پساصهیونیسم و ناامنی هستی شناختی رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسرائیل که به جهت تصنعی بودنش در منطقه خاورمیانه، از بدو تأسیس گرفتار دغدغه بقا بود، پس از گذران چهار جنگ بزرگ پیروزمند در برابر دولت های عربی، توانست اطمینان نسبی از امنیت مرزهایش را به دست آورد. همین حس تضمین بقا، زمینه ای ایجاد کرد تا اسرائیل درگیر بحث های عمیق تری شود که اهمیت آن فراتر از امنیت فیزیکی بود. نضج گیری ناامنی هستی شناختی اسرائیل در پرتو امنیت نسبی فیزیکی، با جدال بر سر حافظه ملی و تاریخ نگاری صهیونیسم آغاز گشت. بازخوانی داستان های روایت شده صهیونیسم که دیگر تجلی یک خاطره مشترک و متداوم و غیرمنقطع تاریخی نبود، فرد یهودی را دچار فقدان احساس منسجمی نسبت به پیوستگی و ادامه دار بودن سرگذشت خویش نمود به نحوی که او اکنون، زمان را هم چون رشته ای از لحظه های ناپیوسته درک می کند. در این میان آن چه بیش از همه صهیونیسم را دچار ناامنی هستی شناختی نمود، تردید افکنی در بنیان های دو اسطوره «سرزمین موعود» و «قوم برگزیده» بود که شیرازه هویت صهیونیسم محسوب می شود. روش انجام این پژوهش اسنادی– تحلیلی است و یافته های این پژوهش مبین آن است که رژیم صهیونیستی در مواجهه با ناامنی هستی شناختی، به سوی سیاست «امنیتی کردن» هویت، روی آورده است.