مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
۴۲۹.
۴۳۰.
۴۳۱.
۴۳۲.
امام علی (ع)
حوزههای تخصصی:
یکی از فضائل امام علی(ع) جریان سد الابواب است که در منابع متقدم شیعه و اهل سنت به آن اشاره شده است. پس از ورود پیامبر اکرم(ص) به مدینه و ساخت مسجدالنبی(ص)، اتاق هایی در کنار مسجد برای سکونت ایشان ساخته شد. به مرور اصحاب هم در کنار مسجد اتاق هایی را برای خود ساختند. در مقابل این حدیث مشهور، روایت سدّ خوخه در منابع اهل سنت دیده می شود. در این نوشتار به نقد و بررسی حدیث خوخه که برای خلیفه اول نقل شده، با هدف تاریخ گذاری این روایات و بررسی حلقه مشترک و انگیزه هایی که از جعل این حدیث وجود دارد، پرداخته شده است. سلسله اسناد این روایات به سه فرد (حلقه مشترک) منتهی می شود که در قسمت نقد سندی به بررسی آنها پرداخته شده است و در قسمت نقد محتوایی اول به صورت کلی انگیزه جعل روایات فضائل خلفاء و بعد به صورت جزئی به نقد محتوایی و انگیزه هایی که از جعل حدیث خوخه وجود داشته پرداخته شده است؛ اما سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که این روایات از چه زمانی وارد منابع اهل سنت شده است و از حیث سندی و محتوایی دارای چه جایگاهی است؟ مقاله پیش رو در صدد این است که با روش کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی این روایات را تاریخ گذاری کند و آنها را از حیث سندی و دلالی مورد نقد و بررسی قرار دهد. نتیجه پژوهش نشانگر آن است که این روایت جعلی است و انگیزه جاعل برای در مقابله با حدیث سد الابواب و کم رنگ کردن فضائل حضرت علی(ع) به خصوص در عصر امویان بوده است.
بازخوانی اندیشه های کلامی اصحاب سیاسی امیرالمؤمنین(ع) در مسئله امامت
حوزههای تخصصی:
اصحاب امیرالمؤمنین(ع) از نظر اندیشه دینی درباره امامت و جایگاه حضرت علی(ع) یک دست نبودند؛ برخی از محققین، گروهی با عنوان «شیعیان سیاسی» را مطرح کرده اند که باورهای اعتقادی اصیل شیعی را نداشته و تنها در مسائل حکومتی تا حدی پیرو امام بوده اند. حال سؤال این است که مختصات اعتقادی اصحاب سیاسی امیرالمؤمنین(ع) درباره امامت چیست؟ پژوهش حاضر با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی به دنبال یافتن پاسخی به این پرسش است. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که مطابق شواهد تاریخی برخی از اصحاب امام باور به نص در جانشینی، عصمت و علم مطلق امام ندارند و آنان امام را فقط به عنوان رهبری سیاسی و خلیفه مسلمین با بیعت و شورا پذیرفتند، گرچه مناقب و فضائل امام(ع) تا حدی مورد پذیرش آنان بود.
زمینه های تاریخی منقولات أم المؤمنین أم سلمه در مسئله امامت
حوزههای تخصصی:
أم سلمه یکی از همسران برجسته پیامبر اکرم(ص) و از زنان تاثیرگذار تاریخ صدر اسلام می باشد که در قرآن کریم، باعنوان «أم المؤمنین» نامیده شده است. نام او در منابع روایی شیعه و اهل سنّت به کرّات آمده و روایات متعدّدی از او در موضوعات مختلف نقل شده است. پژوهش حاضر، باتوجّه به هم زمانی دوران زندگی این بانوی بزرگ اسلام، با رخدادها و وقایع مهمّ تاریخی دوران پیامبر(ص) و پس از آن تا پایان حیات او، به روش توصیفی-تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش است که زمینه های تاریخی منقولات أم سلمه چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد بخشی از منقولات أم المؤمنین أم سلمه دارای زمینه تاریخی مشخص و معیّنی است. برخی ازاین زمینه ها عبارتند از: جریان سقیفه، جنگ های سه گانه امام علی(ع) (جمل، صفّین و نهروان)، واقعه عاشوراء و شهادت امام حسین(ع)، شکل گیری و رواج جریان سبّ و لعن امیرالمؤمنین(ع) توسط معاویه، تضعیف جایگاه و فضایل و مناقب امام علی(ع) و تبیین جایگاه و شخصیّت عمّار بن یاسر.
خوانشی انتقادی بر رویکردهای اهل سنت به مسأله جانشینی پیامبر(ص)
حوزههای تخصصی:
جانشینی پیامبر اکرم(ص) به عنوان موضوع شکل گیری مهمترین باور اختصاصی شیعه، پرسش کلیدی در اسلام شیعی و اصل اساسی تفاوت اندیشه شیعه با اهل سنت است. شیعیان و اهل سنّت رویکردهای مختلفی در بررسی این مساله به کار گرفته اند که شناخت و ارزیابی دقیق هر یک، از اهمیتی ویژه برخوردار است. در نوشتار پیش رو، با تکیه بر منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی-تحلیلی به گردآوری و معرفی این رویکردها پرداخته و سپس رویکردهای مورد استفاده ی اهل سنت در این مسأله تبیین و مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، از آن جا که اهل سنت امامت را بحثی فرعی و از اعمال مکلفین دانسته اند، رویکرد کلامی و فلسفی به آن نداشته و طرح این موضوع در برخی از کتب کلامی ایشان، از باب ردّ نظریه تنصیصی بودن امامت و اثبات مشروعیت خلافت خلفای ایشان بوده است. رویکرد تاریخی و نصّ گرایانه نیز به ویژه در پاسخ به عقیده شیعه، در تنصیصی بودن امامت، مورد توجه آنان است. البته برخی از ایشان که قائل به نصّ جلی یا خفی بر خلافت ابوبکر بوده اند، به آیات و روایات نبوی(ص) و سنّت صحابه استناد کرده اند. گاهی نیز استناد به این موارد برای اثبات مشروعیت خلافت وی بوده است و نه تنصیصی بودن آن. در دهه های اخیر رویکرد نصّ گرایانه تهاجمی نیز در دستور کار برخی از سلفیه قرار گرفته است که با مراجعه انتقادی به منابع شیعی سعی در به چالش کشیدن مبانی تشیع داشته اند. نقد هر یک از این رویکردها و مبانی نهفته در آن نیز در ذیل هر یک صورت پذیرفته است.
تحلیل تطبیقی مفهوم ناصبی گری در دیدگاه اندیشمندان فریقین
حوزههای تخصصی:
ناصبی گری که با ابراز دشمنی نسبت به اهل بیت: شناخته می شود، از جریان های با نفوذ در تاریخ اسلام بوده است و ردپای آن را از همان دوران حضور معصومان: می توان جستجو کرد، ازاینرو «نصب و ناصبی گری» از عناوین پرتکرار در ابواب گوناگون حدیثی و فقهی نگاشته های شیعی است و احکام و آثار بسیاری بر این عنوان بار شده است. نوشتار پیش رو با بهرهگیری از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی به استخراج و دسته بندی مفهوم نصب و ناصبی گری در میان اندیشمندان شیعه و اهل سنت پرداخته و سپس با تحلیل انتقادی دیدگاه ها تلاش دارد به مفهوم دقیق و جامعی از این اصطلاح دست یابد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، دیدگاه قرارداشتن عامه تحت عنوان نواصب یا انحصار نصب در تدین به دشمنی حضرت علی7 با روایات فراوانی ناسازگار است؛ بنابراین باید دیدگاه مشهور فقهای شیعه را پذیرفت که تنها کسانی را ناصبی برشمرده اند که با اهلبیت: و شیعیان دشمنی و بغض دارند و آن را بهگونهای اظهار میکنند. ناصبیبودن عنوان خاصی و دارای احکام ویژه ای در فقه اهل سنت نیست و اهتمام ویژه ای برای بیان تعریف دقیق آن دیده نمی شود؛ گرچه معیارهایی که برخی از آنان برشمرده اند، به همان تعریف مشهور فقهای شیعه بازگشت دارد.
چگونگی آشنایی زیدیه با نهج البلاغه و تاثیرات علمی متقابل
حوزههای تخصصی:
نهجالبلاغه مقدسترین متن دینی شیعه پس از قرآن کریم، و از جمله منابع حدیثی است که نزد برخی از اهل تسنن نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است. زیدیه به دلیل اهمیت و جایگاه شخصیت امام علی 7 به عنوان یکی از نمادهای برجسته برای زیدیان، اهتمام بسیار بالایی نسبت به روایت، قرائت و سماع نهج البلاغه داشتند. بر همین اساس نوشتار حاضر، به تحقیق و بررسی چگونگی آشنایی زیدیان ایران و یمن با نهج البلاغه و تاثیرات علمی متقابل آنان می پردازد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی و روش گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد، زیدیان ایران از طریق همزیستی با شیعیان و امامان معصوم: و مجاورت با عالمان شیعه با نهج البلاغه آشنا شده اند. اما آشنایی زیدیان یمن با این اثر از طریق مهاجرت عالمان زیدی طبرستان به یمن و دست یابی به نسخ نیشابوری می باشد. عنایت به سیره عالمان زیدی در اثبات جایگاه علمی ویژه برای مبدأ نهجالبلاغه، اهتمام به نقل و استنساخ، تألیف شروح و... نمونه هایی از خدمات علمی آنان نسبت به نهج البلاغه می باشد. بهرهوری علمای زیدی از کلام حضرت و نهجالبلاغه در علم کلام، فقه و اخلاق و الگوپذیری از نهجالبلاغه در متون ادبی را می توان ازجمله تأثیرات نهج البلاغه در تراث علمی زیدیه دانست.
بررسی مقارنه ای الگوی مواجهه بخاری با روایات فضائل امام علی(ع) در مقایسه با محدّثان سده های نخستین
حوزههای تخصصی:
فضائل بی کران امام علی(ع) در بسیاری از آثار محدثین بزرگ قرون اولیه اهل سنّت بازتاب یافته است. روایت نگاران و علماء اهل سنّت به فراوانی فضائل و مناقب امام علی(ع) اذعان داشته اند. همچنین، بسیاری از آنان بخشی از کتاب های خود را به این موضوع اختصاص داده اند. با این وجود، فضائل امام علی(ع) در کتاب های بخاری به گونه ای کم رنگ نمایان است که مثلاً در کتاب صحیح، تنها هفت روایت در باب فضائل حضرت علی(ع) نقل کرده است. از این روی پژوهش حاضر با بهره گیری از روش مقایسه ای و رویکرد تحلیلی با بررسی نحوه نقل مشهورترین روایات فضائل امام علی(ع) در آثار بخاری و نقل همان فضائل از منظر محدثین سده های نخستین و هم عصر بخاری، درصدد دستیابی به الگوی مواجهه او با روایات فضائل امام علی(ع) می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که الگوی مواجهه بخاری با روایات فضائل امام علی(ع) بر سه رکن زیر استوار است: الف) نقل نکردن بسیاری از روایات فضائل امام علی(ع) در موضوعاتی همانند شأن نزول آیه مباهله و آیه تطهیر، حدیث مدینه العلم و... ؛ ب) دخل و تصرف یا نقل به شکل مقلوب در روایاتی همانند شأن نزول آیه مودت، حدیث سدالابواب و حدیث رایَت؛ ج) تضعیف و انکار در روایاتی همانند حدیث غدیر، حدیث ثقلین، حدیث سدالابواب و حدیث طیر
تحلیل روش های تربیتی مواجهه با «طول امل»در سبک زندگی اخلاق مدارانه بر اساس نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
126 - 153
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین روش های تربیتی مواجهه با «طول امل» (آرزوهای دور و دراز) در سبک زندگی اخلاق مدارانه از منظر نهج البلاغه انجام شد. مساله اصلی، چگونگی مواجهه و مهار آرزوهای فناپذیر مادی و بعضاً غیراخلاقی در عصر حاضر بود که با گسترش زندگی مادی و نفوذ سبک زندگی غربی، به مانعی برای تحقق حیات طیبه تبدیل شده اند. پرسش محوری پژوهش این بود که مهم ترین روش های تربیتی امام علی(ع) در مواجهه با طول امل، مبتنی بر مفاهیم اخلاق کاربردی، چگونه می تواند به شکل گیری سبک زندگی اسلامی بینجامد؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد و با استناد به خطبه ها، نامه ها و حکمت های نهج البلاغه، شش روش تربیتی استخراج شد: تبشیر (امیدواری به فضل الهی و بازتعریف آرزوها در قالب «خیر مأمول»)، اسوه سازی (الگوگیری از متقین و خاندان پیامبر(ص) برای هدایت آرزوها به سمت ارزش های متعالی)، انذار (هشدار درباره عواقب ویرانگر آرزوهای دنیوی و فریبندگی آن ها)، عبرت آموزی (درس گیری از سرنوشت پیشینیان و ناپایداری دنیا)، مواجهه با نتایج اعمال (آگاهی بخشی درباره پیامدهای اخلاقی و اخروی رفتارها) و تحمیل به نفس (مدیریت آرزوها از طریق زهدورزی و خودکنترلی). یافته های تحقیق نشان می دهد، امام علی(ع) با محوریت بخشیدن به تغییر نگرش به حیات و تأکید بر فناپذیری دنیا، در پی ایجاد بصیرتی عمیق در مخاطب هستند تا آرزوهایش را در چارچوب حیات معناساز، بازتعریف کند.
مقایسه تحلیلی سیره معیشتی امام علی(ع) در هزینه کردهای امور خانواده در قبل و بعد از حاکمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
194 - 215
حوزههای تخصصی:
امام علی (ع) به عنوان شخصیتی که از یکسو، تقید کامل به سیره رسول خدا(ص) داشت و از دیگر سو، پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) از جایگاه امامت برخودار بود، گفتار و رفتار او برای پیروانش، جنبه الگویی دارد و از همین رو، سیره آن حضرت از ابعاد مختلف و از ادوار اولیه مورد بحث و گفتگو بوده است. «سیره معیشتی» امیرالمؤمنین (ع)، به مثابه بخشی از گستره سیره ایشان، مسئله ای است که به خصوص در دوره های اخیر مورد توجه محققان بوده، اما تحلیل نقش حاکمیت و مقایسه دوران قبل و بعد حکومت در این مسئله، مغفول مانده است که پژوهش حاضر سعی کرده است با توجه به اهمیت موضوع و با بهره گیری از روش توصیف و تحلیل، سیره معیشتی و هزینه کرد امیرمؤمنان (ع) در امور خانوادگی را در دوران قبل و بعد حاکمیت بررسی و تحلیل کند.یافته های تحقیق حاکی از آن است که حاکمیت در مسئله هزینه کرد برای مهریه، نفقه و نیازهای همسران، کنیزان، فرزندان و خدمتکاران، نقشی در کمی یا فزونی نداشته و امام (ع) در مسائل غیر شخصی، اقتضائات هر دوره را رعایت می کرده است. اما در مسئله مسکن و لوازم خانه، حاکمیت نقش اساسی داشته؛ تا جایی که حضرت از ساختن منزل برای خود پرهیز کرده و به سکونت در خانه عاریه ای اکتفا کرده است. هم چنین از داشتن لوازمی که جنبه تشریفاتی داشته است، خودداری نموده است.
موضع جاحظ نسبت به امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
281 - 306
حوزههای تخصصی:
پرداختن به آثار اهل سنت و تلاش برای ترسیم سیمای امام علی (ع) در آثارشان می تواند ما را به نگاه نخبگان آنها نسبت به حضرت علی (ع) رهنمون شود. یکی از کسانی که دیدگاه های ضد و نقیضی از او درباره امیرمؤمنان (ع) نقل شده، جاحظ معتزلی است که فعالیت های علمی اش در بصره و بغداد بسیار پردامنه بود. با وجود این، تاکنون موضع او نسبت به امیرمؤمنان (ع) با وجود غنای آثارش کمتر محل توجه پژوهشگران بوده است. این پژوهش در پی آن است با بررسی آثار جاحظ، که حاوی اطلاعاتی از امیرالمؤمنین (ع) است، موضع وی را نسبت به امام اول شیعیان بازگو کند. نویسندگان قدیم و جدید از تناقض موجود میان طرفداری جاحظ از امام علی (ع) و در عین حال دشمنی او با امام سخن گفته، علت آن را فرصت طلبی جاحظ دانسته اند. مسئله پژوهش حاضر این است که با فرض وجود مواضع متناقض از سوی جاحظ درباره امیرالمؤمنین (ع)، علت آن چیست؟ یافته های پژوهش حاضر نشان داده است که برخلاف تصور، نویسندگان این پژوهش معتقدند جاحظ، ادیبی فرقه نگارِ بی طرف است که برخلاف سایر کتب ملل و نحل توانسته است دیدگاه های فرق مختلف را نسبت به امام علی (ع) بی کم و کاست بازتاب دهد. از همین رو، گاه در قامت یک مدافع امام ظاهر شود و باتوجه به توانایی های زبانی و علمی خود که محصول پیوند با فرقه معتزله بوده است به نیکی از امام دفاع کند و انتقادهای گزنده ای را نسبت به مخالفان امام ابراز کند و از سوی دیگر در العثمانیه، به ویژه انتقادهای دشمنان امام را نسبت به ایشان منعکس کند.
بررسی پدیدارشناسانه رویکرد امام علی(ع) در مواجهه با قبیله گرایی؛ با تأکید بر بحران ارتداد در دوره خلیفه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تمرکز بر این پرسش اصلی که رویکرد امام علی7 در مواجهه با پدیده قبیله گرایی با محوریت بحران بادیه نشینان در دوره خلیفه اول چگونه بود؟ به بررسی تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی پس از رحلت حضرت محمد6 می پردازد. در این دوره، بحران ارتداد قبایل بادیه نشین و امتناع آنان از پرداخت زکات، ساختار قدرت و مفهوم خلافت را با چالش های جدی مواجه ساخت و بازتولید سنت های قبیلگی در رفتار کنشگران سیاسی را آشکار کرد. این پژوهش با بهره گیری از رهیافت پدیدارشناسی تاریخی و تحلیل گفتمان نشان می دهد که امام علی(ع) با تأکید بر گفتمان دینی و عناصر عدالت، تقوا و وحدت اسلامی تلاش کرد تا هویت دینی را بر هویت قبیلگی غالب سازد و بدیل های معنوی و اخلاقی را جایگزین مؤلفه های قبیلگی کند. در مقابل، نهاد خلافت با تلفیق عناصر قبیلگی و دینی به بازتولید ساختارهای قبیلگی و امتیازدهی به سران قبایل پرداخت. نتایج کلی پژوهش بیانگر آن است که بحران ارتداد، نقطه عطفی در تعارض گفتمان دینی و قبیلگی بود و واکنش امام علی7 الگویی برای گذار از ساختار سنتی قبیلگی به سوی شکل گیری هویت و ساختار قدرت دینی در جامعه اسلامی اولیه فراهم ساخت. این پژوهش نشان می دهد که تعارض میان گفتمان دینی و قبیلگی نقش مهمی در روند تحولات سیاسی و اجتماعی صدر اسلام ایفا کرد و اتخاذ رویکرد عدالت محور و وحدت گرای امام علی7، زمینه ساز تحول در ساختار قدرت و هویت اجتماعی مسلمانان شد.
ترجیح عامه بر خاصه و تحصیل رضایت عمومی به مثابه قاعده طلایی حکمرانی برگرفته از حکمت علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
159 - 137
حوزههای تخصصی:
دولت اسلامی در مراحل پنج گانه رسیدن به تمدن نوین اسلامی- انقلاب، نظام، دولت، جامعه و تمدن- در رتبه سوم قرار گرفته است. در تمامی انواع و اشکال حکومت چه کلاسیک و چه جدید، کسب رضایت عموم مردم، حداقل در سیاست اعلامی، از مهمترین مسائل حاکمان است. در جریان حکمرانی و اداره یک کشور، ممکن است خواست عموم مردم و گروه های خاص هم سو نباشد؛ سوال این است که در این صورت وظیفه دولت یا حکومت ترجیح کدام بر دیگری است؟ در این پژوهش از روش عقلی و استدلالی برای تحلیل و از روش نقلی با رجوع به کلام مستند امام علی(ع) و شرح آن در منابع معتبر و بررسی سیره و تاریخ برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. در نهایت این نتیجه حاصل آمد که در فرمان امام علی(ع) به مالک اشتر نخعی برای امارت مصر، ترجیح خواست (رضایت و خشم) عامه بر خاصه و جلب رضایت عموم مردم دستور داده شده است. با توجه به اهمیت، تأثیر و تبیین این امر در حکومت علوی، می توان از آن به عنوان قاعده طلایی حکمرانی یاد کرد.