مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
تنبیه
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
179 - 214
حوزه های تخصصی:
با توجه به آن که استفاده از پاداش جهت ایجاد انگیزه در مدارس کشور راهکاری معمول است، این پژوهش قصد دارد که با روش مروری به بررسی اثرات ناشی از پاداش دهی در پژوهش های داخلی و خارجی بپردازد. بدین منظور مقالات تحقیق در زمینه پاداش و تنبیه دانش آموزان به دو زبان فارسی و انگلیسی، در فاصله زمانی 1380-1399 برای مقالات فارسی و 2000-2020 برای مقالات انگلیسی در بانک های اطلاعاتی جستجو شد. پس از انجام جستجو اولیه و بعد از اعمال معیارهای ورود 42 مقاله برای بررسی وارد مطالعه شدند. از 42 مقاله ورودی، تعداد 11 مقاله فارسی و 31 مقاله به زبان انگلیسی منتشر شده بودند. نتایج این بررسی نشان داد که نگاه به پاداش در نظام آموزشی کشور نسبت به پژوهش های خارج از کشور متفاوت است. مدارس ما همچنان بر مدل سنتی پاداش-تنبیه تأکید دارند که باعث تقویت انگیزه بیرونی و در نهایت براساس الگوی عناصر سازمانی فقط باعث بهبود فراورده و برونداد می شود.
بررسی حدود و ثغور تنبیه ، تعزیر و تأدیب کودک در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال هفتم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۲۴
67 - 98
فقه امامیه تنبیه کودک را به طورکلی ممنوع نکرده است. بلکه با توجه به شرایطی خاص، ممنوعیت آن را برداشته است. البته عنوان اولیه در تنبیه کودک حرمت است و تنها در شرایطی خاص استثناء می پذیرد. موارد استثناء تنبیه کودک تحت دو عنوان کلیِ؛ تعزیر و تأدیب می باشد. هر چند بیشترِ قریب به اتفاق فقها در تنبیه بدنی کودک این دو عنوان را تفکیک نکرده اند اما از آنجا که در برخی موارد خاص به آن اشاره نموده اند تفکیک این دو عنوان ضروری به نظر می رسد زیرا موارد، حکم، شرایط و بسیاری از لوازم این دو عنوان با هم متفاوت است و ثمرات عملی قابل توجهی در تفکیک این دو عنوان وجود دارد. علاوه بر این از آنجایی که فقها به طور مفصّل این بحث را مطرح نکرده اند بسیاری از ضوابط و شرایط تنبیه بدنی کودک از جمله موارد، کیفیت، مرحله، افراد تنبیه کننده و مانند آن در کتب فقهی بررسی نشده است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
دارالتأدیب های تهران عصر پهلوی و بررسی وضعیت کودکان ساکن آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «کودکی» ازجمله مفاهیم نسبتاً مغفول در علم تاریخ است و حوزه «مجازات کودکان» بیش از «کودکی» مورد بی مهری واقع شده است. در حقوق کیفری مدرن، کودکان بزهکار واجد حقوقی انکارناپذیر همچون زیست در مکانی مجزا از زندانیان بالغ شدند. در مقاله حاضر تکوین اندیشه های نوین در خصوص مجازات کودکان مطمح نظر است و سؤال اصلی از این قرار است که چرا باوجود تکوین و تأسیس «دارالتأدیب» های تهران بازهم به طور مکرر شاهد نادیده گرفتن حقوق اولیه آن ها هستیم؟ فرضیه تحقیق کنونی متضمن این ایده است که علت عمده رفتارهای خشونت آمیز و تجاوزکارانه نسبت به کودکان، قرارگیری دارالتأدیب های تهران در محوطه زندان اصلی پایتخت یعنی زندان قصر بوده است و به نظر می رسد نزدیکی و مجاورت این دو نهاد یکی از علل اصلی تجاوز به حقوق کودکان بوده است. یکی از دستاوردهای مهم پژوهش حاضر برای دست اندرکاران دارالتأدیب ها یا کانون های اصلاح و تربیت کنونی این است که نزدیکی مکان زندان افراد بالغ با دارالتأدیب ها یکی از علل عمده آزار و اذیت کودکان توسط زندانیان بزرگسال بوده است و حتی الامکان باید مکان دارالتأدیب ها به دوراز زندان ها باشد.
انقیاد کودکان در نظام آموزشی: نقد تبارشناسانه ی رویکردهای انضباطی در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
5 - 28
حوزه های تخصصی:
کودکان در طول تاریخ آموزش و پرورش همواره از طریق روش ها، راهبردها و دیدگاه های مختلف کنترل شده و به نظم در آمده اند. این شیوه ها که امروزه به عنوان شیوه های نوین انضباطی در مدرسه به کار گرفته می شوند، از نظر میشل فوکو و پیروانش؛ یعنی رز، مارشال، رادفورد و میلی[1] به عنوان روش های انقیاد کودکان در نظام های آموزشی مورد انتقاد قرار گرفته اند. در این مقاله تصریح شده است که چگونه شیوه های انضباطی که با هدف تربیت افرادی سودمند و مفید برای اجتماع در نظام های آموزشی به کار گرفته می شوند، می توانند به انقیاد و مطیع سازی آن ها منجر شوند. از این رو ضمن تبیین این نگاه نقادانه به رژیم های عمل انضباطی در نظام آموزشی، به تأسی از دیدگاه تبارشناسانه ی فوکو، پیوند میان قدرت- دانش در تحول فهم بشر از عمل انضباطی مورد بررسی قرار گرفته و خاطر نشان شده است که طی تاریخ تحول رویکردهای انضباطی ( مداخله ای، تعاملی و عدم مداخله) در دانش تربیتی؛ گفتمان های اقتصادی- سیاسی و اجتماعی لیبرالیستی، نظام های آموزشی را تبدیل به عاملی برای انقیاد کودکان توسط خودشان کرده اند. <br clear="all" />
مشروعیت تنبیه بدنی کودکان از منظر فقه اسلامی
حوزه های تخصصی:
دین مبین اسلام روش های تربیتی خاصی دارد که عمده ترین آنها تشویق و تنبیه و یا انذار و تبشیر می باشد. یکی از سؤالات مهمی که فراروی فقهای اسلامی قرار گرفته است، مشروعیت به کارگیری تنبیه به ویژه تربیت بدنی در فرآیند تربیت اسلامی است. علی رغم دیدگاه های متفاوتی که در این زمینه بین اندیشمندان وجود دارد به نظر می رسد، هرچند در تعلیم و تربیت اسلامی اساس تربیت بر محبت و ملایمت است و می توان تشویق را روش اصلی تربیتی دانست اما در صورتی که تشویق موثر واقع نشد می توان ازانواع تنبیه استفاده نمود. البته برخی تنبیه را تحت هیچ شرایطی صحیح نمی دانند، اما از نظر فقه اسلامی اگ ر به کار گیری تنبیه با هدف اصلاح و بازدارندگی و فاقد انگیزه انتقامی باشد، در صورت رعایت حدود بایسته های شرعی لازم، نه تنها صحیح است بلکه در برخی موارد ضروری می باشد. فقه اسلامی و فقهای نامدار شیعه، با وجود این که تنبیه را جایز می دانند، اما کودک آزاری را که هدفی جز انتقام جویی ندارد، جایز نمی دانند.
آسیب شناسی روش تربیتی تنبیه و راه های برون رفت از آن با نگرش به منابع اسلامی
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
31 - 48
حوزه های تخصصی:
تنبیه از روش های مهم و مؤثر تربیتی است که برخلاف وجهه ناخوشایند و آفت هایی که دارد در طول تاریخ تعلیم و تربیت بشر سابقه زیادی دارد. امروزه نیز برخی اندیشمندان حذف آن را به خاطر بازدارندگی آن در شرایط خاص نمی پسندند. بدیهی است استفاده نادرست از این روش اگر براساس اصول و ضوابط مناسب نباشد، آسیب های متعددی برای فرد و جامعه به دنبال دارد که در منابع اسلامی نیز به حد مطلوبی به این آسیب ها و حتی راهکار های برون رفت از آن پرداخته شده است. در پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی، آسیب های مطرح شده در منابع اسلامی، اعم از آسیب های جسمانی، روانی، اخلاقی، اجتماعی، شخصیتی، دینی و اخروی و حتی راهکار های برون رفت از این آسیب ها اعم از آموزش روش های مختلف تربیتی به والدین، هماهنگی در تربیت، عدم تصمیم گیری در حال عصبانیت و کاستن از سختی شرایط زندگی، کشف، ارائه و تبیین شده است.
الگوی تشویق و تنبیه از منظر نهج البلاغه با تأکید بر هفت سال دوّم (کودکی) تعلیم و تربیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
413 - 438
حوزه های تخصصی:
دو عامل تشویق و تنبیه، از روش های مهمّ در تعلیم و تربیت انسان، به ویژه در تحوّل شخصیّت و کُنش های رفتاری بهنجار ایشان می باشند؛ زیرا طبیعت او به گونه ای است که وقتی در انجام اُمور، مورد تشویق قرار می گیرد، معمولاً در صدد برمی آید تا آن اُمور را بهتر انجام دهد و برعکس انسانی که مورد تنبیه، نکوهش یا ناسپاسی قرار می گیرد، دلسرد و بی رغبت می شود و احساس حقارت و ضعف می کند، و نمی تواند از استعدادهای خویش به نحو مطلوبی استفاده نماید. لذا این پژوهش با هدف طرّاحی الگوی تشویق و تنبیه از منظر نهج البلاغه، با روش توصیفی- پیمایشی و استفاده از منابع کتابخانه ای و کسب دیدگاه متخصّصان و خُبرگان در اُمور تربیتی با استفاده از روش دلفی، مبتنی بر شیوه تحلیل مضمون، مورد اعتباربخشی قرار گرفت که نتایج آن به این شرح می باشد : از دیدگاه متخصّصان و خُبرگان در اُمور تربیتی، الگوی تشویق کلامی تعریف بالاترین رتبه، و الگوی تنبیه غیربدنی تذکّر بالاترین رتبه را در بهبود اوضاع تعلیم و تربیت دارند.