و مدیران در برنامه ریزی و مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی کمک کند.
ارزیابی آسایش انسانی با استفاده از شاخص های مختلف بیوکلیماتیک در شهر سقز
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
1 - 22
حوزه های تخصصی:
لذا در این پژوهش شرایط آسایش انسانی در سقز با استفاده از شاخص های ماهانی، ترجونگ، بیکر و نودار سایکرمتریک مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور از عناصر جوی دما، بارش، رطوبت نسبی، سرعت باد و ساعات آفتابی دوره آماری 40 ساله (1398-1359) ایستگاه هواشناسی سقز جهت دستیابی به نتایج مستدل بهره گرفته شد. بررسی حدود آسایش روز و شب با استفاده از شاخص ماهانی نشان داد که فقط روزهای اردیبهشت و مهرماه در حدود آسایش (O) قرار دارد و در بقیه ی روزهای سال، گرما (H) و بخصوص سرمای هوا (C) موجب نارضایتی فرد و عدم احساس آسایش می شود. در وضعیت شب، شرایط حادتر است به طوری که به جز شب های تیر و مردادماه که شرایط آسایش فراهم است در سایر ماه های سال پایین بودن دما و سرمای هوا سبب نارضایتی حرارتی شده است. بر اساس شاخص ترجونگ، در طول روز فقط ماه های فروردین و مهر در وضعیت مطبوع قرار می گیرند و بقیه ی ماه های سال در وضعیت گرم تا خنک قرار دارند و هیچ کدام از ماه های سال در طول شب در وضعیت مطبوع قرار نمی گیرند. نتایج حاصل از شاخص بیکر نشان داد که با توجه به ضرایب CP، ماه های اردیبهشت و مهر دارای بیشترین شرایط آسایش بیوکلیمایی و مناسب ترین زمان برای فعالیت های مختلف از جمله گردشگری در شهر سقز هستند. بیشترین ساعت آسایش بر اساس نمودار سایکرومتریک مربوط به ماه های مهر و اردیبهشت می باشد. همچنین کمترین میزان شرایط آسایش حرارتی مربوط به ماه های فصول زمستان و تابستان می باشد. به طور کلی در شهر سقز، 3/7 درصد از ماه های سال (636 ساعت) در محدوده آسایش قرار دارد و 7/92 درصد از ماه ها در محدوده عدم آسایش قرار می گیرند. در مجموع می توان ماه های اردیبهشت، مهر و تا حدودی فروردین، خرداد و شهریور را مناسب ترین ماه ها از نظر آسایش بیوکلیمایی در شهر سقز بر اساس شاخص های مورد بررسی معرفی کرد.
ارزیابی عوامل مؤثر در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
1 - 21
حوزه های تخصصی:
یکی از اقداماتی که می تواند در کاهش آسیب پذیری بافت های ناکارآمد شهری مؤثر باشد، توجه به عوامل مؤثر در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری است. این تحقیق باهدف ارزیابی عوامل مؤثر در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری، ضمن شناسایی عوامل مؤثر به اولویت بندی محلات شهر سقز برای مداخله با رویکرد بازآفرینی پرداخته است و به منظور جمع آوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است که به منظور بررسی رابطه، اثرات و استخراج عوامل کلیدی از نرم افزار MICMAC و جهت نمایش توزیع این عوامل در سطح محلات از مدل کریجینگ در محیط GIS استفاده شده است. جهت سطح بندی محلات شهر سقز ازلحاظ عوامل کلیدی نیز از مدل تصمیم گیری CoCoSo استفاده شده که به منظور تعیین وزن و اهمیت هر یک از عوامل در مدل کوکوسو از مدل FARE استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در بین 31 شاخص موردبررسی 11 شاخص بیشترین اثرگذاری را به عنوان عوامل کلیدی در بازآفرینی بافت های ناکارآمد داشته اند و نتایج نشان می دهد که با توجه به عوامل کلیدی مؤثر در بازآفرینی بافت های ناکارآمد محلات شهر سقز ( مشارکت اجتماعی، حس تعلق مکانی، اشتغال و میزان درآمد، سرمایه گذاری در محله، مدیریت یکپارچه، نظارت بر ساخت و ساز و کنترل بناها، کیفیت ابنیه، عرض معابر، دسترسی به معابر اصلی و حمل ونقل، فاصله از کاربری های ناسازگار، دسترسی به خدمات بهداشتی –درمانی، آتش نشانی، پارک و ورزشی ) ، محلات 2، 8 و 22 به عنوان محلات قابل قبول و در مقابل محلات 6، 16، 17، 18 و 19 به عنوان محلات نامناسب و غیرقابل تحمل، با آسیب پذیری بالا محسوب می شوند؛ مهاجرت روستاییان به این محلات، ناپایداری ابنیه، تغییرات غیر منتظره مدیریت شهری، بی برنامگی، ناهماهنگی مدیریت شهری، موازی کاری دستگاه های مختلف و نبود تعامل میان شهروندان و مدیریت شهری از مهم ترین دلایل ناکارآمدی محلات مذکور می باشد که به منظور کاهش آسیب های بارز حاصل از بافت های ناکارآمد و تحقق بازآفرینی در سطح محلات شهر سقز توجه به عوامل کلیدی مؤثر در تحقق بازآفرینی ضروری است.
آینده پژوهی بازآفرینی بافت های فرسوده شهری با استفاده از مدل های ترکیبی از دیدگاه کارشناسان (مطالعه موردی: شهر سقز)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
37 - 53
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده شهری پهنه های از شهر هستند که در قیاس با سایر بافت ها از توسعه بازمانده و شاهد متروکه شدن واحدهای مسکونی، از میان رفتن فعالیت ها، فرسودگی کالبدی، منزلت اجتماعی و کاهش سرزندگی و زوال اقتصادی شده اند. در همین راستا تحقیق حاضر با هدف بازآفرینی بافت های فرسوده سعی داشته است در ابتدا با بررسی وضعیت آسیب های حاصل از فرسودگی و سطح بندی آن ها تحلیلی از وضعیت موجود شهر سقز داشته باشد تا متناسب با آن الگوی ذهنی کارشناسان جهت بازآفرینی مشخص و پیشنهادهای عملی تعیین گردند. در همین ارتباط روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده است که جهت بررسی و شناسایی آسیب های ناشی از بافت های فرسوده و سطح بندی آن ها از مدل JHA و برای تحلیل ذهنیت کارشناسان جهت استخراج بهترین الگوی ذهنی بازآفرینی از تحلیل عاملی کیو استفاده شده و در نهایت برای بیان شیوه پیاده سازی الگوی موردنظر، از تحلیل شبکه در محیط GIS بهره برده شده است. لازم به توضیح است که نمونه تحقیق حاضر 15 نفر بود ه که به روش هدفمند انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان داده است که از 16 خطر بالقوه بافت های فرسوده در سطح شهر سقز 50 درصد از آن ها در سطح غیرقابل قبول بوده اند، که لزوم بازآفرینی را نشان می دهند. در همین ارتباط، نتایج حاصل از تحلیل ذهنیت کارشناسان نمودار سه الگوی ذهنی (اول؛ تجاری سازی، دوم؛ مدیریت یکپارچه و واحد شهری، سوم؛ نظارت و کنترل بر ساخت و ساز) برای بازآفرینی بوده، که الگوی اول مهم ترین آن ها ارزیابی شده است. در همین راستا برای پیاده سازی الگوی تجاری سازی بافت های فرسوده سقز، با شناسایی 7 نقطه مستعد در نواحی فرسوده و چهار مرکز رقیب، مرکز 5 با ارتباط با 149 نقطه جمعیتی و تحت پوشش قرار دادن 3504 نفر در فاصله 10 دقیقه بهترین موقعیت را داشته است.