مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
توسعه شهری
حوزه های تخصصی:
شهرسازی دوره ایلخانی بنابر شرایط سیاسی، اجتماعی، مذهبی و فرهنگی به وجود آمده طی حملات مغولان، یکی از تأثیرگذارترین نمونه های تاریخ شهرسازی ایران را شامل می شود. این الگو در بستر ساختار سلجوقی شهرها شکل گرفته و با رشدی سریع، سیر تکاملی خود را به سوی آفرینش کلان شهری طراحی شده طی کرده است. این تحقیق سعی در بررسی محورهای توسعه شهری ایلخانی بنابر عوامل تأثیرگذار بر آن را دارد. بدین منظور علاوه بر تعیین روند تکامل جایگاه شهر در میان ایلخانان، با مطالعه موردی توسعه شهری تبریز، طی مطالعات کتابخانه ای و با رویکردی تحلیلی در صدد نظام مند کردن سیاستهای اعمال شده جهت رشد و توسعه شهرها در دوره ایلخانی است. تبریز شرایط لازم جهت انتخاب شدن به عنوان پایتختی ایلخانی را از نظر اقلیم، اقتصاد و موقعیت استراتژیکی دارا بوده و زمینه های توسعه یکباره شهر با توجه به موارد مذکور فراهم بوده است. بدین ترتیب با بررسی ساختار شهرِ تبریز پیش از ایلخانان بر اساس اسناد و مدارک موجود و تطبیق داده های به دست آمده، و قرار دادن لایه ی دوره ایلخانی بر روی آن، ساختار شهر ایلخانی جهت مطالعه سیاست ها و الگوهای توسعه شهری حاصل گشته است. آنچه در این تحقیق مهم می نماید، بازخوانی سازمان فضائی شهر تبریز در طی دوره های تاریخی پیش از ایلخانان و ایلخانان می باشد که به نحوی رشد و توسعه شهر در طی قرون میانه را آشکار ساخته است. این امر علاوه بر آن که عاملی مهم جهت شناخت نظام تاریخی ساختار شهر تلقی می گردد با تطبیق فضاها و شبکه های ارتباطی بر جای مانده از آنها در کالبد معاصر شهر، طی برنامه ریزی های کلان شهری نیز از دید تقویت هویت تاریخی بافت شهر راه گشاست.
پهنه بندی مناطق مستعد توسعه شهری با تأکید بر محدودیت ها و مخاطرات ژئومورفولوژیکی (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
581 - 595
حوزه های تخصصی:
شهر کرمانشاه، به عنوان بزرگ ترین شهر غرب کشور، در پهنه های دشت پُرمخاطره کرمانشاه واقع شده و در بازه زمانی 46ساله مساحت آن حدود 7 برابر شده و حدود 87 کیلومترمربع به تصرف شهر درآمده است. این توسعه فیزیکی بدون اجرای مطالعات ژئومورفولوژیکی و درنظرگرفتن محدودیت ها و مخاطرات ناشی از آن بوده است. ازاین رو، شناسایی مناطق مستعد توسعه فیزیکی با درنظرگرفتن محدودیت ها و مخاطرات ژئومورفولوژیکی امری لازم در توسعه شهری کرمانشاه است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مناطق مناسب برای توسعه فیزیکی شهر کرمانشاه براساس شرایط ژئومورفولوژیکی منطقه است. در این پژوهش با استفاده از مدل فازی نقشه پهنه بندی نهایی توسعه شهری براساس نُه پارامتر مؤثر تهیه شد. سپس، این نقشه براساس شرایط ژئومورفولوژیکی و کاربری اراضی دشت کرمانشاه ارزیابی و مناطق مستعد توسعه شهری پیشنهاد شد. نتایج نشان می دهد توسعه فیزیکی شهر کرمانشاه در طی چهار دهه گذشته تابع شرایط توپوگرافی بوده و مخاطرات و محدودیت های ژئومورفولوژیکی بسیار زیادی در محدوده مورد مطالعه وجود دارد؛ به طوری که 65 درصد مساحت منطقه برای توسعه شهری مناسب نیست. مناطق مساعد با حدود 50 کیلومتر مربع در دشت آبرفتی در غرب و شرق شهر کرمانشاه واقع شده اند.
نقش توان ها و قابلیت های گردشگری در توسعه شهری مطالعه موردی منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی توان ها و قابلیت های صنعت گردشگری در رابطه با توسعه شهری در منطقه 22 تهران انجام شده است. این منطقه در شمال کوهستان البرز مرکزی در شرق با حریم رودخانه کن جنوب با آزاد راه تهران کرج و در غرب به جنگل های دست کاشت وردآورد محدود می شود. این منطقه با مناطق 5 و 21 شهر تهران همجوار است. آنچه که این منطقه را از دیگر منطقه ها متمایز می کند این است که در آینده نزدیک قرار است به قطب گردشگری شهر تهران تبدیل شود. سوال اصلی این است که قابلیت های گردشگری منطقه 22 شهر تهران کدامند و چه راهکارهایی جهت سهولت دسترسی آسان به قطب های گردشگری منطقه 22 شهر تهران می توان پیدا کرد؟ روش تحقیق، توصیفی برای بیان وضع موجود، علی برای کشف و درک دلایل و موردی- زمینه ای برای بیان وضع یک محدوده (منطقه 22 شهر تهران) می باشد. در نتیجه با توجه به مطالعه ای که از ساکنین و گردشگران منطقه22 شهر تهران انجام شد، اکثریت قابل توجه مردم تاکید بر این دارند که این منطقه مکانی برجسته و استثنایی و دارای هوایی به مراتب بهتر از مرکز شهر است. خصوصا ایجاد مراکز جدید گردشگری مانند دریاچه شهدای خلیج فارس، آبشار تهران و بوستان جوانمردان ایران و همچنین ساخت ادامه بزرگراه شهید همت که یکی از دسترسی های مهم به سمت غرب است، همه موید این موضوع می باشد که در زمان حال و آینده این منطقه مقصد گردشگران تهرانی و شهرستانی است و در صورت تبلیغات رسانه ای حتی قابلیت و پتانسیل این را دارد که پذیرای گردشگران خارج از کشور نیز باشد.
بررسی آسیب های مدیریت شهری و نقش آن در نظام برنامه ریزی توسعه شهری با استفاده از تحلیل سه شاخگی (مطالعه موردی: شهرداری پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
47 - 58
حوزه های تخصصی:
قدم اول جهت بهبود مدیریت در یک سازمان با آسیب شناسی آغاز می گردد. آسیب شناسی باعث می شود تا بتوانیم موانع رشد و توسعه سازمان را شناسایی و جهت رفع آنها برنامه ریزی کنیم. در این پژوهش ابتدا با استفاده از روش تحلیل سه شاخگی و با مصاحبه با 12 نفر از کارشناسان خبره شهرداری پاکدشت به شناسایی آسیب های ساختاری، رفتاری و محیطی یا زمینه ای پرداخته شده است . سپس متن مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل محتوا و نرم افزار MAXQDA 2018 مورد تحلیل قرار گرفته و ابعاد آسیب شناسی مدیریت توسعه شهری پاکدشت شناسایی شده و مدل تحقیق ارائه می شود. در آسیب های ساختاری، ساخت و ساز غیر مجاز با بار عاملی 0.89، سیستم نادرست حقوق و پاداش با بار عاملی 0.89، عدم استفاده از فناوری اطلاعات با بار عاملی 0.89 و نمودار سازمانی موجود با بار عاملی 0.86 مهم ترین آسیب های مدیریت توسعه شهری پاکدشت هستند. در آسیب های زمینه ای، وضعیت قوانین موجود با بار عاملی 0.98، طرح های توسعه شهری با بار عاملی 0.95، عدم استفاده از نظرات ارباب رجوع با بار عاملی 0.94 و عدم مشارکت شهروندان در مدیریت شهری با بار عاملی 0.85 آسیب های زمینه ای مدیریت توسعه شهری پاکدشت هستند. در آسیب های رفتاری، عدم آگاهی و دانش کارکنان با بار عاملی 0.97، عدم شناخت استانداردهای کاری با بار عاملی .97 ، عدم نظارت بر عملکرد کارکنان با بار عاملی 0.95، فرهنگ سازمانی در عملکرد کارکنان با بار عاملی 0.92 و عدم آگاهی و دانش اعضای شورای شهر با بار عاملی 0.79 آسیب های رفتاری مدیریت توسعه شهری پاکدشت هستند.
شناسایی و اولویت بندی مهم ترین عوامل مؤثر در پیشبرد برنامه های مدیریت شهری در حوزه بافت فرسوده (مطالعه موردی: شهر ماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
137 - 154
حوزه های تخصصی:
شهرها که یکی از سکونتگاه ها و مکان تجمع زیستی انسان از ابتدا تاکنون بوده اند، مجموعه ای از عوامل زنده و پویا هستند و ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ یک ﻣﻨﺒﻊ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﻄﺮﺡ می باشند. ﻧﻘﺶ و ﺟﺎیﮕﺎﻩ ﻣﺪیﺮیﺖ ﺷﻬﺮی ﺩﺭ ﺭﻭﻧﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺳکﻮنتگاه ﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﺑﺴیﺎﺭ ﻣﻬﻢ ﻭ ﺗﻌییﻦ کننده بوده و امروزه در پی روند شتابان توسعه و تحولات شهری در کشور، فراهم سازی محیط زندگی متناسب با این تغییرات جزء جدانشدنی برنامه ریزی و مدیریت شهری شده است. در سال های اخیر به منظور پاسخگویی به این نیازها، بافت های فرسوده شهری که اصالت و هویت هر شهری بیشتر در آن متجلی می باشد، اهمیت عمده ای یافته و مورد توجه ویژه قرار گرفته اند. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی، ارزیابی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر فرآیند برنامه ریزی بافت فرسوده ماکو می باشد. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی بوده و ماهیت داده های آن کیفی است. بر اساس گردآوری داده ها نیز، اسنادی و پیمایشی بوده و روش تحقیق آن، تحلیل ساختاری است. داده های اولیه به منظور تحقق هدف پژوهش، 22 عامل و متغیر در قالب 5 دسته معیار می باشد که با استفاده از نرم افزار میک مک جهت شناسایی عوامل کلیدی و به کمک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی جهت اولویت بندی تحلیل گردیده اند. نهایتاً 11 عامل و متغیر شیوه مدیریت؛ طرح های ساماندهی، بهسازی و نوسازی بافت فرسوده؛ مدیران و نیروی انسانی متخصص؛ فراهم بودن زیرساخت ها و امکانات زیربنایی اولیه؛ هماهنگی دستگاه های اجرایی؛ مسکن و زمین؛ ظرفیت های اقتصادی-محیطی؛ محیط زیست و منابع اکولوژیکی؛ سرمایه گذاری (دولتی و خصوصی)؛ تحقیق و توسعه و مشارکت به عنوان عوامل کلیدی و پیشران فرآیند برنامه ریزی شناسایی گردیده و مبنای ارائه پیشنهادها و راهکارهایی جهت پیشبرد برنامه ها و دستیابی به اهداف آتی مدیریت شهری در حوزه بافت مذکور قرار گرفته اند.
تحلیل ساختار ژئومورفولوژی در مکان یابی و توسعه نقاط شهری (مطالعه موردی: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۱
221-243
حوزه های تخصصی:
ارامترهای طبیعی از عوامل اصلی و تعیین کننده جهات توسعه ی فیزیکی شهرهای کوهستانی نظیر مریوان محسوب می شوند. بنابراین شناسایی و ارزیابی عوامل تأثیرگذاربر توسعه فیزیکی این شهر از اهمیت بسزایی برخوردار است. برای این کار از شاخص های پهنه بندی ارتفاعی، شیب و جهت شیب، گسل، نقاط کانونی وقوع زلزله، فرسایش و آبراهه های اصلی و فرعی استفاده شده است. تحقیق کاربردی و روش انجام آن توصیفی_ تحلیلی می باشد برای ارزیابی و مدل سازی نواحی مناسب توسعه از مدل منطق فازی استفاده شده است. به طوری که هرکدام از لایه ها با توجه به توابع عضویتی فازی در محیط GIS فازی سازی شده اند و سپس عملگر ضرب، جمع و مقادیر مختلف گامای فازی، روی این لایه ها اجراشده است. پس از روی هم گذاری و ضرب لایه های فازی شده، نقشه پهنه بندی مسیر مناسب توسعه شهر تهیه گردید و در 5 کلاس کاملاً مناسب، نسبتاً مناسب، مناسب، نامناسب و کاملاً نامناسب برای توسعه تقسیم بندی گردید. نتایج نشان داد مناسب ترین مسیر برای توسعه آتی شهر مریوان سمت شرقی و تا حدی جنوب شرقی این شهر می باشد.
تحلیلی بر عوامل تاثر گذار بر برنامه ریزی جامع شهری و انعطاف پذیری فضاهای درمانی در شهر
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به گسترش امر شهر نشینی و سرعت بالای گسترش شهر ها، توجه به موضوع توسعه برنامه ریزی شده شهری به عنوان یکی از اولویت های اصلی در این موضوع مطرح می گردد. از بعد دیگر جنبه های متعدد این برنامه ریزی سبب پیچیده شدن بیشتر این مسئله می گردد. یکی از ابعاد تاثیر گذار ، عملکرد ها و کاربری های بسیار متنوع شهری می باشد که با توجه به آن، امر برنامه ریزی می بایستی به صورت گروهی متشکل از متخصصان زمینه های مختلف صورت پذیرد. عملکرد فضاهای درمانی و بیمارستان ها به عنوان یکی از کلیدی ترین کاربری در فضای شهری مطرح است و در مقاله حاضر هدف آن است که جایگاه موضوع توسعه فضای درمانی را در سطح شهر بررسی نموده و ترجیحات لازم این عملکرد در سطح برنامه ریزی جامع شهری مطرح گردد. در جهت دستیابی به هدف مذکور استفاده از دو روش تحقیق استدلال منطقی جهت بررسی پژوهش های گذشته و نیز توصیفی – تحلیلی در راستای بررسی نمونه های موردی مورد نظر خواهد بود. نتیجه اصلی این تحقیق، تبیین روشی برنامه ریزی شده و سیستماتیک در جهت توسعه بیمارستان ها در سطح شهر خواهد بود.
مدل سازی توان اکولوژیک کاربری توسعه شهری (مطالعه موردی: حاشیه شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه ی شهر ها بیشتر در نواحی پیرامونی و بدون توجه به توان واقعی و محدودیت های این اراضی انجام می شود. این تحقیق با روندی توصیفی و تحلیلی و با به کارگیری مدلی کلی نگر انجام شده و کاربرد روش تلفیقی تصمیم گیری چندمعیاره و مدل DEMATEL-ANP را در ارزیابی اراضی شهری نشان می دهد. براساس مدل اکولوژیک حرفی ایران، معیارهای اصلی تأثیرگذار بر کاربری توسعه ی شهری انتخاب شدند. سپس درقالب یک مدل، با کمک تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) و به منظور تعیین شدت روابط موجود بین عوامل، از روش DEMATEL استفاده شد. استانداردسازی معیار ها با منطق فازی و وزن دهی فاکتور ها با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای ( ANP ) انجام شد و درنهایت، تلفیق لایه ها در محیط Idrisi توسط روش ترکیب خطی وزنی WLC صورت گرفت. بنابر نتایج، هر سه طبقه ی کاربری توسعه ی شهری در منطقه ی موردمطالعه وجود دارد و مجموع مساحت مناطق دارای توان درجه ی 1 و 2 توسعه ی شهری 243 کیلومتر مربع است. این مدل با تلفیق روش های مختلف، راه حل مناسبی برای بهبود روند تصمیم گیری گروهی ارزیابان ارائه کرد و از این طریق، وزن نهایی معیارهای مؤثر در کاربری توسعه ی شهری مشخص شد.
جایگاه مزارع و باغ ها در شکل گیری و توسعه شهر تاریخی نراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۶
5 - 16
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: شهر تاریخی نراق در سده اخیر به تدریج اقتصادِ مبتنی بر تجارت خود را از دست داده و از روزهای اوج فاصله گرفته است؛ با وجود این، ساختار تولیدی مبتنی بر کشاورزی و دامداری هنوز باقی مانده است. از این رو شهر، ارتباطی گسترده با حومه های زراعی خود دارد. کمبود آب، توسعه شهری ولو ناچیز و تغییر کاربری اراضی ناشی از ایجاد ساختارهای بزرگ از قبیل دانشگاه و مجموعه های کوچک و بزرگ صنعتی، مزارع، اراضی و باغ ها را در معرض خطر قرار داده است. این در صورتی است که بررسی های اولیه نشان از ارتباط گسترده میان اراضی زراعی با ساختار شهری نراق دارد. هدف: این مقاله در پی شناخت نقش و جایگاه مزارع و باغ ها در ساخت شهری نراق است و برای این منظور، پهنه قرارگیری مزارع، باغ ها و اراضی کشاورزی را در نسبت با هسته اولیه نراق و سیر توسعه تاریخی آن مطالعه خواهد کرد. روش تحقیق: روش تحقیق به کار رفته در این مقاله تفسیری_ تاریخی است و علاوه بر متون تاریخی، بافت و بستر شهری نراق نیز برای نیل به هدف تفسیر خواهند شد. در این راستا، پهنه های زیرکشت و اراضی کشاورزی مجاور شهر و محدوده های دورتر از بافت فیزیکی آن، در قالب نمونه هایی از مزارع مسکون و باغ ها شناسایی و مطالعه شده اند تا نسبت میان آنها با هسته اولیه شهر و توسعه های ثانوی آن روشن شود. نتیجه گیری: تحلیل یافته های این مقاله نشان می دهد که مزارع در الگوی خُرد استقرارِ خود، بهره گیری از منابع آبی، برنامه ریزی برای استفاده از زمین در جهت استقرار و توسعه یک استقرار امن و گسترش اراضی کشاورزی در راستای کاهش خطرات محیطی مانند سیلاب ها را فراهم می کرده اند. این الگو در مقیاسی کلان تر و در جهت توسعه و تبدیل هسته زراعی اولیه به زیستگاه و شهر ثانوی ادامه یافته و در عین حال با توسعه شهری به سوی شرق و در تبعیت از بافت و شکل مزارع و باغ های سوی شرقیِ زیستگاه اولیه هماهنگ بوده است.
بررسی روش های نوین در ساماندهی بافت های فرسوده شهری(نمونه موردی : شهر لامرد)
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
140-157
حوزه های تخصصی:
پیش بینی تعداد واحدهای مسکونی شهر تهران در جهت دست یابی به رقابت پذیری اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه رقابت پذیری شهرها برگرفته از نظریه الماس پورتر می باشد. بین مسکن که سهم بزرگی از کل اقتصاد را دارا می باشد و رقابت پذیری اقتصادی شهری ارتباط وجود دارد. کفایت عرضه و تخصیص زمین برای توسعه مسکن جدید و همچنین، اهمیت نگهداری زمین ارزان، که می تواند توسط قدرت محلی برای توسعه شهری، نگهداری شود، آشکار است. در این تحقیق، هدف تخمین تعداد واحدهای مسکونی مورد نیاز برای تامین واحدهای مسکونی در تهران در سال 1400 هجری شمسی می باشد. روش تحقیق این مقاله توصیفی- تحلیلی بر پایه اطلاعات است. با توجه به این که جمعیت عامل اصلی ایجاد تقاضای بالقوه برای مسکن است، ابتدا جمعیت شهر تهران برای سال 1400 با استفاده از سه مدل غیرخطی چند جمله ای درجه دوم، گمپرتز و لجستیک، برآورد گردید. از آن جا که طرح جامع هر شهر، مهم ترین طرح آن شهر است، برآورد جمعیت مدل های چندجمله ای درجه دوم و گمپرتز به علت نزدیک بودن به این طرح مدنظر قرار گرفتند. پس از آن با استفاده از مدل لجستیک که روش مناسبی برای برآورد تعداد واحد مسکونی در یک شهر است، تعداد واحدهای مسکونی براساس این سه برآورد جمعیت به دست آمده برآورد گردید. تعداد واحدهای مسکونی به دست آمده از مدل لجستیک بر پایه جمعیت به دست آمده از مدل گمپرتز معادل 663141 است. این نتایج می تواند به عنوان معیاری برای تصمیم سازی و برنامه ریزی آینده توسعه شهری در راستای دستیابی به رقابت پذیری اقتصادی استفاده شود.
مدل سازی زمانی-مکانی روند توسعه شهرها با تأکید بر تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل Markov-Ca (مطالعه موردی: شهر پارس آباد مغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۳
349-377
حوزه های تخصصی:
سطوح زمین طی سالیان اخیر توسط بشر به ویژه از طریق شهرسازی، جنگل زدایی، کشاورزی و فعالیت های دیگر دستخوش تغییرات زیادی شده است. مدل های فضایی ابزار بسیار مناسبی برای مدل سازی زمانی-مکانی و نشان دادن توسعه شهری و تغییرات کاربری اراضی در آینده می باشند که در این پژوهش نیز برای مطالعه این توسعه و تغییرات در محدوده موردمطالعه یعنی شهر پارس آباد مغان که در سال های اخیر توسعه فیزیکی چشم گیری را داشته است، از مدل Markov- Ca که از ترکیب مدل زنجیره مارکوف و سلول های خودکار می باشد استفاده شده است. تصاویر ماهواره ای مورد استفاده در این پژوهش که نقشه های کاربری اراضی از آن استخراج شده است عبارتند از: تصاویر ماهواره لندست TM سال 1368، لندست ETM+ سال 1381، لندست 8 سنجده OLI سال 1394 می باشند، همچنین ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش نرم افزارهای Arc Gis، Envi 5، Idrisi Selva می باشد که کاربری ها به پنج سطوح شامل: سطوح اراضی ساخته شده، سطوح مزارع، سطوح آبی، سطوح اراضی بایر، سطوح اراضی جنگلی و باغات تقسیم شده است. در نهایت اقدام به مدل سازی توسعه شهری و تغییرات کاربری اراضی برای سال 1407 شده است که نتایج بیانگر آن است که در طی 13 سال آتی به شدت از مساحت کاربری مزارع و بایر اطراف شهر بخصوص قسمت جنوب غربی کاسته شده است. این کاهش مساحت در کاربری مزارع بیشتر در مزارع اطراف و بلافصل محدوده شهر می باشد و اراضی تولید کننده محصولات زراعی که دارای شرایط مناسب برای کشت می باشند به اراضی ساخته شده و مسکونی تبدیل شده اند. توسعه شهر نیز در سال های آتی بیشتر در قسمت جنوب غربی شهر صورت خواهد پذیرفت.
تحلیل شاخص های شهر خلاق و ارتباط آن با مدیریت توسعه شهری سالم مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
131 - 146
حوزه های تخصصی:
در راستای توسعه پایدار شهرها تاکنون نظریه ها و الگوهای مختلفی ارائه شده است. در این باره می توان به نظریه هایی مانند شهر سالم و شهر خلاق اشاره کرد. هدف اصلی پژوهش، تحلیل شاخص های شهر خلاق و ارتباط آن با مدیریت توسعه شهری سالم در مناطق شهر اصفهان است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جهت تحلیل و سنجش داده ها از مدل ویکور استفاده شده و در فرایند انجام آن از ضریب آنتروپی شانون و در نهایت نیز از روش همبستگی پیرسون بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد منطقه 3 با نمره 1 رتبه اول و منطقه 5 با نمره 781/0 رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. کمترین سطح نیز مربوط به منطقه 12 می باشد و مناطق 5 و 6 با نمره برابر با 1 بهترین مناطق از لحاظ شاخص های شهر سالم هستند. کمترین نمرات نیز به مناطق 15 و 11 اختصاص دارد. در نهایت پس از تعیین نمره هر یک از مناطق بر اساس شاخص های شهر خلاق و سالم، رابطه بین این دو رویکرد در بین مناطق شهر اصفهان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تحلیل می شود. نتایج تحلیل های آماری نشان می دهد بین دو متغیر اصلی پژوهش رابطه وجود دارد. در واقع سطح معنی داری کمتر از 05/0 است و ضریب همبستگی مثبت است. به این معنا که بین دو رویکرد در مناطق شهر اصفهان رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ضریب بتا برابر با 614/0 است که می توان گفت 60% تغییرات در زمینه توسعه شهر خلاق را می توان با شاخص های شهر سالم پیش بینی کرد.
بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و توسعه شهری دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
شهر دانش بنیان از مفاهیم جدید در حوزۀ مدیریت شهری است که رویکردی توسعه ای دارد و هدف نهایی اش دستیابی به توسعۀ شهری پایدار و پیشرفت اقتصادی است. به باور بسیاری از کارشناسان، یکی از فاکتورهای مؤثر در موقعیت این شهرها، تقویت سرمایۀ اجتماعی و گسترش سطح مشارکت فعال شهروندان در توسعۀ شهر است. سرمایۀ اجتماعی سبب جابه جایی منابع بالقوۀ سرمایه و کاهش فاصله میان جنبه های جامعه شناختی و اقتصادی می شود. اهمیت این بحث زمانی دوچندان می شود که با توجه به سابقۀ تمدنی کشور ایران، به رغم کمبود سرمایه های فیزیکی، از سطح انباشت سرمایۀ اجتماعی درخور توجهی بهره مند است. با وجود جامعیت مفهوم سرمایۀ اجتماعی، درمورد تأثیرگذاری آن در توسعۀ شهری دانش بنیان تحقیقات اندکی شده است که این امر ضرورت پژوهش در این حوزه را بیشتر نمایان می کند. پرسش عمدۀ این پژوهش این است که رابطۀ توسعۀ شهری دانش بنیان با سرمایۀ اجتماعی چگونه است؟ هدف این پژوهش بررسی و شناخت رابطۀ سرمایۀ اجتماعی با ابعاد توسعۀ شهری دانش بنیان است. این پژوهش با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای (اسنادی) به مرور توصیفی بر ادبیات موضوع و دو نمونۀ موردی موفق می پردازد و اهمیت رابطۀ مثبت و تأثیرگذار سرمایۀ اجتماعی با توسعۀ شهری دانش بنیان را بررسی می کند. در این مطالعه، رابطۀ مثبت میان سرمایۀ اجتماعی و توسعۀ شهری دانش بنیان تأیید می شود؛ درنتیجه سرمایۀ اجتماعی افزون بر اینکه در شاخص های اقتصادی، نهادی و فرهنگی توسعۀ دانش بنیان تأثیر می گذارد، خود نیز از راه ابزارهای توسعۀ دانش بنیان، مانند آموزش دانش محور سرمایۀ انسانی، گسترش فناوری و ارتباطات، پیدایش بسترها و زیرساخت های فرهنگی مناسب و کشف استعدادهای خلاق و جذب آن ها از توسعۀ دانش بنیان تأثیر می پذیرد و در تعاملی دوسویه و متقابل، سرمایۀ اجتماعی و توسعۀ دانش بنیان قادرند زمینۀ لازم برای توسعۀ شهرها را فراهم کنند.
مطالعه توسعه شهری اصفهان از دوره شاه عباس یکم تا دوره شاه عباس دوم با تأکید بر نقش زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
123-141
حوزه های تخصصی:
اصفهان اگرچه از پیش از دوره صفوی شهری واجد اهمیت بود، بخش بزرگی از اعتبار خود را مدیون برگزیده شدن به عنوان پایتخت در این دوره است. این اتفاق به دلایل عمدتاً امنیتی در سال یازدهم حکومت شاه عباس یکم (حک 996 1038ق) رخ داد و به دنبال آن تغییراتی در جهت عمران و بهسازی شهری در اصفهان صورت گرفت. نتیجه مداخله های شهری دوره شاه عباس یکم، توسعه شهری اصفهان به سمت جنوب بود که با محوریت خیابان چهارباغ از زاینده رود عبور می کرد و تا نزدیکی کوه صفه تداوم می یافت. بیشترین مطالعات انجام شده در خصوص توسعه اصفهان به ساخت وسازهای دوره شاه عباس یکم اختصاص دارد که تشکیل دهنده بخش های مهمی از تصویر اصفهان صفوی است. این در صورتی است که به نظر می رسد اصفهان صفوی توسعه ای یکباره نداشته و در دوره های پس از شاه عباس یکم نیز، هم در بخش دولتخانه و هم در حاشیه زاینده رود، تغییرات و افزوده هایی به بخش های سلطنتی رخ داده است. هدف این مقاله، بررسی سیر توسعه دولتخانه اصفهان پس از دوره شاه عباس یکم با تکیه بر نقش منظر زاینده رود در آن است. در این مقاله تلاش شده است تا با نگاهی کیفی و به روش توصیفی تاریخی بر اساس وقایع تاریخی و اسناد موجود، به تغییرات شهری رخ داده در بازه زمانی سال های 1006ق پایتختی اصفهان در زمان شاه عباس یکم تا 1077ق پایان حکومت شاه عباس دوم پرداخته شود. نتایج حاکی از آن است که اگرچه از ابتدای پایتختی اصفهان طرح هایی برای توسعه شهری موجود بوده، این طرح ها و برنامه ها تا پایان حکومت شاه عباس یکم، به توسعه طولی شهر عمدتاً به سوی جنوب منتج شده است. در دوره های بعدی تا انتهای حکومت شاه عباس دوم (حک 1052 1077ق)، حدود توسعه شهری اندکی تغییر کرد؛ به طوری که حاشیه زاینده رود به مکانی برای استقرار دولتخانه نوظهور تبدیل شد. این در حالی است که بخش عمده توسعه عرضی اصفهان ماحصل افزوده های صفوی به دلیل حضور زاینده رود و علاقه شاه عباس دوم به برگزاری جشن هایی در حاشیه آن بوده است.
جایگاه فرهنگ در برنامه ریزی توسعه شهری برای افزایش امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش فرهنگ و برنامه ریزی فرهنگی در توسعه شهری برای افزایش امنیت اجتماعی می پردازد. امروزه نقش فرهنگ در برنامه ریزی ها به خصوص برنامه ریزی شهری و منطقه ای پررنگ تر شده و برنامه ریزان شهری و منطقه ای نیز این ضرورت را دریافته اند و می بایست فرهنگ را در برنامه کار خود قرار دهند، ازاین رو هر نوع برنامه ریزی شهری و منطقه ای باید بحث فرهنگ و هویت فرهنگی را در برنامه کار خود قرار دهد. فرهنگ به عنوان یک عامل اصلی در برنامه ریزی، در آینده توسعه نقش و جایگاه مهمی را ایفا می کند، که عدم توجه به آن در برنامه ریزی؛ تأثیرات منفی زیادی بر جای می گذارد. جمع آوری اطلاعات بر مبنای مطالعه کتابخانه ای و اسنادی بوده و به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که روش برنامه ریزی و مدیریت شهری باید تغییراتی را در خود ایجاد کند و به جای روش های صرفاً کمّی و آماری و در نظر گرفتن مؤلفه های صرفاً اقتصادی و سیاسی، روش های کیفی هم به کار برده شود و در امر برنامه ریزی برای شهر و منطقه مؤلفه های فرهنگی (نیازها، ارزش ها و هنجارهای مردم، صنایع فرهنگی و...) در نظر گرفته شود.
تحلیل ساختاری پیشران های توسعه شهری دانش بنیان مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر دانش بنیان یا توسعه شهری دانش بنیان (KBUD) رهیافت و راهبرد جدید تعامل میان دانش و شهر است که با فعال سازی چرخه دانش در شهر، بنیادهای اقتصاد و نیروی محرکه توسعه شهری را به سرچشمه های اقتصاد دانش بنیان و خصلت زایشی و افزایش دانش مرتبط می سازد. این مقاله کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، پیشران های توسعه شهری دانش بنیان کلانشهر تهران را بازشناسی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان شهری بر اساس نمونه گیری هدفمند و پیشران های توسعه، 50 نیروی پیشران در 4 بعد اقتصادی، اجتماعی، شهری-محیطی و نهادی است که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. یافته ها از نظر تحلیل کلی محیط سیسم نشان داد که 838 رابطه عدد 3 دارد و این به معنای آن است که روابط پیشران های کلیدی بسیار زیاد بوده و از تاثیرگذاری و تاثیرپذیری زیادی برخوردارند. همچنین نتایج دیگر پژوهش از تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای پیشران در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه بندی پیشران ها حاکی از تمرکز پیشران های تأثیرگذار و دوگانه (پیشران های ریسک و هدف) است. از مجموع 50 نیروی پیش برنده توسعه، 15 پیشران کلیدی شامل طبقه خلاق، رفاه اقتصادی، رهبری مؤثر، تحقیق و توسعه، تنوع شهری و اختلاط فرهنگی، رشد هوشمند، زیرساخت اقتصاد کلان، حکومت و برنامه ریزی، حکمروایی خوب، عدالت اجتماعی، اثر بخشی دولت، نظام مالیاتی عادلانه، پایداری محیطی، شرکت های چندملیتی و دولت الکترونیک شناسایی شده است. گذار تدریجی تهران به توسعه مبتنی دانش مستلزم اولویت دهی به نیروهای پیشران، پیش برنده های کلیدی و بایسته های دانش بنیان در تدوین راهبرد اصلی توسعه شهر است که باید از طریق شالوده اسناد فرادست و محتوی طرح برنامه ریزی توسعه تهران فراهم آید.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در تحولات نواحی شهری (مطالعه موردی: شهر دهدشت)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
19 - 36
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی حاصل شکل گیری و استقرار ارزش ها، هنجارها، سنت ها، عرف ها و قواعد به صورتی خودجوش و در بستری از روابط متقابل اجتماعی است، زمینه سازی همدلی، همکاری، نوع دوستی، وفاداری، وجدان کاری در زندگی اجتماعی از جانب افراد است. این نوع از سرمایه بستر مناسبی برای بهره وری سرمایه انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد می شود. هدف از این پژوهش بررسی نقش سرمایه های اجتماعی در توسعه شهری شهر دهدشت است. نوع تحقیق کاربردی و روش مورداستفاده توصیفی- تحلیلی می باشد و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده، جامعه آماری پژوهش کلیه ساکنان شهر دهدشت هستند که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 380 نفر از بین آن ها به صورت تصادفی انتخاب شده است. اعتبار پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرون باخ آزمون شده است. در این مطالعه، برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی استفاده شده است. از میان متغیرهای مربوط به کیفیت زندگی،28 شاخص استخراج و با استفاده از تحلیل عاملی به 6 عامل تقلیل یافته اند، عوامل به دست آمده از تحلیل عاملی جمعاً 39/63 درصد از واریانس را در برمی گیرند. در بین 6 عامل استخراج شده، عامل اعتماد اجتماعی به تنهایی 6/18 درصد واریانس را پوشش می دهد که تأثیرگذارترین عامل در مطالعه می باشد؛ و عامل ناهنجاری های اجتماعی، با 6/3 درصد از واریانس کمترین تأثیر را در توسعه شهری، شهر دهدشت داشته است.
سنجش پایداری توسعه شهر تبریز با روش جای پای اکولوژیکی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
479 - 495
حوزه های تخصصی:
شهرها پس از انقلاب صنعتی به سرعت رشد یافتند و این رشد و توسعه، پیامدهای بسیاری با خود به همراه داشت. عمده ی آثار این پیامدها بر محیط زیست و کیفیت زندگی مردم این جوامع وارد شده است. یکی از روش های ارزیابی میزان ارتباط انسان با طبیعت روش جای پای اکولوژیک است. این روش، کیفیت نیازهای یک گروه انسانی را که با مقدار مشخصی از سطح زمین و آب، به تولید منابع مصرفی و دفع مواد زائد حاصل از زندگی خود اقدام می کند، اندازه گیری می نماید. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی جای پای اکولوژیکی شهر تبریز می پردازد و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد: آیا فضای بوم شناسی شهر تبریز توان حمایت و برآوردن نیازهای اساسی جمعیت شهر را دارد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که جای پای اکولوژیکی شهر تبریز در گروه های مصرفی مواد غذایی، حمل ونقل، گرمایش گازهای طبیعی، آب، برق و زمین مورد نیاز برای دفع مواد زائد 30/3 هکتار بوده است. این امر بیانگر این است که شهر تبریز برای برآوردن نیازهای زیستی و پایداری خویش متّکی به منطقه ای فراتر از استان آذربایجان شرقی است. نگاهی به میزان مواد مصرفی شهر تبریز، نشان می دهد که سهم مواد غذایی با 73/2 هکتار، بیشترین سهم را در بین سایر موارد دارد. کمترین میزان مربوط به زمین مورد نیاز برای دفع زباله 07/0 متر مربع به ازای هر نفر بوده است. از آنجایی که ظرفیت زیستی ایران 8/0 هکتار است. جای پای اکولوژیکی 30/3 هکتاری شهر تبریز بدان معناست که 125/4 برابر بیش از سهم خود، از ظرفیت زیستی قابل تحمل کشور را به خود اختصاص داده است.
بررسی نقش متقابل مدیریت و گردشگری برتوسعه حمل ونقل شهر(نمونه موردی: شهر زاهدان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
1159 - 1177
حوزه های تخصصی:
اغلب شهرهای دنیا محلی برای توسعه هرچه بیشتر صنعت به شمار می رفت؛ مانند رقابت های صنعتی شهرهای اروپایی در سده اخیر. امروزه، با توسعه جامعه بشری، دیدگاه ها و نظریه های علمی نیز پیرامون شهرها و نیز صنعت گردشگری دچار تغییرات شده است. بدین معنی دردوره معاصر شهرها از رقابت صنعتی به رقابت گردشگری روی آورده اند، زیرا گردشگری چنان پتانسیلی دارد که می تواندبه راحتی جایگزین شهرهای صنعتی شود و شهرهای بسیار زیبای گردشگری را به وجود آورد تا هم شهروندان و هم گردشگران از زیبایی های آن لذت ببرند .پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. اطلاعات جمع آوری شده، طبقه بندی و در دو بخش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش اول ضمن تجزیه و تحلیل نظریات در نرم افزار تحلیل آماری SPSS ، از طریق پرسشنامه، همبستگی عوامل تاثیرگذار مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت برای مدیریت و برنامه ریزی گردشگری شهر زاهدان، مدل استراتژیک سُوآر(SOAR) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان دهنده تاثیرات مثبت و منفی اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیستمحیطی در منطقه، عدم حضور و تاثیر مستقیم جامعه محلی در برنامهریزی و تصمیمسازی در خصوص توسعه صنعت گردشگری ونشت منافع اقتصادی می باشد