مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
عزت نفس
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سبک زندگی تحصیلی سلامت محور چارچوبی ارزشمند در شناسایی مولفه های انگیزشی و پیش بینی سلامت تحصیلی فراگیران می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای عزت نفس در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و سبک زندگی تحصیلی سلامت محور انجام شد. روش ها: مطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال 1400-1399در بر می گیرد که به صورت نمونه گیری در دسترس تعداد ۷۴۴ نفر از بین آنها انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه رفتارهای سبک زندگی تحصیلی سلامت محور، پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی بود. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سبک ارتقا دهنده تحصیلی سلامت محور با نیازهای بنیادین روانشناختی (35/0) دارای همبستگی مثبت معنادار و سبک بازدارنده تحصیلی سلامت محور با نیازهای بنیادین روانشناختی (32/0) و عزت نفس (21/0) دارای همبستگی منفی معنادار در سطح 01/0 بود. همچنین عزت نفس در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دارای نقش میانجی بود (05/0 >P). نتیجه گیری: بر این اساس در زمینه طراحی اقدامات لازم به منظور ارتقای رفتارهای سبک زندگی سلامت محور در دانش آموزان می توان به تدوین برنامه هایی در جهت اصلاح عزت نفس و نیازهای بنیادین روانشناختی اقدام نمود.
بررسی تأثیر حمایت سازمانی بر تعهد سازمانی با نقش میانجی عزت نفس سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی تاثیر حمایت سازمانی بر تعهد سازمانی با نقش میانجی عزت نفس سازمانی است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش از نوع کمّی و به شکل توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت پخش اطلس دینا (منطقه شمال غرب) بوده است. نحوه نمونه گیری به صورت طبقه ای-تصادفی و قابل دسترس از جامعه آماری بوده است. در این پژوهش، از ابزار پرسشنامه و از نظرات 186 نفر از جامعه آماری برای گردآوری داده ها استفاده شده است. برای بررسی روابط بین متغیرها نیز چندین فرضیه ارائه شده است که به روش مدلسازی معادلات ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین، از ابزارهای SPSS و SmartPLS برای نتایج و تفسیر فرضیه ها استفاده شده است. یافته ها: حمایت سازمانی بر عزت نفس سازمانی و تعهد سازمانی اثر مثبت و معنادار داشته است. از سوی دیگر، عزت نفس سازمانی بر تعهد سازمانی اثر مثبت و معنادار داشته است. در نهایت، خروجی ها نشان دادند که عزت نفس سازمانی رابطه بین حمایت سازمانی و تعهد سازمانی را به صورت مثبت و معنادار میانجی گری می کند. همچنین، در میان ابعاد تعهد سازمانی، تعهد عاطفی بیش ترین اثرپذیری را از متغیرهای عزت نفس و حمایت سازمانی داشته است. به طور کلی، حمایت و عزت نفس سازمانی به بهبود تعهد در شرکت پخش اطلس دینا منجر می شود. ارزش/ اصالت پژوهش: بررسی نقش میانجی عزت نفس سازمانی در رابطه بین حمایت سازمانی و تعهد سازمانی که پیش از این مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته بود، دیدگاه جدیدی برای سازمان ها ایجاد می کند که در این پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفته است و از این طریق می توان تعهد را در شرکت ها و سازمان ها توسعه بخشید.
اثر بخشی آموزش مدیریت خشم بر میزان شادکامی و عزت نفس در دانش آموزان نوجوان پسر سال سوم دوره راهنمایی (مطالعه موردی مدارس یک شهرک نظامی)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۳ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۰
1 - 12
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مدیریت خشم بر میزان شادکامی و عزت نفس در دانش آموزان پسر سال سوم دوره راهنمایی (مطالعه موردی مدارس شهرک های نظامی) می باشد. روش: در چارچوب طرح نیمه آزمایشی، 36 نفر از دانش آموزان پسر پایه سوم راهنمایی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و در دو گروه آزمایش و کنترل شرکت داده شدند. جهت تشخیص شادکامی این دانش آموزان از پرسشنامه شادکامی آکسفورد و برای سنجش اعتماد به نفس دانش آموزان از مقیاس عزت نفس کوپراسمیت استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای طی 6 هفته، آموزش راهبردهای مدیریت خشم که بر اساس برنامه آموزش شناختی و رفتاری طراحی شده بود دریافت کردند. برای تحلیل داده از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که آموزش مدیریت خشم، بر میزان شادکامی و عزت نفس گروه آزمایشی تأثیر داشته و موجب افزایش شادکامی و عزت نفس دردانش آموزان می شود. بحث: مولفه های مدیریت خشم به عنوان متغیر مستقل باعث افزایش میزان شادکامی و عزت نفس دانش آموزان نوجوان شده است و بیانگر این مطلب است که با آموزش مدیریت خشم می توان ویژگی های روانشناختی دانش آموزان، شامل عزت نفس و شادکامی را تغییر داد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی (حل مسئله، تصمیم گیری، تفکر خلاق) بر عزت نفس فرزندان شاهد و ایثارگر شهر تهران
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱
47 - 53
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر، مهارت های زندگی و آموزش آن توانسته است اهمیت خود را میان اقشار مختلف پیدا کند. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس فرزندان شاهد و ایثارگر شهر تهران بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل 15 نفر به عنوان گروه کنترل و 15 نفر به عنوان گروه آزمایش از فرزندان دختر شاهد و ایثارگر شهر تهران است که در جلسات آموزش مهارت های زندگی شرکت داشته اند. مداخلات به شکل 8 جلسه آموزش گروهی و هر جلسه به مدت 90 دقیقه اجرا شد. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسشنامه عزت نفس آیزینگ است. نتایج: تحقیق نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس تأثیر مثبت داشته و معناداری آن برای مقایسه عزت نفس گروه آزمایش و کنترل برابر با 006. بوده است. بحث: به نظر می رسد آموزش مهارت های حل مسئله، تصمیم گیری و تفکر خلاق تأثیر بسزایی در عزت نفس فرزندان شاهد و ایثارگر دارد و افراد را در ارتباط با حل مشکلات احتمالی که در زندگی پیشرو دارد یاری می رساند.
پیش بینی رعایت ارزش های اجتماعی و هویت براساس عزت نفس در دانش آموزان دبیرستان های شاهد منطقه پنج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
53 - 72
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رعایت ارزش های اجتماعی و هویت براساس عزت نفس در دانش آموزان دختر دوره متوسطه مدارس شاهد انجام شد. آزمودنی های این پژوهش را ۱۸۵ دانش آموز از مدارس شاهد منطقه ۵ تهران تشکیل می دادند. پژوهش حاضر از نوع توصیفی می باشد. آزمودنی ها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های ارزش های آلپورت (۱۹۶۱)، هویت اجتماعی زهرا اکبرپور (۱۳۸۱)، و عزت نفس کوپر اسمیت (۱۹۶۷)، را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری همبستگی پیرسون، tمستقل و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. بین هویت و عزت نفس کلی و بین هویت و عزت نفس اجتماعی، بین هویت و عزت نفس خانوادگی و بین هویت و عزت نفس تحصیلی رابطه معنی دار و مثبتی است. رابطه بین رعایت ارزش های اجتماعی با عزت نفس کلی مثبت می باشد، اما میزان آن ازنظر آماری معنی دار نمی باشد. رابطه بین رعایت ارزش های اجتماعی با عزت نفس اجتماعی، عزت نفس خانوادگی و عزت نفس تحصیلی معنی دار و مثبت می باشد. عزت نفس کلی توانست شکل گیری هویت را به صورت جداگانه پیش بینی کند. عزت نفس خانوادگی توانست شکل گیری هویت را پیش بینی کند، ولی میزان پیش بینی کنندگی برای عزت نفس اجتماعی معنی دار نبود. هویت مذهبی، هویت جنسی، هویت گروهی (دوستان و خانوادگی) می توانند متغیر ملاک را پیش بینی کنند. به دنبال افزایش عزت نفس دانش آموزان، انتظار تغییرات مطلوب در هویت و رعایت ارزش های اجتماعی می رود.
نقش واسطه ای منبع کنترل در رابطه ی بین جهت گیری هدف با عزت نفس در دانشجویان بسیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
89 - 110
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای منبع کنترل در رابطه ی بین جهت گیری هدف (تسلط مدار، عملکردگرا، عملکردگریز) و عزت نفس صورت پذیرفت. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان بسیجی شرکت کننده در بیست و چهارمین دوره طرح ولایت در دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 1399- 1398 بودند. 170 دانشجو به صورت در دسترس در این مطالعه شرکت کردند و به پرسش نامه ی جهت گیری هدف (GOQ)، مقیاس منبع کنترل درونی و بیرونی راتر (RLOC) و پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ (RSES) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان داد که هدف تسلط مدار بر عزت نفس تأثیر مستقیم و به واسطه ی منبع کنترل بر عزت نفس تأثیر غیرمستقیم دارد (01/0>p). هدف عملکردگرا و عملکردگریز اثر مستقیم و غیرمستقیم بر عزت نفس نداشتند (05/0<p). با توجه به نتایج پژوهش و آموزش پذیر بودن جهت گیری هدف، سیستم آموزش عالی و سازمان بسیج دانشجویی می توانند در جهت بهبود منبع کنترل درونی و سوق دادن دانشجویان به سمت جهت گیری هدف مطلوب برنامه ریزی نمایند؛ تا از این طریق آثار منفیِ ناشی از عزت نفس پایین را تا حد ممکن کاهش دهند.
نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین خلاقیت هیجانی با خردمندی در مدیران میانی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انتخاب مدیران خردمند، منابع انسانی و نیروی کارآمد، بنیادی ترین عامل تولید، سازندگی، رشد و تکامل است، بنابراین شناخت هر چه جامع تر مفاهیم و سازه های مرب وط ب ه نیروی انسانی، ابزارهای خاص و در نهایت مهارت استفاده ازاین ابزاره ا ام ری ض روری است؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین خلاقیت هیجانی با خردمندی در مدیران میانی جوان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران لایه میانی بانک های خصوصی و شرکت هواپیمایی ماهان شهر تهران در نیمه ابتدای سال 1400 بودند، که از میان آن ها، تعداد 300 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، خلاقیت هیجانی (آوریل، 1999)، و عزت نفس (روزنبرگ، 1965) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V19 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد خلاقیت هیجانی اثر مستقیم معنادار بر خردمندی داشته است. تاثیر غیرمستقیم خلاقیت هیجانی بر خردمندی مدیران میانی با میانجی گری عزت نفس با 95 درصد اطمینان تایید شد (05/0=P). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که توجه به متغیرهای مذکور در انتخاب مدیران و طراحی مناسب تر برای پرورش خردمندی به مدیران ارشد و پژوهشگران یاری می رساند.
مدل ساختاری افکار خودکشی بر اساس سبک های فرزندپروری با نقش واسطه ای عزت نفس و حمایت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل علّی افکار خودکشی بر اساس سبک های فرزندپروری(سهل گیرانه، مستبدانه، مقتدرانه)و نقش میانجی حمایت اجتماعی و عزت نفس بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و براساس روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش،تمامی دانش آموزان دبیرستانی شهرایلام بودند که تعداد 390 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند. داده های مربوط به متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسشنامه های افکار خودکشی بک (1961)، حمایت اجتماعی فیلیپس (1986)، عزت نفس روزنبرگ(1965) و سبک های فرزندپروری بامریند(1973)، جمع آوری شدند.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری از طریق نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-26 استفاده گردید. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد سبک فرزندپروری مستبدانه بر افکارخودکشی اثر مثبتِ مستقیم و برعزت نفس و حمایت اجتماعی اثر منفی مستقیم دارد. همچنین سبک فرزندپروری مقتدرانه بر افکار خودکشی اثر منفیِ مستقیم و برعزت نفس و حمایت اجتماعی اثر مثبتِ مستقیم دارد. از طرفی سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر عزت نفس اثرمنفی مستقیم دارد اما این سبک برحمایت اجتماعی و افکار خودکشی اثر مستقیم معناداری نداشت. همچنین سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر افکار خودکشی با نقش میانجی حمایت اجتماعی اثر غیرمستقیم و معناداری نداشت. دیگر نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری سهل گیرانه، مستبدانه و مقتدرانه برافکار خودکشی با نقش میانجی عزت نفس اثر غیر مستقیم و معناداردارد و در نهایت شاخص های برازندگیِ مدل نهایی، از برازش مطلوب با داده های گردآوری شده حمایت کردند.
مدل یابی رابطه عزت نفس با تمایز یافتگی با میانجیگری ابراز وجود و هویت زودرس به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از مهمترین خصوصیات دوره نوجوانی بلوغ زودرس و تغییرات هویتی است که در این میان اگر به مدیریت تغییرات هویتی و مسائل تربیتی و فرهنگی نوجوانان پرداخته نشود ممکن است در دوره بعدی زندگی دچار آسیب های فراوانی شوند. بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر مدل یابی رابطه عزت نفس با تمایز یافتگی با میانجیگری ابراز وجود و هویت زودرس به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانی بود. روش پژوهش: این پژوهش از جهت روش کمّی(توصیفی- همبستگی) و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان متوسطه دوم ناحیه 1 شهر تهران بودند که به صورت تصادفی تعداد 384 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها نیز شامل پرسشنامه محقق ساخته بود که جهت تأیید روایی صوری و محتوایی پرسشنامه محقق ساخته از نظرات کارشناسان استفاده گردید و جهت روایی مصاحبه ها از روش قابلیت انتقال و بررسی توسط اعضاء استفاده گردید. برای محاسبه پایایی در بخش کمی از فرمول آلفای کرونباخ استفاده گردید. برای تجریه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (مدل یابی معادل ساختاری) استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که عزت نفس با تمایز یافتگی دارای ضریب بتا و سطح معناداری (101/0=R2 و 05/0>P) بود. همچنین ابراز وجود با تمایزیافتگی دارای ضریب بتا و سطح معناداری (133/- =R2 و 05/0>P) و هویت زودرس نیز با تمایزیافتگی دارای ضریب بتا و سطح معناداری(369/0=R2 و 05/0>P) بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که عزت نفس با تمایز یافتگی با میانجیگری ابراز وجود و هویت زودرس دارای رابط معناداری است و لذا برنامه ریزان نظام آموزشی و فرهنگی کشور می توانند به منظور کاهش آسیب های فرهنگی و تربیتی به عزت نفس و تمایزیافتگی جوانان در کنار عوامل دیگر توجه کنند.
بررسی فقهی محبت در خانواده و تأثیر آن بر پیشگیری از انحرافات اجتماعی نوجوان
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
9 - 24
حوزههای تخصصی:
چکیده
پژوهش حاضر، تأثیر محبت در خانواده بر پیشگیری از انحرافات اجتماعی نوجوانان را بررسی می کند. دامنه پژوهش، آیات و روایات معصومین (ع) و منابع و متون تربیتی و روان شناختی است. پژوهش حاضر ابتدا محبت والدین را ازنظر فقهی بررسی کرده و باتوجه به ادله موجود به این نتیجه رسید که ابراز محبت به فرزندان در برخی موارد واجب است. در مرحله بعد تأثیر محبت بر کاهش انحرافات و رذائل اخلاقی در فرزندان را به روش قیاسی و استقرایی درمیان منابع دینی و روان شناختی بررسی می کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در تربیت نوجوان (به دلیل حساسیت این مقطع سنی) والدین با رعایت اصل محبت می توانند از انحرافات اجتماعی نوجوانان جلوگیری کنند؛ زیرا محبت با تأمین نیاز عاطفی، تقویت عزت نفس و ترغیب به همانندسازی، عامل بازدارنده مهمی در کاهش انحرافات اجتماعی است.
راهکارهای خانواده در افزایش عزت نفس کودکان ازمنظر اسلام
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
93 - 107
حوزههای تخصصی:
چکیده
در نگرش اسلامی انسان موجودی شریف است. ازاین رو عزت نفس یکی از مهمترین شاخصه های انسان سالم (مؤمن) ازمنظر دینی است؛ زیرا او را در رسیدن به کمال و رستگاری یاری می کند. ازاین رو حفظ و تقویت این ویژگی مهم بر هر فردی لازم و ضرورت است. پایه های عزت نفس از کودکی بنا نهاده می شود و نوع ارتباط والدین و چگونگی رفتار آنها تأثیر زیادی بر خودارزشمندی کودکان دارد. پژوهش حاضر با پارادایم تفسیرگرایی به تحلیل محتوای متون دینی می پردازد و بااستناد به آیات و روایات باروش قیاسی و استقرایی ابعاد رفتاری و روان شناختی مرتبط با عزت نفس و راهکارهای ارتقای آن در فرزندان را استنتاج می کند. آنچه از این مطالعه به دست آمده این است که والدین با راهکارهایی مانند محبت، تکریم، توجه به تفاوت های فردی و واگذاری مسئولیت به کودکان می توانند عزت نفس و اعتمادبه نفس را در آنها افزایش دهند.
تحلیل بزهکاری نوجوانان کانون اصلاح و تربیت تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۵
450-423
حوزههای تخصصی:
مقدمه: میزان قدرت و استحکام شخصیتی فرد، مانند عزت نفس بالا، سطح تحمل ناکامی بالا، نگرش مثبت به مراجع قدرت و میزان پرخاشگری فرد، از عوامل بازدارنده بزهکاری است. این پژوهش با عنوان «تحلیل بزهکاری نوجوانان کانون اصلاح و تربیت تهران» و با هدف بررسی متغیرهای فوق در گروه عادی و بزهکار انجام شد . روش: تعداد۱۰۰پسر و۳۰ دختر بزهکار مقیم در کانون اصلاح و تربیت تهران و۱۰۰ پسر دانش آموز و۳۰ دختر دانش آموز شاغل به تحصیل در خارج از کانون اصلاح و تربیت تهران به عنوان گروه عادی مورد پژوهش قرار گرفتند . طرح پژوهش به صورت علّی مقایسه ای از نوع پس رویدادی بوده و مدل نظری پژوهش براساس نظریه مهار است. آزمودنی ها به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش عبارت است از آزمون عزت نفس کوپر اسمت، پرسش نامه نگرش به پلیس، پرسش نامه نگرش به قانون، پرسش نامه پرخاشگری و آزمون تحمل ناکامی. با استفاده از برنامه آماری SPSS داده های پژوهش تحلیل شد . یافته ها: عزت نفس گروه عادی بیش تر از گروه بزهکار است. نگرش به پلیس و قانون در گروه عادی مثبت تر از گروه بزهکار است . پرخاشگری گروه بزهکار بیش تر از گروه عادی است. تحمل ناکامی گروه عادی بیش تر از گروه بزهکار است. دختران عادی با عزت نفس بالاتر، در برابر پلیس و قانون نگرش مثبت تری دارند. پسران عادی در مقایسه با سایر گروه ها به قانون نگرش مثبت تر و بیش ترین میزان تحمل ناکامی را دارند. بین شاخص عزت نفس و نگرش به پلیس در بین پسران عادی و بزهکار و دختران بزهکار رابطه معنی دار وجود دارد. ارتباط معناداری بین عزت نفس و نگرش به قانون در بین پسران عادی و بزهکار و دختران بزهکار وجود دارد. ارتباط منفی معناداری بین عزت نفس و پرخاشگری در بین پسران عادی و بزهکار و دختران بزهکار وجود دارد. ارتباط معناداری بین شاخص تحمل ناکامی و پرخاشگری در بین دختران گروه عادی و پسران بزهکار وجود دارد. شاخص عزت نفس و نگرش به قانون، به طور معنی داری بزهکاری را پیش بینی می کنند . نتایج: مسئولان آموزش و پرورش، والدین، رسانه های گروهی، متخصصان اصلاح و تربیت برای پیشگیری و درمان و بازپروری بزهکاری باید عزت نفس را ایجاد کنند و آن را افزایش دهند. همچنین نگرش مثبت را درباره مراجع قدرت و قانون در کودکان و نوجوانان ایجاد کنند .
فراتحلیل مطالعات خودکشی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۵
۳۰۰-۲۷۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، فراتحلیل مطالعات انجام شده در خصوص عوامل موثر بر خودکشی در غرب کشور می باشد. روش: با استفاده از روش فراتحلیل، مطالعاتی که به عوامل موثربر خودکشی پرداختند گردآوری شدند. برای گردآوری مطالعات از کلیدواژه های مرتبط استفاده شده و جستجو در سایت ها و پایان نامه های تحصیلات تکمیلی دانشگاهها صورت پذیرفت. در نهایت مطالعاتی که با معیارهای ورود به فراتحلیل همخوانی داشتند گزینش شده و اطلاعات مورد نظربرای آزمون فرضیات با پرسشنامه معکوسی که توسط نویسنده تهیه شده بود، استخراج گردید. از 15مطالعه گزینش شده آماره های مناسب برای محاسبه اندازه اثر و اطلاعات مورد نیاز دیگر ثبت شده و با نرم افزار CMA2 به محاسبه اندازه اثرها و تجزیه و تحلیل فرضیات اقدام گردید. یافته ها: در مجموع متغیرهای مستقل شناسایی شده برخودکشی موثر بودند. مقدار اندازه اثر تلفیق شده 0.660 بود و به لحاظ آماری نیزمعنادار می باشد. از آنجایی که این مقدار در دامنه ای بین 0.8 تا 0.5 قرار دارد، طبق دسته بندی کوهن متوسط ارزیابی می شود. همچنین، مقدار آماره Q (223.903) با درجه آزادی 36 معنادار بود که حاکی از ناهمگون بودن اندازه اثرها می باشد. لذا توصیه صاحبننظران فراتحلیل استفاده از نتایج مدل اثرتصادفی و بررسی دلایل این ناهمگونی می باشد. مقدار اندازه اثر مدل اثر تصادفی برابر با 0.408 و به لحاظ آماری نیز معنادار بود. در واقع پاسخ به سوال مذکور بر اساس یافته های تحقیق «مثبت» می باشد. بعبارت دیگر می توان با بیش از 95 درصد اطمینان آماری گفت که متغیرهای شناسایی شده بر خودکشی اثربخش هستندو میزان تاثیر آن نیز 0.508 می باشد که به لحاظ اندازه مقدار آن متوسط می باشد. بحث: فراتحلیل نشان داد متغیرهایی نظیر داشتن مبنای تئوریک،سطح تحصیلات،تاهل،عزت نفس،انسجام خانوادگی، ازدواج زودهنگام، اضطراب ، ،وضعیت اقتصادی خانواده، به لحاظ آماری تاثیر معناداری بر خودکشی داشته است. بخشی از یافته های پژوهش حاکی از آن است که درمحور مقولات اجتماعی،متغیر ازدواج زودهنگام بیشترین رابطه را با گرایش به خودکشی با اندازه اثر 3721/0 ، در محور های روانشناختی پژوهش عزت نفس بیشترین رابطه را با خودکشی با اندازه اثر 6921/0 دارد.
نقش واسطه ای عزت نفس و شفقت به خود در رابطه بین سبک اسناد و سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازگاری به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های سلامت روانشناختی است که تحت تاثیر عوامل متعدد قرار دارد. مطالعه حاضر، با هدف بررسی رابطه سبک اسناد و سازگاری با واسطه گری عزت نفس و شفقت به خود در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه انجام شد. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای327 دانش آموز (195 دختر و 132 پسر) مقطع دوم متوسطه کاشان در سال تحصیلی 1401-1400 انتخاب شدند. با استفاده از مقیاس سازگاری دانش آموزان دبیرستانی سینها و سینگ (1993)، پرسشنامه سبک اسناد پترسون و سلیگمن(1984) ، مقیاس شفقت به خود – فرم کوتاه (ریس و همکاران، 2011 ) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ(1969) اطلاعات جمع آوری گردید. نتایج نشان داد بین سبک اسناد و سازگاری رابطه معنادار وجود دارد و شفقت به خود و عزت نفس اثر واسطه ای بر رابطه سبک اسناد و سازگاری دارند. با توجه به یافته های این پژوهش، به منظور افزایش سازگاری دانش آموزان می توان از مداخله های آموزشی-مشاوره ای با محوریت ارتقای شفقت به خود و عزت نفس بهره برد تا از این طریق تاثیر سبک اسناد بر سازگاری را کنترل نمود.
بررسی نقش میانجی نشخوار فکری در رابطه بین عزت نفس و شفقت به خود با اضطراب در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
11 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی نشخوار فکری مشترک در رابطه بین عزت نفس و شفقت به خود با اضطراب در نوجوانان بود. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری در این پژوهش شامل دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین(2016) و با روش نمونه گیری در دسترس(شیوه آنلاین) 300 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل سیاهه اضطراب بِک و همکاران(1988)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1989)، مقیاس شفقت خود نِف(2003) و پرسشنامه نشخوار فکری مشترک داویسون و همکاران(2014) بود. آنالیز آماری داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که عزت نفس و شفقت به خود هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق نقش میانجی میانجی نشخوار فکری مشترک توانایی پیش بینی اضطراب نوجوانان را دارند. مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود 072/0=RMSEA و 05/0>P-value) و 56 درصد اضطراب به وسیله عزت نفس و شفقت خود با نقش میانجی نشخوار فکری مشترک تبیین می شود. بنابراین اضطراب نوجوانان متاثر از عزت نفس، شفقت به خود و نشخوار فکری مشترک است. از این یافته می توان برای طراحی مداخله و رویکرد جامع کاهش علائم اضطرابی در جامعه نوجوانان استفاده کرد.
تأثیر روش یادگیری معکوس بر عزت نفس دانش آموزان دوره ابتدایی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
35 - 48
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر در راستای بررسی تأثیر روش یادگیری معکوس بر عزت نفس دانش آموزان دوره ابتدایی باروش شبه آزمایشی( پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه کنترل) صورت گرفت. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی منطقه پادناسمیرم بود، نمونه شامل 30 دانش آموز که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش و کنترل هر گروه 15 نفرتقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت بودکه در پنج مؤلفه(اجتماعی، آموزشگاهی(تحصیلی- شغلی)، خانوادگی، عمومی و کلی) طراحی شده است و نتایج پژوهش آقاداداشی(۱۳۸۴) نشان دهنده اعتبار و روایی قابل قبول برای سیاهه عزت نفس کوپر اسمیت است. برای تدریس معکوس، بسته آموزشی را پژوهشگران ب ا همک اری دو تن از متخصصان رشته برنامه ریزی درسی و معلم کلاس طراحی کردند و پس از هماهنگی و احراز روایی صوری و محتوایی برای مداخل ه در هفت جلسه40 دقیقه ای اجرا شد. یافته های حاصل از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که یادگیری معکوس توانسته است اثر معنی داری بر متغیر عزت نفس بگذارد همچنین یادگیری به روش معکوس می تواند موجب افزایش عزت نفس در دانش آموزان گردد
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر عزت نفس دانش آموزان دختر کلاس ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر عزت نفس دانش آموزان دختر کلاس ششم ابتدایی شهرستان خرم آباد است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش حاضر کل دانش آموزان دختر کلاس ششم شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 99/98 هستند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 30 دانش آموز انتخاب گردید و به قیدقرعه در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه آزمون عزت نفس (کوپر اسمیت) در گروه آزمایش و گواه قبل و بعد از مداخله است. افراد گروه آزمایش در 10 جلسه 50 دقیقه ای جهت آموزش تفکر انتقادی شرکت نمودند سپس از هر دو گروه (آزمایش و کنترل) پس آزمون گرفته شد. داده های گردآوری شده با آمار استنباطی، تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته و نتایج نشانگر کارایی و اثربخشی روش بوده و تمام فرضیه های پژوهش تأیید گردید؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش تفکر انتقادی اعتمادبه نفس دانش آموزان را افزایش می دهد. همچنین پیشنهاد می شود در مدارس ساعاتی را به آموزش تفکر انتقادی اختصاص داد.
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر عزت نفس و حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال شنوایی و گفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
481 - 494
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تعیین اثریخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر عزت نفس و حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال شنوایی- گفتاری بوده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات نیمه تجربی است. جامعه آماری پژوهش کلیه ی افراد (دختر و پسر) واجد اختلال شنوایی - گفتاری 8 تا 12 ساله، در سال 1402-1401 مرکز توانبخشی تبسم شهرستان فلاورجان تشکیل داده اند. نمونه گیری شامل 30 نفر از دختران و پسران دارای اختلال شنوایی و گفتاری که به صورت در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همگنی واریانس ها و تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمره حافظه فعال(فراخنای ارقام معکوس) و عزت نفس پس از بازی درمانی در گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری داشته است (05/0>P). نمره عزت نفس و حافظه فعال (فراخنای ارقام معکوس) در گروه آزمایش بالاتر از گروه کنترل بوده است (05/0>P). میانگین نمره حافظه فعال (فراخنای ارقام رو به جلو) پس از بازی درمانی در گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنا داری نداشته است (05/0>P). نتیجه گیری: می توانن نتیجه گرفت بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر عزت نفس و حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال شنوایی و گفتاری موثر بوده و بازی درمانی شناختی رفتاری قابلیت اجرا در مراکز توانبخشی و کیلینیک ها و مدارس را دارد.
بررسی و مقایسه سلامت روان و عزت نفس در میان افراد نمازخوان و غیر نمازخوان
هدف از انجام این تحقیق بررسی و مقایسه سلامت روان و عزت نفس در میان افراد نمازخوان و غیر نمازخوان بوده است. پژوهش حاضر از حیث هدف، پژوهشی بنیادی و از منظر گردآوری داده ها، پژوهشی علی-مقایسه ای بوده است. جامعه آماری این تحقیق تمام دانشجویان و کادر شاغل در مرکز تحقیقات سلولهای بنیادی محمد رسوال الله دانشگاه علوم پزشکی فارس بوده است. نمونه مورد نظر شامل 100 نفر از افراد نمازخوان و 100 نفر از افراد غیر نمازخوان بوده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسشنامه سلامت روان GHQ-28 بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، از نرم افزار spss نگارش 25 استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، نتایج نشان داد که بین سلامت روان در میان افراد نمازخوان و غیر نمازخوان تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین عزت نفس در میان افراد نمازخوان و غیر نمازخوان تفاوت وجود دارد.
بررسی رابطه ی شفقت درمانی، عزت نفس در زندگی زوجین شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
خانواده، رکن اساسی هر جامعه و نقطه آغازین زندگی اجتماعی انسان ها و نخستین کانون تمدن و آرامش بشری است. با توجه به اهمیت خانواده در جوامع بشری و نقش بی بدیل این نهاد مقدس در انتقال فرهنگ و عقاید به نسل ها و همچنین تاثیر شگرف سلامتی خانواده بر صحت روحی و روانی جامعه، ارائه الگویِ مطلوبِ خانواده متعادل، می تواند گام بزرگی در جهت رشد و تکامل جامعه باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه ی شفقت درمانی، عزت نفس در زندگی زوجین شهر اصفهان بود، این تحقیق بصورت مطالعه ی کتابخانه ای، روش تحلیلی/ توصیفی صورت گرفت. در این مقاله محتوای مرتبط با موضوع خانواده در مقالات و کتابهای مرتبط به روش تحلیل محتوای کیفی و با رویکرد استقرایی، بررسی شد. نتایج حاصل از بررسی مقالات و متون علمی حاکی از این بود که شفقت و عزت نفس همراستایی دارند. در نتیجه می توان بیان داشت که زوجینی که از شفقت بیشتری بهرمندند در واقع دارای عزت نفس بیشتری در زندگی و شغل خود هستند.