مطالب مرتبط با کلیدواژه
۹۲۱.
۹۲۲.
۹۲۳.
۹۲۴.
۹۲۵.
۹۲۶.
۹۲۷.
۹۲۸.
۹۲۹.
۹۳۰.
۹۳۱.
۹۳۲.
۹۳۳.
۹۳۴.
۹۳۵.
۹۳۶.
۹۳۷.
۹۳۸.
۹۳۹.
۹۴۰.
گردشگری
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
19 - 36
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان فعالیتی که در دنیای امروز توان تأثیرگذاری بر فرایند توسعه متوازن و خردورزانه را در همه عرصه ها به نمایش گذاشته، مورد توجه طیف وسیعی از سیاست گذاران و برنامه ریزان نظام های سیاسی و مدیران اجرایی در کشورهای مختلف قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، به منظور تحلیل رتبه بندی زمینه های توسعه گردشگری از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردیده است. بدین منظور ابتدا امکان انجام تحلیل عاملی بر روی نمونه تحقیق، با استفاده از آزمون بارتلت و شاخص کفایت نمونه برداری KMO مورد بررسی قرار گرفت. مقادیرKMO برابر با 71/0 به دست آمد. همچنین مقدار آماری آزمون کرویت معادل 84/2323 برآورد شد که سطح معنی داری آن کمتر از 001/0 می باشد. بنابراین علاوه بر کفایت نمونه برداری، اجرای تحلیل عاملی نیز مقبول است. همین طور از آزمون T تک نمونه ای جهت بررسی و رتبه بندی شهرستان های استان استفاده شد. نتایج در بخش جاذبه های انسان ساخت نشان داد که شهر کرمانشاه از نظر جاذبه های انسان ساخت دارای وضیعت مطلوبی می باشد. همچنین نتایج این آزمون در بخش گردشگری تاریخی و فرهنگی برای شهرستان های کرمانشاه، پاوه، دالاهو، هرسین ، و صحنه به ترتیب برابر با 90/4، 69/4، 89/3 ، 12/3 ، 01/3 می باشد. در نهایت در بخش گردشگری طبیعی این شاخص برای تمامی شهرهای کرمانشاه به استثناء شهر سرپل ذهاب، قصر شیرین، اسلام آباد غرب و سنقر در وضعیت مطلوبی قرار دارد. یافته های حاصل از آزمون فریدمن نشان می دهد که در همه شهرستان ها به استثنای شهرستان های سرپل ذهاب، قصرشیرین، اسلام آباد و کنگاور شاخص های طبیعی در رتبه اول قرار دارد و در بقیه شهرستان ها نیز به غیر از شهرستان قصرشیرین جاذبه های طبیعی در اولویت دوم برنامه ریزی ها قرار دارد. نتایج حاصل از آزمون کروسکال والیس در بخش گردشگری انسانی نشان می دهد که بین شهرستان ها از نظر شاخص های گردشگری انسان ساخت تفاوت فاحشی وجود دارد.
اثرات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیرساختی گردشگری بر جامعه میزبان از نگاه مسولان و مردم محلی (مطالعه موردی روستاهای افرینه، پران پرویز و ولیعصر شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
84 - 97
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از مه م ترین صنعت های اقتصادی در سرتاسر دنیا شناخته می شود که رشد و گسترش آن اثرات بسیار زیادی بر جامعه محلی می گذارد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیرساختی گردشگری بر جامعه میزبان از نگاه مسئولان و مردم محلی در روستاهای شهرستان پلدختر انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی است که به دو روش مطالعه کتابخان ه ای و پیمایشی میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دو گروه مسئولین و مردم محلی تشکیل داده اند. در گروه اول تعداد 30 نفر از مسولین شهرستان و مسئولین روستاهای مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. همچنین در گروه مردم محلی براساس سرشماری سال 1395 جمعیت سه روستای افرینه، پران پرویز و ولیعصر برابر با 4084 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 351 نفر به عنوان حجم نمونه به صورت تصادفی طبقه بندی شده انتخاب گردید. جهت تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای، آزمون دانکن و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که مهم ترین اثر گردشگری از نگاه مسئولین بر جامعه میزبان بر بعد اقتصادی با میانگین 544/3 است ولی از نظر مردم محلی بیشترین تأثیر بر بعد کالبدی با میانگین 224/3 است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بعد اقتصادی با مقدار اثر کلی 734/0 بیشترین تأثیر را بر توسعه روستایی جامعه میزبان داشته است و بعد کالبدی با مقدار اثر کلی 321/0 کم ترین تأثیر را داشته است. همچنین نتایج آزمون میزان اثرگذاری گردشگری بر ابعاد مختلف در روستاهای مورد مطالعه متفاوت بوده است.
تأثیر منطقه آزاد انزلی در گردشگری در استان گیلان: روش کنترل ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
215 - 230
حوزههای تخصصی:
تأسیس مناطق آزاد تجاری صنعتی در دنیا اغلب سبب توسعه و آبادانی مناطق پیرامون خود شده است. یکی از مهم ترین بخش هایی که تأسیس منطقه آزاد می تواند در آن مؤثر باشد گردشگری است. مناطق آزاد تجاری صنعتی با توجه به ساختار قانونی حاکم بر آن ها و سهولت در تجارت بین المللی، قادرند گردشگری را توسعه دهند و از این طریق سبب توسعه و پیشرفت پیرامون خود شوند. منطقه آزاد انزلی یکی از مهم ترین مناطق آزاد کشور و تنها منطقه آزاد در ساحل دریای خزر است که در سال 1384 تأسیس شد. با توجه به اهمیت منطقه آزاد تجاری صنعتی انزلی و اهداف مطرح شده برای آن، این مطالعه به بررسی اثر تأسیس منطقه آزاد انزلی بر توسعه گردشگری در استان گیلان پرداخته است. در این مطالعه، به منظور پاسخ به این سؤال از روش کنترل ترکیبی استفاده شده است. با توجه به نتایج حاصل از اجرای روش کنترل ترکیبی، تأسیس منطقه آزاد انزلی اثر مثبت و معناداری بر توسعه ارزش افزوده گردشگری در استان گیلان داشته است؛ به گونه ای که نتایج شبیه سازی شده در مقایسه با حالتی که اگر منطقه آزاد انزلی تأسیس نمی شد نشان دهنده آن است که تأسیس منطقه آزاد انزلی باعث شده سرانه ارزش افزوده گردشگری در استان گیلان بیش از 30 درصد افزایش یابد. به عبارت دیگر، درصورت تأسیس نشدن منطقه آزاد انزلی در سال 1384، درحال حاضر سرانه ارزش افزوده گردشگری در استان گیلان، تقریباً 70 درصد مقدار کنونی بود.
تأثیرات کرونایی بخش گردشگری در تقاضای اقتصاد کلان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
263 - 275
حوزههای تخصصی:
ویروس کووید 19 و بیماری کرونا به جهان اثبات کرد که فجایع همه گیر رخ داده در گذشته امکان وقوع در آینده را دارند. لذا، با توجه به عدم امکان پیشگیری قاطع، بایستی تا سرحد امکان تأثیرات منفی آن در جامعه در حوزه های اقتصادی - اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کمتر شود. در غیاب اطلاعات و آمار کافی برای بررسی اثرگذاری کرونا در صنعت گردشگری و تأثیرات اقتصادی آن، می توان از جداول داده - ستانده و تغییرات میزان ورود گردشگر خارجی استفاده کرد. طی شش ماههٔ ابتدای سال 1399، قریب به 96 درصد کاهش ورود گردشگر در مقایسه با دورهٔ مشابه وجود داشته است که برآوردهای تحقیق نشان می دهد 13/1 درصد کاهش مستقیم، غیرمستقیم و القایی تولید ناخالص داخلی را به همراه خواهد داشت. نتایج نشان می دهد که «خدمات عمده فروشی و خرده فروشی» و «خدمات پشتیبانی و کمکی حمل ونقل»، به دلیل قدرت انتشار بالای یک و حساسیت پراکندگی کمتر از یک، دارای پیوندهای پسین قوی است و «خدمات حمل ونقل با راه آهن، آبی و هوایی» و همچنین «خدمات دینی و مذهبی»، به دلیل قدرت انتشار کمتر از یک و حساسیت پراکندگی بیشتر از یک، دارای پیوندهای پیشین قوی هستند.
جایگاه ارزش های میراثِ نظامی در حفاظت و گردشگری مجموعه قزاقخانه و میدان مشق تهران از دیدگاه دانشجویان دانشگاه هنر در پردیس باغ ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
353 - 373
حوزههای تخصصی:
پذیرش رسمی میراث نظامی به منزله شاخه ای از میراث فرهنگی و لزوم حفاظت از ساختارهای یکپارچه با بستر فرهنگی اجتماعیِ آن درپی بنیان گذاری کمیته علمی بین المللی ایکوموس در استحکامات دفاعی و میراث نظامی انجام شد. اثربخشی حفاظت از میراث فرهنگی به طور عام و میراث نظامی به طور خاص به ایجاد دانش و بینش اجتماعی درباره ارزش های میراثی وابسته است که متعاقباً می تواند به ارتقای کیفیت گردشگریِ میراث نظامی بینجامد. بر این اساس، تلاش پژوهشِ کیفی حاضر[1] بر این بوده است که در گام نخست، با رویکردی توصیفی اکتشافی و با استناد به روش تفسیری تاریخی، تحولات کالبدی معنایی را بررسی و ارزش های عینی و محتوایی مترتب بر مجموعه قزاقخانه و میدان مشق تهران را به منزله یکی از مهم ترین مصادیق میراثِ نظامی مدرن در ایران بازشناسی کند و متعاقباً کیفیت حفاظت از این ارزش ها را به شیوه نگرش سنجی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه هنر پردیس باغ ملی تهران، به منزله گروهی مطرح در گردشگری این مجموعه، ارزیابی کند. یافته های پژوهش ازطرفی حکایت از تثبیت جایگاه این مجموعه به منزله فضایی میراثی نظامی در میان مخاطبان و گردشگران می کند و از طرف دیگر کیفیت شناخت و ادراک آنان از نظام ارزشی مترتب بر این مجموعه تاریخی و همچنین آگاهی ایشان از اقدامات حفاظتی آن را در سطح متوسطِ رو به پایین ارزیابی می کند. با تعمیم این نتایج می توان دریافت که تدوین و اجرای راهکارهایی، به منظور بالا بردن آگاهی ذی مدخلان از ارزش های مرتبط به گونه های متنوع میراث نظامی، گامی مؤثر در حفاظت از این مجموعه و ارتقای کیفیت گردشگری آن است.
اثر توسعه گردشگری خارجی بر فقر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال بیست و هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۲
153 - 179
حوزههای تخصصی:
فقر مقوله ای جهانی است که همه کشورها اعم از در حال توسعه و توسعه یافته نسبت به آن نگرانی دارند. قدم اول مبارزه با فقر و رفع نگرانی، سنجش و آگاهی از اثر سیاست های اقتصادی بر میزان فقر است. با در نظر گرفتن این موضوع، هدف مقاله حاضر، سنجش اثربخشی گردشگری خارجی بر شاخص های سه گانه فقر: فقرسرشمار، شکاف فقر و شاخص FGT با استفاده از ماتریس حسابداری اجتماعی رویکرد ضرایب فزاینده قیمت ثابت برای نخستین بار است. به این منظور، از ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390، اطلاعات مربوط به درآمد گردشگران خارجی سال 2018 و شاخص های فقر سرشمار، شکاف فقر و شاخص FGT استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ورود گردشگر خارجی از کانال رشد تولید موجب کاهش فقر در ایران می شود. اثر کاهش فقر خانوارهای روستایی بیشتر از خانوارهای شهری است. همچنین بالاترین سهم در کاهش فقر خانوارهای شهری و روستایی براساس شاخص های سه گانه فقر به ترتیب در بخش کشاورزی (با توجه به شاخص فقر سرشمار)، هتل و رستوران و صنعت و ساخت و حمل ونقل (با توجه به شاخص شکاف فقر) و هتل و رستوران، صنعت و حمل ونقل (با توجه به شاخص فوستر، گریر و توربک) است. پایین ترین سهم نیز مربوط به بخش های فعالیت های مالی، بیمه و آموزش است. بنابراین، هرگونه اقدام در راستای توسعه گردشگری دستاورد اجتماعی- اقتصادی مناسبی ارزیابی می شود.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء مقصدهای گردشگری روستایی (مطالعه موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، گردشگری روستایی به عنوان یک فعالیت مکمل در کنار کشاورزی و دامداری، همواره عاملی در جهت بهبود شرایط اقتصادی ساکنین روستاها بوده است. بر این اساس این پژوهش، با هدف شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء مقصدهای گردشگری روستایی انجام پذیرفته است. جمع آوری اطلاعات، با استفاده از دو روش آرشیوی و پیمایش از طریق مصاحبه و پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل منابع آرشیوی مرتبط با موضوع تحقیق و همچنین 13 نفر از خبرگان و افراد مجرب است. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوا و تحلیل مضمون استفاده شد؛ همچنین داده های کمّی نیز، با استفاده از روش برنامه ریزی ترجیحات فازی لگاریتمی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ابعاد ارتقاء مقصدهای گردشگری روستایی، شامل سه بُعد محیطی، منابع انسانی، و جامعه محلی، می باشد، به طوری که بُعد منابع انسانی با وزن 0994/0 نسبت به ابعاد دیگر دارای وزن بیشتری می باشد. همچنین بُعد جامعه محلی با وزن 0989/0 و بُعد محیطی نیز با وزن 0973/0 به ترتیب در اولویت دوم و سوم قرار گرفتند. در این میان، مولفه «موثر بودن» در بُعد «منابع انسانی» با وزن 261/0، مولفه «اقتصادی» در بُعد «جامعه محلی» با وزن 259/0، و مولفه «زیباشناختی» در بُعد «محیطی» با وزن 254/0، بیشترین وزن را به خود اختصاص دادند.
چارچوب بازآفرینی بافت های تاریخی با رویکرد فرهنگ مبنا جهت تحقق بخشی توسعه گردشگری پایدار؛ نمونه موردی: بافت تاریخی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
105 - 123
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع بافت های تاریخی از موضوعات اصلی شهرسازی به حساب می آید. بازآفرینی فرهنگ مبنا رویکردی جدید به بازآفرینی شهری است که با بهره گیری از ویژگی های فرهنگی اجتماعی هر منطقه، به ساخت دوباره شهر و محله پرداخته و فضای کالبدی و اجتماعی متمایزی خلق می نماید. این رویکرد تأثیری مثبت بر اقتصاد و ایجاد اشتغال در شهرها دارد و می تواند موجب افزایش پیوستگی اجتماعی و صنعت گردشگری در شهر شده و میزان جرم و جنایت را کاهش دهد. صنعت گردشگری به عنوان یکی از سودآورترین صنایع خدماتی نقش مهمی را در اقتص اد کش ورها ایف ا می کند و امروزه از آن به عنوان صنعت نامرئی در روند جهانی شدن یاد می شود. ارومیه به عنوان شهر ادیان و اقوام از مناطق مستعد گردشگری فرهنگی به شمار می آید که از توانمندی های بالایی برای جذب گردشگران برخوردا است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ظرفیت های مولفه های بازآفرینی فرهنگ مبنا در بافت تاریخی ارومیه است و ارائه راهبرد جهت افزایش هویت مندی و توسعه گردشگری در این محدوده است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است، برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای- اسنادی و میدانی - پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه و مشاهده استفاده شده است. محدوده جغرافیایی و جامعه آماری پژوهش کلیه محلات بافت تاریخی ارومیه و حجم نمونه آماری آن طبق فرمول کوکران برابر با 379 نفر می باشد. پس از تبیین مدل مفهومی بازآفرینی فرهنگ مبنا به تدوین پرسشنامه پرداخته شده و توسط ارزش گذاری طی لیکرت به بررسی کیفی و توسط آزمون فریدمن و آزمون همبستگی به بررسی آماری داده های حاصل از پرسشنامه پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که تأثیرپذیری مولفه های بازآفرینی شهری در محدوده مورد مطالعه به ترتیب اولویت عبارت است از: 1- اجتماع محور، 2- خلاقیت محور، 3- طراحی محور. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بافت تاریخی ارومیه پتانسیل بالایی را به لحاظ اجتماعی و توسعه گردشگری فرهنگی از جمله منابع فرهنگی و رویدادهای فرهنگی و مکان های تاریخی را داراست اما در عین حال همانگونه که چیاردی و هانیگان معتقدند، فرسودگی بافت، جدایی آن از مراکز جدید شهری و وجود فضاهای رها شده و بی دفاع و فضاهای فاقد طراحی با فضای نامناسب از موانع توسعه این نوع گردشگری و کُند شدن فرایند بازآفرینی بافت تاریخی ارومیه محسوب می شوند.
شناسایی، اولویت بندی و تحلیل ذینفعان منطقه گردشگری ونک مبتنی بر دوگانه پتانسیل همکاری- تهدید و روش SAW(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
17 - 36
حوزههای تخصصی:
شناخت و تحلیل ذی نفعان گردشگری و تدوین راهبردهای اثربخش برای تحقق مشارکت آنها از مهم ترین عوامل توفیق برنامه های گردشگری است. تمرکز مقاله حاضر بر شناسایی و تحلیل ذی نفعان گردشگری منطقه ونک می باشد که در این راستا برای شناسایی ذی نفعان، از مدل فریمن و برای تحلیل آنها، از رویکرد به کار رفته در پژوهش جپسن و اسکرود، کمک گرفته شده است. برای شناسایی ذی نفعان، پرسشنامه تدوین شده بین 20 نفر از کارشناسان گردشگری منطقه توزیع شده و پس از جمع آوری و تحلیل اطلاعات گرد آمده، فهرستی از ذی نفعان (به تفکیک انواع آنها) و نیز، نکات برجسته انتظارات هر گروه فراهم آمده است. مبتنی بر دوگانه پتانسیل همکاری-تهدید، ذی نفعان در ماتریس موقعیت یابی قرار گرفته و بر اساس قرارگیری در موقعیت مرتبط، یکی از راهبردهای چهارگانه پیشنهاد شده است. به منظور اولویت بندی ذی نفعان در هر یک از نواحی چهارگانه نیز از شاخص A به صورت جمع موزون سه معیار قدرت، مشروعیت و فوریت کمک گرفته شده که در این خصوص، روش چندمعیاره SAW مبتنی بر هفت گام استفاده شده است. بر این اساس، در هر یک از چهار ربع، ذی نفعان اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری، رسانه ها، شهرداری و گردشگران غیر بومی، مهم ترین ذی نفعان به شمار می آیند که البته متناسب با اقتضائات هر ربع، باید راهبرد متناسب با هر یک را اتخاذ کرد.
نقش گردشگران در شکل گیری هویت مقاصد هدف گردشگری مطالعه موردی: منطقه ثامن مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
79 - 98
حوزههای تخصصی:
رقابت روز افزون در صنعت گردشگری، لزوم توجه به توسعه ارزش ویژه به مقاصد گردشگری را بیش از پیش مطرح ساخته است. عوامل مختلفی از عوامل بیرونی و درونی بر جامعه در مقصد گردشگری مؤثرند. عمده تحقیقات پیشین، بررسی عوامل بیرونی همچون آگاهی از نحوه تغییرات فرهنگی و حتی نوع گویش، رفتارهای اجتماعی و هویت افراد را مورد توجه قرار داده اند. در این پژوهش نقش گردشگران بر هویت شهروندان در منطقه ثامن شهر مشهد در صنعت گردشگری مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه تحقیق را کلیه ساکنان و افرادی که با گردشگران در این منطقه در ارتباط هستند تشکیل داده اند که 195 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. نتایج نشان داد که شاخص های هویت معماری -کالبدی و مبلمان شهری به واسطه حضور گردشگران دارای میانگین بالاتر از 3 بوده اند. نتایج کلی نشان داد که حضور گردشگران بر ویژگی های هویت اجتماعی و فرهنگی ساکنان منطقه ثامن اثر زیادی نداشته است. اما در شاخص های ابعاد معماری-کالبدی و مبلمان شهری این اثرگذاری ویژه تر بوده است.
اولویت بندی توسعه شهرک ها و دهکده های گردشگری در قلمرو فضایی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
427 - 462
حوزههای تخصصی:
یکی از سیاست هایی که بسیاری از کشورها جهت توسعه پایدار گردشگری مد نظر قرار داد ه اند توسعه شهرک ها و دهکده های گردشگری به صورت متمرکز و جلوگیری از ساخت وسازهای پراکنده و بی برنامه نابودکننده محیط زیست، بافت فرهنگی اجتماعی، و ساختار اقتصادی در مناطق جاذب گردشگر است؛ سیاستی که در ایران از سوی هیئت وزیران در سال 1396 به تصویب رسید. هدف از این مقاله ارائه یک روش شناسی جهت شناسایی فضاهای مستعد توسعه شهرک ها و دهکده های گردشگری است. پژوهش بر اساس هدف کاربردی و به لحاظ روش شناسی در زمره پژوهش های توصیفی تحلیلی قرار می گیرد. قلمرو فضایی استان مازندران به عنوان ورودی مدل تحلیلی به 23007 واحد فضایی 100 هکتاری تقسیم شده و جهت توسعه شهرک ها و دهکده های گردشگری مورد ارزیابی و اولویت بندی قرار گرفته است. در این مقاله شاخص مرکب «اولویت توسعه شهرک ها و دهکده های گردشگری در استان مازندران» از طریق مدل هیبریدی تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل شبکه ای (F’ANP) و بر مبنای 14 شاخص اثرگذار بر توسعه شهرک ها و دهکده های گردشگری ساخته و نقشه خروجی آن بر اساس 4 شاخص کنترلی تدقیق شده است. یافته های مدل نشان دهنده آن است که سه عامل «توان محیط زیستی و زیرساخت حمل ونقل»، «کمیت و کیفیت خدمات رسانی به گردشگران»، و «میزان پتانسیل سرمایه گذاری گردشگری» بر اولویت بندی فضاهای استان مازندران با هدف توسعه شهرک ها و دهکده های گردشگری اثرگذار است. نتایج پژوهش نشان داد امکان توسعه شهر ک ها و دهکده های گردشگری در ساحل در بخش های میانی و شرقی، در جلگه به صورت محدود در بخش های شرقی استان، و در کوهستان در بخش شرق و غرب استان وجود دارد.
آینده نگاری مقابله با بحران کرونا در مقاصد گردشگری با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری، مهم ترین منبع درآمد و ایجاد فرصت های شغلی برای بسیاری از کشورهای دنیاست که موتور توسعه محسوب می شود. بدون شک، چنین صنعتی در مقایسه با انواع بحران های طبیعی، انسانی و بیولوژیک آسیب پذیر است و شیوع بحران ها این صنعت را با چالش های جدی مواجه می کند. هدف از انجام این پژوهش، ارائه یک سیستم تصمیم یار مبتنی بر رویکرد شبکه عصبی است که با الگوبرداری از تجربیات کشورهای مختلف در مقابله با بحران های گردشگری ایجاد شده است. مدل شبکه عصبی پیشنهادی با تکیه بر قابلیت تعمیم دهی خود قادر است تا با مدل سازی دینامیک های موجود بین «سیاست ها/ عوامل و شرایط» حاکم بر اکوسیستم ها و «میزان اثربخشی سیاست های اتخاذ شده»، اثربخشی سیاست های پیش رو را برای بحران های احتمالی در اکوسیستم های مختلف پیش بینی کند. نحوه طراحی و پیاده سازی سیستم پیشنهادی برای بحران کرونا موردکاوی شد. خروجی های مدل بیانگر آن است که بهترین سیاست اتخاذشده برای بازگشت به شرایط گردشگری قبل از این بحران بیولوژیک در ایران، بهره گیری از سیاست «ترکیبی اقتصادی و مالی با آمادگی در مقابله با بحران» در وهله اول و سیاست «ترکیبی تمرکز بر گردشگری داخلی همراه با آمادگی» در مرتبه بعدی است که با توجه به معیارهای توسعه پایدار گردشگری و شرایط تحریم های اقتصادی در ایران، سیاست دوم برطبق معیار تعریف شده مدل، کاربردی تر خواهد بود.
بررسی اثرات گردشگری در مناطق حفاظت شده (مورد مطالعه: منطقه حفاظت شده شاسکوه خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق حفاظت شده، حساس ترین محیط های طبیعی به شمار می روند که اقدامات انسانی به ویژه فعالیت های گردشگری، در صورت نبود مدیریت می تواند این مناطق را با آسیب های جبران ناپذیر رویاروی کند؛ بر این اساس، این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات گردشگری بر منطقه حفاظت شده شاسکوه انجام پذیرفت. رویکرد کلی پژوهش، از نوع پژوهش های کمی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر داده های کتابخانه ای و پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق، ساکنان روستاهای پیرامون و درون منطقه حفاظت شده شاسکوه بوده است. در این تحقیق به منظور تحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد و همچنین روش های آماری استنباطی شامل آزمون کلموگروف-اسمیرنوف و آزمون خی دو به کار گرفته شده است. یافته های حاصل از تحلیل داده ها حاکی از آن است که بر مبنای سطح معنا داری محاسبه شده (000/0sig=) با 99 درصد از درجه اطمینان می توان دریافت که گونه های گیاهی منطقه در سطح زیاد، با پیامدهای مثبت و همچنین منفی گردشگری مواجه هستند. همچنین در خصوص گونه های جانوری و محیط روستاهای منطقه، یافته ها نشان می دهد که گردشگری در سطح زیاد، اثرات مثبتی به همراه داشته است؛ بااین حال، تأثیرات منفی گردشگری در سطح متوسط تا کم نیز بر گونه های جانوری و روستاهای منطقه نمایان است. توسعه گردشگری در منطقه حفاظت شده شاسکوه، به پیامدهای مثبتی در حفاظت از گونه های گیاهی و جانوری منطقه و همچنین بهبود محیط روستاهای پیرامون منجر شده است؛ با وجود این، متقابلاً تنوع زیستی منطقه و محیط روستاهای پیرامون نیز با تهدیداتی از سوی فعالیت های گردشگری مواجه اند. در این راستا، ضروری است که با تعریف ساختار مدیریتی مناسب در حوزه گردشگری بتوان تا حد ممکن اثرات منفی ناشی از گردشگری در منطقه را کاهش داد و کنترل کرد و در مقابل نیز به تقویت پیامدهای مثبت حاصل از گردشگری پرداخت.
ارزیابی جایگاه گردشگری بافت تاریخی شهر یزد در روند مدل تخریب خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس الگوی «تخریب خلاق»، وقتی ثروت در جامعه انباشته و توزیع می شود، آن جامعه باید متحول شده و از شیوه سنتی خود به یک چیز جدید و مناسب تر تبدیل شود تا به مرحله بعدی توسعه برسد. این روند هم خلاقانه و هم مخرب بوده و یک نوسازی پویا است که می تواند ساختار سنتی قدرت و ثروت را پشت سر بگذارد. این تحول بیانگر پیوند میان منابع اقتصادی و تحقیق و پژوهش و عامل حرکت روبه جلو درراه نوآوری و رسیدن به پویایی است.از طریق این مدل می توان جایگاه یک سایت گردشگری را در مراحل پنج گانه آن ارزیابی و به تناسب آن اقدام به برنامه ریزی نمود. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت، اسنادی پیمایشی است. گردآوری داده ها با استفاده از بازدید میدانی و پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، ساکنان بافت تاریخی شهر یزد می باشد. تعداد 380 نفر به عنوان نمونه بر اساس فرمول کوکران و به شیوه طبقه ای تصادفی انتخاب و مورد آزمون قرارگرفته است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته و درنهایت نتایج با بررسی تطبیقی مراحل و خصوصیات مدل تخریب خلاق استخراج گردیده است. بر اساس تحلیل های صورت گرفته، میزان رضایتمندی ساکنان از گردشگری و فعالیت های مرتبط در حد بالا بوده اما نگرانی آن ها از ناهنجاری های به وجود آمده مشهود می باشد. با توجه به حمایت هایی که از خلاقیت و کارآفرینی صورت گرفته، میزان سرمایه گذاری ها افزایش یافته و در جهت تلفیق کاربری های سنتی و مدرن می باشد. بر اساس یافته های تحقیق، محدوده موردمطالعه در مرحله کالای پیشرفته قرار داشته که می بایست برنامه ریزان به ویژگی های این مرحله توجه نموده و راهبردها و اهداف متناسب با آن تعیین نمایند.
تحلیل تأثیر توریسم در تغییر کاربری اراضی شهر اردکان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
225 - 235
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به سبب فعالیت های گردشگری و نوسان های شدید محیطی، وضعیت کاربری زمین در حال تغییر است. از این رو برای حفاظت و صیانت از نواحی گردشگری، بررسی وضعیت کاربری زمین در مقاصد گردشگری ضروری می باشد. بخش اردکانِ استان فارس یکی از قطب های گردشگری کشور است که در چندسالِ گذشته با تغییر کاربری های مختلفی مواجه شده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش گردشگری در بروز تغییرات کاربری زمین در نواحی محدوده و حریم شهر اردکان در استان فارس می باشد. به همین منظور اطلاعات مربوط به وضع موجود و تغییرات صورت گرفته در کاربری های بخش اردکان طی دوره زمانی 1376 تا 1397 جمع آوری شد. پس از جمع آوری و تحلیل نقشه های پایه و بررسی عکس های هوایی و همچنین مصاحبه با ساکنان محلی و گردشگران، جهت ارزیابی تاثیر توریسم در تغییر کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه، از روش تحقیق ِ توصیفی و تحلیلی مبتنی بر پیمایش استفاده گردید. براساس نتایج، گردشگری در حوزه مورد مطالعه، با ایجاد تغییرات گسترده در کاربری های اراضی، بویژه اراضی زراعی، باغات، اراضی حریم رودخانه، تخریب منابع طبیعی و گردشگری در دهه های اخیر را به دنبال داشته است. همچنین نتایج نشان داد بیشترین تغییرات کاربری ها به ترتیب مربوط به ساخت مجتمع های گردشگری (55/50 درصد)، تبدیل اراضی باغی به اراضی دیم (9/16 درصد)، تبدیل باغهای سطح شهر به کاربری مسکونی (11/4 درصد)، تبدیل باغهای سطح شهر به خانه دوم (8/12 درصد) و تغییر کاربری های باغ به صنعتی (64/5) بوده است. علاوه براین، نتایج آماری از مجموعه تغییرات پیش آمده نشان می دهد سهم ساخت و سازهای مربوط به مجتمع های گردشگری با 55/50 درصد بیشترین سهم را داشته و بعد از آن تبدیل اراضی باغی به اراضی دیم به 9/16 درصد و تبدیل باغهای سطح شهر به کاربری مسکونی و خانه های دوم در اولویت های بعدی با 11/14 درصد و 8/12 درصد قرار گرفته است. در پایان، با توجه به نتایج حاصل از مطالعه، پیشنهادات سیاستی در زمینه طراحی مناسب در رابطه با ساماندهی مجتمع های گردشگری و اتخاذ تمهیدات لازم برای جلوگیری از تخریب باغها در منطقه ارائه گردید.
سنجش تاب آوری کسب و کارهای گردشگری در برابر بحران شیوع ویروس کووید 19، مطالعه موردی: سکونتگاه های ساحلی شهرستان بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1211 - 1226
حوزههای تخصصی:
شناخت و تبیین عوامل موثر بر تاب آوری مالکان کسب وکارهای گردشگری جهت مدیریت و برنامه ریزی بهینه برای تقویت ظرفیت انطباقی فعالیت ها در برابر تغییرات ناگهانی ضروری می باشد. هدف از این تحقیق شناخت و تبیین میزان تاب آوری کسب وکارهای مرتبط با بخش گردشگری در برابر بحران شیوع ویروس کووید 19 در نواحی ساحلی شهرستان بابلسر است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پیمایش می باشد.. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه صاحبان کسب وکارهای مختلف مرتبط با بخش گردشگری در شهر بابلسر و روستاهای ساحلی این شهرستان می باشد. با توجه به گستردگی جامعه آماری و بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 200 نفر صاحبان کسب وکار مرتبط با بخش گردشگری به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی ساده مورد انتخاب قرارگرفته اند. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون های آماری تی تک نمونه ای، تی مستقل، رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج مطالعات نشان می دهد که به طورکلی میزان تاب آوری کسب وکارهای مرتبط با بخش گردشگری در شهر بابلسر و روستاهای ساحلی این شهرستان بالاتر از حد متوسط و میانگین عددی مفروض می باشد. همچنین نتایج بیانگر آن است در بین عوامل موثر بر میزان تاب آوری کسب وکارها در مقابل شیوع بحران کرونا، عوامل اقتصادی تأثیر مستقیم معنادار و میزان وابستگی اقتصادی به بخش گردشگری؛ تأثیر معکوس معناداری بر آن داشته است. اما تأثیر میزان حمایت دولت از کسب وکارهای مرتبط با بخش گردشگری بر سطح تاب آوری آن ها در برابر این بحران معنادار نبوده است.
ارائه ی الگوی توسعه ی گردشگری رویدادمحور مبتنی بر شناخت مؤلفه های انگیزشی جذب گردشگران در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
133 - 147
حوزههای تخصصی:
با گسترش و رشد گردشگری و افزایش آگاهی مسافران و گردشگران، باید خدمات ویژه و محصولات خاصی برای تأمین نیازهای مسافران کنونی ارائه شوند. گردشگریِ رویداد گونه ای نوین از صنعت گردشگری است. بازار گردشگری رویداد را مسافرانی تشکیل می دهند که برای دیدن رویدادها یا تجربه ی شرکت در رویدادها به سفر می روند. رویدادها اشکال متنوعی را شامل می شوند. جشنواره ها و رویدادها در زمره ی سریع ترین بخش های درحال رشد گردشگری در جهان به شمار می روند و مدیران مقاصد گردشگری دریافته اند که باید جاذبه های نو، هیجان انگیز، بکر و بی رقیب را به مجموعه ی داشته ها ی گردشگری مقاصد خود بیفزایند تا شمار متقاضیان بازدید از آن مقاصد مطابق خواسته ها و اهداف درنظرگرفته شده ی گردشگری باشد. در این بین، کشورمان، با توجه به اقلیم، جغرافیا و آداب ورسوم منحصر به فرد خود، ظرفیت های بالقوه ای در زمینه ی گردشگری رویداد دارد. بدین منظور، در تحقیق حاضر، سؤال اصلی محقق این است: چه الگویی می توان برای توسعه ی گردشگری رویدادمحور مبتنی بر شناسایی مؤلفه های انگیزشی در بین گردشگران ارائه داد؟ محقق، با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا، به شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر در گردشگری رویدادمحور پرداخته است. درنهایت، ۵ مؤلفه و 3۴ زیرمؤلفه در بُعد الزامات که ناظر بر تصمیمات و الزامات راهبردی به منظور جهت دهی، همسویی و همراستایی کلیه ی اقدامات دستگاه های ذی نقش، انجمن های علمی، فرهنگ سراها، آژانس های مسافرتی و غیره است، بُعد زمینه ساز که ناظر بر عواملی است که زیرساخت ها، زمینه های اجرایی و سازوکارهای رسمی برای عملیاتی کردن فرایندهای جذب گردشگر در سطوح گوناگون گردشگری را ایجاد می کند و بُعد تسهیلگر که ناظر بر عواملی است که پیش برد اهداف، راهبردها و فعالیت های برنامه ریزی شده درخصوص توسعه ی گردشگری را از طریق ایجاد ابزارهای مورد نیاز تسهیل و هموار می سازد ارائه می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بُعد الزامات دارای مؤلفه های مدیریت راهبردی و سیاست گذاری، عوامل مدیریتی، بُعد زمینه ساز دارای مؤلفه های ساختار سازمانی و فرهنگ سازی و بُعد تسهیلگر دارای مؤلفه های فنّاوری اطلاعات است
پدیده عشق به مقصد: بررسی سیستماتیک ادبیات و مسیرهای پژوهشی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
165 - 188
حوزههای تخصصی:
طی دهه اخیر مطالعات مربوط به عشق در حوزه گردشگری و مهمان نوازی روندی صعودی داشته است. اکنون زمان آن رسیده است که نگاهی کلی به وضعیت این پژوهش ها و یافته ها و رویکردهای کلی آن ها بشود. ازآنجاکه این پژوهش با هدف سازمان دهی و تحلیل ادبیات موجود عشق در حوزه گردشگری و مهمان نوازی برای شناسایی وضعیت تحقیقات انجام شده در این عرصه است، از روش فراترکیب و تجزیه وتحلیل محتوای موضوعی برای مطالعه تطبیقی و کتاب شناختی با رویکرد مرور نظام مند استفاده شده است. بدین منظور، پژوهش های مرتبط در 3 پایگاه ملی و 9 پایگاه اطلاعات خارجی بین سال های ۱۳۹۶-۱۴۰۰ برای مقالات فارسی و سال های ۱۹۸۴-۲۰۲۱ برای مقالات لاتین جست وجو و شناسایی شدند و 83 پژوهش حاصل این جست وجو بود که، پس از کنترل و بررسی پژوهش ها توسط پژوهشگران، تعداد 67 مقاله چاپ شده در مجلات معتبر برای این پژوهش استفاده شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین مقالات در این حوزه در مجله مدیریت گردشگری با تعداد ۵ مقاله لاتین و در فصلنامه علمی - پژوهشی گردشگری و توسعه با تعداد 3 مقاله فارسی به چاپ رسیده است. همچنین، براساس تحلیل مقالات، مشخص شد که پژوهشگران بیشتر به رضایت از مقصد، تجربه مقصد و تصویر ذهنی مقصد به منزله پیشایندها و همچنین وفاداری به مقصد، نیات بازدید مجدد از مقصد و تبلیغات شفاهی مقصد به منزله پیامدهای مهم توجه کرده اند. علاوه بر این، بیشتر مطالعات انجام شده با رویکرد کمّی و با روش پیمایشی انجام شده است که لازم است به پژوهش های کیفی و ترکیبی بیشتر توجه شود.
عوامل بازدارنده توسعه طبیعت گردی در آبشار آب سفید الیگودرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
245 - 260
حوزههای تخصصی:
توسعه طبیعت گردی صرفاً به دلیل وجود زیبایی و جذابیت مناطق اکوتوریستی رخ نخواهد داد. این امر پس از قابلیت طبیعی هر منطقه، نیازمند پیدایش و وجود عوامل گوناگونی مانند زیرساخت های رفاهی، راه دسترسی، امنیت گردشگران، بازاریابی و تبلیغات و مواردی از این قبیل است؛ به طوری که ممکن است نبود یا حتی کمبود برخی از این موارد به منزله عوامل بازدارنده توسعه طبیعت گردی در هر منطقه اکوتوریستی به شمار آید. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل بازدارنده توسعه طبیعت گردی در آبشار آب سفید الیگودرز انجام شد. برای شناسایی عوامل بازدارنده، بیست مصاحبه نیمه ساختاریافته با صاحب نظران استانی انجام شد. تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، به شناسایی 34 مفهوم، در قالب 6 دسته کلان موانع منجر شد. سپس از روش دلفی فازی دومرحله ای برای دستیابی به توافق گروهی بین صاحب نظران و رتبه بندی عوامل بازدارنده استفاده شد. طبق نتایج، عوامل بازدارنده توسعه طبیعت گردی در آبشار آب سفید الیگودرز به ترتیب عبارت بودند از: موانع فرهنگی و اجتماعی با میانگین 829/0، معرفی ضعیف منطقه با میانگین کل فازی زدایی 811/0، موانع سرمایه گذاری و برنامه ریزی مالی با میانگین کل فازی زدایی 803/0، موانع زیربنایی و زیرساختی با میانگین کل فازی زدایی 779/0، موانع امنیتی با میانگین کل فازی زدایی 767/0 و مشکلات دسترسی و اطلاعاتی با میانگین کل فازی زدایی 648/0. ازاین رو پیشنهاد کلی این تحقیق، برنامه ریزی دقیق، جذب حمایت های مالی و تلاش سازمان های تصمیم گیرنده مدیریت طبیعت گردی شهرستان الیگودرز و استان لرستان برای رفع و کاهش موانع یادشده ازطریق پیشنهادهای اجرایی ارائه شده در این پژوهش است.
تبیین نقش گردشگری در توسعه روستایی (مطالعه موردی روستاهای جنوب غربی گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
213 - 231
حوزههای تخصصی:
گردشگری امتیازات اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی قابل ملاحظه ای برای نواحی روستایی و کمتر توسعه یافته از طریق توسعه درآمدی و زیرساختی ایجاد می نماید که در نهایت به توسعه نواحی روستایی کمک می نماید. هدف اصلی این پژوهش تبیین نقش گردشگری در توسعه روستایی جنوب غربی گیلان می باشد. جامعه آماری این پژوهش کل خانوارهای ساکن در مناطق روستایی، که از آن میان 378 نفر از سرپرستان خانوار روستایی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تحقیق حاضر یک پژوهش کاربردی که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتایج تحقیق بیانگر این موضوع است که بین گردشگری و توسعه روستایی در سطح روستاهای ناحیه جنوب غربی گیلان یک نوع رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل چند متغیره، متغیرهای مستقل (ابعاد توان گردشگری) را روی متغیر توسعه روستایی نشان می دهد. مهمترین متغیری که بیشترین واریانس توسعه روستایی منطقه را تبیین می کند بعد اقتصادی است. این متغیر به تنهایی 3/40 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین و نشان می دهد مولفه های این بعد تاثیر قابل ملاحظه ای بر توسعه روستایی دارند. دومین متغیر بعد کالبدی-فضایی است که 2/20 درصد تغییرات واریانس را تبیین می کند. در مراحل سوم و چهارم ابعاد اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی وارد رگرسیون شد که درصد قابل توجهی از واریانس توسعه روستایی را تبیین نمود. با ورود این دو متغیر توان تبیین الگو در مرحله آخر به 4/75 درصد رسیده است. به بیان دیگر الگوی تحقیق با چهار متغیر(بعد) 4/75 درصد از تغییرات توسعه روستایی را تبیین کرده است.(754/0 = R2 )