مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
اختلال یادگیری ویژه
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵۰
۱۷۶-۱۵۹
حوزه های تخصصی:
دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری ویژه، بر اثر خطاهای یادگیری همواره دچار علائم اضطراب می شوند و نسبت به دانش آموزان عادی، مشکلات هیجانی بیشتر و عزت نفس پایین تری از خود نشان می دهند. این امر اهمیت کشف مناسب ترین مداخلات روان شناختی در کاهش مشکلات هیجانی این دانش آموزان را برجسته می نماید. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخلات روان شناختی بر کاهش مشکلات هیجانی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه است. این پژوهش به روش فراتحلیل یا یکپارچه کردن نتایج پژوهشهای گوناگون، انجام گرفته است. به عنوان حجم نمونه 25 پژوهش از میان 35 پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بودند، انتخاب شد و فراتحلیل انجام گرفت. ابزار پژوهش نمون برگ فراتحلیل است. پژوهشهای مورد استفاده در این فراتحلیل، مبتنی بر 807 نمونه و 25 اندازه اثرند. نتایج فراتحلیل نشان داد که میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی بر کاهش مشکلات هیجانی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه 1/122= d است (0/001 ≥p). این اندازه اثر طبق جدول کوهن دارای اثر بالایی است. یافته ها نشان دادند که پژوهش قاضی عسگر و همکاران (1388) تحت عنوان "تأثیر آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر میزان اضطراب و عملکرد ریاضی دانش آموزان دختر با ناتوانی یادگیری ریاضی"، بالاترین اندازه اثر(1/81) و پژوهش بیگدلی و همکاران(1396) با عنوان "اثربخشی آموزش حل مسئله ریاضی با روش بازی بر انگیزش درونی حل مسئله در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی"، پایین ترین اندازه اثر(0/61) را دارد. نتایج حاکی از آن است که با توجه به اینکه مداخلات روان شناختی بر کاهش مشکلات هیجانی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه مؤثر بوده است، لذا پیشنهاد می شود از مداخلاتی که اندازه اثر بیشتری دارند، بهره گرفته شود.
بررسی اثربخشی نمایش درمانی بر کفایت اجتماعی و خودپنداره مثبت دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی نمایش درمانی بر کفایت اجتماعی و خودپنداره مثبت دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری ویژه انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشیی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در پایه هشتم با اختلال یادگیری ویژه شهر کرج در سال تحصیلی 1399 - 1400 بودند. برای تعیین حجم نمونه، ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین مدارس ابتدایی ناحیه 3 شهر کرج، یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و از بین دانش آموزان آن، 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند ) گروه آزمایشی 15 نفر/ گروه گواه 15 نفر (. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات یادگیری کلرادو ) 2011 (، پرسشنامه کفایت اجتماعی فلنر ) 1990 (، پرسشنامه خودپنداره کودکان پی یرز-هریس ) 1969 ( و مصاحبه بالینی ساختاریافته بر اساس DSM-5 بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری در SPSS-26 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که نمایش درمانی بر کفایت اجتماعی، خودپنداره مثبت و مؤلفه های آنها در دانش آموزان پسر مؤثر بود ) 001 / .)P> 0 نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، می توان گفت که نمایش درمانی روشی اثربخش در بهبود کفایت اجتماعی و خودپنداره مثبت دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه بود، درنتیجه این روش قابلیت کاربرد در مرا کز آموزشی و مدارس را دارد.
تبیین تجارب زیسته مربیان مراکز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری از چالش های تغییر آموزش حضوری به آموزش مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین تجارب زیسته مربیان مرا کز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری از چالش های تغییر آموزش حضوری به آموزش مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا بود. روش: این پژوهش جزء پژوهش های کیفی و از نوع پدیدارشناسی است که براساس الگوی هفت مرحله ای کلایزی انجام گرفت. شرکت کنندگان در این پژوهش مربیان شاغل در مرا کز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر تهران در سال تحصیلی 1401 - 1400 بودند. ابزار این پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. برای انتخاب آزمودنی ها از نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری استفاده شد و در پایان، 15 مربی در گروه مشارکت کنندگان قرارگرفتند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت گرفت. پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، دو مضمون فرا گیر 1( چالش های غیرسازنده مشتمل بر مضامین سازمان دهنده شامل: تجهیزات و زیرساخت های فضای مجازی، ارتباط متقابل مربی با شا گرد و والدین، عدم همکاری و نظارت دقیق، در دسترس نبودن تولید محتوای شناختی، اهمال کاری والدین و دانش آموزان و 2( چالش های سازنده مشتمل بر مضامین سازمان دهنده شامل: فرصت های آموزشی، ایجاد فرصت یادگیری، اهمیت و کاهش هزینه ها شناسایی شدند. اعتبار داده ها با استفاده از فنون تأییدپذیری از طریق خودبازبینی پژوهشگران و اعتمادپذیری با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و همسوسازی پژوهش های مرتبط تعیین شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله، ضرورت پذیرش آموزش مجازی با تمامی محاسن مربوط به آن و حذف نقاط ضعف و مشکلات آن در دنیای امروزه امری انکارناپذیر است که مسئولان آموزش و پرورش باید توجه ویژه ای به آن داشته باشند.
طراحی برنامه آموزش فرزندپروری برای والدین دارای کودکان با اختلال ویژه یادگیری (با آسیب خواندن): رویکردی سنتزپژوهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال یادگیری ویژه یکی از اختلالات دوران کودکی است که در برخی موارد تا دوران بزرگسالی نیز ادامه یافته و جوانب مختلف زندگی آنان در آینده را تحت تأثیر قرار می دهد. میزان شیوع بالاتر اختلال یادگیری با آسیب خواندن در مدارس کشور و مشکلات ناشی از آن، ضرورت توجه ویژه ای را ایجاب می کند. کودکان دارای این اختلال علاوه بر مشکل در خواندن در زمینه های دیگری نیز با مشکلاتی مواجه اند. سیستم آموزشی به طور معمول بر پایه آموزش مواد درسی بوده و مسائل مربوط به زمینه های دیگری همچون آموزش و توانمند سازی ویژه والدین این کودکان مورد غفلت قرار گرفته است. در حالی که توانمند سازی والدین نه تنها می تواند در زمینه بهبود مسایل روانشناختی که این کودکان به واسطه دارا بودن این اختلال با آن دست به گریبان هستند، کمک کننده باشد؛ بلکه می تواند در راستای بهبود کارکردهای اجرایی این کودکان نیز مفید باشد. در این پژوهش با رویکردی و با در نظر گرفتن مدل هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو به بررسی مقالات پژوهشی داخلی و خارجی پرداختیم که از میان 104 مقاله متناسب با هدف پژوهش، 29 مقاله دارای شرایط مورد نظر انتخاب و مورد بررسی عمیق قرار گرفت و مفاهیم استخراجی از این بررسی در قالب 168 کد و 91 مقوله فرعی خلاصه شدند که در نهایت، 24 مقوله اصلی به دست آمد. سپس با توجه به نتایج به دست آمده، طراحی بسته آموزش 8 جلسه ای فرزندپروری متناسب با شرایط و ویژگی های خاص کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه با آسیب خواندن برای والدین این کودکان اقدام شد.
تأثیر آموزش ادراک زمان شنیداری بر افزایش مهارت حذف واج در دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواندن یکی از روش های کسب معلومات و دانش انسان است، هر فردی در اجتماع مجبور است تعدادی نوشته را بخواند، در اکثر جوامع سواد خواندن و نوشتن کلید موفقیت آموزشی است. ازآنجاکه یکی از عوامل تأثیرگذار بر خواندن ادراک شنیداری است، پژوهش حاضر باهدف تأثیر آموزش ادراک زمان شنیداری بر ارتقا مهارت حذف واج دانش آموزان پسر چهارم ابتدایی با اختلال یادگیری ویژه در خواندن انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون، دارای یک گروه آزمایش و یک گروه گواه است. جامعه ی آماری شامل تمام دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر سقز با اختلال یادگیری ویژه در خواندن است که در سال تحصیلی 99-98 به مراکز اختلال یادگیری معرفی شده اند. به روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای شامل 20 دانش اموزآآموز از مراکز اختلال یادگیری آموزش وپرورش شهر سقز انتخاب شدند. سپس به روش تصادفی 10 کودک در گروه آزمایش و 10 کودک در گروه کنترل قرار گرفتند ابزار مورداستفاده در این پژوهش، خرده آزمون حذف واج، آزمون خواندن کرمی و نوری (1385) است، تعداد جلسات مداخله آموزشی شامل 7 جلسه برای گروه آزمایش است که با استفاده از ادراک زمان شنیداری مورد آموزش قرار گرفت و بلافاصله پس آزمون از گروه آزمایش و کنترل انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش ادراک زمان شنیداری بر گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بر ارتقا مهارت حذف واج کودکان تأثیر دارد. آموزش زمان شنیداری در دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در خواندن منجر به بهبود مهارت حذف واج و ارتقا سطح عملکرد خواندن آن ها می شود.
تاثیر راهبردهای شناختی بر عملکرد خواندن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
79 - 91
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تأثیر راهبردهای شناختی بر عملکرد خواندن دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه شهرستان اهر بودند که به مرکز اختلال یادگیری در سال تحصیلی 1400-1399 مراجعه کرده بودند، که تعداد 20 نفر از آنها بصورت تصادفی انتخاب شدند و به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل، آزمون خواندن و نارساخوانی حسینی و همکاران و بسته آموزشی دن راهبردهای شناختی بودند. نتایج تحلیل آماری کواریانس داده ها نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون در آزمون خواندن و هم آزمون درک مطلب دو گروه با یکدیگر تفاوت معنی دار داشت. میانگین پس آزمون گروه آزمایش، نسبت به گروه کنترل ارتقاء یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای شناختی بر خواندن و درک مطلب کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه تاثیر مثبت و معناداری دارد. طراحی واجرای برنامه های راهبردی شناختی برای سایر دانش آموزان دارای نارسایی های عصب تحولی و همچنین برگزاری دوره های آموزشی ضمن خدمت راهبرد های شناختی برای معلمان پیشنهاد می شود.
مقایسه خودنظم جویی تحصیلی، نشاط ذهنی، و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر با ارتقای نظام آموزشی، درمان ناتوانی در یادگیری در دانش آموزان، توجه بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. در نتیجه مطالعه ابعاد روان شناختی دانش آموزان با اختلالات یادگیری و شناسایی عوامل مؤثر بر آن از اهمیت زیادی برخوردار است. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه خودنظم جویی تحصیلی، نشاط ذهنی، و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری ویژه انجام شد. روش: طرح این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه های سوم تا ششم ابتدایی مدارس ناحیه 1 و 2 شهر رشت در سال تحصیلی 1401-1400 بود که تعداد آنها 15071نفر بود. نمونه مورد مطالعه 120 نفر (شامل60 دانش آموز با اختلال یادگیری و 60 دانش آموز بدون اختلال) بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس و با در نظر گرفتن شرایط ورود و خروج انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های خودنظم بخشی تحصیلی (اسوالند و کارین، 2007)، نشاط ذهنی(ریان و فردریک، 1997) و سرزندگی تحصیلی (حسین چاری و دهقانی زاده، 1391) استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون های تی و تحلیل واریانس چندمتغیره، انجام شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه از نظر نمره کل خودنظم جویی تحصیلی و ابعاد آن (تنظیم بیرونی، تنظیم درون فکنی شده، تنظیم مشخص شده، انگیزش ذاتی)، نشاط ذهنی و سرزندگی تحصیلی، نمرات کمتری نسبت به دانش آموزان بدون اختلال به دست آوردند (0/01 < P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در خودنظم جویی تحصیلی، نشاط ذهنی، و سرزندگی تحصیلی، وضعیت ضعیف تری نسبت به دانش آموزان بدون اختلال یادگیری ویژه دارند. بنابراین می توان از طریق شناسایی زودهنگام این دانش آموزان، آگاهی بخشی والدین و معلمان مدارس، و اجرای برنامه های غربالگری و توانبخشی زودهنگام، نسبت به رفع این مشکلات اقدام کرد.
مقایسه اثربخشی آموزش شناختی حافظه و توجه از راه دور بر کارکردهای اجرایی و علائم رفتاری در کودکان دارای نقص توجه/بیش فعالی با و بدون اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر توانبخشی شناختیحافظه و توجه از راه دور بر کارکردهای اجرایی و علائم رفتاری در کودکان دارای نقص توجه/بیش فعالی با و بدون اختلال یادگیری ویژه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان 8 تا 12 سال مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با و بدون اختلال یادگیری مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400 بودند. در این پژوهش تعداد 15کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با اختلال یادگیری و 15 کودک بدون اختلال یادگیری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه های آزمایش توانبخشی شناختیحافظه و توجه (نجاتی، 2021) را طی 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. به منظور گردآوری اطلاعات از آزمون عصب شناختی کولیج(2002) (CNT) و مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی(1990) (SSRS) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس انجام گرفت. یافته ها نشان داد اثر توانبخشی شناختیحافظه و توجه از راه دور بر کارکردهای اجرائی (001/0P<) و علائم رفتاری(001/0P<) در کودکان دارای اختلال نقص توجه بدون اختلال یادگیری در مقایسه با کودکان دارای نقص توجه همراه با اختلال یادگیری بیشتر بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که توانبخشی شناختی منجر به بهبود عملکرد اجرائی و کاهش مشکلات رفتاری کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و اختلال یادگیری می شود.
مقایسه اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی مبتنی بر بازی های رایانه ای و یکپارچگی حسی بر علائم نارساخوانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
146 - 172
حوزه های تخصصی:
نارساخوانی شایع ترین نوع اختلال یادگیری است، حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در برمی گیرد. هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی تقویت کارکردهای اجرایی مبتنی بر بازی های رایانه ای در مقایسه با تقویت یکپارچگی حسی بود. مطالعه حاضر در قالب یک طرح آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با کنترل و پیگیری انجام شد. جامعه آماری، تمام دانش آموزان با اختلال یادگیری دوره ابتدایی منطقه 2 و 5 تهران در سال 1400-1399 بودند. تعداد 30 دانش آموز 8 تا 11 ساله نارساخوان که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب، از لحاظ سن، جنسیت، هوشبر همگن شدند، به صورت تصادفی ساده در سه گروه 10 نفره قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از مقیاس هوش وکسلر کودکان نسخه چهارم، آزمون نارساخوانی، ان بک و نیمرخ حسی ارزیابی شدند. بعد از 4 ماه مرحله پیگیری اجرا شد. به طور تصادفی، گروه آزمایش اول، مداخله آموزش کارکردهای اجرایی مبتنی بررایانه و گروه آزمایش دوم مداخله یکپارچگی حسی حرکتی را به مدت 20 جلسه 30 دقیقه ای دریافت کردند. پس از اتمام پژوهش مداخله ها بر روی کنترل اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس دوعاملی آمیخته بررسی شد. نتایج نشان دادند علائم نارساخوانی در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین گروه های (بازی رایانه ای، یکپارچگی حسی، کنترل) تفاوت معنادار داشتند (p<.001). هر دو مداخله بر علائم نارساخوانی دانش آموزان مؤثر بودند، مداخله تمرین های یکپارچگی حسی تأثیر پایدارتری بر علائم نارساخوانی داشت. درنهایت، توجه به الگوهای پردازش حسی و راهبردهای درمانی در تشخیص و آموزش دانش آموزان نارساخوان نتایج مؤثری دارد.
مداخله فشرده استنباط آموزی برای دانش آموزان دوره دوم ابتدایی با ناتوانی اختصاصی درک مطلب خواندن: یک طرح تک آزمودنی بازگشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثرهای اولیه استنباط آموزی بر درک مطلب خواندن در دانش آموزان دوره دوم ابتدایی با ناتوانی اختصاصی درک مطلب بود. پژوهش حاضر در قالب یک طرح تک آزمودنی ABA انجام شد. تعداد شش دانش آموز بر اساس نمره های قبلی مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش چهارم و نمره کسب شده در مقیاس غربالگری ناتوانی یادگیری- نسخه چهارم (LDES-4) و با توجه به ملاک های ورود و خروج از میان دانش آموزان معرفی شده به مراکز اختلالات یادگیری انتخاب شدند. مداخله آموزشی در 23 جلسه ارائه شد و داده ها با استفاده از نرم افراز R به صورت دیداری و کمی تحلیل شدند. تحلیل های دیداری و شاخص های ناهم پوشانی و اندازه-های اثر (بیشترین01/1 و کمترین 87/0) افزایش معنی دار در عملکرد درک مطلب شرکت کنندگان نسبت به خط پایه و عدم کاهش معنی دار در مرحله بازگشتی نسبت به مرحله مداخله را نشان داد. به نظر می رسد یافته-های این پژوهش پیشروی نوید بخشی برای درمان اختلال یادگیری ویژه با محوریت استنباط آموزی باشد.
کاهش اضطراب امتحان از طریق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد: پژوهشی مداخله ای در حوزه اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
239 - 245
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در اضطراب امتحان دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه بود. طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری ویژه در شهر تبریز بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. در این راستا، مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد و از مقیاس های اضطراب امتحان اشپیلبرگر برای جمع آوری داده ها در مراحل پیش و پس از آزمون استفاده شد. تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش پذیرش و تعهد میزان اضطراب امتحان را در بین دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه کاهش می دهد. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به آزمودنی ها از طریق انعطاف پذیری روانی، تعامل روانشناختی فرد با افکار و احساساتش، و قبول تجربه های ناخوشایند کمک می کند تا با اضطراب امتحان مقابله کنند. برای دست یابی به فعالیت های شواهد-محور، طراحی و اجرای برنامه مداخله ای پذیرش و تعهد برای کاهش اضطراب امتحان سایر دانش آموزان دارای نارسایی های تحولی پیشنهاد می شود.
طراحی و اعتباریابی برنامه آموزش پذیرش و تعهد و ارزیابی کارایی آن بر استرس، فرسودگی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه: یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف طراحی و اعتباریابی برنامه آموزش پذیرش و تعهد برای دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و تعیین اعتبار و کارایی آن بر میزان استرس، فرسودگی و تاب آوری تحصیلی آنان انجام گرفته است. روش: این پژوهش به روش آمیخته انجام گرفت. ابتدا بسته آموزش پذیرش و تعهد با اتکا بر شش فرایند هسته ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و نتایج بخش پدیدارشناسی پژوهش طراحی شد. پس از اعتباریابی با استفاده از روایی صوری و ضریب روایی محتوایی، طی طرح A-B با آزمودنی های مختلف، 3 نفر دانش آموز با اختلال یادگیری ویژه، با اسپسیفایر خواندن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. کارایی بسته آموزش پذیرش و تعهد در سه مرحله (خط پایه، 8 جلسه درمان و پیگیری)، با استفاده از پرسشنامه های تاب آوری تحصیلی ساموئلز، فرسودگی مربوط به مدرسه و استرس تحصیلی گادزلا مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل دیداری داده ها نشان داد که برنامه «آموزش پذیرش و تعهد» از اعتبار کافی برخوردار است. زیرا روایی صوری آن توسط متخصصان تأیید شد و روایی محتوایی 83/0 محاسبه شد. همچنین نتایج نشان داد که برنامه طراحی شده بر کاهش استرس و فرسودگی تحصیلی و بر افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. و این اثربخشی در مرحله پیگیری تداوم داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اعتبار برنامه فوق و اثربخشی آن بر متغیرهای تحصیلی مختلف در گروه دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه، این پژوهش زمینه را برای بررسی اثربخشی این برنامه بر سایر متغیرهای روان شناختی در گروه های مختلف دانش آموزان با نیازهای خاص فراهم می کند.
تدوین برنامه آموزشی والد – فرزند بر اساس تربیت تمام ساحتی سند تحول بنیادین و اثربخشی آن بر عزت نفس، خودکارآمدی و خودنظم جویی دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (مهر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
۱۵۰۵-۱۴۸۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از موضوعاتی که در سال های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است، ناتوانی های یادگیری ویژه در دانش آموزان است. پژوهش حاضر درصدد است ضمن تدوین برنامه آموزشی والد – فرزند که محتویات آن برگرفته از سند تحول بنیادین است، اثربخشی این برنامه را بر سطح خودنظم جویی، خودکارآمدی و حرمت خود دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه که همواره در این عوامل دچار ضعف هستند، بررسی کند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه آموزشی والد – فرزند بر اساس تربیت تمام ساحتی سند تحول بنیادین و بررسی اثربخشی آن بر عزت نفس، خودکارآمدی و خودتنظیمی دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ویژه انجام شد. روش: این پژوهش بر مبنای جستجوی داده، دارای ماهیت ترکیبی بود به طوری که به طور همزمان از دو رویکرد تحقیق کیفی و کمی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و در بخش کمی والدین کلیه دانش آموزان و فرزندان دارای اختلال یادگیری شهر اسدآباد استان همدان بودند که در سال تحصیلی (1399-1400) در پایه های چهارم، پنجم، و ششم که به مراکز اختلال یادگیری مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی مانند تحلیل کواریانس استفاده شد. این تحلیل ها در سطح خطای 0/05 و با کمک نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش برنامه تدوین شده والد - فرزندی بر اساس تربیت تمام ساحتی سند تحول بنیادین بر بهبود خودکارآمدی دانش آموزان با اندازه اثر (0/827)، بر بهبود خودنظم جویی دانش آموزان با اندازه اثر (771/0) و بر بهبود حرمت خود (عزت نفس) دانش آموزان با اندازه اثر (0/702) تأثیرگذار است نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد آموزش برنامه آموزشی والد - فرزندی تدوین شده بر اساس سیستم تربیتی تمام ساحتی سند تحول بنیادین به والدین کودکان دچار اختلال یادگیری ویژه، باعث افزایش آگاهی و توانایی افراد در برخورد مناسب با کودکان دچار اختلال ودر نتیجه ارتقاء حرمت نفس و افزایش خودکارآمدی و خودنظم جویی دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ویژه می شود.
اثربخشی مداخلۀ مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
28 - 11
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع مطالعه نیمه آزمایشی با پیش آزمون/ پس آزمون، دوره پیگیری و دارای گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر که به مراکز اختلال یادگیری منطقه 7شهر تهران مراجعه کردند. برای انتخاب نمونه، از طریق نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 دانش اموز دختر دارای اختلال یادگیری ویژه که به مراکز اختلال یادگیری در سال تحصیلی 401-402 رجوع کرده بودند، انتخاب و در دو گروه 15 نفری به صورت تصادفی قرار گرفت. هر دو گروه کنترل و آزمایش در سه مرحله ی پیش از مداخله، پس از مداخله و سه ماه بعد از مداخله به مقیاس تاب آوری تحصیلی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس مختلط در SPSS24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، برنامه آموزش پذیرش و تعهد بر مولفه های تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه تاثیر معنادار داشته (001/0P<) و اثر مداخله در مرحله پیگیری پایدار بوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، آموزش پذیرش و تعهد می تواند، وضعیت تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه را بهبود بخشد و آنها را در مقابل چالش های تحصیلی توانمند کند و راه گشای تحقیقات بعدی در حوزه مداخلات مربوط به دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه شود.
فراتحلیل اثربخشی مداخلات تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر کارکردهای اجرایی و عملکرد ریاضی کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال یادگیری ویژه، اختلالی عصب تحولی است که یادگیری خواندن، نوشتن، و ریاضیات را با دشواری هایی مواجه می کند. تحریک الکتریکی فراجمجمه ای یکی از مداخلاتی است که جهت بهبود اختلال یادگیری استفاده می شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده و کسب یک نتیجه کلی درباره میزان اثربخشی این مداخلات در بهبود کارکردهای اجرایی و عملکرد ریاضی افراد دارای اختلال یادگیری و کشف متغیرهای تعدیل کننده احتمالی با روش فراتحلیل انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش، کلیه مطالعات منتشر شده شامل مقاله و پایان نامه با موضوع اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر کارکردهای اجرایی و عملکرد ریاضی بود که با جستجوی سیستماتیک و اعمال ملاک های ورود و خروج، 21 مطالعه جهت ورود به فراتحلیل انتخاب شد و 64 اندازه اثر از نوع d کوهن از این مطالعات استخراج شده و با نرم افزار CMA3 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که اندازه اثر ترکیبی محاسبه شده در هر دو مدل اثرات ثابت و تصادفی معنادار است که بر اساس ملاک تفسیری کوهن مقداری متوسط ارزیابی شد. همچنین اندازه اثر تحریک الکتریکی فراجمجمه ای با روش نویز تصادفی بیش از تحریک مستقیم و متناوب بود. نتایج فرارگرسیون نیز نشان داد که سن، نقش پیش بینی کننده و تعدیل کننده دارد و در سنین پایین تر می توان اثربخشی بهتری انتظار داشت. نتیجه گیری: می توان تحریک الکتریکی فراجمجمه ای به خصوص روش نویز تصادفی را به عنوان یکی از مداخلات کارآمد در بهبود کارکردهای اجرایی و عملکرد ریاضی کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه در نظر گرفت.
اثربخشی آموزش مبتنی برذهن آگاهی بر بازداری پاسخ و توجه انتخابی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
97 - 117
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر بازداری پاسخ و توجه انتخابی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهشی شامل تمام دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه ارجاع داده شده به مرکز اختلالات یادگیری توانا شهرستان عجبشیر بود که 30 نفر از دانش آموزان به روش تمام شماری انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) گمارده شدند. برای گردآوری داده ها از آزمون رنگ واژه استروپ و آزمون خط زنی تولز_ پیرون و برای مداخله نیز از بسته آموزشی مبتنی بر ذهن آگاهی جان کبات زین و دبرا ای بوردیک استفاده گردید؛ سپس گروه آزمایش 8 جلسه تقریباً 60 دقیقه ای تحت آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل -کواریانس چندمتغیری تحلیل شدند و نتایج تحلیل نشان داد که توجه انتخابی گروه آزمایش و کنترل پس از آموزش ذهن آگاهی تفاوت معناداری با یکدیگر دارند؛ اما در متغیر بازداری پاسخ تفاوت معناداری میان دو گروه مشاهده نشد. بنابراین به طور کلی می توان از آموزش ذهن آگاهی به عنوان مداخله ای برای کمک به بهبود توجه انتخابی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه بهره برد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر اینترنت بر فرسودگی والدینی و شفقت به خود مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال یادگیری یکی از شایع ترین اختلالات عصبی- تحولی است که مشکلاتی در زمینه مهارت های تحصیلی ایجاد می کند. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر اینترنت بر فرسودگی والدینی و شفقت به خود مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری ویژه انجام شد.
روش: این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش 32 تن از مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری ویژه شهرستان فومن در سال تحصیلی 1401 _ 1402 بودند که با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزشی ذهن آگاهی به صورت گروهی شرکت کردند، در حالی که گروه گواه آموزش های معمول مرکز آموزشی خود را دریافت می کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های فرسودگی والدینی رزکام و همکاران (2018) و شفقت به خود رائس و همکاران (2011) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس و نرم افزار Spss27 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات پس آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه تغییر یافت؛ بدین معنا که نمرات فرسودگی والدینی گروه آزمایش کاهش (0/05>P، 82/001 =F) و نمرات شفقت به خود، (0/05>P،226/320 =F) افزایش داشت.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر اینترنت با تأکید بر مؤلفه هایی چون ذهن آگاه شدن نسبت به افکار و احساسات، و حضور در لحظه، باعث کاهش فرسودگی والدینی و بهبود شفقت به خود در مادران با کودکان اختلال یادگیری ویژه شده است؛ بنابراین می تواند به عنوان یکی از محورهای آموزش والدین، توسط متخصصان اجرا شود.