مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
توسعه شهری
حوزه های تخصصی:
ژئوسیستمها یا سیستمهای ژئومورفیک( Geomorphic systems ) عبارت از ساختارهای ارضی با اثرات متقابل فرایندها که به طور مجزا یا مشترک عمل کرده و مجموعه ای از واحد های ارضی را ایجاد می کنند. عناصر ژئوسیستم متشکل از خطوط یا خطواره ها، نقاط، سطوح و احجامی است که نحوه ی روابط این عناصر با هم هویت ساختار فضایی آنها را شکل می دهد. این عناصر در ارتباط با هم فضاهایی را برای کاربریهای مختلف فراهم می کنند. در واقع، الگوهای ساختاری و به تبع آن فضایی عملکردها را جلوه گر می سازند.
این پژوهش در چارچوب روش تحلیل سیستمهای ژئومورفیک و همچنین تحلیل تحولات تاریخی و الگوی دیرینه شناسی مدنیت گذشته واقع بر روی پهنه ی تهران صورت گرفته است. برای این کار از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، DEM تولید شده 20 متر توسط رادار، عکسهای هوایی و تصاویر ماهواره ای لند ست و همچنین گوگل ارث استفاده گردیده است.
یافته های تحقیق بیانگر این هستند که پهنه ای که کلان شهر تهران بر روی آن قرار گرفته را می توان یک پهنه ی گلاسیو-فلوویالی (Glacio-fluvial) نامید. پهنه ای که فرایند های یخی و جریانی به صورت متناوب در کواترنربه عنوان دینامیک بیرونی بیشترین اثرگذاری را در تغییر شکل ساختار اولیه ی آن به مثابه پهنه یا پهنه های زیست- مکان انسانی داشته اند. بعلاوه، فعالیت گسلها ی شمال و جنوب تهران بر گسیختگی و ایجاد ناهمواری و پراکندگی این پهنه ها نقش زیادی ایفا کرده اند. بدین ترتیب، ژئوسیستم تهران را می توان متشکل از مرز، ساختار،عملکرد(رفتار)، دالان، جهت، تحول تاریخی منحصر به فرد، کلیت و انسجام، و ویژگیهای اقلیمی خاص دانست. این عناصر در ارتباط با هم عوارض ژئومورفیکی را شکل داده اند که می توانند الگوی ساخت های شهری و کاربری های اراضی قرار بگیرند. درک این عناصر در چارچوب یک ژئوسیستم با ماهیت منحصر به فرد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چرا که سازگاری و انطباق ساخت های شهر بر این عناصر به شهر ارگانیک و پایدار انجامیده و می تواند به مثابه نقطه عطفی در شهر سازی قرار بگیرد.
Regeneration and restoration of old texture with a perspective to protect the identity of housing, case study –Joybareh locality in Isfahan (باز زنده سازی و احیاء بافت فرسوده با رویکرد حفظ هویت مسکن، نمونه موردی محله جویباره اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بافت تاریخی شهرها به دلیل ساختار سنتی ، فرسودگی واحدهای مسکونی ، دشواری دسترسی ، ضعف زیرساخت ها و تشکیلات زیست محیطی سیر رکود و عقب ماندگی را طی می کند. در راستای این تحولات بنیادین در شهرهای تاریخی و رفع مشکلات از بافت تاریخی شهرها طرح هایی در قالب بازسازی – نوسازی – بهسازی و باز زنده سازی درزمینه های مختلف تهیه و اجرا شده است. شیوه برخورد با این بافت های تاریخی متأثر از دیدگاه های فلسفی در شهرسازی متفاوت بوده است . در دهه های اخیر با احیاء بافت تاریخی و رفع فرسودگی از شهرها و اعیان سازی به همراه حفظ و احیاء هسته تاریخی و هماهنگی بین بافت نو و تاریخی با تأکید بر هنجارها و ارزش های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. شهر تاریخی اصفهان با قدمت دیرینه از این قاعده تحولات بنیادین شهرسازی در ایران مستثنی نبوده و تحولات بسیاری در ساختار سنتی آن صورت گرفته است . نظام به هم پیوسته و ارگانیک شهر به همراه شبکه معابر (سرپوشیده و روباز) و محله های خودکفای تاریخی دچار تحولات بسیار شده اند از جمله محله جویباره که جزء هسته های تاریخی شهر اصفهان به شمار می رود.
در این محله به رغم طرح های اجرا شده از جمله کف سازی معابر، بهسازی و بازسازی تک بناهای باارزش و ایجاد فضای سبز تاکنون نتوانسته هویت تاریخی خود را همانند گذشته حفظ کرده، به دلیل نبود یک برنامه بلندمدت مدون در مسیر حفظ و احیاء هسته های تاریخی شهر و هماهنگ با بقیه اجزاء خود در مسیر توسعه گام بردارد، ضمن اینکه همواره شاهد گریز جمعیت از محله و فرسودگی بیش از حد ابنیه و زوال این هسته تاریخی در شهر اصفهان هستیم. حفظ ارزش های ماندگار و تاریخی در محله،
روان سازی ترافیک و ایجاد وحدت فضایی در مجموعه محله ، اشتغال زایی و بازگرداندن هویت اجتماعی محله جویباره و احیاء معابر و گذرهای تاریخی جهت جذب گردشگر از جمله مهم ترین نتایج این تحقیق به شمار می رود که از روش میدانی و تحلیلی در هسته تاریخی محله جویباره انجام پذیرفته و دارای قابلیت بالقوه جذب جمعیت گردشگر است. در این پژوهش پس از شناخت و بررسی بر روی یک واحد همسایگی در محله به واکاوی یکایک ابنیه و معابر و اجزاء تشکیل دهنده آن پرداخته شده تا با امکان باز زنده سازی مطلوب براساس ساختار اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و جلب مشارکت مردمی بتوان هویت تاریخی محله جویباره را مجدداً محقق کرد و در راستای یک محله سرزنده، با حفظ هویت تاریخی خود به یک نوسازی پایدار دست یافت.
ارزیابی میزان روایی روش های تصمیم گیری چندشاخصه در تعیین پهنه های مناسب توسعه شهری (مطالعه موردی شهرستان آذرشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های تصمیم گیری چند شاخصه مجموعه ای توانمند از تکنیک ها و فرایندها را برای ساختار مسائل تصمیم گیری، طراحی، ارزیابی و اولویت بندی گزینه های تصمیم گیری فراهم می آورد. هدف این مقاله تحلیل میزان روایی روش های تصمیم گیری چندشاخصه در تعیین پهنه های مناسب توسعه شهری در شهرستان آذرشهر با استفاده از معیارهای شیب، جهت جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، کاربری اراضی، فاصله از رودخانه، فاصله از محدوده های شهری،فاصله از گسل و فاصله از جاده های اصلی است. از روش های تصمیم گیری چند شاخصه، روش مجموع ساده وزنی[1]، تکنیک رتبه بندی براساس تشابه به حد ایده آل[2]، تکنیک ویکور[3]، روش تحلیل سلسله مراتبی[4]انتخاب شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فضایی در سیستم اطلاعات جغرافیایی در 5 طبقه بسیار نامناسب، نامناسب، تا حدودی مناسب، مناسب و بسیار مناسب طبقه بندی شده و برای ارزیابی میزان روایی روش ها از ضرایب صحت کلی[5] و کاپا[6] توسط نرم افزار ERDAS IMAGINEاستفاده شد. برابر با نتایج به دست آمده، روش تحلیل سلسله مراتبی به ترتیب با ضرایب صحت کلی 93/86 و ضریب کاپا 14/83 درصد بیشترین مقدار روایی را در میان انواع روش های مورد ارزیابی برای پهنه بندی مناسب توسعه شهری به دست آورد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که روش تحلیل سلسله مراتبی با بیشترین مقادیر نسبت به سایر روش ها بهینه ترین مدل با موضوع موردبحث در منطقه مورد مطالعه است.
ارزیابی اثر بلندمرتبه سازی بر عملکرد جریان باد شهری، پژوهش موردی: منطقه 22 کلانشهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه روند رو به رشد شهرها و افزایش جمعیت باعث برهم زدن نظم طبیعت و تغییر ساختار اصلی و اولیه سرزمین شده است. در سال های اخیر در جهت جلوگیری از رشد افقی شهرها ایده ساخت بناهای بلند در شهرهای جهان و همچنین کلانشهر تهران مطرح شده است. یکی از اثرات منفی بلندمرتبه سازی تغییر جریان باد شهری می باشد. بر این اساس هدف این مطالعه ارزیابی اثر ساختمان های بلند بر علمکرد جریان باد شهری با استفاده از روش قیاسی- استنتاجی است. در این تحقیق منطقه 22 کلانشهر تهران به علت روند روبه رشد بلندمرتبه سازی به عنوان پژوهش موردی انتخاب شده است. نتایج ارزیابی اثر بلندمرتبه سازی بر جریان باد در سطح منطقه 22 بیانگر این موضوع می باشد که به دلیل مکان یابی نادرست و غیر اصولی ساختمان های بلند در این منطقه الگوی طبیعی وزش باد تغییر یافته و در نتیجه موجب بروز اثرات ثانویه ناشی از رکود یا تشدید جریان باد شده و کریدور ورودی هوا به شهر تهران را با مشکل جدی مواجه ساخته است. بر این اساس رعایت اصول و معیارهای مناسب مکان یابی و ارزیابی بلندمرتبه سازی توسط مدیران شهری زمینه ای برای اقدامات صحیح مدیریتی در جهت کاهش اثرات فراهم می نماید.
تأثیر توسعه شهری و تغییرات کاربری بر عناصر آب و هوایی شهر شیراز و فسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد اجتناب ناپذیر شهری طی دو دهه آینده در کشورهای کمتر توسعه یافته به یک چالش بسیار مهم برای برنامه ریزان و مدیران شهری تبدیل خواهد شد. گسترش مناطق شهری، اثرات متفاوتی بر آب و هوا در مقیاس محلی و جهانی، در زندگی ساکنان این مناطق گذاشته است. بدین جهت در این پژوهش میزان تأثیرگذاری تغییرات ناشی از دگرگونی پوشش زمین و کاربری اراضی در یک بازه زمانی بلند مدت بر وضعیت آب و هوا در شهرهای شیراز و فسا بررسی و برای اطمینان از نرمال بودن سری های سالانه از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شد. همچنین روند سری زمانی فراسنج های کمینه و بیشینه دما و رطوبت نسبی با استفاده از روش های ناپارامتری من-کندال و تحلیل رگرسیون طی یک دوره 45 ساله (1966-2010) بررسی شدیافته های پژوهش نشان داد کمیت های کمینه دما و رطوبت نسبی فسا و کمینه و بیشینه رطوبت نسبی شیراز روند کاهشی و سایر کمیت ها روند افزایشی داشته اند. در ادامه اثرات تغییرات کاربری و نوع پوشش زمین در بازه زمانی 23 ساله (1987-2010) با استفاده تصاویر سنجنده TM ماهواره لندست بر الگو دمایی در این دو شهر پرداخته شد. بر این اساس کاهش 113 و 5/7 کیلومتر مربعی کاربری بایر و افزایش 110 و 3/5 کیلومتر مربعی کاربری مسکونی به ترتیب برای شهرهای شیراز و فسا محاسبه گردید.
مدل سازی توسعه شهری با استفاده از رویکردهای پیش پردازش آماری و مدل پرسپترون چند لایه (نمونه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری در توسعه شهری به علت سطوح بالای شهرنشینی تقریباً در کل بخش های جهان، به یک موضوع مهم تبدیل شده است. بنابراین برای رسیدن به توسعه پایدار شهری و همچنین تصمیم گیری بهتر برای جهت دهی توسعه در آینده، بازبینی دائمی فرآیندهای دینامیک شهری با توجه به توسعه در گذشته و پیش بینی آن در آینده، اجتناب ناپذیر است. هدف پژوهش حاضر، مدل سازی و پیش بینی توسعه کلان شهر تهران با استفاده از روش رگرسیون حداقل مربعات معمولی (OLS) و مدل شبکه عصبی مصنوعی (پرسپترون چندلایه (MLP)) با در نظر گرفتن دوره 11 ساله 1385_1374 است. برای این منظور ابتدا، معیارهای موثر در فرآیند توسعه شهری از سازمان های مربوط جمع آوری، آنالیز و آماده سازی شدند و نقشه های کاربری زمین برای سال های مورد نظر از تصاویر ماهواره لندست استخراج شد و با استفاده از داده های اتوکد سازمان نقشه برداری و نقشه های موجود بهبود داده شدند. سپس صحت سنجی نقشه ها و آشکارسازی تغییرات انجام شد. نتایج آشکارسازی تغییرات با ضریب کاپای 85/91% نشان می دهد که بیشترین افزایش مساحت در مناطق ساخته شده (38/5886 هکتار) و بیشترین کاهش مساحت در زمین باز (89/5328 هکتار) رخ داده است. بر مبنای این تغییرات و برای اجتناب از روش سعی و خطا در انتخاب بهترین ترکیب معیارهای ورودی به مدل، با استفاده از روش OLS پیش پردازشی روی این معیارها صورت گرفت. در مرحله بعد با در نظرگرفتن خروجی روش OLS، 11 متغیر مستقل بعنوان ورودی به مدل انتخاب شدند. سپس مدل سازی پتانسیل تبدیل کاربری برای سال 1396، با استفاده از روش MLP انجام شد و با روش زنجیره مارکف نقشه کاربری اراضی برای سال 1396 پیش بینی شد. در نهایت نتایج نشان داد که پیش بینی صورت گرفته نسبت به مطالعات گذشته به واقعیت های زمینی نزدیک تر است و بیشترین میزان توسعه در سال 1396 در بخش های شرقی، شمال غرب و غرب کلان شهر تهران رخ خواهد داد. 2- روش شناسی برای دستیابی به اهداف این مطالعه، ابتدا معیارهای موثر در فرآیند توسعه شهری از سازمان های مربوط جمع آوری، آنالیز و آماده سازی شدند. نقشه های کاربری زمین برای دوره مورد مطالعه (1385-1374) از تصاویر ماهواره لندست استخراج شد و با استفاده از داده اتوکد و نقشه های موجود بهبود داده شدند. سپس صحت سنجی نقشه ها و آشکارسازی تغییرات انجام گرفت و بر مبنای این تغییرات، به منظور اجتناب از روش سعی و خطا در انتخاب بهترین ترکیب معیارهای ورودی به مدل، با استفاده از روش OLS پیش پردازش روی این معیارها صورت گرفت. در مرحله بعد با در نظر گرفتن خروجی روش OLS، متغیرهای مستقل به عنوان ورودی به مدل انتخاب شدند. در نهایت، با استفاده از روش MLP مدل سازی پتانسیل تبدیل هر کاربری انجام گرفته و با به کارگیری روش زنجیره مارکوف نقشه کاربری اراضی برای سال 1396 پیش بینی شد.
تحلیل و ارزیابی آسیب پذیری لغزشی در پهنه های کوهستانی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش نوعی حرکت دامنه ای است که نه تنها ساختارهای انسانی مثل جاده ها، خطوط راه آهن و مناطق مسکونی را تحت تأثیر خود قرار می دهد، بلکه تلفات جانی را هم در پی دارد. در این پژوهش، داده های لغزشی و شیب در حوضه های کوهستانی کلان شهر تهران به منظور تهیه ی نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش و بررسی آسیب پذیری مناطق توسعه یافته در پهنه های پرخطر تحلیل شده است. این پهنه بندی با استفاده از تلفیق مدل های تصمیم گیری چند معیاره در سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از 8 عامل کمی و کیفی به منزله ی عوامل مؤثر در وقوع حرکات لغزشی منطقه انجام شد. وزن دهی به معیار های مورد نظر از دو روش مدل نسبت فراوانی و مدل تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفت. بعد از این مرحله، فازی سازی معیارهای مؤثر در وقوع زمین لغزش های منطقه ی مطالعه، نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش با عملگرهای جمع فازی، ضرب فازی و گامای فازی با لانداهای 8/0 و 9/0 تهیه گردید. با انطباق نقشه ی نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش حاصل از مدل فوق و نقشه ی مناطق شهری در حوضه های کوهستانی، مناطق شهرسازی شده به پهنه های با خطر بسیار زیاد تا پهنه های با خطر بسیار کم تفکیک شد. نتایج حاصله از تحلیل داده های لغزشی نشان داد که برخی از محدوده های کوهستانی کلان شهر تهران مستعد حرکات لغزشی با خطر متوسط به بالا هستند. مهم ترین راهکار برای کاهش خسارت های ناشی از وقوع زمین لغزش(به جز پایدارسازی مناطق ناپایدار) دوری جستن از این مناطق است
عوامل اثرگذار بر افزایش جمعیت کلان شهرها از دیدگاه متخصصان: مورد مطالعه، شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این مقاله کشف عوامل تأثیر گذار بر افزایش جمعیت در کلان شهرها و در نهایت ارائه مدلی برای رشد جمعیت مبتنی با نظر خبرگان است. با توجه به اینکه عوامل متعدد مترتب بر زندگی در کلان شهرها، که مهاجرت، باروری و مرگ و میر را متأثر می سازد، از حوزه های مختلفی از جمله اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سرچشمه می گیرد؛ ابتدا با مروری بر مفاهیم نظری، عوامل رشد جمعیت کلان شهرها شناسایی و به صورت عوامل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، جغرافیایی و زیرساختی و امکانات شهری دسته بندی و تحلیل شده اند و مدل مفهومی اولیه استخراج شده است. سپس زیرمعیارهای تأثیرگذار بر هر یک از عوامل فوق به صورت مستقل با یکدیگر مقایسه و اولویت بندی شده اند. پس از آن با استفاده از توزیع پرسشنامه محقق ساخته در میان 30 نفر از خبرگان جمعیت شناسی، جامعه شناسی و اقتصادی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی نشان داده شده که مجموعه عوامل اقتصادی بیشترین تأثیر را بر رشد جمعیت شهر داشته است و مجموعه عوامل فرهنگی و اجتماعی، زیرساختی و امکانات شهری و جغرافیایی در جایگاه های بعدی هستند. همچنین در اولویت بندی نهایی، زیرمعیارهای اشتغال، درآمد، سبک زندگی و ارزش های فردی دارای بیشترین وزن در بین یازده زیرمعیار شدند. در انتها مدل نهایی رشد جمعیت در کلان شهرها ارائه شده است.
تأثیر مهاجرت بر توسعه شهری با استفاده از مدلSWOT، مورد مطالعه: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها بستر مهم ترین فعالیت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی محسوب می شوند. مطالعه روند رشد شهرنشینی نشان دهنده این موضوع است که رشد جمعیت شهری به سرعت در حال افزایش بوده و شهرها با نرخ بالای رشد جمعیت مواجه و تاکنون نیز قادر به کنترل مشکلات ناشی از این رشد نبوده اند. پدیده مهاجرت امروزه به عنوان یکی از مهم ترین و پیچیده ترین معضلات کشورهای جهان سوم مطرح است. بدیهی است کشور ما نیز از این مسائل به دور نبوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرات مهاجرت بر توسعه شهر بابل هست. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده و تعداد 322 به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران به دست آمده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از نرم افزارهای SPSS و مدل SWOT استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که باید در نحوه اجرای طرح های احیاء شهری با بازنگری پایداری به عنوان عاملی مهم در پایداری پروژه های شهری در نظر گرفته شود. با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها با مدل سوآت از دیدگاه کارشناسان، برنامه ریزان، مسئولان و مدیران شهر بابل نشان می دهد که نقاط ضعف و تهدیدات مهاجرت بر توسعه شهر بسیار بیش تر از نقاط قوت و فرصت های آن می باشد. بنابراین مهاجرت به شهر باعث ناپایداری در شهر شده و راه رسیدن به توسعه پایدار را مشکل کرده است.
مدل سازی توسعه شهری با تلفیق مدل اتوماسیون سلولی و سیستم های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع و نامتوازن جمعیت بخصوص در کشورهای در حال توسعه، مشکلات فراوانی را در زمینه های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرده است. این مسئله اهمیت مدل سازی تغییرات کاربری اراضی را برای مدیریت بهتر شهرها بیش از پیش مطرح می نماید. مدل اتوماسیون سلولی به طور گسترده در مدل سازی تغییرات مکانی-زمانی گسترش شهرها مورد استفاده قرار گرفته است. مقاله حاضر به ارائه مدل اتوماسیون ترکیبی با منطق فازی پرداخته است. در روش های متداول اتوماسیون سلولی یا همان CA، حالت، وضعیت و قوانین انتقال به صورت قطعی تعریف می شوند در حالی که بیان قطعی این اجزا، نیازمند داده های بسیار زیاد است. حال این که دسترسی به داده های دقیق، به دلیل گستردگی و حجم بالای معیارهای مؤثر در مدل سازی فرآیند توسعه شهری، کار ساده ای نیست. از این رو نظریه فازی به دلیل پشتیبانی از عدم قطعیت و قابلیت توصیف واژگان طبیعی می تواند در بیان اجزای CA استفاده گردد. مدل پیشنهادی به منظور مدل سازی گسترش شهر شیراز بین سال های 1383 تا 1388 استفاده شده و سپس نتایج مورد ارزیابی قرار گرفته است. مقایسه نتایج این تحقیق با تصاویر ماهواره ای، حاکی از دقت 80 درصدی برای روش پیشنهادی می باشد، این در حالی است که برای روش اتوماسیون سلولی معمول دقت 75 درصد گزارش شده است. نتایج تحقیق، گامی به سمت جلو می باشد، زیرا مدل پیشنهادی با افزایش قابلیت اتوماسیون سلولی در مدل سازی پروسه های پیچیده مکانی به دقت مطلوب تری نیز دست پیدا کرده است. نتایج حاصل از این مدل سازی می تواند به عنوان ابزاری مناسب جهت اخذ تصمیم های بهینه در اختیار برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
مدل سازی اکولوژیک توسعه شهری با استفاده از مدل های تصمیم گیری تعاملی AHP وFuzzy AHP باکلی (مطالعه موردی: حاشیه شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انجام توسعه و ایجاد نقاط مناسب برای توسعه شهری بدون در نظر گرفتن توان اکولوژیکی مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی متعددی را درپی دارد. این پژوهش در چارچوب روش آنالیز سیستمی با هدف تعیین نقاط مناسب جهت توسعه شهری، براساس شاخص های مدل ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری ایران در حاشیه شهر اراک انجام شده است. به این منظور از روش های تصمیم گیری چندمعیارهAHP و فازی AHP باکلی جهت تعیین وزن معیارها و توابع عضویت فازی برای استاندارد سازی آن ها استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که از مجموع کل مساحت منطقه به روش FAHP، % 63 دارای اراضی با توان درجه یک و %12 دارای اراضی نامناسب برای کاربری توسعه شهری هستند و به روش AHP، %65 دارای توان درجه یک و %21 نامناسب است. نتایج کنترل طبقات مدل توسعه شهری در این مطالعه ضمن تأیید مدل تصمیم گیری سلسله مراتبی AHP در منطقه مورد مطالعه مشخص نمود که روش تصمیم گیری چندمعیاره FAHPبهترین روش ارزیابی است که عمل ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین را با دقت بیشتری مدل سازی کرده و تطابق بیشتری با واقعیت زمینی داشته است.
تأثیر الگوی توسعه شهری ابن ربیع بر گونه گسترش شهرهای خراسان بزرگ در سده های سوم تا هفتم هجری (با استناد به نوشتار تاریخی، جغرافی نویسان مسلمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خراسان بزرگ در سده های بعد از اسلام، در نمودهای متفاوت از تأثیرگذارترین نواحی بر فرهنگ اسلامی ایران بوده است. گونه گسترش شهرهای این منطقه در سده های سوم تا هفتم هجری یکی از این نمودهاست. بارزترین خصوصیت شهرهای خراسان این دوره، گسترش بیشتر شهرهای بنا شده قبل از اسلام است که علاوه بر حفظ عناصر اولیه قبل از اسلام، با الگوی توسعه در دوره اسلامی تطبیق و بر اساس آن گسترش یافتند. در این پژوهش اثبات گردیده که الگوی توسعه شهری در این دوره اغلب بر اساس آموزه های دین اسلام توسط فقها، برای فرمانروایان مشخص شده است. همانند توجه به مسئله وجود آب، ساختن مسجد جامع، ایجاد بازار و تأمین امنیت شهروندان. این مهم بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با بررسی نظرات ابن ربیع، فقیه سده سوم هجری و با بهره گرفتن از شواهد تاریخ جغرافیایی خراسان بزرگ و کتب جغرافی نویسان این دوره با روش توصیف، تطبیق و تحلیل بادیدگاه استنباط گرایانه به انجام رسیده است.
نقدی بر روش شناسی تحقیقات جغرافیایی توسعه شهری در ایران مورد: رساله های دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه های دولتی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عناصر راهبردی در تحقیقات علمی به کارگیری فرایند روش شناسی مناسب با مسأله پژوهش است. با توجه به این که توسعه شهری از حوزه های مهم تحقیقات جغرافیا و برنامه ریزی شهری است، واکاوی روش شناسی این تحقیقات در به کارگیری یک فرآیند نظام مند ضرورتی اجتناب ناپذیر است. بر این اساس واکاوی روش شناسی پژوهش های علمی همراه با رهیافت انتقادی و با ارزیابی ملاک های روش شناسی پژوهش (فرایند انجام پژوهش) هدف این تحقیق محسوب می شود. این پژوهش از نظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانه ای (چک لیست بیانیه پریزما) و شیوه خبره محور است. جامعه آماری پژوهش شامل 16 مورد از رساله های رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه های دولتی تهران در زمینه توسعه شهری است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در فرایند روش شناسی پژوهش با توجه به نظر کارشناسان به ترتیب شاخص های بیان مسأله، پرسش های پژوهش و روش شناسی اهمیت بیشتری داشته و در اولویت های نخست قرار دارند، در صورتی که رساله های مورد بررسی از این حیث دچار کاستی بوده و موارد دیگری از جمله شاخص های منابع، تبیین هدف و آیین نگارش نمره بالاتری را به خود اختصاص داده اند. واژگان کلیدی: نقد، روش شناسی، توسعه شهری، رساله دکتری، بیانیه پریزما.
ارزیابی ژئومورفولوژیکی تناسب زمین برای گسترش کالبدی شهر سنندج با اعمال مناطق ممنوعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار و پیدایش هر شهر بیش از هر چیز تابع شرایط و موقعیت جغرافیایی آن است؛ زیرا عوارض و پدیده های طبیعی در مکان گزینی، حوزه نفوذ، توسعه فیزیکی و فرم شهری اثر قاطعی می گذارند. تحقیق حاضر با هدف پتانسیل سنجی توسعه کالبدی شهر سنندج، ابتدا موانع و محدودیت های موجود را شناسایی کرده، سپس نواحی مناسب و نامناسب برای توسعه شهری را تفکیک می کند. به منظور انجام پژوهش حاضر از ابزارهایی مانند نقشه های توپوگرافی 1:25000، نقشه زمین شناسی 1:100000، اسناد، گزارش ها، کتاب های موجود و همچنین لایه های اطلاعاتی مورد نیاز استفاده شده است. برای نیل به اهداف تحقیق، ابتدا عوامل مهم مؤثر در شکل گیری شهرها ازجمله شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه و فاصله از نقاط شهری بررسی شده و نواحی ای که ازنظر این پارامترها در محدودیت قرار دارند، مشخص شدند. در ادامه، پس از تشخیص نواحی ممنوعه، سایر محدوده های منطقه مورد مطالعه با استفاده از مدل های منطق فازی و AHP به سه رده نسبتاً مناسب، مناسب و بسیار مناسب تقسیم شد. نتایج نشان می دهد که 36درصد از مساحت نقشه، منطقه ممنوعه بوده و برای توسعه شهری مناسب نیست. نتایج تحلیلی تر بیانگر آن است که پهنه برآورد شده مناطق ممنوعه نسبتاً زیاد است و با آنکه غالباً منطبق بر پهنه های پیرامونی است، بخشی از نواحی داخلی محدوده مورد مطالعه را نیز شامل می شود. این مسئله که ناشی از شرایط توپوگرافیک و نیز تکتونیکی خاص منطقه است، بیانگر اهمیت ارزیابی های محیطی و ژئومورفولوژیکی در مدیریت صحیح تر شهری است. سایر پهنه های مطالعاتی به ترتیب 1/25درصد نسبتاً مناسب، 7/23درصد مناسب و 2/15درصد پهنه بسیار مناسب برآورد شده اند. پهنه های موجود به دلیل رویکرد سیستمی موجود در پژوهش و به تبع آن، ارزیابی متغیرهای تأثیر گذار مرتبط، قابلیت کاربری دارند. به بیانی می توان گفت تراکم بیشتر اراضی بسیار مناسب در محل کنونی شهر سنندج و اطراف آن به دلیل شرایط طبیعی و انسانی درخور توسعه شهری است. باوجوداین ضرورت درنظرگرفتن و اعمال این ارزیابی های سیستمی محیطی در مدیریت شهری درخور توجه است.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی در توسعه شهری (مطالعه موردی: شهرایلام)
حوزه های تخصصی:
مشارکت به عنوان اساسی ترین عنصر در دستیابی به اهداف توسعه به ویژه توسعه شهری از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از مسائل مهم در برنامه ریزی شهری کشور، بحث مشارکت پایدار مردم در همه ی بخش های مختلف برنامه ریزی شهری است. نقش مشارکت مردم در توسعه و رابطه متقابل دولت و مردم مشارکت کننده در توسعه یکی از عوامل بسیار مهمی است که باید در هر برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی مورد توجه واقع شود. مشارکت به عنوان مهمترین عامل در توسعه شهری به شمار می رود. بطوری که بدون مشارکت مردم، توسعه پایدار شهری امکان پذیر نیست. هدف از این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی در توسعه شهری ایلام می باشد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد. جامعه آماری محلات سطح شهر ایلام می باشد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه بندی شده است. پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 974/0 مورد سنجش قرار گرفته است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل،spss و آزمون آماری معادلات ساخته شده و همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان دهنده آن است که مشارکت مردمی در توسعه شهر ایلام دارای تأثیر مثبت و معناداری می باشد. همچنین تعلق اجتماعی و میزان مشارکت آنها، همبستگی و تعاملات مردمی، سطح رضایتمندی مردمی از زندگی شان و تمایل به مشارکت، جنسیت و تحصیلات در توسعه شهری ایلام تأثیر مثبت و معناداری دارد.
مبادلات بازرگانی در بازارچه های مرزی و نقش آن در توسعه شهری (مطالعه موردی بازارچه مرزی بیله سوار)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش مبادلات بازرگانی در بازارچه های مرزی و نقش آن در توسعه شهری ؛ نمونه موردی بازارچه مرزی شهر بیله سوار صورت گرفته است. از ابزار پرسشنامه محقق ساخته برای گرداوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه بازاریان شاغل در بازارچه مرزی شهرستان بیله سوارتشکیل میدادند که تعداد نمونه ما بر اساس فرمول کوکران 153 نفر به دست آمد که که در نهایت 139 پرسشنامه قابل تحلیل برگشت داده شد. در این تحقیق برای بیان توصیفی داده ها و تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی از قبیل (جدول، فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد) بهره گیری شد. در بخش آمار استنباطی برای فرض نرمال بودن توزیع داده ها ابتدا از آزمون کولموگروف- اسمیرنف و در قسمت آزمون فرضیه ها از آزمون t یک نمونه ای و نیز رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ساماندهی مبادلات بازرگانی می تواند بر توسعه توسعه شهری تحولات شهری شهروندان تاثیر داشته باشد.
بررسی شیوه های مشارکت شهروندی در توسعه شهری ایلام
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
31-45
حوزه های تخصصی:
مدیران شهری همواره سعی کرده اند تا با جلب مشارکت مردمی به اهداف خود در راستای دست یابی به توسعه و مدیریت شهری نائل آیند. مشارکت شهروندان در امور شهری یکی از اصول مهم پایداری و دموکراسی در جوامع شهری محسوب می شود. با توجه به اهمیت مشارکت در توسعه و مدیریت شهری شهر، هدف از انجام این پژوهش، بررسی شیوه های مشارکت شهروندی در توسعه شهری ایلام به صورت توصیفی-همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان شهر ایلام می باشند که براساس فرمول کوکران نمونه ای به تعداد 200 نفر سرپرست خانوار در 4 منطقه شهر ایلام به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و بین آنها پرسشنامه توزیع شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط متخصصان و کارشناسان تأیید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به میزان 83/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم-افزار SPSS انجام شد. نتایج حاصل از یافته های تحقیق حاکی از آن داشت که میزان مشارکت شهروندان شهر ایلام در امور شهری کمتر از حد میانگین بود و میزان آن در سطح شهر متفاوت بود. به طوری که مشارکت مالی با مقدار 514/2 بالاترین میزان و رتبه اول را به خود اختصاص داده و مشارکت ابزاری با مقدار 181/2 در رتبه آخر قرار گرفته است. همچنین بین انواع مشارکت (مالی، سیاسی، فیزیکی، ابزاری و ذهنی معنوی) با توسعه شهری شهر ایلام رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و مشارکت مالی، سیاسی، فیزیکی، و ذهنی معنوی در توسعه شهری شهر ایلام 51 درصد از توسعه شهری شهر ایلام را تبیین نمودند.
تأثیر میزبانی رویدادهای ورزشی بر توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مهر و آبان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
105 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر؛ بررسی تأثیر میزبانی رویدادهای ورزشی بر توسعه شهری بود. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و ازلحاظ هدف، کاربردی بود که به صورت میدانی اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش اعضای هیئت رئیسه فدراسیون ها، متخصصان مدیریت ورزشی، کارشناسان توسعه شهری وزارت راه و شهرسازی، کارشناسان توسعه شهری شهرداری تهران و کارشناسان معاونت گردشگری بودند. حجم تقریبی جامعه آماری 1000 نفر درنظر گرفته شد که ازطریق جدول مورگان، 278 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسش نامه پژوهشگرساخته بود که با استفاده از نظر کارشناسان روایی صوری آن تأیید شد و با تحلیل عاملی اکتشافی، عوامل اصلی مشخص شدند و سپس، با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی تأیید شدند. پایایی پرسش نامه نیز تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار استنباطی (آزمون کلموگروف- اسمیرنوف و رگرسیون چندمتغیره) استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل ساختاری حاصل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین، نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که میزبانی رویدادهای ورزشی، یک متغیر پیش بین برای توسعه شهری است؛ بنابراین، برگزاری رویدادهای بزرگ ورزشی در کشور می تواند به ایجاد ساختارهای سازمانی منسجم، تأمین منابع مالی، توسعه زیرساخت های موردنیاز توسعه شهری منجر شود و به مدیریت شهری درراستای تحقق توسعه شهری پایدار کمک کند.
ارزیابی توان اکولوژیک شهر گرگان به منظور تعیین نقاط بالقوه توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
205 - 224
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی فرایند ارزیابی توان اکولوژیک شهر گرگان به منظور تعیین نقاط بالقوه توسعه شهری است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است؛ بدین صورت که به منظور دستیابی به هدف تحقیق، ابتدا اطلاعات مورد نیاز منطقه با استفاده از منابع اطلاعاتی موجود و کار میدانی و مصاحبه با متخصصان مربوط جمع آوری شده و در ادامه با کاربرد رویکرد ارزیابی چند معیاره و به طور مشخص استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی که یکی از معروف ترین فنون تصمیم گیری چند منظوره برای موقعیت های پیچیده ای که سنجه های چندگانه و متضادی دارند، در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی به ارزشیابی، تجزیه وتحلیل، جمع بندی و تلفیق لایه های اطلاعاتی پرداخته شده است. براساس نتایج به دست آمده، تمام منطقه مورد مطالعه از نظر معیار ارتفاع و بخش اعظم محدوده مورد مطالعه ازلحاظ معیارهای شیب، کاربری زمین، راه های ارتباطی و بارش درجهت تعیین نقاط بهینه توسعه شهری مناسب و معیار های جهت شیب، خاک، زمین شناسی، گسل، فاصله از رودخانه در محدوده مورد مطالعه درجهت توسعه شهر دارای محدودیت می باشند. درنهایت 73/11 درصد از این محدوده دارای قابلیت بسیار مناسب و 91/21 درصد دارای توان مناسب و 03/27 درصد دارای توان متوسطی برای توسعه شهر است. از سوی دیگر 07/26 درصد از این محدوده دارای توان نامناسب و 26/13 درصد دارای محدودیت بسیار زیاد برای توسعه شهر است. درمجموع، شهر گرگان در محدوده مورد مطالعه، بیشتر دارای توان متوسطی درجهت توسعه شهری است.
مدل سازی تفکیک قطعات زمین در فرایند توسعه شهری (مورد شناسی: شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
225 - 252
حوزه های تخصصی:
با پیدایش طرح های توسعه جدید شهری در کشورهای مختلف و همچنین ضرورت بهره گیری مناسب از زمین، مقوله تفکیک اراضی همواره ازموضوعات بحث برانگیز در راستای توسعه های جدید بوده است. هدف اصلی تفکیک اراضی شهری، فراهم کردن حداکثر بهره وری از زمین و فضا و رعایت دسترسی بین قطعات شهری است، به طوری که محیط شهری مطلوب را پدید آورد. عوامل متعددی در تعیین اندازه مساحت قطعات تفکیکی مؤثرند. در این میان ویژگی های اجتماعی- اقتصادی خانوارهایی که پیش بینی می شود در افق طرح در ناحیه توسعه یافته سکونت خواهند یافت، از اهمیت زیادی برخوردار است. بر این مبنا، در پژوهش حاضر چهار عامل بُعد خانوار، سطح درآمد، قیمت زمین و میزان دسترسی به مراکز شهری، به عنوان متغیّرهای مستقل و مساحت زمین به عنوان متغیّر وابسته انتخاب شده اند و نتایج به دست آمده، از میزان اهمیت هر یک از متغیّرهای مستقل در تبیین متغیّر وابسته در یک رابطه رگرسیون ارائه شده است. منطقه مطالعه موردی، شهر سمنان است که براساس پیش بینی فرایند رشد شهری تا افق طرح جامع (1405)، نیاز به 86 هکتار زمین دارد. فرایند مدل سازی تفکیک زمین در شش گام انجام شده است و ابزار پایه مورد استفاده درجهت تقسیم بندی زمین، مدل ارائه شده توسط داهال و چو (2014) است که براساس اندازه، شکل و جهت، طرح تقسیم بندی قطعات بزرگ زمین را به صورت کاملاً خودکار ارائه می دهد. با استفاده از این مدل، قطعه زمین موردنظر به 16 بلوک اولیه تفکیک می شود. هر یک از بلوک ها با توجه به قیمت زمین و میزان دسترسی خود به مراکز شهری، ارزش یا اهمیت مکانی متفاوتی برای سکونت خانوارها دارند. با محاسبه میانگین شاخص دسترسی و پیش بینی قیمت زمین و درآمد در سال افق و به کارگیری رابطه رگرسیون، مساحت موردنیاز قطعات زمین برای سطوح درآمدی مختلف به دست می آید. از سوی دیگر با محاسبه ارزش مکانی برای هر یک از بلوک ها و با فرض آنکه خانوارهای با سطح درآمدی بهتر تمایل به زندگی در بلوک هایی با ارزش مکانی بالاتر را خواهند داشت، مساحت های به دست آمده به بلوک های مورد نظر تخصیص می یابند. در نهایت برای رسیدن به نتایج بهتر، محدودیت های مدل تقسیم بندی خودکار زمین و همچنین پیشنهادهای مورد نیاز درجهت دستیابی به نتایج دقیق تر، ارائه شده است.