مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
ژئومورفولوژی
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
1 - 18
حوزه های تخصصی:
منطقه مریوان به دلیل دارابودن تعداد بسیار زیادی گورستان های خمره ای، جهت مطالعات باستان شناسی این نوع از سنت تدفینی در دوران های مختلف تاریخی بسیار حائز اهمیت است. از طرفی، تمام این منطقه در معرض حجم وسیعی از آسیب های انسانی و طبیعی قرار داشته و دارد؛ نکته ای که تاکنون توجه چندانی به آن نشده و در عین حال این پرسش را مطرح می کند که دلیل یا دلایل چنین حجم عظیمی از آسیب در این محوطه ها چیست؟ در راستای پاسخ به این پرسش، ابتدا به بررسی شواهد آسیب دیده و عوامل آسیب زا در سایت زردویان پرداخته شده و سپس با توسل به رویکردی بینارشته ای به منظور ارزیابی عوامل مؤثر بر تخریب محوطه، از شواهد و اطلاعات ژئومورفولوژی، اقلیمی، زمین شناسی و همچنین تصاویر راداری سنتینل ۱ استفاده شده است. نتایج ارزیابی ها، بیانگر آن است که با توجه به وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه، حرکات دامنه ای پیوسته و آرام سبب واردآوردن فشار به خمره ها و حرکت در جهت شیب، تخریب و حتی واژگونی آن ها شده است؛ همچنین با توجه به وضعیت اقلیمی منطقه، پدیده کریوکلاستی باعث فرسایش خمره هایی شده است که نزدیک تر به سطح بوده اند. فزون بر این، نتایج به دست آمده از روش تداخل سنجی راداری و روش سری زمانی SBAS نیز مشخص نمود که محدوده مطالعاتی در طی دوره زمانی ۲ ساله، بین ۷/۶ تا ۸/۴۳ میلی متر فرونشست داشته است که این میزان در بلندمدت می تواند بسیار قابل توجه باشد و تأثیر مستقیمی در آسیب پذیری محوطه نهاده باشد.
ارائه مدل مفهومی ژئومورفولوژیک احداث پل ها در مسیل -روددره های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئومورفولوژی با فرآیندها و اشکال سطح زمین در ارتباط است و هرگونه فعالیت انسان، از جمله احداث پل ها منجر به تغییرات کمی و کیفی حرکت و جابجایی مواد و انرژی جنبشی شده و سیستم ژئومورفیک را تحت تأثیر قرار دهد، موردتوجه و دخالت ژئومورفولوژیست ها است. همچنین به عنوان علمی سیستمی نگر، می تواند واقعیت های محیطی را که به صورت فرآیندها و فرم ها در طبیعت عینیت یافته اند، موردمطالعه و بررسی قرار دهد و نتیجه و برونداد آن ها را به صورت فضایی در قالب نقشه و مدل، معرفی و تشریح نماید. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش پژوهش توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر نتایج رساله دکتری با عنوان "مدل سازی ژئومورفولوژیکی احداث پل ها در مسیل های شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)" است. نتایج پژوهش، حاکی از قابلیت و کاربرد علم ژئومورفولوژی در مدل سازی و مکان یابی بهینه و احداث پل ها، در جهت ایجاد امنیت و رفاه بیشتر شهروندان، کاهش هزینه ها و جلوگیری از خسارات مالی و جانی ناشی از تخریب و مکان یابی نامناسب چنین سازه هایی در مسیل–روددره های شهری و سایر محیط های طبیعی است. همچنین این پژوهش ضمن غنا بخشیدن به ادبیات حوزه موردبحث، نقش و کاربرد ژئومورفولوژی در مکان یابی و احداث بهینه پل ها در مسیل های شهری را بررسی، تبیین و مدل سازی مفهومی کرده است. واژگان کلیدی: ژئومورفولوژی، مدل مفهومی، مسیل-روددره های شهری، احداث پل . 1. نویسنده مسئول: دامغان، میدان دانشگاه، پردیس ابوریحان، دانشکده علوم زمین
ارزیابی روند توسعه نواحی سکونتگاهی و تاثیر وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه در توسعه آینده شهر بانه با استفاده از مدل LCM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
41 - 52
حوزه های تخصصی:
میزان رشد جمعیت شهری در مناطق مختلف متفاوت است و نقش و موقعیت شهرها در این میزان بسیار تاثیرگذار است. شهر بانه در حال حاضر یکی از مهم ترین شهرهای غرب کشور محسوب می شود که بسیار مورد توجه قرار دارد و با توجه به موقعیت تجاری که دارد جمعیت شهری و گسترش نواحی سکونتگاهی شهری آن با روند قابل توجهی در حال افزایش است. با توجه به وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه، توسعه نواحی سکونتگاهی این شهر با محدودیت هایی مواجه است و به همین دلیل در ادامه روند توسعه این شهر، بسیاری از سکونتگاها در مناطقی استقرار می یابند که از نظر ژئومورفولوژی جزء مناطق مخاطره آفرین هستند. با توجه به موارد مذکور در این تحقیق به ارزیابی روند توسعه شهری بانه از سال 1990 تا 2020 پرداخته شده است و هدف از تحقیق حاضر این است تا روند توسعه شهری بانه در طی دوره زمانی 1990 تا 2020 ارزیابی و سپس بر مبنای آن، میزان توسعه شهر بانه را تا سال 2030 پیش بینی کرد. داده های تحقیق شامل تصاویر ماهواره ای لندست سال های 1990، 2000، 2010 و 2020 و همچنین لایه های اطلاعاتی از جمله DEM 30 متر و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو نرم افزار ARC GIS و IDRISI استفاده شده است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای کاربری اراضی محدوده مطالعاتی در طی سال های 1990 تا 2020 تهیه شده است و سپس بر مبنای این نقشه ها با مدل LCM میزان توسعه نواحی سکونتگاهی تا سال 2030 پیش بینی شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر این است که در طی دوره زمانی 1990 تا 2020 وسعت نواحی سکونتگاهی از 9 کیلومترمربع به 20 کیلومترمربع افزایش یافته است و همچنین نتایج حاصل از پیش بینی میزان توسعه نواحی سکونتگاهی نیز بیانگر این است که وسعت نواحی سکونتگاهی محدود مطالعاتی تا سال 2030 به حدود 4/27 کیلومترمربع خواهد رسید.
تحلیلی بر کاربردهای ژئومورفولوژی مناطق ساحلی در آمایش دفاعی- نظامی منطقه جنوب شرقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دست یابی به پایداری محیط درگستره ی انواع نواحی جغرافیایی، مستلزم رعایت اصول آمایش دفاعی، مکان یابی دفاعی و افزایش امنیت مراکز حساس و سهولت در تردد و ... است. در این میان شناخت و تسلط بر قابلیت ها و محدودیت های ژئومورفولوژیک یک ناحیه و اتخاذ سیاست های خاص دفاعی آن در مواقع بحرانی، نقش مهمی در پایداری یک ناحیه خواهد داشت. در این پژوهش به بررسی اصول آمایش دفاعی و امنیتی در منطقه جنوب شرق ایران با تاکید بر ویژگی های ژئومورفولوژی پرداخته شده است. پژوهش از نوع توصیفی– تحلیل مبتنی بر روشهای میدانی و کتابخانه ای است. بدین صورت که به پهنه بندی و مکان گزینی منطقه جهت فعالیتهای نظامی و دفاعی با استفاده از مدل AHP و نرم افزار GIS پرداخته شد و در مرحله بعد عوارض مهم ژئومورفولوژیکی منطقه که در آمایش دفاعی موثر هستند شناسائی شده و با نظرخواهی پرسشنامه ای از کارشناسان، ارزش و اهمیت هر یک از عوامل در امور آمایش دفاعی بررسی شد. سپس مراحل مختلف این مدل به صورت مرحله به مرحله انجام گردید و کلیه قوتها، ضعف ها، فرصتها و تهدید های ژئومورفولوژیکی منطقه از منظر آمایش دفاعی مشخص گردید. ضریب نهائی نقاط قوت منطقه 222/3 ، ضریب نهائی نقاط ضعف859/2 ، ضریب نهائی فرصتهای منطقه 349/3 و ضریب نهائی تهدیدهای منطقه 011/3 محاسبه شد. همچنین ضرایب به دست آمده در ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک قرار داده شد که بر طبق نتیجه به دست آمده، راهبردهای منطقه مورد مطالعه به راهبردهای تهاجمی نزدیک می باشد.
بررسی نقش ژئومورفولوژی در کیفیت مصالح ساختمانی با تاکید بر سنگدانه ها در حوضه ی آبخیز قلعه شاهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک سال ۱ بهار ۱۳۹۰ شماره ۳
73 - 83
حوزه های تخصصی:
اشکال و فرایندهای ژئومورفولوژی از مهم ترین عوامل موثر در تشکیل و کیفیت مصالح ساختمانی به ویژه سنگدانه ها هستند. هدف این تحقیق بررسی نقش اشکال و فرایند های ژئومورفولوژی در تشکیل و کیفیت مصالح ساختمانی به ویژه سنگدانه ها در حوضه ی قلعه شاهین می باشد. حوضه ی قلعه شاهین با مساحت 8/169کیلومترمربع، بخش بالادست حوضه الوند در استان کرمانشاه و بخشی از زون ساختمانی زاگرس چین خورده محسوب می شود. جهت دست یابی به هدف این تحقیق، ابتدا لندفرم ها و فرایندهای ژئومورفولوژی منطقه براساس تصاویر ماهواره ای کویک برد و مطالعات میدانی شناسایی گردید. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که لندفرم هایی مانند واریزه ها و مخروط افکنه ها ی جدید و قدیم دارای مقادیر زیادی رسوب و سنگ هوازده و خرد شده هستند که می توانند به عنوان مصالح ساختمانی استفاده شوند. جهت بررسی کیفیت سنگدانه ها، تعداد 14 نمونه از سنگدانه ها واقع در مخروط افکنه ها و واریزه ها برداشت شد و آزمایش ارزش ضربه ای آنها براساس الک شماره 8 انجام گردید. نتایج آزمایش ارزش ضربه ای نشان می دهد که میانگین مقاومت به ضربه در واریزه ها، مخروط افکنه های جدید و مخروط افکنه های قدیمی به ترتیب 835/9، 8 و 47/9 درصد می باشد که نشان دهنده کیفیت خوب تمامی نمونه ها در لندفرم های مورد مطالعه است. بررسی این تحقیق نشان می دهد که با وجود کیفیت مناسب سنگدانه های واقع در واریزه ها و مخروط افکنه ها، مخروط افکنه های قدیمی به علت قرار گرفتن در معرض هوازدگی طولانی مدت، دارای سنگدانه های با کیفیت نسبتاً کمتری هستند در حالی که در مخروط افکنه های جدید با هوازدگی کمتر و رسوبات تازه تر، کیفیت سنگدانه ها نسبتاً بهتر است. به طور کلی نتیجه این تحقیق بیانگر آن است که بررسی اشکال و فرایندهای ژئومورفولوژی نقش مهمی در شناسایی و تعیین کیفیت مصالح ساختمانی به ویژه سنگدانه ها ایفا می نماید.
بررسی تاثیر شاخص های ژئومورفولوژیکی نواحی خشک و بیابانی بر تحرکات و فعالیت های نیروهای نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۸
21 - 37
حوزه های تخصصی:
شناسایی زمین هایی که قابلیت، سهولت تردد و دسترسی آسان و سریع نیروهای نظامی را جهت مقابله با دشمن در عملیات های آفندی و پدافندی و هم چنین در درگیری با اشرار در حاشیه ی مرزهای کشور فراهم نماید، به عنوان یکی از ضرورت ها و دغدغه های فکری است که فرماندهان و رؤسای ستاد در طراحی عملیات با آن مواجه اند. بدیهی است دسترسی آسان و سریع نیروها در سطح منطقه و پراکندگی و اجرای آتش و مانور با استفاده از تجهیزات شنی دار و چرخ دار با شناسایی و شناخت زمین می تواند آسیب و صدمات کم-تری را متوجه آنها نماید و رسیدن به اهداف و از بین بردن متخاصم را آسان تر نماید. برای این منظور با بررسی ژئومورفولوژیکی دشت مسیله که یکی از مناطق خشک و بیابانی کشور محسوب می گردد، این منطقه پهنه بندی و مورد تجزیه و تحلیل نظامی قرار گرفته است. روش کار متکی بر داده های تجربی است که در آن از تصاویر ماهواره ای Astar، کار میدانی، نقشه های توپوگرافی 50000/1، خاک شناسی 250000/1 و مبتنی بر مدل شاخص همپوشانی در محیط Arc/Gis9.3 انجام شده است. نتایج نشان می دهد که با بررسی لندفرم ها و پدیده های سطحی زمین می توان بسیاری از چالش هایی که فرماندهان در تصمیم گیری و طرح ریزی عملیات با آن مواجه اند حل نمود و محدوده های که حداقل آسیب و صدمه را به نیروها و تجهیزات وارد می نماید شناسایی کرد، و قدرت مانور و تحرک آن ها را افزایش داد.
ارزیابی ژئومورفوسایت های شهرستان نیشابور با استفاده از مدل پرییرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۵ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۰
18 - 33
حوزه های تخصصی:
ژئومورفوتوریسم از جمله رشته های وابسته جدیدی است که به طبیعت تکیه دارد و با حفظ هویت مکانی آن ها به معرفی پدیده های زمین شناسی و ژئومورفولوژی به گردشگران می پردازد. ژئوتوریسم امروزه در سراسر جهان مخاطبان وسیعی یافته است. شهرستان نیشابور به وسعت 8925 کیلومتر مربع در شمال غرب استان خراسان رضوی واقع و در امتداد رشته کوه های بینالود قرار گرفته است.. در این شهرستان به دلیل موقعیت جغرافیایی، شرایط توپوگرافی و ژئومورفولوژیکی خاص و آب وهوای مناسب، سایت های دارای قابلیت گردشگری بسیاری را در خود جای داده است. در این پژوهش سعی شده است تا با روش پرییرا و با تغییراتی دراین روش و اجرای آن، مناطق مستعد گردشگری زمینی شناسایی و با ارزیابی ژئومورفوسایت های انتخاب شده، در نهایت با اجرای مدل پریرا ژئومورفوسایت های برتر شناسایی و رتبه بندی شوند. در جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای اجرای این مدل هم از روش اسنادی و هم از مشاهدات میدانی و همچنین تهیه پرسش نامه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که با توجه به تعدیل مدل پرییرا، آبشار بوژان بالاترین امتیاز و آبشار خرو پایین ترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند .نتایج این پژوهش می تواند راهنمایی مناسب برای مدیران و برنامه ریزان در جهت شناسایی و برنامه ریزی برای جذب گردشگر باشد و همچنین به آنها در محافظت و ایجاد زیر ساخت های مناسب برای ژئومورفوسایت های منطقه کمک نماید.
بررسی نقش فرم و فرآیندهای ژئومورفولوژی دامنه های شمالی ارتفاعات کرکس در پراکنش سکونتگاه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۷ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
38 - 23
حوزه های تخصصی:
از ابتدای تاریخ، محیط طبیعی به عنوان عامل تعیین کننده در حیات سکونتگاه های انسانی عمل نموده، به گونه ای که محل استقرار سکونتگاه ها و سایر تأسیسات انسانی، کاملا تحت تأثیر عوامل طبیعی به ویژه ژئومورفولوژی و زمین شناسی قرار گرفته است. مطالعات ژئومورفولوژی با تعیین فرآیندهای حاکم بر منطقه و بررسی تحول لندفرم ها، شرایط محیطی زمان استقرار سکونتگاه ها و نحوه پراکنش آن ها را مورد ارزیابی قرار می دهد. از این رو، اهمیت مطالعات ژئومورفیک در مکان گزینی سکونتگاه های انسانی آشکار می شود. پژوهش حاضر به صورت تحلیلی و با استناد به مطالعات میدانی و منابع کتابخانه ای به بررسی نقش عوامل ژئومورفولوژی در پراکنش کانون های زندگی دامنه های شمالی ارتفاعات کرکس پرداخته است. بدین منظور، ابتدا نقشه ژئومورفولوژی موضوعی منطقه در مقیاس 1:25000 با استفاده از روش تحلیل فرم و فرآیند چشم اندازهای ژئومورفیک تهیه گردید، سپس سکونتگاه های با جمعیت بیش از 100 نفر (74 شهر و روستا با جمعیت 435373 نفر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرآیند یخچالی و لندفرم دره یخچالی مهم ترین عوامل در توزیع فضایی سکونتگاه ها می باشند. تمامی سکونتگاه های منطقه در ارتفاعی پایین تر از خط مرز برف دائمی (2500 متر) مستقر شده اند. تعداد 45 نقطه سکونتگاهی شامل 5 شهر و 27 روستا در واحد کوهستان قرار دارند. بنابراین مهم ترین واحد ارضی، کوهستان (سطح محدب) می باشد.
تعیین ویژگی های ژئومورفولوژی و کاربری اراضی کانون های برداشت گردوغبار (مطالعه ی موردی: خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۹ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
14 - 24
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مخاطرات در نواحی با اقلیم خشک و نیمه خشک، پدیده ی گردوغبار است. وقوع این پدیده با خسارات جانی و مالی و طبیعی بسیاری همراه است. در این تحقیق به بررسی خصوصیات کاربری اراضی و ژئومورفولوژی کانون های برداشت گردوغبار در استان خراسان رضوی پرداخته شد. در ابتدا با استفاده از شاخص های آشکارسازی گردوغبار بر روی تصاویر ماهواره ای مادیس، تعداد 65 کانون برداشت گردوغبار برای دوره ی آماری (2016-2005) شناسایی گردید. سپس نقشه ی واحدهای ژئومورفولوژی و کاربری اراضی منطقه تهیه گردید و کانون های برداشت گردوغبار بر روی این نقشه ها هم پوشانی داده شد. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ ژئومورفولوژی 81 درصد کانون های گردوغبار در واحد دشت سر مشاهده شده است که حدود 5/71 درصد مساحت منطقه را دربر می گیرد. در دیگر چشم اندازهای ژئومورفولوژی، کانون های گردوغبار به ترتیب در واحد پلایا (7/ 10% در 5/17% مساحت) و کوهستان (6/4% در 14% مساحت) قرار گرفته اند. نتایج حاصل از بررسی کاربری اراضی نشان داد که بیش ترین تعداد کانون های برداشت گردوغبار در کاربری مراتع ضعیف (3/35%) و اراضی دیم (6/27%) رخ داده که حدود 3/35 درصد مساحت از کل منطقه را دربر گرفته اند. با محاسبه ی نرخ گردوغبار در سطوح مختلف مشخص شد که علاوه بر نوع ساختار ژئومورفولوژی و کاربری اراضی، ارتباط تنگاتنگی بین مساحت و تعداد کانون های برداشت گردوغبار هر واحد با نرخ انتشار گردوغبار وجود دارد.
بررسی تأثیر جنس و ترکیبات لایه های ماسه سنگ آغاجاری مسجدسلیمان همراه با سختی سنگ بر توسعه چال سنگ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
79 - 97
حوزه های تخصصی:
چال سنگ ها یکی از لندفرم های تماشایی سنگ ها به ویژه ماسه سنگ ها به شمار می آید. هدف این پژوهش بررسی ویژگی های ژئومورفولوژی و سنگ شناسی در هفت لایه (A تا F) ماسه سنگ آغاجاری شمال غرب مسجدسلیمان در توسعه و تکامل چال سنگ ها است. در این مقاله تعداد 48 نمونه از ماسه سنگ ها جهت مطالعه کانی های تشکیل دهنده و مقدار کربنات کلسیم مورد بررسی واقع گردید. از میکروسکوپ پلاریزان و دستگاه کلسیمتری برنارد به ترتیب برای مشخص نمودن میزان تخلخل و کربنات کلسیم استفاده نمونه ها استفاده شد. سپس با استفاده از چکش اشمیت سختی 48 نمونه از ماسه سنگ ها به دست آمد. در این کار از نرم افزار Jmicrovision جهت به دست آوردن مقدار و درصد کانی های مقاطع نازک و از نرم افزار GIS جهت ترسیم نقشه ها استفاده گردید. نتایج نشان داد که وجود چال سنگ ها تابعی از شرایط فیزیکی سنگ و ترکیبات کانی شناسی سنگ ها همراه با نقش فرسایشی جریان آب در کربنات کلسیم سنگ است. در این پژوهش بر اساس داده ها و نتایج به دست آمده مشخص گردید که ویژگی های جنس ترکیبات سنگ به ویژه مقدار درصد کربنات نقش بسیار مهمی در ایجاد چال سنگ ها دارند. به طوری که مشخص گردید وجود فراوان کانی فلدسپات و درصد بالای تخلخل در قدیمی ترین لایه سازند آغاجاری (لایه A)، نقش زیادی در ایجاد چال سنگ در آن دارد. درزه ها از دیگر عوامل اصلی ایجاد چال سنگ ها (63%) هستند. دیگر لایه های دارای چال سنگ (لایه B, D, C ,F) یک رابطه معناداری بین افزایش درصد کوارتز، و کاهش درصد فلدسپات و مقدار کربنات کلسیم را نشان می دهند. هم چنین نتایج نشان داد میانگین کربنات کلسیم ماسه سنگ آغاجاری حدود 50% است و یکی از دلایل وجود چال سنگ ها در لایه های ماسه سنگی علی رغم سختی چکش اشمیت زیاد همین عامل است که نسبت به فرسایش شیمیایی و انحلال بسیار حساس است.
بررسی نقش عوامل ژئومورفولوژی بر توسعه فیزیکی شهر شهرضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
115 - 97
حوزه های تخصصی:
هدف: در فرایند مدیریت شهری، شناخت بسترهای مناسب توسعه فیزیکی شهرها را می توان امری اجتناب ناپذیر به حساب آورد. با توجه به اهمیت نقش مولفه های ژئومورفولوژی در تعیین مکان های مطلوب توسعه شهری، در پژوهش حاضر، محدوده های مناسب توسعه فیزیکی شهر شهرضا در محدوده و در قالب شهرستان شهرضا از نظر تأثیر عوامل ژئومورفولوژیکی بررسی شده است.روش و داده: در این تحقیق عوامل ژئومورفولوژیکی از قبیل شیب، جهت شیب، ارتفاع، موقعیت گسل ها، کاربری اراضی، لیتولوژی و فاصله از آبراهه و رودخانه شناسایی شده است؛ بنابراین، جهت بررسی نقش عوامل ژئومورفولوژی در توسعه فیزیکی شهر شهرضا، از دو روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مدل تصمیم گیری چندمعیاره (TOPSIS)، در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد.یافته ها: در این پژوهش عوامل ژئومورفولوژیکی، شامل شیب، گسل، لیتولوژی، ارتفاع، کاربری اراضی، فاصله از آبراهه ها و جهت شیب بررسی شده که با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقشه مربوط به هر یک از این معیارها تهیه شده و از سوی دیگر جهت های محتمل توسعه در قالب ۸ جهت جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفته. در مرحله بعد، ضریب اهمیت و وزن نسبی آن ها با استفاده از فرآیند سلسله مراتبی (AHP) دو به دو مقایسه و سپس توسط روش تصمیم گیری چندمعیاره (TOPSIS) رتبه بندی و ارزیابی شد.نتیجه گیری: بررسی این عوامل ژئومورفولوژیکی در راستای شهرسازی از اهمیت بالایی برخوردار است و ضرورت دارد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در میان عامل های ژئومورفولوژیک مورد مطالعه، دو عامل شیب و موقعیت گسل بالاترین ضریب اهمیت را دارند و جهت های شمال شرق، شرق، جنوب شرق و شمال به ترتیب در AHP با کسب امتیازهای ۰/۱۹۸، ۰/۱۸۶، ۰/۱۷۹، ۰/۱۳۴ و در TOPSIS با رتبه های 1، 2، 3، و ۴ به عنوان اولویت محورهای توسعه کاربری مشخص شدند.نوآوری، کاربرد نتایج: مطالعه حاضر از معدود مطالعاتی است که در حوزه ارزیابی تاثیرات ژئومورفولوژیکی بر توسعه فیزیکی شهر انجام شده و امید می رود که سرآغازی برای پژوهش های بیشتر در این حوزه مطالعاتی باشد.
قابلیت های نظامی مناطق مرزی بر مبنای پارامترهای محیطی، مطالعه موردی: شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۹
139 - 148
حوزه های تخصصی:
وضعیت ژئومورفولوژیکی نوار مرزی، نقش مهمی در تأمین امنیت مرزها و در نتیجه امنیت کشور دارد. بر این اساس، توجه به وضعیت ژئومورفولوژی مرزها در اهداف نظامی ضروری است. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به شناسایی مناطق آسیب پذیر شهرستان مریوان در برابر نفوذ دشمن و همچنین مناطق مستعد این شهرستان برای احداث پایگاه های نظامی و مراکز دید بانی پرداخته است. در این پژوهش از اطلاعات کتابخانه ای، مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM و لایه های رقومی اطلاعاتی به عنوان داده های پژوهش استفاده شده است. مهم ترین ابزارهای پژوهش ArcGIS 10.3 (به منظور تهیه نقشه های مورد نیاز) وExpert Choice 11 (به منظور اجرای مدل AHP) بوده و همچنین از مدل تلفیقی منطق فازی و AHP استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصله، بخش های غربی و جنوب غربی شهرستان مریوان به دلیل دور بودن از پایگاه های نظامی و نقاط شهری و نزدیکی به پادگانه های رودخانه، توان آسیب پذیری بیش تری در برابر نفوذ دشمن دارند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد بخش هایی از محدوده شهرستان مریوان که عمدتاً منطبق بر مناطق مرکزی شهرستان هستند، توان بالایی برای احداث پایگاه های نظامی و مراکز دید بانی دارند. این مناطق به دلیل ارتفاع زیاد، شیب کم، جهات غربی، داشتن میدان دید وسیع، نزدیکی به جاده های اصلی و دور بودن از پایگاه های نظامی، توان بالایی در راستای اهداف مورد نظر دارند. مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده است که در مکا ن یابی پایگاه های نظامی موجود در شهرستان مریوان، به عوامل ژئومورفولوژیکی توجه زیادی نشده و ضروری است تا برای ایجاد امنیت در این منطقه، پایگاه های نظامی و مراکز دید بانی جدیدی متناسب با توان ژئومورفولوژیکی منطقه احداث شوند.
بررسی و تحلیل پتانسیل های ژئومورفوسایت ها و مقاصد ژئومورفولوژی استان آذربایجان غربی بااستفاده از مدل های دینامیکی و پارک ملی (مطالعه موردی: روستای بند، مارمیشو و راژان ارومیه)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
526 - 543
حوزه های تخصصی:
ژئوتوریسم یکی از شاخه های گردشگری پایدار است که بر روی ویژگی های زمین شناسی و مناظر طبیعی یک منطقه تمرکز دارد. گردشگری دارای اشکال و انواع گوناگونی است که با جغرافیا و گردشگری در ارتباط می باشد. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل پتانسیل های ژئومورفوسایت ها و مقاصد ژئومورفولوژی استان آذربایجان غربی بااستفاده از مدل های دینامیکی و پارک ملی می باشد.بدین منظور منطقه های ژئوتوریستی بند، مارمیشو و راژان شناسایی و پتانسیل های ژئومورفوسایت ها و مقاصد ژئومورفولوژی آن مناطق مورد ارزیابی واقع گردید. در این پژوهش از مدل فیولت استفاده گردیده است و بدین منظور مناطق ژئوتوریستی بند، راژان و مارمیشو را بر اساس چهار معیار منشا شکل-گیری، پراکندگی جغرافیایی، گردشگری و وضعیت دسترسی مورد بررسی قرار می دهیم. نتایج حاصله از مدل فیولت نشان داد که منطقه ژئوتوریستی روستای بند با امتیاز(25/8) از مجموع گویه های موثر از قابلیت های متنوعی برخوردار است و در مقایسه با دو منطقه دیگر دارای امتیاز بالایی در راستای توسعه و جذب گردشگر می باشد. همچنین این مناطق با مدل دینامیکی ارزایی گردید. طی این بررسی، نتایج حاصله نشان داد که منطقه ژئوتوریستی بند دارای امتیاز بالاتری در میان ارزش ها و شاخصه های ژئوتوریستی نسبت به سایر مناطق می باشد. شاخص بودن در مقصد با امتیاز(8/4) از بیشترین مقدار و ارزش برخوردار است. بر این اساس با استفاده از پتانسیل های ژئوتوریستی در محدوده مورد مطالعه این نتایج حاصل شد که منطقه بند ارومیه برای جذب گردشگر و توسعه توریسم بسیار مفید خواهد بود. بنابراین نتیجه گیری می شود با شناسایی و ایجاد امکانات در مناطق ژئوتوریستی منطقه بند منجر به جذب گردشگر و توسعه زیرساخت های رفاهی خواهیم شد. بنابراین پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی در این محدوده نگرشی تازه و نو نسبت به ژئوسایت ها در این مناطق فراهم گردد..
آمایش ژئومورفولوژیکی به منظور توسعه سکونتگاهی با استفاده از مدل AHP-Fuzzy، مطالعه موردی شهرستان تفرش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
41 - 55
حوزه های تخصصی:
توسعه و ایجاد سکونتگاه در ارتباط مستقیم با بستر طبیعی و پدیده های ژئومورفولوژیکی است. بنابراین هدف از این پژوهش شناخت توان ها و تنگناهای ژئومورفولوژیکی منطقه جهت ایجاد و توسعه سکونتگاه های انسانی در سطح شهرستان تفرش می باشد. در همین راستا از مدل تلفیقی AHP-Fuzzy در ارتباط با روش آمایش ژئومورفولوژیکی بهره گرفته شده است. در این تحقیق جهت شناسایی مناطق مستعد توسعه و ایجاد سکونتگاه ها بر اساس واحدهای ژئومورفولوژیکی، از 14 پارامتر شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمین شناسی، خاک، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راه ارتباطی، فاصله از سکونتگاه، ژئومورفولوژی، خاک، فاصله از نقاط زمین لغزش و فرسایش به عنوان عوامل مؤثر در مسئله تحقیق انتخاب گردیدند. درنهایت پس از استانداردسازی، تلفیق و پهنه بندی بر اساس مدل فازی و آمایش ژئومورفولوژیکی نتایج نشان داد که 68 درصد از منطقه معادل 1861 کیلومترمربع برای توسعه سکونتگاهی نامناسب می باشد که این نشان از محدود بودن مکان های مناسب با توجه به شرایط ژئومورفولوژیکی منطقه جهت توسعه و ایجاد سکونتگاه های جدید است. واحدهای ژئومورفولوژیکی از قبیل کوهستان، دشت رسی، دشت نمکی، تپه ماهور، تپه های ماسه ای، تپه سنگی و بدلند دارای محدودیت برای ایجاد و توسعه سکونتگاه های انسانی بوده و واحدهای مخروط افکنه ای و دشت های آبرفتی مناسب تری برای ایجاد و توسعه سکونتگاه می باشند.
مورفومتری لغزش بزرگ سیمره و بازسازی تأثیرات لندفرمی آن در کواترنری پسین (رشته کوه زاگرس در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶
119 - 138
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش سیمره یکی از بزرگ ترین لغزش های شناخته شده جهان است که در جنوب غرب ایران قرارگرفته است. هدف این پژوهش بررسی ویژگی ها و تأثیرات ژئومورفولوژیکی این زمین لغزش است. برای دست یابی به این هدف، از تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، نقشه های رقومی استفاده شده است. روش پژوهش تجربی و بر پایه تحلیل داده های میدانی است. برای این کار، فرآیند رخداد زمین لغزش، علل وقوع و خصوصیات مورفومتریک زمین لغزش در سه بخش سطح لغزش، توده ی لغزشی و مؤلفه های جابه جایی لغزش به همراه رسوبات ته نشست شده در دریاچه های سدی سیمره و چینه شناسی آن ها مطالعه شده است. نتایج مورفومتری زمین لغزش شواهدی از نقش عوامل گوناگون در آن است. در میان آنها زیربری لایه های آهک آسماری توسط رود سیمره و کشکان مهم ترین عامل رخداد آن می باشد. این لغزش موجب تشکیل دریاچه سدی در پشت توده ی لغزشی شده و این دریاچه در اثر تکرار لغزش دارای پادگانه های متوالی است. نتایج مورفومتری دریاچه به ویژه برآورد حجم آب (642/45 میلیارد مترمکعب) و رسوب دریاچه (422/23 میلیارد مترمکعب) و مقایسه زمان پر شدن این حجم آبی (8/19 سال) با توجه به حجم آب ورودی به دریاچه (3/2 میلیارد مترمکعب در سال) با مدت زمان لازم برای ته نشست تمامی این رسوبات (5/1913 سال) نشان می دهد دریاچه چند مرحله و در نتیجه تکرار انسداد رود سیمره توسط تکرار زمین لغزش تجدید شده است. چینه شناسی رسوبات دریاچه ای تجدید محیط دریاچه ای را در چهار مرحله روشن می کند. توالی پادگانه های دریاچه ای و سایر شواهد، مقیاس های متفاوت تکرار زمین لغزش بزرگ سیمره را تأیید می کند.
شناسایی و استخراج لندفرم ها و کاربری های اراضی حوضه آبریزقرنقو با استفاده از تکنیک های شی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
23 - 1
حوزه های تخصصی:
شناخت لندفرم ها و نحوه پراکنش آنها از نیازهای اساسی در علم ژئومورفولوژی کاربردی و سایر علوم محیطی است و نقشه لندفرم ها نمایانگر اشکال سطح زمین و نیز ماهیت فرآیندهایی است که در زمان حاضر رخ می دهند. هدف از این تحقیق، شناسایی لندفرم ها و کاربری های اراضی حوضه آبریز قرنقو با استفاده از روش های طبقه بندی شی گرا شامل الگوریتم نزدیکترین همسایه و آستانه گذاری می باشد. بدین منظور از تصاویر ماهواره لندست برای بازه زمانی 1990 (TM) و 2020 (OLI) استفاده شد. برای اعمال طبقه بندی در گام نخست تصحیحات اتمسفری و رادیومتریکی بر روی تصاویر اعمال شد و سپس به منظور شناسایی و استخراج بهتر پدیده ها از الگوریتم های PCA و MNF استفاده شد. برای انجام طبقه بندی تصاویر ماهواره ای نیز از روش های طبقه بندی شی گرا شامل روش نزدیکترین همسایه و آستانه گذاری بهره گرفته شد. برای صحت نقشه های تولید شده با استفاده از ضریب کاپا و صحت کلی استفاده گردید. نتایج ارزیابی روش های مورد استفاده نشان داد که روش نزدیکترین همسایه دارای دقت بیشتری نسبت به روش آستانه گذاری می باشد. همچنین نتایج حاصل از طبقه بندی نشان داد که بیشترین میزان تغییرات کاهشی در خلال سال های 1990-2020 مربوط به کاربری مرتع متراکم می باشد، چرا که 49/12 درصد کاهش داشته است و بیشترین میزان تغییرات افزایشی مربوط به کاربری زراعت آبی می باشد که 83/10 درصد افزایش داشته است که مهمترین علت این افزایش مساحت را می توان به احداث سد سهند در طول زمان ارتباط داد.
ارزیابی شاخص ژئودایورسیتی با استفاده از تابع تراکم کرنل (مطالعه موردی: حوضه قزل اوزن، استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
192 - 207
حوزه های تخصصی:
ژئودایورسیتی نقشی کلیدی در آمایش سرزمین و رویکردهای حفاظتی داشته و مفهوم آن توسط مجامع علمی در سطح جهانی پذیرفته شده است. تاکنون از روش های کیفی و کمی گوناگونی برای ارزیابی ژئودایورسیتی و دستیابی به شاخصی برای طبقه بندی نواحی استفاده شده است. در این پژوهش با بهره گیری از روش کمی تابع تراکم کرنل و استفاده از متغیرهای زمین شناسی، ژئومورفولوژی، خاک، گسل و هیدروگرافی، شاخص ژئودایورسیتی در حوضه قزل اوزن استان کردستان ارزیابی و محاسبه شده است. پس از آماده سازی لایه های اطلاعاتی مربوط به حوضه، طی مراحلی این لایه ها وارد ابزار تحلیل تراکم کرنل در نرم افزار ArcGIS نسخه 10.4.1 شدند. با تعریف پارامترهای مهم این ابزار، شامل اندازه سلول ، شعاع جستجو و واحد سطح به کیلومترمربع، نقشه شاخص ژئودایورسیتی حوضه تهیه شد. براساس ارزش های عددی، نقشه حاصل به روش شکست طبیعی که باعث برجسته شدن تفاوت بین طبقات می شود، به 5 طبقه تقسیم شد. دامنه اعداد هر طبقه بیانگر تعداد نقطه یا به عبارتی تعداد عارضه در کیلومتر مربع است. در نهایت، براساس شاخص عددی ژئودایورسیتی در هر طبقه، یک دامنه کیفی شامل تراکم خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تهیه گردید. دامنه تنوع عوارض در سلول های نقشه خروجی بین صفر تا 166 متغیر است. بیشترین کانون های تراکم در غرب، محدوده های کوچکی در شمال، شرق و جنوب حوضه دیده می شود. مناطقی که دارای بیشترین ارزش از نظر شاخص ژئودایورسیتی هستند از مناطق مهم ژئوتوریستی استان کردستان محسوب می شوند. نهایتاً برای تعیین میزان تأثیر گذاری هر لایه در شاخص ژئودایورسیتی، با حذف هر یک از لایه ها، در پنج حالت دیگر نقشه شاخص ژئودایورسیتی حوضه تهیه شد. نتایج نشان داد که متغیر ژئومورفولوژی دارای بیشترین تأثیر در تعیین شاخص ژئودایورسیتی حوضه است و پس از آن به ترتیب متغیرهای هیدروگرافی، زمین شناسی، گسل و خاک شناسی در مراتب بعدی قرار دارند.
ارزیابی پتانسیل فرسایش خاک در سطح حوضه آبریز فیروزآبادچای با استفاده از شاخص های ژئومورفیک و منطق فازی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
178 - 185
حوزه های تخصصی:
فرسایش خاک جزو مهم ترین فرایندهای ژئومورفولوژیکی سطح زمین به شمار می رود که با دخالت انسان آهنگ پرشتابی به خود گرفته است. این فرایند باعث خسارت های متعدد نظیر از بین رفتن خاک های حاصلخیز، تخریب زیرساخت ها و پر شدن سدها می شود. در ارزیابی فرسایش خاک می بایست فاکتورهای متعددی به صورت ترکیبی و یکپارچه استفاده شوند. در این رابطه، در حوضه های فاقد آمار یا با آمار محدود می توان از مجموعه ای از شاخص های ژئومورفولوژیکی در ترکیب با سایر شاخص ها استفاده کرده و پتانسیل فرسایش را مورد ارزیابی قرار داد. در پژوهش حاضر پتانسیل فرسایش حوضه آبریز فیروزآبادچای واقع در استان اردبیل مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این رابطه از تعداد 13 شاخص عمدتا ژئومورفولوژیکی استفاده شد. به منظور ترکیب و روی هم گذاری لایه ها از منطق فازی در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده گردید. نتایج نشان دهنده پتانسیل بالای فرسایش خاک در سطح حوضه آبریز فیروزآباد می-باشد. عوامل متعددی در فرسایش پذیری خاک های حوضه موثرند که در این زمینه می توان به رخنمون وسیع سازندهای آبرفتی کواترنری، مارن های ژیپس دار، لاهار و خاکسترهای آتشفشانی، پوشش گیاهی ضعیف، غلبه شیب های تند، تراکم زهکشی بالا و وجود آبراهه های متعدد، مقادیر بالای عدد ناهمواری و دامنه های طولانی اشاره نمود. در پهنه هایی از حوضه مطالعاتی که چندین فاکتور موثر بر فرسایش از شرایط مساعدی برخوردارند میزان فرسایش تشدید شده است. در این رابطه، می توان به زیرحوضه های مرکزی حوضه مطالعاتی اشاره نمود که به دلیل وجود سازندهای آبرفتی و مارنی، پوشش گیاهی ضعیف، شیب زیاد، تراکم زهکشی بالا و چندین عامل دیگر جزو پهنه های بحرانی حوضه به شمار می روند.
شناسایی و اولویت بندی معیارهای طبیعی جهت پهنه بندی مناطق مستعد توسعه ی فیزیکی شهر اهواز
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
782 - 806
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت و گسترش فیزیکی در شهرهای ایران به خصوص شهر اهواز روندی رو به افزایش دارد. الگوی گسترش شهری در شهر اهواز نیز به تبع جریان سریع شهرنشینی در ایران در چندین سال گذشته تحت تأثیر روند شهرنشینی، گسترش جمعیت و افزایش مهاجرت به سمت و سویی جدید رفته به گونه ای که طرح جامع نتوانسته است الگویی مناسب برای گسترش این شهر ارائه دهد. بنابراین یکی از مهم ترین مسائلی که در برابر توسعه این شهر قرار دارد، مکان توسعه آتی آن است و در این راستا پارامترهای طبیعی از عوامل اصلی و تعیین کننده جهات توسعه ی فیزیکی شهر اهواز محسوب می شوند. بنابراین هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی معیارهای طبیعی جهت پهنه بندی مناطق مستعد توسعه ی فیزیکی شهر اهواز است. یافته های پژوهش نشان داد که در بین معیار های اصلی پژوهش، بر اساس مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی، از نگاه کارشناسان پژوهش، معیار ژئومورفولوژیکی و پس از آن معیار مخاطرات طبیعی در اولویت اول و دوم قرار گرفته است و کارشناسان پژوهش، معیار "ژئومورفولوژیکی" و " مخاطرات طبیعی " را به عنوان دو تا از معیارهای اصلی طبیعی اثرگذار در توسعه فیزیکی آینده شهر اهواز انتخاب کرده اند. معیارهای هیدرولوژیکی، اکولوژیکی و دسترسی به ترتیب در اولویت سوم تا پنجم از نظر کارشناسان و صاحب نظران این امر می-باشند.