مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
معلم محور
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر جو تبحرگرا و معلم محور بر سطح فعالیت بدنی دانش آموزان دختر زیر 8 سال شهرکرد بود. راهبرد این تحقیق نیمه تجربی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد که با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. تعداد 60 دانش آموز دختر به روش نمونه گیری در دسترس از مدارس ابتدایی شهرستان شهرکرد انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه جوانگیزشی تبحرگرا، رویکرد معلم محور و گروه کنترل قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون میزان فعالیت بدنی کودکان با استفاده از گام شمار ثبت شد. برنامه مداخله در طی 12 جلسه صورت گرفت. بعد از اتمام دوره مداخله، پس آزمون گرفته شد. از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس مرکب جهت مقایسه اثرات درون گروهی و بین گروهی استفاده شد. نتایج نشان داد که در مرحله پیش آزمون بین گروه ها تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه تجدید نظر شده رویکرد معلم به تدریس تریگول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
76 - 53
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از اجرای پژوهش بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه تجدید نظر شده تریگول 22 سئوالی است. روش تحقیق پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری شامل معلمان پارسیان، عسلویه و شیبکوه از توابع استانهای هرمزگان و بوشهرمی باشد. گروه نمونه به تعداد 501 نفر معلم شامل 298 نفر معلم مرد و 203 نفر معلم زن به روش نمونه گیری تصادفی - طبقه ای انتخاب شدند. تحلیل عامل اکتشافی پرسشنامه به روش عامل یابی مؤلفه اصلی و چرخش به شیوه واریماکس انجام شد و دو عامل بنام رویکرد معلم محور–انتقال اطلاعات و رویکرد دانش آموز محور- تغییرات ادارکی از پرسشنامه استخراج شد و بر روی هر عامل 11 سئوال قرار گرفت. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که مدل نظری دو عاملی رویکرد معلم به تدریس با داده های پژوهش برازش قابل قبولی دارد. پایایی دو عامل رویکرد معلم به تدریس شامل عامل محور- انتقال اطلاعات و عامل رویکرد دانش آموز محور- تغییرات اداراکی با استفاده از روش آلفا کرونباخ به ترتیب به مقدار858 /0 و 862 /0 بدست آمد که قابل قبول بود. نتایج کلی نشان داد که این ابزار قابلیت استفاده در پژوهشهای آموزشی و روانشناختی در جامعه معلمان دبیرستان ایران دارد. تعمیم نتایج پژوهش به معلمان مقطع ابتدایی و اساتید دانشگاه با احتیاط صورت گیرد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آموزش و بهسازی معلمان مقطع متوسطه دوم شهر بجنورد با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آموزش و بهسازی دبیران مقطع متوسطه دوم شهر بجنورد انجام گرفت. روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش دبیران مقطع متوسطه دوم به تعداد 800 نفر می باشند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شده است و نمونه آماری به تعداد 259 معلم است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است که پایایی آن با استفاده از نرخ ناسازگاری 03/.= IR که کمتر از 1/0 بود تأیید شد. برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزارهای اکسپرت چویس و اکسل استفاده شده است. از میان معیارهای متفاوت و گوناگون، 4 معیار اصلی و 16 معیار فرعی، شناسایی شدند. با توجه به پاسخ کارشناسان و نتایج تحلیل سلسله مراتبی، بهسازی حرفه ای با درجه وزنی 488/0 در اولویت اول، بهسازی سازمانی با درجه وزنی 229/0 در اولویت دوم، بهسازی آموزشی با درجه وزنی 171/0 در اولویت سوم، بهسازی فردی با درجه وزنی 148/0 در اولویت چهارم اولویت بندی عوامل مؤثر بر آموزش و بهسازی دبیران قرار گرفتند.
مقایسه مهارت حل مسئله و سطح عزت نفس کودکان در پیش دبستانی های کودک محور و معلم محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش مقایسه مهارت حل مسئله و سطح عزتنفس کودکان در پیشدبستانیهای کودکمحور و معلممحور بود. این مطالعه از نوع علیمقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان در حال تحصیل در پیشدبستانیهای منطقه 15 شهر تهران بودند. 50 کودک (25 نفر با آموزش کودکمحور و 25 نفر با آموزش معلممحور) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مقیاس مصاحبهی بالینی راهحلهای مختلف (شور و اسپیواک، 1988) و پرسشنامه عزتنفس کودکان (عزیزیمقدم، 1386) جمعآوری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج این بررسی نشان داد مهارت حل مسئله و زیرمؤلفههای آن (راهحلهای مرتبط، طبقات مرتبط و پاسخهای غیرمرتبط) و سطح عزتنفس و زیرمؤلفههای آن (عزتنفس اجتماعی و عزتنفس تحصیلی) کودکان در پیش دبستانیهای کودکمحور به طور معناداری بالاتر از پیشدبستانیهای معلممحور است (05/0 P< ). با توجه به تأثیر نوع آموزش مربی بر مهارت حل مسئله و سطح عزتنفس کودکان، اجرای آموزشهای مبتنی سبک کودکمحور میتواند جهت تعدیل ویژگیهای روانشناختی کودکان استفاده شود .
مقایسه اثر بازی های والد محور و معلم محور بر رشد حرکتی و انگیزش حرکتی کودکان 4 تا 6 ساله
حوزه های تخصصی:
هدف این ﭘﮋوﻫﺶ، مقایسه اثر بازی های والد محور و معلم محور بر رشد حرکتی و انگیزش حرکتی کودکان 4 تا 6 ساله ﺑﻮد. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش کودکان دختر و پسر 6-4 سال ناحیه یک شهر اراک بودند. از بین جامعه آماری مورد نظر به صورت در دسترس 30 کودک (4 تا 6 سال) به عنوان نمونه انتخاب و بعد از انجام مرحله پیش آزمون به صورت همگن سازی به دو گروه 15 نفری والد محور و معلم محور تقسیم شدند. سپس آزمودنی های هر گروه به مدت 4 هفته و هر هفته 3 جلسه 30 دقیقه ای و در کل به مدت 12 جلسه بازی های مربوط به گروه خود را انجام دادند. رشد حرکتی و انگیزش حرکتی کودکان به ترتیب با استفاده از آزمون رشد حرکتی اولریخ نسخه سوم و پرسشنامه انگیزش حرکتی کودکان سنجیده شد. برای بررسی اثرات درون گروهی از آزمون t زوجی و برای مقایسه اثر گروه ها از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج آزمون t زوجی نشان داد که رشد حرکتی و انگیزش حرکتی در هر دو گروه والد محور و معلم محور از پیش آزمون تا پس آزمون افزایش معناداری یافته است (05≥P). همچنین نتایج آزمون t مستقل برای مقایسه دو گروه نشان داد که رشد حرکتی و انگیزش حرکتی گروه والد محور به طور معناداری بهتر از گروه معلم محور بود (05≥P). بنابراین پیشنهاد می شود برای بهبود رشد حرکتی و همچنین بهبود انگیزش حرکتی کودکان به جای بازی های معلم محور، از بازی های والد محور استفاده شود.
مقایسه روش های سنتی و نوین تدریس در آموزش زیست شناسی بر دانش آموزان پایه یازدهم شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، مقایسه روش های سنتی و نوین تدریس در آموزش زیست شناسی دانش آموزان پایه یازدهم شهر شیراز بود. این مطالعه با روش پژوهش شبه آزمایشی روی دانش آموزان دختر پایه یازدهم در ناحیه سه و چهار شیراز انجام گرفت. از هر ناحیه یک دبیرستان دخترانه به صورت تصادفی انتخاب و از هر مدرسه یک کلاس به عنوان گروه آزمایشی و یک کلاس به عنوان گروه کنترل (دو گروه آزمایشی و دو گروه کنترل) درنظر گرفته شدند و مباحث یکسانی از درس زیست به آنها تدریس گردید و در پایان با آزمون های محقق ساخته مورد پس آزمون قرار گرفتند. استاندارد بودن آزمون ها توسط دبیران مدارس تایید شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج حاکی از آن بود که: 1) گروه های آزمایشی (دانش آموز محور) در هر دو ناحیه نمرات بالاتری را نسبت به گروه های کنترل (معلم محور) در آزمون ها کسب کردند 2) ابزارها و امکانات مورد استفاده در روش نوین بیشتر از سنتی بود 3) مدت زمان تدریس در گروه های آزمایشی بیشتر از گروه های کنترل بود 4) میزان سخنرانی معلم و سکوت فراگیران در روش سنتی و میزان پرسش و پاسخ، کار گروهی، جهت دهی به بحث، بررسی فیلم و مشارکت فراگیران در روش نوین بالاتر بوده و تفاوت معنی داری وجود دارد.