مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
عزت نفس
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی پنج عاملی با آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس دانش آموزان دختر دوره ابتدایی است. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح دو گروهی (گروه آزمایش و مقایسه) با پیش آزمون و پس آزمون است. در این پژوهش ۲۸ دانش آموز دختر ۹ تا ۱۱ سال به صورت در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی (هر گروه ۱۴ نفر) قرار داده شدند. هر دو گروه به پرسشنامه ی عزت نفس پاسخ دادند. سپس یک گروه به مدت ۱۰ جلسه ۶۰ دقیقه ای، آموزش مهارت های مثبت اندیشی پنج عاملی و گروه دیگر به مدت ۱۰ جلسه ۶۰ دقیقه ای، آموزش مهارت های زندگی دریافت کرد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در سطح توصیفی از جدول فراوانی و درصد فراوانی و در سطح استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین دو گروه اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی پنج عاملی و مهارت های زندگی در متغیرعزت نفس در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود ندارد. لذا آموزش مهارت های مثبت اندیشی پنج عاملی به همان اندازه مهارت های زندگی در افزایش عزت نفس مؤثر است.
بررسی مقایسه ای عزت نفس و اضطراب اجتماعی در دانشجویان سال اول تا چهارم پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برخورداری از سطوح مطلوب سلامت روان دانشجویان را قادر می سازد بنحو مؤثری با چالش های متعدد دوره تحصیل در دانشگاه مقابله کنند. هدف این مطالعه تعیین و مقایسه عزت نفس و اضطراب اجتماعی دانشجویان سال اول تا چهارم پرستاری دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران بود. روش ها: در این مطالعه مقطعی-تحلیلی 400 دانشجو که از دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران با روش نمونه گیری طبقه ای با تخصیص متناسب انتخاب شدند، فرم اطلاعات فردی و دو پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و اضطراب اجتماعی لیبوویتز را تکمیل کردند. اطلاعات طی یک ترم تحصیلی از نمونه های مورد پژوهش جمع آوری گردید. نتایج: نتایج مطالعه نشان داد نمره عزت نفس کلی، فردی، اجتماعی و عزت نفس خانوادگی دانشجویان سال اول تا چهارم پرستاری تفاوت آماری معناداری ندارد. تفاوت آماری معناداری در نمره اضطراب اجتماعی کلی دانشجویان سال اول تا چهارم بدست نیامد. نمره بعد اجتناب از تعاملات اجتماعی در دانشجویان سال چهارم بطور معنی داری پایین تر از دانشجویان سال اول بود ( p<0.05 ). نتیجه گیری: سلامت روانی دانشجویان پرستاری از موضوعات مهم است که به توجه مسئولین سیستم های آموزشی نیاز دارد. با اقداماتی نظیر انجام غربالگری ها و شناسایی دانشجویان در معرض خطر و فراهم ساختن استراتژیهای مؤثر در قالب ارائه سرویس های مشاوره به آنها و برگزاری کارگاهها با هدف ارتقاء آگاهی دانشجویان در زمینه های سلامت روان می توان گام مؤثری در جهت ارتقاء و حفظ سلامت روانی این قشر مهم اجتماعی برداشت.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس چندبُعدی نفرت از خود (MSDS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفدمه: نفرت از خود به عنوان یک طرحواره هیجانی خودآگاه منفی با آسیب شناسی روانی همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه ی فارسی مقیاس چند بُعدی نفرت از خود انجام شد. روش: جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 99-98 تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 324 دانشجو (201 زن، 123 مرد) به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب و به مقیاس های چند بُعدی نفرت از خود، سطوح خودانتقادی، عزت نفس روزنبرگ و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزارهای Spss و Amos تحلیل شد. یافته ها: ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣلی اﮐﺘﺸﺎﻓﯽ مقیاس نفرت از خود، 4 ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﻣﻘﺎدﯾﺮ وﯾﮋه ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﯾﮏ را آﺷﮑﺎر ﮐﺮد که 35/50 درصد از واریانس را تبیین کردند. شاخص های تحلیل عاملی تأییدی نیز دلالت بر برازش مطلوب مدل 4 عاملی این مقیاس داشت. پایایی کُل مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن به ترتیب 91/0 و 87/0 بدست آمد. روایی همگرا و واگرا نیز از طریق محاسبه ی همبستگی مقیاس به ترتیب با پرسشنامه های سطوح خود انتقادی و عزت نفس روزنبرگ تأیید شد (01/0>p). همچنین، این مقیاس همبستگی مثبت و معناداری با روان رنجورخویی و همبستگی منفی و معناداری با گشودگی به تجربه داشت (05/0>p). نتیجه گیری: مقیاس چند بُعدی نفرت از خود از روایی و پایایی نسبتاً خوبی جهت استفاده در نمونه های ایرانی برخوردار است و می تواند ابزاری مناسب جهت استفاده در پژوهش های این حوزه باشد.
تأثیر آموزش تحلیل رفتار متقابل بر نگرش صمیمانه، عزت نفس و افسردگی زنان معلول جسمی-حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
25 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه : ناتوانی نه تنها در جسم، بلکه بیشتر در نگرش معلولین وجود دارد. نگرش های منفی و موانع اجتماعی سبب کاهش عزت نفس و افزایش افسردگی آنان می شود. هدف پژوهش بررسی اثر آموزش تحلیل رفتار متقابل بر نگرش صمیمانه، عزت نفس و افسردگی زنان معلول جسمی- حرکتی کاشان در سال 1398 بود. روش : پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری 48 زن معلول زیر نظر بهزیستی بود که 40 نفر به شیوه تصادفی انتخاب و در دو گروه مساوی قرار گرفتند. ابزار پژوهش، مقیاس های نگرش صمیمانه تریدول، عزت نفس آیزنک و افسردگی بک بود. پس از انجام پیش آزمون از گروه ها، آموزش تحلیل رفتار متقابل طی 8 جلسه، برای گروه آزمایش برگزار شد. سپس از دو گروه پس آزمون و یک ماه بعد آزمون پی گیری، گرفته شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. یافته ها : آموزش گروهی سبب افزایش عزت نفس، نگرش صمیمانه، صمیمیت ذهنی، صمیمیت عاطفی و کاهش افسردگی معلولین گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، شد (01/0≥ P). میانگین نمرات این متغیرها در گروه آزمایش، در پس آزمون و پی گیری، در یک سطح آماری بودند که نشان دهنده پایداری اثرات آموزش بود. نتیجه گیری : آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل از طریق شناخت ارزش های وجودی و بهبود ارتباط بین فردی در بهبود نگرش و عزت نفس و کاهش افسردگی معلولین مؤثر می باشد.
ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس کوتاه اضطراب دفاع از پایان نامه تحصیلی(ATS-BF) در دانشجویان ایرانی: تحلیل عاملی اکتشافی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس کوتاه اضطراب دفاع از پایان نامه ( ATS-SF ) در دانشجویان ایرانی بود. این مطالعه از نوع توصیفی و تحلیل عاملی اکتشافی است. 400 دانشجوی ایرانی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس (آنلاین) انتخاب شدند و مقیاس کوتاه اضطراب پایان نامه ( ATS-SF ) محقق ساخته ( 1399 )، مقیاس استقامت تحصیلی ( AGS ) کلارک و مالکی ( 2019 ) و مقیاس عزت نفس ( RSEs ) روزنبرگ ( 1989 ) را تکمیل کردند. همچنین تحلیل داده ها با استفاده از روش همسانی درونی، روایی همگرا، افتراقی و ساختار عاملی اکتشافی انجام شد. نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی دو عامل «علائم روانی اضطراب دفاع» و «علائم جسمانی اضطراب دفاع» را نشان داد که درمجموع 62 / 53 از واریانس مقیاس اضطراب دفاع را تبیین کردند. همچنین، نتایج نشان داد که دامنه ضرایب آلفا برای دو عامل مقیاس از 0/84 تا 0/87 و ضریب آلفای کل مقیاس 0/91 و ضریب همبستگی آن با استقامت تحصیلی ( 0/404- = r و 0/01 > P )، عزت نفس مثبت ( 0/443- = r و 0/01> P ) و عزت نفس منفی ( 0/424 = r و 0/01> P ) به دست آمد که نشان دهنده روایی همگرا و افتراقی مقیاس اضطراب دفاع است. با توجه به روایی و پایایی مطلوب این مقیاس، می توان ازآن جهت سنجش اضطراب دفاع در بین جامعه دانشجویان تحصیلات تکمیلی کارشناس ارشد و دکترا استفاده کرد .
اثربخشی بازی درمانی خلاقیت محور بر عزت نفس، خلاقیت و کمرویی دانش آموزان کمروی مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
137 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی بازی درمانی خلاقیت محور بر عزت نفس، خلاقیت و کمرویی دانش آموزان کمروی مقطع ابتداییبود. طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی بوده و براساس طرح های پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استوار بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر مرند تشکیل داده بودند. در فرآیند انتخاب نمونه ی آماری، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. با توجه به مداخله ای بودن تحقیق حاضر، تعداد 30 دانش آموز به عنوان نمونه ی تحقیق انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. برای گردآوری داده های تحقیق، از پرسشنامه های کمرویی رافی، خلاقیت تورانس و عزت نفس کوپراسمیت استفاده شد. با استفاده از روش تجزیه و تحلیل آماری تحلیل کواریانس، نتایج نشان داد که بازی درمانی خلاقیت محور بر عزت نفس و خلاقیت دانش آموزان مقطع ابتدایی تأثیر معنی داری دارد. همچنین، براساس نتایج حاصله، بازی درمانی خلاقیت محور توانست میزان کمرویی دانش آموزان کمرو را با استفاده از بازی به طور معنی داری کاهش دهد (05/0>P). بر این اساس، بازی درمانی خلاقیت محور می تواند نقش مهمی در افزایش خلاقیت و عزت نفس و کاهش میزان کمرویی کودکان إیفا نموده و در مداخلات مربوط به کمرویی کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه ادراک خود و عزتنفس با تابآوری همسران جانبازان شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ادراک خود و عزت نفس با تاب آوری همسران جانبازان شهر تهران در سال 1399 انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی از نوع همبستگی می باشد که به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری شامل 700 نفر از همسران جانبازان مراجعه کننده به مرکز مشاوره روان شناسی شاهد و ایثار واقع در منطقه 5 شهرداری تهران در سال 1399 می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 300 نفر به دست آمده و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از سه پرسشنامه استاندارد عزت نفس کوپر اسمیت (1967)، پرسشنامه خودپنداره راجرز و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) به دست آمد. با توجه به انتشار ویروس کووید 19 این پرسشنامه ها در شبکه های مجازی (گروه مشاوره آنلاین مرکز مشاوره روان شناسی شاهد و ایثارگر، واتساپ و تلگرام) بارگزاری و نسبت به جمع آوری داده ها اقدام شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار استنباطی (همبستگی و رگرسیون چندمتغیره) با استفاده از نرم افزار SPSS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین ادراک خود و عزت نفس با تاب آوری همسران جانبازان شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که میان مولفه های ادراک خود و تاب آوری همسران جانبازان شهر تهران رابطه معنی دار وجود دارد همچنین بین مولفه های عزت نفس و تاب آوری همسران جانبازان شهر تهران رابطه معنی دار وجود دارد.
پیش بینی ویژگی های اخلاقی و شخصیتی مورد تأکید اسلام مبتنی بر رفاه ذهنی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و دلالت های تربیت اقتصادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
113 - 141
حوزههای تخصصی:
آموزه های اسلامی و تجارب بشری نشان می دهد این امکان وجود دارد که در زندگی هر انسانی، آسایش و رفاه مادی (رفاه عینی) حاصل شده، ولی به دلائلی احساس رضایتمندی از زندگی و شادکامی (رفاه ذهنی) حاصل نشود. پژوهش حاضر به دنبال تبیین این موضوع است که نهادینه کردن ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مورد تأکید اسلام در کنار تربیت اقتصادی، ظرفیت این را دارد که علاوه بر تأمین رفاه عینی منجر به افزایش رفاه ذهنی شود. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی−پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه و با روش نمونه گیری تصادفی از 451 دانشجو از جامعه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، روابط بین ویژگی های اخلاقی و شخصیتی صبر، خلاقیت، اعتماد به نفس، عزت نفس و ریسک پذیری با رفاه ذهنی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این مطالعه نشان می دهد ارتباط مستقیم معنی دار، میان متغیرهای مذکور با رفاه ذهنی وجود دارد؛ همچنین بر مبنای تحلیل رگرسیونی، اعتماد به نفس، صبر و عزت نفس به طور معناداری می توانند رفاه ذهنی دانشجویان را افزایش دهند. نظام تعلیم و تربیت هر جامعه ای به واسطه شناخت متغیرهای پیش بینی کننده معنادار در به وجود آمدن این حالت و با استفاده از ابزارهای خود، در جهت افزایش رضایتمندی از زندگی می تواند نقش خود را ایفا کند.
نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین حمایت اجتماعی با خستگی عاطفی و بهزیستی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین حمایت اجتماعی با خستگی عاطفی و بهزیستی روانشناختی بود. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد آباده (168نفر) تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 115 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده از روش تصادفی ساده صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس چهار پرسشنامه حمایت اجتماعی زیمت و همکاران (1988)، خستگی عاطفی شوفلی و همکاران (2002)، بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و عزت نفس روزنبرگ (1965) صورت گرفت که همسانی درونی آن ها به ترتیب 71/0، 98/0 ،94/0 و 99/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS و PLS صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد بین حمایت اجتماعی و عزت نفس رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و عزت نفس نیز با خستگی عاطفی و بهزیستی اجتماعی رابطه معنی داری دارد. هم چنین نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین حمایت اجتماعی با خستگی عاطفی و بهزیستی روانشناختی تایید شد.
اثربخشی آموزش مفاهیم رویکرد وحدت مدار بر کاهش علائم افسردگی و افزایش بهزیستی معنوی مادران داغدیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
259 - 280
حوزههای تخصصی:
مرگ فرزند یکی از دردناک ترین بحران هایی است که والدین تجربه می کنند. آن ها در پی این فقدان، با آسیب های متعددی روبه رو می شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم رویکرد وحدت مدار بر کاهش علائم افسردگی و افزایش بهزیستی معنوی مادران داغدیده بود. در این پژوهش از طرح مطالعه تجربی تک موردی از نوع چند خط پایه ای بهره گرفته شد. جمعیت آماری این پژوهش شامل کلیه مادرانی است بود که فرزند خود را در طی 6 الی 12ماه گذشته در بیمارستان محک از دست داده بودند. از این بین سه مادر به شیوه نموه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و هریک در 6 جلسه 90 دقیقه ای انفرادی و هفته ای یک بار در جلسات مداخله آموزش محور رویکرد وحدت مدار شرکت کردند. متغیر ها ی مورد اندازه گیری ، توسط مقیاس افسردگی بک ویرایش دوم(BDI-II) و مقیاس بهزیستی پالوتزین و الیسون در سه خط پایه، طی مداخله و دو پیگیری مورد اندازه گیری قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل چشمی، اندازه اثر، شاخص کوهن و درصد بهبودی بهره گرفته شد. نتایج تحلیل روند نتایج سنجش ها و نیز محاسبه درصد کاهش و افزایش نتایج نسبت به خط پایه، حاکی از کاهش نمرات افسردگی و افزایش بهزیستی معنوی مادران بوده است. به نظر می رسد که مداخله انفرادی از نوع آموزش مفاهیم رویکرد وحدت مدار با توجه ویژه به نیاز های بنیادی وجودی و معنوی موجب کاهش علائم افسردگی و افزایش بهزیستی معنوی مادران داغدیده شود.
بالیدگی زیستی و فعالیت بدنی دختران نوجوان مازندران: نقش عوامل واسطه ای عوامل روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
334-313
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین ارتباط بالیدگی زیستی و فعالیت بدنی دختران نوجوان بر اساس نقش واسطه ای عوامل روان شناختی بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول مدارس دولتی استان مازندران در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 31522 نفر بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی، در نهایت 630 نفر بر اساس نسبت پنج نفر به ازای هر گویه با احتمال ریزش نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل تخمین درصد قامت بزرگسالی خمیس–روشه (1994)، گام شمار شیائومی می بند (2014)، قدسنج سکا 213 (2015)، ترازوی سکا 813 (2015)، پرسشنامه خودتوصیفی بدنی مارش (2010)، سیاهه نگرانی از تصویر بدن لیتلتون، آکسم و پوری (2005)، مقیاس عزت نفس رزنبرگ (1965)، و سیاهه نگرش به فعالیت بدنی سایمول و اسمول (1974) بود. پس از حذف 57 نفر، داده ها با استفاده از روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: داده ها رابطه معکوسی را بین بالیدگی زیستی و فعالیت بدنی نشان داد (289/0- =β، 001/0=P). نتایج الگویابی معادله های ساختاری حاکی از برازش خوب الگو (46/0 = معیار نکویی برازش) و معناداری ضریب مسیر غیرمستقیم بالیدگی زیستی و فعالیت بدنی با میانجی گری نگرش به فعالیت بدنی (150/0- =β، 012/0=P)، عزت نفس (091/0- =β، 015/0=P)، خودپنداره بدنی (062/0- =β، 016/0=P) و رضایت از تصویر بدن (009/0- =β، 019/0=P) بود. نتیجه گیری: برای ارتقاء رفتارهای مرتبط با سلامتی لازم است که برنامه هایی طراحی شود تا دختران بلوغ را امری طبیعی و جذاب در گذار به دوره بزرگسالی قلمداد کنند و تفاوت های فردی و تنوع در ظاهر را بپذیرند.
بررسی میزان اثربخشی روش تدریس فعال بر خلاقیت و عزت نفس دانش آموزان درس هنر
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان اثربخشی روش تدریس فعال بر خلاقیت و عزت نفس دانش آموزان دختر انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش تحقیق از نوع طرح شبه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه هدف، دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی مدارس شهر کرج است که از بین آنان تعداد 40 نفر با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (20) و آزمایش (20) قرار گرفتند. در ادامه برای گردآوری داده های موردنیاز از آزمون خلاقیت تورنس و مقیاس سنجش کوپر اسمیت استفاده شد، برای تعیین روایی آن ها از روایی محتوایی و برای به دست آوردن پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شد، مقدار آن در پرسشنامه های مذکور به ترتیب 90/0 و 85/0 محاسبه گردید. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد استفاده از روش تدریس فعال هنر، بر افزایش خلاقیت دانش آموزان در ابعاد قابلیت انعطاف پذیری، ابتکار، بسط و سیالی مؤثر بوده است. همچنین استفاده از روش تدریس فعال هنر باعث رشد عزت نفس فردی، خانوادگی، تحصیلی و اجتماعی فراگیران می شود. بنابراین هنر قادر است شرایطی فراهم کند تا دانش آموزان به بیان افکار و اندیشه های نوآورانه خود به دور از هرگونه دغدغه ای بپردازند تا در آینده با کمک آن بتوانند بهتر فکر کنند و با حس ارزشمند بودن در جامعه خلاقانه به برخورد با مسائل فردی و اجتماعی بپردازند.
تحلیل و بررسی جایگاه اعتماد به نفس در روان شناسی
اعتماد به نفس از مفاهیم برجسته در روان شناسی و از مفاهیم نوظهور در اخلاق اسلامی است. اعتماد به نفس عبارت است از احساس درونی که انسان را به هدفش می رساند و هیچ مانعی برای رسیدن به مقصود سد نخواهد شد. به عبارت دیگر آن، باور به توانائی های خود است به شرطی که از هیچ کوششی فروگذار نکند و از سختی راه ناامید نشود. این اصطلاحی است که به تازگی رایج شده است. عمدتاً پژوهش های به عمل آمده در موضوع اعتماد به نفس در حوزه روان شناسی است. زیرا همان گونه که می دانیم این واژه در قرن 17 میلادی متولد و پس از آن با بررسی روان شناختی به فرایند تکاملی خود دست یافت. اما آنچه مد نظر است آن است که دیگر حوزه های علمی همچون اخلاق از بررسی این مفهوم غفلت نورزیده، به دنبال تبیین این مفهوم و عملیاتی شدن آن به واسطه مفاهیم وآموزه های دینی بوده است. نهایتاً باید اذعان داشت در این مقاله علمی قصد داریم به تحلیل و بررسی جایگاه اعتماد به نفس در روان شناسی بپردازیم و در این راستا ابعاد مهم و پژوهشی موضوع را مورد مداقه قرار دهیم.
اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه ی گروهی بر عزت نفس، بی همتایی و تصویر بدنی متقاضیان جراحی زیبایی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه ی گروهی بر عزت نفس، بی همتایی و تصویر بدنی متقاضیان جراحی زیبایی بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری این پژوهش را 150 متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به مرکز جراحی زیبایی اسپادانا در شهر اصفهان در سال 1395 تشکیل دادند که پس از غربالگری 30 نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه و به مدت 90 دقیقه تحت درمان قرار گرفتند، در مرحله پیش آزمون و پس آزمون و دوره پیگیری هر دو گروه پرسشنامه های عزت نفس (آیزنک، 1976)، تصویر بدنی (کش و همکاران، 1997) و بی همتایی (شمشیک و یالینشتین، 2010) را تکمیل کردند، داده های جمع آوری شده با استفاده از واریانس اندازه های مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که واقعیت درمانی به شیوه ی گروهی بر عزت نفس (10/20= F ، 001/0= P ) بی همتایی (78/69= F ، 001/0= P ) و تصویر بدنی (80/35= F ، 001/0= P ) متقاضیان جراحی زیبایی تأثیر دارد و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان بیان کرد که واقعیت درمانی موجب افزایش بی همتایی و همچنین بهبود تصویر بدنی در افراد تحت درمان شده و استفاده از این روش درمانی برای متقاضیان جراحی زیبایی در جامعه ایرانی پیشنهاد می شود .
تبیین مدل سرزندگی تحصیلی بر اساس خودناتوان سازی با میانجی گری عشق به یادگیری، عزّت نفس و مهارت های خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
71 - 95
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل سرزندگی تحصیلی بر اساس خودناتوان سازی با میانجی گری عشق به یادگیری، عزّت نفس و مهارت های خودتنظیمی انجام شده است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های شهر پلدختر( حدوداً 3990) بوده است که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 350 نفر (175 دختر و 175 پسر) به روش تصادفی مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های خودناتوان سازی، سرزندگی تحصیلی، عزّت نفس، عشق به یادگیری و خودتنظیمی را تکمیل کردند. یافته ها نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با برازش مناسبی مورد تأیید قرار گرفت. بر این اساس، بین خودناتوان سازی و سرزندگی تحصیلی رابطه منفی معناداری وجود دارد. علاوه بر این، دو متغیر عشق به یادگیری و عزّت نفس در رابطه میان متغیرهای خودناتوان سازی و سرزندگی تحصیلی به طور معناداری نقش میانجی گر دارند. با این وجود، متغیر مهارت های خودتنظیمی به عنوان یک عامل میانجی گر در رابطه میان متغیرهای متغیرهای خودناتوان سازی و سرزندگی تحصیلی شناخته نشد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که در وهله نخست، خودناتوان سازی عاملی است که می تواند اثرات زیان باری بر سرزندگی دانش آموزان در محیط مدرسه داشته باشد. به همین سبب، باید با بهره گیری از اثرات مثبت عواملی مانند افزایش عشق به یادگیری و عزّت نفس، آثار منفی این رابطه را به طور چشم گیری کاهش داد.
ارائه یک الگوی علی جهت تبیین اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۱
113 - 140
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارائه یک الگوی علی جهت تبیین اختلال شخصیت مرزی انجام گرفته است.برای اینکار 160بیمار (58 مرد و 102 زن) مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر شیراز به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نمودند. این پرسشنامه ها شامل پرسشنامه تشخیص اختلال شخصیت مرزی لیشنرنیگ، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، پرسشنامه شرم از دیگران گاس و همکاران، پرسشنامه خودشیفتگی مرضی پینکاس و پرسشنامه روابط موضوعی بل و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ بودند.تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل عامل تاییدی در نرم افزار (AMOS) انجام شد. ارزیابی مدل فرضی پژوهش نشان داد که این مدل شاخص برازش مناسبی دارد. یافته ها نشان داد که روابط موضوعی از طریق متغیر های میانجی پرخاشگری، عزت نفس، خودشیفتگی مرضی، عزت نفس و شرم از دیگران بر تشخیص اختلال شخصیت مرزی در سطح اطمینان 99 درصد تاثیر معناداری دارد.با توجه به مثبت و معنا در بودن روابط می توان نتیجه گرفت که این مولفه ها پیش بینی کننده اختلال شخصیت مرزی می باشند و بر این اساس می توانند چارچوب مناسبی برای سبب شناسی و تشخیص این اختلال ارائه دهند.
نگرش نسبت به تقلب تحصیلی و ارتباط آن با انگیزه پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : تقلب به عنوان یکی از عوامل مهم تهدید کننده یادگیری در میان دانشجویان شایع است بنابراین شناسایی عوامل تاثیرگذار بر نگرش نسبت به تقلب تحصیلی ضروری می باشد. این مطالعه با هدف بررسی نگرش نسبت به تقلب تحصیلی و ارتباط آن با انگیزه پیشرفت تحصیلی و عزت نفس در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در سال 1396 انجام شد. روش ها: در این پژوهش توصیفی همبستگی 332 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان بر اساس مطالعه مقدماتی و به روش تصادفی در مطالعه شرکت داشتند. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش از پرسشنامه های خصوصیات دموگرافیک، تقلب تحصیلی، انگیزه پیشرفت هرمنس و عزت نفس روزنبرگ استفاده شد. اطلاعات پس از جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 و ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، تی مستقل و ANOVA آنالیز شدند. سطح معناداری 05/0 درنظر گرفته شد. یافته ها : نتایج نشان داد که بین میانگین نمره نگرش نسبت به تقلب و انگیزه پیشرفت تحصیلی ارتباط معکوس و معناداری وجود داشت، به عبارتی با افزایش نمره نگرش نسبت به تقلب نمره انگیزه پیشرفت تحصیلی کاهش می یافت و بالعکس( ۰.۲ 2- = , r ۰.۰۰0= P ). بین نمره نگرش نسبت به تقلب و عزت نفس ارتباط معکوس و معناداری وجود داشت به طوری که با افزایش نمره نگرش نسبت به تقلب، عزت نفس نیز کاهش می یافت( ۰.۱3 - = , r ۰.۰15= P ). نتیجه گیری : در آسیب شناسی تقلب تحصیلی، بهتر است به عواملی چون عزت نفس و انگیزه پیشرفت تحصیلی در ابتدای ورود به دانشگاه توجه شود تا درجات کمتری از آسیب تحصیلی مشاهده گردد .
تأثیر باورهای دینی بر افزایش میزان تاب آوری و عزت نفس همسران افراد معتاد به مواد مخدر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر باورهای دینی بر تاب آوری و عزت نفس همسران افراد معتاد به مواد مخدر است. روش مطالعه نیمه تجربی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، همسران افراد معتاد به مواد مخدر در شهر قم، که به صورت نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 40 نفر انتخاب شدند و در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گرآوری داده ها از پرسش نامه تاب آوری فرایبرگ و عزت نفس کوپر اسمیت استفاده شد. گروه آزمایش در 10 جلسه تحت آموزش باورهای مذهبی قرار گرفتند. سپس پس آزمون اجرا گردید. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها حاکی از این است که باورهای دینی موجب اختلاف بارز در میانگین نمرات گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون می گردد و در افزایش تاب آوری و عزت نفس شرکت کنندگان مؤثر بوده است. نتیجه اینکه آموزش باورهای دینی روش مناسبی برای افزایش میزان تاب آوری و عزت نفس همسران افراد معتاد به مواد مخدر است.
مقایسه مهارت حل مسئله و سطح عزت نفس کودکان در پیش دبستانی های کودک محور و معلم محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش مقایسه مهارت حل مسئله و سطح عزتنفس کودکان در پیشدبستانیهای کودکمحور و معلممحور بود. این مطالعه از نوع علیمقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان در حال تحصیل در پیشدبستانیهای منطقه 15 شهر تهران بودند. 50 کودک (25 نفر با آموزش کودکمحور و 25 نفر با آموزش معلممحور) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مقیاس مصاحبهی بالینی راهحلهای مختلف (شور و اسپیواک، 1988) و پرسشنامه عزتنفس کودکان (عزیزیمقدم، 1386) جمعآوری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج این بررسی نشان داد مهارت حل مسئله و زیرمؤلفههای آن (راهحلهای مرتبط، طبقات مرتبط و پاسخهای غیرمرتبط) و سطح عزتنفس و زیرمؤلفههای آن (عزتنفس اجتماعی و عزتنفس تحصیلی) کودکان در پیش دبستانیهای کودکمحور به طور معناداری بالاتر از پیشدبستانیهای معلممحور است (05/0 P< ). با توجه به تأثیر نوع آموزش مربی بر مهارت حل مسئله و سطح عزتنفس کودکان، اجرای آموزشهای مبتنی سبک کودکمحور میتواند جهت تعدیل ویژگیهای روانشناختی کودکان استفاده شود .
پیش بینی شرم درونی شده نوجوانان بر اساس اضطراب اجتماعی، رابطه با والدین، عزت نفس و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
103-112
حوزههای تخصصی:
شرم درونی شده هیجان منفی بسیار رنج آوری است که با احساس خواری، حقارت و بی ارزشی همراه است. این پژوهش با هدف پیش بینی شرم درونی شده نوجوانان بر اساس اضطراب اجتماعی، ارتباط با والدین، عزت نفس و خودکارآمدی انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر 15 تا 19سال شهر دهاقان که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بودند و نمونه آماری شامل 270 نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس شرم درونی شده کوک (1993)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1979)، مقیاس خودکارآمدی شرر و مادوکس (1982)، پرسشنامه روابط والد فرزندی فاین (1983) و سیاهه اضطراب اجتماعی کانر(2000) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین اضطراب اجتماعی با شرم درونی شده در سطح 01/0 رابطه مثبت و معنادار و بین عزت نفس، رابطه با والدین و خودکارآمدی با شرم درونی شده رابطه منفی و معنادار وجود دارد(01/0> P ). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین در مجموع 33 درصد از تغییرات شرم درونی شده را تبیین می کنند. نتایج این پژوهش به شناسایی عوامل موثر بر شرم درونی شده کمک کرده و لزوم توجه بیشتر والدین و مسئولان را به این عوامل جهت کاهش رنج نوجوانان نشان می دهد.