مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
صور خیال
منبع:
قند پارسی سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶
113-132
حوزه های تخصصی:
بدیع از دیدگاه زیبایی شناسی دانشی است که با آن زیبایی های سخن آشکار می شود. رفیق اصفهانی از شاعرانی است که صنایع معنوی بدیعی مورد توجّه وی بوده و برای زیبایی آفرینی و آراستن کلام خود در حد اعتدال از آرایه های بدیع معنوی در شعر خود بهره برده است. نگارنده در پژوهش حاضر به شیوه ی توصیفی - تحلیلی از دیدگاه زیبایی شناسی به تعیین و بررسی آرایه های بدیع معنوی در دیوان رفیق اصفهانی، می پردازد. پرسش اصلی پژوهش این است که آرایه های بدیعی مهمّ به کار رفته در دیوان وی کدامند؟ با بررسی اشعار رفیق اصفهانی در می یابیم که آرایه های بدیع معنوی نقش بسزایی در ایجاد تصویر ها و زیبایی کلام وی داشته است. وی برای بیان افکار و اندیشه های خود علاوه بر صور خیال از سایر صنایع بدیعی مانند: ایهام، التفات، تجاهل العارف، تجرید، تفریق، جمع و تقسیم، تنسیق الصفات، تلمیح، طباق، لف و نشر، مبالغه، مراعات النظیر و... برای آراستن کلام خویش، بهره برده است.
منزوی در «زمین» حافظ زمینه های تأثیرپذیری منزوی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳ (پیاپی ۸۸)
۲۵۳-۲۷۷
حوزه های تخصصی:
منزوی در غزل پردازی و سخن پیرایی، به منظور آفرینش صور خیال و گسترش دایره معنا و مضامین سروده هایش، از میراث ادب غنایی، حماسی و تصاویر شاعرانه، داستان واره ها، تلمیحات و اشارات دینی بهره برده است. دیوان حافظ یکی از سرچشمه های آشکار شعر منزوی در صورت، معنا و انسجام موسیقایی است. منزوی از وام گرفتن ترکیبات، وزن غزل های حافظ و تضمین مصراع ها و ابیات حافظ دریغ نکرده است. مفهوم عشق و دشواری های طریق عشق، عهد امانت، شادخواری و مسائل اجتماعی از مفاهیم غزل های منزوی است که تأثیر حافظ در آفرینش آنها آشکار است. شیوه تصویرآفرینی منزوی در زمینه عشق و اطوار آن همانندی هایی با شعر حافظ دارد. در این جستار، تأثیرپذیری منزوی را از حافظ، به شیوه توصیفی و تحلیلی، در صورت شعر، وزن، معانی، عشق، سیمای معشوق و صور خیال بررسی کرده ایم. یافته ها نشان داد که منزوی در حدود دویست بار از مفردات، اوزان و مفاهیم اشعار حافظ بهره برده است.
بررسى کنایات شاهنامه در بخش تاریخى
حوزه های تخصصی:
تصویرآفرینی منسجم و یکپارچه در دعای هفتم صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرآفرینی، شیوه ای بلاغی و هنرمندانه برای بیان مطالب است که در متون گوناگون از آن استفاده می شود. آفرینش هنری یکی از شیوه های تأثیرگذار در انتقال مطالب بشمار می آید. استفاده از انواع صنایع بلاغی و همچنین استفاده از کلمات و نحوه ی ترکیب و نوع کنار هم قرار گرفتن آن ها از شیوه های مهم تصویرآفرینی است. علاوه بر قرآن کریم، استفاده از زبان تصویر در سایر متون دینی از جمله صحیفه سجادیه نیز دیده می شود. مطالعه دعای هفتم صحیفه سجادیه نشان می دهد که در این دعا از شیوه تصویرآفرینی استفاده شده است. تصاویر این دعا عمدتاً با استفاده از استعاره یعنی تشبیه بلیغ ترسیم شده اند. این دعا یکی از معدود دعاهایی است که در آن تصویری منسجم و یکپارچه به نمایش درآمده است. سراسر این دعا تصویر فردی را نشان می دهد که به واسطه شرایط خود مشغول تضرع به درگاه الهی است. این فرد به صورت شخصی گرفتار و مستأصل؛ پناه جویی دردمند؛ بار سنگین سختی ها بردوش و ذلیل و بی یاور ترسیم شده است. او از خداوند تمنای گشایش درها و برطرف شدن مصائب را دارد.
جایگاه صور خیال در آموزه های اخلاقیِ معارف بهاء ولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب معارف ، اثر بهاء ولد، عارف و واعظ نامدار بلخ و پدر مولانا جلال الدین، یکی از متون ارزشمند عرفانی در زبان فارسی است که به سبب داشتن نثری شیوا، هنری، زبان شاعرانه و نیز برخورداری از صور خیال، از جایگاه خاصی در میان همتایان خود برخوردار است. اگرچه تعالیم موجود در کتاب معارف ، به دو بخش تعالیم دینی و تربیتی تقسیم می شوند، در اینجا از ذکر تعالیم بارز عرفانی با رویکرد آخرتی خودداری می شود. در نتیجه، توجه مقاله حاضر به نکات تربیتی و اخلاقی معارف و سعی در نشان دادن جنبه های زیبایی و خیال انگیز این تعالیم بوده است. نتایج این بررسی نشان می دهد آموزه های اخلاقی و تربیتی در کتاب معارف یا جنبه امری دارند یا بازدارنده هستند، که در این میان، فراوانی آموزه های ایجابی از بازدارنده بیشتر است. بیشترین صور خیال هم به تشبیه و سپس تمثیل اختصاص دارد که در بخش آموزه های سلبی، در پرهیز از طمع، پرهیز از کبر و دوری از همنشین بد، و در بخش آموزه های ایجابی، در توصیه به صبر و رفتار درست با زنان بیشترین کاربرد و تکرار را داشته است.
تاروپود تازگی(شگردهای هنری صائب در خلق تعابیر تازه با تأکید بر صور خیال در جلد اول دیوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخیّل، جزء ذاتی شعر و باعث مایه ور شدن آن است ؛ بی شک یکی از عواملی که بر تأثیر سخن شاعر می افزاید، آفرینش و گزینش تعابیر تازه و تأثیرگذار است که از تخیّل شاعر سرچشمه می گیرد؛ صائب، به عنوان سرآمد شاعران شاخه ایرانی سبک هندی در این امر مهم دستی پرقدرت دارد؛ این شاعر پرآوازه برای بدعت پردازی در آوردن تعابیر زیبا و دل انگیز، از شگردهای تازه ای بهره برده است؛ او برای این کار از انواع صور خیال از سوئی و ترفندهای تازه و متفاوت از دیگرسو بهره مند شده است تا به مدد خیال فلک پرواز خود بتواند تعابیری تازه و دست اوّل خلق کند و بر جان و دل مخاطب تأثیری بسزا بگذارد. صائب، از تجربه شاعران بزرگ پیش از خود، به ویژه حافظ به فراوانی بهره برده است، امّا خود نیز راه تازه ای در پیش گرفته و از تشبیهات، استعاره ها و کنایات تازه ای برای آفرینش تعابیر نو و دست اوّل سود جسته که در شعر گذشتگان، سابقه ندارد و با این که ادراک آن ها نیاز به تأمّل فراوانی دارد، امّا به کلام او جذّابیّت و مقبولیت تازه ای بخشیده است. درمقاله حاضر، به معرّفی این ترفندها و تحلیل و واکاوی نمونه هایی از آن ها پرداخته ایم. این پژوهش از نوع تحلیلی- توصیفی به شیوه متن پژوهی است و با استفاده از ابزار گردآوری کتابخانه ای انجام شده است.
سیر تفسیرنویسی تا قرن ششم
حوزه های تخصصی:
بحث درباره تفسیر و تأویل قرآن از دیرباز مورد نظر محققان ، اندیشمندان و پژوهشگران مسائل و مباحث دینی بوده و پیرامون آن تحقیقات گسترده و دامنه داری انجام گرفته است. غالب این تحقیقات به بحث درباره زمینه های شکل گیری مکاتب تفسیری و چگونگی گرایش آنها به تأویل و تعیین و ترسیم حدود و رسوم آنها می پردازد و جایگاه عقل و عواطف بشری و تصویر و تصورات انسان را جهت دریافت مقولات دینی و بخصوص کلام وحی، مورد بررسی قرار می دهد و کیفیت شرح و بسط آیات را به اعتبار فضای ذهنی، ادراکی و دینی مفسران می سنجد. نگارنده این سطور برای روشن ساختن پاره ای از این مباحث از جمله چگونگی پدیدار شدن مکاتب تفسیری و ایجاد انشعاب در آنها و دلایل سوق یافتن این نحله های تفسیری به تأویل (هرمنوتیک ) یا توجه به تجارب درونی، بدون انطباق آن با مباحث تاریخی، سیر این تغییر نگرش را در زبان و نوشتار مفسران به طور مجمل به رشته تحریر در آورده و تا آنجا که میسّر و میسور بوده است خواستگاه ها و علل آن و توجیهات عقلی و شرعی را در جهت گیری به آن نوع تفسیر یا تأویل ذکر نموده است؛ در خلال این مباحث، همچنین به کتب تفسیری که در مکاتب و مشرب های مختلف اسلامی نگاشته شده اند اشاراتی رفته است.
بن مایه های تعلیمی صور خیال (تشبیه) در شعر انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
بی شک، شاعر انقلاب در هر یک از زمینه های شعری به نوشتن و آفریدن گرایشی ذاتی داشته است و دیدش نسبت به انسان، جهان، مذهب، طبیعت و ... دگرگون گشته است. در شعر بیش از هر چیز، شاعر در پی حس کردن مفاهیم انتزاعی برای مخاطب است که در این روند از کارکردهای فراوانی بهره جسته است. مثلاً کارکرد رنگ یا تعبیرات و اصطلاحات جدیدی که با تعاملات فرهنگی نو پدید وارد شعر شده اند. در این راستا استفاده از صور خیال با بن مایه های تعلیمی اخلاقی یکی از مهم ترین دست مایه های شعرای این دوره بوده است. در این مقاله ضمن اشاره به دگردیسی ساختاری صور خیال در شعر انقلاب اسلامی، به بررسی بن مایه های آن نیز پرداخته می شود. بن مایه های تعلیمی صور خیال در شعر انقلاب را عناصری همانند باورها و اعتقادات، عناصر انقلابی، عناصر خاص فرهنگ شهادت و ... در بر گرفته است.
بازتاب نقش تمثیلی موجودات فراطبیعی در اسطوره و شاه نامه
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۱
105 - 117
حوزه های تخصصی:
اسطوره، تعریف دقیق، جامع و مانعی ندارد. صاحب نظران تعریف های متفاوتی از آن ارایه کرده اند، اما چون در گذشته کتابت و نوشتار وجود نداشته، به طریق نقل، سینه به سینه از پدران به فرزندان منتقل شده است. اسطوره جلوه ای نمادین و تمثیلی از ارزش ها و باورهای یک فرهنگ است و ریشه در اندیشه ی ماورایی دارد که اعمال و ارزش های پهلوانی یک قوم را برای تبیین جهان بازگو می کند. از دیرباز تاکنون اسطوره ها در ذهن و زبان مردم یک سرزمین جای گاهی ویژه داشته و مردم بر این باور بوده اند که داشتن اساطیر، سند بزرگی و برتری آنان بر همسایگان و رقیبان بوده است. در حکایت های شاه نامه و اساطیر، ظهور نقش تمثیلی و نمادین بسیاری از موجودات صاحب شعور و اراده محرز است. این موجودات از نظر خلقت با انسان یکسان هستند. اما آن چه آن ها را متمایز می کند نمودشان است. در اساطیر پیش به ویژه شاه نامه: رخش، سمیرغ، اژدها و ... نمود شخصیتی دارند؛ یعنی پهلوانان با آنان سخن می گویند. آن ها گاه راه را به پهلوان نشان می دهند و زمانی آنان را از رفتن به راهی باز می دارند. فردوسی با پندار آرایه ی تشخیص و تمثیل، زیباترین صور خیال را در شاه نامه به تصویر کشیده است.
تقلید و تکرار: انگاره مسلط بر صور خیال در شعر پیشامدرن ایران (بررسی چرایی تقلید و تکرار در صور خیال شعر پیشامدرن فارسی با استفاده از نظریه پارادایم توماس کوهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
2-36
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به شعر شاعران پیشامدرن ایرانی، از نخستین سده تاریخ ادبیات فارسی تا دوره بازگشت ادبی، می توان دریافت که صور خیال به کاررفته در شعر شاعران قرن سوم تا پنجم هجری، ابداعی، اصیل و محصول تجربه شعری خود آن هاست؛ اما با گذشت زمان از اواخر قرن پنجم به بعد، شاعران به جای آنکه ایماژهای محصول تجربه شخصی خود و عناصر تازه ای از طبیعت و زندگی را در شعر وارد کنند، همواره در همان محدوده صور خیال شاعران گذشته مانده اند و همان تصویرها را با دستکاری های جزئی وارد شعر خود کرده اند. در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده شده که چرا از اواخر قرن پنجم به بعد (تا دوره بازگشت)، صور خیال به کاررفته در شعر شاعران ایرانی غالباً تقلیدی و تکراری است و هرگونه ابداعی نیز از قلمرو دید قدما خارج نمی شود. نگارندگان این مقاله با استفاده از نظریه پارادایم توماس کوهن دریافته اند که یکی از پیش فرض های پارادایم پیشامدرن، اصالت گذشته است که می توان آن را در غالب پدیده های شکل گرفته در آن، از تاریخ تا فلسفه و عرفان و ادبیات، مشاهده کرد. در حوزه صور خیال نیز، تسلط همین پیش فرض سبب شده است تا شاعران همواره اشعار گذشتگان خود را با تمامی عناصر معنایی یا صوری آن ها، معتبر بشمارند و آن ها را به عنوان الگویی کامل و تمام عیار از شعر مد نظر قرار دهند و بکوشند مانند آنان شعر بگویند. درنتیجه تصویرهای مطرح در این دوره طولانی (از اواخر قرن پنجم تا دوره بازگشت) غالباً تقلیدی است و اگر شاعری دست به نوآوری زده، از قلمرو دید و نگرش قدما بیرون نرفته است.
تشخیص و دگرسازی معنایی طبیعت و اشیاء در منظومه «شیرین و خسرو» هاتفی خبوشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات در طی قرون جایگاهی برای پردازش خیال شاعرانه و عواطف آمیخته با طبیعت و اشیاء بوده که نیل به این امر نیازمند ابزارهای بلاغی شبیه آفرین همچون جان بخشی یا تشخیص بوده است. در این نوع ادبی شاعر از رهگذر نیروی تخیل به پدیده های طبیعی و اشیاء می نگرد. در میان شاعران ادب فارسی هاتفی خبوشانی، مثنوی سرای قرن نهم هجری با به کارگیری تشخیص به تصویرسازی در کلام خود پرداخته است. او در کاربرد تشخیص از تکنیک دگرسازی و استحاله معنایی بهره برده و با این روش درک درون گرایانه خود از مفاهیم و معانی را محسوس تر در اختیار مخاطبش قرار داده است. در این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی منظومه «شیرین و خسرو» هاتفی از منظر تکنیک های دگرسازی معنایی در کاربرد تشخیص، بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در اشعار هاتفی سه نوع دگرسازی و استحاله معنایی: توصیفی- تشبیهی، تقلیدی- تکراری و تعبیری- تفسیری به کار رفته است که در این میان دگرسازی های تقلیدی- تکراری، سطح وسیع تری از تشخیص های موجود در این منظومه را پوشش داده و زیبایی ادبی ایجاد کرده است.
می عرفان در ساغر بیان (بلاغت)
حوزه های تخصصی:
ا
از دیرباز شاعران و نویسندگان برای اثرگذاری بیشتر بر ذهن و جان خوانندگان و نیز نشان دادن هنر کلامی خود به بیان اندیشه های خود با بهره گیری از تخیّلات شاعرانه پرداخته اند. در میان شاعران عارف مولانا جلال الدین در این راه توفیق نمایانی داشته است که راز ماندگاری آثارش – به ویژه مثنوی - در این زمینه است. در این نوشتار به نحوه بیان شاعرانه مولانا در یکی از داستان های مثنوی یعنی قصه دقوقی و کراماتش پرداخته ایم و نشان داده ایم که مولانا چگونه اندیشه های ناب عرفانی را در ظرف صور خیال به خوانندگان مثنوی ارائه کرده است و از تشبیه تمثیل و دیگر تشبیهات و کنایات با موفقیّت بهره برده است. در این مقاله موارد متعدد صور خیال در داستان دقوقی آمده و نشان داده شده است که چرا مثنوی در بیان داستان ها با زبان شاعرانه ممتاز است و با هیچ اثر دیگری قابل مقایسه نیست.
کارکردهای چندمعنایی واژه «چنگ» در شعر فارسی با رویکرد نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال بیستم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
99 - 128
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق پیش رو، مطالعه کارکردهای چندمعنایی واژه «چنگ» در شعر فارسی است. مهم ترین پرسش در مقاله حاضر این است که چه انگاره های تصویری مرتبط با واژه «چنگ» در عبارات تشبیهی و استعاریِ شعر فارسی استفاده شده و شاعران از چه صور خیالی برای «چنگ» بهره گرفته اند. از نتایج مهم تحقیق حاضر این است که چنگِ بی جان، در شعر فارسی عنصری جاندار پنداشته شده و صفات و شخصیت انسانی یافته است. برخی از این مفاهیم در شعر شاعران فارسی نهادینه شده و در سبک های مختلف دوره های تاریخی تداوم یافته اند. مفهوم «کهنسالی» مهم ترین کاربرد ساز چنگ در اصطلاحات تشبیهی و استعاری شعر فارسی است و چنگ به دلیل دربرداشتن مفهوم کهنسالی به عنوان استعاره ای برای فلک و دنیا نیز به کار رفته و همچنین در مقام نصیحت گویی پیران ظاهر شده است. تشبیهات و استعارات دیگری که با خمیدگی ظاهری چنگ مرتبط هستند عبارتند از: خمودگی ناشی از غم و اندوه، خمیدگی به سبب شرمساری و سرافکندگی، خمیدگی از روی خدمت گزاری و سر تسلیم و ارادت خم کردن. انگاره هایی نیز مرتبط با اجزای ساختمان ساز چنگ خلق شده اند، مانند تشبیه زه های چنگ به گیسوی یار، تشبیه چوب دسته ساز به جامه پلاسین و کنایه از درویشی و زهد، تقابل پلاس پوشی چنگ با جنس ابریشمی زه های آن و کنایه از ریاکاری. طبق نظریه استعاری مفهومی، در این تحقیق مبدأ یکی (چنگ) و قلمرو مقصد شامل چندین مفهوم متفاوت تعریف شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر، اشعار شاعران مهم از قرن چهارم هجری تا شاعران دوره معاصر است.
نوآوری های سبکی شعر در مکتب وقوع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
141 - 166
حوزه های تخصصی:
زبان دو کاربرد ارجاعی و عاطفی دارد. اوج کاربرد عاطفی زبان در شعر، به ویژه قالب غزل است. عاطفه، تخیل، زبان، آهنگ و شکل عناصر تشکیل دهنده شعر هستند که موجب شاعرانگی اثر می شوند. در این مقاله عناصر بلاغی مکتب وقوع از منظر سبک شناسی بررسی و تحلیل شده است. مطالعاتی که تاکنون درباره مکتب وقوع انجام گرفته است به بررسی درون مایه، بدیع و بیان و ویژگی های شعر این مکتب با تکیه بر اشعار یک یا دو شاعر پرداخته اند؛ اما هدف این پژوهش سنجش میزان شاعرانگی در مکتب وقوع با تکیه بر اشعار مشاهیر این مکتب است؛ بنابراین پژوهشی جدید است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، انجام شده است. غنی ترین عنصر شعری شاعران مکتب وقوع عاطفه است و تمام ابتکار شاعر در بُعد عاطفی است. ازنظر صور خیال ازآنجاکه شاعران در پی لفظ اندک و معنی بسیارند، به وفور از کنایه استفاده می کنند. تشبیه ها و استعاره ها، ساده و مبتذل اند و مجاز کمترین بسامد را در شعرشان دارد. همچنین زبان شعر ساده و عامیانه است. در موسیقی، اوزان عروضی متناسب با پیام شاعر انتخاب شده اند و اغلب غزل ها مُردّف هستند و میزان بهره مندی شاعر از موسیقی لفظی نسبت به موسیقی معنوی بیشتر است. در بُعد شکل، اشعار ساخت منسجم، پیوسته و هماهنگی دارند که منجر به لحن واحدی شده است.
اشکال حضور زبان و ادب فارسی در فرآیند تولید نگاره ها در نقاشی ایرانی
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
99 - 105
حوزه های تخصصی:
فاصله گرفتن نقاشی معاصر ایران از زبان و ادبیات فارسی، با توجه به تاریخ طولانی پیوند این دو مدیوم، موضوعی در خور توجه است. قابلیت های تصویری و نمایشی زبان فارسی، چنان است که دستمایه ی بسیاری از مهم ترین هنرهای کاربردی و میراث تجسمی و بصری ایران قرار گرفته است. پژوهش ها اغلب حضور زبان و ادب فارسی در نگارگری را، به برگردان تصویری متن ادبی توسط نگاره، تقلیل داده و حضور زبان و ادب فارسی را در کل فرآیند تولید یک نگاره نادیده می گیرند. اما واقعیت این است که برای درک حضور زبان و ادب فارسی در نقاشی ایرانی، باید این حضور را در سراسر فرآیند تولید نقاشی ایرانی، جستجو کرد. این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و آرشیوی انجام شده، در ابتدا اجزای سه گانه ی فرآیند تولید نگاره در کتابخانه ها، یعنی جزء اول: «نگارگر، نگارگران و شاگردانشان»، جزء دوم: «نگاره به عنوان محصول» و جزء سوم : «عمل فنی نگارگر بر روی نگاره»، از یکدیگر تفکیک شد. سوال این است که زبان و ادب فارسی در نقاشی ایرانی، به چه اشکالی در نقاشی ایرانی حضور یافته است؟ یافته ها نشان می دهد که پیوند میان زبان و ادبیات فارسی و نگارگری را می توان به شکل صور سه گانه وحدت ذهن نگارگر و نویسنده متن ادبی، ادبیات به عنوان واسطه میان نگارگر و عرفان، ارتباط درونی متن و تصویر، نگاره به مثابه بازنمایی امر ظاهری و باطنی در ادبیات و عرفان، تهیه مضمون از ادب غنایی و حماسی، القای غیر مستقیم احساسات و جنبه های روانشناسانه از طریق نشانه ها و همچنین کارکرد اسلوب کنایی در نقاشی ایرانی مشاهده نمود. نتایج پژوهش حاضر و اهمیت حضور زبان و ادب فارسی در تمامی مراحل تولید نقاشی ایرانی، می تواند راهگشای نقاشی معاصر ایران که از ادبیات و زبان فارسی، دور افتاده است، قرار گیرد.
تاملی در هنجارگریزی به عنوان شگردی در مضمون سازی در منظومه مجنون و لیلی از امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
159 - 181
حوزه های تخصصی:
شاعران با کاربست شیوه های گوناگون زبانی، برای تصاویر ثابت و تکراری، نوآوری می آفرینند و کلام خود را از زبان روزمرّه و عادّی فاصله می دهند. این موضوع باعث اقناع حسّ زیبایی شناسی مخاطب و سهولت در فرآیند انتقال مفاهیم واحد به مخاطبان می شود. در نقد فرمالیستی، هنجارگریزی زبانی و معنایی از جمله روش-های اصلی اهل ادب برای دور کردن کلام از ابتذال و عادت های زبانی معمول و شگردی در راستای مضمون سازی است. امیرخسرو دهلوی در آثار خویش به ویژه مجنون و لیلی با هنجارگریزی های هدفمند و آگاهانه مانع ابتذال کلامی شده و شعری نوآورانه و دارای مضامین جدید آفریده است. به این اعتبار، در پژوهش حاضر با استناد به روش توصیفی-تحلیلی، اصلی ترین شگردهای تمایزگذار امیرخسرو برای گریز از قواعد و مناسبات متعارف زبان روزمرّه در منظومه مجنون و لیلی بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نمودهای اصلی هنجارگریزی در این اثر عبارتند از: «تشبیه»، «استعاره»، «تشخیص» و «کنایه». شاعر به کمک تشبیه، با ایجاد بی ثباتی آگاهانه در معنای دال ها بر پویایی نشانه های زبانی در اشعار خویش افزوده و خطّ مشی ادبی مستقلّ خود را نسبت به نظامی گنجوی ترسیم کرده است. همچنین، به واسطه کاربست استعاره و تشخیص، مدلول های ارجاعی و صریح واژه ها بی اعتبار شده و مدلول های ادبی جدیدی جایگزین گردیده است. افزون بر این، امیرخسرو در غالب موارد از کنایه های زودیاب بهره برده است که این امر در کاهش خلاقیت ادبی و نقش مخاطب در خوانش متن و جایگاه او در فرآیند کشف روابط هنجارگریز اثرگذار بوده است.
تصویر شعری و عناصر سازنده آن در شعر نیمایی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
177 - 202
انقلاب اسلامی ایران، دگرگونی های ژرفی در بنیان های جامعه ایجاد کرد. از جمله این دگرگونی ها، تحولاتی بود که در ساختارها و هنجارهای ادبی شکل گرفت و شعر را به قلمروهای جدیدی وارد کرد. شاعران انقلاب تمام ظرفیت ها و قالب های شعر فارسی ازجمله قالب شعر نیمایی را به خدمت اندیشه های انقلابی درآوردند. شعر نیمایی هرچند پس از انقلاب تحت الشعاع رجعت شعرای انقلابی به قالب های کلاسیک قرار گرفت، اما شاعران انقلابی ای نیز بودند که به سرایش در این قالب پرداختند. پرسش این پژوهش آن است که با توجه به تغییر نگرش شاعران انقلابی، چه تحولاتی در صور خیال و عناصر سازنده تصاویر در شعر نیمایی پس از انقلاب به وجود آمد؛ از این رو، در این مقاله کوشش شده تا اَشکال این تحولات در شعر نو انقلاب بررسی شود. بر این اساس، ویژگی های صور خیال و عناصر سازنده تصویر در شعر شاعران نیمایی سرای انقلاب اسلامی بررسی شده و در پایان مشخص گردیده که صراحت و حال وهوای انقلابی موجب کاهش بسامد صور خیال و درعین حال سادگی و شفافیت آن ها شده است. عناصر سازنده تصویر در این شعرها نیز عمدتاً برگرفته از ایدئولوژی انقلاب و فضای جنگ است.
وجوه جان بخشی در استعاره مصرّحه و گونه های آن در شعر فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
129 - 143
جان بخشی، گونه ای از تمهیدات ادبی و تصاویر بلاغی است که به قصد خیال انگیزی و اثرگذاری در آثار ادبی به کار گرفته می شود. بلاغیان مسلمان پیش تر در بحث استعاره مکنیه، اشارات دقیقی به چند و چون این نوع استعاره کرده اند؛ اما از فروع و گونه های آن نامی نبرده اند. امروزه نیز صاحب نظران این حوزه، ضمن تکرار سخن گذشتگان، تحت تأثیر برخی از نظریه های غربی، استعاره مکنیه را شامل گونه های مختلف تشخیص دانسته اند. در این جستار، فرض بر این است که بتوان با طرح مثال ها و شواهدی از ادب فارسی و عربی جلوه ها و گونه هایی از جان بخشی را در استعاره مصرّحه نیز نشان داد. یافته های این پژوهش، افق دید خالقان و ناقدان آثار ادبی را تغییر خواهد داد و به تبع آن، تحولاتی در دسته بندی و بررسی آرایه های بلاغی ایجاد خواهد شد. در پایان به این نتایج دست یافتیم که استعاره مصرّحه نیز ظرفیت انعکاس جان بخشی را دارد که مهم ترین گونه های آن عبارت اند از استعاره های مصرّحه مبتنی بر تشبیه اشیاء، گیاهان یا معقولات به انسان و حیوان.
تحلیل ساختار تشبیه و تأثیر آن در دیوان کلیم کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشبیه یکی از پایه های اساسی علم بیان است که به عنوان هسته اصلی، محوری و مرکزی اغلب خیال های شاعرانه، زبان خبر را به زبان هنر و ادب مبدّل می سازد. خلّاق المعانی ثانی -کلیم کاشانی- شاعر قرن یازدهم و از نمایندگان مشهور سبک هندی است که با استفاده از عنصر تشبیه، تصاویری مخیّل و بکر خلق کرده است. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، تشبیهات دیوان کلیم از نظر ارکان، ساختمان و شکل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاکی از آن است که ذکر تشبیهات مرکب، وجه شبه های دوگانه، مشبه به های بکر و همچنین اشکال مختلف تشبیه از جمله تشبیه تمثیل، ملفوف و مفروق و در نهایت بسامد بالای تشبیهات گسترده، تصاویر تشبیهات را از حالت کلیشه ای و ابتذال درآورده و موجب تعدد و تنوع صور تشبیهی –درو از پیچش معنایی و ابهام افراطی رایج در سبک هندی- در شعر کلیم شده و عمق و غنای بیشتری به اشعار او بخشیده است.