مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
حکمروایی شهری
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1453 - 1472
حوزههای تخصصی:
مدیریت مطلوب شهری موردتوجه بسیاری از کشورهای جهان بوده است؛ این مفهوم ریشه در مکاتب لیبرال و پسامارکسیستی دارد و در پی آن است که از طریق ایجاد فضایی دموکراتیک در یک شهر به افزایش مشارکت همگانی در شهر منجر شود و اگر به شاخص های حکمرانی خوب به مدیریت شهری توجه شود، درنهایت باعث خواهد شد تا شهروندان و مسئولان شهری در فضایی آزادانه و به دور از هرگونه ابهام و سوء مدیریت به اداره شهرها بپردازند که نتیجه آن ایجاد شهرهایی با مسئولان پاسخگو و شهروندانی قانون مدار خواهد بود. حکمرانی خوب از دو ایدئولوژی سیاسی عمده نشئت گرفته است: دیدگاه نئولیبرالیسم که حداقل دخالت دولت و حداکثر دخالت سازمان بازار را تجویز می کند و دیدگاه سوسیال دموکراسی که در پی شناخت و بهره گیری از کارایی بازار در شرایطی است که بر استانداردهای عدالت اجتماعی و بهبود اقتصادی درازمدت استوار است و به ایجاد زیرساخت های سیاسی و نهادی و توانمندی های اجتماعی توجه دارد. درنقطه دیگر دیدگاه اسلام هست که با نگاهی جامع تر به اصول حکمرانی خوب توجه می کند. هدف از این پژوهش بررسی معیارهای مدیریت مطلوب شهری از دیدگاه مکاتب سیاسی است. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. در این تحقیق، با توجه به مقایسه نتایج دیدگاه سه مکتب مدیریت مطلوب شهری، می توان بیان کرد که کلیه شاخص هایی را که در مکاتب لیبرالیسم و سوسیالیسم برای مدیریت شهری مطلوب ارائه شده اسلام در زمان های دور بدان ها اشاره کرده است و حتی بسیار جزئی تر و کامل تر به شاخص های مطلوب در همه ابعاد توجه داشته است که حتی در قالب عدالت اجتماعی سعی داشته با توجه به جایگاه اجتماعی و درآمد افراد به توزیع امکانات و تسهیلات شهری بین شهروندان توجه داشته باشد. بنابراین، مدیریت شهری مطلوب از دیگاه اسلام نسبت به دو دیدگاه قبلی از جامعیت بیشتری برخودار است.
ارزیابی الگوی های اجتماعی و اقتصادی در بازآفرینی شهری بافت های رو به زوال، در جستجوی راه حل (بررسی نظریات جهانی در مواجه با زوال شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربیات مبتنی بر سه دهه اخیر در ایران بیانگر این نکته است که اهمیت مداخله در پهنه های رو به زوال شهری با نظر به سیر تحولات این نگرش تاکنون یکی از چالش های جدی پیش روی دست اندرکاران شهری است. چنانچه فقدان وجود رویکردی یکپارچه مبتنی بر امر مداخله با هدف ایجاد تحرک، پویایی و ثروت در پهنه های رو به زوال، از جمله مهمترین دلایل عدم موفقیت این طرح ها به نظر میرسد. با توجه به موارد فوق هدف از این نوشتار شناسایی علل زوال و عوامل ناکارآمدی و در بافت های شهری است. به جهت دستیابی به این هدف، در مرحله اول با مرور نظریات و دیدگاه های صاحب نظران این امر با استناد به تجربیات اروپای غربی در امر احیاء و بازآفرینی شهری، به بررسی مفهوم زوال و علل فرسودگی در بافت های شهری خواهیم پرداخت. در مرحله دوم با تحلیل رویکرد بازآفرینی به عنوان رویکردی نوین و یکپارچه و نقش پذیری ابعاد اجتماعی، اقتصادی به عنوان ارکان حیاتی در مداخلات پهنه های رو به زوال پرداخته شده است. در مرحله سوم الگوی اقتصادی و اجتماعی و مفاهیم فراگیری چون مشارکت و مدیریت خردمندانه بررسی شده تا زمینه ارتقاء دانش نظری در عرصه مداخلات شهری فراهم آمده و با تکیه بر این دانش نظری بتوان به سیاست های کارآمدتری در جهت دستیابی به رویکردی یکپارچه در امر مداخله در شهر های ایران دست یافت.
امکان سنجی اجرای الگوهای نوین برنامه ریزی شهری با تأکید بر حکمروایی شهری (مطالعه موردی : شهر گرمدره، استان البرز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
103 - 124
حوزههای تخصصی:
شهرهای جهان بی شک با مسائلی رو به رو هستند که در عین تشابه با چالش های سایر شهرهای جهان دارای تفاوت های بنیادین می باشد. پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی مهم ترین الگوهای مطرح شده در آمایش شهری جهان(رشد هوشمند، شهر خلاق، حکمروایی شهری، رشد پراکنده، شهر اکولوژیک)، سازگاری این الگوها را با توجه به شرایط کشورمان بررسی کند. نوشتار حاضر از نظر هدف با رویکردی کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی می باشد که پس از تشریح الگوهای نوین آمایش شهری، با استفاده از نظر متخصصان و اساتید دانشگاه به تعیین معیارهای سازگاری این الگوها با وضعیت کشورمان پرداخته و با استفاده از مدل AHP نسبت به وزن دادن معیارها اقدام گشته است و سپس با طرح پرسشنامه و بهره بردن از مدل ELECTRE سعی در رتبه بندی الگوهای آمایش شهری از نظر سازگاری شده است. نتایج نشان میدهد الگوی حکمروایی شهری با امتیاز 3 بالاترین میزان سازگاری و پس از آن الگوی شهر اکولوژیک با یک امتیاز قرار دارد. الگوی شهر خلاق و رشد پراکنده نیز در پایین ترین درجه سازگاری با شرایط کشور می باشند.
بررسی تأثیر جهانی شدن بر مدیریت فضای شهری (مطالعه موردی: نظام مدیریت شهری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
17 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر الزامات رقابت میان شهرها در دوره جهانی شدن بر جذب سرمایه بخش خصوصی در فضاهای شهری است. در دوره جهانی شدن ، شهرها مرکز ثقل توجهات سرمایه گذاران و مدیران شهری برای ارائه جذابیت های گوناگون در جذب سرمایه و رقابت با دیگر شهرها می باشند. اما فقدان مبانی نظری منسجم از چگونگی فرایند رقابت شهرها در مقیاس کلان تا اقدامات شهرسازان و مدیران شهری در مقیاس محلی ، باعث کاهش قدرت رقابتی شهرها شده است. در این پژوهش با روش استنباطی ، به بیان عوامل تأثیر گذار از رقابت شهرها بر اقدام شهرسازان و مدیران شهری پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که جهت جذب سرمایه برای تحقق پروژه های فضای شهری باید بر اساس رویکردی بازار محور توقعات و مشوق های مدیران شهری در طراحی و برنامه ریزی فضای شهری لحاظ گردد .
بازآفرینی بافت های فرسوده شهری باتاکید بر الگوی حکمروایی خوب (نمونه موردی: محله ده ونک، منطقه 3 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مورد بررسی این مقاله بازآفرینی بافت های فرسوده با تاکید بر الگوی حکمروایی خوب شهری می باشد. دراین مقاله تلاش شده است تا به این سؤال پاسخ داده شود که محله ده ونک به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری چگونه است وچگونه می توان با استفاده از این الگوی مدیریت شهری نسبت به بازسازی وبهسازی بافت فرسوده اقدام نمود. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی – توسعه ای می باشد و واحد تحلیل آن سرپرست خانوار بوده که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند، برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از هردو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین ازابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات میدانی استفاده شده، این اطلاعات جمع آوری شده وارد نرم افزار spss شده و بوسیله آمار توصیفی (میانگین، واریانس و انحراف معیار) وآمار استنباطی (آزمون T تک نمونه ای، یومن ویتنی و تحلیل معادلات ساختاری و..) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت وسپس فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده، محله ده ونک به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری وضعیت نامناسبی را داراست، علاوه برآن، به لحاظ فرسودگی بافت های مسکونی نیزاز وضعیت مناسبی برخوردارنیست. هم چنین، نظر سنجی بعمل آمده درزمینه عوامل مؤثر بر بهسازی ونوسازی بافت فرسوده در ده ونک، نیز نشان می دهد که ازبین عوامل مؤثر بر بهسازی ونوسازی بافت فرسوده اعتماد به نهادها و تشکل های اجتماعی محله و همچنین اعتماد به متولیان و مجریان و مدیران طرحهای بهسازی و نوسازی از نظر پاسخگویان دارای بیشترین تأثیر بوده است.
تبیین وضعیت شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۰
135 - 151
حوزههای تخصصی:
مشکلات ناشی از رشد سریع شهرنشینی در کشور عدم امکان مدیریت جامعه شهری با ابزارها و شیوه های سنتی ، ضرورت تغییر در شیوه مدیریت شهرها را دو چندان کرده است. این تغییر با استفاده از رویکرد حکمروایی مطلوب شهری قابل تحقق است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن در شهر تهران و کارشناسان و متخصصین تشکیل می دهند. براساس آخرین سرشماری انجام گرفته در سال 1395 حجم جامعه آماری مربوط به شهروندان برابر با 8,679,936 نفر می باشد. حجم نمونه آماری برای شهروندان با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر و برای متخصصین 60 نفر برآورد گردید. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است مقدار میانگین بدست آمده برای وضعیت حکمروایی شهری به صورت کلی برابر با2/75، که بیانگر وضعیت نامطلوب حکمروایی شهری در کلانشهر تهران است. از بین مؤلفه های حکمروایی شهری مؤلفه اجماع محوری با میانگین 2/76 دارای بیشترین میانگین و مؤلفه مسئولیت پذیری با میانگین 2/71 دارای کمترین میانگین است. در ارتباط با حکمروایی شهری و شاخص های آن از دیدگاه کارشناسان مقدار میانگین کلی برابر با 2/23 و از دیدگاه مردم برابر با 2/22 است و با عنایت به سطح معناداری محاسبه شده که برابر با 0/974 از دیدگاه این دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد. از دیگر یافته های حاصل شده در این پژوهش از میان مؤلفه های تشکیل دهنده حکمروایی شهری، مؤلفه مشارکت با ضریب مسیر0/263 دارای بیشترین تأثیر بر پیاده سازی حکمروایی شهری و در رتبه اول قرار می گیرد. مؤلفه های کارایی واثربخشی، حاکمیت قانون و مسئولیت پذیری به ترتیب با ضریب مسیر0/182، 10/175 و 0/172 در رتبه های دوم الی چهارم، و مؤلفه پاسخگویی با ضریب مسیر 0/084 در پایین ترین سطح و در رتبه آخر(هشتم) قرار گرفته است.
شناخت و ارزیابی تأثیر مؤلفه های حکمروایی شهری از منظر رویکرد مدیریت دانش مطالعه ای در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
73 - 90
حوزههای تخصصی:
امروزه دانشی سازی فرایند توسعه، رویکرد نوینی در دستیابی به مدیریت و برنامه ریزی پایدار جهت خلق چشم انداز پیشرفت در عرصه های مکانی-فضایی به شمار می رود. این مهم در عصر اطلاعات به عنوان یکی از ملزومات اصلی دستیابی به پایداری در اشکال هدایتگری و تصمیم سازی مورد تاکید قرار گرفته است. در این راستا هدف اصلی این پژوهش بررسی چگونگی تحقق حکمروایی شهری دانش بنیان در کلان شهر تبریز است که با دو هدف فرعی شناخت عامل های اصلی دانشی کردن حکمروایی شهری و میزان تأثیر هریک از عامل ها در تحقق این رویکرد دنبال شده است. در این راستا، روش شناسی پژوهش «توصیفی – تحلیلی» بوده که از روش پیمایشی به صورت ابزار پرسش نامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان رشته های مرتبط با امور شهری در دانشگاهها و شهرداری تبریز می باشند. جهت تحلیل داده ها نیز متناسب با اهداف پژوهش از آزمون های آماری تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون خطی و لگاریتمی در قالب نرم افزار AMOS و SPSS استفاده شده است. برابر با نتایج به دست آمده از تحلیل داده های پژوهش، اول برمبنای تحلیل عاملی متغیرهای 25گانه پژوهش و بر مبنای متغیرهای بارگذاری شده، 5 عامل توانمندسازی دانش مبنا با درصد واریانس 25/16، شفافیت دانش مبنا با درصد واریانس 91/13، خلاقیت دانش مبنا با درصد واریانس 29/12، یادگیری دانش مبنا با درصد واریانس 55/13و نوآوری دانش مبنا دانش مبنا با درصد واریانس 9/14و مجموع واریانس تجمعی 71/0 به عنوان شاخص های اصلی حکمروایی شهری دانش بنیان در کلان شهر تبریز شناسایی شدند. دوم با استفاده از رگرسیون خطی و لگاریتمی مشخص شد که "یادگیری دانش مبنا" با میزان 387/0 برای رگرسیون خطی و 325/0 برای رگرسیون لگاریتمی و" شفافیت دانش مبنا " با میزان 238/0 برای رگرسیون خطی و 242/0 برای رگرسیون لگاریتمی با به دست آوردن بالاترین میزان همبستگی چندگانه و سطح معناداری قابل قبول می توانند بیشترین تاثیر را در دستیابی به حکمروایی شهری دانش بنیان در شهر تبریز داشته باشد.
تحلیل قدرت ذینفعان کلیدی در فرآیند سیاست گذاری طرح جامع تهران (1378- 1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
139 - 158
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله شناسایی ذی نفعان کلیدی، منافع، منابع قدرت و نحوه تعامل آنان در فرآیند سیاستگذاری طرح جامع تهران (1386) است. رویکرد این پژوهش، رویکرد حکمروایی شهری بوده که در آن امکان حضور ذی نفعان مختلف در فرآیند تصمیم گیری و دستیابی به منفعت جمعی فراهم می شود. مسئله این تحقیق با توجه به رویکرد مذکور، برهم خوردن تعادل قدرت میان ذی نفعان کلیدی در فرآیند تهیه، تصویب و اجرای طرح جامع بوده که ابعاد مختلف کیفیت زندگی در شهر تهران را تهدید کرده است. یافته های این پژوهش که از طریق 22 مصاحبه نیمه ساختاریافته با نخبگان حوزه مدیریت شهری در نهادهای مختلف گردآوری شده، نشان می دهد که فرآیند سیاستگذاری طرح جامع تهران با دو نوع انحصارگرایی مواجه بوده است: 1) انحصارگرایی نهادی و عملکردی در نهادهای قدرت شهری و عدم تحمل یکدیگر؛ که این نوع از انحصارگرایی انواع مختلفی را در برمی گیرد نظیر انحصارگرایی های حرفه ای، علمی و دانشی، اطلاعاتی 2) انحصارگرایی ساختاری (منتج از ساختارهای تحمیل کننده و فرسایشی نظام شهرسازی)؛ این شکل از انحصارگرایی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و حقوقی به نهادهای مدیریت شهری تحمیل می شود به گونه ای که این نهادها باید در درون این ساختار متمرکز و انحصارطلب فعالیت کنند. این دو نوع انحصارگرایی یکدیگر را تقویت کرده و تبعات آن، نامتعادل کردن محیط و فرآیند سیاستگذاری کلان مدیریت شهری تهران و آسیب جدی به منافع عمومی، سرمایه ها و ثروت های همگانی شهر تهران است.
ارزیابی طرحهای ساختاری - راهبردی با رویکرد شهر هوشمند
حوزههای تخصصی:
طرح های ساختاری - راهبردی در پی دگرگونی تفکر عقلایی و جامع نگری در سطح جهان پدید آمده و روند تهیه، تصویب و اجرای طرح های شهری کشور ما را نیز دگرگون ساخته اند و آنچه یک شهر را به سمتِ هوشمندی پیش می برد، صرفاً استفاده از ابزار الکترونیک و سیستم ارتباطاتی آن شهر نیست؛ بلکه نحوه برنامه ریزی و استفاده از این ابزار درجهتِ ارتقای سطح کیفی زندگی شهروندان یک شهر است. هدف شهر هوشمند افزایش کیفیت زندگی شهری با رویکرد توسعه پایدار است. ایده ایجاد شهرهای هوشمند که بحث جدیدی در برنامه ریزی شهری است، در دو دهه اخیر مطرح شده و مؤلفه های آن به طورِ کامل مورد تعریف و شناسایی قرار نگرفته است. هدف و نوآوری تحقیق حاضر، طرح تئوریک شهر هوشمند و شناسایی مؤلفه های زیرساختی آن است. در این پژوهش رویکرد کار بنیادی بوده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، شناسایی مؤلفه های طرح های ساختاری - راهبردی شهر هوشمند در مدیریت شهری به عنوانِ هدف تعریف شده است.
نقش حکمروایی خوب شهری در افزایش جذب گردشگر در شهر طالقان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از منابع درآمد و ایجاد اشتغال در سطح محلی می تواند رهیافتی برای توسعه اقتصادی باشد و نقش بالقوه ای در اقتصاد محلی و بومی دارد. جذب گردشگر و توسعه گردشگری در یک مکان منجر به ارزآوری، افزایش درآمد و توسعه اشتغال در آن مکان می شود. از سوی دیگر حکمروایی خوب شهری و شاخص های آن همچون امنیت و مشارکت که در این پژوهش موردبررسی قرار گرفتند نقش بسزایی در فراهم آوری امکان افزایش گردشگری در این منطقه و شهرستان دارند. براین اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش حکمروایی خوب در افزایش گردشگری در شهر طالقان است. پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و به شیوه ی کتابخانه ای و میدانی با استفاده از کتاب ها، مقالات و پرسشنامه انجام شده و درنهایت به وسیله نرم افزار تحلیلی آماری spss و شاخص های آمار توصیفی مانند فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی ، رگرسیون و ... استفاده شده است تعداد جامعه آماری پژوهش384 نفر بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد جذب گردشگر در یک منطقه جدا از وجود جاذبه ها و پتانسیل های توریستی نیازمند وجود تسهیلات و امکانات برای گردشگران نیز هست. زیرا گردشگران با توجه به ماهیت گردشگری و جدا از آن، به دنبال تفریح و گذران اوقات فراغت توأم با لذت نیز می باشند. مسئله ای که حکمروایی خوب شهری می تواند به خوبی آن را تأمین نماید. از سوی دیگر امنیت محیطی و افزایش آن و نیز مشارکت مردمی سهم زیادی در افزایش و جذب گردشگران به شهرستان طالقان به عنوان یک مقصد گردشگری دارد.
بررسی تأثیر حکمروایی شهری بر تاب آوری شهرها (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر موضوع تاب آوری به یک بحث تخصصی و عمومی در جامعه تبدیل شده است. مفاهیم تاب آوری در جوامع شهری که در واقع کنشی علیه توسعه در سطح ملی و توسعه صرفا کالبدی در مقیاس شهری است و تلاشی در جهت دستیابی به معیارهای کیفی در عرصه برنامه ریزی شهری است. در این میان بحث تاب آوری در جوامع شهری به این معناست که جامعه قادر به تحمل سوانح طبیعی شدید باشد بدون آنکه دچار خسارات عمده، آسیب ها، توقف در تولید و کاهش کیفیت زندگی شود و همچنین در نگاه سطحی هدف از تاب آوری به عنوان آرمانی جهانی در سطح فردی، سازمانی و جامعه ای مطرح است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر حکمروایی شهری بر تاب آوری شهرها تدوین شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن شهر تهران و متخصصین و کارشناسان حوزه پژوهش تشکیل می دادند. حجم نمونه برای گروه آماری شهروندان با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر و برای متخصصین 60 نفر برآورد گردید. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و دستیابی به اهداف پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل بهره گرفته شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که حکمروایی شهری بر تاب آوری شهری تاثیر مستقیمی دارد به گونه ای که 42/0 درصد از واریانس متغیر تاب اوری شهری به وسیله حکمروایی شهری قابل تببین است.
نقش مدیریت فناوری اطلاعات در رسیدن به حکمروایی خوب شهری با تأکید بر مشارکت شهروندان (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
129 - 144
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیلی بر سنجش فناوری اطلاعات و نقش آن در تحقق حکمروایی خوب شهری و با تاکید بر مشارکت شهروندان شهر زاهدان است، نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش مطالعه اسنادی و پیمایشی است؛ که جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و جهت تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار Spss، Gis، super decision بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل شهروندان مناطق پنج گانه شهر زاهدان است که 383 نفر از ساکنان با روش نمونه گیری خوشه ای توأم با تصادفی سیستماتیک در تمامی مناطق شهر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از رتبه بندی مناطق در استفاده از فناوری اطلاعات برای رسیدن به حکمروایی خوب شهری نشان می دهد که منطقه 1 به عنوان یک منطقه ای که دارای بیشترین تحصیل کرده، ساکن بودن قشر اجتماعی متوسط رو به بالا در آن، دسترسی مناسب به اینترنت و... عنوان مطلوب ترین منطقه زاهدان و منطقه 3 به عنوان منطقه ای که بیشترین قشر آسیب پذیر و فقیر و در نتیجه عدم دسترسی به اینترنت را دارا است نامطلوب ترین منطقه به لحاظ استفاده از فناوری اطلاعات برای رسیدن به حکمروایی خوب شهری است. همچنین به دست آمدن ضریب همبستگی بسیار بالا بین مولفه های فناوری اطلاعات و ابعاد مشارکت شهروندان در مناطق پنج گانه شهر زاهدان نمایانگر این مطلب است که هر چقدر استفاده از فناوری اطلاعات در بین شهروندان شهر زاهدان بیشتر باشد این شهر از نظر مشارکت شهروندان در اداره شهر در وضعیت بهتری قرار دارد.
چالش های مدیریت شهری از منظر پژوهش های جهانی
حوزههای تخصصی:
شهرها با مشکلات متعددی از جمله مشکلات زیست محیطی مانند آلودگی محیط زیست؛ زیرساخت های فرسوده و مشکلات اجتماعی (فقر، جنایت و خشونت) روبرو هستند که نتیجه تراکم و ازدیاد جمعیت شهری است. از این رو چالش اصلی مدیران شهری این است که شهرها را برای شهروندان قابل زندگی و برای سرمایه گذاران از لحاظ اقتصادی جذاب کنند. از این رو ایجاد تعادل بین توسعه اجتماعی و اقتصادی به منظور جذب سرمایه گذاران، ایجاد نیروی کار مناسب و شغل و ارتقا کیفیت زندگی (زیرساخت ها، مسکن، خدمات و غیره) در رأس امور قرار می گیرد. از طرف دیگر در ارتباط با ابعاد معنوی و اخلاقی در شهر، نظریه اخلاق جهانی مطرح شده است. هرچند مفهوم اخلاق جهانی به طور عام مطرح است اما در پژوهش های شهری بیشتر به نقش معنویت و اخلاق در معماری، طراحی شهری و محیط های ساخته شده، پرداخته شده است و نقش این مفهوم در مدیریت شهری مغفول مانده است. هدف این پژوهش یافتن چالش های مدیریت شهری در جهان است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی است. روش تجزیه تحلیل در این پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی است و از روش مروری ساده استفاده شده است. در این راستا در ابتدا ادبیات تحقیق در راستای استخراج تعاریف و ابعاد مدیریت شهری و چالش های آن، با روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی بررسی شده و از طریق روش کدگذاری باز، محوری و موضوعی تقلیل یافته و دسته بندی شده است. این دسته ها شامل تعاریف مدیریت شهری، ابعاد، رویکردها و چالش های آن است. در این باب 12 مقاله Q1 انگلیسی، 16 کتاب انگلیسی از انتشارات معتبر، 5 کتاب فارسی، یک مقاله و دو طرح پژوهشی ایرانی مطالعه شده و پس از انجام تحلیل و استخراج چالش های مربوط به مدیریت شهری تحت عنوان یک جدول در نهایت ارائه گردیده است که نشان می دهد از اصلی ترین چالش مدیریت شهری مشکلات ناشی از افزایش جمعیت و شهرنشینی، عدم وجود حکمروایی و عدم به کارگیری مشارکت اجتماعی در فرآیند مدیریت شهری است و در پژوهش ها به ابعاد اخلاق جهانی و بستر آن در کیفیت مدیریت شهری و حکمروایی کمتر توجه شده است.
تدوین الگوی مدیریت یکپارچه حوزه مادر شهری با تأکید بر حکمروایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف دستیابی به الگوی مناسب مدیریت یکپارچه حوزه مادر شهری مشهد با در نظر گرفتن جایگاه تمامی کنشگران انجام شده است. روش تحقیقی مقاله از نوع از روش کیفی تحلیل محتوای مضمون بوده و از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه آماری خبرگان و متخصصین حوزه مدیریت شهری درنظرگرفته شده اند. نمونه گیری از ترکیب دو روش معیاری و گلوله برفی استفاده شده است. روش تحلیل داده های مصاحبه نیز به صورت تفسیری بوده و از نرم افزار Atlas-ti.7 استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که حوزه مادر شهری مشهد متشکل از چهار شهرستان مشهد، چناران، فریمان و بینالود است که به صورت مجزا مدیریت می شوند. بازیگران ساختار مدیریت در سه بخش دولتی، عمومی و خصوصی شناسایی شدند. پیشنهاد می شود یک نهاد یکپارچه مدیریت مادر شهری شکل گیرد که بر کل حوزه تسلط دارد. این نهاد متشکل از شورای مادر شهر است که وظیفه قانون گذاری، تصمیم گیری و تهیه طرح را بر عهده دارد. اعضای شورا ترکیبی از نمایندگان تمام کنشگران می باشد که با قانون گذاری و انتخاب شهردار در مدیریت حوزه دخیل می شوند.
ارائه الگوی حکمروایی شهری هوشمند با رویکرد آینده پژوهی؛ مورد مطالعه شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
۵۰-۲۲
اهداف: شهرها در ارتقاء ارزش های انسانی نقشی کلیدی دارند. امروزه افزایش جمعیت، شهرنشینی گسترده در کشورهای در حال توسعه، تغییرات جمعیت شناختی، چالش های محیط زیستی، معضلات اقتصادی، معضلات حمل و نقل شهری، پیشرفت های فناوری اطلاعات و ارتباطات و بوروکراسی لزوم حکمروایی شهری هوشمند را ضروری ساخته است، لذا هدف اصلی این پژوهش ارائه الگوی حکمروایی شهری هوشمند با رویکرد آینده پژوهی می باشد. ابزار و روش ها: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و اکتشافی است. جامعه آماری متخصصین و خبرگان در زمینه تحقیق می باشند. حجم نمونه با استفاده از قوانین راسکو، حجم نمونه های بیشتر از 30 و کمتر از 500 برای اکثر پژوهش ها مناسب هستند. 45 نفر تعیین شد و شیوه نمونه گیری به صورت گلوله برفی می باشد. یافته ها: پیشران های حکمروایی شهری هوشمند از منابع لاتین و همچنین با روش دلفی استخراج شدند. 9 پیشران کلیدی برای آینده حکمروایی شهری هوشمند در نظر گرفته شد. در مرحله بعد سناریوهای برای هر پیشران تدوین شد. سپس برای هر سناریوی مطلوب راهبردهای در نظر گرفته شد. در نهایت الگوی حکمروایی شهری هوشمند در شهر رشت ارائه گردید. نتیجه گیری: آموزش مستقیم شهروندی، طراحی فرصت های مشارکت عمومی، تدوین سیاست های محلی، مدیریت یکپارچه شهری، ایجاد مدل مالی جهت تخصیص بودجه مناسب، توسعه زیرساخت ارتباط داده و شبکه دسترسی، تشویق سرمایه گذاران با ارائه مجوزهای سودآور، ایجاد پورتال های داده باز جهت آزادسازی داده و اطلاعات، وضع قوانین قوی برای حفظ حریم خصوصی افراد و سازمان ها، ارائه خدمات به صورت آنلاین و حذف بوروکراسی و برنامه ریزی دقیق دولت هوشمند در سطح ملی بیشترین امتیاز را در رسیدن به الگوی حکمروایی شهری هوشمند آینده نگر بدست آوردند.
تدوین و سنجش معیارهای مداخله یکپارچه در ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی با رویکرد حکمروایی شهری (نمونه موردی: ناحیه نایسر شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
گسترش ابعاد شهرنشینی و شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی در درون یا مجاور شهرهای بزرگ که از نتایج شهرنشینی معاصر و شهری شدن فقر است تغییر نگرش در مدیریت شهری را ضروری ساخته است. هدف مقاله حاضر تدوین و سنجش معیارهای مداخله یکپارچه در ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی با رویکرد حکمروایی شهری است و ناحیه منفصل نایسر سنندج به عنوان نمونه، موردی بررسی قرار گرفته است. روش به کار رفته روش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد و ابزار گردآوری داده ها اسنادی و میدانی با استفاده از پرسشنامه می باشد. ابتدا شاخص های مداخله یکپارچه با توجه به نظر 15 تن از نخبگان انتخاب و سپس پرسشنامه ای طراحی شد. جامعه آماری شامل سه گروه مردم، دولت و نهادهای عمومی(اعضای ستاد توانمدسازی) و فعالان بخش خصوصی بود که برای ساکنان با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نمونه به صورت تصادفی و برای اعضای ستاد تعداد 18 نمونه به صورت تمام شماری و برای فعالان بخش خصوصی با استفاده از فرمول کوکران تعداد 400 نمونه به صورت تصادفی انتخاب و بین نمونه ها پرسشنامه توزیع گردید. و داده ها بر اساس آزمون های آماری T و همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که این شاخص ها با اقدام یکپارچه فاصله زیادی دارند و در واقع مدیریت مداخله در حال حاضر به صورت یکپارچه نمی باشد و دارای نگرش و کارکرد سنتی است. ظرفیت نهادسازی محلی و جلب مشارکت مردم، حضور مدیریت های مردمی و خصوصی در فرایند مدیریت شهری و تقویت سرمایه اجتماعی درون و میان نهادی ضرورت مداخله در قالب یکپارچه می باشد.
مقایسه دو نظریه حکمروایی شهری و تاب آوری نهادی در نظام مدیریت شهری با روش تحلیل محتوا و ارائه مدل ارتقا یافته (نمونه موردی:شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
چالش های موجود در نظام مدیریت شهری سبب ارائه نظریه های مختلف در این زمینه گردیده ، که هر یک از آن ها سعی دار ن د با در نظر گرفتن یک سری از متغیرها و معیارها الگوی مناسبی را پیشنهاد دهند. از آن جمله می توان به دو نظریه حکمروایی شهری و تاب آوری شهری اشاره نمود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی متغیرها و معیارهای مؤثر در این دو نظریه و مقایسه آن ها با یکدیگر به منظور درک بهتر موضوع و ارائه الگویی کارآمد تر در زمینه مدیریت شهری در مواجه با بحران ها در شهر قزوین است. در این تحقیق از روش تحلیل محتوا استفاده شده، تا از ترکیب تحقیقات اخیر در رابطه با تاب آوری و حکمروایی به عنوان واحد تحلیل، و با بهره گیری از تفاوت های موجود در آن ها، شناخت بیشتری حاصل شود و تصویری جامع و شفاف از موضوع به دست آید. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، معیارها و متغیرهای اشاره شده در موضوع تاب آوری بسیار جامع تر به موضوع مدیریت شهری پرداخته اند. ازاین رو با تلفیق نتایج حاصل از این دو نظریه و بررسی ساختار کنونی ستاد مدیریت بحران شهر قزوین الگویی پیشنهاد گردیده، که در مقابله با بحران ها آماده تر و توانمندتر باشد. به این ترتیب در مدل پیشنهادی 10 متغیر مردم، سازمان های مردم نهاد، ضوابط و قوانین، حکومت محلی، حکومت فرامحلی، زیرساخت شهری، پایگاه امدادی، بانک اطلاعات، سیستم هشدار و بخش خصوصی در قالب 14 کارگروه دسته بندی شده اند. این کارگروه های باید بر اساس شاخص های مشترک به دست آمده از تاب آوری و حکمروایی به مدیریت و هدایت متغیرهای تأثیرگذار در هریک بپردازند.
تبیین جایگاه جامعه شبکه ای در برنامه ریزی شهری با تاکید بر حکمروایی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
64 - 86
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بسیاری از چالش های برنامه ریزی شهری بسیار متنوع بوده و ساختارهای سنتی نیز از کارآمدی لازم جهت تعدیل این چالش ها برخوردار نیستند. بنابراین نیاز به ارائه راه حل های مبتنی بر همکاری، تعامل و ارتباط درون سازمانی، ایجاد شبکه های فراتر از سطوح سلسله مراتبی و سازمان رسمی، ضروری است. در این راستا مانوئل کاستلز، جامعه شبکه ای را به عنوان ساختار جدیدی برای بازاندیشی در مورد جامعه به رسمیت شناخته است. از طرف دیگر، حکمروایی شهری به عنوان عاملی تسهیلگر در راستای جامعه شبکه ای مطرح می گردد.
هدف: تبیین جایگاه جامعه شبکه ای در برنامه ریزی شهری با تأکید بر حکمروایی شهری، تعریف جامعه شبکه ای، سیاست گذاری آن.
روش: این پژوهش بر اساس هدف، بنیادی و ماهیتاً کیفی است و با اتخاذ رویکرد تبیینی- اکتشافی به مرور و تحلیل سیستماتیک منابع و متون در زمینه جامعه شبکه ای و جایگاه آن در برنامه ریزی شهری می پردازد. روش تحقیق به کار گرفته شده در جهت دستیابی به هدف مورد نظر، تحلیل محتوای کیفی است؛ به طوری که با مفروض گرفتن تعریف های مشخص به مطالعه متون پرداخته شد. این مفاهیم و تعاریف عملیاتی بر اساس مباحث نظری استخراج شد. در گام دوم بازیابی منابع بر اساس کلید واژگان، عنوان و انجام شد و در مرحله سوم تحلیل و چارچوب مفهومی تدوین شد.
یافته ها: از دیدگاه جامعه شبکه ای نظام برنامه ریزی شهری یک نظام باز و غیرمتمرکز و گفتمان- محور بوده که در آن فعالیت ها آزادانه و مبتنی بر هوشمندسازی صورت می گیرد. بدین معنی که جامعه شبکه ای به عنوان شکل غالب سازمان اجتماعی، انعطاف پذیر و همگرا بوده که جایگزین ساختار سلسله مراتبی، واگرا و عمودی است.
نتیجه گیری: ایجاد شهری که انسان و نیازهای او به عنوان موضوع کانونی در برنامه ریزی شهری باشد و نه به عنوان ابزار توسعه، توجه به داوری پلورالیستی در نظام برنامه ریزی شهری حائز اهمیت است. در این راستا، تئوری جامعه شبکه ای و توجه به اصول و سیاست گذاری های آن به عنوان انعطاف پذیرترین و سازگارترین رویکرد مطرح می گردد.
تبیین عوامل مؤثر بر ارتقاء حکمروایی خوب شهری در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
1 - 15
حوزههای تخصصی:
امروزه اغلب کشورهای مردم سالار با کاربست رویکرد حکمروایی خوب شهری، سعی در تحقق توسعه پایدار شهری دارند. از همین رو، پژوهش حاضر تلاش دارد وضعیت مدیریت شهری در ایران را بر مبنای مباحث حکمروایی خوب شهری مورد تحلیل قرار دهد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است. شاخص های حکمروایی خوب شهری مشتمل بر 19 شاخص از پژوهش های مرتبط با موضوع این پژوهش استخراج گردیده و از آن ها برای طراحی سؤالات پرسشنامه ای استفاده شده است. روش تحقیق مورداستفاده به صورت کمّی و با استفاده از مدل تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی انجام پذیرفته است. فرایند انتخاب نمونه ها در پژوهش به صورت هدفمند و سیستماتیک بوده و جامعه نمونه ای از میان مراجعین مستمر به دبیرخانه معاونت معماری و شهرسازی شهرداری شیراز انتخاب شده است. خروجی مدل تحلیل عاملی نشان می دهد حکمروایی خوب شهری درگرو ارتقای عوامل «ظرفیت سازی نهادی»، «شفافیت»، «کارایی و اثربخشی»، «مقبولیت عمومی»، «شهروندمداری» و «مشارکت جویی» است و مدل رگرسیون خطی به این مسئله اشاره دارد که دو عامل «کارایی و اثربخشی» و «شفافیت» بیشترین نقش را در تحقق حکمروایی خوب شهری ایفا می نمایند. همچنین در مورد شهرداری شیراز، بیشترین چالش و فاصله تا حصول به حکمروایی خوب در عامل «شهروندمداری» و «ظرفیت سازی نهادی» دیده می شود.
ارزیابی چالش های ارتقاء حکمروایی شهری با رویکرد آینده پژوهی، مطالعه موردی: شهر میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
93 - 114
حوزههای تخصصی:
فرآیندهای برنامه ریزی که مدیران شهر در چارچوب حکمروایی در برابر چالش های توسعه شهری هدایت می کنند، سازوکارهای شفافیت و پاسخگویی را تضمین می کند. در این پژوهش ضمن ارزیابی چالش های ارتقاء حکمروایی شهری در شهر متوسط اندام میانه با رویکرد آینده پژوهی، عوامل کلیدی و ارتباطات بین آن ها تجزیه وتحلیل و رتبه بندی شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش شناختی توصیفی تحلیلی است. مهم ترین عوامل کلیدی حکمروایی شهری با استفاده از تکنیک دلفی و نظرخواهی از 30 کارشناس، شاخص های اجماع و قطعیت، اولویت و اهمیت به ارزیابی 43 پیشران کلیدی در نرم افزار Micmac پرداخته شد. که نتایج نشان می دهد که از بین ۸ عامل اصلی، مشارکت، پاسخگویی، عدالت و قانونمندی اثرگذارترین ابعاد بر روند توسعه شهری میانه بوده اند. از میان 10 پیشران کلیدی و مهم متغیرهای نقش موثر اعمال تصمیمات شهروندان در تهیه طرح های توسعه شهری و پاسخگویی مدیران و مسئولان شهری به شهروندان به عنوان متغیرهای دو وجهی و تأثیرگذار دارای بیشترین اهمیت بوده اند. نتایج تأییدکننده این نکته است که عوامل مشارکت، پاسخگویی، عدالت و قانونمندی حکمروایی شهری اثرگذار بر روند تحولات شهر میانه ناپایدار و به گونه ای است که تداوم وضع موجود به شکل گیری سناریو فاجعه خواهد انجامید و در بهترین حالت، در صورت ادامه وضع موجود، تغییرات سیستم حکمروایی به موازی کاری و عدم وجود برنامه منظم و منسجم و فقدان هماهنگی بین سازمانی، کاهش سطح توانمندی اجتماعی، عدم تقویت اقتصاد محلی و کاهش نقش مشارکتی شهروندان، کاهش سطح سرمایه گذاری های بخش خصوصی و کاهش نظارت کالبدی بر فضاهای ساخته شده مرتبط با کنترل انواع چالش های فزاینده شهری منجر خواهد شد.