مطالب مرتبط با کلیدواژه

تحلیل موسیقایی


۱.

تحلیل ساختاری متن سوره الحاقة(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن ساختارگرایی تحلیل واژگانی تحلیل موسیقایی تحلیل نحوی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات
تعداد بازدید : ۲۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۶۱۲
مکتب نقدی ساختارگرایی که در غرب مطرح و سپس در میان ما متداول گردید با انجام پژوهش های زبانی به دنبال روشن کردن ماهیت آثار ادبی و ویژگی های آنهاست. این مکتب کشف انسجام شکلی و معنایی میان این آثار را هدف خود قرار داده است. ساختار در حقیقت برگرفته از مجموع روابط موجود در اجزاء یک اثر است و ساختارگرایی آنها را به عنوان یک نظام کامل و یک کل درهم تنیده مورد بررسی قرار می دهد. بی شک با به کارگیری این نظریه های جدید در تحلیل متن قرآن که متنی ادبی و بی نظیر می باشد، می توان به صورت علمی جنبه اعجاز ادبی آن را از نظر زیباشناسی مشخص کرد. یافتن تناسب و ارتباط تنگاتنگ میان آیات، هماهنگی کامل لفظ و معنا و موسیقی، تأثیرگذاری کلام خدا را نمایان تر می سازد. این در حالی است که برخی گاه بی ارتباطی آیات در سوره های قرآن را مطرح می کنند. از این رو بحث حاضر تلاش دارد با روش تحلیلی- توصیفی و پس از ارائه مباحث مقدماتی پیرامون شیوه تحلیل متون در نقد ساختاری که امری ضروری به نظر می رسد، ساختار سوره «الحاقة» را بررسی و انسجام ساختاری آن را در سه سطح موسیقایی، واژگانی و نحوی در سطح کل سوره و آیات مشخص سازد. بررسی ساختار و محتوای سوره مورد بحث، هماهنگی میان غرض و معنا و لفظ را به خوبی نمایان می سازد. ایقاع حروف، کلمات و نوع جملات و ساختار کوتاه آیات و واژگان آن با توجه به غرض سوره یعنی ترسیم صحنه های قیامت و نشان دادن هول و هراس حاکم بر آن و... بیانگر شدت و عظمت موضوع است.
۲.

تبیین وجوه سازواری غزل های سعدی با ردیف کنونی موسیقی ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: غزل سعدی موسیقی دستگاهی تحلیل موسیقایی ردیف گوشه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۳۸۲
تقریباً در غالب آثار موسیقی ردیفی "دستگاهی" ایران، از ازمنه قدیم- از زمانی که بر روی صفحات گرامافون ضبط می شده- تاکنون، ردّ و نشانی از غزل های سعدی به چشم می خورد. این نشان، گاه چنان برجسته است که نوعی تعمد و اصرار در استفاده از غزل های شیخ برای روایت موسیقایی احوال و درونیات- از سوی خواننده [و نوازنده]- و وفاق آن با مطلوبات روحی شنونده را به ذهن متبادر می نماید. پرسش، این است که چرا تا این اندازه غزل سعدی با موسیقی ایرانی عجین شده است؟ یا آن چه ویژگی سخن سعدی است که جواهر منضود او را، در روایت ردیف موسیقی، با چنین اقبالی مواجه کرده و می کند؛ آنچنانکه گویی سعدی، خود، غزل ها را جز به این هدف نسروده، یا با ردیف کنونی موسیقی آشنا بوده است؟ به بیانی بهتر، آن چه لطیفه نهانی در حدیث سعدی است که، بدون هیچ ادعایی در موسیقی دانی- خلاف شعرایی مانند منوچهری، رودکی، فرخی و ... که به صراحت، به نوازندگی و خوانندگی خود اشاره می کنند- شعر وی را بیشتر از متقدمان مدعی، با ردیف موسیقی سازگاری داده است؟ نوشتار حاضر، با تکیه بر روش تحلیل محتوا، تلاشی برای پاسخ به این چراهاست.