نقش قرائت قرآن در ترجمه و تفاسیر ایرانی در قرن دهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«علم قرائت» را می توان یکی از مهم ترین علوم قرآنی دانست که تأثیری مستقیم بر ترجمه و تفسیر قرآن دارد. بررسی و ملاحظه ترجمه ها و تفاسیر قرآن در آیاتی که قرائات مختلف در کلمه یا کلماتی از آن ها وجود دارد که بر معنای آیات مؤثر است، نشانگر قرائت مورد پذیرش یا حداقل مرجَّح نزد مترجم یا مفسر قرآن می باشد. در این مقاله، ابتدا معرفی یک ترجمه (ترجمه ای ناشناخته و تصحیح شده از منطقه خراسان بزرگ) و سه تفسیر قرآن کریم (منهج الصادقین، زبده التفاسیر و مواهب العلیّه یا تفسیر حسینی) از مترجمان و مفسران ایرانی در قرن دهم هجری قمری مورد مطالعه قرار گرفته است. انتخاب قرن دهم از آن رو صورت پذیرفته که شواهد مختلف نشان می دهد در این قرن، مراحل آغازین دوره روی آوری کاتبان، مترجمان و مفسران به یک قرائت از میان قرائات مشهور صورت پذیرفته است. بررسی مقایسه ای قرائت قرآن در این ترجمه و تفاسیر نشان می دهد هرچند پذیرش قرائت واحد در قرن دهم نزد عموم محققان و در تمام مناطق ایران به طور فراگیر به چشم نمی خورد، ولی توجه به روایات منقول از عاصم بن ابی النَّجود کوفی بیشتر است. در این میان، تطابق کامل قرائت برخی از آثار با قرائت عاصم به روایت ابوبکر شعبه بن عیّاش در قرن دهم از قبیل «منهج الصادقین» و «تفسیر حسینی» نتیجه یاد شده را تقویت می کند.