مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
پایداری
منبع:
اخلاق دوره جدید سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۴ (پیاپی ۴۶)
11 - 32
حوزههای تخصصی:
فقر و بحران های محیط زیست با تأثیر متقابل، از موانع اصلی تحقق پایداری اند و با تشدید یکی، دیگری نیز تشدید می شود. این واقعیت تلخ در الگوواره هایی ریشه دارد که از ارزش های معنوی تهی هستند و به همین دلیل نتوانسته اند برای رفع بحران های زیست محیطی و فقرزدایی راه حلی قطعی بیابند. این مقاله، ضمن بررسی و نقد نارسایی دو الگوی اثبات گرا و پسااثبات گرا در رفع بحران های یادشده، برای گذر از آن ها، الگوی توحیدمحور را معرفی کرد. این الگو که بر مبنای اسلام و آموزه های توحیدی است، با رویکردی متعالی به تشریح ابعاد فقر و بحران های زیست محیطی می پردازد و اجزای هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، روش شناسی و ارزش شناسی آن را در نگاه به فقر و بحران های محیط زیست تبیین می کند.
سنجش توان بالقوه پایداری گردشگری کشاورزی در شهرستان های منتخب استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
57 - 85
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از کشورها برای داشتن رشد باثبات و پایدار، صنعت گردشگری را در اولویت قرار داده اند. در میان شکل های مختلف گردشگری، گردشگری کشاورزی می تواند به عنوان فعالیتی مکمل کشاورزی، یکی از روش های کاهش خطر پذیری کشاورزان باشد زیرا کشاورزی تحت تاثیر عامل های غیر قابل مدیریت و مهار زیادی قرار دارد. اما برای جلوگیری از اثر گذاری های منفی توسعه گردشگری کشاورزی، باید تعاملی قوی بین ابعاد مختلف گردشگری کشاورزی برقرار کرد. هدف این بررسی پتانسیل سنجی پایداری گردشگری کشاورزی از طریق شاخص های پایداری در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی می باشد. برای دستیابی به این هدف، داده ها و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش اسنادی و پرسشنامه ای و نظرسنجی از خبرگان حوزه گردشگری و کشاورزی به روش دلفی، در شش شهرستان برتر گردشگری- کشاورزی استان کرمان در سال 1396 گرد آوری شده اند. سپس با استفاده از مدل برنامه ریزی ریاضی و با کمک نرم افزارهای Spss، Excel و Gams سطح پایداری گردشگری کشاورزی به صورت عملی در شهرستان های منتخب تعیین شده است. نتایج بررسی گویای آن است که با توجه به امکانات موجود و عدم وجود زیرساخت های مناسب، بعد زیست محیطی گردشگری کشاورزی سطح پایداری قابل قبولی نداشته و نسبت به دیگر ابعاد گردشگری کشاورزی وضعیت نامناسب تری دارد به طوری که سطح پایداری این بعد در شهرستان های کرمان، بم، جیرفت، رفسنجان، سیرجان و زرند به ترتیب، 191/0، 269/0، 182/0، 112/0، 132/0 و 109/0 به دست آمده است. بنابراین لازم است برای توسعه گردشگری کشاورزی، بیش از پیش به اصول پایداری و حفاظت محیط زیست توجه شود تا ضمن دستیابی به سودمندی های گردشگری کشاورزی از آسیب و زیان رسانی های زیست محیطی آن در راستای توسعه پایدار جلوگیری شود.
سنجش و مقایسه ابعاد مختلف پایداری سیستم های صیادی در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت صیادی در جنوب ایران از اهمیت اقتصادی ویژه برخوردار بوده و در حفظ ساختار اجتماعی جوامع صیادی منطقه نیز نقش به سزایی دارد. توجه به بحث پایداری این فعالیت به عنوان یک شیوه معیشتی و شناسایی ابعاد و وضعیت آن از نگاه توسعه پایدار، دارای اهمیت است. در این مطالعه، به منظور شناسایی و تعیین ابعاد و شاخص های پایداری سیستم های صیادی شش گانه فعال در خلیج فارس، از نظرات ذینفعان و روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده و در نهایت، این سیستم ها از نظر شاخص های پایداری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که سیستم های صیادی در خلیج فارس از نظر زیست محیطی نسبت به سایر ابعاد در پایین ترین سطح از پایداری قرار داشته و در مقابل، شرایط پایداری اقتصادی و فنی نسبت به سایر ابعاد مناسب تر است. همچنین، سیستم صید با ترال از بعد زیست محیطی در پایین ترین وضعیت و پس از آن سیستم صید گوشگیر قرار دارد. پیشنهاد ارائه شده براساس نتایج، نگاه کل نگر و چند بعدی به بحث پایداری سیستم های صیادی در خلیج فارس است. چرا که، توجه صرف به یک بعد می تواند سیاست های مدیریتی را به مسیر نامطلوب هدایت کند. به نحوی که با پیامدهای منفی همراه شود. همچنین با توجه به اهمیت بعد اجتماعی، لازم است به افزایش سطح سواد صیادان و بالابردن آگاهی های زیست محیطی آنان توجه ویژه صورت گیرد و با تقویت تنوع معیشتی مانند گسترش زمینه آبزی پروری دریایی و کاهش فشار بر ذخایر ماهی زمینه برای پایداری صیادی در خلیج فارس فراهم شود.
بررسی میزان زیست پذیری فضایی - مکانی مناطق شهری ایلام
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری مفهومی است که با برخی از مفاهیم زندگی، کیفیت مکان و اجتماعات سالم مرتبط است. امروزه رشد جمعیت شهری، شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن شهرها را به شدت از معیارهای زیست پذیری و استانداردهای زندگی دور کرده است. در این میان، کیفیت زندگی و به تبع آن زیست پذیری را در شهرها به شدت کاهش داده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان زیست پذیری فضایی-مکانی مناطق شهر ایلام به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنان 4 منطقه شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 383 نفر از آنها به روش تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن با استفاده از نظر اساتید و کارشناسان تأیید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 72/0 تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری T تک نمونه ای، و رتبه بندی فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد که از نظر ساکنان زیست پذیری فضایی - مکانی شهر ایلام در بعد دسترسی (936/2m=)، آموزشی (065/3m=)، تفریحی – رفاهی (001/3m=)، مسکونی (001/3m=) متوسط و نامطلوب و در بعد حمل و نقل (362/3m=)، بهداشتی – درمانی (181/3m=) متوسط و مطلوب ارزیابی شد. همچنین زیست پذیری مناطق شهر ایلام رتبه بندی شد که منطقه 1، در رتبه اول و مناطق 3، 4 و 2 در رتبه های بعدی زیست پذیری قرار دارند.
جنبه های توپولوژیک از منطق مرتبه اول کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطق مرتبه اول کلاسیک رایج ترین منطق در کاربردهای ریاضیات و همچنین در مطالعه بنیادهای منطقی می باشد. از دیر باز تنها ارتباط بین منطق و توپولوژی ریاضی محدود به مفهوم فضاهای تایپ بوده و پیوندهای دیگری بین این دو حوزه متصور نبوده است. اخیرا پیوندهای اساسی بین این دو شاخه (یعنی منطق و توپولوژی) ایجاد شده است که کاربردهای زیادی در هر دو حوزه منطق و همچنین در توپولوژی را موجب شده اند. در این مقاله به مطالعه برخی از مهمترین پیوندهای این دو شاخه از ریاضیات و همچنین کاربردهای آنها خواهیم پرداخت. یکی از مفاهیم کلیدی در منطق ریاضی و نظریه مدل ها مفهوم پایداری می باشد که بیانی کاملا ترکیبیاتی دارد. در این مقاله نشان می دهیم که این مفهوم معادل یک مفهوم توپولوژیک برای مجموعه مشخصی از توابع می باشد و با استفاده از آن قضیه ای بنیادین در نظریه پایداری شلاح را ثابت می کنیم. همچنین ارتباط بین مفهوم وابستگی و یک خاصیت توپولوژیک از مجموعه ای از توابع را بیان می کنیم و اثباتی توپولوژیک از برخی از دستاوردهای مهم نظریه مدل ها را ارائه خواهیم داد. برخی از نتایج ارائه شده در این مقاله در هر دو حوزه منطق و توپولوژی کاملا جدید هستند و احتمال کاربردهای بیشتر از آنها در مطالعات آتی متصور می باشد.
تحلیل عوامل موثر در مدیریت برنامه ریزی ساخت و ساز مجتمع های مسکونی مبتنی بر پایداری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۸
195-217
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه پایدار به مقوله مهم در تامین نیازهای شهری، جهت دست یابی به جامعه ای شادتر و محیط زیستی سالم تر تبدیل شده است. در سطح جهانی، برنامه ریزان از طریق ارائه چارچوب برنامه ریزی پایداری، به مدیریت ساخت و ساز و اولویت بندی معیارهای پایداری پرداختند. با توجه به رشد روزافزون جمعیت و ساخت و ساز توده ای مجتمع مسکونی در فضای شهری، تبعیت از معیارهای پایداری زیست محیطی و نیل به هدف توسعه پایدار در کشور ما به یک الزام تبدیل شده است. لذا، مقاله حاضر سعی بر آن دارد که با مدیریت اولویت های معیارهای پایداری در ایران، دستیابی به ارزیابی سیستماتیکی ساخت و ساز پایدار را ممکن سازد. در نتیجه، با شناخت هرچه بیش تر معیارهای پایداری زیست محیطی و اولویت بندی اهمیت این معیارها طبق نیازهای ساخت و ساز در جامعه ایرانی، می توان منبعی را برای برنامه ریزان ایجاد نمود. این پژوهش کاربردی و هدف آن ایجاد چارچوبی مناسب برای تصمیم گیری برنامه ریزان، جهت رسیدن به رویکرد پایدار در طراحی مجتمع های مسکونی در شهرهای ایران است. در این مقاله، برای کشف معیارها و مفاهیم پایداری زیست محیطی از روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و استفاده از تجارب محققین دیگر استفاده شده است تا دستیابی به مبانی نظری و ابزار پرسشنامه امکان پذیر گردد. پس از آن، با روش تصمیم گیری چندمعیاره، به ارزیابی اهمیت اولویت ها از دیدگاه متخصصین ایرانی طراحی پایدار، از طریق پرسشنامه هایی پرداخته خواهد شد. نتایج نشان داد که عواملی مانند ملاحظات انرژی و جو و ملاحظات مواد و منابع از جمله مهم ترین معیارهای پایداری زیست محیطی در ساخت و ساز مجتمع های مسکونی ایرانی است که باید در برنامه ریزی ساخت و ساز پایدار شهری مورد توجه قرار گیرد.
بازکاوی توسعه ای از نوع دیگر برای پایداری ایرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقعیات نگران کننده ی کنونی کشور، از سویی به سبب عوامل درونی (همچون کاهش منابع طبیعی حیاتی، افول محیط زیست، حساسیت های فزاینده ی قومیتی، ازدیاد شکاف های اجتماعی، بهره وری پایین اقتصادی، سُست کوشی مدیریت های رانتی و...) و از سوی دیگر به سبب عوامل برونی (همچون کاهش درآمدهای نفتی، دشمنی گسترده ی نظام سلطه ی جهانی و عوامل مرتبط منطقه ای، محیط تنش افزای کشورهای همسایه، جذب و فرار سرمایه های ملی، تغییر اقلیم و...) هشداردهنده است که با برون فکنی و پیش نگری روندها، نگرانی بیشتری برای پایداری ایران ایجاد می شود. این وضعیت ناپایدار ما را متقاعد می سازد که باید «فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم». در تکاپوی راهی نو، باور داریم که الگوی مسلط توسعه ی جهانی نه مطلوب است و نه ممکن. در نتیجه در پی تقلید و تکرار آن نیستیم که جهانی ناپایدار در تمامی ابعاد به وجود آورده است. از این رو، با مشاهده ی این وضعیت، ابتدا باید پذیرفت اقدامات به نام توسعه ی موعود شکست خورده و به دگرگونی بینش برای تغییر منش و برپایی الگویی نوین نیاز است. سپس این سخن سر آن دارد که گفتمان توسعه ای از نوع دیگر را بازکاود و بن مایه های آن را ترسیم کند. سرانجام نیز به ردیابی این بن مایه ها در الگوی پایه ی اسلامی - ایرانی (پیشنهاد مرکز الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در مهر ۱۳۹۷) می پردازد که نقدی ایجابی و نه سلبی است. فرازهایی از گفتمان این نوشتار چنین است: الگوی نوین توسعه برای پایداری، تحت عنوان «توسعه ای از نوع دیگر» در شرایط محدودیت رشد و کاهش منابع در ایران و جهان، در عوضِ رقابت حذفی، همیاری هم افزا را باید هدف گرفت که برآمده از بُن نگره ی (پارادایم) تمدن ایرانی بر شالوده ی ایرانیت، اسلامیت و نووارگی / تجدد است. مقیاس واحد اجتماعی - فضایی این الگو، اجتماع محلی است. همچنین مدلی راهبردی برای تحقق الگو، تحت عنوان «مبدأ» ارائه شده و بر حکم روایی شایسته تأکید شده است . سرانجام گفته شده پیشتاز تحقق دگرگونی های منجر به توسعه ی نوع دیگر، محیط کلان شهری است؛ فضایی با قدرت اجتماعی - اقتصادی و سرکردگی فرهنگی، تا نقش آفرینی در تکوین و انتشار دگرگونی را ممکن سازد و به پایداری مبتنی بر حکمت زیست ماندگار تمدن ایران نایل شود.
تحلیلی بر وضعیت پایداری محلات اسکان غیررسمی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ﺷﻬﺮی ﭘﺎﯾﺪار ﺑﺮ اﯾﻦ اﺻﻞ اﺳﺘﻮار اﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﻀﺎی ﯾﮏ ﺷﻬﺮ درون ﻣﺤﻠﻪ ﺷﮑﻞ می گیرد و بر پایه آن ﺗﺪاوم می یابد؛ ازاین رو، ﺗﻮسعه ﻣﺤﻠﻪ ای اﻗﺪاﻣﯽ ﮐﻠﯿﺪی درﺟﻬﺖ ﻧﯿﻞ ﺑﻪ ﺗﻮسعه ﭘﺎﯾﺪار ﻗﻠﻤﺪاد می شود. ازجمله مهم ترین بازتاب شهرنشینی معاصر، پیدایش و گسترش محلات آسیب پذیر (اسکان غیررسمی) در مرکز یا پیرامون شهرهاست که شهر اردبیل نیز در زمره این شهرها قرار می گیرد. در این شهر محلات اسکان غیررسمی را می توان بخش های فراموش شده و برنامه ریزی نشده ای در مقایسه با سایر محلات شهری دانست که به لحاظ پایداری بسیارشکننده هستند . بااینکه ناپایداری به عنوان مشکل دیرینه و امر بدیهی در محلات اسکان غیررسمی است؛ اما مدیریت و بهبود وضعیت این محلات در یک برهه زمانی و به صورت هم زمان ممکن نیست؛ بدین منظور شناخت میزان شدت و ضعف ناپایداری به واسطه مقایسه تطبیقی و با تکیه بر مدل های مختلف تصمیم گیری بین مجموع محلات مزبور می تواند به عملکرد و تصمیم گیری بهتر مدیران شهری متناسب با اولویت مداخله در سطح این محلات به منظور توانمندسازی در راستای توسعه پایدار شهری کمک شایانی کند؛ از این رو ﻫﺪف پژوهش ﺣﺎﺿﺮ، واکاوی و مقایسه تطبیقی وضعیت ناپایداری در محلات 15گانه اسکان غیررسمی شهر اردبیل با تأکیدبر معیارهای پایداری محله ای و اولویت بندی آن ها درجهت برنامه ریزی آتی انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. داده های موردنیاز ازطریق روش های میدانی گردآوری شده اند. جامعه آماری تحقیق منطبق بر محلات 15گانه سکونتگاه های غیررسمی شهر اردبیل است. به منظور سنجش پایداری محلات مورد مطالعه، شاخص های مربوط با استفاده از روش آنتروپی، وزن دهی و محلات هدف با بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری، رتبه بندی شدند و برای دست یابی به اولویت بندی نهایی از تکنیک ادغامی کپ لند استفاده شد و درنهایت برای بازنمایی بهتر با استفاده از نرم افزار ArcGIS نقشه ها ترسیم شدند. براساس سنجه های به کاررفته و نتایج به دست آمده از پیاده سازی تکنیک های مختلف تصمیم گیری به لحاظ معیارهای پایدار محله ای، محله «سلمان آباد» در رتبه نخست و محله «ایران آباد» با کسب کمترین امتیاز در رتبه آخر قرار گرفتند؛ بنابراین برنامه ریزی های توسعه محور متناسب با نقاط ضعف و قوّت و اولویت هر محله ضروری به نظر می رسد.
تحلیلی بر جمعیت پذیری و توسعه شهری با تأکید بر پایداری منابع آب (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش رو، در مرحله اول به ارزیابی پایداری منابع آب شهر یزد براساس مدل های توسعه شهری پایدار پرداخته شد و سپس جمعیت بهینه یزد براساس تأمین آب مورد نیاز در سال 1395 تعیین شد. بر اساس ماهیت هدف گذاری، از روش تحقیق ترکیبی (اطلاعات کیفی پشتوانه ای برای اطلاعات کمی) استفاده شد. در این پژوهش، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، فرم های پایدار شهری بررسی و در ادامه، مدل های پایداری منابع آب شناسایی شد. وضعیت منابع آبی استان، دشت یزد-اردکان و شهر یزد با استفاده از اسناد مرتبط تعیین و سپس با استفاده از تحلیل های کمی، جمعیت بهینه شهر بر اساس دو گزینه تولید و مصرف آب محاسبه شد. نتایج پژوهش، نشان می دهد دشت یزد-اردکان فقط 2 درصد از منابع آب زیرزمینی استان را دارد؛ در حالی که 58/82 درصد جمعیت شهری استان، در شهر یزد ساکن اند و 80 درصد آب مورد نیاز از منابع سطحی تأمین می شود که متعلق به آب انتقالی از زاینده رود در فاصله 330 کیلومتری است؛ بنابراین برای تعیین اندازه بهینه جمعیت و پایداری شهر بر اساس مدل های ویلیامز و هال، شهر یزد در ارتباط با منابع آبی، شهر پایداری نیست و براساس عدم وابستگی به خارج از حوزه نفوذ، ادامه حیات در آن ممکن نیست و حتی با وابستگی به خارج از حوزه نفوذ (آب انتقالی از زاینده رود) 59000 نفر جمعیت مازاد دارد. از این رو، باید در جهت کنترل جمعیت از یک سو و مصرف بهینه آب از سوی دیگر، تدابیر لازم اندیشیده شود.
بررسی نگرش های مدیریتی کلان در تولید مرکبات ایران با رویکرد مدلسازی پویایی سیستم تحت مداخلات تحقیق و توسعه و جنبه های پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، توجه به جنبه های اجتماعی و زیست محیطی علاوه بر جنبه اقتصادی باعث پررنگ شدن زنجیره تامین پایدار گشته است. از طرفی، نگرش های مدیریتی کلان جهت سودآوری به عنوان یک جزء کلیدی در استواری صنایع مختلف از جمله تولید مرکبات مطرح است. در تحقیق حاضراز طریق یک دیدگاه سیستماتیک به بررسی تاثیر محرک سودآوری بر عوامل مرتبط با آن با استفاده از مدل پویایی سیستم تحت نگرش های مدیریتی پرداخته شده است. بدین منظور یک مدل پویایی سیستم ارائه شده است و به منظور اعتبار سنجی، رفتار آن با مشاهدات تاریخی جمع آوری شده مقایسه شده است. تحلیل های آماری نشان دهنده تبعیت مدل شبیه سازی شده با حالت واقعی آن است. برای بررسی بیشتر شبیه سازی مونت کارلو برای متغیرهای حساس انجام شده است و در نهایت مدل پیشنهادی تحت سناریوهای مختلف اجرا و بررسی گردیده است. در دفعات مختلف شبیه سازی نشان داده شده است که سیاست های مداخلاتی همچون تحقیق و توسعه ( R&D ) باعث افزایش تولید مرکبات ودیگر متغیرهای کلیدی می شود.
راهکارهای طبیعی نیل به محیط پایدار (نمونه موردی: بافت فرسوده محله از گل)
حوزههای تخصصی:
بحران های زیست محیطی، آلودگی ها، نابودی و یا تضعیف اکوسیستم ها ضرورتی انکار ناپذیر را به همگان و به ویژه اندیشمندان تذکر می دهد: «ضرورت ایجاد تغییر و اصلاح شیوه کنونی احداث و اداره محیط های مصنوع». درک این ضرورت ملموس، رسالتی را به دوش همه متخصصان فعال در زمینه طراحی و ساخت و اداره محیط های مصنوع گذارده؛ رسالت نیل به مقصدی که از آن با عناوینی چون جامعه پایدار، توسعه پایدار و ... یاد شده است. برای گام برداشتن در این مسیر پایدارسازی نیاز به سرمشق و الگو داریم و طبیعت به عنوان یکی از مهم ترین الگوها همواره جایگاه ویژه ای را به عنوان سرمشق فعالیت های انسانی دارا بوده است. درک شیوه ای که طراح طبیعت به وسیله آن پایداری را ایجاد و حفظ نموده، نیاز به نگرشی همه جانبه، هماهنگ و نظام مند دارد. نگرش سیستمی به طبیعت سال هاست که در قالب علم اکولوژی انجام می شود. ولی حلقه مفقوده این زنجیر، انتقال یافته ها به متخصصان فعال در زمینه ساخت محیط مصنوع است؛ تا بتوانیم راهکارهایی را که طبیعت به وسیله آن ها نظام خود را حفظ کرده و به پایداری می رساند، اقتباس نموده و در ساخت محیط مصنوع به کار بریم؛ امری که هدف نگارنده از نگارش این مقاله بوده است؛ لذا ابتدا مهم ترین اصول پایداری طبیعت مورد بررسی و تحقیق قرار گرفتند و سپس با استفاده از دستاوردهای این بررسی، راه حل هایی مبنایی جهت نیل به پایداری در محیط های مصنوع پیشنهاد گردیده است.
ارزیابی تجارب جهانی حمل و نقل و سیاستهای مداخله در بافتهای کهن شهری با تکیه بر پیاده مداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروز مشکل حل نشده ترافیک در شهر ها و آلودگی هوای ناشی از دود خودروها عوارض سهمگینی در سلامتی و نشاط مردم دارد و باعث مرگ بسیاری از بیماران ریوی و قلبی می شود. توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی و کاهش رفت و آمد خودروهای تک سرنشین، دوچرخه سواری و پیاده رویی نقش اصلی در کاهش این تبعات ایفا می کند وباعث ارتقاء سلامتی می گردد. توجه به مقوله حمل و نقل عمومی، دوچرخه سواری و پیاده مداری و جلوگیری از ورود اتومبیل به فضاهای تعامل انسانی، می تواند نقشی اساسی در بالا بردن کیفیت فضاهای شهری و آرامش روحی- روانی شهروندان داشته باشد. در این مقاله ضمن معرفی نقش و اهمیت و مشکلات و محدودیتهای بافتهای شهری شهرهایی چون تهران در ارتباط با ترافیک و ضرورت گسترش حمل و نقل عمومی، سیاستها و راهکارهای مختلفی که در الگوهای مداخله بافتهای قدیمی از منظر شهرسازی و ساماندهی فضای شهری به ویژه در زمینه حمل و نقل درون شهری به کار گرفته می شود ذکر شده است. سپس با مقایسه طرحهای مختلف نوسازی میزان استفاده از این الگوها در 16 شهر مختلف دنیا از حوزهای متنوع جغرافیایی ارائه می گردد.
بازتوسعه زمین های قهوه ای، رهیافتی به سوی توسعه محلی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه شهری فرایندی غیر قابل اجتناب و همواره در حال تغییر و تحول محسوب می شود. یکی از مهمترین دغدغه ها در این توسعه، تعیین جهات مناسب و نحوه گسترش فیزیکی شهر برای جوابگویی به نیازهای فعلی و پیش بینی، برای نیازهای آینده است. چرا که این مهم علاوه بر سیاست های شهرسازی، مسائل اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی بسیاری از مناطق شهری را تحت تأثیر قرار می دهد. در این راستا با توجه به محدودیت زمین برای توسعه شهرها و همچنین مشکلات حاصل از رشد بی رویه و پراکنده شهرها، رشد هوشمند به عنوان یک راهبرد مطرح، مورد توجه قرار گرفته است. رشدی که کمترین آسیب را به محیط وارد کرده و کی شهر سالم جهت زندگی را فراهم می آورد. یکی از رویکردهای مطرح در رشد هوشمند شهرها، توجه به Brownfield ها است. در این رویکرد تأکید بر استفاده مجدد از زمین های شهری است که به دلیل آلودگی و بلا استفاده بودن رو به زوال می روند. رها نمودن این زمین ها باعث بروز مشکلات عدیده ی زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی می شود و به مرور زمان، موجب ضررهای جبران ناپذیری در شهرها می شود. در صورتی که توسعه مجددBrownfield ها علاوه بر ارتقای کیفیات فضایی و کالبدی شهرها، عنصری کلیدی در حرکت به سوی اجتماعات پایدار به شمار می آید.
در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی، تکوینی و موردی به بررسی اهداف و مزایای توسعه مجدد Brownfield ها پرداخته می شود و فرایند نحوه برخورد با انواع این زمین ها مشخص می شود. در ادامه برای هر چه عینی نمودن مباحث، یک نمونه موردی توسعه مجدد Brownfield ، در کشور انگلستان، در شهر لندن، معرفی می شود و به تشریح چگونگی تبدیل یکBrownfield به یک مجموعه ورزشی که بسیاری از معیارهای پایداری را دارا است، پرداخته می شود. در انتها با استفاده از مطالعات و نتایج به دست آمده، راهکارهایی در راستای استفاده بهینه و مجدد این زمین ها ارائه می شود.
الگوهای چیدمان فضا در بناهای آموزشی همساز با اقلیم معتدل و مرطوب Cf(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار چیدمان فضا در بناهای آموزشی همساز با اقلیم علاوه بر اینکه به کاهش مصرف منابع منتج می گردد، به صورت عمده به منظور ایجاد فرصت برای دانش آموزان در راستای پرورش استعدادها و یادگیری از محیط پیرامون نیز مورد توجه قرار می گیرد .از این رو شناخت الگوهای مطلوب طراحی فضای آموزشی ضروری می نماید. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگوهای طراحی فضا در بناهای آموزشی همساز با اقلیم معتدل و مرطوب (Cf)، به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی الگوهای به کار برده شده در 12 مدرسه معتبر جهانی در اقلیم مشابه می پردازد. نمونه ها به صورت تصادفی از میان مدارس معتبر همساز با اقلیم معتدل و مرطوب (Cf) انتخاب شده اند. از این رو الگوهای ناشی از آرایش فضایی کلاسها، فضاهای اصلی، عطف اصلی، فضاهای ارتباطی و خدماتی استخراج گردیده و سپس الگو یا الگوهای مناسب معرفی می گردد. از آنجا که مدارس مذکور به عنوان نمونه های همساز با اقلیم شناخته شده اند، لذا الگوهای استخراج شده می توانند به عنوان مبنای طراحی مدارس همساز با اقلیم معتدل و مرطوب (Cf) قرار گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهد که الگوی مناسب چیدمان کلاس در ساختار بنا، الگوی قرار گیری کلاسها در یک جداره محور اصلی بنا می باشد. قرارگیری عطف اصلی بنا در یک انتهای محور اصلی و تقسیم فضاهای خدماتی به صورت متمرکز برای هر دسته از کلاسها از دیگر الگوهای مناسب طراحی بناهای آموزشی در اقلیم مذکور می باشد.
تعیین«نرخ تنزیل اجتماعی »برای سیاستگذاریهای اقتصادی با توجه به معیار پایداری و عدالت بین نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نرخ تنزیل اجتماعی یکی از متغیرهای کلان است که اثر تعیین کننده ای بر بسیاری از متغیرهای کلان از قبیل رشد و پایداری آن و همچنین متغیرهای اخلاقی از قبیل عدالت بین نسلی دارد. مسئله ای که در این مقاله به آن پرداخته شده است، تحلیل تاثیر نرخ تنزیل اجتماعی بر «پایداری» و «عدالت بین نسلی» است. طرح مسئله «پایداری» ناظر به این دغدغه جهانی است که تشدید بحران های زیست محیطی می تواند جریان فعلی رشد اقتصادی را در بلندمدت معکوس نماید و رفاه و بهزیستی نسل های آتی را به مخاطره افکند. نشان داده می شود که تحقق «معیار پایداری» مستلزم این است که برای جلوگیری از افول مسیر مصرف بهینه، نرخ تنزیل اجتماعی صفر باشد. همچنین بر طبق رویکرد اخلاقی، «عدالت بین نسلی» مستلزم برخورد یکسان با نسل های فعلی و آتی است و اخلاقاً صحیح نیست برای نسل های آتی اهمیت کمتری قائل شویم و منابعی که حق آنهاست را اکنون به نفع خویش مصادره نموده و مصرف کنیم. این رویکرد اخلاقی «نرخ تنزیل اجتماعی صفردرصد» را تجویز می نماید که موجب سرمایه گذاری بیشتری می شود و به رفاه آیندگان اهمیت می دهد.
ارزیابی پایداری سیاست های قیمت گذاری آب کشاورزی با استفاده از شاخص ترکیبی: مطالعه موردی استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال بیست و هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۸
171 - 204
حوزههای تخصصی:
یکی از وظایف دشوار سیاست گذاران انتخاب بین مجموعه سناریوهایی است که برای دریافت تعرفه آب در اجرای سیاست قیمت گذاری آب کشاورزی، از لحاظ اجرایی و قانونی امکان پذیر باشند. هدف تحقیق حاضر بررسی نتایج بالقوه ابزارهای مختلف قیمت گذاری آب (هکتاری، حجمی و تعرفه دوقسمتی) و اثرات آنها بر پایداری اراضی آبی با در نظر گرفتن ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بود. بدین منظور، با استفاده از روش برنامه ریزی ریاضی اثباتی، رفتار کشاورزان در مواجهه با ابزارهای مختلف قیمت گذاری آب کشاورزی شبیه سازی شد و محاسبه شاخص ترکیبی برای اندازه گیری پایداری اجرای هر ابزار قیمت گذاری به کمک روش تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفت. داده های مورد نیاز از طریق نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای با تکمیل 120 پرسشنامه از کشاورزان زیر پوشش شبکه آبیاری دشت قزوین و همچنین، با بهره گیری از نظرات و تجارب کارشناسی و داده های اسنادی جمع آوری شد. نتایج نشان داد که اجرای ابزارهای سیاست قیمت گذاری مورد بررسی دارای اثرات منفی بر شاخص های پایداری اقتصادی (سودآوری) و اجتماعی (اشتغال) است و تنها بر شاخص های زیست محیطی تأثیر مثبت دارد؛ مصرف آب در روش قیمت گذاری هکتاری افزایش و در روش های حجمی و تعرفه دوقسمتی کاهش می یابد؛ همچنین، در روش قیمت گذاری تعرفه دوقسمتی، شاخص کل پایداری از سایر سناریوهای مورد بررسی بالاتر بوده، که بیانگر کارآیی این روش برای رسیدن به پایداری است و به بیشترین کاهش مصرف آب می انجامد. از این رو، اجرای سیاست قیمت گذاری تعرفه دوقسمتی و نیز اتخاذ سیاست های جایگزین در راستای پایداری کامل و جبران اثرات منفی این سیاست پیشنهاد شده است.
نقش تکنولوژی در کیفیت فضاهای معماری و چگونگی تاثیر آن بر معماری پایدار
حوزههای تخصصی:
معماری هر زمان به منزله آینه ای است که می توان در آن تمام خصوصیات باطنی آن زمان را مشاهده کرد. آثار کهن و ارزشمند معماری ایران، از پیشرفته ترین تکنولوژی زمان خود بهره برده اند، اما از اوایل قرن چهاردهم شمسی تاکنون معماران ایرانی کمتر موفق به نظریه پردازی و ابداعات اصیل شده و آنچه در ایران روی داده، غالبا به سبب عدم شناخت عمیق، به شکل نوعی تقلید بوده است. تکنولوژی همواره جزجدایی ناپذیر معماری است. انسان در طول تاریخ سعی در شناسایی و ارزیابی محیط پیرامون خود داشته است و بر اساس همین معیار تلاش نموده به نحوی با دنیای طبیعی و محیط خود ارتباط برقرار کند. اما براستی محیط و دنیای طبیعی چیست و رابطه انسان با آن چگونه است؟ اکنون پس از گذشت قرنی از تجربه معماری مدرن و در کنار دستاوردها و تحولات با ارزش حاصل از آن مشکلات پیچید ای در عرصه مسائل زیست محیطی رخ می دهد. در امتداد تغییرات حاصله، مفهوم جدیدی با عنوان توسعه پایدار مطرح گردیده و در نتیجه آن به علت نقش مهم محیط ساخته شده توسط انسان در جریان توسعه پایدار، معماری پایدار مورد توجه صاحب نظران و مسئولین مربوطه قرار می گیرد. مقاله حاضر در نظر دارد تا با تاکید بر اهمیت به کارگیری تکنولوژی در کیفیت فضای معماری و چگونگی تاثیر آن بر معماری پایدار بپردازد و ایجاد شهرهای پایدار نه تنها می تواند حصول به خطرات آینده را کم رنگ کند، بلکه توانایی بهبود امنیت اقتصادی و اجتماعی جوامع را دارد. پژوهش فوق با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. هدف از این مقاله، ایجاد شهرهای پایدار نه تنها می تواند حصول به خطرات آینده را کم رنگ کند، بلکه توانایی بهبود امنیت اقتصادی و اجتماعی جوامع را دارد. بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت در مقیاس شهری، طراحی پایدار بر سه محور اصلی زیر می باشد؛ منابع محیط(شامل ریز اقلیم، فضای سبز، آب و زباله و انرژی)، مهارت طراحی و فن آوری و ارزش های اجتماعی که برای دستیابی به معماری پایدار در طراحی محورهای فوق باید لحاظ شود.
بررسی و ارزیابی نقش توان های محیطی در توزیع مکانی – فضایی سکونتگاه های روستایی شهرستان مراغه با تکنیک AHPفازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
125 - 151
حوزههای تخصصی:
وضعیت اکولوژیکی و توان های طبیعی، نقشی بسزا در توسعه پایدار و الگوی استقرار فضایی سکونتگاه های روستایی دارند. بر این اساس، شناخت میزان پایداری روستاها برای کاهش آثار نامطلوب شرایط محیطی و برنامه ریزی برای ارتقای وضعیت سکونتی اهمیت زیادی دارد.؛ از طرفی، می تواند مخاطرات محیطی را به حداقل برساند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی و پهنه بندی وضعیت توان سنجی محیطی و وضعیت استقرار روستاهای شهرستان مراغه است. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی، و ماهیت آن کاربردی است. برای بررسی توان سنجی محیطی روستاها شاخص های ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، دسترسی به منابع آبی (رودخانه)، نوع خاک و اقلیم نتایج به کار گرفته شد. برای محاسبه وزن نسبی هر یک از متغیرها، مدل تحلیل سلسله مراتبی، و برای تلفیق لایه ها، منطق Fuzzy Overlay به کار گرفته شد. نتایج نشان داد 121 روستا (68 درصد) از نظر توان های محیطی در وضعیت پایدار قرار دارند که جمعیتی برابر با 62364 نفر (6 / 73 درصد) را در خود جای داده اند. 49 روستا (5 / 27 درصد) از روستا ها پایداری متوسطی دارند که 20516 نفر (2 / 24 درصد) در این روستاها ساکن اند و 8 روستا (5 / 4 درصد) در وضعیت ناپایدار استقرار گرفته اند و 1850 نفر (2 / 2 درصد) در روستاهای ناپایدار زندگی می کنند. همچنین، از نظر پایداری، روستاهای مرکز و غرب شهرستان مراغه نسبت به روستاهای شرقی و جنوب شرقی وضعیتی مناسب دارند. از میان شاخص های مورد مطالعه، بین مؤلفه های ارتفاع، شیب، فاصله از رودخانه و اقلیم با توزیع نقاط روستایی همبستگی معناداری وجود دارد.
واکاوی زیست پذیری شهری با استفاده از مدل ELECTRE (مورد مطالعه: نواحی شهرگرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه فضاهای شهری دچار مسائلی چون کیفیت پایین محیط، زوال و فرسودگی محلات، محرومیت و نابرابری های اجتماعی- اقتصادی و نابرابری در دسترسی به خدمات و امکانات شهری می باشند. از اواخر قرن بیستم این شرایط محققان و برنامه ریزان شهری را بر آن داشت تا بر مفهوم زیست پذیری به عنوان یکی از مهم ترین رویکرد های دستیابی به محیط شهری قابل زیست و با کیفیت تأکید کنند. در این راستا هدف پژوهش حاضر، سنجش و اولویت بندی میزان زیست پذیری در نواحی شهری گرگان بر اساس شاخص های مؤثر در تعیین زیست پذیری می باشد. روش: نوع تحقیق کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. با توجه به جدید بودن موضوع، ابعاد و شاخص ها بر اساس ادبیات جهانی و بومی سازی آن ها با شرایط شهر گرگان تهیه شد. برای رسیدن به این هدف، محاسبات مربوط به 16 شاخص مؤثر در زیست پذیری بر اساس فرایند تکنیک آنتروپی شانون و مدل ELECTR و با استفاده از نرم افزار صفحه گسترده Excel استخراج شده است. یافته ها/نتایج: نتایج حاصل از به کارگیری مدل الکتر به منظور سنجش میزان زیست پذیری در نواحی هشت گانه شهر گرگان بیانگر آن است که 20/404 هکتار از مساحت نواحی شهر گرگان شامل14/11 درصد در پهنه زیست پذیری خیلی کم، 41/1577 هکتار شامل 02/42 درصد زیست پذیری کم، 2/675 هکتار شامل 62/18 درصد زیست پذیری متوسط و 5/1022 هکتار شامل 20/28 درصد در پهنه بندی زیست پذیری زیاد قرار دارند. نتیجه گیری: یافته های بدست آمده حاکی از آن است که با توجه به اینکه نواحی 3 ، 1و2 از کمترین میزان سطح زیست پذیری برخوردار است و در این نواحی شاخص های زیست پذیری در حد پایین قرار دارد. بنابراین، ارائه بهتر شاخص هایی از قبیل فضای سبز، خدمات بهداشتی، آموزشی و مذهبی می تواند باعث ارتقای سطح زیست پذیری شود.
تحلیل پیامدهای گردشگری روستایی در منطقه رودبار الموت استان قزوین: مطالعه موردی روستای اُوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
25 - 49
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی از ابزارهای مهم توسعه روستایی محسوب شده و همزمان بر پایدار بودن آن از جنبه های زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تأکید می شود. از این رو، تحقیق حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل پیامدهای گردشگری برای روستای اُوان، از روستاهای نمونه گردشگری استان قزوین انجام شد. روش شناسی تحقیق از نوع توصیفی با رویکرد پیمایش پرسشنامه ای بود. جامعه آماری تحقیق کلیه خانوارهای روستای اُوان بودند (136N=)؛ و با استفاده از جدول مورگان و کرجسی، حجم نمونه ای برابر با صد نفر محاسبه و مطالعه شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق نظرات استادان گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی تأیید شد و با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر با 90/0، پایایی آن به دست آمد. برای تحلیل داده ها از شیوه تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان داد که پیامدهای مثبت گردشگری در هشت عامل بهبود مسکن روستایی (76/11)، بهبود بافت کالبدی روستا (51/10)، توسعه فرهنگی (51/9)، توسعه بهداشتی (65/7)، توسعه اقتصادی (20/7)، بهبود صنایع روستایی (11/7)، افزایش آگاهی (55/6)، و ایجاد اشتغال (30/5) قابل دسته بندی است و در مجموع، 62/65 درصد از واریانس کل را تبیین می کند؛ همچنین، پیامدهای منفی گردشگری در پنج عامل آلودگی بصری محیط زیست (52/14)، گسترش ناهنجاری اجتماعی (39/13)، تخریب منابع طبیعی (48/11)، تغییر کاربری (80/10) و تغییر فرهنگ محلی (15/10) دسته بندی شده و در مجموع، 36/60 درصد از واریانس کل را تبیین کرده است. بنابراین، برای توسعه پایدار گردشگری روستایی، می توان از آثار منفی گردشگری کاسته و آثار مثبت آن را تقویت کرد.